یک فنجان شعر
225 subscribers
14.8K photos
305 videos
26 files
357 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
جهان عشق به ڪام من است اگر باشی
براے خاطر شب ها اگر سحر باشے !

پرنده! آے ڪبوتر! امیدِ آن دارم
ڪه روے شانه ے این بام بیشتر باشے

ڪه بیشتر به هواے تو بال و پر بزنم
مرا در اوج، در آن دور بال و پر باشی!

چه خوب مے شود از عشق گفت وقتے ڪه:
مرامنامه ے پرواز را ز بر باشے ....

به بر ڪشے منِ تنهاے در تو گم شده را
بخوانمت و همین اوجِ دور و بر باشے ...

پرندگان مهاجر به دست و پات افتند
تو از تمامے آنها هزار .... سر باشی
✌️
#فرزاد_فتحی
@shermaaa
به زندان می‌برد زنجیر گیسویت اسیران را
و چشمانت به هم زد خشکی قانون زندان را

چه زیبا می‌تکانی دامنت را باز با عشوه
به دنبالت کشاندی خاطر مردی غزلخوان را

زمستان بعد تو پیراهنی از برف می‌پوشد
و لبهایت تداعی می‌کند چایی گیلان را

دل ناقابلی دارم به پای عشق می‌ریزم
تب آئینه و نان را، همه پیدا و پنهان را

نسیمی گیسوانت را تکان داد و سپس دیدم
فرو پاشیدن شیرازه‌ی انسان و شیطان را

لب ایوان برای دیدنت هر صبح می‌آیم
به پایت می‌تکانم قالی ایوان و باران را

تویی بانوی دریاها که از امواج موهایت
به دریا می‌دهی آرامش آغوش طوفان را

مرا با بغضهایم باز هم تنها رها کردی
نمی‌دانم نشان کوچه‌های گیج تهران را

✌️
#فرزاد_فتحی


@shermaaa
نای ابراز عشق در من نیست ،
حرف هایم نگفته جان دادند

بوسه های خدا نگهدارت،
لذت و درد توامان دادند
✌️
#فرزاد_فتحی
@shermaaa
تا به هم ریخت دل از برق نگاهی که نبود
ریخت بر پیکره ام ترس گناهی که نبود !

باز هم خواستنت زنده شد و شعله كشيد
در من انگیزه ی پیمودن راهی که نبود!

بعدِ قیچی شدن حافظه ی عشق هنوز
مانده در خاطره ام موی سیاهی که نبود!

باز هنگامه ی برف است و مرا خواهد کشت
رنج نُوستالژی شال و کلاهی که نبود!

گاه با بوسه ی سرخت به غزل جان دادی
غزلم سوخت در اندیشه ی گاهی که نبود

در دلم بچه پلنگی ست که از تنهایی
پنجه افکنده به زیباییِ ماهی که نبود
✌️
#فرزاد_فتحی
@shermaaa