دیپلماسی تو را می دانم ؛
خاموشی
خاموشی
خاموشی ..
آمیخته با سیاستِ محزون من
در حالتِ افسردگی.....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
خاموشی
خاموشی
خاموشی ..
آمیخته با سیاستِ محزون من
در حالتِ افسردگی.....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
خود آزار شده ایم و مستاصل....
و سکوت ؛
تیشه ی بلندی ست که بی رحمانه
به ریشه ی بی تابی مان می زند....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
و سکوت ؛
تیشه ی بلندی ست که بی رحمانه
به ریشه ی بی تابی مان می زند....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
مهم نیست که در چه حالی
و مکانَت در کدام نقطه ی
جغرافیایی دنیاست؟!
مهم جای تو نزد من است
میان توده ای پرخون و تپشْ
مرزی بین تردید پَریدنِ جسم
و باور پرواز روح
✌️
#مهنازتوماج
@shermaaa
و مکانَت در کدام نقطه ی
جغرافیایی دنیاست؟!
مهم جای تو نزد من است
میان توده ای پرخون و تپشْ
مرزی بین تردید پَریدنِ جسم
و باور پرواز روح
✌️
#مهنازتوماج
@shermaaa
انگشتان گرمِ آفتاب
مرا نشانه می گیرند ؛
و مَمَرّ ترانه ای می شوند سرخوش
با رویدادِ شگرف بامدادْ
در ساقِ های جوانِ زن
به دنبال رَمِه ی گوسفندان دشت
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
مرا نشانه می گیرند ؛
و مَمَرّ ترانه ای می شوند سرخوش
با رویدادِ شگرف بامدادْ
در ساقِ های جوانِ زن
به دنبال رَمِه ی گوسفندان دشت
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
تو آن پاکِ طوفانی،
در ابتذالِ قضاوت؛
گُلی روییده در گَردنه های
باطلِ تُهمت..
در بَلوای اِبهامی
که با سطور عقبگرد
بیگانه اَند....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
در ابتذالِ قضاوت؛
گُلی روییده در گَردنه های
باطلِ تُهمت..
در بَلوای اِبهامی
که با سطور عقبگرد
بیگانه اَند....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
تو خدا را در سیاهی پندارهای
سخت یافتی ؛
و من در سلوک پیله
به حتمِ آفریدگار پروانه رسیدم....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
سخت یافتی ؛
و من در سلوک پیله
به حتمِ آفریدگار پروانه رسیدم....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
ترانه ها سر داده اَند ؛
در رثای سوختنت
آواز ناگوارِ آوار...
که ایستاده جان داده ای
شمعی شدی در نبرد نابرابرِ آتش
در برابر دست قهّار تقدیر
که بجای نان ،
پرواز نابهنگامَت را...عایدِ کودک چشم به راهت کرد...
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
در رثای سوختنت
آواز ناگوارِ آوار...
که ایستاده جان داده ای
شمعی شدی در نبرد نابرابرِ آتش
در برابر دست قهّار تقدیر
که بجای نان ،
پرواز نابهنگامَت را...عایدِ کودک چشم به راهت کرد...
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
به گُلخندی
احیا کن ،
مشروعه های صبحم را
که خِیر و مکنت هر روز من
به رأس گرمی اَش باشد....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
احیا کن ،
مشروعه های صبحم را
که خِیر و مکنت هر روز من
به رأس گرمی اَش باشد....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
چه سرد است جمعه ی بی حضور؛
پیچیده در رنگ کَهربا
و عطر تلخ کافور...
در گذر دقایقی بی مُجاب
که بِسان سنگ..!!
زخمِ کاری به تَن می زنند...
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
پیچیده در رنگ کَهربا
و عطر تلخ کافور...
در گذر دقایقی بی مُجاب
که بِسان سنگ..!!
زخمِ کاری به تَن می زنند...
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
خوش نشین لبان
تو خواهم بود ؛
چون نغمه ی آوازی جاودانه
چون سرود آزادی وطن ....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
تو خواهم بود ؛
چون نغمه ی آوازی جاودانه
چون سرود آزادی وطن ....
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
تو همان بادِ
مخالف معروفی ،
که به انکار بارانِ
نگاهم کوشا..
وُ به حاشای سقوطم
مُغرض تر...
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
مخالف معروفی ،
که به انکار بارانِ
نگاهم کوشا..
وُ به حاشای سقوطم
مُغرض تر...
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
بلاتکلیف در کسالت عصر جمعه
زل زده به انجیرهای کال
و کبوتران نشسته بر بام همسایه
غرق قیلوله ی نیم وقتشان اَند...
بوی شرجی دریا می آید
و حواس پرت من به دره ها رسیده
به لامسه ی دامنه ها و علفزارها...
چه دیر است ،
برای رویا بافتن
برای آسمان آسمان آبی خندیدن
و بنفشه ی زرد چیدن ..
چه دیر است ..
برای خواب من ،
در نگاه کبوتران عصر
و کسالت غمبار جمعه ...
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
زل زده به انجیرهای کال
و کبوتران نشسته بر بام همسایه
غرق قیلوله ی نیم وقتشان اَند...
بوی شرجی دریا می آید
و حواس پرت من به دره ها رسیده
به لامسه ی دامنه ها و علفزارها...
چه دیر است ،
برای رویا بافتن
برای آسمان آسمان آبی خندیدن
و بنفشه ی زرد چیدن ..
چه دیر است ..
برای خواب من ،
در نگاه کبوتران عصر
و کسالت غمبار جمعه ...
✌️
#مهنازتوماج(آوات)
@shermaaa
گاهی مرا یاد کن ؛
گاهی در روزنه ی فیروزه ای
کاشی های شکسته
یا در رسیدن میوه های نوبرِ تابستانه ...
به رغم تمام جار و جدال های گَس روزگار
گاهی مرا یاد کن ....
که من آن زود آمده ی بی رفتن اَم ....
✌️
#مهنازتوماج
@shermaaa
گاهی در روزنه ی فیروزه ای
کاشی های شکسته
یا در رسیدن میوه های نوبرِ تابستانه ...
به رغم تمام جار و جدال های گَس روزگار
گاهی مرا یاد کن ....
که من آن زود آمده ی بی رفتن اَم ....
✌️
#مهنازتوماج
@shermaaa
خلاص خشت اَم کن
از چینه های دیوار سنگی.
من از دنگِ جرزهای آسیمه
تا "باغستان سبز مولانا"
رجزِ بینای
خاکهای اَلکَن را شِنفته اَم....
✌️
#مهنازتوماج_آوات
@shermaaa
از چینه های دیوار سنگی.
من از دنگِ جرزهای آسیمه
تا "باغستان سبز مولانا"
رجزِ بینای
خاکهای اَلکَن را شِنفته اَم....
✌️
#مهنازتوماج_آوات
@shermaaa