شاید یکی از بزرگترین جنایتهای بشریت این است که تلاش میکند کودکان را تربیت کند
در باورهایم با خود میگویم کودکان را نباید تربیت کرد، فقط باید همراه شان بود تا خودشان، خویش را بشناسند و همان انسان طبیعی که هستند باقی بمانند
انسانهای تربیت شده ترسناک و خطرناکند
انسان طبیعی زیباست
عاتکه رجبی
#رفاه_شادی_نیاز_کودکان
#مدرسه_خانواده_پادگان_نیست
@Shbazneshasteganir
در باورهایم با خود میگویم کودکان را نباید تربیت کرد، فقط باید همراه شان بود تا خودشان، خویش را بشناسند و همان انسان طبیعی که هستند باقی بمانند
انسانهای تربیت شده ترسناک و خطرناکند
انسان طبیعی زیباست
عاتکه رجبی
#رفاه_شادی_نیاز_کودکان
#مدرسه_خانواده_پادگان_نیست
@Shbazneshasteganir
⛔️ خانه دوم بچهها، مدرسه یا قتلگاه !
تصویری از #زهرا_حطمی، کلاس هشتم مدرسه نرجس در وحیدیهی شهریار و مقنعهی خونی او...
زهرا به خاطر داشتن لاک ناخن به مدت سه روز اخراج میشود و از ترس برخوردهای خانواده، خود را از ساختمانی نیمهکاره پرت کرده و جانش را از دست میدهد!
محمد داوری مشاور و معلم در این باره نوشته است:
ما #همه_مقصریم
قاتل این دانش آموز #تعصب و #جهل است
که در وجود و ذهن خیلی از ماها ریشه دارد
از #وزیر گرفته تا #مدیر_مشاور_معاون_معلم و #مربی در #مدرسه
تا #پدر و #مادر و برادر و خواهر در #خانه
همه باید محاکمه شویم
#زهرا_حطمی دانش آموز شهریاری که با تهدید مدرسه و از ترس خانواده خودکشی کرد.
باید روسری اش را دور افکار زن ستیز و پوسیده می انداخت و آن را میکُشت نه خودش را، تا نسیم آزادی در گیسوهایش بوزد و زندگی کند نه اینکه در نوجوانی به زندگیش پایان دهد.
#برای_زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
تصویری از #زهرا_حطمی، کلاس هشتم مدرسه نرجس در وحیدیهی شهریار و مقنعهی خونی او...
زهرا به خاطر داشتن لاک ناخن به مدت سه روز اخراج میشود و از ترس برخوردهای خانواده، خود را از ساختمانی نیمهکاره پرت کرده و جانش را از دست میدهد!
محمد داوری مشاور و معلم در این باره نوشته است:
ما #همه_مقصریم
قاتل این دانش آموز #تعصب و #جهل است
که در وجود و ذهن خیلی از ماها ریشه دارد
از #وزیر گرفته تا #مدیر_مشاور_معاون_معلم و #مربی در #مدرسه
تا #پدر و #مادر و برادر و خواهر در #خانه
همه باید محاکمه شویم
#زهرا_حطمی دانش آموز شهریاری که با تهدید مدرسه و از ترس خانواده خودکشی کرد.
باید روسری اش را دور افکار زن ستیز و پوسیده می انداخت و آن را میکُشت نه خودش را، تا نسیم آزادی در گیسوهایش بوزد و زندگی کند نه اینکه در نوجوانی به زندگیش پایان دهد.
#برای_زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
⭕️ رئیس سازمان برنامه و بودجه میگوید توان پرداخت ۳۰ درصد افزایش حقوق شاغلان را ندارد
داوود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: «همه ما دوست داریم در سالی که تورم نسبتاً بالایی داشتیم حداقل ۲۵ یا ۳۰ درصد افزایش حقوق داشته باشیم. اما وقتی منابع خودمان را حساب و کتاب میکنیم، میبینیم که ظرفیت پرداخت ۳۰ درصد افزایش حقوق به شاغلان وجود ندارد.»
در لایحه بودجه ۱۴۰۳ دولت برای کارکنان خود افزایش ۱۸ درصدی حقوق را نسبت به سال گذشته در نظر گرفته است. در سال ۱۴۰۲ میزان افزایش حقوق کارمندان ۲۰ درصد بود. همچنین، افزایش ۲۰ درصدی حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری در لایحه بودجه سال آینده لحاظ شده است. سال ۱۴۰۲ میزان افزایش حقوق بازنشستگان همین ۲۰ درصد اعلام شده بود.
تا پیش از سال ۱۴۰۲، چهار سال پیاپی تورم بالاتر از ۴۰ درصد و پنج دهه تورم دو رقمی بود. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی سال ۱۴۰۲ را سال «مهار تورم» نامیده بود اما تورم در این سال نیز ادامه یافت. براساس دادههای مرکز آمار ایران، در آبانماه ۱۴۰۲ برای پنجمین ماه پیاپی، نرخ تورم «نقطه به نقطه» در ایران در محدوده ۳۹ درصد باقی ماند.
تورم نقطه به نقطه نشاندهنده میزان افزایش متوسط قیمت کالاها و خدمات مصرفی مردم نسبت به ماه مشابه سال قبل است.
رئیس سازمان برنامه و بودجه افزود: «این هزینه قطعی است، درآمد اتفاق نمیافتد و دولت ناترازتر میشود. دولت که ناتراز شود به بانک مرکزی و بانکها متوسل میشود. بانکها که ناتراز شوند، اضافه برداشت اتفاق میافتد، پایه پولی بالا میرود و تورم تشدید میشود.»
📌 در حالی حکومت از افزایش و پرداخت حقوق و دستمزد معلمان، کارگران و تمام زحمتکشان شانه خالی میکند که #فساد_سیستماتیک و #غارت_سازمانیافته در ارکان حکومت در جریان است و هر روز شاهد افشای یک دزدی و فساد جدید هستیم.
#صنفی_سیاسی_است
#سرکوب_دستمزد
مدرسه رهایی
@Shbazneshasteganir
داوود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: «همه ما دوست داریم در سالی که تورم نسبتاً بالایی داشتیم حداقل ۲۵ یا ۳۰ درصد افزایش حقوق داشته باشیم. اما وقتی منابع خودمان را حساب و کتاب میکنیم، میبینیم که ظرفیت پرداخت ۳۰ درصد افزایش حقوق به شاغلان وجود ندارد.»
در لایحه بودجه ۱۴۰۳ دولت برای کارکنان خود افزایش ۱۸ درصدی حقوق را نسبت به سال گذشته در نظر گرفته است. در سال ۱۴۰۲ میزان افزایش حقوق کارمندان ۲۰ درصد بود. همچنین، افزایش ۲۰ درصدی حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری در لایحه بودجه سال آینده لحاظ شده است. سال ۱۴۰۲ میزان افزایش حقوق بازنشستگان همین ۲۰ درصد اعلام شده بود.
تا پیش از سال ۱۴۰۲، چهار سال پیاپی تورم بالاتر از ۴۰ درصد و پنج دهه تورم دو رقمی بود. علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی سال ۱۴۰۲ را سال «مهار تورم» نامیده بود اما تورم در این سال نیز ادامه یافت. براساس دادههای مرکز آمار ایران، در آبانماه ۱۴۰۲ برای پنجمین ماه پیاپی، نرخ تورم «نقطه به نقطه» در ایران در محدوده ۳۹ درصد باقی ماند.
تورم نقطه به نقطه نشاندهنده میزان افزایش متوسط قیمت کالاها و خدمات مصرفی مردم نسبت به ماه مشابه سال قبل است.
رئیس سازمان برنامه و بودجه افزود: «این هزینه قطعی است، درآمد اتفاق نمیافتد و دولت ناترازتر میشود. دولت که ناتراز شود به بانک مرکزی و بانکها متوسل میشود. بانکها که ناتراز شوند، اضافه برداشت اتفاق میافتد، پایه پولی بالا میرود و تورم تشدید میشود.»
📌 در حالی حکومت از افزایش و پرداخت حقوق و دستمزد معلمان، کارگران و تمام زحمتکشان شانه خالی میکند که #فساد_سیستماتیک و #غارت_سازمانیافته در ارکان حکومت در جریان است و هر روز شاهد افشای یک دزدی و فساد جدید هستیم.
#صنفی_سیاسی_است
#سرکوب_دستمزد
مدرسه رهایی
@Shbazneshasteganir
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
🔴 پاسخ وزیر آموزشوپروش به آسیبهای اجتماعی دانشآموزان که دانشآموزان را تهدید میکند؛ در تریبون عمومی اعلام نمیکنم!
🔸رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش درخصوص اینکه چند درصد دانشآموزان در معرض آسیبهای اجتماعی هستند و چه آسیبهایی آنها را تهدید میکند، بیان کرد: آسیبهای اجتماعی که دانش آموزان را تهدید میکند یا با آن درگیر هستند، در مرحله پردازش است و باید اقدامات لازم در این خصوص صورت بگیرد، اما آسیبهای دانشآموزان را هیچوقت در تریبونهای عمومی اعلام نمیکنند.
🔸وی گفت: آسیبهای اجتماعی دانشآموزان در حقیقت یک تصویری از آسیبهای جامعه است. کودکان طلاق، کودکان کار و مهاجران همه اینها در معرض آسیب هستند که آسیبهای آنها باید شناسایی و برطرف شود.
📌 #مدرسه_رهایی: وقتی بودجه آموزش و بهداشت صرف #سرکوب میشود؛ وقتی بودجه رفاهی و تفریحی صرف #جنگ_افروزی در منطقه میگردد؛ وقتی #آموزش_ایدئولوژیک بر تمام زندگی کودکان تحمیل میگردد باید منتظر انفجار آسیبهای اجتماعی باشیم.
کودکان کار، کودکان طلاق، اعتیاد کودکان و ... همه معلول سیاستهای شماست بخاطر همین #ما_میخواهیم_که_شما_نباشید.
#صنفی_سیاسی_است
🔻🔺🔻
@edalatxah
@shbazneshasteganir
🔸رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش درخصوص اینکه چند درصد دانشآموزان در معرض آسیبهای اجتماعی هستند و چه آسیبهایی آنها را تهدید میکند، بیان کرد: آسیبهای اجتماعی که دانش آموزان را تهدید میکند یا با آن درگیر هستند، در مرحله پردازش است و باید اقدامات لازم در این خصوص صورت بگیرد، اما آسیبهای دانشآموزان را هیچوقت در تریبونهای عمومی اعلام نمیکنند.
🔸وی گفت: آسیبهای اجتماعی دانشآموزان در حقیقت یک تصویری از آسیبهای جامعه است. کودکان طلاق، کودکان کار و مهاجران همه اینها در معرض آسیب هستند که آسیبهای آنها باید شناسایی و برطرف شود.
📌 #مدرسه_رهایی: وقتی بودجه آموزش و بهداشت صرف #سرکوب میشود؛ وقتی بودجه رفاهی و تفریحی صرف #جنگ_افروزی در منطقه میگردد؛ وقتی #آموزش_ایدئولوژیک بر تمام زندگی کودکان تحمیل میگردد باید منتظر انفجار آسیبهای اجتماعی باشیم.
کودکان کار، کودکان طلاق، اعتیاد کودکان و ... همه معلول سیاستهای شماست بخاطر همین #ما_میخواهیم_که_شما_نباشید.
#صنفی_سیاسی_است
🔻🔺🔻
@edalatxah
@shbazneshasteganir
🔴 جزئیات بیشتر از جنسیت و مقاطع تحصیلی ۲۰ دانشآموز جانباخته در انفجار تروریستی کرمان
🔹از مجموع ۲۰ دانشآموز جانباخته این جنایت تروریستی، ۱۰ دانشآموز دختر و ۱۰ دانش آموز دیگر نیز پسر بودهاند. چهار تن از این دانشآموز ان با یکدیگر خواهر و برادر و دو تن دیگر با یکدیگر برادر بودهاند و درواقع از یک خانواده چهار دانشآموز و از خانواده دیگر دو دانشآموز جان باختهاند.
🔹 ۱۰ دانشآموز مشغول تحصیل در مقطع ابتدایی و پایههای اول، دوم، سوم، پنجم و ششم بودند.
🔹چهار دانشآموز از مقطع متوسطه اول و پایههای هشتم و نهم بوده و شش نفر دیگر نیز مشغول تحصیل در پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم هنرستان بودند.
🔹تمامی این ۲۰ دانشآموز کرمانی هستند.
#مدرسه_رهایی : شرکت دادن کودکان در جنگ یا برنامههای ایدئولوژیک بر خلاف حقوق کودکان و منافع عالیه آنان است. حکومت بعد از کشته شدن این کودکان حالا در شویی مضحک در صدا و سیما، مراسم حضور و غیاب این کودکان را به تصویر کشیده که در آن دانشآموزی نام این قربانیان را میخواند و بقیه حاضر میزنند.
🔻🔺🔻
@edalatxah
@Shbazneshasteganir
🔹از مجموع ۲۰ دانشآموز جانباخته این جنایت تروریستی، ۱۰ دانشآموز دختر و ۱۰ دانش آموز دیگر نیز پسر بودهاند. چهار تن از این دانشآموز ان با یکدیگر خواهر و برادر و دو تن دیگر با یکدیگر برادر بودهاند و درواقع از یک خانواده چهار دانشآموز و از خانواده دیگر دو دانشآموز جان باختهاند.
🔹 ۱۰ دانشآموز مشغول تحصیل در مقطع ابتدایی و پایههای اول، دوم، سوم، پنجم و ششم بودند.
🔹چهار دانشآموز از مقطع متوسطه اول و پایههای هشتم و نهم بوده و شش نفر دیگر نیز مشغول تحصیل در پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم هنرستان بودند.
🔹تمامی این ۲۰ دانشآموز کرمانی هستند.
#مدرسه_رهایی : شرکت دادن کودکان در جنگ یا برنامههای ایدئولوژیک بر خلاف حقوق کودکان و منافع عالیه آنان است. حکومت بعد از کشته شدن این کودکان حالا در شویی مضحک در صدا و سیما، مراسم حضور و غیاب این کودکان را به تصویر کشیده که در آن دانشآموزی نام این قربانیان را میخواند و بقیه حاضر میزنند.
🔻🔺🔻
@edalatxah
@Shbazneshasteganir
⭕️ اقلیت خائن چه کسانی بودند؟
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
@Shbazneshasteganir
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
@Shbazneshasteganir
⭕️ صندوق ذخیره فرهنگیان محلی برای غارت سرمایه معلمان
#یادداشت_روز ، ۲۳ تیر ۱۴۰۳
این روزها و با پایان عمر دولت رئیسی اخباری مبنی بر صدور بخشنامههای عزل و نصب دیده میشود و این باند مقابل را نگران کردهاست. کسانی که نسبت به این عزل و نصبها هشدار میدهند نگران مردم نیستند آنان به رانتی فکر میکنند که با رفتن اصولگرایان باید نصیب اصلاح طلبان شود.
برای مردم عادی و طبقه کارگر تفاوتی نمیکند که چه کسی قرار است آنها را استثمار کند به عبارتی دعوای صورت گرفته یک دعوای باندی بر سر منابع ثروت و قدرت است.
باند اصلاح طلبان با زبان بیزبانی به باند اصولگرایان میگوید نوبت چپاول شما تمام شده است حالا نوبت ماست. گواه این ادعا دورههایی است که اصلاح طلبان آمدهاند و تغییری در وضعیت زندگی مردم نکرده است و یا اصولگرایان با شعارهای پرطمطراق به قدرت برگشته ولی بیش از گذشته مردم را تاراج کردهاند.
#صندوق_ذخیره_فرهنگیان با ثروت زیاد که از سرمایه فرهنگیان به وجود آمده یکی از آن بنگاههای اقتصادی است که باندهای مختلف برای تصاحب آن با هم رقابت میکنند. اینکه تشکلهای وابسته به اصلاحطلبان مانند انجمن اسلامی، سازمان معلمان و مجمع فرهنگیان داعیهدار حمایت از حقوق معلمان و به خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان هستند جای بسی تامل است.
اگر امروز آنها نگران عزل و نصبها در درون صندوق هستند نگرانیشان بابت آن است که برای صندوق ذخیره فرهنگیان کیسه دوختهاند. باید اذعان نمود که وضعیت اسفبار صندوق نتیجه عملکرد تمام دولتها از خاتمی تا احمدی نژاد و از روحانی تا رئیسی است.
در زمان خاتمی این صندوق تحت سیطره وزیر وقت و باندش بود و محل غارت ثروت معلمان. در زمان احمدی نژاد این منبع رانت به نزدیکان وی منتقل شد و در زمان روحانی آنان بودند که اداره صندوق را بر عهده داشتند و نفرات خود را در موقعیتهای کلیدی قرار دادند با آمدن دولت رئیسی دوباره صندوق تحت نظارت و سیطره این باند قرار گرفت و حالا که صحبت از بازگشت اصلاح طلبان به پاستور است عدهای برای صندوق ذخیره فرهنگیان دندان تیز کردهاند.
به عنوان نمونه در دوره روحانی افراد حزبی و سیاسی وابسته به اصلاح طلبان و اعتدالیون پستهای صندوق ذخیره فرهنگیان را بین خود تقسیم نموده بودند مثلا سخنگوی حزب موسوم به اتحاد ملت ایران اسلامی فردی به نام #حسین_نورانینژاد در دوره روحانی مسئول روابط عمومی صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است و افراد بسیاری مانند وی در ارکان صندوق نقش داشتهاند حالا هم که #عباس_عبدی و #طاهره_نقیئی و #فرج_کمیجانی نگران صندوق هستند نگرانیشان از این جنس است که مبادا این پستهای مدیریتی به اطرافیانشان نرسد.
البته باید تاکید نمود افشا کردن نقشه اصلاح طلبان در صندوق به معنای نادیده نگرفتن غارتگری باند مقابل نیست این تاکیدات برای آن است که نشان دهیم این جماعت نگران حقوق معلمان نیستند بلکه دلواپس منابع رانت و ثروت خود هستند.
اگر صندوق ذخیره فرهنگیان با سرمایه و به نام فرهنگیان است باید مدیریت آن به معلمان واگذار گردد و حق مالکیت آنان به رسمیت شناخته شود حالا باید روزهای بعد منتظر ماند و دید که با تغییر دولت چه کسانی بر مسند مدیریتی این صندوق قرار خواهند گرفت. کسانی که به عزل و نصبهای امروز معترضند ببینیم فردا چه کسانی را و از کدام حزب و جناح روانه صندوق میکنند زمان خود افشاکننده بسیاری چیزهاست.
#مدرسه_رهایی
🔻🔻🔻
معلمان عدالتخواه
@Shbazneshasteganir
#یادداشت_روز ، ۲۳ تیر ۱۴۰۳
این روزها و با پایان عمر دولت رئیسی اخباری مبنی بر صدور بخشنامههای عزل و نصب دیده میشود و این باند مقابل را نگران کردهاست. کسانی که نسبت به این عزل و نصبها هشدار میدهند نگران مردم نیستند آنان به رانتی فکر میکنند که با رفتن اصولگرایان باید نصیب اصلاح طلبان شود.
برای مردم عادی و طبقه کارگر تفاوتی نمیکند که چه کسی قرار است آنها را استثمار کند به عبارتی دعوای صورت گرفته یک دعوای باندی بر سر منابع ثروت و قدرت است.
باند اصلاح طلبان با زبان بیزبانی به باند اصولگرایان میگوید نوبت چپاول شما تمام شده است حالا نوبت ماست. گواه این ادعا دورههایی است که اصلاح طلبان آمدهاند و تغییری در وضعیت زندگی مردم نکرده است و یا اصولگرایان با شعارهای پرطمطراق به قدرت برگشته ولی بیش از گذشته مردم را تاراج کردهاند.
#صندوق_ذخیره_فرهنگیان با ثروت زیاد که از سرمایه فرهنگیان به وجود آمده یکی از آن بنگاههای اقتصادی است که باندهای مختلف برای تصاحب آن با هم رقابت میکنند. اینکه تشکلهای وابسته به اصلاحطلبان مانند انجمن اسلامی، سازمان معلمان و مجمع فرهنگیان داعیهدار حمایت از حقوق معلمان و به خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان هستند جای بسی تامل است.
اگر امروز آنها نگران عزل و نصبها در درون صندوق هستند نگرانیشان بابت آن است که برای صندوق ذخیره فرهنگیان کیسه دوختهاند. باید اذعان نمود که وضعیت اسفبار صندوق نتیجه عملکرد تمام دولتها از خاتمی تا احمدی نژاد و از روحانی تا رئیسی است.
در زمان خاتمی این صندوق تحت سیطره وزیر وقت و باندش بود و محل غارت ثروت معلمان. در زمان احمدی نژاد این منبع رانت به نزدیکان وی منتقل شد و در زمان روحانی آنان بودند که اداره صندوق را بر عهده داشتند و نفرات خود را در موقعیتهای کلیدی قرار دادند با آمدن دولت رئیسی دوباره صندوق تحت نظارت و سیطره این باند قرار گرفت و حالا که صحبت از بازگشت اصلاح طلبان به پاستور است عدهای برای صندوق ذخیره فرهنگیان دندان تیز کردهاند.
به عنوان نمونه در دوره روحانی افراد حزبی و سیاسی وابسته به اصلاح طلبان و اعتدالیون پستهای صندوق ذخیره فرهنگیان را بین خود تقسیم نموده بودند مثلا سخنگوی حزب موسوم به اتحاد ملت ایران اسلامی فردی به نام #حسین_نورانینژاد در دوره روحانی مسئول روابط عمومی صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است و افراد بسیاری مانند وی در ارکان صندوق نقش داشتهاند حالا هم که #عباس_عبدی و #طاهره_نقیئی و #فرج_کمیجانی نگران صندوق هستند نگرانیشان از این جنس است که مبادا این پستهای مدیریتی به اطرافیانشان نرسد.
البته باید تاکید نمود افشا کردن نقشه اصلاح طلبان در صندوق به معنای نادیده نگرفتن غارتگری باند مقابل نیست این تاکیدات برای آن است که نشان دهیم این جماعت نگران حقوق معلمان نیستند بلکه دلواپس منابع رانت و ثروت خود هستند.
اگر صندوق ذخیره فرهنگیان با سرمایه و به نام فرهنگیان است باید مدیریت آن به معلمان واگذار گردد و حق مالکیت آنان به رسمیت شناخته شود حالا باید روزهای بعد منتظر ماند و دید که با تغییر دولت چه کسانی بر مسند مدیریتی این صندوق قرار خواهند گرفت. کسانی که به عزل و نصبهای امروز معترضند ببینیم فردا چه کسانی را و از کدام حزب و جناح روانه صندوق میکنند زمان خود افشاکننده بسیاری چیزهاست.
#مدرسه_رهایی
🔻🔻🔻
معلمان عدالتخواه
@Shbazneshasteganir
⭕️ پستهای وزارتی منبع رانت ثروت و قدرت
#یادداشت_روز ، ۲۴ تیر ۱۴۰۳
به همان دلایل مبرهن که پزشکیان رییسجمهور منتخب نظام است و نه مردم ایران، پس وزرا به خصوص وزیر آموزش و پرورش نیز #وزیر_نظام است از همین رو تلاش برای تأثیرگذاری در انتخاب وزیر مانند همان بحث شرکت در انتخابات امری بیهوده است و زمین بازی فعالان صنفی و تشکلهای مستقل نیست. اینکه یک عده #کارگروه زدهاند و اسم و رزومه برای #ظریف ارسال میکنند و وزیر پیشنهاد میدهند ناشی از دغدغه برای آینده مدرسه، معلمان و کودکان نیست افراد و تشکلهای زرد و #وابسته فرصت را مغتنم دیدهاند تا مهرههای خود را در جایگاه های کلیدی بچینند تا به موقع رانت و ثروت را درو نمایند.
این روزها شاهد آن هستیم که تشکلهای وابسته مدام در کانالهای خود از نقششان در پیروزی در انتخابات میگویند #کارچاقکنها و #لابیگران فعال شدهاند و در حال رایزنی و فرستادن پیغام هستند. استدلال آنان این است که به دنبال وزیر کارآمد هستند اما حقیقت آن است که آنان به دنبال وزیری هستند که پست و مقام بیشتری نصیب باند آنان نماید چرا که اساسا وزیر در نظام جمهوری اسلامی هرگز برآمده از جامعه معلمان نبوده و خواستههای عمومی حوزه آموزش و نیازهای دانشآموزان را نمایندگی نکردهاست.
نظام آموزشی در ایران ایدئولوژیک و غیردموکراتیک است وزیر آموزش و پرورش در اصل مجری سیاستهای طبقاتی و ایدئولوژیک حاکمیت است و چیزی به نام مشارکت معلمان و دانشآموزان و متخصصان تعلیم و تربیت در این ساختار وجود ندارد. تصمیمگیری در مورد سیاستهای کلان آموزشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت میگیرد و به صورت مستمر نهادهای امنیتی بر مدیران نظارت دارند.
از آنجایی که بحرانها و چالشهای آموزش و پرورش مانند بحران نیروی کار، ناکارآمدی در ارایه آموزش کیفی و عادلانه و رایگان، پولی و کالاییسازی گسترده آموزش عمومی، وضعیت اسفناک معیشت معلمان و ... دارای ریشه در ساختار اقتصادی و سیاسی کلان دارند پس عملا وزیر هرگز قادر به ایجاد تغییرات و رفع بحران نیست.
از سویی، آموزش و پرورش بسیار گسترده و یک نهاد کلیدی حاکمیتی است و اکثریت جامعه با آن مرتبط هستند و این موقعیت خاصی برای مرتبط شدن با سایر ارکان را به وزیر و باند پیرامونش میدهد. در اصل پستهای وزارتی فرصت مناسبی برای برخورداری از کانالهای منتهی به رانت ثروت و قدرت است و افراد به مدد جایگاهی که در این وزارتخانه به دست میآورند فرصت دستیابی به منابع ثروت و قدرت برای آنان فراهم میگردد. از این منظر دعوای باندی بر سر تصاحب وزارتخانه از سوی تشکلهای وابسته مانند #سازمان_معلمان، #مجمع_فرهنگیان و #انجمن_اسلامی و #افراد_بانفوذ قابل تحلیل است. از سوی دیگر باند مقابل یعنی جناح موسوم به اصولگرایان مقاومت میکند تا به راحتی همه وزارتخانه را تسلیم رقیب نکند تا این منبع رانت و قدرت حفظ گردد.
#نه_به_تشکلهای_وابسته
#نه_به_تشکلهای_زرد
کانال تلگرامی #مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
@Shbazneshasteganir
#یادداشت_روز ، ۲۴ تیر ۱۴۰۳
به همان دلایل مبرهن که پزشکیان رییسجمهور منتخب نظام است و نه مردم ایران، پس وزرا به خصوص وزیر آموزش و پرورش نیز #وزیر_نظام است از همین رو تلاش برای تأثیرگذاری در انتخاب وزیر مانند همان بحث شرکت در انتخابات امری بیهوده است و زمین بازی فعالان صنفی و تشکلهای مستقل نیست. اینکه یک عده #کارگروه زدهاند و اسم و رزومه برای #ظریف ارسال میکنند و وزیر پیشنهاد میدهند ناشی از دغدغه برای آینده مدرسه، معلمان و کودکان نیست افراد و تشکلهای زرد و #وابسته فرصت را مغتنم دیدهاند تا مهرههای خود را در جایگاه های کلیدی بچینند تا به موقع رانت و ثروت را درو نمایند.
این روزها شاهد آن هستیم که تشکلهای وابسته مدام در کانالهای خود از نقششان در پیروزی در انتخابات میگویند #کارچاقکنها و #لابیگران فعال شدهاند و در حال رایزنی و فرستادن پیغام هستند. استدلال آنان این است که به دنبال وزیر کارآمد هستند اما حقیقت آن است که آنان به دنبال وزیری هستند که پست و مقام بیشتری نصیب باند آنان نماید چرا که اساسا وزیر در نظام جمهوری اسلامی هرگز برآمده از جامعه معلمان نبوده و خواستههای عمومی حوزه آموزش و نیازهای دانشآموزان را نمایندگی نکردهاست.
نظام آموزشی در ایران ایدئولوژیک و غیردموکراتیک است وزیر آموزش و پرورش در اصل مجری سیاستهای طبقاتی و ایدئولوژیک حاکمیت است و چیزی به نام مشارکت معلمان و دانشآموزان و متخصصان تعلیم و تربیت در این ساختار وجود ندارد. تصمیمگیری در مورد سیاستهای کلان آموزشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت میگیرد و به صورت مستمر نهادهای امنیتی بر مدیران نظارت دارند.
از آنجایی که بحرانها و چالشهای آموزش و پرورش مانند بحران نیروی کار، ناکارآمدی در ارایه آموزش کیفی و عادلانه و رایگان، پولی و کالاییسازی گسترده آموزش عمومی، وضعیت اسفناک معیشت معلمان و ... دارای ریشه در ساختار اقتصادی و سیاسی کلان دارند پس عملا وزیر هرگز قادر به ایجاد تغییرات و رفع بحران نیست.
از سویی، آموزش و پرورش بسیار گسترده و یک نهاد کلیدی حاکمیتی است و اکثریت جامعه با آن مرتبط هستند و این موقعیت خاصی برای مرتبط شدن با سایر ارکان را به وزیر و باند پیرامونش میدهد. در اصل پستهای وزارتی فرصت مناسبی برای برخورداری از کانالهای منتهی به رانت ثروت و قدرت است و افراد به مدد جایگاهی که در این وزارتخانه به دست میآورند فرصت دستیابی به منابع ثروت و قدرت برای آنان فراهم میگردد. از این منظر دعوای باندی بر سر تصاحب وزارتخانه از سوی تشکلهای وابسته مانند #سازمان_معلمان، #مجمع_فرهنگیان و #انجمن_اسلامی و #افراد_بانفوذ قابل تحلیل است. از سوی دیگر باند مقابل یعنی جناح موسوم به اصولگرایان مقاومت میکند تا به راحتی همه وزارتخانه را تسلیم رقیب نکند تا این منبع رانت و قدرت حفظ گردد.
#نه_به_تشکلهای_وابسته
#نه_به_تشکلهای_زرد
کانال تلگرامی #مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
@Shbazneshasteganir
مدرسهداری یا تیولداری؟
درآمدزایی از مدارس، سیاست غلطی است که در دورۀ احمدینژاد مطرح شد، دولت روحانی آنرا نهادینه و اجرا کرد، و دولت رییسی به آن شتاب داد. طی سالهای اخیر، «درآمدزایی مدارس دولتی» که در ادبیات نظری این حوزه جزو خطوط قرمز از منظر کارکردهای نظام آموزشی شناخته میشود، به سیاست محوری وزارت آموزشوپرورش تبدیل شده است. در این راستا ذیل عنوان «الگوی اقتصادی جدید» نظام آموزشی مدعی هستند که «دست مدرسه باید در جیب خودش باشد». چند سال قبل مشاور وزیر آموزشوپرورش از اینکه اجازه ندادهاند از طریق درج تبلیغات در پشت کتابهای درسی جذب درآمد کنند اظهار تأسف کرده بود! یا مدارسی که بنا داشتند با درج تبلیغات شرکتها بر روی لباس فرم دانشآموزان درآمدزایی کنند و مقاومت خانوادهها مانع از این کار شد. این سیاست، واردکردن مدارس به مسیری است که انتها ندارد.
چنین سیاستی جدای از تشدید روند دگردیسی مدرسه از نهاد اجتماعی به بنگاه تجاری، بیتردید به گستراندن بساط رانت و فساد، اعتمادزدایی از مدرسه، و تضعیف هرچهبیشتر آموزشوپرورش بهعنوان یک نهاد عمومی میانجامد. در سالهای اخیر معلمان و کادر اداری مدارس شواهد زیادی از فساد مالی در این نوع مدارس گزارش دادهاند. در این سیاست عملاً مدرسه بهمثابه تیول مدیر است و احتمالاً بهزودی مهمترین شاخص برای انتصاب مدیران مدارس به توانایی آنها در درآمدزایی از مدرسه خلاصه میشود.
تردیدی نیست که در ادامۀ این مسیر، بخشی از حقوق و مزایای معلمان هم به درآمدهای مدرسه منوط میشود؛ همانگونهکه در طرح «خودگردانی بیمارستانها» چنین شد.
/سیاست گذاری اجتماعی
#مدرسه_عرصه_کسب_وکار_نیست
@Shbazneshasteganir
درآمدزایی از مدارس، سیاست غلطی است که در دورۀ احمدینژاد مطرح شد، دولت روحانی آنرا نهادینه و اجرا کرد، و دولت رییسی به آن شتاب داد. طی سالهای اخیر، «درآمدزایی مدارس دولتی» که در ادبیات نظری این حوزه جزو خطوط قرمز از منظر کارکردهای نظام آموزشی شناخته میشود، به سیاست محوری وزارت آموزشوپرورش تبدیل شده است. در این راستا ذیل عنوان «الگوی اقتصادی جدید» نظام آموزشی مدعی هستند که «دست مدرسه باید در جیب خودش باشد». چند سال قبل مشاور وزیر آموزشوپرورش از اینکه اجازه ندادهاند از طریق درج تبلیغات در پشت کتابهای درسی جذب درآمد کنند اظهار تأسف کرده بود! یا مدارسی که بنا داشتند با درج تبلیغات شرکتها بر روی لباس فرم دانشآموزان درآمدزایی کنند و مقاومت خانوادهها مانع از این کار شد. این سیاست، واردکردن مدارس به مسیری است که انتها ندارد.
چنین سیاستی جدای از تشدید روند دگردیسی مدرسه از نهاد اجتماعی به بنگاه تجاری، بیتردید به گستراندن بساط رانت و فساد، اعتمادزدایی از مدرسه، و تضعیف هرچهبیشتر آموزشوپرورش بهعنوان یک نهاد عمومی میانجامد. در سالهای اخیر معلمان و کادر اداری مدارس شواهد زیادی از فساد مالی در این نوع مدارس گزارش دادهاند. در این سیاست عملاً مدرسه بهمثابه تیول مدیر است و احتمالاً بهزودی مهمترین شاخص برای انتصاب مدیران مدارس به توانایی آنها در درآمدزایی از مدرسه خلاصه میشود.
تردیدی نیست که در ادامۀ این مسیر، بخشی از حقوق و مزایای معلمان هم به درآمدهای مدرسه منوط میشود؛ همانگونهکه در طرح «خودگردانی بیمارستانها» چنین شد.
/سیاست گذاری اجتماعی
#مدرسه_عرصه_کسب_وکار_نیست
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مقاومت #روستائیان در برابر تخریب #محیط زیست
مبارزه با تخریب محیط زیست کار عملی میخواهد.
#مدرسه_رهایی : مقاومت به صورت روزمره در میان طبقه کارگر و روستائیان در جریان است. منتهی رسانهها لنز دوربینهای خود را به سمت عدهای خاص تنظیم کردهاند اما آنچه موجب تغییر خواهد شد نیروی متشکل همین افراد تحت ستم و چپاول است.
#حق_به_شهر
#جنبش_حفظ_زمین
@Shbazneshasteganir
مبارزه با تخریب محیط زیست کار عملی میخواهد.
#مدرسه_رهایی : مقاومت به صورت روزمره در میان طبقه کارگر و روستائیان در جریان است. منتهی رسانهها لنز دوربینهای خود را به سمت عدهای خاص تنظیم کردهاند اما آنچه موجب تغییر خواهد شد نیروی متشکل همین افراد تحت ستم و چپاول است.
#حق_به_شهر
#جنبش_حفظ_زمین
@Shbazneshasteganir
⭕️ وزیر از لپ لپ در آمد.
مدارس #پادگانیتر میشوند.
پس از جنگ و دعواهای باندی و جناحی سرانجام پزشکیان #علیرضا_کاظمی را به عنوان نامزد پست وزارت آموزش و پرورش معرفی کرد.
انتخاب او مثل این میماند که از داخل کیسه شانسی اسمش در آمده اما او هم #خراسانی است. دارای سوابق پرورشی و مبارزه با مواد مخدر است و مدت کوتاهی هم سرپرست وزارتخانه بعد از استعفای حاجی میرزایی بودهاست.
حالا باید منتظر پادگانی شدن بیشتر مدارس باشیم اگر کاظمی آنقدر شانس لپلپی داشته احتمال دارد وزیر هم شود سوابقش برای آموزش ایدئولوژیک و سرکوب که خوب است. سیاستهای نئولیبرالی مانند ارزان سازی نیروی کار آموزشی ، پایین نگه داشتن حقوق و دستمزد و پولی کردن مدارس و سرکوب تشکلهای مستقل هم که سیاستهای کلی حاکمیتی است. چه کسی بهتر از دبیرکل مبارزه با موادمخدر.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
#رای_ندادیم
@Shbazneshasteganir
مدارس #پادگانیتر میشوند.
پس از جنگ و دعواهای باندی و جناحی سرانجام پزشکیان #علیرضا_کاظمی را به عنوان نامزد پست وزارت آموزش و پرورش معرفی کرد.
انتخاب او مثل این میماند که از داخل کیسه شانسی اسمش در آمده اما او هم #خراسانی است. دارای سوابق پرورشی و مبارزه با مواد مخدر است و مدت کوتاهی هم سرپرست وزارتخانه بعد از استعفای حاجی میرزایی بودهاست.
حالا باید منتظر پادگانی شدن بیشتر مدارس باشیم اگر کاظمی آنقدر شانس لپلپی داشته احتمال دارد وزیر هم شود سوابقش برای آموزش ایدئولوژیک و سرکوب که خوب است. سیاستهای نئولیبرالی مانند ارزان سازی نیروی کار آموزشی ، پایین نگه داشتن حقوق و دستمزد و پولی کردن مدارس و سرکوب تشکلهای مستقل هم که سیاستهای کلی حاکمیتی است. چه کسی بهتر از دبیرکل مبارزه با موادمخدر.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
#رای_ندادیم
@Shbazneshasteganir
⭕️ معلمان غیررسمی در آستانهی سال تحصیلیِ جدید: سالها در مدارس دولتی تدریس کردهایم، با ما عادلانه رفتار کنید!
معلمان غیررسمی بعد از سال ۹۱ وزارت آموزش و پرورش گفتند:
🔹 وزارت آموزش و پرورش با کمبود شدید نیرو مواجه است و قصد دارد این کمبود را از طریق بازنشستگان برطرف کند، در صورتی که نیروهای غیررسمیِ توانمند با تجربه آموزگاری و گذراندن دورههای ضمن خدمت با گزینش نا عادلانه کنار گذاشته شدهاند. /ایلنا
#مدرسه_رهایی : معلمان غیررسمی شامل معلمان قراردادی و خرید خدمت در آموزش و پرورش و معلمان شاغل در مدارس خصوصی هستند.
حاکمیت سالهاست که سیاست ضدآموزشی و بیثباتکاری را در دولتهای بعد انقلاب به جریان انداخته است در دو دهه اخیر به اشکال مختلف تحت عنوانهای مختلف با کاهش دستمزد و عدم تعلق بیمه و سایر خدمات به این بخش از نیروی کار آموزشی ظلم و ستم رفته است.
شرایط حاکم بر اکثریت این بخش از نیروی کار بهرهکشی است که از استثمار بردهداری بدتر است و شاید بتوان بر آن نام #بردهداری_نوین نهاد.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
@Shbazneshasteganir
معلمان غیررسمی بعد از سال ۹۱ وزارت آموزش و پرورش گفتند:
🔹 وزارت آموزش و پرورش با کمبود شدید نیرو مواجه است و قصد دارد این کمبود را از طریق بازنشستگان برطرف کند، در صورتی که نیروهای غیررسمیِ توانمند با تجربه آموزگاری و گذراندن دورههای ضمن خدمت با گزینش نا عادلانه کنار گذاشته شدهاند. /ایلنا
#مدرسه_رهایی : معلمان غیررسمی شامل معلمان قراردادی و خرید خدمت در آموزش و پرورش و معلمان شاغل در مدارس خصوصی هستند.
حاکمیت سالهاست که سیاست ضدآموزشی و بیثباتکاری را در دولتهای بعد انقلاب به جریان انداخته است در دو دهه اخیر به اشکال مختلف تحت عنوانهای مختلف با کاهش دستمزد و عدم تعلق بیمه و سایر خدمات به این بخش از نیروی کار آموزشی ظلم و ستم رفته است.
شرایط حاکم بر اکثریت این بخش از نیروی کار بهرهکشی است که از استثمار بردهداری بدتر است و شاید بتوان بر آن نام #بردهداری_نوین نهاد.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
@Shbazneshasteganir
⭕️ ملاحظاتی دربارهٔ #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جان باختن ژینا امینی
آن قیامی که در پی قتل ژینا امینی رخ داد و نام جنبش زنزندگیآزادی به خود گرفت اگر چه در ظاهر، سرکوب خونین گردید اما در تار و پود جامعه جاری و ساری است. این قیام واجد ویژگیهایی است که آن را از قیامهای پیشین متمایز میکنند. از جمله میتوان به: ۱) سراسری بودن قیام ۲) محلهمحور بودن قیام و ۳) استمرار چهار ماههٔ قیام اشاره نمود. اما آن چیز که این قیام را برجستهتر میکند، حضور و بروز مؤثر زنان انقلابی بود که میخواستند خود را از زیر ستم جنسیتی و مردسالاری رها نمایند. زنان چون شعار قیام نشان دادند که قادرند در امر تغییر مؤثر باشند و عاملیت داشته باشند.
اگر همین امروز قیام را بالفرض خاتمه یافته تلقی کنیم که نیست، این قیام دستاوردهای ملموس و عینی داشتهاست که میشود به موارد زیر اشاره نمود:
- عقب راندن نیروی سرکوب در خیابان تا حدی
- تحمیل حجاب اختیاری بر حاکمیت
- بروز و ظهور ادبیات سایر محذوفان مانند LGBTQIA
- تقویت جنبش دادخواهی و ...
- شنیده شدن صدای ملل تحت ستم
بیشک به این موارد میشود مواردی را افزود. اما قیام در ادامه تاکنون نتوانستهاست به تغییرات بنیادین و رادیکال دست یابد که از جمله میتوان به موانع زیر اشاره کرد:
- صدای بلند و رسانهای جریان فاشیستی که در واکنش به دستاوردهای قیام آشکار گردید
- غلبه یافتن نگاه لیبرالی به مسألهٔ زنان بدون درک طبقاتی از مسألهٔ زنان
- ائتلاف در هم شکستهٔ سلبریتیها و بازماندگان نظام ارتجاعی پهلوی که ناامیدی را به جامعه تزریق نمود
- سرکوب گستردهٔ فعالان سیاسی، مدنی و صنفی در داخل و ...
به نظر میرسد برای عبور از شرایط موجود وظیفهٔ امروز طبقه کارگر این است که:
➖گفتمان سازی کند
➖ستم طبقاتی را در کنار سایر ستمها، از جمله جنسیتی، ملی، مذهبی و ویرانگری محیط زیست را به عنوان مسألهٔ اصلی طرح و پیگیری نماید.
➖تشکلهای صنفی واقعی را تقویت کند و در جایی که تشکل وجود ندارد تشکل مستقل ایجاد نماید و از افراد فعال و متوهم و تشکلهای تکنفره و روی کاغذ عبور نماید.
➖ضمن حفظ استقلال، با جریانات مترقیْ همسویی مرحلهای و تاکتیکی داشته باشد.
➖ با هر شکل از استبداد مرزبندی جدی نماید و مقهور فضاسازی داخلی و خارجی به سود ارتجاع نگردد.
➖و در نهایت، بتواند با پیوند زدن مطالبات خود به سایر جنبشهای اجتماعی و ایجاد همگرایی گستردهتر، نیروی لازم را برای ایجاد تغییرات بنیادی و ساختاری فراهم نماید.
لازم است که طبقهٔ کارگر و سایر نیروهای پیشرو در جامعه با بهرهگیری از تجربههای قیام ژینا و شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف آن، راهبردهای خود را بهروز رسانی کنند و به سوی آیندهای که در آن برابری و آزادی برای همگان تضمین شده باشد، گام بردارند.
این مهم تنها از طریق سازماندهی هوشمندانه، همبستگی پایدار و تلاش مشترک برای ایجاد جامعهای عاری از ستم و نابرابری میسر خواهد شد.
معلمان عدالتخواه
@Shbazneshasteganir
آن قیامی که در پی قتل ژینا امینی رخ داد و نام جنبش زنزندگیآزادی به خود گرفت اگر چه در ظاهر، سرکوب خونین گردید اما در تار و پود جامعه جاری و ساری است. این قیام واجد ویژگیهایی است که آن را از قیامهای پیشین متمایز میکنند. از جمله میتوان به: ۱) سراسری بودن قیام ۲) محلهمحور بودن قیام و ۳) استمرار چهار ماههٔ قیام اشاره نمود. اما آن چیز که این قیام را برجستهتر میکند، حضور و بروز مؤثر زنان انقلابی بود که میخواستند خود را از زیر ستم جنسیتی و مردسالاری رها نمایند. زنان چون شعار قیام نشان دادند که قادرند در امر تغییر مؤثر باشند و عاملیت داشته باشند.
اگر همین امروز قیام را بالفرض خاتمه یافته تلقی کنیم که نیست، این قیام دستاوردهای ملموس و عینی داشتهاست که میشود به موارد زیر اشاره نمود:
- عقب راندن نیروی سرکوب در خیابان تا حدی
- تحمیل حجاب اختیاری بر حاکمیت
- بروز و ظهور ادبیات سایر محذوفان مانند LGBTQIA
- تقویت جنبش دادخواهی و ...
- شنیده شدن صدای ملل تحت ستم
بیشک به این موارد میشود مواردی را افزود. اما قیام در ادامه تاکنون نتوانستهاست به تغییرات بنیادین و رادیکال دست یابد که از جمله میتوان به موانع زیر اشاره کرد:
- صدای بلند و رسانهای جریان فاشیستی که در واکنش به دستاوردهای قیام آشکار گردید
- غلبه یافتن نگاه لیبرالی به مسألهٔ زنان بدون درک طبقاتی از مسألهٔ زنان
- ائتلاف در هم شکستهٔ سلبریتیها و بازماندگان نظام ارتجاعی پهلوی که ناامیدی را به جامعه تزریق نمود
- سرکوب گستردهٔ فعالان سیاسی، مدنی و صنفی در داخل و ...
به نظر میرسد برای عبور از شرایط موجود وظیفهٔ امروز طبقه کارگر این است که:
➖گفتمان سازی کند
➖ستم طبقاتی را در کنار سایر ستمها، از جمله جنسیتی، ملی، مذهبی و ویرانگری محیط زیست را به عنوان مسألهٔ اصلی طرح و پیگیری نماید.
➖تشکلهای صنفی واقعی را تقویت کند و در جایی که تشکل وجود ندارد تشکل مستقل ایجاد نماید و از افراد فعال و متوهم و تشکلهای تکنفره و روی کاغذ عبور نماید.
➖ضمن حفظ استقلال، با جریانات مترقیْ همسویی مرحلهای و تاکتیکی داشته باشد.
➖ با هر شکل از استبداد مرزبندی جدی نماید و مقهور فضاسازی داخلی و خارجی به سود ارتجاع نگردد.
➖و در نهایت، بتواند با پیوند زدن مطالبات خود به سایر جنبشهای اجتماعی و ایجاد همگرایی گستردهتر، نیروی لازم را برای ایجاد تغییرات بنیادی و ساختاری فراهم نماید.
لازم است که طبقهٔ کارگر و سایر نیروهای پیشرو در جامعه با بهرهگیری از تجربههای قیام ژینا و شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف آن، راهبردهای خود را بهروز رسانی کنند و به سوی آیندهای که در آن برابری و آزادی برای همگان تضمین شده باشد، گام بردارند.
این مهم تنها از طریق سازماندهی هوشمندانه، همبستگی پایدار و تلاش مشترک برای ایجاد جامعهای عاری از ستم و نابرابری میسر خواهد شد.
معلمان عدالتخواه
@Shbazneshasteganir
Telegram
مدرسه رهایی
⭕️ ملاحظاتی درباره #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جانباختن ژینا امینی
#یادداشت_روز ، ۲۶ شهریور ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز ، ۲۶ شهریور ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
⭕️ بیانیه جمعی از سازمانهای مردمنهاد به مناسبت آغاز سال تحصیلی؛
برخورداری از آموزش با کیفیت و رایگان حق همه کودکان است
هر ساله به بهانه آغاز بازگشایی مدارس و مناسبتهای مرتبط با کودکان، انبوهی از مسائل و مشکلات را مورد تاکید قرار داده و بر احقاق حقوق کودکان پافشاری کردهایم. با نگاهی گذرا بر اهم عناوین مطالبات، متوجه خواهیم شد که متاسفانه تا کنون گویا گوش شنوایی برای شنیدن آلام و رنجهای بیشمار کودکان وجود ندارد .
آمار رو به رشد کودکان خارج از چرخه تحصیل، وضعیت بغرنج کودکان مهاجر و کودکان زباله گرد، گسترش روز افزون مدارس خصوصی، فقیرتر شدن رو به گسترش اموزش و پرورش دولتی، بیعدالتی مفرط در حق بقا و رشد و آموزش کودکان سیستان و بلوچستان و ایلام و کردستان و خوزستان و .. همه و همه مرارتهای پرتکرار کودکان این سرزمین است.
ازدواج در سنین کودکی را از رسانه ملی و برخی از دیگر رسانههای جمعی ترویج میکنند و آشکارا در تقابل با پیمان نامه جهانی حقوق کودک که کشور ما نیز از سال ۱۳۷۳به آن پیوسته و ملزم به اجرای آن است قرار می گیرند .
به راستی آیا با این حجم از مسائل حل نشده ی کودکان از یک طرف و دربند کردن معلمان و اموزگاران شریف پرسشگر و مطالبه گر از طرف دیگر، میتوان امیدی به توسعه عدالت آموزشی و ایجاد دسترسی برابر به آموزش با کیفیت برای همه ی کودکان را داشت؟
چگونه است که از مافیای کنکور، مافیای سرسختتر امتحانات نهایی هم قد علم میکند و علیرغم اعتراض مجلس و دولت و شخص وزیر آموزش و پرورش و والدین و دانش آموزان و.. هیچکس توانایی لغو مصوبه نامطلوب تاثیر معدل امتحانات نهایی در کنکور را ندارد؟ چگونه است که از وجود عدالت آموزشی سخن می گوییم اما ردیف مربوط به حمایت از کودکان کار از قانون برنامه هفتم توسعه حذف میشود؟
چگونه است که بودجه سرانه دانش آموزی در این کشور در مقایسه با بودجه بسیاری از دستگاهها و سازمانهای دیگر تقریبا هیچ است و ارادهای برای افزایش بودجه این وزارتخانه وجود ندارد؟
آیا با وجود این همه تبعیض و بیعدالتی میتوان امیدی به توسعه داشت؟
در چنین شرایطی و در آستانهی آغاز سال تحصیلی جدید، ما جمعی از سازمانهای مدنی حامی کودکان، ضمن تبریک روز دانایی و بالندگی به دانَش آموزان و معلمان و خانوادهها، موارد زیر را با تاکید فراوان مطالبه میکنیم :
۱- متاسفانه چندین سال است که با پولی شدن آموزش و پرورش و عدم توجه به زیرساختهای آموزشی در مناطق محروم، از توسعه عدالت آموزشی فاصله گرفته و عملا نظام آموزشی طبقاتی شده است. از این رو پایبندی عملی به شعار توسعه عدالت آموزشی و همچنین اجرای بند مغفول مانده سیام قانون اساسی مطالبه جدی فعالان حقوق کودک است .
۲-تاکید میکنیم که کودکان مهاجر و پناهنده مطابق با پیمان نامه جهانی حقوق کودک، حق برخورداری از آموزش و تحصیل و سایر خدمات اجتماعی را دارند.
۳-وزارت اموزش و پرورش بیش از دیگر سازمانها باید پایبند به مفاد پیمان نامه جهانی حقوق کودک بوده و پرهیز از سیاستزدگی در تصمیم سازیها و سیاستگذاریهای اموزشی و پرورشی، به کارگیری نیروهای کارآمد و کاردان و متخصص در برنامه ریزیها و تدوین کتب درسی از وظایف اصلی این وزارتخانه است .
۴-حذف مصوبه کنکوری و عقب راندن مافیاهای مختلف در عرصه اموزشی کشور مطالبه جدی فعالان حقوق کودک، دانش آموزان و خانوادههای آنان است.
۵- توجه و احترام به زبان مادری در مدارس و توجه به آموزش با کیفیت و طراحی محتوای اموزشی متناسب با نیازهای کودکان و همچنین طراحی و تدوین محتواهای آموزشی بر اساس نیازهای اقلیمی محل زندگی دانش آموزان از دیگر موارد مورد تاکید سازمانهای مدنی است
۶-کودکان کار، کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان در شرایطدشوار، نیازمند توجه جدی برای ورود به چرخه تحصیل و دنیای کودکی هستند. همکاری وزارت رفاه و وزارت اموزش و پرورش و استفاده موثر از تجربیات میدانی سازمانهای مردمنهاد در این زمینه، میتواند در مسیر تحقق این مهم بسیار راهگشا باشد .
با امید به ساختن جهانی شایسته کودکان
اول مهر ماه ۱۴۰۳
۱-موسسه یاریگران کودکان کار پویا
۲-موسسه توانمندسازی ندای ماندگار
۳-گروه فرهنگی اجتماعی کیانا
۴-موسسه توانمندسازی مهر و ماه
۵-گروه تلاشگران یاری همدل
۶-انجمن پرنده درخت کوچک
۷-انجمن حمایت از حقوق کودکان
۸-موسسه مهرآفرین پناه عصر
۹-انجمن درخت کوچک زندگی
۱۰-انجمن دوستداران کودک پویش
۱۱-انجمن آموزشی، پژوهشی پویا
۱۲-موسسه تاک سرزمین من
۱۳-موسسه شکوفایی استعدادهای کودکان مهر
۱۴-موسسه انسان دشواری وظیفه
۱۵-انجمن حمایت از کودکان کار
۱۶-انجمن یاری کودکان در معرض خطر
۱۷ـ موسسه توسعه و توان افزایی کنشگران فرزانه
https://t.me/edalatxah/18676
@Shbazneshasteganir
برخورداری از آموزش با کیفیت و رایگان حق همه کودکان است
هر ساله به بهانه آغاز بازگشایی مدارس و مناسبتهای مرتبط با کودکان، انبوهی از مسائل و مشکلات را مورد تاکید قرار داده و بر احقاق حقوق کودکان پافشاری کردهایم. با نگاهی گذرا بر اهم عناوین مطالبات، متوجه خواهیم شد که متاسفانه تا کنون گویا گوش شنوایی برای شنیدن آلام و رنجهای بیشمار کودکان وجود ندارد .
آمار رو به رشد کودکان خارج از چرخه تحصیل، وضعیت بغرنج کودکان مهاجر و کودکان زباله گرد، گسترش روز افزون مدارس خصوصی، فقیرتر شدن رو به گسترش اموزش و پرورش دولتی، بیعدالتی مفرط در حق بقا و رشد و آموزش کودکان سیستان و بلوچستان و ایلام و کردستان و خوزستان و .. همه و همه مرارتهای پرتکرار کودکان این سرزمین است.
ازدواج در سنین کودکی را از رسانه ملی و برخی از دیگر رسانههای جمعی ترویج میکنند و آشکارا در تقابل با پیمان نامه جهانی حقوق کودک که کشور ما نیز از سال ۱۳۷۳به آن پیوسته و ملزم به اجرای آن است قرار می گیرند .
به راستی آیا با این حجم از مسائل حل نشده ی کودکان از یک طرف و دربند کردن معلمان و اموزگاران شریف پرسشگر و مطالبه گر از طرف دیگر، میتوان امیدی به توسعه عدالت آموزشی و ایجاد دسترسی برابر به آموزش با کیفیت برای همه ی کودکان را داشت؟
چگونه است که از مافیای کنکور، مافیای سرسختتر امتحانات نهایی هم قد علم میکند و علیرغم اعتراض مجلس و دولت و شخص وزیر آموزش و پرورش و والدین و دانش آموزان و.. هیچکس توانایی لغو مصوبه نامطلوب تاثیر معدل امتحانات نهایی در کنکور را ندارد؟ چگونه است که از وجود عدالت آموزشی سخن می گوییم اما ردیف مربوط به حمایت از کودکان کار از قانون برنامه هفتم توسعه حذف میشود؟
چگونه است که بودجه سرانه دانش آموزی در این کشور در مقایسه با بودجه بسیاری از دستگاهها و سازمانهای دیگر تقریبا هیچ است و ارادهای برای افزایش بودجه این وزارتخانه وجود ندارد؟
آیا با وجود این همه تبعیض و بیعدالتی میتوان امیدی به توسعه داشت؟
در چنین شرایطی و در آستانهی آغاز سال تحصیلی جدید، ما جمعی از سازمانهای مدنی حامی کودکان، ضمن تبریک روز دانایی و بالندگی به دانَش آموزان و معلمان و خانوادهها، موارد زیر را با تاکید فراوان مطالبه میکنیم :
۱- متاسفانه چندین سال است که با پولی شدن آموزش و پرورش و عدم توجه به زیرساختهای آموزشی در مناطق محروم، از توسعه عدالت آموزشی فاصله گرفته و عملا نظام آموزشی طبقاتی شده است. از این رو پایبندی عملی به شعار توسعه عدالت آموزشی و همچنین اجرای بند مغفول مانده سیام قانون اساسی مطالبه جدی فعالان حقوق کودک است .
۲-تاکید میکنیم که کودکان مهاجر و پناهنده مطابق با پیمان نامه جهانی حقوق کودک، حق برخورداری از آموزش و تحصیل و سایر خدمات اجتماعی را دارند.
۳-وزارت اموزش و پرورش بیش از دیگر سازمانها باید پایبند به مفاد پیمان نامه جهانی حقوق کودک بوده و پرهیز از سیاستزدگی در تصمیم سازیها و سیاستگذاریهای اموزشی و پرورشی، به کارگیری نیروهای کارآمد و کاردان و متخصص در برنامه ریزیها و تدوین کتب درسی از وظایف اصلی این وزارتخانه است .
۴-حذف مصوبه کنکوری و عقب راندن مافیاهای مختلف در عرصه اموزشی کشور مطالبه جدی فعالان حقوق کودک، دانش آموزان و خانوادههای آنان است.
۵- توجه و احترام به زبان مادری در مدارس و توجه به آموزش با کیفیت و طراحی محتوای اموزشی متناسب با نیازهای کودکان و همچنین طراحی و تدوین محتواهای آموزشی بر اساس نیازهای اقلیمی محل زندگی دانش آموزان از دیگر موارد مورد تاکید سازمانهای مدنی است
۶-کودکان کار، کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان در شرایطدشوار، نیازمند توجه جدی برای ورود به چرخه تحصیل و دنیای کودکی هستند. همکاری وزارت رفاه و وزارت اموزش و پرورش و استفاده موثر از تجربیات میدانی سازمانهای مردمنهاد در این زمینه، میتواند در مسیر تحقق این مهم بسیار راهگشا باشد .
با امید به ساختن جهانی شایسته کودکان
اول مهر ماه ۱۴۰۳
۱-موسسه یاریگران کودکان کار پویا
۲-موسسه توانمندسازی ندای ماندگار
۳-گروه فرهنگی اجتماعی کیانا
۴-موسسه توانمندسازی مهر و ماه
۵-گروه تلاشگران یاری همدل
۶-انجمن پرنده درخت کوچک
۷-انجمن حمایت از حقوق کودکان
۸-موسسه مهرآفرین پناه عصر
۹-انجمن درخت کوچک زندگی
۱۰-انجمن دوستداران کودک پویش
۱۱-انجمن آموزشی، پژوهشی پویا
۱۲-موسسه تاک سرزمین من
۱۳-موسسه شکوفایی استعدادهای کودکان مهر
۱۴-موسسه انسان دشواری وظیفه
۱۵-انجمن حمایت از کودکان کار
۱۶-انجمن یاری کودکان در معرض خطر
۱۷ـ موسسه توسعه و توان افزایی کنشگران فرزانه
https://t.me/edalatxah/18676
@Shbazneshasteganir
Telegram
مدرسه رهایی
⭕️ بیانیه جمعی از نهادهای حامی حقوق کودکان به مناسبت بازگشایی مدارس
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
معلولیت در آموزش چیست؟
به همراه اینفوگرافی
مدرسه بازتاب -7 فوریه، 2020
منتشر شده در سایت دستادست – بر اساس دادههای گزارش سالیانه واحد آموزش ایالات متحده آمریکا به کنگره در خصوص اجرای قانون آموزش افراد دارای معلولیت، ۶۳% از دانشآموزان دارای معلولیت دست کم ۸۰% از روزهایشان را در مدرسه در مجموعهای جمعی در کنار دیگر دانشآموزان میگذرانند. این میزان بهبودی عظیم طی یک دهه گذشته است درحالی که دانشآموزان دارای معلولیت پیشتر اغلب از همسنهایشان جدا میشدند. اما همچنان میتوانیم آن را بهتر کنیم. حرکت به سوی یک نظام آموزشی برابرتر و شمولگرایانهتر به بررسی جامعی از دیدگاهها، اعمال و ساختارهای موجودمان نیاز دارد تا تضمین نماید که این کار به صورت موفقیت آمیزی انجام شده است. آموزش دانشآموزان دارای معلولیت در کلاسهای درسی عمومی به ملاحظاتی خاص و همچنین به بازبینی آنچه تدریس میکنیم، نیاز دارد. این کار نیازمند آن است که ما موانع یادگیری را برداریم و حمایتهای مناسبی برای دانشآموزان و تدریسکنندگان هر دو فراهم کنیم. تحقیقات نشان دادهاند که دانشآموزان دچار معلولیت وقتی در کلاسهایی در کنار دیگر دانشآموزان تحصیل میکنند بسیار موفقتر هستند و اینکه دانشآموزان با استعدادتر از حضور در کنار همکلاسیهای دارای معلولیت که آموزشهای خاصی را دریافت میکنند، تأثیرات منفیای نمیگیرند. در واقع، مطالعات نشان میدهند که حتی پیشرفتهترین دانشآموزان هم از حضور در چنین کلاسهایی سود میبرند.
تعجبآور نیست که مخالفانی سرسخت برای کلاسهای شمولگرا که در آنها افراد دارای معلولیت در کنار دیگر دانشآموزان تحصیل میکنند، وجود دارد. برخی از مخالفتها توسط خانواده دانشآموزان دارای معلولیت انجام میشود زیرا آنها از بابت رفاه کودکانشان نگران هستند. اما اغلب این مخالفتها توسط والدینی انجام میشود که برای کودکان قوی و بااستعداد خود نگرانند که نتوانند در این شرایط برتری خود را حفظ کنند و رشد دهند و بیشتر ناشی از ترس از دیدگاههای ableist در مورد معلولیت است.
«ableism» به عنوان تبعیضی (اغلب از سوی افرادی با نیت خوب) علیه افراد دارای معلولیت تعریف میشود، فارغ از اینکه معلولیت فیزیکی یا ذهنی یا احساسی و غیره است. دیدگاههای ableist اغلب به معلولیت به عنوان ضعف، فقدان توانایی، چیزی که باید از آن شرمنده بود، یا درماندگی نگاه میکنند.
درحالی که برخی افراد دارای معلولیت از همسنهایشان و اعضای اجتماع میخواهند که آنها را فراتر از معلولیتشان ببینند تا دریابند که آنها بیرون از این برچسبها چه کسانی هستند، برخی دیگر از آنها معتقدند که معلولیتشان کمک میکند آنها خود را برای دیگران تعریف کنند و کمک میکند که آنها برای درک بهتر خودشان تقویت و توانمند شوند. نینا جی. که یک کمدین و عضو فعال اجتماع افراد دارای معلولیت است میگوید: «معلولیت یک اجتماع و قدرت است. معلولیت الزاما واژه بدی نیست.»
دیدگاههای «albeist» اغلب با احساسات ضدشمولگرایانه یا طردگرا مرتبط میشوند. ما امیدواریم که از طریق اینفوگرافیکی که در پایین آمده است، ارتباط معلولیت و شمولگرایی در آموزش را روشن کنیم تا به ما کمک کند قدمی به شمولگرایی کامل در آموزش نزدیک شویم زیرا همه دانشآموزان حق دارند از فرصت حمایت شدن و به چالش کشیده شدن بهرهمند شوند درحالی که روابط معناداری با همسنهایشان دارند و در حال ساخت اجتماع هستند.
نویسنده: کیتی نواک، مترجم: زهره سروشفر
https://t.me/edalatxah/18685
به همراه اینفوگرافی
مدرسه بازتاب -7 فوریه، 2020
منتشر شده در سایت دستادست – بر اساس دادههای گزارش سالیانه واحد آموزش ایالات متحده آمریکا به کنگره در خصوص اجرای قانون آموزش افراد دارای معلولیت، ۶۳% از دانشآموزان دارای معلولیت دست کم ۸۰% از روزهایشان را در مدرسه در مجموعهای جمعی در کنار دیگر دانشآموزان میگذرانند. این میزان بهبودی عظیم طی یک دهه گذشته است درحالی که دانشآموزان دارای معلولیت پیشتر اغلب از همسنهایشان جدا میشدند. اما همچنان میتوانیم آن را بهتر کنیم. حرکت به سوی یک نظام آموزشی برابرتر و شمولگرایانهتر به بررسی جامعی از دیدگاهها، اعمال و ساختارهای موجودمان نیاز دارد تا تضمین نماید که این کار به صورت موفقیت آمیزی انجام شده است. آموزش دانشآموزان دارای معلولیت در کلاسهای درسی عمومی به ملاحظاتی خاص و همچنین به بازبینی آنچه تدریس میکنیم، نیاز دارد. این کار نیازمند آن است که ما موانع یادگیری را برداریم و حمایتهای مناسبی برای دانشآموزان و تدریسکنندگان هر دو فراهم کنیم. تحقیقات نشان دادهاند که دانشآموزان دچار معلولیت وقتی در کلاسهایی در کنار دیگر دانشآموزان تحصیل میکنند بسیار موفقتر هستند و اینکه دانشآموزان با استعدادتر از حضور در کنار همکلاسیهای دارای معلولیت که آموزشهای خاصی را دریافت میکنند، تأثیرات منفیای نمیگیرند. در واقع، مطالعات نشان میدهند که حتی پیشرفتهترین دانشآموزان هم از حضور در چنین کلاسهایی سود میبرند.
تعجبآور نیست که مخالفانی سرسخت برای کلاسهای شمولگرا که در آنها افراد دارای معلولیت در کنار دیگر دانشآموزان تحصیل میکنند، وجود دارد. برخی از مخالفتها توسط خانواده دانشآموزان دارای معلولیت انجام میشود زیرا آنها از بابت رفاه کودکانشان نگران هستند. اما اغلب این مخالفتها توسط والدینی انجام میشود که برای کودکان قوی و بااستعداد خود نگرانند که نتوانند در این شرایط برتری خود را حفظ کنند و رشد دهند و بیشتر ناشی از ترس از دیدگاههای ableist در مورد معلولیت است.
«ableism» به عنوان تبعیضی (اغلب از سوی افرادی با نیت خوب) علیه افراد دارای معلولیت تعریف میشود، فارغ از اینکه معلولیت فیزیکی یا ذهنی یا احساسی و غیره است. دیدگاههای ableist اغلب به معلولیت به عنوان ضعف، فقدان توانایی، چیزی که باید از آن شرمنده بود، یا درماندگی نگاه میکنند.
درحالی که برخی افراد دارای معلولیت از همسنهایشان و اعضای اجتماع میخواهند که آنها را فراتر از معلولیتشان ببینند تا دریابند که آنها بیرون از این برچسبها چه کسانی هستند، برخی دیگر از آنها معتقدند که معلولیتشان کمک میکند آنها خود را برای دیگران تعریف کنند و کمک میکند که آنها برای درک بهتر خودشان تقویت و توانمند شوند. نینا جی. که یک کمدین و عضو فعال اجتماع افراد دارای معلولیت است میگوید: «معلولیت یک اجتماع و قدرت است. معلولیت الزاما واژه بدی نیست.»
دیدگاههای «albeist» اغلب با احساسات ضدشمولگرایانه یا طردگرا مرتبط میشوند. ما امیدواریم که از طریق اینفوگرافیکی که در پایین آمده است، ارتباط معلولیت و شمولگرایی در آموزش را روشن کنیم تا به ما کمک کند قدمی به شمولگرایی کامل در آموزش نزدیک شویم زیرا همه دانشآموزان حق دارند از فرصت حمایت شدن و به چالش کشیده شدن بهرهمند شوند درحالی که روابط معناداری با همسنهایشان دارند و در حال ساخت اجتماع هستند.
نویسنده: کیتی نواک، مترجم: زهره سروشفر
https://t.me/edalatxah/18685
Telegram
مدرسه رهایی
معلولیت در آموزش چیست ؟
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
روز جهانی معلم گرامی باد.
#مدرسه_رهایی این روز بینالمللی را به تمام معلمان جهان تبریک میگوید. این روز انعکاس صدای تمام معلمانی است که برای تحقق جهانی برابر تلاش میکنند. آموزش و پرورش اگرچه ابزار ایدئولوژیک برای انقیاد تودههاست اما معلمان آزادیخواه در سراسر دنیا باید بکوشند نظم مسلط منبعث از نظام سرمایهداری را واژگون کنند. معلم رهاییبخش میتواند بجای بخشی از سازوکار سرکوب ایدئولوژیک بودن نیروی رهاییبخش باشد
شنیدن صدای معلمان تنها در گرو اتحاد طبقاتی علیه اقلیت حاکم در جهان است. در ایران بدون اتحاد طبقاتی و نفی هر شکل از استثمار امکان تحقق آزادی، برابری، رفاه، شادی، حق تعیین سرنوشت و محیطزیست پاک وجود ندارد. این سازمانیابی است که حلقه مفقوده تحقق یک جامعه آزاد و برابر است
صدای تکتک معلمان و فعالان صنفی باید در راستای تقویت کار جمعی و تشکل مستقل باشد. اگر تغییر میخواهیم چارهای جز پرداخت هزینه نداریم. ماجراجویی، محفل زدن و موازی کاری از آفتهایی است که جنبش معلمان و به تبع آن صدای معلمان را به محاق خواهد برد.
به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله معلمان دربند
@Shbazneshasteganir
#مدرسه_رهایی این روز بینالمللی را به تمام معلمان جهان تبریک میگوید. این روز انعکاس صدای تمام معلمانی است که برای تحقق جهانی برابر تلاش میکنند. آموزش و پرورش اگرچه ابزار ایدئولوژیک برای انقیاد تودههاست اما معلمان آزادیخواه در سراسر دنیا باید بکوشند نظم مسلط منبعث از نظام سرمایهداری را واژگون کنند. معلم رهاییبخش میتواند بجای بخشی از سازوکار سرکوب ایدئولوژیک بودن نیروی رهاییبخش باشد
شنیدن صدای معلمان تنها در گرو اتحاد طبقاتی علیه اقلیت حاکم در جهان است. در ایران بدون اتحاد طبقاتی و نفی هر شکل از استثمار امکان تحقق آزادی، برابری، رفاه، شادی، حق تعیین سرنوشت و محیطزیست پاک وجود ندارد. این سازمانیابی است که حلقه مفقوده تحقق یک جامعه آزاد و برابر است
صدای تکتک معلمان و فعالان صنفی باید در راستای تقویت کار جمعی و تشکل مستقل باشد. اگر تغییر میخواهیم چارهای جز پرداخت هزینه نداریم. ماجراجویی، محفل زدن و موازی کاری از آفتهایی است که جنبش معلمان و به تبع آن صدای معلمان را به محاق خواهد برد.
به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله معلمان دربند
@Shbazneshasteganir
کودکان و نوجوانان حق دارند شادی کنند
رویکرد ایدئولوژیک آموزشوپرورش جمهوری اسلامی دربارهٔ نحوهٔ خوداِبرازی کودکان و نوجوانان مشخص است؛ در فعالیتهای مذهبی شرکت کن، مداحی کن، سینه بزن، مولودی برو و در بهترین حالت، سرود بخوان.
این درحالی است که نیازهای بچهها حقیقتاً متفاوت است. کودکان و نوجوانان از خانوادههای مختلف با فرهنگهای مختلف میآیند و هرکدام شیوهٔ خاص خود را برای ابراز احساسات دارند. یکی دوست دارد بخواند، یکی دوست دارد برقصد، یکی دوست دارد بلند بلند بخندد و یکی هم دوست دارد مولودی بخواند. همهٔ این بچهها باید به یک اندازه فرصت تخلیهٔ احساسات و هیجانات خود را داشته باشند.
«شادی کردن» حق بچههاست زیرا به رشد عاطفیشان کمک میکند. شادی به بچهها کمک میکند احساسات خود را بشناسند و مدیریت کنند و از سلامت روانی بهتری برخوردار شوند.
شادی باعث یادگیری مؤثر کودکان و نوجوانان میشود. محیط شاد و مثبت باعث افزایش انگیزه و تمرکز در یادگیری میشود و بچهها را به کشف و خلاقیت ترغیب میکند.
شادی به ایجاد روابط مثبت با دیگران کمک میکند و مهارتهای اجتماعی مانند همکاری و همدلی را تقویت میکند. از این طریق، رشد اجتماعی نیز ممکن میشود.
احساس شادی به بهبود سیستم ایمنی و کاهش استرس کمک میکند و بر سلامت جسمانی اثر مثبت میگذارد.
از همه بدیهیتر این است که فرد حق دارد از گذشتهٔ خود به عنوان دورهای شاد یاد کند و خاطرات خوب داشته باشد. او نباید مانند کودکان و نوجوانان دیروز دههٔ شصت، خود را نسل سوخته بنامد.
/کانال تلگرامی #مدرسه_رهایی
@Shbazneshasteganir
رویکرد ایدئولوژیک آموزشوپرورش جمهوری اسلامی دربارهٔ نحوهٔ خوداِبرازی کودکان و نوجوانان مشخص است؛ در فعالیتهای مذهبی شرکت کن، مداحی کن، سینه بزن، مولودی برو و در بهترین حالت، سرود بخوان.
این درحالی است که نیازهای بچهها حقیقتاً متفاوت است. کودکان و نوجوانان از خانوادههای مختلف با فرهنگهای مختلف میآیند و هرکدام شیوهٔ خاص خود را برای ابراز احساسات دارند. یکی دوست دارد بخواند، یکی دوست دارد برقصد، یکی دوست دارد بلند بلند بخندد و یکی هم دوست دارد مولودی بخواند. همهٔ این بچهها باید به یک اندازه فرصت تخلیهٔ احساسات و هیجانات خود را داشته باشند.
«شادی کردن» حق بچههاست زیرا به رشد عاطفیشان کمک میکند. شادی به بچهها کمک میکند احساسات خود را بشناسند و مدیریت کنند و از سلامت روانی بهتری برخوردار شوند.
شادی باعث یادگیری مؤثر کودکان و نوجوانان میشود. محیط شاد و مثبت باعث افزایش انگیزه و تمرکز در یادگیری میشود و بچهها را به کشف و خلاقیت ترغیب میکند.
شادی به ایجاد روابط مثبت با دیگران کمک میکند و مهارتهای اجتماعی مانند همکاری و همدلی را تقویت میکند. از این طریق، رشد اجتماعی نیز ممکن میشود.
احساس شادی به بهبود سیستم ایمنی و کاهش استرس کمک میکند و بر سلامت جسمانی اثر مثبت میگذارد.
از همه بدیهیتر این است که فرد حق دارد از گذشتهٔ خود به عنوان دورهای شاد یاد کند و خاطرات خوب داشته باشد. او نباید مانند کودکان و نوجوانان دیروز دههٔ شصت، خود را نسل سوخته بنامد.
/کانال تلگرامی #مدرسه_رهایی
@Shbazneshasteganir
وعده های یک سرکوبگر
محمدجعفر قائمپناه معاون اجرایی پزشکیان درباره اقدامات دولت برای بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاهها و آزادی زندانیان سیاسی گفت: هم روند بازگشت اساتید و هم دانشجویان امیدوارکننده است و قطعا آئیننامهها اصلاح خواهد شد.
درباره گزینشها هم تصمیمات خوبی گرفته شد که با وسعت دید بهتر و معیارهای بازتری مطابق با شرایط اجتماعی تصمیمگیری شود. به خصوص در مورد گزینش معلمانی که گزینششان رد شده است.
وی درباره معلمانی که با کد ۱۹ رد شدهاند، گفت: در مورد کد ۱۹ هم تا حدود زیادی تصمیمگیری شد، در اسرع وقت تعدادی از این عزیزان برگشت خواهند خورد، امیدواریم. برای سال آینده هم حتما تصمیمات بهتری خواهیم گرفت که بیشتر نمره عملی ملاک برای قبولی باشد.
مدرسه رهایی : قائم پناه از اعضای انجمن سرکوبگر اسلامی در دهه شصت بوده و نقش مهمی در پاکسازی دانشجویان داشته است این افراد هرگز قادر نیستند تحول ایجاد کنند اینها به دهه شصت دهه طلایی می گویند.
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
@Shbazneshasteganir
محمدجعفر قائمپناه معاون اجرایی پزشکیان درباره اقدامات دولت برای بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاهها و آزادی زندانیان سیاسی گفت: هم روند بازگشت اساتید و هم دانشجویان امیدوارکننده است و قطعا آئیننامهها اصلاح خواهد شد.
درباره گزینشها هم تصمیمات خوبی گرفته شد که با وسعت دید بهتر و معیارهای بازتری مطابق با شرایط اجتماعی تصمیمگیری شود. به خصوص در مورد گزینش معلمانی که گزینششان رد شده است.
وی درباره معلمانی که با کد ۱۹ رد شدهاند، گفت: در مورد کد ۱۹ هم تا حدود زیادی تصمیمگیری شد، در اسرع وقت تعدادی از این عزیزان برگشت خواهند خورد، امیدواریم. برای سال آینده هم حتما تصمیمات بهتری خواهیم گرفت که بیشتر نمره عملی ملاک برای قبولی باشد.
مدرسه رهایی : قائم پناه از اعضای انجمن سرکوبگر اسلامی در دهه شصت بوده و نقش مهمی در پاکسازی دانشجویان داشته است این افراد هرگز قادر نیستند تحول ایجاد کنند اینها به دهه شصت دهه طلایی می گویند.
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درگیری شدید ناظم مدرسه طالقانی در تهران با دانش آموزان.
این صحنه های ضد انسانی و سرکوبگرانه فقط در ساختارهای سلسله مراتبی و قدرت محور ، زمینه بروز پیدا میکند.
این مدیر مدرسه همانست که معلمان معترض را به حراست معرفی میکند، همانست که به ناخن و موی دخترکان گیر میدهد و با تهدید به اخراج به مرز خودکشی میرساند.
مدارس ما نمونه ای از سیستم حاکمیت زور و قلدری اند.
در این سیستم از فضای سالم و شاد که منجر به پرورش علائق و استعدادها بشود خبری نیست.
تخریب شخصیت و ضرب و جرح جوانان ما هر چه زودتر باید پایان پذیرد
#مدرسه_پادگان_نیست
@shbazneshasteganir
این صحنه های ضد انسانی و سرکوبگرانه فقط در ساختارهای سلسله مراتبی و قدرت محور ، زمینه بروز پیدا میکند.
این مدیر مدرسه همانست که معلمان معترض را به حراست معرفی میکند، همانست که به ناخن و موی دخترکان گیر میدهد و با تهدید به اخراج به مرز خودکشی میرساند.
مدارس ما نمونه ای از سیستم حاکمیت زور و قلدری اند.
در این سیستم از فضای سالم و شاد که منجر به پرورش علائق و استعدادها بشود خبری نیست.
تخریب شخصیت و ضرب و جرح جوانان ما هر چه زودتر باید پایان پذیرد
#مدرسه_پادگان_نیست
@shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
⭕️ عصبانیم از قلدری شما که زندگی ملتی را گروگان گرفته!
📌 نامه از زندان قزلحصار در واکنش به افزایش غیرقانونی حکم به شش سال و سه ماه
احمدرضا حائری
بسیار عصبانی هستم، در داخل بند رفقای همبندیم که ۴۱ هفته است سهشنبهها همراه با هم علیه «اعدام» دست به اعتصاب غذا میزنیم، دلایل اصلی عصبانیتم را میدانندِ اما رفیقی شفیق تلفنی میگوید:
مجموع حکمت الان شش سال و سه ماه است اما اشدش که چهار سال است قابل اجراست و....!
میگویم:
«برادر! من برای خودم و بیقانونی که در حقام شده و مانع از آزادی احتمالیام شده ناراحت نیستم! عصبانیتم بابت این است که وقتی با ما که خبری از حال و روزمان به بیرون از این زندان میرود، چنین بیپروا رفتار میکنند و حقوقمان را نادیده میگیرند، گویی که «شهر هرت است» این مملکت! وای به حال آنها که بی نام و نشانی در دست اینها اسیر میشوند.
من عصبانیام برای حکم اعدام «عیدو؛ سلیمان و عبدالغنی شهبخش و عبدالرحیم گرگیج که الان اجرایشان به شعبه یک دادسرای امنیت ابلاغ شده!
من عصبانیام برای وضعیت چهار هموطن عربی که در اهواز به اعدام محکوم شده و چندین روز است به انفرادی منتقل شده و هیچ خبری از آنها نیست.
من عصبانیام از دادگاه بچههای اکباتان که پشت درهای بسته برگزار شده و بیشتر به قرعهکشی میماند که در آن گردن انسانی را انتخاب میکنند برای به دار کشیدن!»
من عصبانیم از «عزرائیل دادگاه انقلابتان» و احکام مرگی که هر روزه امضا میکند!
عصبانیم از اینکه طرف با امضای چند هزار حکم مرگ در دو دهه اخیر، چنان «نظامتان» را نمکگیر کرده که هیچکدام از خودتان نیز حتی اگر به ستمش واقف شوید دیگر جسارت ندارید به بیداد این موتور محرکه «ماشین اعدام» در لباس قاضی معترض شوید!
عصبانیم از اینکه کسی نمیگوید: «وقتی وریشه مرادی را پنج ماه با نگهداری در سلول انفرادی اطلاعات سنندج شکنجه دادید، دیگر نام این روند، «دادرسی منصفانه» نیست؛ حتی اگر بهجای «صلواتی» قاضی منصفی به پرونده رسیدگی کند.
عصبانیم از اینکه، صدر تا ذیل حکومتتان را که نگاه میکنم، حتی یک نفر را پیدا نمیکنم که تجربه تحمل چند ماه «شکنجه سفید» را داشته باشد؛ شکنجهای چنان هولناک که اگر هر کدام از حضرات جمهوری اسلامی را همچون «وریشه» و «وریشهها» چندماهی در سلول انفرادی نگهداشته و تحت «شکنجه سفید» قرارش دهند، اطمینان دارم که مسولیت همه جنایتهای تاریخ از ازل تا امروز را برعهده میگیرد!!» نشان به آن نشان که بزرگترهایتان پس از پنجاه سال، هنوز طعم تلخ «تنها چند روز» انفرادی را فراموش نکردهاند.
داخل کریدور بند و عصبانی از این وضع، خبر «دختر علوم تحقیقات» را میشنوم، و اینکه آقایان مدعی شدهاند او را به مرکز رواندرمانی بردهاند!
عصیان در برابر قلدری نشان از روانی سالم و وجدانی بیدار دارد، بیمار اقلیتی هستند که به نام «مقدمهسازی برای ظهور» تمامیت حقوق اکثریت مردم را به گروگان گرفتهاند. وعده کاذب «نوفللوشاتو» را زیر فرش پوسیده استبداد پنهان کرده و انتظار اطاعت محض دارند از ملتی عاصی از فقر، فساد و نابرابری!
#زندانیان_مقاومومبارز
#مدرسه_رهایی
@shbazneshasteganir
📌 نامه از زندان قزلحصار در واکنش به افزایش غیرقانونی حکم به شش سال و سه ماه
احمدرضا حائری
بسیار عصبانی هستم، در داخل بند رفقای همبندیم که ۴۱ هفته است سهشنبهها همراه با هم علیه «اعدام» دست به اعتصاب غذا میزنیم، دلایل اصلی عصبانیتم را میدانندِ اما رفیقی شفیق تلفنی میگوید:
مجموع حکمت الان شش سال و سه ماه است اما اشدش که چهار سال است قابل اجراست و....!
میگویم:
«برادر! من برای خودم و بیقانونی که در حقام شده و مانع از آزادی احتمالیام شده ناراحت نیستم! عصبانیتم بابت این است که وقتی با ما که خبری از حال و روزمان به بیرون از این زندان میرود، چنین بیپروا رفتار میکنند و حقوقمان را نادیده میگیرند، گویی که «شهر هرت است» این مملکت! وای به حال آنها که بی نام و نشانی در دست اینها اسیر میشوند.
من عصبانیام برای حکم اعدام «عیدو؛ سلیمان و عبدالغنی شهبخش و عبدالرحیم گرگیج که الان اجرایشان به شعبه یک دادسرای امنیت ابلاغ شده!
من عصبانیام برای وضعیت چهار هموطن عربی که در اهواز به اعدام محکوم شده و چندین روز است به انفرادی منتقل شده و هیچ خبری از آنها نیست.
من عصبانیام از دادگاه بچههای اکباتان که پشت درهای بسته برگزار شده و بیشتر به قرعهکشی میماند که در آن گردن انسانی را انتخاب میکنند برای به دار کشیدن!»
من عصبانیم از «عزرائیل دادگاه انقلابتان» و احکام مرگی که هر روزه امضا میکند!
عصبانیم از اینکه طرف با امضای چند هزار حکم مرگ در دو دهه اخیر، چنان «نظامتان» را نمکگیر کرده که هیچکدام از خودتان نیز حتی اگر به ستمش واقف شوید دیگر جسارت ندارید به بیداد این موتور محرکه «ماشین اعدام» در لباس قاضی معترض شوید!
عصبانیم از اینکه کسی نمیگوید: «وقتی وریشه مرادی را پنج ماه با نگهداری در سلول انفرادی اطلاعات سنندج شکنجه دادید، دیگر نام این روند، «دادرسی منصفانه» نیست؛ حتی اگر بهجای «صلواتی» قاضی منصفی به پرونده رسیدگی کند.
عصبانیم از اینکه، صدر تا ذیل حکومتتان را که نگاه میکنم، حتی یک نفر را پیدا نمیکنم که تجربه تحمل چند ماه «شکنجه سفید» را داشته باشد؛ شکنجهای چنان هولناک که اگر هر کدام از حضرات جمهوری اسلامی را همچون «وریشه» و «وریشهها» چندماهی در سلول انفرادی نگهداشته و تحت «شکنجه سفید» قرارش دهند، اطمینان دارم که مسولیت همه جنایتهای تاریخ از ازل تا امروز را برعهده میگیرد!!» نشان به آن نشان که بزرگترهایتان پس از پنجاه سال، هنوز طعم تلخ «تنها چند روز» انفرادی را فراموش نکردهاند.
داخل کریدور بند و عصبانی از این وضع، خبر «دختر علوم تحقیقات» را میشنوم، و اینکه آقایان مدعی شدهاند او را به مرکز رواندرمانی بردهاند!
عصیان در برابر قلدری نشان از روانی سالم و وجدانی بیدار دارد، بیمار اقلیتی هستند که به نام «مقدمهسازی برای ظهور» تمامیت حقوق اکثریت مردم را به گروگان گرفتهاند. وعده کاذب «نوفللوشاتو» را زیر فرش پوسیده استبداد پنهان کرده و انتظار اطاعت محض دارند از ملتی عاصی از فقر، فساد و نابرابری!
#زندانیان_مقاومومبارز
#مدرسه_رهایی
@shbazneshasteganir