Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان کپشن را بخوانید، واقعی است.
درسالهای قدیم، پیرمردی روستایی با لباسی مندرس و گل آلود به همراه دوچرخه وارد یک نمایشگاه ماشین می شود و قیمت ماشینی را می پرسد.
نمایشگاه دار و شاگردهایش به او می خندند و می گویند، اینا بدرد شا نمی خوره، گرونه.😅
پیرمرد عصبی میشه، میره و با یه خورجین پر از پول برمیگرده و روی میز نمایشگاه دار خالی میکنه و میگه:
همه ماشین هات، خودت و شاگردات، روی هم چند؟
بعدا معلوم میشه این پیرمرد یکی از پولدارترین های شهرشون بوده🙄
.
این داستان و موارد مشابه، درسی است برای ما که براساس ظاهر دیگران را قضاوت نکنیم، چه مثبت و چه منفی.
مراقب #اثرهاله_ای باشید😉
.
ممنون که پست را با دوستانتون به اشتراک میذارید😊🙏
Ⓜ️ @SheikhAli_ir
درسالهای قدیم، پیرمردی روستایی با لباسی مندرس و گل آلود به همراه دوچرخه وارد یک نمایشگاه ماشین می شود و قیمت ماشینی را می پرسد.
نمایشگاه دار و شاگردهایش به او می خندند و می گویند، اینا بدرد شا نمی خوره، گرونه.😅
پیرمرد عصبی میشه، میره و با یه خورجین پر از پول برمیگرده و روی میز نمایشگاه دار خالی میکنه و میگه:
همه ماشین هات، خودت و شاگردات، روی هم چند؟
بعدا معلوم میشه این پیرمرد یکی از پولدارترین های شهرشون بوده🙄
.
این داستان و موارد مشابه، درسی است برای ما که براساس ظاهر دیگران را قضاوت نکنیم، چه مثبت و چه منفی.
مراقب #اثرهاله_ای باشید😉
.
ممنون که پست را با دوستانتون به اشتراک میذارید😊🙏
Ⓜ️ @SheikhAli_ir