🌟 شماره 840 روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ دانشگاهی که در پازل نیست (#سرمقاله/ #محمد_ملانوری)
◀️ استعفا و چند شعار دیگر/ سوالهای دانشجویان و طفرههای مسئولان (#پرونده/ ص۴)
◀️ همه با هم هستیم/ پاسخ مدیریت ساختمان و تأسیسات به گزارش روزنامه درباره ساختمان جدید هوافضا (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#زهرا_طائفی/ ص۲)
◀️ فرد یا ساختار؛ مساله کدام است؟/ #گزارشی از مناظره میلاد دخانچی و مجتبی عرب درباره ایده انقلاب و ساختار جمهوری (#سجاد_معینیپور/ ص۳)
◀️ جشن مطالبهگری/ #نامه_وارده (#علیرضا_کریمی/ ص۳)
◀️ تصمیمگیری بدون مغز/ مشاهده رفتارهای اجتنابی در مقابل عامل بیرونی در تکسلولیها #علمی (#نوشین_ترابی/ ص۵)
◀️بیخوابی صورتزخمی/ گلچینی از مصاحبههای آل پاچینو به مناسبت اکران فیلم جدیدش/ #گفتوگو (ترجمه: #سحر_بختیاری/ ص۶)
◀️خون من نشانه وفاداریام به مردم شیلی است #دورچین (#شهریار_کابلی/ ص۶)
◀️ قربانیان جداافتاده در چارچوبهای تنگ «روزمرهنویسی»/ نگاهی انتقادی به جریان روزمرهنویسی زنانه در دهه هشتاد #هنر_و_ادبیات (#پگاه_پزشکی/ ص۷)
◀️تماشاخانههای شریف/ #شریفانه (#علیرضا_اسماعیلی/ ص۷)
◀️ای مشت زمین بر آسمان شو/ #وصله_پینه (#رضا_علیپور/ ص۸)
◀️به بهانه روز دانشجو/ #کلامالکمل (#شیخ_بزول/ ص۸)
https://t.me/sharifdaily/4647
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ دانشگاهی که در پازل نیست (#سرمقاله/ #محمد_ملانوری)
◀️ استعفا و چند شعار دیگر/ سوالهای دانشجویان و طفرههای مسئولان (#پرونده/ ص۴)
◀️ همه با هم هستیم/ پاسخ مدیریت ساختمان و تأسیسات به گزارش روزنامه درباره ساختمان جدید هوافضا (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#زهرا_طائفی/ ص۲)
◀️ فرد یا ساختار؛ مساله کدام است؟/ #گزارشی از مناظره میلاد دخانچی و مجتبی عرب درباره ایده انقلاب و ساختار جمهوری (#سجاد_معینیپور/ ص۳)
◀️ جشن مطالبهگری/ #نامه_وارده (#علیرضا_کریمی/ ص۳)
◀️ تصمیمگیری بدون مغز/ مشاهده رفتارهای اجتنابی در مقابل عامل بیرونی در تکسلولیها #علمی (#نوشین_ترابی/ ص۵)
◀️بیخوابی صورتزخمی/ گلچینی از مصاحبههای آل پاچینو به مناسبت اکران فیلم جدیدش/ #گفتوگو (ترجمه: #سحر_بختیاری/ ص۶)
◀️خون من نشانه وفاداریام به مردم شیلی است #دورچین (#شهریار_کابلی/ ص۶)
◀️ قربانیان جداافتاده در چارچوبهای تنگ «روزمرهنویسی»/ نگاهی انتقادی به جریان روزمرهنویسی زنانه در دهه هشتاد #هنر_و_ادبیات (#پگاه_پزشکی/ ص۷)
◀️تماشاخانههای شریف/ #شریفانه (#علیرضا_اسماعیلی/ ص۷)
◀️ای مشت زمین بر آسمان شو/ #وصله_پینه (#رضا_علیپور/ ص۸)
◀️به بهانه روز دانشجو/ #کلامالکمل (#شیخ_بزول/ ص۸)
https://t.me/sharifdaily/4647
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۴۰ روزنامه شریف منتشر شد.
استعفا و چند شعار دیگر
فرد یا ساختار؛ مسأله کدام است؟
تصمیمگیری بدون مغز
بیخوابی صورتزخمی
قربانیان جداافتاده در چارچوبهای تنگ «روزمرهنویسی»
@sharifdaily
شماره ۸۴۰ روزنامه شریف منتشر شد.
استعفا و چند شعار دیگر
فرد یا ساختار؛ مسأله کدام است؟
تصمیمگیری بدون مغز
بیخوابی صورتزخمی
قربانیان جداافتاده در چارچوبهای تنگ «روزمرهنویسی»
@sharifdaily
🌟 شماره 844 روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ ما همه قماربازانِ بینامیم (#سرمقاله/#صالح_رستمی)
◀️ هوای آسمان پسادکتریها صافِ صاف است/ نگاهی به وضعیت دانشجوهای پسادکتری در شریف (#پرونده/#زهرا_طائفی)
◀️ یک بازی برد-برد برای دانشگاه و محققان پسادکتری/ گفتوگو با راحله محمدپور، مدیر برنامه پسادکتری در شریف (#پرونده/ص۴)
◀️یک تجربه خوب، هم از نظر مالی، هم علمی و هم تجربی/ گفتوگو با یکی از محققان پسادکتری دانشگاه (#پرونده/ص۵)
◀️ ای باد شرطه برخیز/ بازدید از مزرعه انرژیهای تجدیدپذیر مپنا #گزارش (#محمدجواد_هاشمی/ ص۲)
◀️ هوای مرا هم داشته باش/ #سخن_مسئولین (#رضا_علیپور/ ص۲)
◀️ آیا سیمرغ ایران از میان خاکسترهای آبان برمیخیزد؟/ سعید زیباکلام، علی صابری تولایی و سید جواد میری در شریف/ #گزارش (#سجاد_معینیپور/ ص۳)
◀️ مادران استارتآپ میزنند/ #نامه_وارده (#مائده_خسرویزاده/ ص۳)
◀️ پات رو از رو سیم بردار!/ ضرر و زیان بیش از ۱۲۰ ساعت خاموشی اینترنت در ایران #افیک (#سید_امیررضا_درودیان/ ص۶)
◀️ #هزارقلم/ ص۷
◀️ دوست دارم پیچیدگی رو (#مردمان_شریف/ ص۷)
◀️ از استادان همشهری خود ریکام بگیرید/ #مطب_دکتر_انوچ (#محمدصالح_انصاری/ ص۸)
https://t.me/sharifdaily/4833
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ ما همه قماربازانِ بینامیم (#سرمقاله/#صالح_رستمی)
◀️ هوای آسمان پسادکتریها صافِ صاف است/ نگاهی به وضعیت دانشجوهای پسادکتری در شریف (#پرونده/#زهرا_طائفی)
◀️ یک بازی برد-برد برای دانشگاه و محققان پسادکتری/ گفتوگو با راحله محمدپور، مدیر برنامه پسادکتری در شریف (#پرونده/ص۴)
◀️یک تجربه خوب، هم از نظر مالی، هم علمی و هم تجربی/ گفتوگو با یکی از محققان پسادکتری دانشگاه (#پرونده/ص۵)
◀️ ای باد شرطه برخیز/ بازدید از مزرعه انرژیهای تجدیدپذیر مپنا #گزارش (#محمدجواد_هاشمی/ ص۲)
◀️ هوای مرا هم داشته باش/ #سخن_مسئولین (#رضا_علیپور/ ص۲)
◀️ آیا سیمرغ ایران از میان خاکسترهای آبان برمیخیزد؟/ سعید زیباکلام، علی صابری تولایی و سید جواد میری در شریف/ #گزارش (#سجاد_معینیپور/ ص۳)
◀️ مادران استارتآپ میزنند/ #نامه_وارده (#مائده_خسرویزاده/ ص۳)
◀️ پات رو از رو سیم بردار!/ ضرر و زیان بیش از ۱۲۰ ساعت خاموشی اینترنت در ایران #افیک (#سید_امیررضا_درودیان/ ص۶)
◀️ #هزارقلم/ ص۷
◀️ دوست دارم پیچیدگی رو (#مردمان_شریف/ ص۷)
◀️ از استادان همشهری خود ریکام بگیرید/ #مطب_دکتر_انوچ (#محمدصالح_انصاری/ ص۸)
https://t.me/sharifdaily/4833
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۴۴ روزنامه شریف منتشر شد.
هوای آسمان پسادکتریها صافِ صاف است
بازدید از مزرعه انرژیهای تجدیدپذیر مپنا
آیا سیمرغ ایران از میان خاکسترهای آبان برمیخیزد؟
پات رو از رو سیم بردار!
@sharifdaily
شماره ۸۴۴ روزنامه شریف منتشر شد.
هوای آسمان پسادکتریها صافِ صاف است
بازدید از مزرعه انرژیهای تجدیدپذیر مپنا
آیا سیمرغ ایران از میان خاکسترهای آبان برمیخیزد؟
پات رو از رو سیم بردار!
@sharifdaily
«بعد از کرونا هم ایمان خواهیم داشت؟»
❇️ از همان روزهای نخست شیوع #کرونا و بستهشدن در مساجد و کلیساها و تعطیلی مناسک جمعی ادیان مختلف، چالش علم و دین هم دوباره جای خودش را روی دکه بحثهای فلسفی و علوم اجتماعی باز کرد؛ یکی از کنار رفتن دین از زندگی و غلبه علم گفت و دیگری از ناتوانی علم در مهار بحران و بازگشت مردم به دین.
🔸 پنجشنبه، ۲۸ فروردین #اندیشکده_مهاجر میزگرد آنلاینی با موضوع «الهیات پساکرونا» برگزار کرد و ۴ پژوهشگر این اندیشکده، #محمدحسین_بادامچی، #جواد_درویش، #محمدحسین_بنا و #نیما_نریمانی هرکدام از منظری به رابطه و چالش میان علم و دین و تأثیر بحران کرونا بر آنها بپردازند.
🔸 گزارش #سجاد_معینیپور از این میزگرد را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید. فیلم این میزگرد را هم در کانال اندیشکده مهاجر میتوانید ببینید.
@sharifdaily
❇️ از همان روزهای نخست شیوع #کرونا و بستهشدن در مساجد و کلیساها و تعطیلی مناسک جمعی ادیان مختلف، چالش علم و دین هم دوباره جای خودش را روی دکه بحثهای فلسفی و علوم اجتماعی باز کرد؛ یکی از کنار رفتن دین از زندگی و غلبه علم گفت و دیگری از ناتوانی علم در مهار بحران و بازگشت مردم به دین.
🔸 پنجشنبه، ۲۸ فروردین #اندیشکده_مهاجر میزگرد آنلاینی با موضوع «الهیات پساکرونا» برگزار کرد و ۴ پژوهشگر این اندیشکده، #محمدحسین_بادامچی، #جواد_درویش، #محمدحسین_بنا و #نیما_نریمانی هرکدام از منظری به رابطه و چالش میان علم و دین و تأثیر بحران کرونا بر آنها بپردازند.
🔸 گزارش #سجاد_معینیپور از این میزگرد را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید. فیلم این میزگرد را هم در کانال اندیشکده مهاجر میتوانید ببینید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
بعد از کرونا هم ایمان خواهیم داشت؟
پنجشنبه، ۲۸ فروردین اندیشکده مهاجر میزگرد آنلاینی با موضوع الهیات پساکرونایی برگزار کرد. مدعوین این برنامه محمدحسین بادامچی، دکتری جامعهشناسی و مدیر اندیشکده مهاجر، جواد درویش، دانشجوی دکتری فلسفه علم و پژوهشگر اندیشکده مهاجر، محمد حسین بنا، طلبه سطح ۳…
🌟 شماره ۸۷۲ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ زندگی را در زندگی میشود یاد گرفت (#سرمقاله/ #سجاد_معینیپور)
◀️ داستان یک دیوانگی/ صفر تا صد مستند «دیوانگی» در گفتوگو با عوامل سازنده مستند (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ هر نفر، یک مسیر/ گزارشی از رویداد در جستوجوی موفقیت (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ راه خارج از داخل میگذرد/ سیاست خارجه در «پلاک دیپلمات» (#گزارش/ ص۳)
◀️ گسترش در سایه اقتدار و سرکوب/ مروری بر وضعیت دانشگاههای ایران در دهه ۳۰ #سدهخوانی (#محمد_ملانوری/ ص۶و۷)
◀️ راه بودجه به این ترکستان است/ بودجه: پاشنه آشیل اقتصاد کشور در سال ۱۴۰۰ #اقتصاد_و_کسبوکار (#نیلوفر_دمنه/ ص۸)
◀️ سبک بران (#صفر_تا_ثروت/ ص۸)
◀️ بیشتر ما ذاتا متقلب نیستیم/ تعهدنامههای اخلاقی؛ راهی برای مبارزه با تقلب #ترجمه (#شیما_رمدانی/ ص۹)
◀️ همه راههای رسیدن به کرونا (#کوتاه_از_آنور/ ص۹)
◀️ پایان تلخ و تلخی بیپایان/ ناامیدی یعنی پایان #پرونده (#سحر_بختیاری/ ص۱۰)
◀️ از رنجی که میبریم #یادداشت (#سحر_بختیاری/ ص۱۰)
◀️ آرمان پر کشید #یادداشت (#محسن_بهخوی/ ص۱۰)
◀️ عشق پرحاشیه (#هزارقلم/ ص۱۱)
◀️ بعدازظهر تولهسگی #به_دیار_حبیب (#پیمان_ملکمحمدی/ ص۱۲)
◀️ استقامت شریف #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/7540
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ زندگی را در زندگی میشود یاد گرفت (#سرمقاله/ #سجاد_معینیپور)
◀️ داستان یک دیوانگی/ صفر تا صد مستند «دیوانگی» در گفتوگو با عوامل سازنده مستند (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ هر نفر، یک مسیر/ گزارشی از رویداد در جستوجوی موفقیت (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ راه خارج از داخل میگذرد/ سیاست خارجه در «پلاک دیپلمات» (#گزارش/ ص۳)
◀️ گسترش در سایه اقتدار و سرکوب/ مروری بر وضعیت دانشگاههای ایران در دهه ۳۰ #سدهخوانی (#محمد_ملانوری/ ص۶و۷)
◀️ راه بودجه به این ترکستان است/ بودجه: پاشنه آشیل اقتصاد کشور در سال ۱۴۰۰ #اقتصاد_و_کسبوکار (#نیلوفر_دمنه/ ص۸)
◀️ سبک بران (#صفر_تا_ثروت/ ص۸)
◀️ بیشتر ما ذاتا متقلب نیستیم/ تعهدنامههای اخلاقی؛ راهی برای مبارزه با تقلب #ترجمه (#شیما_رمدانی/ ص۹)
◀️ همه راههای رسیدن به کرونا (#کوتاه_از_آنور/ ص۹)
◀️ پایان تلخ و تلخی بیپایان/ ناامیدی یعنی پایان #پرونده (#سحر_بختیاری/ ص۱۰)
◀️ از رنجی که میبریم #یادداشت (#سحر_بختیاری/ ص۱۰)
◀️ آرمان پر کشید #یادداشت (#محسن_بهخوی/ ص۱۰)
◀️ عشق پرحاشیه (#هزارقلم/ ص۱۱)
◀️ بعدازظهر تولهسگی #به_دیار_حبیب (#پیمان_ملکمحمدی/ ص۱۲)
◀️ استقامت شریف #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/7540
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۷۲ روزنامه شریف منتشر شد.
داستان یک دیوانگی
هر نفر، یک مسیر
راه خارج از داخل میگذرد
گسترش در سایه اقتدار و سرکوب
راه این بودجه به ترکستان است
بیشتر ما ذاتا متقلب نیستیم
پایان تلخ و تلخی بیپایان
عشق پرحاشیه
@sharifdaily
شماره ۸۷۲ روزنامه شریف منتشر شد.
داستان یک دیوانگی
هر نفر، یک مسیر
راه خارج از داخل میگذرد
گسترش در سایه اقتدار و سرکوب
راه این بودجه به ترکستان است
بیشتر ما ذاتا متقلب نیستیم
پایان تلخ و تلخی بیپایان
عشق پرحاشیه
@sharifdaily
«زندگی را در زندگی میشود یاد گرفت»
#سرمقاله
#سجاد_معینیپور
❇️ هیچ گریزی از بسط آگاهیمان برای انتخابهای درستتر (با هر تعریفی) در موقعیتهای مختلف زندگی نداریم. آگاهی لزوما با هر چه بیشتر فکر کردن به دست نمیآید. این آگاهی را از خود زندگی باید یاد گرفت. چگونه بسنجیم که در موقعیتهای مختلف، به چه سمتی حرکت کنیم؟ قدم اول این است که از سنجش صرف عقلی فرار کنیم؛ نخواهیم امکانهای مختلف زندگی را به واسطه سنجش عقلی، سرد و بیروح کنیم. باید با تمام وجود با زندگی مواجه شد و برای این کار راهی به جز تجربه موقعیتهای وجودی مختلف نداریم.
@sharifdaily
#سرمقاله
#سجاد_معینیپور
❇️ هیچ گریزی از بسط آگاهیمان برای انتخابهای درستتر (با هر تعریفی) در موقعیتهای مختلف زندگی نداریم. آگاهی لزوما با هر چه بیشتر فکر کردن به دست نمیآید. این آگاهی را از خود زندگی باید یاد گرفت. چگونه بسنجیم که در موقعیتهای مختلف، به چه سمتی حرکت کنیم؟ قدم اول این است که از سنجش صرف عقلی فرار کنیم؛ نخواهیم امکانهای مختلف زندگی را به واسطه سنجش عقلی، سرد و بیروح کنیم. باید با تمام وجود با زندگی مواجه شد و برای این کار راهی به جز تجربه موقعیتهای وجودی مختلف نداریم.
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 872 (14 Esfand 1399).pdf
«زندگی را در زندگی میشود یاد گرفت»
#سرمقاله
#سجاد_معینیپور
❇️ شاید «روایت» یک فیلم، جذابترین جنبه از فیلم باشد که انسانها را عاشق فیلم دیدن میکند؛ اینکه میشود در عرض ۲ ساعت مقطع مهمی از زندگی یکسری آدم را از سر تا ته ببینی (فارغ از واقعی یا خیالی بودنش)، لذت و هیجان زیادی برای مخاطب تولید میکند. انسانها دوست دارند زندگی کاراکترهای یک فیلم را ببینند، شاهد انتخاب آنها در موقعیتهای تراژیک باشند و در مقیاس یک زندگی، ارزش انتخابهایشان را بسنجند. همه این اتفاقات در شرایطی رخ میدهد که مخاطب فیلم در طول این ۲ ساعت، از صندلی خود تکان نمیخورد و اصلا قرار نیست با چالشهایی که کاراکترهای فیلم با آنها درگیر هستند، دستوپنجه نرم کند.
🔸 اما آدمها همیشه اینقدر با فاصله از چالشهای زندگی قرار ندارند. بالاخره بعد از بیرون آمدن از سالن سینما یا بستن لپتاپ، باید مشغول بازی زندگی خودشان شوند. باید سعی کنند در موقعیتهای حساس زندگی خودشان، انتخابهای درستتری انجام دهند. چگونه میتوانیم بفهمیم یک تصمیم یا انتخاب درست است یا نه؟ ملاک ما برای ارزشگذاری رویدادهای دوروبرمان چیست؟ آیا صرف اینکه دوروبریهای آدم چیزی را درست بدانند، کافیست؟ یا اگر آن را اثبات ریاضی کنیم، دلمان راضی میشود؟ یا اگر احساس زیبایی بیشتر در ما بیانگیزد؟ یا ...؟
🔸 حساس شدن به این سوال میتواند ما را تا مرز جنون پیش ببرد، همانطور که در طول تاریخ، همین بلا را بر سر بشر آورده؛ خروارها کتاب فلسفی، دینی، ادبی و ... نتوانسته عطش انسان به این سوال را فرو نشاند و نتیجهاش آتشفشانی از خون و افسردگی و پریشانی بوده است. البته پیش رفتن تا مرز جنون لزوما چیز بدی نیست.
🔸 همه ما روزی به این دنیا پا گذاشتهایم (یک فیلم سینمایی بزرگ و طولانی). مجبور بودهایم در کودکی، به نحوی از جهان پیرامون خودمان آگاهی پیدا کنیم (پدر و مادر کمک زیادی به ما کردهاند). کسی از کودک انتظار ندارد مسئولیت انتخابهایی را که میکند به دوش کشد، اما آیا قرار است برای همیشه در کودکی بمانیم؟ قرار است آگاهی ما از جهان، در همان حدی بماند که اطرافیانمان به ما انتقال دادهاند و به تبعش، مسئولیتی را برای انتخابهایمان نپذیریم؟ اگر نه، چگونه باید از سد کودکی عبور کنیم و بار انتخابهای سنگین در موقعیتهای تراژیک زندگی را به دوش کشیم؟
🔸 به نظر من، هیچ گریزی از بسط آگاهیمان برای انتخابهای درستتر (با هر تعریفی) در موقعیتهای مختلف زندگی نداریم. آگاهی لزوما با هر چه بیشتر فکر کردن به دست نمیآید. این آگاهی را از خود زندگی باید یاد گرفت. چگونه بسنجیم که در موقعیتهای مختلف، به چه سمتی حرکت کنیم؟ قدم اول این است که از سنجش صرف عقلی فرار کنیم؛ نخواهیم امکانهای مختلف زندگی را به واسطه سنجش عقلی، سرد و بیروح کنیم. باید با تمام وجود با زندگی مواجه شد و برای این کار راهی به جز تجربه موقعیتهای وجودی مختلف نداریم.
🔸 اولین و بهترین راه برای به دست آوردن این تجربه، زندگی خود آدم است. باید یاد گرفت هر چه بهتر و بیشتر زندگی کنیم و در موقعیت وجود فعلیمان حبس نشویم. غیر از آن، تجربههای دسته دوم هم به کمکمان میآیند. تجربه دیدن یک فیلم سینمایی را دست کم نگیرید؛ چه این فیلم بر روی پرده سینما باشد و چه پیش گوشمان در حال جریان. این فیلمها کمک میکنند طعمی از چیزی را که خودمان نچشیدهایم و قرار هم نیست بچشیم، به ما مزه کنند و تجربه ما از زندگی را هر چه بیشتر بسط دهند. غیر از اینها، هر تلاشی که قرار باشد زندگی (این فیلم طولانی پرتعلیق) را دور بزند و با فاصله، راهحلی برای کامیابی در آن بیابد، پیشاپیش محکوم به شکست است.
t.me/sharifdaily/7555
@sharifdaily
#سرمقاله
#سجاد_معینیپور
❇️ شاید «روایت» یک فیلم، جذابترین جنبه از فیلم باشد که انسانها را عاشق فیلم دیدن میکند؛ اینکه میشود در عرض ۲ ساعت مقطع مهمی از زندگی یکسری آدم را از سر تا ته ببینی (فارغ از واقعی یا خیالی بودنش)، لذت و هیجان زیادی برای مخاطب تولید میکند. انسانها دوست دارند زندگی کاراکترهای یک فیلم را ببینند، شاهد انتخاب آنها در موقعیتهای تراژیک باشند و در مقیاس یک زندگی، ارزش انتخابهایشان را بسنجند. همه این اتفاقات در شرایطی رخ میدهد که مخاطب فیلم در طول این ۲ ساعت، از صندلی خود تکان نمیخورد و اصلا قرار نیست با چالشهایی که کاراکترهای فیلم با آنها درگیر هستند، دستوپنجه نرم کند.
🔸 اما آدمها همیشه اینقدر با فاصله از چالشهای زندگی قرار ندارند. بالاخره بعد از بیرون آمدن از سالن سینما یا بستن لپتاپ، باید مشغول بازی زندگی خودشان شوند. باید سعی کنند در موقعیتهای حساس زندگی خودشان، انتخابهای درستتری انجام دهند. چگونه میتوانیم بفهمیم یک تصمیم یا انتخاب درست است یا نه؟ ملاک ما برای ارزشگذاری رویدادهای دوروبرمان چیست؟ آیا صرف اینکه دوروبریهای آدم چیزی را درست بدانند، کافیست؟ یا اگر آن را اثبات ریاضی کنیم، دلمان راضی میشود؟ یا اگر احساس زیبایی بیشتر در ما بیانگیزد؟ یا ...؟
🔸 حساس شدن به این سوال میتواند ما را تا مرز جنون پیش ببرد، همانطور که در طول تاریخ، همین بلا را بر سر بشر آورده؛ خروارها کتاب فلسفی، دینی، ادبی و ... نتوانسته عطش انسان به این سوال را فرو نشاند و نتیجهاش آتشفشانی از خون و افسردگی و پریشانی بوده است. البته پیش رفتن تا مرز جنون لزوما چیز بدی نیست.
🔸 همه ما روزی به این دنیا پا گذاشتهایم (یک فیلم سینمایی بزرگ و طولانی). مجبور بودهایم در کودکی، به نحوی از جهان پیرامون خودمان آگاهی پیدا کنیم (پدر و مادر کمک زیادی به ما کردهاند). کسی از کودک انتظار ندارد مسئولیت انتخابهایی را که میکند به دوش کشد، اما آیا قرار است برای همیشه در کودکی بمانیم؟ قرار است آگاهی ما از جهان، در همان حدی بماند که اطرافیانمان به ما انتقال دادهاند و به تبعش، مسئولیتی را برای انتخابهایمان نپذیریم؟ اگر نه، چگونه باید از سد کودکی عبور کنیم و بار انتخابهای سنگین در موقعیتهای تراژیک زندگی را به دوش کشیم؟
🔸 به نظر من، هیچ گریزی از بسط آگاهیمان برای انتخابهای درستتر (با هر تعریفی) در موقعیتهای مختلف زندگی نداریم. آگاهی لزوما با هر چه بیشتر فکر کردن به دست نمیآید. این آگاهی را از خود زندگی باید یاد گرفت. چگونه بسنجیم که در موقعیتهای مختلف، به چه سمتی حرکت کنیم؟ قدم اول این است که از سنجش صرف عقلی فرار کنیم؛ نخواهیم امکانهای مختلف زندگی را به واسطه سنجش عقلی، سرد و بیروح کنیم. باید با تمام وجود با زندگی مواجه شد و برای این کار راهی به جز تجربه موقعیتهای وجودی مختلف نداریم.
🔸 اولین و بهترین راه برای به دست آوردن این تجربه، زندگی خود آدم است. باید یاد گرفت هر چه بهتر و بیشتر زندگی کنیم و در موقعیت وجود فعلیمان حبس نشویم. غیر از آن، تجربههای دسته دوم هم به کمکمان میآیند. تجربه دیدن یک فیلم سینمایی را دست کم نگیرید؛ چه این فیلم بر روی پرده سینما باشد و چه پیش گوشمان در حال جریان. این فیلمها کمک میکنند طعمی از چیزی را که خودمان نچشیدهایم و قرار هم نیست بچشیم، به ما مزه کنند و تجربه ما از زندگی را هر چه بیشتر بسط دهند. غیر از اینها، هر تلاشی که قرار باشد زندگی (این فیلم طولانی پرتعلیق) را دور بزند و با فاصله، راهحلی برای کامیابی در آن بیابد، پیشاپیش محکوم به شکست است.
t.me/sharifdaily/7555
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«زندگی را در زندگی میشود یاد گرفت»
#سرمقاله
#سجاد_معینیپور
❇️ هیچ گریزی از بسط آگاهیمان برای انتخابهای درستتر (با هر تعریفی) در موقعیتهای مختلف زندگی نداریم. آگاهی لزوما با هر چه بیشتر فکر کردن به دست نمیآید. این آگاهی را از خود زندگی باید یاد گرفت.…
#سرمقاله
#سجاد_معینیپور
❇️ هیچ گریزی از بسط آگاهیمان برای انتخابهای درستتر (با هر تعریفی) در موقعیتهای مختلف زندگی نداریم. آگاهی لزوما با هر چه بیشتر فکر کردن به دست نمیآید. این آگاهی را از خود زندگی باید یاد گرفت.…
«صدر در میانه»
#سجاد_معینیپور
❇️ صدر نه در تحلیلهای دقیق، کلنگرانه و سینماییاش از فوتبال، بلکه در بهانه قرار دادن فوتبال برایم معنی پیدا میکند. فوتبال برای او راهی بود برای ارتباط با دیگران و حرف زدن با آنها درباره مسائل اساسی. در واقع فوتبال برای صدر، راهی برای روشنفکر بودن بود، بدون آنکه بهطور مرسوم دست به تولید ادبیاتی خاص بزند، برای خودش فرقهای درست کند و در گتوی مخصوص خودش بخزد. در مدل صدر، روشنفکری از نقطه ارتباط با مردم شروع میشود و پس از آن است که هر گونه فعالیت فکری یا علمی معنی پیدا میکند.
@sharifdaily
#سجاد_معینیپور
❇️ صدر نه در تحلیلهای دقیق، کلنگرانه و سینماییاش از فوتبال، بلکه در بهانه قرار دادن فوتبال برایم معنی پیدا میکند. فوتبال برای او راهی بود برای ارتباط با دیگران و حرف زدن با آنها درباره مسائل اساسی. در واقع فوتبال برای صدر، راهی برای روشنفکر بودن بود، بدون آنکه بهطور مرسوم دست به تولید ادبیاتی خاص بزند، برای خودش فرقهای درست کند و در گتوی مخصوص خودش بخزد. در مدل صدر، روشنفکری از نقطه ارتباط با مردم شروع میشود و پس از آن است که هر گونه فعالیت فکری یا علمی معنی پیدا میکند.
@sharifdaily
«صدر در میانه»
#سجاد_معینیپور
▫️به بهانه اولین سالگرد درگذشت #حمیدرضا_صدر
❇️ اکثرا حمیدرضا صدر را با تفاسیر عاشقانهاش از فوتبال میشناسیم؛ کسی که با کلام مسحورکنندهاش دل هر فوتبالدوستی را به ذوق میآورد و چه بسا برای غیرفوتبالیها هم جذابیت خودش را داشت، اما به شخصه چند وقتیست که درگیر چهره دیگری از حمیدرضا صدر شدهام؛ چهرهای که احتمالا برای کسانی که او را مدت طولانیتری میشناسند، یعنی از زمانی که منتقد سینما در مجله فیلم بود، ملموستر است.
🔸 برای توصیف این چهره از صدر، با نوعی کمبود واژگان مواجهام. با چه کلمهای میتوان کسی را توصیف کرد که فارغ از زمینه تخصصی خودش، درمورد مسائل خرد و کلان دیگر نیز میتواند اظهار نظر کند و اظهار نظرش درخور توجه باشد؟ برای اینکه کمی کارم را راحتتر کنم، از واژه «روشنفکر» استفاده میکنم (شاید در زبان انگلیسی کلمه elite مناسبتر باشد).
🔸 نشانههای روشنفکری صدر بهطور مشخص از دو تا کتابی مشخص میشود که درباره محمدرضا پهلوی (تو در قاهره خواهی مرد) و حسنعلی منصور (سیصد و بیست و پنج) نوشته است. معنی این دو کتاب به نظر من، اهمیت تاریخ در نزد صدر است، تا حدی که برای دو برهه از زندگی دو شخصیت، ۵۵۰ صفحه کتاب مینویسد. کتابهای دیگر صدر که بیشتر به زمینه فوتبالی او میخورد نیز بهطور محض به فوتبال نمیپردازد؛ مثل کتاب «روزی روزگاری فوتبال» که زیرِ تیتر آن نوشته: «فوتبال و جامعهشناسی».
🔸 در واقع صدر نه در تحلیلهای دقیق، کلنگرانه و سینماییاش از فوتبال، بلکه در بهانه قرار دادن فوتبال برایم معنی پیدا میکند. فوتبال برای او راهی بود برای ارتباط با دیگران و حرف زدن با آنها درباره مسائل اساسی. در واقع فوتبال برای صدر، راهی برای روشنفکر بودن بود، بدون آنکه بهطور مرسوم دست به تولید ادبیاتی خاص بزند، برای خودش فرقهای درست کند و در گتوی مخصوص خودش بخزد. در مدل صدر، روشنفکری از نقطه ارتباط با مردم شروع میشود و پس از آن است که هر گونه فعالیت فکری یا علمی معنی پیدا میکند.
🔸 نکته اینجاست که فعالیت صدر در زمینه ژورنالیسم ورزشی، صرفا از دهه هشتاد به بعد آغاز شد و پیش از آن نشانهای از آن در فعالیت حرفهایاش دیده نمیشد. او که منتقدی صاحب سبک در مجله فیلم بود، از جایی به بعد ترجیح داد به جای فیلمها و کارگردانهایی که کمتر کسی در ایران آنها را میشناسد، روی فوتبال تمرکز کند. این تغییر مسیر به نظرم نه از سر ضرورت یا صرف علاقه شخصی، بلکه آگاهانه و در راستای پروژه روشنفکری او بود. بعد از این تصمیم، صدر دیگر درباره سینما ننوشت. امیر حاجرضایی درباره دلیل این کارش از او نقل میکند که: «سینما در جامعه ما بازتابی ندارد». صدر لاجرم میدانست که با صحبت از شیوه دریبلزنی مسی، مربیگری فرگوسن و ساختارهای تبانی در فوتبال، با مردم ارتباط برقرار کند و نقشی را که عاشقش بود در میان آنها داشته باشد.
t.me/sharifdaily/10237
@sharifdaily
#سجاد_معینیپور
▫️به بهانه اولین سالگرد درگذشت #حمیدرضا_صدر
❇️ اکثرا حمیدرضا صدر را با تفاسیر عاشقانهاش از فوتبال میشناسیم؛ کسی که با کلام مسحورکنندهاش دل هر فوتبالدوستی را به ذوق میآورد و چه بسا برای غیرفوتبالیها هم جذابیت خودش را داشت، اما به شخصه چند وقتیست که درگیر چهره دیگری از حمیدرضا صدر شدهام؛ چهرهای که احتمالا برای کسانی که او را مدت طولانیتری میشناسند، یعنی از زمانی که منتقد سینما در مجله فیلم بود، ملموستر است.
🔸 برای توصیف این چهره از صدر، با نوعی کمبود واژگان مواجهام. با چه کلمهای میتوان کسی را توصیف کرد که فارغ از زمینه تخصصی خودش، درمورد مسائل خرد و کلان دیگر نیز میتواند اظهار نظر کند و اظهار نظرش درخور توجه باشد؟ برای اینکه کمی کارم را راحتتر کنم، از واژه «روشنفکر» استفاده میکنم (شاید در زبان انگلیسی کلمه elite مناسبتر باشد).
🔸 نشانههای روشنفکری صدر بهطور مشخص از دو تا کتابی مشخص میشود که درباره محمدرضا پهلوی (تو در قاهره خواهی مرد) و حسنعلی منصور (سیصد و بیست و پنج) نوشته است. معنی این دو کتاب به نظر من، اهمیت تاریخ در نزد صدر است، تا حدی که برای دو برهه از زندگی دو شخصیت، ۵۵۰ صفحه کتاب مینویسد. کتابهای دیگر صدر که بیشتر به زمینه فوتبالی او میخورد نیز بهطور محض به فوتبال نمیپردازد؛ مثل کتاب «روزی روزگاری فوتبال» که زیرِ تیتر آن نوشته: «فوتبال و جامعهشناسی».
🔸 در واقع صدر نه در تحلیلهای دقیق، کلنگرانه و سینماییاش از فوتبال، بلکه در بهانه قرار دادن فوتبال برایم معنی پیدا میکند. فوتبال برای او راهی بود برای ارتباط با دیگران و حرف زدن با آنها درباره مسائل اساسی. در واقع فوتبال برای صدر، راهی برای روشنفکر بودن بود، بدون آنکه بهطور مرسوم دست به تولید ادبیاتی خاص بزند، برای خودش فرقهای درست کند و در گتوی مخصوص خودش بخزد. در مدل صدر، روشنفکری از نقطه ارتباط با مردم شروع میشود و پس از آن است که هر گونه فعالیت فکری یا علمی معنی پیدا میکند.
🔸 نکته اینجاست که فعالیت صدر در زمینه ژورنالیسم ورزشی، صرفا از دهه هشتاد به بعد آغاز شد و پیش از آن نشانهای از آن در فعالیت حرفهایاش دیده نمیشد. او که منتقدی صاحب سبک در مجله فیلم بود، از جایی به بعد ترجیح داد به جای فیلمها و کارگردانهایی که کمتر کسی در ایران آنها را میشناسد، روی فوتبال تمرکز کند. این تغییر مسیر به نظرم نه از سر ضرورت یا صرف علاقه شخصی، بلکه آگاهانه و در راستای پروژه روشنفکری او بود. بعد از این تصمیم، صدر دیگر درباره سینما ننوشت. امیر حاجرضایی درباره دلیل این کارش از او نقل میکند که: «سینما در جامعه ما بازتابی ندارد». صدر لاجرم میدانست که با صحبت از شیوه دریبلزنی مسی، مربیگری فرگوسن و ساختارهای تبانی در فوتبال، با مردم ارتباط برقرار کند و نقشی را که عاشقش بود در میان آنها داشته باشد.
t.me/sharifdaily/10237
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«صدر در میانه»
#سجاد_معینیپور
❇️ صدر نه در تحلیلهای دقیق، کلنگرانه و سینماییاش از فوتبال، بلکه در بهانه قرار دادن فوتبال برایم معنی پیدا میکند. فوتبال برای او راهی بود برای ارتباط با دیگران و حرف زدن با آنها درباره مسائل اساسی. در واقع فوتبال برای…
#سجاد_معینیپور
❇️ صدر نه در تحلیلهای دقیق، کلنگرانه و سینماییاش از فوتبال، بلکه در بهانه قرار دادن فوتبال برایم معنی پیدا میکند. فوتبال برای او راهی بود برای ارتباط با دیگران و حرف زدن با آنها درباره مسائل اساسی. در واقع فوتبال برای…