سرزمین عجیبیست چشمهایش
بارانی که می شود
غرق میشوم
در ماتم
نگاهم که می کند
آفتابی می شود
هوای زندگی ام
تاریکی شب برای من
با بسته شدن چشمهایش آغاز می شود
من زندگی می کنم چشمهایش را
روی شناسنامه ام بنویسید
صادره از چشمهایش!
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
بارانی که می شود
غرق میشوم
در ماتم
نگاهم که می کند
آفتابی می شود
هوای زندگی ام
تاریکی شب برای من
با بسته شدن چشمهایش آغاز می شود
من زندگی می کنم چشمهایش را
روی شناسنامه ام بنویسید
صادره از چشمهایش!
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
نامت که می آید
سر از پا نمی شناسند این واژه ها
قلم دیوانه وار بوسه بر کاغذ میریزد
دستم خط می خورد از اشتیاق
بهار می شود در دل دفتر
نسیم احساس می وزد
غنچه های شعر می شکفد
تو بگو اما
تا کی بنویسمت؟
تا کی به رویای شعر دلخوش باشم؟
تا کی سطرها از بوسه ای بنویسم
که به لبت ختم نمی شود؟
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
سر از پا نمی شناسند این واژه ها
قلم دیوانه وار بوسه بر کاغذ میریزد
دستم خط می خورد از اشتیاق
بهار می شود در دل دفتر
نسیم احساس می وزد
غنچه های شعر می شکفد
تو بگو اما
تا کی بنویسمت؟
تا کی به رویای شعر دلخوش باشم؟
تا کی سطرها از بوسه ای بنویسم
که به لبت ختم نمی شود؟
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
نامت که می آید
سر از پا نمی شناسند این واژه ها
قلم دیوانه وار بوسه بر کاغذ میریزد
دستم خط می خورد از اشتیاق
بهار می شود در دل دفتر
نسیم احساس می وزد
غنچه های شعر می شکفد
تو بگو اما
تا کی بنویسمت؟
تا کی به رویای شعر دلخوش باشم؟
تا کی سطرها از بوسه ای بنویسم
که به لبت ختم نمی شود؟
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
سر از پا نمی شناسند این واژه ها
قلم دیوانه وار بوسه بر کاغذ میریزد
دستم خط می خورد از اشتیاق
بهار می شود در دل دفتر
نسیم احساس می وزد
غنچه های شعر می شکفد
تو بگو اما
تا کی بنویسمت؟
تا کی به رویای شعر دلخوش باشم؟
تا کی سطرها از بوسه ای بنویسم
که به لبت ختم نمی شود؟
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
قرارمان این بود
همان کافه همیشگی
تو بیایی
خوشبختی بیاید
...امید هم دعوت بود
حالا سالهاست تنها نشسته ام
روی صندلی پوسیده دلتنگی
عزیزم!
این میز دلش تورا می خواهد
بیا و بنشین
با شکلات داغ نگاهت
کامم را شیرین کنم
توام از قهوه نگاه من
کمی بچش
تلخی انتظار را
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
همان کافه همیشگی
تو بیایی
خوشبختی بیاید
...امید هم دعوت بود
حالا سالهاست تنها نشسته ام
روی صندلی پوسیده دلتنگی
عزیزم!
این میز دلش تورا می خواهد
بیا و بنشین
با شکلات داغ نگاهت
کامم را شیرین کنم
توام از قهوه نگاه من
کمی بچش
تلخی انتظار را
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
تقدیر که مرگ باشد
دیگر چه فرقی می کند
حلقه دار باشد
یا حلقه طلای دیگری
در دست تو
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
دیگر چه فرقی می کند
حلقه دار باشد
یا حلقه طلای دیگری
در دست تو
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
گاهی
بین خواب و رویا
گاهی
در اوج آرامش
گاهی
میان رگبار اشک
گاهی
میان خنده هایم
همیشه که نه عزیز دل!
من فقط گاهی یادت می کنم!
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
بین خواب و رویا
گاهی
در اوج آرامش
گاهی
میان رگبار اشک
گاهی
میان خنده هایم
همیشه که نه عزیز دل!
من فقط گاهی یادت می کنم!
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
دلش خون بود
از تو
دیده نمی شد در حضورت
بعد رفتنت
دق دلی اش را
سر من درآورد
با غروب های کشنده اش
هزار بار آتشم زد
خلاصه بگویم
مادامی که بودی
تقویمم
جمعه نداشت
حالا که نیستی
هر روزم
جمعه
جمعه هایم
جمعه ترند
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
از تو
دیده نمی شد در حضورت
بعد رفتنت
دق دلی اش را
سر من درآورد
با غروب های کشنده اش
هزار بار آتشم زد
خلاصه بگویم
مادامی که بودی
تقویمم
جمعه نداشت
حالا که نیستی
هر روزم
جمعه
جمعه هایم
جمعه ترند
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
خلاصه بگویم
مادامی که بودی
تقویمم
"جمعه"
نداشت
حالا که نیستی
هر روزم
"جمعه"
جمعه هایم
جمعه ترند ...
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
مادامی که بودی
تقویمم
"جمعه"
نداشت
حالا که نیستی
هر روزم
"جمعه"
جمعه هایم
جمعه ترند ...
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
سرزمین...
عجیبیست چشمهایش...
بارانی که میشود غرق میشوم در ماتم...
نگاهم کـه میکُـند ،
آفتابی میشود هواے زندگیام..
تاریکی شب براے من با بسته شدن چشمهایش آغاز می شود...
من زندگی میکنم چشمهایش را..
روے شناسنامهام بنویسید
صادره از چشمهایش...!
✌️🏻
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa (:
عجیبیست چشمهایش...
بارانی که میشود غرق میشوم در ماتم...
نگاهم کـه میکُـند ،
آفتابی میشود هواے زندگیام..
تاریکی شب براے من با بسته شدن چشمهایش آغاز می شود...
من زندگی میکنم چشمهایش را..
روے شناسنامهام بنویسید
صادره از چشمهایش...!
✌️🏻
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa (:
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرزمین...
عجیبیست چشمهایش...
بارانی که میشود غرق میشوم در ماتم...
نگاهم کـه میکُـند ،
آفتابی میشود هواے زندگیام..
تاریکی شب براے من با بسته شدن چشمهایش آغاز می شود...
من زندگی میکنم چشمهایش را..
روے شناسنامهام بنویسید
صادره از چشمهایش...!
✌️🏻
#محمدرضا_پاداش
#توچشم_هاش_غرق_بشی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
عجیبیست چشمهایش...
بارانی که میشود غرق میشوم در ماتم...
نگاهم کـه میکُـند ،
آفتابی میشود هواے زندگیام..
تاریکی شب براے من با بسته شدن چشمهایش آغاز می شود...
من زندگی میکنم چشمهایش را..
روے شناسنامهام بنویسید
صادره از چشمهایش...!
✌️🏻
#محمدرضا_پاداش
#توچشم_هاش_غرق_بشی
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: