باز ، شب و استعاره ی خیال تو
باز ماه و سوسوی هزاران ستاره!
و ....
حسادتی شاعرانه
تمام سهم من می شود از تاریکی ...
آنگاه که سنگینی سایه ات را
تا طلوع بر دوش می کشم
تا قافله ی خوابهای پریشان
پاورچین پاورچین
پوزخند عاشقانه ای بر من
«شبگرد پریش احوال»
زند و بگذرد
به همین سادگی....
به همین تلخی....
✌️
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
باز ماه و سوسوی هزاران ستاره!
و ....
حسادتی شاعرانه
تمام سهم من می شود از تاریکی ...
آنگاه که سنگینی سایه ات را
تا طلوع بر دوش می کشم
تا قافله ی خوابهای پریشان
پاورچین پاورچین
پوزخند عاشقانه ای بر من
«شبگرد پریش احوال»
زند و بگذرد
به همین سادگی....
به همین تلخی....
✌️
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
حتم دارم
در قلب هر زن ،
سرزمین ناشناخته ای ست
که شاهین ها ،
برای فتحش
بال می گشایند
مغرور
جنگنده
✌️
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
در قلب هر زن ،
سرزمین ناشناخته ای ست
که شاهین ها ،
برای فتحش
بال می گشایند
مغرور
جنگنده
✌️
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
از آسمان احساست
باران سنگ هم که
ببارد
باز هم چتری خواهم گشود
برای فتح گستره ی وسیع دوست داشتنت ......
تا مبادا روزی سقف عاشقانه هایم
ترک بر دارد!
✌️
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
باران سنگ هم که
ببارد
باز هم چتری خواهم گشود
برای فتح گستره ی وسیع دوست داشتنت ......
تا مبادا روزی سقف عاشقانه هایم
ترک بر دارد!
✌️
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
ابرهای حساس و دلتنگ
از وزش خاطره
عاشقانه تر همیشه
بارور می شوند
و سطرهای شعر گنگم را
بارور می کنند...
اما محبوبم
وقتی مخاطب همیشه من
چشمان توست
باران و
خاطره و
شعر هم که نباشند ،
مست و بی محابا
به تو
به نگاه آسمانی ات خواهم رسید
✌️
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
از وزش خاطره
عاشقانه تر همیشه
بارور می شوند
و سطرهای شعر گنگم را
بارور می کنند...
اما محبوبم
وقتی مخاطب همیشه من
چشمان توست
باران و
خاطره و
شعر هم که نباشند ،
مست و بی محابا
به تو
به نگاه آسمانی ات خواهم رسید
✌️
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
و از دریچه ی نگاهم،
که به آسمان چشمانت بنگری ،
در عمق آبی اش
هزاران قفس می بینی
که پرنده ی احساسم
دور تا دورشان
طواف می کند...
شاید!
زمزمه ی دوست داشتنم
حباب سکوتت را
در خلائی از هق هق بشکافد،
شاید...
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
که به آسمان چشمانت بنگری ،
در عمق آبی اش
هزاران قفس می بینی
که پرنده ی احساسم
دور تا دورشان
طواف می کند...
شاید!
زمزمه ی دوست داشتنم
حباب سکوتت را
در خلائی از هق هق بشکافد،
شاید...
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
در تک تک سلول های تنم،
کسی #تو را نجوا می کند؛
ای روان تر از باران!
ای روشن تر از آفتاب!!
چگونه در رگ هایم جاری شده ای؟!
که هیچ گاه
لحظه ها به توان “رسیدنت”
نمی رسند؛
و باز هم من
مجذورِ #دلتنگی می شوم...
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
کسی #تو را نجوا می کند؛
ای روان تر از باران!
ای روشن تر از آفتاب!!
چگونه در رگ هایم جاری شده ای؟!
که هیچ گاه
لحظه ها به توان “رسیدنت”
نمی رسند؛
و باز هم من
مجذورِ #دلتنگی می شوم...
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
جاری شو در رگهای زنانه ام
آنگونه که ،
مغز استخوانم، درد را
به نهایت فراموشی بسپارد...
و سلولهایم به تکثیر عشق
ایمان آورند
جز این معجزه ای نمی خواهم!!!
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
آنگونه که ،
مغز استخوانم، درد را
به نهایت فراموشی بسپارد...
و سلولهایم به تکثیر عشق
ایمان آورند
جز این معجزه ای نمی خواهم!!!
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
می خواهم شهد مرگ را
از جام لبهای تو بنوشم
تا عشق!
این جادوگر پیر
در پگاهی غم انگیز
سرخی آخرین بوسه ام را
بر بوم سرنوشت نقش زند...
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
از جام لبهای تو بنوشم
تا عشق!
این جادوگر پیر
در پگاهی غم انگیز
سرخی آخرین بوسه ام را
بر بوم سرنوشت نقش زند...
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
باتلاق
و منجلابی ست
که مرا به سوی نیست می برد
در سطر های موازی
در نقطه های بی حرف
در جمله های بی فعل
بی فاعل...!
واژه ها از من فراری اند
و من از شعر
من از هجو
از تمام استعاره و جناس ها
که تو را ادبیاتی دیگر باید
که تعریف تو را حروف الفبایی جدید
میخواهد...
جدید...!
بی نقطه ، بی حرف....
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
و منجلابی ست
که مرا به سوی نیست می برد
در سطر های موازی
در نقطه های بی حرف
در جمله های بی فعل
بی فاعل...!
واژه ها از من فراری اند
و من از شعر
من از هجو
از تمام استعاره و جناس ها
که تو را ادبیاتی دیگر باید
که تعریف تو را حروف الفبایی جدید
میخواهد...
جدید...!
بی نقطه ، بی حرف....
✌️🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa
آیه ی عشق را تلاوت کن ،
تا به تو مبتلا شوم !
در قاموس من معجزه ای
جز تو
تفسیر نمی شود ...
✌️🏻🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa (:
تا به تو مبتلا شوم !
در قاموس من معجزه ای
جز تو
تفسیر نمی شود ...
✌️🏻🍭
#مهسا_جهانشیری
@shermaaa (: