روزنامه شریف | Sharifdaily
24.1K subscribers
8K photos
349 videos
383 files
7.27K links
آخرین متن و حواشی دانشگاه صنعتی شریف
از بزرگترین رسانه دانشگاهی کشور

تلفن: ۰۲۱۶۶۱۶۶۰۰۶
سایت: daily.sharif.ir
ارتباط با ما: @sharifdaily_admin
فضای مجازی: zil.ink/sharifdaily

آدرس: تهران، دانشگاه صنعتی شریف، خیابان پژوهش،
بین روابط عمومی و دانشکده برق
Download Telegram
🌟 شماره 835 روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ گناه از پاهای ماست یا دم آنها؟ (#سرمقاله/#محمد_جوانمرد)
◀️ شریف مدیون توست/ یادگارهای ماندگار پروفسور فضل‌الله رضا (#پرونده/ ص۶)
◀️ محض رضای «رضا»/ ملاقات با یک قرن علم و تجربه (#پرونده/ ص۶)
◀️ بازار شام/ مروری بر وضعیت وب‌سایت‌های دانشکده‌ها، معاونت‌ها و مراکز مختلف دانشگاه (#پرونده/ ص ۴و۵)
◀️ بهترین خودت باش/ #سخن_مسئولین (#رضا_علیپور/ ص۲)
◀️ مهندسان مکانیک نیازی به اینترنت ندارند/ هفتمین کنفرانس ایکرام در شریف (#گزارش/ ص۲)
◀️ به اسم هوافضا، به کام .../ چند ابهام حول‌وحوش ساختمان جدید دانشکده هوافضا/ (#گزارش/ ص۳)
◀️ مدعیان توخالی/ #نامه_وارده (#احسان_ابراهیمی‌نیا/ ص۳)
◀️ طرشت را سیلیکون‌ولی می‌کنیم!/ #ذره‌بین (#شکیبا_احمدی/ ص۳)
◀️ از بنزین و شیاطین دیگر!/ یک هفته در فضای مجازی بدون اینترنت (#هزارقلم/ ص۷)
◀️ افشاگری دکتر انوچ از پشت پرده ماجرای بنزین/ #مطب_دکتر_انوچ (#محمدصالح_انصاری/ ص۸)

https://t.me/sharifdaily/4540
@sharifdaily
🌟 شماره ۸۳۶ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ قهرمان تخیلات خود نباش (#سرمقاله/#هاتف_محقق)
◀️ خدا تاس نمی‌ریزد/ یک بررسی آماری در زلزله اخیر ترکمانچای/ #پرونده #گزارش (#یزدان_بابازاده/ ص۵)
◀️ مسجد اولویت اول نهاد است/ #گفت‌وگو با حجت‌الاسلام طباطبایی، مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه (#پرونده/ ص۴)
◀️ خونی که بند نمی‌آید/ کانون هموفیلی ایران در شریف/ #گزارش (#مائده_خسروی_زاده/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ جمع موافقان جمع است/ میزگرد بسیج دانشجویی درباره افزایش قیمت بنزین/ #گزارش (#بهار_غلامی/ ص۳)
◀️ خشمی که باقی است/ #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۳)
◀️ زودتر تصمیم‌تان را اعلام کنید (#ذره‌بین/ ص۳)
◀️ ورزشگاه جهنمی / چند #گفت‌وگو با دستگیرشدگان کودتای ۱۹۷۳ شیلی (ترجمه: #سحر_بختیاری/ ص۶)
◀️ داستان لبخند یک دلقک/ مقایسه‌ای میان دو جوکر برتر تاریخ سینما به بهانه موفقیت بی‌نظیر فیلم «جوکر» #هنر_و_ادبیات (#علیرضا_اسماعیلی/ص۷)
◀️ تولد دوباره یک شعر، یا مرثیه‌ای برای یک شاعر/ #ناشریفانه (#محمد_جوانمرد/ ص۷)
◀️ چه کسی اینترنت مرا جابه‌جا کرد/ #وصله_پینه (#رضا_علیپور/ ص۸)
◀️ مصاحبه اختصاصی شترنیوز؛ این قسمت: بحران استامبولی/ #نیش_شتر (#شیخ_بزول/ص۸)


https://t.me/sharifdaily/4549
@sharifdaily
«پیش به سوی هفته ادبیات»

❇️ جشنواره کشوری شعر و داستان شریف در قالب #هفته_ادبیات و با همت بچه‌های #کانون_شعر_و_ادب قرار است اسفندماه در دانشگاه برگزار شود. چهارشنبه و پنج‌شنبه این هفته برای آشنایی علاقه‌مندان به فضای رویداد و کسب آمادگی شرکت در آن کارگاه‌هایی برگزار می‌شود.

🔸 مدعوین کارگاه‌های چهارشنبه شریفی‌های سابق هستند. از ساعت 13 تا 15 #ابوطالب_صفدری ارائه‌ای با عنوان «آشنایی با فلسفه هنر و زیبایی‌شناسی» خواهد داشت و #محمد_جوانمرد نیز از ساعت 15:30 تا 17 و 17:30 تا 19 درباره «شعر نو بر صفحه زمان و مکان» صحبت می‌کند.

🔸 روز پنج‌شنبه نیز ساعت 9 تا 11 نوبت #مبین_اردستانی است تا درباره «پنجره‌ای به تحلیل زیبایی‌شناسیک غزل امروز» ارائه دهد. بعد از اردستانی #محمدسعید_میرزایی قرار است از ساعت 11:30 تا 13:30 کارگاهی با عنوان «فرم، ساختار و قالب‌های کلاسیک» داشته باشد و آخرین کارگاه هم سهم #علیرضا_بدیع است؛ از ساعت 14 تا 18:30 و با عنوان «ترانه؛ از ایده تا اجرا».

🔸 محل برگزاری کارگاه‌های چهارشنبه سالن اجتماعات طبقه سوم کتابخانه مرکزی دانشگاه و محل برگزاری کارگاه‌های روز پنج‌شنبه سالن کنفرانس ساختمان شهید رضایی است.

🔸 برای ثبت‌نام در این کارگاه‌ها و کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به کانال هفته ادبیات شریف مراجعه کنید.

@sharifdaily
«تخیل؛ پناهگاه آخر»

#یادداشت
#دی_۹۸

▪️هیچ امیدی برایت باقی مانده؟ فکر می‌کنی چه می‌شود؟ آیا هیچ راهی پیش روی‌مان هست؟ این پرسش‌هایی‌ست که این روزها خیلی‌هایمان از یکدیگر می‌پرسیم؛ و هیچ جوابی نیست. در چشم‌های یکدیگر به دنبال بارقه امیدی می‌گردیم؛ و نیست. حالا که تازه کمی از فاجعه فاصله گرفته‌ایم، حالا که فریاد جای خودش را به سکوت داده است، کم‌کم یأسی بر جای خشمِ فرّارمان رسوب می‌کند.

▪️اما مهم‌ترین چیزی که در این یأس خودنمایی می‌کند، نه امکان‌ناپذیر بودنِ رسیدن به وضعیتی دیگرگون، بلکه امکان‌ناپذیریِ تخیل چنین وضعیتی است. شاید این بیت از خاقانی توصیف خوبی از چنین وضعیتِ معلقی باشد: «دست‌خون است در این قمره خاکی که منم/آه اگر ششدره دورِ قمر بگشایید»

▪️ششدره وضعیتی در بازی تخته‌نرد است که برای ادامه بازی باید مهره‌یمان را زنده کنیم اما مهره‌های حریف همه شش‌ خانه‌ ممکن برای قرار گرفتن مهره ما را پر کرده‌اند. در چنین وضعیتی است که حتی بخت‌یاری هم کافی نیست و در وضعیتی معلق تنها باید به خالی شدن یکی از خانه‌ها امیدوار بود. این بن‌بست، به‌مانند سدّی که ورای خود را می‌پوشاند، امکان اندیشیدن به «بعد» را مطلقا از ما می‌گیرد. همه چیزی که دیده می‌شود، سدی است که باید از بین برود. اما هنگامی که سد از بین برود، دیگر برای اندیشیدن دیر شده است.

▪️گرفتار شدن در اکنونِ ابدی، چنین وضعیتی را برای ما رقم می‌زند و امکان تخیلِ وضعیتی متفاوت را از ما می‌گیرد. شاید نمودی از این فقدان را بتوانیم در شعارهای این روزهایمان ببینیم. در میان خیل عظیم شعارهای سلبی(البته با گسترش اندکی در معنای این واژه)، مثل شعارهایی با تکرار «نمی‌خواهیم» یا «استعفا» و یا شعارهای وصفی‌ای که معنای ضمنی آن‌ها هم سلبی است، کم‌تر شعاری هست که جنبه‌ای ایجابی داشته باشد؛ مثل شعاری که رفراندوم را درخواست می‌کرد. قبل از هر برداشت دیگری باید بگویم که این‌جا مسئله نه محتوای مستقیم شعارها که دلالت‌گریِ شکل آن‌هاست. از طرف دیگر، وفور شعارهای نفی‌کننده در چنین شرایطی کاملا طبیعی است؛ اما همین طبیعی بودن است که امکانِ تخیلِ امر غایب را از ما می‌گیرد. شعارهای ایجابی، مستلزم چنین تخیلی هستند؛ هرچند در همین مثال هم می‌بینیم که تأیید و درخواستِ امر غایب، به‌طور ضمنی ردّ امر حاضر را در خود دارد.

▪️ادامه یادداشت #محمد_جوانمرد را در سایت روزنامه می‌توانید بخوانید.

@sharifdaiy
🌟 شماره 851 روزنامه شریف (ویژه‌نامه پایان سال ۹۸) منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ علیه این روزها (#سرمقاله/ #سامان_موحدی)
◀️ ترین‌های ۹۸ شریف/ خاطره‌های پررنگ شریف در سالی که گذشت (#گزارش/ ص۲)
◀️ اگر کرونا بگذارد/ از ۹۹ چه انتظاری داریم؟ (#گزارش/ ص۳)
◀️ ۸۸ درس‌های زیادی برای ما داشت/ #گفت‌وگو با رضا امیرخانی به بهانه انتشار کتاب جدیدش، نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ (#محمدصالح_سلطانی/ ص۴و۵)
◀️ رکورد ۱۱۵۰ کاربر همزمان/ #گفت‌وگو با دکتر امینی، رئیس گروه آموزش‌های الکترونیک دانشگاه (#پرونده/ ص۶)
◀️ استادها راه بیایند بد نیست/ #گزارشی از وضعیت آموزش مجازی در چند هفته پایانی سال ۹۸ (#پرونده/ ص۷)
◀️ به تبی بند است/ کمی درباره ویروس کویید۱۹ و همه‌گیری جهانی آن (#علمی/ #سینا_هوشنگی - #عارف_قدمائی/ ص۸و۹)
◀️ کرونا علیه بودجه/ مروری بر بودجه آخرین سال از اولین قرن (#پرونده/ #علی_پرویزی/ ص۱۰و۱۱)
◀️ چه کسی آقای رئیس‌جمهور می‌شود؟/ نگاهی به انتخابات سوم نوامبر آمریکا (#پرونده/ #محمد_ملانوری/ ص۱۲و۱۳)
◀️ بهار آمد گل نوروز نشکفت .../ #یادداشت (#مرتضی_محمودی/ ص۱۴)
◀️ کتاب‌ها را بسوزانیم؟/ #یادداشت (#مهدی_فخرآبادی/ ص۱۴)
◀️ مدیریت حرفی: کابوس جدی ایران/ #یادداشت (#صالح_رستمی/ ص۱۴)
◀️ روزهای بیرون‌زده از تقویم/ #یادداشت (#محمد_جوانمرد/ ص۱۵)
◀️ فرزند خلف ایمان/ #یادداشت (#محمدصالح_سلطانی/ ص۱۵)
◀️ عادت نمی‌کنیم/ #یادداشت (#ابوذر_تمسکی/ ص۱۵)
◀️ بدون تو جای پارک را می‌خواهم چه کار؟/ #مطب_دکتر_انوچ (#محمدصالح_اتصاری/ ص۱۶)
◀️ #استاد_شریف_ما (ص۱۶)


https://t.me/sharifdaily/5565
@sharifdaily
«روزهای بیرون‌زده از تقویم»

#یادداشت
#محمد_جوانمرد

❇️ در زندگی مدرن که همه چیز بر مبنای سرعت به پیش می‌رود، لحظه‌هایی هستند که بیرون از زمانِ پرشتاب می‌ایستند؛ روزهای سکون. این‌ها همان روزهایی هستند که در تقویم هم خود را از باقی روزها متمایز می‌کنند. نمونه نزدیک آن خود جمعه است؛ روزی که در آن «کار» دست‌کم در سطح ذهنی متوقف می‌شود و زمانِ به‌پیش‌رونده زندگی ما در مرزِ این روز، به واحدهایی تقطیع می‌شود.

@sharifdaily
«روزهای بیرون‌زده از تقویم»

#یادداشت
#محمد_جوانمرد

❇️ در زندگی مدرن که همه چیز بر مبنای سرعت به پیش می‌رود، لحظه‌هایی هستند که بیرون از زمانِ پرشتاب می‌ایستند؛ روزهای سکون. این‌ها همان روزهایی هستند که در تقویم هم خود را از باقی روزها متمایز می‌کنند. نمونه نزدیک آن خود جمعه است؛ روزی که در آن «کار» دست‌کم در سطح ذهنی متوقف می‌شود و زمانِ به‌پیش‌رونده زندگی ما در مرزِ این روز، به واحدهایی تقطیع می‌شود.

🔸 چنین روزهایی در واقع بازمانده درک جوامع پیشین از زمان‌اند که البته در جهان امروز نقشی متفاوت برعهده گرفته‌اند. برای نمونه جامعه‌ای روستایی (یعنی مبتنی بر دام‌داری و کشاورزی)‌ را در نظر بگیرید. در چنین جامعه‌ای خودِ زندگی روزمره و نوع کار است که دُوْری بودن را به زمان تحمیل می‌کند؛ گندم را باید پاییز هر سال کاشت، از جایی به بعد در بهار آن را آبیاری کرد و اواسط تابستان هم فصل برداشت است. به این معنا می‌توان گفت که در جوامع پیشین، اینکه کجای سال و ماه قرار داریم، بسیار مهم‌تر از این‌ است که عدد سال (به‌نسبت مبدأی فرضی) چند است. من اگر تقریباً همان زندگی‌ای را داشته باشم که پدر و پدربزرگ‌ام داشته‌اند، به‌طبع، گذارِ سال‌ها برای‌ام چندان دلالت‌مند نخواهد بود.

🔸 حالا این را با زندگی خودمان مقایسه کنید. وقتی به کودکی‌هایمان فکر می‌کنیم و اکنون را در برابرش می‌گذاریم، گویی که در دو دنیای متفاوت زیسته‌ایم. و این انتظار را داریم که بیست سال دیگر هم چنین حسی به اکنون‌مان داشته باشیم. به این معنا، این روزهای سکون که یادآور تکرار و دُوْرند، بازماندگان درک پیشین از زمان‌اند.

🔸 شاید بهتر باشد بحث را ملموس‌تر کنیم. چند سال پیش، شب یلدا را کنار دوست‌هایم در خوابگاه بودم. آخر شب چندخطی یادداشت برای خودم نوشتم: «بعد از اینکه حس آدم به روزهای خاص مثل یلدا و عید از بین می‌رود، اهمیت یک روز بیش از هر چیز به آدم‌هایی است که این روز را در کنارشان بوده‌ایم و الان به یادشان می‌آوریم؛ به آدم‌هایی که الان کنارمان هستند و یلداهای بعد برای‌مان یادآور آن‌ها خواهد بود». در واقع معنای این روزها، از آغاز در همان یادآوری‌ای بوده است که من فکر می‌کردم کشفِ خودم است. زندگی مدرن می‌خواهد ما به پیش برویم و پشت سر را نگاه نکنیم؛ در واقع می‌کوشد توان به پشت سر نگاه کردن را از ما بگیرد و گذشته را، نه مثل یک پیوستار بلکه به‌شکل لحظه‌هایی گسسته به یاد آوریم. چنین روزهایی که ماهیتی اصالتا «یادآور» دارند، در همین معناست که در برابر زمان‌مندی جهان مدرن قرار می‌گیرند.

🔸 مارکز جایی می‌گوید «زندگی آنچه زیسته‌ایم نیست بلکه همان چیزی است که در خاطرمان مانده و آن‌گونه است که به یادش می‌آوریم تا روایت‌اش کنیم». دیروز همواره معنای خود را از روایتی می‌یابد که امروز از آن در ذهن داریم. اما اگر لحظه‌های سکونی در کار نباشد، اگر لحظه‌های یادآوری و تکرار از بین بروند، دیگر روایتی هم باقی نمی‌ماند. پیوستار نبودن گذشته، چه در سطح جمعی و چه فردی به این معناست که ما از روایت‌بخشی‌ای به گذشته که با لحظه اکنون‌مان در پیوند باشد ناتوان‌ایم. اما شاید این نگاه به روزهای «یادآور»، بیش از حد خوش‌بینانه باشد، زیرا جهان مدرن برای پر کردن آن روزها، برای از میان بردن سکونِ ممکن آن‌ها هم فکرهای نابی کرده است؛ شاید دنیای واقعی روزهایی ساکن شود اما جهان مجازی هیچ‌وقت نمی‌ایستد.

t.me/sharifdaily/5620

@sharifdaily
«نظریه‌ای برای ادبیات»

❇️ #کانون_شعر_و_ادب برای علاقه‌مندان و خوره‌های ادبیات دوره نظریه ادبی را از امروز شروع می‌کند. ارائه‌دهنده دوره هم #محمد_جوانمرد، دانشجوی ارشد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبایی‌ست.

🔸 جوانمرد خودش در توضیح نظریه ادبی این‌طور می‌گوید:

نظریه ادبی محل تقاطع شاخه‌های مختلف علوم انسانی‌ست که می‌کوشد تا با گرد هم آوردنِ نظرگاه‌های تخصصی‌شده‌ای مثل فلسفه، جامعه‌شناسی، روان‌کاوی، زبان‌شناسی و البته «ادبیات»، راه را برای نگرش‌های چندوجهی به پدیده‌ها باز کند؛ می‌کوشد تا تصاویرِ تکه‌تکه‌شده را ـ هرچند به قیمت از دست رفتن جزئیاتِ آن‌هاـ کنار هم بگذارد. به همین خاطر هم، نظریه ادبی هرچند از ادبیات شروع می‌کند، اما به آن محدود نمی‌ماند. زیرا این خودِ پدیده‌ی ادبی‌ست که مثل هر پدیده‌ی دیگر (و در عین حال شاید بیش‌ از هر پدیده‌ی دیگر) در برابر تقلیلِ خود به یکی از نظرگاه‌های تخصصی‌شده مقاومت می‌کند.

🔸 این دوره قرار است از همین هفته دوشنبه‌ها از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰ به صورت مجازی برگزار شود.

@sharifdaily
«از ادبیات و چیزهای دیگر»

❇️ #محمد_جوانمرد سال ۹۰ با مهندسی #نفت پایش به شریف باز شد ولی بعدش در همان دانشکده رفت سراغ #مهندسی_شیمی. لیسانسش که تمام شد، تصمیم گرفت آن‌ور آب درس بخواند و در رشته computational science and engineering دانشگاه مک‌مستر کانادا پذیرش گرفت ولی وسطش پشیمان شد، برگشت ایران و کنکور ادبیات داد و با رتبه ۱ کنکور ارشد، #ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی را انتخاب کرد.

🔸 امشب ساعت ۲۱ محمد جوانمرد مهمان صفحه اینستاگرام روزنامه است تا کمی درباره انتخاب‌هایی که کرده و مسیرهایی که رفته، برایمان حرف بزند. جوانمرد در نشریات دانشجویی شریف هم زیاد نوشته و می‌نویسد، دبیر سرویس #هنر_و_ادبیات روزنامه بوده، با #داد همکاری دارد و مدرس دوره نظریه ادبی کانون #شعر_و_ادب هم هست.

🔸 ساعت نه شب سری به اینستاگرام روزنامه بزنید.

instagram.com/sharifdaily

@sharifdaily
«از ادبیات و چیزهای دیگر»

❇️ #محمد_جوانمرد سال ۹۰ با مهندسی #نفت پایش به شریف باز شد ولی بعدش در همان دانشکده رفت سراغ #مهندسی_شیمی. لیسانسش که تمام شد، تصمیم گرفت آن‌ور آب درس بخواند و در رشته computational science and engineering دانشگاه مک‌مستر کانادا پذیرش گرفت ولی وسطش پشیمان شد، برگشت ایران و کنکور ادبیات داد و با رتبه ۱ کنکور ارشد، #ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی را انتخاب کرد.

🔸 امشب ساعت ۲۱ محمد جوانمرد مهمان صفحه اینستاگرام روزنامه است تا کمی درباره انتخاب‌هایی که کرده و مسیرهایی که رفته، برایمان حرف بزند. جوانمرد در نشریات دانشجویی شریف هم زیاد نوشته و می‌نویسد، دبیر سرویس #هنر_و_ادبیات روزنامه بوده، با #داد همکاری دارد و مدرس دوره نظریه ادبی کانون #شعر_و_ادب هم هست.

🔸 ساعت نه شب سری به اینستاگرام روزنامه بزنید.

instagram.com/sharifdaily

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۶۹ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ کنش دانشجویی؛ یک تکانه اوتوپیایی (#سرمقاله/ #محمد_جوانمرد)
◀️ عیار دانشگاه/ شش رئیس دانشگاه از مأموریت و کارکرد دیروز و امروز و فردای دانشگاه گفتند (#پرونده/ ص۶و۷)
◀️ یک قدم از بیرون، ده قدم از درون/ میزگرد گفت‌وگوی رؤسای دانشگاه درباره مأموریت امروز شریف #پرونده (#امین‌_بهجتی/ ص۸)
◀️ دوری و سکوت/ ۱۶ آذر در سالی که دانشگاه نیست (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#مریم_قیدی/ ص۲)
◀️ جوانان توییتری بهارستان/ «به کجا می‌روی آخر؟!» ۱۶ آذر با طعم مجلس انقلابی #گزارش (#امیرعباس_جعفری/ ص۳)
◀️ در ستایش اقتدار #ذره‌بین (#محمدصالح_سلطانی/ ص۳)
◀️ آنچه خود داشت/ مروری بر دومین دوره «مدرسه ادبیات، انسان، شهر» (#گزارش/ ص۴)
◀️ مدیریت مداری #آن‌سوی_آجرهای_قرمز (#محمدتقی_ضرغام_افشار/ ص۴)
◀️ وقت ندارم/ وقتی فرصت سر خاراندن نداریم، چه کنیم؟ #ترجمه (#محمدامین_رامی/ ص۵)
◀️ از ابن‌سینا تا جکوز/ ادبیات دانشجویی روزبه‌ر‌وز متفاوت‌تر می‌شود #هنر‌_و_ادبیات (#سعید_رحیمی/ ص۹)
◀️ می‌خوانم پس هستم/ گزارشی از جسات خوانش و نقد داستان #شریفانه (#عرفان_خلج/ ص۹)
◀️ تیشه بر ریشه #صریر (#سارا_ایرانبخش/ ص۹)
◀️ هرکه ریسکش بیش، سودش بیشتر/ آیا واقعا بورس بازار بهتری برای سرمایه‌گذاریست؟ #اقتصاد_و_کسب‌وکار (#محمدرضا_حسن‌پور/ ص۱۰)
◀️ سخت هم می‌شود (#از_صفر_تا_ثروت/ ص۱۰)
◀️ اورست پلاستیکی/ کشف آلودگی میکروپلاستیکی در نزدیکی قله اورست #علمی (#فاطمه_خسروی/ ص۱۱)
◀️ چقدر به واکسن نیاز داریم؟ #دانستنی‌ها (#یزدان_بابازاده/ ص۱۱)
◀️ سنگ‌فرش هر چمن از طلاست #هر‌دم‌بیلی (#امیرحسین_پویا/ ص۱۲)
◀️ مهدیار، اون کتاب تست رو بیار #وصله‌پینه (#علیرضا_اسماعیلی/ ص۱۲)

t.me/sharifdaily/7190

@sharifdaily
«کنش دانشجویی؛ یک تکانه اوتوپیایی»

#سرمقاله
#محمد_جوانمرد

❇️ وضعیت تاریخی ویژه «ما» از این جهت شبیه به «بن‌بست» است که آگاهی لازم برای درگذشتن از شرایط کنونی نیازمندِ کنش جمعی‌ای است که همین وضعیت تاریخی آن را ناممکن کرده است. اما در این میان، نقاطی هم هستند که دست‌کم امکان‌هایی برای رهایی در خود حفظ می‌کنند؛ نقاطی که شاید ناتوان از حمل «پرچم» باشند، اما دست‌کم معنای آن را حفظ می‌کنند. در وضعیت امروز ایران، کنش جمعی دانشجویی از چند وجه نماینده چنین «نقطه‌»ای است: با مقاومت‌های صنفی سال‌های اخیر خود در برابر تلاش‌ها برای کالایی‌سازی آموزش، با فعالیت متشکل در برابر قدرت فرادست سیاسی و با تلاش برای مفصل‌بندی مطالبات خود با گروه‌های تحت سلطه بیرون از دانشگاه. آنچه این‌جا اهمیت زیربنایی دارد، شکلِ انجام این فعالیت‌ها به‌مثابه یک عامل جمعی است. نه محتوای کنش دانشجویی بلکه «فرم» آن است که این امکان رهایی‌بخش را در خود حفظ می‌کند.

@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 869 (22 Azar 1399).pdf
«کنش دانشجویی؛ یک تکانه اوتوپیایی»

#سرمقاله
#محمد_جوانمرد

❇️ در وضعیت تاریخی‌ای که با استعاره «بن‌بست» توصیف می‌شود، تفکر انتقادی سیطره بسیار بیش‌تری به‌نسبت تفکر اوتوپیایی دارد. چندان جای تعجب هم نیست. روشن‌فکر یا فعال اجتماعی که به دنبال تغییر نظم موجود است، در مواجهه با «بن‌بست»، پیش از هر چیز می‌کوشد محدودیت‌های خود را بازشناسد و اضلاع این «بن‌بست» را واکاود. اما تفکر انتقادی اگر با ردیابی‌ امکان‌هایی رهایی‌بخش همراه نباشد، این خطر را دارد که به دامِ ازلی-ابدی‌پنداری وضعیت «بن‌بست» بیفتد؛ یا به بیان دیگر، «بن‌بست» را نه به‌مثابه موجودیتی تاریخی، بلکه به‌عنوان پدیده‌ای طبیعی و جاودانی بازتولید کند. و چه چیزی بهتر از این برای گروه‌های فرادست و سودبرندگانِ از نظم موجود، که فرودستان پیشاپیش واقعیت اجتماعیِ رویاروی خود را تغییرناپذیر تلقی کنند و بدون مبارزه، شکست خورده باشند؟ به همین خاطر، در این نوشته می‌خواهم به کنشِ دانشجویی، نه از زاویه‌‌ای انتقادی- که البته خود مکمل تفکر اوتوپیایی است- بلکه از زاویه امکان‌های رهایی‌بخشِ نهفته در آن بپردازم؛ از زاویه آگاهی‌ای که نفس کنش به‌مثابه یک جمع با خود به همراه می‌آورد.

🔸 آگاهی‌ای که می‌تواند به تغییرات بنیادین اجتماعی بینجامد، تنها از راه عمل جمعی به دست می‌آید. واقعیت اجتماعیِ رویاروی ما، شباهتی به وضعیت «رابینسون کروزوئه» ندارد؛ ما نه جداافتاده در جزیره خود بلکه در میان شبکه پیچیده مناسبات اجتماعی زندگی می‌کنیم. نیازهای ما در فرایندهای اجتماعی سامان می‌یابند و پاسخ داده می‌شوند (یا نمی‌شوند!). البته این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که فرد ممکن است در زندگی «خصوصی» خود عاملیتی محدود داشته باشد. این عاملیت - با کمک گرفتن از تمثیلِ آلن بدیو، فیلسوف فرانسوی- به این معنا محدود است که ما می‌توانیم حداکثر فیلمی را که در سینما می‌بینیم تعیین کنیم، اما واقعیتْ خودِ «سینما» است که خارج از دسترس ما باقی می‌ماند. تغییر بنیادین مناسباتی که زندگی روزمره ما را متعیّن می‌کنند، با صرف تلاش برای بهبود وضعیت «جزیره» خود، ممکن نیست؛ به‌عکس، پیش از هر چیز ضروری است خودِ تصور «جزیره»‌ از میان برخیزد. کنش جمعی در نفس خود، چنین امکانی را مهیا می‌کند تا فرد درون گروه، درون یک «بدن» جمعی ادغام شود و به این طریق، ظرفیت تحقق عاملیتی جمعی را در خود حفظ کند؛ ظرفیت جذب شدن در یک «ما»، ظرفیت درگذشتن از دیوارهای موهومیِ «جزیره» را، حتی اگر این عاملیت جمعی قادر به تغییرات اساسی نباشد.

🔸 وضعیت تاریخی ویژه «ما» از این جهت شبیه به «بن‌بست» است که آگاهی لازم برای درگذشتن از شرایط کنونی نیازمندِ کنش جمعی‌ای است که همین وضعیت تاریخی آن را ناممکن کرده است. اما در این میان، نقاطی هم هستند که دست‌کم امکان‌هایی برای رهایی در خود حفظ می‌کنند؛ نقاطی که شاید ناتوان از حمل «پرچم» باشند، اما دست‌کم معنای آن را حفظ می‌کنند. در وضعیت امروز ایران، کنش جمعی دانشجویی از چند وجه نماینده چنین «نقطه‌»ای است: با مقاومت‌های صنفی سال‌های اخیر خود در برابر تلاش‌ها برای کالایی‌سازی آموزش، با فعالیت متشکل در برابر قدرت فرادست سیاسی و با تلاش برای مفصل‌بندی مطالبات خود با گروه‌های تحت سلطه بیرون از دانشگاه. بی‌شک محتوای این فعالیت‌ها، می‌تواند محل انتقادهای بسیاری باشد. اما آنچه این‌جا اهمیت زیربنایی دارد، نه فلان کسی که برای سخنرانی دعوت می‌شود، نه محتوای متن‌هایی که در نشریه‌ای دانشجویی چاپ می‌شوند و نه متن شعارهایی که در یک اعتراض صفی سرداده می‌شود، بلکه شکلِ انجام این فعالیت‌ها به‌مثابه یک عامل جمعی است. نه محتوای کنش دانشجویی بلکه «فرم» آن است که این امکان رهایی‌بخش را در خود حفظ می‌کند.

t.me/sharifdaily/7196

@sharifdaily
🌟 شماره ۸۷۱ روزنامه شریف (ویژه‌نامه عشق) منتشر شد.
در این شماره می‌خوانید:

◀️ تقدیم به مادرانی که آن «گاه» را درک نکرده‌اند/ #یادداشت (#فاطمه_یزدی‌زاده/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ مدرسه زندگی در دانشگاه/ #گفت‌وگو با دکتر عوامی، مشاور معاون فرهنگی اجتماعی در امور دختران (ص۳)
◀️ مادر بودن ارزشش را دارد؟/ #نامه_وارده (#فاطمه_نوری/ ص۳)
◀️ هفت عامل مردمان عاشق/ نگاهی به ارائه پیتر سالووی درباره عشق (#محمد_شرافتی/ ص۴و۵)
◀️ عشق را اشتباه نگیریم/ #گفت‌وگو با حجت‌الاسلام حاج‌سیدجوادی (ص۶)
◀️ فرهنگ و هنجارها و ارزش‌ها عوض شده/ #گفت‌وگو با علی عباسی، کارشناس ارشد روان‌شناسی عمومی (ص۷)
◀️ زیستن در عرصه دو/ عشق: در کشاکش میان یگانگی و بیگانگی #یادداشت (#محمد_جوانمرد/ ص۸)
◀️ نگاه نخ‌نما/ فلوچارت شروع یک رابطه (ص۹)
◀️ در عنفوان جوانی، چنان که افتد و دانی/ بچه‌های شریف از تجربه‌های عشقی‌شان می‌گویند (#نظرسنجی/ ص۱۰و۱۱)
◀️ که تو در وصف نگنجی/ عشق را می‌شود تعریف کرد یا حتما باید چشید؟ (ص۱۲)
◀️ اتفاق است و می‌افتد/ #روایت (ص۱۲)
◀️ قرمه‌سبزی نقطه عطف بود/ #روایت (ص۱۲)
◀️ هفت‌خوان رستم و تهمینه/ اپلای دونفره، مأموریت غیرممکن؟ #یادداشت (#سپهر_حجازی/ ص۱۳)
◀️ همه‌چیز با هم خوب نمی‌شود/ #یادداشت (ص۱۳)
◀️ یک ربع در ۲۴ ساعت/ #روایت (ص۱۳)
◀️ خودم را در همین رابطه شناختم/ #روایت (ص۱۴)
◀️ همه‌اش آن نیست/ #یادداشت (ص۱۴)
◀️ و فقط خدا خبر دارد/ #روایت (ص۱۴)
◀️ حیف آن ۲۰ واحد اضافه/ #روایت (ص۱۵)
◀️ کرونا نبود، الآن باید بهش می‌گفتم/ #روایت (ص۱۵)
◀️ حواس‌تان به هم باشد، باقی‌اش مهم نیست/ #روایت (ص۱۵)
◀️ من خود آن چهاردهم/ #به_دیار_حبیب (#محمدحسین_هوائی/ ص۱۶)
◀️ که امشب شب عشقه/ راهنمای گام‌به‌گام برگزاری شب ولنتاین #وصله‌پینه (#علیرضا_اسماعیلی/ ص۱۶)

t.me/sharifdaily/7497

@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 871 (2 Esfand 1399).pdf
«زیستن در عرصه دو»

❇️ این چه تجربه‌ای است که «عشق» می‌نامیم‌اش؟ پیش از هر قدمی در مسیرِ تلاش برای یافتن پاسخ، باید بپذیریم که این واژه- حتی بدون در نظر گرفتن سیر تاریخی آن- در همین دنیای امروز هم، متناسب با گروه‌های اجتماعی و بافت‌های فرهنگی متفاوت، دلالت‌های مختلفی دارد که تنها یکی از آن‌ها موضوع این بحث است؛ خوانشی از این مفهوم که با جملاتی این چنین توصیف می‌شود: «حس می‌کنم بدون او نمی‌توانم زندگی کنم»، «منِ با او، دیگر همان آدم سابق نیست»، «بعد از دیدن‌اش انگار دنیایم عوض شده بود»؛ خوانشی که با میل به «یگانگی با معشوق» گره خورده است.

🔸 می‌توان عشق را در بیانی ساده، به‌مثابه تجربه‌ای فهمید که ما را دگرگون می‌کند؛ تجربه‌ای که میان امروز و دیروز ما شکاف می‌اندازد. هرچند این بیان از جنبه‌ای می‌تواند همه تجربه‌های ما را شامل شود اما دگرگونی‌ای که تجربه خرید ماست از مغازه سر کوچه در من ایجاد می‌کند (به‌شرط آن‌که هنگام خرید، شاهد مرگ آدم بغل‌دستی‌ام نباشم یا در مسیر ماشینی به من نزند!) بسیار کم‌تر است از تجربه‌‌های مهاجرت، شروع یک دوستی نزدیک و مادر/ پدر شدن. این‌ها تجربه‌هایی هستند که در شبکه تجربه‌های شکل‌دهنده به «من»‌های ما، بیرون از دیگران می‌ایستند؛ تجربه‌هایی به بیان آلن بدیوی فرانسوی تکین (نقاطی که همیشه دردسرسازند!). عشق یکی از این تجربه‌های تکین است که آنچه را که دیروز برای ما تجربه‌پذیر نبود، در دسترس قرار می‌دهد، حدود امکاناتِ هستی ما را می‌گسترد و شیوه‌ای تازه از درک جهان به ما می‌بخشد: «گفتی دوستت می‌دارم/ و قاعده دیگر شد».

🔸 ادامه #یادداشت #محمد_جوانمرد را در سایت روزنامه بخوانید.

@sharifdaily
«اولین کتاب شعر یک سابقا مهندس»

❇️ «صدا می‌آید امشب» نخستین مجموعه شعر #محمد_جوانمرد است که به تازگی انتشارات خرد سرخ آن را به چاپ رسانده است.

❇️ جوانمرد ورودی ۹۰ مهندسی #نفت شریف بود، ولی بعدش در همان دانشکده رفت سراغ #مهندسی_شیمی. لیسانسش که تمام شد، تصمیم گرفت آن‌ور آب درس بخواند و در رشته computational science and engineering دانشگاه مک‌مستر کانادا پذیرش گرفت ولی وسطش پشیمان شد، برگشت ایران و کنکور ادبیات داد و با رتبه ۱ کنکور، دانشگاه علامه طباطبایی را برای تحصیلات تکمیلی انتخاب کرد.

🔸 جوانمرد در نشریات دانشجویی شریف هم زیاد نوشته، دبیر سرویس هنر و ادبیات روزنامه بوده، با داد همکاری داشته و در دوره نظریه ادبی کانون شعر و ادب هم تدریس کرده است.

▫️لینک خرید کتاب

@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
«اولین کتاب شعر یک سابقا مهندس» ❇️ «صدا می‌آید امشب» نخستین مجموعه شعر #محمد_جوانمرد است که به تازگی انتشارات خرد سرخ آن را به چاپ رسانده است. ❇️ جوانمرد ورودی ۹۰ مهندسی #نفت شریف بود، ولی بعدش در همان دانشکده رفت سراغ #مهندسی_شیمی. لیسانسش که تمام شد، تصمیم…
«خیلی از ماها اشتباهی هستیم»

❇️ نزدیک عید بود و من به شدت درگیر میان‌ترم و پروژه و کد زدن بودم. هم­چنین قرار بود که متنی را برای شماره نوروز روزنامه دانشگاه آماده کنم. من همیشه قلم روانی برای نوشتن داشتم، اما آن شب وقتی بعد از ساعت‌ها سر و کله زدن با کد تصمیم به نوشتن متن روزنامه گرفتم، انگار ذهنم مثل کاغذ رو‌به‌رویم تهی بود. آن شب ۵ ساعت برای نوشتن متن وقت گذاشتم، ولی در نهایت هرچه تلاش کردم، نتوانستم متنی بنویسم و آنجا بود که فهمیدم فضای ذهنی مهندسی و فضای ذهنی ادبیات صرفا تفاوت ندارند، بلکه گاها متضادند. تا آن شب ذهنم به هیچ عنوان گزینه برگشت به ایران را نمی‌پذیرفت، چون من ۲۰ و خرده­‌ای سال از زندگی‌ام را صرف مسیری کرده بودم که مسیر موفقیت دانسته می‌­شد و هزینه‌های کمی در این مسیر نداده بودم، اما آن شب وقتی برای اولین بار گزینه برگشت به ایران به ذهنم خطور کرد، با خودم گفتم: «واقعا چه چیزی من را به این مسیر و این­جا بند می‌زند؟» البته که معضل سربازی یک بند واقعی‌ست، اما شاید مشکل اصلی این بود که تا آن موقع گزینه رها کردن و برگشتن اصلا برایم مطرح نبود و زمانی که این گزینه وارد ذهنم شد، شاید در کمتر از ۵ ثانیه تصمیمم برای بازگشت را گرفتم.

🔸 تابستان پارسال #صالح_رستمی گفت‌وگویی اینستاگرامی با #محمد_جوانمرد داشت و درباره انتخاب‌هایی که کرده و مسیرهایی که رفته از او پرسید. این گفت‌وگو را در صفحه اینستاگرام روزنامه و در لینک‌های زیر می‌توانید ببینید.

▫️قسمت اول
▫️قسمت دوم

🔸 #زینب_پرویزی هم خلاصه‌ای از این گفت‌‌وگو را تنظیم کرده که به بهانه انتشار نخستین کتاب شعر جوانمرد تصمیم به انتشارش گرفتیم. خلاصه گفت‌وگو با جوانمرد را در سایت روزنامه می‌توانید بخوانید.

@sharifdaily
🌟 در ویژه‌نامه بازگشایی پساکرونایی می‌خوانید:

◀️ گاهی برای زندگی (#سرمقاله/ #مهدی_علیزاده)

◀️ مجاز از ورود:
ما مجازی‌ها/ یک گپ‌وگفت خودمانی با ورودی‌های ۹۹، یک ترم بعد از ورود به شریف (#یاسمین_حکیمی‌نژاد، #مهدی_علیزاده)
ما دوصفری‌ها/ یک گپ‌وگفت خودمانی با ورودی‌های ۱۴۰۰، یک ترم بعد از ورود به شریف (#یاسمین_حکیمی‌نژاد)

◀️ زیست در شریف:
گم نشی سوژه بشی/ دانشگاه را بهتر بشناسیم (#محمدحسین_هوائی)
ضروریات یک زندگی دانشجویی/ معرفی معاونت دانشجویی دانشگاه
به وقت ورزش/ چگونه در دانشگاه ورزش کنیم؟ (#احسان_ابراهیمی_نیا)
قدم‌های کوچک، هدف‌های بزرگ/ مروری بر زیست‌بوم کارآفرینی در شریف

◀️ زندگی در تهران:
به تعداد دانشجوها راه هست برای رسیدن به شریف (#محمدحسین_هوائی)
چی از کجا بخریم؟/ معرفی برخی مراکز خرید در تهران (#شایان_مرشدی)
تفریح نکنی می‌میری!/ پیشنهادهای تفریحی در پایتخت (#شایان_مرشدی)


◀️ زندگی خوابگاهی:
سال‌های دور از خانه/ توصیه‌هایی برای زندگی در خوابگاه
خوابگاه فقط برای خواب نیست/ با اوقات فراغت‌مان در خوابگاه چه کنیم؟
دو قدم مانده به گل/ معرفی اجمالی محله طرشت (#شایان_مرشدی)

◀️ چند پیراهن پاره‌تر:
دایره شایستگی‌تان را پیدا کنید/ عادل فردوسی‌پور در جشن شریف‌سلام ۱۴۰۰
در ستایش سرگردانی/ مجتبی شکوری در جشن شریف‌سلام ۱۴۰۰
کار، تحصیل، پول و دیگران/ کار دانشجویی، چرا و چگونه؟ (#محمد_جوانمرد)

◀️ بالای برنامه:
چراغ خود برافروز (#محمد_ملانوری)
فرهنگ هفت‌رنگ/ آشنایی با کانون‌های فرهنگی، انجمن‌های علمی، شورای صنفی و نشریات
سرهایی با بوی قرمه‌سبزی/ مروری کوتاه بر تشکل‌ها در شریف

t.me/sharifdaily/9793

@sharifdaily