روزنامه شریف | Sharifdaily
20.5K subscribers
7.42K photos
320 videos
368 files
6.84K links
کانال رسمی روزنامه شریف
مأموریت: انعکاس اخبار راستکی دانشگاه شریف

تلفن: ۰۲۱۶۶۱۶۶۰۰۶
ادمین: @sharifdaily_admin
سایت: daily.sharif.ir
بله: ble.ir/sharifdaily
سروش: splus.ir/sharifdaily
توییتر: twitter.com/Sharif__Daily
اینستاگرام: instagram.com/sharifdaily
Download Telegram
«که آخری بُوَد آخر شبانِ یلدا را»

#فاطمه_نوری

❇️ نمی‌دانم یلدای قبل که فال به دیوار دانشکده می‌چسباندیم و بادکنک‌های سبز و قرمزمان را باد می‌کردیم، فکرش را می‌کردیم یلدایی از راه برسد که دانشگاه خالی و سوت‌وکور یلدا را صبح کند؟ خالی از دانشجوهایی‌ که برای پیدا کردن بلندگو و میکروفون سالم، با سرعتی نزدیک به نور طول و عرض دانشگاه را طی می‌کنند و در راهروها داد می‌زنند! فکرش را می‌کردیم دانشگاه خالی از خوراکی‌های خوش‌مزه و البته پر از کثیف‌کاریِ یلدا باشد که بعضا تاریخ‌مصرف‌شان هم گذشته؟ فکرش را می‌کردیم دانشگاه خالی از صدای ساز و هم‌خوانی بچه‌ها باشد؟ فکرش را می‌کردیم کف سالن‌های دانشگاه به جای آن‌که پر از دانه‌های انارِ مخلوط‌شده با ژله باشند، از تمیزی برق بزنند؟ چه کسی دانشگاه بدون جشن یلدا را، بدون دور هم بودن را، بدون در آغوش گرفتن دوستان را، بدون دیدن و خندیدن و دل‌خوش بودن را تصور می‌کرد؟ چه کسی فکرش را می‌کرد که چرخِ گردون تا این حد با ما از در کج‌رفتاری تا کند؟

@sharifdaily
«که آخری بُوَد آخر شبانِ یلدا را»

#فاطمه_نوری

❇️ امان از هر آن‌چه که از دست داده‌ایم و امان از خاطراتی که از آن‌ها به جا مانده. امان از یلدا!

🔸 نمی‌دانم یلدای قبل که فال به دیوار دانشکده می‌چسباندیم و بادکنک‌های سبز و قرمزمان را باد می‌کردیم، فکرش را می‌کردیم یلدایی از راه برسد که دانشگاه خالی و سوت‌وکور یلدا را صبح کند؟ خالی از دانشجوهایی‌ که برای پیدا کردن بلندگو و میکروفون سالم، با سرعتی نزدیک به نور طول و عرض دانشگاه را طی می‌کنند و در راهروها داد می‌زنند! فکرش را می‌کردیم دانشگاه خالی از خوراکی‌های خوش‌مزه و البته پر از کثیف‌کاریِ یلدا باشد که بعضا تاریخ‌مصرف‌شان هم گذشته؟ فکرش را می‌کردیم دانشگاه خالی از صدای ساز و هم‌خوانی بچه‌ها باشد؟ فکرش را می‌کردیم کف سالن‌های دانشگاه به جای آن‌که پر از دانه‌های انارِ مخلوط‌شده با ژله باشند، از تمیزی برق بزنند؟ چه کسی دانشگاه بدون جشن یلدا را، بدون دور هم بودن را، بدون در آغوش گرفتن دوستان را، بدون دیدن و خندیدن و دل‌خوش بودن را تصور می‌کرد؟ چه کسی فکرش را می‌کرد که چرخِ گردون تا این حد با ما از در کج‌رفتاری تا کند؟

🔸 یلداست. یلدایِ تنهایی‌ست و سگِ سیاه افسردگی در کمین است. حتی شاید تاکنون بسیاری از ما را هم بغل کرده باشد. سخت می‌گذرد. برای بعضی از دوستانم سال‌هاست که همه شب‌ها یلداست. برای من هم که سه سالی می‌شود. از یلدای تو چه‌قدر می‌گذرد؟

🔸 سخت است اما بیا ما هم سخت باشیم. می‌دانم که دیگر نمی‌توانیم یک‌دیگر را در آغوش بکشیم، اما بیا سخت باشیم.
مگر نه این است که از پسِ بلندترین شبِ سال هم بالاخره خورشید طلوع خواهد کرد؟

🔸 یلدای تنهایی‌ست اما قوه تخیل‌مان را که از ما نگرفته‌اند! فضای مجازی را نیز. این بار خودت هندوانه‌ را تنها قاچ بزن و تنها بخور اما روزی را تصور کن که دوباره یک سینی‌ پر از پوست هندوانه در کنارت خواهی دید. به کسانی که همین حالا تصورشان کردی زنگ بزن و بابت صدای دل‌نشینی که می‌شنوی شکرگزار باش. شاید روزی سرنوشت همین صدا را هم از ما بدزدد. برایشان حافظ بخوان و از روزهای بهتری بگو که حافظ در دیوانش وعده داده و حافظ هم که قرار نیست صادق نباشد.

🔸 می‌دانم که تصور کردن صدها دانشجو در کنار هم خیلی وقت است که برای همه ما مشکل شده، اما تو لحظه‌ای را تصور کن که سالن از صدای جیغ بچه‌ها پر شده و جشن یلداست. لحظه‌ای را تصور کن که یکی از بچه‌ها شربت پخش می‌کند و در همان حال چند لیوان هم از دستش می‌فتد و روی لباس تو می‌ریزد و لباست کثیف می‌شود. این‌بار اما تو عصبانی نمی‌شوی‌. این‌بار تو و همه ما به خوبی قدرِ این کثیف شدن لباس‌مان را می‌دانیم.

🔸 جالب نیست؟ زندگی سخت بود و شب‌های بلند زیادی داشت، حتی همان زمانی که هنوز در دانشکده‌هایمان کنار هم جشن می‌گرفتیم. اما شب‌های بلندِ پر از تنهایی، برای خودش عالم دیگری دارد. حالا همه‌ی ما به درد مشترکی مبتلاییم که در عین دوری به هم نزدیک‌ترمان کرده. چه زیباییِ غم‌انگیزی!

🔸 راستی حالا که به هم نزدیک‌‌تر هستیم گفته بودم که چه‌قدر دوستت دارم؟ نمی‌شناسمت اما مگر یلدا برای همین نیست که دور هم جمع شویم و به هم بگوییم که چه‌قدر خاطر هم را می‌خواهیم؟ که به هم بگوییم چه‌قدر برای عبور از تاریکی‌ها به وجود هم نیاز داریم؟

🔸 پس غمگین نباش! امشب که تمام شد و یلدا داشت نفس‌های آخرش را می‌کشید، برو و پنجره اتاقت را باز کن و طلوع خورشید را نگاه کن. برو و به قولِ فروغ:
«نگاه کن که مومِ شب به راهِ ما چگونه قطره قطره آب می‌شود.»
نگاه کن و رفتن شب را به خاطرت بسپار.

دوست‌دارت، دوستت، یلدای ۱۳۹۹.

t.me/sharifdaily/7228

@sharifdaily
«تقصیرِ من بود ولی تقصیرِ دیگران هم بود»

#فاطمه_نوری

چه دفاعی از خودم بکنم جناب قاضی؟
من بی‌دفاعم!
سرم به کار خودم بود و شریف بودم. من مقاومت کردم تا حد توانم، اما من توانم کم بود.
من اشتباهی‌ام. من از اولشم اشتباهی بودم!
تقصیرِ من بود، تقصیرِ دیگران هم بود!
اما خدایا تو شاهدی که من هیچ‌چیزی رو برای خودم بر نداشتم. من از سهمِ کسی نزدم. من فقط اشتباهی بودم.

❇️ بچه‌های #هاگوارتز در جدیدترین کارشان، قسمت «تقلب‌کنندگان» پادکست #کوچه_دیاگون را منتشر کرده‌اند که البته اولین قسمت این پادکست هم محسوب می‌شود.

🔸 این پادکست درد دل تقلب‌کنندگان در امتحانات دانشگاه و به خصوص امتحانات مجازی را روایت می‌کند؛ درد دلی از دانشجوهای قدیمی و فارغ‌التحصیل تا دانشجوهای جدید که اگر اشک‌تان را در نیاورد، دست‌کم غمگین‌تان کرده و شما را به فکر فرو خواهد برد‌.

🔸 چرا تقلب؟ از لابه‌لای مصاحبه‌ها این‌طور به نظر می‌رسد که گاهی راه دیگری به جز #تقلب برای بچه‌ها باقی نمی‌ماند؛ دانشجوهایی که با طمع نمره‌های عالی و معدل بالا تقلب نمی‌کنند، بلکه تمام هم‌وغم‌شان فقط مشروط نشدن است!

🔸برای بسیاری از رنک‌های دانشگاه و استادانی که روزی جزئی از همین رنک‌ها بودند، روایات این پادکست و تقلب برای مشروط نشدن احتمالا بسیار ناملموس است و درکی از آن ندارند اما شنیدن این پادکست می‌تواند کمی هم ورق را برگرداند و نگاه‌ها را به تقلب‌کنندگانی جلب کند که تقلبشان نادرست، اما خودشان شریف‌اند.

🔸 از روایات پادکست چنین برمی‌آید که گویا پدرومادرها، استادان و نظام آموزشی کشور در شکل‌گیری این‌دست از تقلب‌های از سر ناچاری نقش داشته‌اند. چرا از سر ناچاری؟‌ گویا شریف هرسال تعداد قابل‌توجهی دانشجو دارد که از راهِ آمده و دانشگاه و رشته و مسیرشان پشیمان‌اند اما پلی هم پشت سرشان نیست، چرا که پدرومادرها و نظام آموزشی کشور، زحمت خراب کردن پل‌های پشت سر را تمام و کمال کشیده‌اند! پدرومادرهایی که معتقدند اگر فرزندشان انصراف دهد یا از شریف خارج شود، آبرویشان پیش در و همسایه و بقال سر کوچه و اهالی مسجد محل می‌رود. و نظام آموزشی‌ای که اگر دانشجو بفهمد مسیرش را اشتباه آمده و بخواهد تغییرش دهد، دوباره به سال کنکور پرتابش می‌کند تا با آن دست‌وپنجه نرم کرده و همه چیز را از ابتدا شروع کند و این چند سال درس خواندنش در دانشگاه هم که کشک!

🔸 ترسناک است! چهارسال از عمرت را بزنی و سر کلاس‌هایی بنشینی که تنها دلیل تحمل‌شان، حرف همسایه‌ یا کنکور دوباره است. راویان پادکست می‌گویند چندین نفر از دانشجوها را می‌شناسند که با قرص افسردگی و انواع مشکلات روانی روزگار می‌گذرانند. حالا شاید کمی ملموس شده باشد که چرا بعضی دانشجوها تقلب می‌کنند تا فقط پاس شوند و درس‌شان تمام شود و بروند پی کارشان. دانشجوهایی که حال‌شان بد است از خواندن چیزهایی که تمایلی به آن ندارند و زور می‌زنند خود را سر پا نگه دارند. استعدادهای دیگرشان هم که در راه ددلاین‌های پی‌درپی و سخت‌گیری‌های بی‌دلیل فدا می‌شود.

🔸 راه حل چیست؟ قطعا کتک و زور و ددلاین‌های سرسام‌آور و کم کردن زمان امتحان و سخت‌گیری غیرمنطقی در آن راه حل به حساب نمی‌آید. راه حل پیشنهادی پادکست حرف زدن است. با تعامل و صحبت اگر همه چیز درست نشود، دست‌کم خیلی چیزها درست خواهد شد؛ البته نه تعامل یک‌طرفه و نمایشی، مثل آن تعهدنامه‌ای که اول ترم از دانشجوها گرفته می‌شود اما به آن‌ها اعتماد نیست و تمام آزمون‌ها هم با فرض متقلب بودن دانشجو طراحی می‌شود؛ آزمون‌هایی که مع‌الاسف برای اولین‌بار دست خیلی‌ها را به تقلب آلوده می‌کند.

🔸 راویان پادکست می‌گویند در مقابل استادانی که تمرین تحویل ندادن آن‌ها را درک می‌کردند یا در مقابل تقلب کردن‌شان به جای خشونت راه جبران نشان می‌دادند، از تقلب کردن خجالت می‌کشیدند و اگر چند استاد این‌چنینی به پست‌شان می‌خورد، شاید تقلب کردن‌شان ریشه‌کن می‌شد.

🔸 پادکست کوچه دیاگون هم سوژه بدیع و زیرِ پوست دانشگاهی انتخاب کرده و هم فرم قابل قبولی دارد. کمی طولانی‌ست و یک ساعتی وقت ازتان می‌گیرد، اما شنیدنش مخصوصا برای استادان و مسئولان آموزشی دانشگاه به نظر واجب می‌رسد. پادکست را از اینجا گوش کنید.

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۷۱ روزنامه شریف (ویژه‌نامه عشق) منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ تقدیم به مادرانی که آن «گاه» را درک نکرده‌اند/ #یادداشت (#فاطمه_یزدی‌زاده/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ مدرسه زندگی در دانشگاه/ #گفت‌وگو با دکتر عوامی، مشاور معاون فرهنگی اجتماعی در امور دختران (ص۳)
◀️ مادر بودن ارزشش را دارد؟/ #نامه_وارده (#فاطمه_نوری/ ص۳)
◀️ هفت عامل مردمان عاشق/ نگاهی به ارائه پیتر سالووی درباره عشق (#محمد_شرافتی/ ص۴و۵)
◀️ عشق را اشتباه نگیریم/ #گفت‌وگو با حجت‌الاسلام حاج‌سیدجوادی (ص۶)
◀️ فرهنگ و هنجارها و ارزش‌ها عوض شده/ #گفت‌وگو با علی عباسی، کارشناس ارشد روان‌شناسی عمومی (ص۷)
◀️ زیستن در عرصه دو/ عشق: در کشاکش میان یگانگی و بیگانگی #یادداشت (#محمد_جوانمرد/ ص۸)
◀️ نگاه نخ‌نما/ فلوچارت شروع یک رابطه (ص۹)
◀️ در عنفوان جوانی، چنان که افتد و دانی/ بچه‌های شریف از تجربه‌های عشقی‌شان می‌گویند (#نظرسنجی/ ص۱۰و۱۱)
◀️ که تو در وصف نگنجی/ عشق را می‌شود تعریف کرد یا حتما باید چشید؟ (ص۱۲)
◀️ اتفاق است و می‌افتد/ #روایت (ص۱۲)
◀️ قرمه‌سبزی نقطه عطف بود/ #روایت (ص۱۲)
◀️ هفت‌خوان رستم و تهمینه/ اپلای دونفره، مأموریت غیرممکن؟ #یادداشت (#سپهر_حجازی/ ص۱۳)
◀️ همه‌چیز با هم خوب نمی‌شود/ #یادداشت (ص۱۳)
◀️ یک ربع در ۲۴ ساعت/ #روایت (ص۱۳)
◀️ خودم را در همین رابطه شناختم/ #روایت (ص۱۴)
◀️ همه‌اش آن نیست/ #یادداشت (ص۱۴)
◀️ و فقط خدا خبر دارد/ #روایت (ص۱۴)
◀️ حیف آن ۲۰ واحد اضافه/ #روایت (ص۱۵)
◀️ کرونا نبود، الآن باید بهش می‌گفتم/ #روایت (ص۱۵)
◀️ حواس‌تان به هم باشد، باقی‌اش مهم نیست/ #روایت (ص۱۵)
◀️ من خود آن چهاردهم/ #به_دیار_حبیب (#محمدحسین_هوائی/ ص۱۶)
◀️ که امشب شب عشقه/ راهنمای گام‌به‌گام برگزاری شب ولنتاین #وصله‌پینه (#علیرضا_اسماعیلی/ ص۱۶)

t.me/sharifdaily/7497

@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 871 (2 Esfand 1399).pdf
«مادر بودن ارزشش را دارد؟»

#فاطمه_نوری
#نامه_وارده

❇️ شما مادر هستید؟ اگر آری، پس لابد بهشت را هم زیر پای خود می‌دانید؟ روز مادر هم همین چند روز پیش بوده و توقع دارید چند جمله عاطفی و احساسی اینجا بخوانید و با حال خوبش چند روزی خوش باشید ولی خب از همین ابتدا بگویم که اینجا از این خبرها نیست و انتظار همان همیشگی‌ها را نداشته باشید.

🔸 اگر رابطه خوبی با فرزندتان ندارید، بی چون و چرا او را مقصر می‌دانید؟ بی‌ادب است؟ لجباز است؟ دروغ می‌گوید؟ به نظرتان مقصر تنها اوست؟ اگر جواب شما به این سوال مثبت است، شما نمی‌توانید مادر خوبی باشید. اگر هنوز مادر نشده‌اید پیش از کسب دانش کافی برای فرزندآوری و تربیت فرزند، مادر نشوید و اگر اکنون مادرید، در اسرع وقت شروع به مطالعه و تغییر بینش خود کنید. مادر بودن مانند تمام کارهای دیگر جهان نیاز به آموختن دارد. بدیهی‌ست که فرزند شما موش آزمایشگاهی نیست تا روی او آزمون و خطا کنید و در نهایت فرزندی پر از آسیب‌های روان‌شناختی به جامعه تحویل دهید.

🔸 شما ممکن است موجب افسردگی، اختلالات شخصیتی، بحران عاطفی و خراب کردن روابط زناشویی و در نهایت زندگی فرزندتان باشید. ممکن است. شما می‌توانید با محدود کردن بیش از حد او از او یک دروغ‌گو و حتی انسانی پر از عقده بسازید؛ پس تلاش نکنید هرطور‌ که شده او را با خود به بهشت ببرید. نوح پیامبر هم فرزندش را با غل و زنجیر سوار قایق نکرد؛ کاری که امروزه بسیاری از پدرومادرها با عزمی راسخ به دنبالش هستند.

🔸 شما می‌توانید با بی‌توجهی به فرزندتان در کودکی او را فردی محتاج محبت بار بیاورید که دست به دامن هر غریبه‌ای می‌شود تا نیاز عاطفی‌اش را تأمین کند. شما می‌توانید با توقعات بیش از حدی که از کودکی از فرزندتان دارید او را به یک انسان کمال‌گرای افسرده تبدیل کنید.

🔸 اگر هنوز خودتان دچار هزار و یک بحران عاطفی و شخصیتی هستید، اگر برای کنترل اضطراب، وسواس، عصبانیت، خشم، وابستگی و ... به خودتان تسلط ندارید، پیش از فرزندآوری به درمان خود بپردازید و اگر اکنون مادر هستید، ماهی را پیش از آن‌که دیگر تازه نباشد از آب بگیرید. شما همان‌قدر که می‌توانید به فرزندتان بال و پر و فرصت پرواز بدهید، ممکن است برای بال‌های نحیف کودک‌تان خطرناک هم باشید. شما می‌توانید برای بال‌هایش قیچی، برای آرزوهایش سقف و برای ایمانش تبر باشید.

🔸 آیا بهشت زیر پای‌تان است؟ برای یافتن جوابش شاید بهتر است به رابطه‌ای که با فرزندتان ساخته‌اید، نگاه کنید. اگر آن‌طور که باید باشد نیست، از همین حالا مادرِ خوبی بودن را شروع کنید، مطالعه را شروع کنید، آموختن علم روان‌شناسی در حوزه کودک، نوجوان و خانواده را که در این کشور به شدت با آن بیگانه‌ایم تا حد توان‌تان شروع کنید. نگذارید روزی از تعصب‌های بی‌جای خودتان پشیمان شوید و برای تلاش‌های نکرده‌تان در راستای ساختن خانواده‌ای خوشحال، حسرت بخورید. فیلم «روزی روزگاری آبادان» را هم ببینید؛ توصیف بسیار زیبایی از اختلافات والدین با فرزندشان است!

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۷۸ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ تنظیم ظریف (#سرمقاله/ #مرتضی_یاری)
◀️ دیدار اول/ نشست فعالین دانشجویی با رئیس جدید دانشگاه (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ رسمی و اتوکشیده، در سالن جدید/ تودیع و معارفه رئیس دانشگاه در سالن آمفی‌تئاتر جدید دانشکده مدیریت و اقتصاد (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ ترکش‌های کرونا بر جان نشریات/ نگاهی به وضعیت انتشار نشریات دانشجویی در یک سال گذشته #گزارش (#فاطمه_نوری/ ص۳)
◀️ اتوپایلوت نمی‌شود ادامه داد/ مسیر آینده دانشگاه در برنامه «امتداد شریف» #گزارش (#طاها_علینژاد/ ص۶)
◀️ زور دیوان عدالت نرسید/ مروری بر امتیاز فرزندان اعضای هیئت‌علمی (#پرونده/ ص۷)
◀️ کار که عار نیست/ #وصله‌پینه (#رضا_علیپور/ ص۸)
◀️ سردر (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۸)

t.me/sharifdaily/8753

@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 878 (4 Azar 1400).pdf
«ترکش‌های کرونا بر جان نشریات»

❇️ آمار انتشار نشریات خیلی درست‌وحسابی جایی ثبت نمی‌شود، هرچند خوشبختانه خیلی از نشریات در یک کانال تلگرامی حداقل حضور دارند و فایل‌های پی‌دی‌اف‌شان را آنجا بارگذاری می‌کنند و ما هم برای بررسی انتشار نشریات در یک سال گذشته، معیارمان را همین کانال‌های تلگرامی قرار دادیم و به همین خاطر ممکن است در شمارش تعداد شماره‌های منتشرشده هر نشریه خطاهایی رخ داده باشد که خیلی اندک است و همچنین این احتمال وجود دارد که معدود نشریاتی از زیر دست ما در رفته باشند و در این گزارش اشاره‌ای به آنها نشده باشد.

🔸 در مجموع این گزارش ۹۵ نشریه دانشجویی منتشرشده در شریف را بررسی کرده تا ببینید در بازه زمانی اول مهر ۱۳۹۹ تا آخر مهر ۱۴۰۰ چه تعداد شماره از آنها منتشر شده است. بازه زمانی‌ای که برای این بررسی انتخاب کردیم، همه‌اش مصادف بوده با شیوع کرونا و مجازی بودن فعالیت‌های دانشگاه، به همین خاطر عجیب نیست اگر نشریات دانشجویی هم مثل باقی فعالیت‌های دانشجویی خیلی رمقی نداشته باشند. چاپ نشدن نشریات و اکتفای همه آنها به نسخه‌های دیجیتالی که خواندن‌شان معمولا سخت‌تر از نسخه‌های کاغذی‌ست هم مزید بر علت بوده که حال‌وهوای نشریات شریف حداقل به طراوت یکی دو سال قبل نباشد.

🔸 از اول مهر ۱۳۹۹ تا پایان مهر ۱۴۰۰ در مجموع ۱۸۴ شماره نشریه منتشر شده، در حالی که از اول شهریور ۹۸ تا پایان شهریور ۹۹ در مجموع ۲۷۵ شماره نشریه چاپ شده بود، یعنی کاهش ۳۰ درصدی تعداد شماره‌های نشریات نسبت به سال قبل. همچنین تعداد نشریاتی که در این یک سال و یک ماه هیچ شماره‌ای منتشر نکرده‌اند، نسبت به تعداد نشریاتی که در بازه اول شهریور ۹۸ تا آخر شهریور ۹۹ شماره‌ای نداشته‌اند، افزایش زیادی پیدا کرده؛ ۲۹ نشریه در ۱۳ ماه گذشته هیچ شماره‌ای (حتی شماره مشترک با نشریات دیگر نداشته‌اند)، در حالی که سال قبل این عدد بسیار کمتر بود و به کمتر از ۱۰ نشریه محدود می‌شد.

🔸 گزارش #فاطمه_نوری از انتشار #نشریات در یک سال گذشته را در سایت روزنامه می‌توانید بخوانید. گزارش سال قبل روزنامه درباره انتشار نشریات دانشجویی شریف در بازه زمانی اول شهریور ۱۳۹۸ تا آخر شهریور ۱۳۹۹ نیز از اینجا در دسترس است.

@sharifdaily
«سال سخت کرونا برای نشریات»

#فاطمه_نوری

❇️ وضعیت انتشار نشریات در یک سال گذشته (از ابتدای مهر ۱۳۹۹ تا پایان مهر ۱۴۰۰) به صورت خلاصه در زیر مرور شده است:

🔸 نشریات زیر هیچ شماره‌ای از اول مهر ۱۳۹۹ تا پایان مهر ۱۴۰۰ منتشر نکرده‌اند:

▫️آشتی دوباره با ریاضیات، ارشد، آنومی، اقتصاد شریف، راوی، دریچه شریف، رمز عبور، روشنا، طلوع عشق، طرشت یک، نرگس، رایانش، قانون، میزانسن، بخیه‌باز، حیات‌خلوت، خاطرات شریف، دنباله‌دار، روان‌نویس، شریف‌نامه مهندسی شیمی و نفت، لیلا، ماریو، مجله ریاضی، فرایند، مجله‌نامه مکانیک، مهارت‌های مطالعه، نسیم، نقد و هنر، بیداد

🔸 البته به این لیست می‌توان یک‌سری دیگر از نشریات را هم اضافه کرد که در بازه زمانی ذکرشده تنها به صورت مشترک با نشریات دیگر در یک ویژه‌نامه حضور داشته‌اند و به صورت مستقل شماره‌ای منتشر نکرده‌اند:

▫️باغ کاج، ایرانگرد، حکمت و فلسفه اسلامی، رشد، پارازیت، نجوا، رسام، نقش، رویان هوافضا، رویان مهندسی شیمی و نفت، ره‌بر

🔸 نشریات زیر فقط یک شماره آن هم در پاییز ۹۹ منتشر کرده‌اند:

▫️بوطیقا، مجال، هم‌نورد، نقش خیال، رویان مهندسی و علم مواد، شورای صنفی

🔸 نشریات زیر فقط یک شماره در زمستان ۹۹ منتشر کرده‌اند:

▫️دگر، کیش مهر، درنگ، نانو

🔸 نشریات زیر هم یک شماره در بهار و تابستان ۱۴۰۰ منتشر کرده‌اند:

▫️اگزرژی، متریال‌تایمز، جرئت اندیشیدن

🔸 نشریات زیر تنها شماره‌شان را در مهر ۱۴۰۰ منتشر کرده‌اند:

▫️موضع، طنین

🔸 نشریات زیر در سیزده ماه اخیر بین ۲ تا ۴ شماره منتشر کرده‌اند:

▫️اکسیر، ایوان، داد، حرکت، منبر، خبرنامه، مجله عمران، سویه، الف‌ها، شریف‌الصناعیه، مجله صنایع، ترنج، ثمین، ریحانه، محتشم، ژرفانامه، شباهنگ، تکانه، هفت‌قلم‌نامه، فروغ، عطش، پراش، درایه، خوبگاه، دانشجو، دکوپاژ، نیستان، کاکتوس، کوریره‌دلاشریف، درنگ

🔸 نشریات زیر در بازه اول مهر ۹۹ تا پایان مهر ۱۴۰۰ فعال‌تر بوده و در این مدت بین ۵ تا ۹ شماره منتشر کرده‌اند:

▫️حیات، طلوع، بارقه، مشتاق، در دانشکده، بامداد، دکوپاژ، صدف، حرکت، خمش، میدان انقلاب

🔸 نهایتا نشریات زیر بیش از ده شماره مستقل در این مدت منتشر کرده‌اند:

▫️آنتروپی، اوج

🔸 از اول مهر ۱۳۹۹ تا پایان مهر ۱۴۰۰ در مجموع ۱۸۴ شماره نشریه منتشر شده، در حالی که از اول شهریور ۹۸ تا پایان شهریور ۹۹ در مجموع ۲۷۵ شماره نشریه چاپ شده بود، یعنی کاهش ۳۰ درصدی تعداد شماره‌های نشریات.

🔸 تعداد نشریاتی که در این یک سال و یک ماه هیچ شماره‌ای منتشر نکرده‌اند، نسبت به تعداد نشریاتی که در بازه اول شهریور ۹۸ تا آخر شهریور ۹۹ شماره‌ای نداشته‌اند، افزایش زیادی پیدا کرده؛ ۲۹ نشریه در ۱۳ ماه گذشته هیچ شماره‌ای (حتی شماره مشترک با نشریات دیگر نداشته‌اند)، در حالی که سال قبل این عدد بسیار کمتر بود و به کمتر از ۱۰ نشریه محدود می‌شد.

🔸 نشریات «اوج»، «حیات»، «ایوان»، «بارقه»، «بامداد»، «حرکت»، «مشتاق»، «خبرنامه»، «خمش»، «در دانشکده»، «میدان انقلاب»، «صدف»، «طلوع» و «مجله عمران» نشریاتی هستند که در دو سال گذشته روند پایدار و فعالی داشته‌اند و همیشه روی میز نشریات شریف حاضر بوده‌اند.

🔸 نشریه‌های «ترنج»، «داد»، «کیش مهر»، «بوطیقا»، «ریحانه»، «منبر»، «دانشجو»، «راوی»، «رایانش»، «جرئت اندیشیدن»، «ماریو» و «بیداد» نسبت به سال گذشته فعالیت‌شان از نظر انتشار شماره کاهش قابل ملاحظه‌ای داشته است.

🔸 «رویان مهندسی هوافضا» و «شریف‌الصناعیه» پارسال فعالیت قابل توجهی داشتند، اما امسال به طور رسمی از جمع نشریات شریف خداحافظی کردند و به همین علت تعداد نشریاتی که منتشر کرده‌اند، نسبت به پارسال کاهش زیادی پیدا کرده است.

🔸 کاهش فعالیت فروغ را می‌توان تا حد زیادی ناشی از تعلیق ۹ ماهه آن دانست.

🔸 «آنتروپی» و «سویه» با وجود تأسیس در یک سال گذشته، فعالیت منظم و پرشماره‌ای داشته‌اند.

t.me/sharifdaily/8777

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۸۳ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ میان‌رشته‌ای‌تر از همیشه در شریف (#سرمقاله/ #فاطمه_یزدی‌زاده)
◀️ به تو عادت کردم/ آموزش مجازی نمره‌های بهتری را برایمان به ارمغان آورد (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ فخر ناشناخته/ بزرگ‌داشت نخستین سالگرد شهید فخری‌زاده در سالن جابر (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ پیش به سوی بین‌المللی شدن/ گیمین ۱۴۰۰ با هزار نفر (#گزارش/ ص۳)
◀️ وزارت حقیقت، نسخه ۲۰۲۰/ روایت کارمند سابق بایت‌دنس از سانسور در چین #ترجمه (#سجاد_ریحانی/ ص۶)
◀️ هنر علیه مرگ/ گفت‌وگوی بروس دافی با میکیس تئودوراکیس #گفت‌وگو (#سجاد_بهنام/ ص۷)
◀️ گریه مرد نمی‌دانی چیست #دل‌شکسته‌نوشته (#فاطمه_نوری/ ص۸)
◀️ جامانده #نبات (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۸)

t.me/sharifdaily/9095

@sharifdaily
«تو در من زنده‌ای، من در تو، ما هرگز نمی‌میریم»

#فاطمه_نوری

❇️ به قول محمود دولت‌آبادی: «گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است. در تو عشق می‌جوشد.»

@sharifdaily
«تو در من زنده‌ای، من در تو، ما هرگز نمی‌میریم»

#فاطمه_نوری

❇️ آقای ابتهاج! به قول محمود دولت‌آبادی: «گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است. در تو عشق می‌جوشد.» تو صاحب آن صدای خوش‌آهنگی که شنیدنش برای ما نماد عمیق‌ترین عواطف عالم است. تو آن شاعری هستی که قلم حافظ را زنده کرده‌ای. تو وام‌دار سلاطین عشقی و «عشق شادی‌ست، عشق آزادی‌ست، عشق آغاز آدمی‌زادی‌ست.»

🔸 تو رفته‌ای و رفتنت از آن رفتن‌هایی‌ست که قلب یک ملت را ماتم‌کده می‌کند، از آن رفتن‌هایی که توصیف عظمت غمش، تنها از سوز قلم خودت بر می‌آید‌. تو رفته‌ای، اما رفتنت از آن رفتن‌هایی‌ست که جای پایت را در یاد ما محکم‌تر می‌کند. تو همیشه زنده می‌مانی؛ در معنی کلمه تاسیان، در استشمام بوی گل ارغوان، در شکوه صدای شجریان، در نوای سنتور مشکاتیان، در طنین آواز سپیده ایران.

🔸 آقای ابتهاج! در یکی از سروده‌هایت گفتی «من دیده‌ام بسیار مردانی که خود میزان شأن آدمی بودند، وز کبریای روح بر میزان شأن آدمی بسیار افزودند.» و چقدر این شعر مصداق خودت است؛ تویی که وز کبریای روح بر میزان شأن آدمی بسیار افزودی‌. تویی که از نمادهای آدمیتی و آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست؛ در عالم شعر، در عالم عشق، در عالمی دیگر، در عالمی که تو در آن سیر می‌کردی، باید به دنبالش گشت. ترک این عالم خاکی هرگز پایان تو نخواهد بود.

🔸 «امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش.» و تو زنده‌ای، چرا که شعرهایت معجزه کلمات‌اند‌، چرا که رفته‌ای و هنوز کلامت در قلب و روح‌مان معجزه می‌کند. تو نمر‌ده‌ای. تو به سان رود، که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند، رونده‌ای.

🔸 شعر تو نماد زندگی‌ست، نماد جوش و خروش و ماندن و جنگیدن، نماد صبر و خون دل خوردن و طاقت آوردن و امید داشتن. شعر تو چون نوری در ظلمات است، چون صدای گریه کودکی که در هیاهوی جنگ، از شکم مادرش زاده می‌شود. شعر تو، «دل بود اگر به سینه دل‌دار می‌نشست‌‌، گل بود اگر به سایه خورشید می‌شکفت.»

🔸 آقای ابتهاج! تو فرزند ایرانی، فرزند خاکی که برایش شعرها سرودی و از شوق آزادی گفتی، خاکی که در غم دوری‌اش اشک‌‌ها ریختی، خاکی که ارغوانت در آن شکفت و جاودانه شد. ما شعرهایت را، ما سودای آزادی‌ات را، ما یاد آن جان‌های گرامی ازدست‌رفته را که در شعرهایت زنده نگاه داشتی، زنده نگاه خواهیم داشت. پس از تو باز فرزندان این خاک برایش نغمه سر خواهند داد، از غم هم‌پروازان خواهند نوشت و از گالیاهاشان. پس از تو سنگر عشاق در این خاک خالی نخواهد ماند، چرا که روح ما با شعر تو و با شعر فارسی آمیخته شده است.

🔸 آقای ابتهاج! تو را در این سیاهی و غم، تو را در این روزها که گویی چنان نشسته کوه در کمین دره‌های این غروب تنگ، که راه بسته می‌نمایدمان، تو را تا طلوع دوباره خورشید این سرای امید، در صندوقچه ایمان‌مان زنده نگاه می‌داریم. تا روزی که بتوانیم یادگار خون سروت را بلند فریاد بزنیم.

ﺩﻻ‌ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺍﺯ ﺷﺐ ﺳﺮﺩ
ﭼﻮ ﺁﺗﺶ ﺳﺮ ﺯ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ

ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﻠﺮﻧﮓ ﻭ ﮔﻠﮕﻮﻥ
ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺷﺖ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﮔﺸﺖ ﺍﺯﯾﻦ ﺧﻮﻥ

ﻧﮕﺮ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺳﺤﺮ ﮐﺮﺩ
ﭼﻪ ﺧﻨﺠﺮﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩل‌ها ﮔﺬﺭ ﮐﺮﺩ

ﺯ ﻫﺮ ﺧﻮﻥ ﺩﻟﯽ ﺳﺮﻭﯼ ﻗﺪ ﺍﻓﺮﺍﺷﺖ
ﺯ ﻫﺮ ﺳﺮﻭﯼ ﺗﺬﺭﻭﯼ ﻧﻐﻤﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻭﺍﺯ ﺗﺬﺭﻭ ﺍﺳﺖ
ﺩﻻ‌ ﺍﯾﻦ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺧﻮﻥ ﺳﺮﻭ ﺍﺳﺖ‌

t.me/sharifdaily/10341

@sharifdaily