.
این روزها
این واژه های همیشه ناصبور
عجیب عطر نام تو را گرفته اند
و نمی دانم
تو وقت و بی وقت
در بغض بنفش من چه می کنی؟
برای من
که حسرت روییدن در آغوشت را
به قعر دلتنگی زمین سپرده ام
بگو امروز
چندم این ماه بی قرار است
و تو
کجای صبر خدا ایستاده ای
که دست خیس گریه هم
به بلند شانه هایت نمی رسد؟🌼07
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
این روزها
این واژه های همیشه ناصبور
عجیب عطر نام تو را گرفته اند
و نمی دانم
تو وقت و بی وقت
در بغض بنفش من چه می کنی؟
برای من
که حسرت روییدن در آغوشت را
به قعر دلتنگی زمین سپرده ام
بگو امروز
چندم این ماه بی قرار است
و تو
کجای صبر خدا ایستاده ای
که دست خیس گریه هم
به بلند شانه هایت نمی رسد؟🌼07
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
.
مرداده ام ...!
و دارم شهری وری! حرف می زنم
از وقتی
که از اردی...بهشت تنم
بهمن بهمن
سقوط کرده ای
دارد این روزها
لب های شعرم تیر می کشد
و من
خرداد بابونه و باران را آه
این روزها
با هر اسفند دود می شوم برایت
تا آذر...فشانی
که مرا به دی...روز خاک و خاکستر نشاند
آب...ان را
از سرم بگذراند
و این تقویم های کهنه از تکرار
مهر ...بانی تو را
به فروردین آغوشم برگرداند...
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
مرداده ام ...!
و دارم شهری وری! حرف می زنم
از وقتی
که از اردی...بهشت تنم
بهمن بهمن
سقوط کرده ای
دارد این روزها
لب های شعرم تیر می کشد
و من
خرداد بابونه و باران را آه
این روزها
با هر اسفند دود می شوم برایت
تا آذر...فشانی
که مرا به دی...روز خاک و خاکستر نشاند
آب...ان را
از سرم بگذراند
و این تقویم های کهنه از تکرار
مهر ...بانی تو را
به فروردین آغوشم برگرداند...
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
.
بهشت که تمام شد
زن
بوسه هایش را
برای روز مبادا گذاشت
در سیبی
که داشت قانون اول زمین می شد
و نیوتون
عمری
بی آن که بداند
در حال کشف جاذبه ی موروثی من بود...
#مهتاب_سالاری🍃💯
@shermaaa
بهشت که تمام شد
زن
بوسه هایش را
برای روز مبادا گذاشت
در سیبی
که داشت قانون اول زمین می شد
و نیوتون
عمری
بی آن که بداند
در حال کشف جاذبه ی موروثی من بود...
#مهتاب_سالاری🍃💯
@shermaaa
من
عاشق ترین دختر حوا
در حسرت بهشت گمشده ات
بر دروازه ی دوزخ نشسته ام
و فال حافظ می گیرم
- هزار بار-
و هر هزار بار
حافظ
به خاطر دل من
دروغ می گوید...
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
عاشق ترین دختر حوا
در حسرت بهشت گمشده ات
بر دروازه ی دوزخ نشسته ام
و فال حافظ می گیرم
- هزار بار-
و هر هزار بار
حافظ
به خاطر دل من
دروغ می گوید...
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
.
این روزها
این واژه های همیشه ناصبور
عجیب عطر نام تو را گرفته اند
و نمی دانم
تو وقت و بی وقت
در بغض بنفش من چه می کنی؟
برای من
که حسرت روییدن در آغوشت را
به قعر دلتنگی زمین سپرده ام
بگو امروز
چندم این ماه بی قرار است
و تو
کجای صبر خدا ایستاده ای
که دست خیس گریه هم
به بلند شانه هایت نمی رسد؟
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaaa
این روزها
این واژه های همیشه ناصبور
عجیب عطر نام تو را گرفته اند
و نمی دانم
تو وقت و بی وقت
در بغض بنفش من چه می کنی؟
برای من
که حسرت روییدن در آغوشت را
به قعر دلتنگی زمین سپرده ام
بگو امروز
چندم این ماه بی قرار است
و تو
کجای صبر خدا ایستاده ای
که دست خیس گریه هم
به بلند شانه هایت نمی رسد؟
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaaa
.
سکوت تو
اندوه مبهم شب را صدا می زند
و من
تنهاتر از این عقربه های ملول
به پیشواز نبودنت می روم
سکوت تو
سکوت دنباله دار تو
اذان مغرب است
برای من
که آفتاب پرست شده ام برایت
طلوع کن
و تا حادثه ی شگرف آغوشت
مرگ مرا
به تعویق بینداز...
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
سکوت تو
اندوه مبهم شب را صدا می زند
و من
تنهاتر از این عقربه های ملول
به پیشواز نبودنت می روم
سکوت تو
سکوت دنباله دار تو
اذان مغرب است
برای من
که آفتاب پرست شده ام برایت
طلوع کن
و تا حادثه ی شگرف آغوشت
مرگ مرا
به تعویق بینداز...
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
.
من، راهبه ی معبد تنهایی تو
یا رهگذر کوچه ی شیدایی تو
در خاطره ای بنفش خواهد پیچید
نیلوفر من...
به روح بودایی تو...
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
روسری ای که در باد می رقصد
رویای رنگ پریده ی زنی است
که از فرسنگ ها فاصله
تو را به نام می خواند
گیسوان بیقراری ام
در هوای مهربانی شانه هایت
سفید خواهد شد
در شبی که ابر دلتنگی
بغض های نباریده ی "دوستت دارم" را
بر تنت می پوشاند
و تو
شاعرترین کوه دنیا خواهی شد...
✌️
#مهتاب_سالاری
دکلمه #بانو_درخشان
@shermaaa
رویای رنگ پریده ی زنی است
که از فرسنگ ها فاصله
تو را به نام می خواند
گیسوان بیقراری ام
در هوای مهربانی شانه هایت
سفید خواهد شد
در شبی که ابر دلتنگی
بغض های نباریده ی "دوستت دارم" را
بر تنت می پوشاند
و تو
شاعرترین کوه دنیا خواهی شد...
✌️
#مهتاب_سالاری
دکلمه #بانو_درخشان
@shermaaa
حوا شده ام
از درخت ممنوعه ات سیب می چینم
و فرشته ای که با من هبوط کرد
هر نیمه شب
دور از چشم خدا
مرا
در بهشت آغوشت می نشاند
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
از درخت ممنوعه ات سیب می چینم
و فرشته ای که با من هبوط کرد
هر نیمه شب
دور از چشم خدا
مرا
در بهشت آغوشت می نشاند
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
عزیزم!
گاهی
فقط اندکی از مرا
برای روزهای نداشتنم کنار بگذار
مثلا
دست خطم را
که لای کتاب شعری
آهسته تو را می بوسد
یا صدای غمگینم را
که در یک شب بخیر طولانی
در گوش خواب آلودت می گوید:
«تا ابد دوستت دارم»
حق با فروغ بود
روزی من
پرنده ای مرده خواهم بود
که تا بی نهایت
در تو پرواز خواهد کرد
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
گاهی
فقط اندکی از مرا
برای روزهای نداشتنم کنار بگذار
مثلا
دست خطم را
که لای کتاب شعری
آهسته تو را می بوسد
یا صدای غمگینم را
که در یک شب بخیر طولانی
در گوش خواب آلودت می گوید:
«تا ابد دوستت دارم»
حق با فروغ بود
روزی من
پرنده ای مرده خواهم بود
که تا بی نهایت
در تو پرواز خواهد کرد
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
عزیزم!
گاهی
فقط اندکی از مرا
برای روزهای نداشتنم کنار بگذار
مثلا
دست خطم را
که لای کتاب شعری
آهسته تو را می بوسد
یا صدای غمگینم را
که در یک شب بخیر طولانی
در گوش خواب آلودت می گوید:
«تا ابد دوستت دارم»
حق با فروغ بود
روزی من
پرنده ای مرده خواهم بود
که تا بی نهایت
در تو پرواز خواهد کرد
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
گاهی
فقط اندکی از مرا
برای روزهای نداشتنم کنار بگذار
مثلا
دست خطم را
که لای کتاب شعری
آهسته تو را می بوسد
یا صدای غمگینم را
که در یک شب بخیر طولانی
در گوش خواب آلودت می گوید:
«تا ابد دوستت دارم»
حق با فروغ بود
روزی من
پرنده ای مرده خواهم بود
که تا بی نهایت
در تو پرواز خواهد کرد
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
عزیزم!
گاهی
فقط اندکی از مرا
برای روزهای نداشتنم کنار بگذار
مثلا
دست خطم را
که لای کتاب شعری
آهسته تو را می بوسد
یا صدای غمگینم را
که در یک شب بخیر طولانی
در گوش خواب آلودت می گوید:
"تا ابد دوستت دارم..."
حق با فروغ بود
روزی من
پرنده ای مرده خواهم بود
که تا بی نهایت
در تو پرواز خواهد کرد...
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
گاهی
فقط اندکی از مرا
برای روزهای نداشتنم کنار بگذار
مثلا
دست خطم را
که لای کتاب شعری
آهسته تو را می بوسد
یا صدای غمگینم را
که در یک شب بخیر طولانی
در گوش خواب آلودت می گوید:
"تا ابد دوستت دارم..."
حق با فروغ بود
روزی من
پرنده ای مرده خواهم بود
که تا بی نهایت
در تو پرواز خواهد کرد...
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
مهتاب
در دوردست راهی که داری نمی آیی
تا هنوزترین بی قرارهای عاشقانه
نشسته است
و آخرین نجوای روشنش را
در دامن بلند شب بغض می کند
شبیه زنی که منم
و در حسرت پلنگانه ی آغوشت
در شبمرگی سطرهای این ترانه ی ناتمام
پا به ماه
می میرد
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
در دوردست راهی که داری نمی آیی
تا هنوزترین بی قرارهای عاشقانه
نشسته است
و آخرین نجوای روشنش را
در دامن بلند شب بغض می کند
شبیه زنی که منم
و در حسرت پلنگانه ی آغوشت
در شبمرگی سطرهای این ترانه ی ناتمام
پا به ماه
می میرد
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
تُــــــو نیســـــــتی ....
و واژه هـــــــا ....
در آغـــوشِ دلتنـــگی ام ....
شعـــــر می شـونـــد ....
شعــــرهـایــــی ....
بــــرای نســـــــرودن ....
بــــــــرای گریســـتن .....!!!
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
و واژه هـــــــا ....
در آغـــوشِ دلتنـــگی ام ....
شعـــــر می شـونـــد ....
شعــــرهـایــــی ....
بــــرای نســـــــرودن ....
بــــــــرای گریســـتن .....!!!
✌️
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
تو نیستی و واژهها
در آغوش دلتنگیام
شعر میشوند!
شعرهایی برای نسرودن
برای گریستن...
✌️🍭
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
در آغوش دلتنگیام
شعر میشوند!
شعرهایی برای نسرودن
برای گریستن...
✌️🍭
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
جالی خالی ات را
در نقطه چین اشک هایم
درد می کشم
و هنوز
نمی توانم بفهمم
بعضی از نبودن ها را
بلندای هیچ آاااهی
پر نمی کند
ای کاش
جای ادبیات
کمی منطق خوانده بودم...
✌️🍭
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
در نقطه چین اشک هایم
درد می کشم
و هنوز
نمی توانم بفهمم
بعضی از نبودن ها را
بلندای هیچ آاااهی
پر نمی کند
ای کاش
جای ادبیات
کمی منطق خوانده بودم...
✌️🍭
#مهتاب_سالاری
@shermaaa
تو نیستی
و واژه ها
در آغوش دلتنگی ام ، شعر می شوند
شعرهایی برای نسرودن
برای گریستن ...
✌️🍭
#مهتاب_سالاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
و واژه ها
در آغوش دلتنگی ام ، شعر می شوند
شعرهایی برای نسرودن
برای گریستن ...
✌️🍭
#مهتاب_سالاری
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
هزار شب نشسته ام به پای چشم های تو
رها نمی کند مرا هوای چشم های تو
من آن همیشه عاشقم که لحظه لحظه درد را
به دوش خسته می کشم برای چشم های تو
مسافرم ولی هنوز هزار جاده فاصله ست
میان غربت من و سرای چشم های تو...
✌️🍭
#مهتاب_سالاری
#شبتون_پرازعشق
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
رها نمی کند مرا هوای چشم های تو
من آن همیشه عاشقم که لحظه لحظه درد را
به دوش خسته می کشم برای چشم های تو
مسافرم ولی هنوز هزار جاده فاصله ست
میان غربت من و سرای چشم های تو...
✌️🍭
#مهتاب_سالاری
#شبتون_پرازعشق
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (: