یک فنجان شعر
226 subscribers
14.8K photos
306 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
بر سرش چتر گرفتم
دیدم
او خودش باران است....!

✌️
#عمران_صلاحی

‎‌‎‌‌‌‌‌ @shermaaa
درخت را به نام برگ
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
کوه را به نام سنگ
دل شکفته ی مرا به نام عشق
عشق را به نام درد

مرا به نام کوچکم صدا بزن...
✌️
#عمران_صلاحی
@shermaaa
بر سرش
چتر گرفتم دیدم؛
او خودش
باران است...!
✌️
#عمران_صلاحی
@shermaaa
عکسی به دست داشت 
از خود 
آن را نشان من داد 
پرسید:
با این مشخصات، کسی را ندیده‌ای؟

✌️
#عمران_صلاحی
@shermaaa
هوا چنان سرد است كه سرما را
حس نمی‌كنم‌و زخم چنان گرم كه
درد را كنارت می‌نشينم، دستم را
گرم می‌كنم و خاكستر می‌ريزم‌ بر زخمم ...
✌️
#عمران_صلاحی

@shermaaa

ای ڪاش بينِ ما
گر خار می‌ڪِشيدند
با خارهایِ ساقِ گل سرخ
ديوار می‌ڪِشيدند •••
✌️
#عمران_صلاحی

@shermaaa

‌‌‌‌


هرچه بیش تر می گریزم،
به تو نزدیک تر می شوم
هر چه رو برمی گردانم!
تو را بیش تر می بینم...
جزیره ای هستم در آب های شیدایی
از همه سو به تو محدودم...
هزار و یک آینه،
تصویرت را می چرخانند...
از تو، آغــــــــاز می شوم...
در تو، پایـــــان می گیرم ...

✌️
#عمران_صلاحی
@shermaaa
تو اگر
بسته ای بار "سفر"
تو اگر
نیستی دیگر
پس چرا از همه جا
من صدای تپش قلب تو را
می شنوم ...
✌️
#عمران_صلاحی
@shermaaa (:
صدایت را جرعه-جرعه می نوشم
مستانه سبز می شوم و شاخ و برگ می دهم
جوانه ها دهان می گشایند

و نام تو را می خوانند
چه لبان شناوری داری

در آب های صدا
چشمانم را می بندم
و تن به صدایت می سپارم

نام کوچکم
در صدایت شکفته می شود
✌️
#عمران_صلاحی
@shermaaa (:
تو بودی که آواز را چیدی از پشت مه
تو بودی که گفتی چمن می دود
تو گفتی که از نقطه چین ها اگر بگذری
به اَسرار خواهی رسید
تو را نام بردم
و ظاهر شدی
تو از شعله‌ی گیسوانت
رسیدی به من
من از نام تو
رسیدم به آن شهر پیچیده در گردباد
تو گفتی سلام
گل و سنگ برخاستند.
✌️
#عمران_صلاحی

@shermaaa (:
براي ديدن عشق
بايد
چشم بر پنجره ي خانه اي بگذاريم
که دهليزي
آنرا به نردبان و دريچه اي ميرساند
زير سنگي
پشت کوهي
در بياباني دراز...


✌️
#عمران_صلاحی

@shermaaa (:
انگشتانِ من می بارندُ
نام ٺو
می روید...
✌️🏻
#عمران_صلاحی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
کوچه باغی بود
مثل تطویل کلام

ناگهان گنجشکی
از شکافی کوچک
سر درآورد و به من گفت: سلام..!

✌️

#عمران_صلاحی


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa(:
چون آینه
تکه‌تکه شدیم اما نشکستیم
سنگ‌اندازان ندانستند که در آینه شکسته
یک ماه هزار ماه می‌شود
یک خورشید هزار خورشید
یک ستاره هزار ستاره
تکه‌تکه شدیم چون آینه
فراوان می‌شویم
و فراوان می‌سازیم روشنایی را
✌️
#عمران_صلاحی

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
‌    
طرح کمرنگی بودم از عشق
نقطه‌چینی از خویش...
تو تمامم کردی !

✌️
#عمران_صلاحی


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (: