یک فنجان شعر
218 subscribers
14.7K photos
303 videos
26 files
355 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
صدای هق هق اش
کر کرده
گوش عابرین این خیابان شلوغ را!

روبروی ویترین
پا بر زمین می کوبد
دختر بچه
گریه می کند
داشتن عروسک رویا را
در آغوشش
برای شب های تنهایی

حالا که فکر می کنم
چه کودکانه می خواهمت
همانقدر لجباز
همانقدر عاشق
✌️
#محمدرضا_پاداش

@shermaaa
زندگی ام
گورستان آرزوها
شب ها
تاریکی این قبرستان را قدم می زنم

روی رویاهای تازه رفته
خروار خروار
حسرت میریزد
از ساعت شنی عمرم

فرشته زیبای رویاهای جاودان!
تو اگر بازگردی
روز آمدنت
روز رستاخیز این قبرستان خواهد بود

✌️
#محمدرضا_پاداش

@shermaaa
وقتی بود
انگار
من هم پررنگ تر بودم
با اینکه تمام وجودم تاریکیست
در کنارش
انگار
خورشید در قلبم می تپید

راستش را بخواهی
دلم عجیب تنگ است
برای آن سیاه دلربا

این حرفهای من نیست
دردهایی ست که با نبودنت
حتی بر جان سایه ام
انداختی!
✌️
#محمدرضا_پاداش

@shermaaa
هرصبح
دلتنگی را دم می کنم
حسرت دیدارت را
با قند خاطراتت می نوشم
هرکجای این شهر بی سر و ته که باشی
می دانم
به وقت صبح
چهره به آینه آفتاب می بخشی
و من تو را میبینم هر صبح
در طلایی آفتاب...
آرزو می کنم
روزی
روشنایی
بی واسطه
بر زمین من بتابد
و من ببوسم
صبح بخیر را
روی لبهایت

#محمدرضا_پاداش


@shermaaa🌺🌺🌺
افتاده ام از چشمت
مثل یک مژه که
دستش کوتاه ماند
از بوسه ای
روی گونه ات
و حضورش
نوید نمی دهد
تحقق هیچ آرزویی را!

افتاده ام از چشمت
مثل قطره اشکی که
بی پروا
اندوه را فریاد می زند
و رفتنش سبک می کند دلت را!

افتاده ام از چشمت بی شک
که سوختنم را نمیبینی
مقابل چشمانت...
✌️
#محمدرضا_پاداش

@shermaaa
باران که می بارد
می دانم
پنجره اتاقت را باز کرده ای
بوی خاک...
یاد رعشه لبانت
بوقت نخستین بوسه
باران که می بارد
ایمان دارم
ناگزیر یادم می کنی
باران که می بارد
می بارم
باران که می بارد
می باری...
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
با توام!
یاغی افسونگر
سارق خوشبختی
قاتل لبخند

تو بازگرد
من حکم تبرئه ات را
از دادگاه دل
میگیرم
✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
هر صبح
دلتنگی را دم می کنم
حسرت دیدارت را
با قند خاطراتت می نوشم
هرکجای این شهر بی سر وته که باشی
می دانم
به وقت صبح
چهره به آینه آفتاب می بخشی
و من تورا میبینم هر صبح
در طلایی آفتاب...
آرزو می کنم
روزی
روشنایی
بی واسطه
بر زمین من بتابد
و من ببوسم
#صبح_بخیر را
روی لبهایت
✌️

#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
🔻
هر صبح
دلتنگی را دم می کنم
حسرت دیدارت را
با قند خاطراتت می نوشم
هرکجای این شهر بی سر وته که باشی
می دانم
به وقت صبح
چهره به آینه آفتاب می بخشی
و من تورا میبینم هر صبح
در طلایی آفتاب...
آرزو می کنم
روزی
روشنایی
بی واسطه
بر زمین من بتابد
و من ببوسم
#صبح_بخیر را
روی لبهایت
✌️

#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
نامت که می آید
سر از پا نمی شناسند این واژه ها
قلم دیوانه وار بوسه بر کاغذ میریزد
دستم خط می خورد از اشتیاق
بهار می شود در دل دفتر
نسیم احساس می وزد
غنچه های شعر می شکفد

تو بگو اما
تا کی بنویسمت؟
تا کی به رویای شعر دلخوش باشم؟
تا کی سطرها از بوسه ای بنویسم
که به لبت ختم نمی شود؟
✌️
#محمدرضا_پاداش

@shermaaa
هر صبح
دلتنگی را دم می کنم
حسرت دیدارت را
با قند خاطراتت می نوشم
هرکجای این شهر بی سر وته که باشی
می دانم
به وقت صبح
چهره به آینه آفتاب می بخشی
و من تورا میبینم هر صبح
در طلایی آفتاب...
آرزو می کنم
روزی
روشنایی
بی واسطه
بر زمین من بتابد
و من ببوسم
#صبح_بخیر را
روی لبهایت

✌️
#محمدرضا_پاداش
@shermaaa
کاش دوباره میدیدمت
در خیابان شلوغ زندگی
و می پرسیدم:
ببخشید خانم
چیزی شبیه به زندگی من
در آغوش شما جا نمانده؟

#محمدرضا_پاداش🍃💯

@shermaaa
سرزمین عجیبیست چشمهایش

بارانی که می شود

غرق میشوم
در ماتم

نگاهم که می کند

آفتابی می شود
هوای زندگی ام
تاریکی شب برای من
با بسته شدن چشمهایش آغاز می شود
من زندگی می کنم چشمهایش را
روی شناسنامه ام بنویسید
صادره از چشمهایش!
✌️
#محمدرضا_پاداش

@shermaaa
کاش

آن پیامبر

من بودم

که به معجزه ای

می نشاند روی لب هایت

هجاهای دوستت دارم را
✌️
#محمدرضا_پاداش

@shermaaa
نامت که می آید
سر از پا نمی شناسند این واژه ها
قلم دیوانه وار بوسه بر کاغذ میریزد
دستم خط می خورد از اشتیاق
بهار می شود در دل دفتر
نسیم احساس می وزد
غنچه های شعر می شکفد

تو بگو اما
تا کی بنویسمت؟
تا کی به رویای شعر دلخوش باشم؟
تا کی سطرها از بوسه ای بنویسم
که به لبت ختم نمی شود؟
✌️
#محمدرضا_پاداش

@shermaaa