روزنامه شریف | Sharifdaily
24.1K subscribers
8K photos
349 videos
384 files
7.27K links
آخرین متن و حواشی دانشگاه صنعتی شریف
از بزرگترین رسانه دانشگاهی کشور

تلفن: ۰۲۱۶۶۱۶۶۰۰۶
سایت: daily.sharif.ir
ارتباط با ما: @sharifdaily_admin
فضای مجازی: zil.ink/sharifdaily

آدرس: تهران، دانشگاه صنعتی شریف، خیابان پژوهش،
بین روابط عمومی و دانشکده برق
Download Telegram
«ایام خوش آن بود ...»

🔸 روزهای پایانی اسفند برای خیلی از دانشجوها یعنی تلاطم به پایان رساندن کارهای باقی‌مانده سال و برنامه‌ریزی و تدارک و بلیط گرفتن برای تعطیلات عید؛ ولی هرسال تعدادی از شریفی‌ها آخر سال خودشان را گره می‌زنند به خاک‌های گرم جبهه‌های جنوب و چند روزی کنار یادگارهای هشت سال حماسه می‌گذرانند تا یادشان بماند که راهی را که آغاز شده، باید ادامه داد ...

🔸 روایت ساده و صمیمی #سید_محمدامین_سپیده‌دم از اردوی راه ناتمام 97 را در Instant View بخوانید.

@sharifdaily
«چند بیابان تا عشق»

❇️ روز عرفه و عید قربان برای مسلمانان جهان روزهای خاصی به شمار می‌رود ولی برای حجاجی که راهی سرزمین وحی شده‌اند، این روزها به مراتب از اهمیت و جلوه بیشتری برخوردار است؛ جمعیت کثیری که خود را به بیابان‌های عرفات و منا می‌رسانند تا «حاجی» شوند.

🔸 کم‌کم خطوط نورانی روز پهنه آسمان را از سیاهی شب پاک می‌کنند و تو نیز باید شب‌نشینی خود در مشعر را پایان داده و راهی قربانگاه شوی. زیرانداز کوچک خود را جمع می‌کنی و پس از اقامه نماز صبح با پای پیاده به میان جمعیت می‌روی تا با آنها به سمت مقصدی مشترک رهسپار شوی. می‌بینی؟ یک غریبه را که بیاوری در نگاه اول با تعجب از تو خواهد پرسید که چگونه در این بیابان برف باریده است!
کمی که دقت کند درمی‌یابد که سفیدی میان بیابان نه برف که سیل سفیدپوش حاجیانی است که قدم قدم بندگی می‌کنند و نفس نفس عاشقی.
اینجا، صبح عید قربان، سرزمین دوست داشتنی منا.

🔸 #سید_محمدامین_سپیده‌دم که سال گذشته در سفر حج حضور داشته، در روایتی خواندنی سعی کرده از حال و هوای این دو روز بگوید. این #روایت را در ویرگول و سایت روزنامه می‌توانید بخوانید.

@sharifdaily
🌟 شماره 823 روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ بی تعلق و سروقت (#سرمقاله/ #سید_محمدامین_سپیده‌دم)
◀️ در جهان هم حرف برای گفتن داریم/ گفت‌وگو با مدیر گروه ارتباطات شرکت مهیمن درباره موفقیت این شرکت در رویداد ITU (#پرونده/ ص۴)
◀️ از نان‌گزیده‌ها/ #گزارشی از برنامه زخم کهنه درباره مسائل کارگران شرکت هپکو (#کیمیا_جورابچی/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#زهرا_طائفی/ ص۲)
◀️ فارسی‌اش را بلد نبودیم/ یک حاشیه‌نگاری کوتاه بر اردوی ورودی‌های ۹۸/ #گزارش (#محمدجواد_شاکر/ ص۳)
◀️ چطور می‌خند؟ #سیاحت_در_سیاست (#پوریا_علیمردانی/ ص۳)
◀️ تقریب اعداد گنگ با استفاده از کسرهای گویا/ اثباتی برای یک مسأله ۸۰ ساله/ #علمی (#نوشین_ترابی/ ص۵)
◀️ ترنسفرمرهای (Transformer) ناسا /#از_کوارک_تا_کیهان (#سینا_هوشنگی/ ص۵)
◀️ از فرانسه به ایران، با عشق/ درباره آندره مالرو، نویسنده فرانسوی که بیش از آنچه ما او را بشناسیم، او ما را شناخته است #گفت‌وگو (ترجمه: #سحر_بختیاری/ص۶)
◀️ آرش و سهراب در آتش سیاوش/ مقایسه‌ای میان «آرش کمانگیر» و «مهره سرخ» دو اثر حماسه‌گون کسرایی/ #هنر_و_ادبیات (#علیرضا_چراغی/ ص۷)
◀️ به خاطر یک مشت دلار/ درباره جشنواره امی ۲۰۱۹/ #یادداشت (#علیرضا_اسماعیلی/ ص۷)
◀️ کتاب؛ یار مهربان/ #وصله_پینه (#رضا_علیپور/ ص۸)
◀️ مصاحبه اختصاصی شترنیوز (این قسمت: در دل ساس‌های شریف)/ #نیش_شتر (#شیخ_بزول/ص۸)

https://t.me/sharifdaily/4269
@sharifdaily
«و عشق، تنها عشق»

🔸 دینامیک و معادلاتش، خدا و محمدش، محمد(ص) و رسالتش، مصطفی عقاد و «الرساله»اش، مجید مجیدی و «محمد رسول‌الله»اش و در نهایت موریس ژار و موسیقی‌اش؛ شاید اگر بخواهم این کلمات را مانند دانه‌های تسبیح به هم وصل کنم، تنها نخی که می‌تواند این کار را برایم انجام دهد یک چیز باشد؛ که آن هم «عشق» است!

🔸 عشقی که گاه در کلاس درس دینامیک از زبان دکتر دهقانی‌ تشریح می‌شود و آن را هدف همه خلقت دانسته و رشد و تعالی بشریت را هم وابسته به عشق می‌داند‌، تا جایی که به دانشجوهایش توصیه می‌کند معادلات دینامیکی را هم عاشقانه بخوانند و عاشقانه یاد بگیرند! راست هم می‌گوید.

🔸 پروردگاری که از صدها سال قبل به تمام پیامبرانش امر کرده که آمدن «احمد» نامی را به مردم مژده داده و عالمی را هزاران سال چشم به راه آمدنش می‌کند تا وقتی محمدش را به کره خاکی فرستاد به او بفرماید: «اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم»، اگر‌عاشق نیست پس چیست؟

🔸 همان که حمیدرضا برقعی می‌گوید:
فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد!

🔸 یا همان احمد(ص) را در نظر بگیرید؛ چه چیزی غیر از همین عشقِ به کلام و آرمان می‌توانست او را گاهی شمشیرزن میادین بدر و احد کند و گاهی هم‌بازی کودکان قد و نیم‌قد مدینه؟ صبح روی سرش شکمبه گوسفند بریزند و شب به عیادت همان مرد یهودی برود؟!

🔸 مصطفی عقاد و مجید مجیدی را هم که نگاه می‌کنی انگار یک چیزی شبیه همین عشق و احساس در وجود آنها تبلور داشته که علی رغم مشکلات فروانی که عقاد در تأمین مالی ابتدای شروع کار و مجیدی در برخی ناملایمات و تخریب‌ها با آن دست و پنجه نرم کرده‌اند، فوران و جوشش این عاشقانه برای ما تبدیل به «الرساله» و «محمد رسول الله»هایشان گشته و تمامی اجزای این آثار شگفت‌انگیز از بازیگران و سناریو گرفته تا موسیقی و سکانس‌های جذاب‌شان را لذت‌بخش و از طرفی ستودنی‌ کرده است.

🔸 نمی‌دانم ماجرای تولید ترانه زیبای فیلم مصطفی عقاد و ظرافت‌هایش را شنیده‌اید یا نه؟ اما همان هم به زعم من پر است از تعهدها و عاشقانه‌های «موریس ژار» نسبت به حرفه و اثرش. تعهد و عشقی که او را از فرانسه به صحرای لیبی و خیابان‌های لبنان می‌کشاند تا اثری که می‌خواهد برای فیلم ماندگار مصطفی عقاد تولید کند، هرچه بیشتر به واقعیت‌های اجتماعی جهان اسلام نزدیک باشد.

🔸 تا جایی که ژار ملودی اصلی «الرساله» را نیز علی الظاهر تحت تأثیر اذانی در مایه «حجاز» در سفرش به لبنان می‌نویسد! راستش را بخواهید نکته اعجاب‌انگیز ماجرا از نظر من انتخاب همین اصطلاحا «مقام حجاز» است. یک انتخاب هوشمندانه از نظر دیگران و یک موهبت الهی برای ژار از نظر ما!

🔸 شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که این مقام حجاز، یکی از معدود نقاط مشترک میان موسیقی ملل مختلف است، به طوری که در موسیقی مقامی ایرانی و ایضا ترکی هم گوشه‌ای است از «آواز ابوعطا» و هم با «بیات اصفهان» و «همایون» شباهت دارد. از طرفی هم همین «حجاز» در موسیقی کلاسیک اروپا «مینور هارمونیک» به حساب می‌آید.

🔸 نهایتا هم نتیجه استفاده از این گام و مقام در کنار ترکیب معجزه‌آفرین ارکستر اروپایی و طبل‌های عربی‌ این می‌شود که موسیقی متن «الرساله» به سرعت در میان اقشار و ملل مختلف راه پیدا کرده و برخلاف خیلی از تولیدات موسیقایی محدود به فرهنگ و گروه خاصی نمی‌شود.

🔸 برگردیم به همان عشق! همان نخ تسبیح بندهای این نوشته که شاید بتوان گفت روح حاکم بر هر کار و فعالیتی می‌تواند(بخوانید: باید) باشد‌.

🔸 و به قول سهراب:
زندگی را با عشق
نوش جان باید کرد

❇️ عیدتان مبارک!

#سید_محمدامین_سپیده‌دم

@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
«برنامه دانشجویی هست، ولی مجازی است» ❇️ اسفند قرار بود دانشگاه شلوغ شلوغ باشد؛ اصلا به خاطر همین بود که از بهمن دیگر رزرو سالن کار سختی می‌شد و به لطایف‌الحیل ممکن ولی خب دست سرنوشت کرونا را در دامن ما گذاشت. 🔸 البته بیکار نشستن با گروه خونی فعال دانشجویی…
«آتشی که دامن آتش‌افروز را خواهد گرفت»

❇️ دوشنبه این هفته #بسیج_دانشجویی گفت‌وگویی با دکتر #سعدالله_زارعی درباره اتفاقات اخیر #هند و رفتارهای تبعیض‌آمیز علیه مسلمانان این کشور داشت. زارعی استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی‌ست و در این گفت‌وگو هم از تاریخچه زندگی مردم هند و اقوام و ادیان مختلف آن گفت و هم از تحلیل خودش از شرایط فعلی و تأثیری که بر این کشور خواهد گذاشت.

🔸 به اعتقاد زارعی هندوها با جمعیت ۱ میلیاردی خود که در کنار بیش از یک میلیارد و نیم مسلمان قرار دارد، پتانسیل بالایی برای ظلم‌ستیزی و آزادی‌خواهی دارند. برای سخنانش شاهد مثال هم آورد؛ می‌گفت وقتی ما به روند استقلال هند قدیم از بریتانیا نگاه می‌کنیم، ماهاتما گاندی و محمدعلی جناح را دو رهبر بزرگ این حرکت می‌بینیم که با وجود دو دین متفاوت در کنار هم برای این آزادی تلاش کردند. او معتقد بود این قابلیت در میان مردم و جریانات این دو آیین هم وجود دارد و واضحا نمی‌توان دخالت بیگانگان در ایجاد اختلاف بین این دو گروه را نادیده گرفت، چرا که آنها یک بار از این اتحاد ضربه بزرگی خورده‌اند و هیچ تمایلی به تکرار آن ندارند!

🔸 #گزارش این گفت‌وگو را به قلم #سید_محمدامین_سپیده‌دم در سایت روزنامه می‌توانید بخوانید.

@sharifdaily
«از بهت و حیرت تا بدرقه باشکوه»

❇️ دوشنبه تشییع پیکر حاج‌قاسم، ابومهدی و همراهان در تهران است و احتمالا پیکر مطهرشان از مقابل دانشگاه تشییع خواهد شد. سال ۹۶ در شریف از سردار دعوت کردیم تا به دانشگاه بیاید و حالا او در سال ۹۹ دعوت ما را پذیرفته و قرار است برای چند دقیقه مهمان ما باشد و چند ساعتی هم دانشجوها میزبان دوست‌داران و تشییع کنندگان او باشند و نمی‌شود به راحتی از کنار آن گذشت.

🔸 پارسال این روزها دانشگاه حال‌وهوایش زمستانی‌تر و گرفته‌تر از یک دی‌ماه عادی بود و البته انتظار روزهای زمستانی‌تر و گرفته‌تر و غم‌بارتری را هم می‌کشید. از جمعه‌صبح که خبر کم‌کم رنگ واقعیت گرفت تا دوشنبه‌ای که خیابان آزادی شاهد یک بدرقه باشکوه و فراموش‌نشدنی بود، بچه‌های شریف در تکاپو و این‌ور و آن‌ور دویدن بودند تا یاد حاج‌قاسم و ابومهدی و همراهان‌شان را در یادها جاوانه کنند.

🔸 روایت #سید_محمدامین_سپیده‌دم از فعالیت‌های مختلف دانشجویی در روزهای شهادت #حاج‌قاسم_سلیمانی را در سایت روزنامه بخوانید.

@sharifdaily
«صدایم بزن که بی‌تو فروخفته در سکوتم»

#دل‌شکسته‌نوشته
#سید_محمدامین_سپیده‌دم

❇️ فردا روز شماست و ما سهم‌مان سلامی از راه دور، از همین سکوتی که دارد خفه‌مان می‌کند، آقای «صدا»های خاطره‌انگیز، میلادتان مبارک!

@sharifdaily
«صدایم بزن که بی‌تو فروخفته در سکوتم»

#دل‌شکسته‌نوشته
#سیدمحمدامین_سپیده‌دم

❇️ بچه‌تر که بودیم، همه دل‌خوشی‌مان تابستان بود؛ تابستانی که اولش یا وسطش یا دیگر آخرش هم که شده، بلیط قطار را گرفته بودیم و با پدر و مادر مسافر جاده‌ای می‌شدیم که آخرش پای‌بوسی شما انتظارمان را می‌کشید. روایت صداها ولی از همان قطار شروع می‌شد، انگار صدای چرخ‌های قطار روی ریل خط تهران مشهد جنس و طنین دیگری داشت و سیزده چهارده ساعت کوپه‌نشینی را با ضربانش دل‌نشین می‌کرد.

🔸 به مشهدتان که می‌رسیدیم، کمی که گرد بیابان‌های راه را می‌تکاندیم و سرووضعی مرتب می‌کردیم، راهی حرم‌تان می‌شدیم؛ آن هم از مسیری که دو طرفش پر بود از مغازه‌های اطراف حرم که کسب‌وکارشان را به شما گره زده بودند و انگشتر و نبات و زعفران و زرشک و نقل و نبات مرغوب را تحفه برگشت زائران‌تان می‌کردند. آن لابه‌لا عکاسی هم با لهجه مشهدی صدا می‌زد «عکس با حرم»؛ از همان عکس‌های دست به سینه که با هزار ترفند آنالوگ و دیجیتال قدوقامت آدم را می‌بریدند و می‌گذاشتند در یک صحن یا رواق یا حتی جلوی ضریح تا وقتی به شهرت برگشتی، مشهدی خطاب شوی و قاب عکس روی طاقچه، مونس دل‌تنگی‌هایت باشد.

🔸 ورودی باب‌الجواد که می‌رسیدیم، ذهن‌مان پر می‌شد از صدای دولتمند خلف که با لهجه زیبای تاجیکی‌اش می‌خواند:
شاه پناهم بیده، خسته راه آمدم
آه، نگاهم مکن، غرق گناه آمدم
انگار با همه آنچه برای شما خوانده‌اند، متفاوت است این قطعه و صدا:
راهِ خراسان چنین، ماه خراسان چنان
شاهِ خراسان ببین، بهرِ پناه آمدم

🔸 وسط پرسه زدن در حرم، صدایی از صحن انقلاب برای مستی مضاعف کافی بود؛ همان صدایی که هر جای دنیا آدم بشنود، دست به سینه می‌برد و رو به شما سلام می‌دهد. نقاره‌های حرم را می‌گوییم؛ همان‌ها که هر روز دم طلوع و غروب گونه مادران را خیس می‌کند تا دست به آسمان ببرند و عاقبت‌به‌خیری ما سربه‌راه‌نشده‌ها را بخواهند.

🔸 اذان، تکبیر، امین‌الله و زیارت مخصوص خواندن خادمان خوش‌اخلاق و خوش‌‌صدایت هم عیش‌مان را در حرم تکمیل می‌کرد؛ همان‌ها که انگار نسخه‌های دقیقا یک‌سان‌شان را کپی کرده و در هر صحن و رواقی به خادمی‌تان گماشته‌اند. صدایشان آن‌قدر سبک می‌کند آدمی را که انگار پر کاهی در دریای حریمت رها.

🔸 در همین حال‌وهوای خوب، صدای ساعت حرم برمی‌گرداندمان به زمین و یادمان می‌آورد که در خروجی صحن رضوی با خانواده قرار داریم؛ صدایی که از کوتاه بودن وصال می‌گوید و با خودش لهیب فراق دارد.

🔸 داشتیم به سمت محل قرار می‌رفتیم، به سوی گنبدتان می‌چرخیدیم و آن‌گاه وقت صلوات خاصه بود که در و دیوار حرم همراه‌مان بخواند، با صدای مرحوم رضا انصاریان؛ اللهم صل علی علی‌بن‌موسی‌الرضا‌ المرتضی، الامام التقی‌النقی‌...

🔸 فردا روز شماست و ما سهم‌مان سلامی از راه دور، از همین سکوتی که دارد خفه‌مان می‌کند، آقای «صدا»های خاطره‌انگیز، میلادتان مبارک!

t.me/sharifdaily/7961

@sharifdaily