"خیـسِ" رگبــارِ خیـابان آمدم
خسته از آغوشِ "باران" آمدم
"چترِ" عشقش بر سرِ یارِ دگر!
خستهوُخاموشوُگریان آمدم
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa
خسته از آغوشِ "باران" آمدم
"چترِ" عشقش بر سرِ یارِ دگر!
خستهوُخاموشوُگریان آمدم
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa
"بُغـضِ" هر ثانیهای "مـاه" شده
"گفتوگویِ" من وُ تو "آه" شده
مرگِ من لحظهای سایْلِنتِش کُن!
"عشقِ" تو گوشیِ "همراه" شده
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa (:
"گفتوگویِ" من وُ تو "آه" شده
مرگِ من لحظهای سایْلِنتِش کُن!
"عشقِ" تو گوشیِ "همراه" شده
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa (:
نمیدانم، تـو را کجا گُـم کردهام؟
در "میـانِ" واژگـانِ "اَشـعارم"
یا در همهمهٔ هجومِ اَفکارم؟
فقط این را میدانم که:
دیگر ... ندارَمَت!
نـگاه کن!
شیشهی "عُمرم" خالیست.
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa (:
در "میـانِ" واژگـانِ "اَشـعارم"
یا در همهمهٔ هجومِ اَفکارم؟
فقط این را میدانم که:
دیگر ... ندارَمَت!
نـگاه کن!
شیشهی "عُمرم" خالیست.
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa (:
در "آتش" دلْ کوهِ "خاکستر" را
در کامِ "غـزلْ" جرعهی ساغر را
با یاد تو نوشیدم و تنها ماندم!
در کافهیِ دِنج "قهوهی" آخر را
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa (:
در کامِ "غـزلْ" جرعهی ساغر را
با یاد تو نوشیدم و تنها ماندم!
در کافهیِ دِنج "قهوهی" آخر را
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa (:
"دریـای" غـزلْ، موجِ ترانه
عطرِ تـنِ شبْ، خانهبهخانه
لبخندِ صبا در نفسِ "صبح"
"مجنونم" وُ "لیـلای" زمانه
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
عطرِ تـنِ شبْ، خانهبهخانه
لبخندِ صبا در نفسِ "صبح"
"مجنونم" وُ "لیـلای" زمانه
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
"بیخیـالت" میشَوَم، تا با خیـالت سر کنم
در شبِ مهتابِ غم، چشمانِ خود را تَر کنم
در "هوای" نمنمِ "مرداد و تیرِ" هر غروب،
میزنـم حلقه به اشکی تا که سیمی زر کنم
چون کمانی در جنونِ پرسههای بغض شب
تیرِ "نفرین" بر جبین "بختِ" بد اختـر کنم
رفتـهام تا بــاغِ "زنبــقهای" زردِ "خــاطره"
تا که هر "زنبـق" پیاله، بادهی "ساغر" کنم
مینشینم! بـر سَـرِ راهِ "سـتاره" تـا "سَـحَر"
سبزهدرسبزه، ببافم "سبزه" را "بسـتر" کنم
یک سَبَد، نـرگس، بنفشه، سوسن و آلاله را
در "هـوای" بسـترِ خوشـبویِ "بیدلبـر" کنم
بغـضِ "پـرتو" آب وُ "آتــشْ" ابـــر وُ "بــاد"
امشبم، دفتـر به دفتـر، شعرِ تَر، پَـرپَـر کنم
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa (:
در شبِ مهتابِ غم، چشمانِ خود را تَر کنم
در "هوای" نمنمِ "مرداد و تیرِ" هر غروب،
میزنـم حلقه به اشکی تا که سیمی زر کنم
چون کمانی در جنونِ پرسههای بغض شب
تیرِ "نفرین" بر جبین "بختِ" بد اختـر کنم
رفتـهام تا بــاغِ "زنبــقهای" زردِ "خــاطره"
تا که هر "زنبـق" پیاله، بادهی "ساغر" کنم
مینشینم! بـر سَـرِ راهِ "سـتاره" تـا "سَـحَر"
سبزهدرسبزه، ببافم "سبزه" را "بسـتر" کنم
یک سَبَد، نـرگس، بنفشه، سوسن و آلاله را
در "هـوای" بسـترِ خوشـبویِ "بیدلبـر" کنم
بغـضِ "پـرتو" آب وُ "آتــشْ" ابـــر وُ "بــاد"
امشبم، دفتـر به دفتـر، شعرِ تَر، پَـرپَـر کنم
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
@shermaaa (:
جمعه با تو ساکت وُ دلگیر نیست
پنجره در پردهای "زنجیر" نیست
غنچهی بـاغِ "غـزلْ" سرمستِ تو!
ساعت از ثانیههایش سیر نیست
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
پنجره در پردهای "زنجیر" نیست
غنچهی بـاغِ "غـزلْ" سرمستِ تو!
ساعت از ثانیههایش سیر نیست
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
جا واسه "رفتـن" زیـاده،
جا واسه "موندن" ندارم
مثلِ درخت با برگِ "زرد"
حِسِ تـکوندن .... ندارم
با یِک "پــرنده" پَـر زدم،
روو بازوی لُختِ درخت
درگیـرِ "بـارون" وُ تـگرگ
کـارم شده جـدالِ سخت
ابـــری و غمگین و کِسِـل،
بدوونْ! بیتو مُرده یِه دل
"نفسنفس" کبـودِ "غــم"
آدم، کِه نَـه... یِـه آه وُ دَم
"جمعــهها" تـکرارِ مَنِـــه
"تــکرارِ" دردِ "بیکسـی"
تنهـــاییِ ...... "قناریـــا"
"پرندههایِ ...... قفسی"
شاید یه "حــرفی" بزنم
از "زبــونِ" سرخِ "قلــم"
همنفسِ ... "جمعه" بشه
ایـن "آشنایِ" درد و "غم"
شاید بیــاد "شعری" بگه،
اَزون ... روزای "بـارونی"
اَزون روزای خیسِ عشق
از "عطرِ" تو ... مهربونی
گفتم میخوام کجا برم؟
نمیدونـم -من- تـو بگو؟
شاید پیشِ "خــدا" برم!
نمیدونم -من- تـو بگو؟
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#بداهه
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
جا واسه "موندن" ندارم
مثلِ درخت با برگِ "زرد"
حِسِ تـکوندن .... ندارم
با یِک "پــرنده" پَـر زدم،
روو بازوی لُختِ درخت
درگیـرِ "بـارون" وُ تـگرگ
کـارم شده جـدالِ سخت
ابـــری و غمگین و کِسِـل،
بدوونْ! بیتو مُرده یِه دل
"نفسنفس" کبـودِ "غــم"
آدم، کِه نَـه... یِـه آه وُ دَم
"جمعــهها" تـکرارِ مَنِـــه
"تــکرارِ" دردِ "بیکسـی"
تنهـــاییِ ...... "قناریـــا"
"پرندههایِ ...... قفسی"
شاید یه "حــرفی" بزنم
از "زبــونِ" سرخِ "قلــم"
همنفسِ ... "جمعه" بشه
ایـن "آشنایِ" درد و "غم"
شاید بیــاد "شعری" بگه،
اَزون ... روزای "بـارونی"
اَزون روزای خیسِ عشق
از "عطرِ" تو ... مهربونی
گفتم میخوام کجا برم؟
نمیدونـم -من- تـو بگو؟
شاید پیشِ "خــدا" برم!
نمیدونم -من- تـو بگو؟
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#بداهه
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
پژواکِ سکوتِ آشنایم عشقست
بیتابیِ دردِ جانفزایم عشقست
"آوایِ" غزلْ، نسیمِ "صبحِ" شنبه
"آغازِ" تمامِ هفتههایم عشقست
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
بیتابیِ دردِ جانفزایم عشقست
"آوایِ" غزلْ، نسیمِ "صبحِ" شنبه
"آغازِ" تمامِ هفتههایم عشقست
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
"هَوایی" شد دوباره "دامنِ" گُل
"نـگاهِ نـرگس" وُ "غوغایِ بلبل"
که "شهریور" مُعَطَّر شد بهبویِ،
شمیـمِ ماندگارِ "یـاس" وُ سنبل
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
"نـگاهِ نـرگس" وُ "غوغایِ بلبل"
که "شهریور" مُعَطَّر شد بهبویِ،
شمیـمِ ماندگارِ "یـاس" وُ سنبل
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
بیتو شاید: باز "چشمی" تَر کنم
یا؛ کـه شـعرِ "مولوی" از بَـر کنم
شاید: از "ژرفایِ" غمگینِ "غـزل"
"شِـکوهیِ" بیهَمنَوایی، سر کنم
بیتـو شاید: در "پنـــاهِ" آسِـمان،
"هِجرَتَت" را، از دلـم "بـاور" کنم
شاید: از پَستویِ خشـمی مُلتَهِب،
"تیغهیِ" عشقِ تو را "خنجر" کنم
یا؛ که شاید: دَخمهای پیـدا شَوَد،
خاکِ سردش را به تَن، بستر کنم
شاید: از بارانترینْ "رگبـارِ" اَبــر،
جامـهای "نیلوفـرین" در بَـر کنم
از هجومِ بُغـضِ سرکش، در گِلو،
کِشـتیِ "مِهــرِ" تـو را "لَنـگَر" کُنَم
"پرتو" در خوابِ خزان و خاطره!
یک خداحافظ به "شهریـور" کنم
رفتـهای؛ دور از "نــگاهِ" پنــجره،
شاید: این "غمنامه" را دفتـر کنم
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
یا؛ کـه شـعرِ "مولوی" از بَـر کنم
شاید: از "ژرفایِ" غمگینِ "غـزل"
"شِـکوهیِ" بیهَمنَوایی، سر کنم
بیتـو شاید: در "پنـــاهِ" آسِـمان،
"هِجرَتَت" را، از دلـم "بـاور" کنم
شاید: از پَستویِ خشـمی مُلتَهِب،
"تیغهیِ" عشقِ تو را "خنجر" کنم
یا؛ که شاید: دَخمهای پیـدا شَوَد،
خاکِ سردش را به تَن، بستر کنم
شاید: از بارانترینْ "رگبـارِ" اَبــر،
جامـهای "نیلوفـرین" در بَـر کنم
از هجومِ بُغـضِ سرکش، در گِلو،
کِشـتیِ "مِهــرِ" تـو را "لَنـگَر" کُنَم
"پرتو" در خوابِ خزان و خاطره!
یک خداحافظ به "شهریـور" کنم
رفتـهای؛ دور از "نــگاهِ" پنــجره،
شاید: این "غمنامه" را دفتـر کنم
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
من بار "سفر" بستم از "محشرِ" آغوشت
از "ساحرهٔ" چشمت، لبهای غَزلنوشَت
دنبالِ کمی "مرهمْ" بر "داغِ" دلِ خسته،
یکبوسه بِهرَسمِ عِشقْْ کولیِ فراموشت
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
از "ساحرهٔ" چشمت، لبهای غَزلنوشَت
دنبالِ کمی "مرهمْ" بر "داغِ" دلِ خسته،
یکبوسه بِهرَسمِ عِشقْْ کولیِ فراموشت
✌️🍭
#بنفشه_انصارے_پرتــو
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: