«به دنبال آشفتگیها بروید»
❇️ وقتی کارشناسی فیزیک را تمام کردم – حدود هزارسال پیش (به طنز) – دنیای فیزیک در نظرم چون اقیانوس وسیع و کاوشنشدهای میرسید که وادارم میکرد قبل از آغاز هرگونه کار تحقیقاتی به خوبی آن را ترسیم و بررسی کنم. چگونه میتوانستم بدون دانستن همه کارهایی که قبلا انجام شده، کاری انجام دهم؟ خوشبختانه، در سال اول تحصیلات تکمیلی، این شانس را داشتم که در دست فیزیکدانان خبرهای بیفتم که در برابر وسواس من اصرار داشتند که باید کار را شروع کنم و در ادامه هر چه که لازم هست فرا گیرم. مسئله توانستن یا نتوانستن بود (شنا کردن یا غرق شدن در همان اقیانوس استعاری). در کمال تعجب، متوجه شدم که این راه نتیجه میدهد و موفق شدم که خیلی سریع دکترای فیزیک بگیرم. اگرچه هنگام دریافت آن تقریبا چیزی درباره فیزیک نمیدانستم، اما درس بزرگی فرا گرفتم: اینکه هیچکس همهچیز را نمیداند و شما هم مجبور نیستید همهچیز را بدانید.
🔸 درس دیگری که باید آموخته شود، با استفاده از همان استعاره اقیانوسشناسی من، این است که در حالی که شنا میکنید و غرق نمیشوید، باید آبهای صعبالعبور را مقصد قرار دهید. زمانی که در اواخر دهه ١٩۶٠ در MIT تدریس میکردم، یکی از دانشجویان به من گفت که میخواهد به جای کار روی حوزهای که من در آن کار میکردم، یعنی فیزیک ذرات بنیادی، به نسبیت عام بپردازد، زیرا اصول نسبیت عام کاملا شناخته شده بود، در حالی که فیزیک ذرات بنیادی به نظر او بسیار آشفته میآمد. برای من جالب بود که او دقیقا دلیل بینقصی برای عکس انتخابی که قصد انجام آن را داشت ارائه کرده بود. فیزیک ذرات حوزهای بود که هنوز امکان کارهای خلاقانهی فراوانی داشت. در دهه ١٩۶٠ واقعا آشفته و بهمریخته بود، اما از آن زمان تاکنون تلاش بسیاری از فیزیکدانان نظری و تجربی توانسته آن را مرتب کند و همهچیز (خب، تقریبا همهچیز) را در یک نظریه زیبا که به مدل استاندارد معروف است، کنار هم بگذارد. توصیه من این است که به دنبال آشفتگیها بروید. آنجا جایی است که جذابیتها وجود دارد.
🔸 توصیه سوم من احتمالا سختترین توصیه است. این که خود را برای تلف کردن وقت ببخشید. از دانشجویان خواسته میشود تنها مسائلی را حل کنند که استادانشان میدانند حلپذیر است (مگر اینکه استادی به شکلی غیرمعمول بیرحم باشد). علاوه بر این، اهمیتی ندارد که این مسائل از نظر علمی مهم باشند یا نه، برای گذراندن واحد درسی باید آنها را حل کرد. اما در دنیای واقعی، دانستن اینکه کدام مسئلهها مهم هستند، بسیار دشوار است و هرگز نخواهید دانست که آیا زمانی در تاریخ حل خواهند شد یا نه. در آغاز قرن بیستم، تعدادی از فیزیکدانان برجسته، از جمله لورنتس و آبراهام، در تلاش بودند تا نظریهای برای الکترون بسازند. این سعی تا حدودی به این منظور بود که بفهمند چرا تمامی تلاشها برای شناسایی اثرات حرکت زمین درون اتر ناکام مانده است. اکنون میدانیم که آنها در حال کار بر روی یک مسئله اشتباه بودند. در آن زمان، هیچکس نمیتوانست نظریه موفقیتآمیزی برای الکترون ارائه کند، زیرا مکانیک کوانتوم هنوز کشف نشده بود. نبوغ آلبرت اینشتین در سال ١٩٠۵ منجر به فهم این شد که مسئله صحیحی که باید بررسی شود، تأثیر حرکت در اندازهگیری مکان و زمان است. همین امر او را به سمت نظریه نسبیت خاص سوق داد. از آنجایی که هرگز مطمئن نخواهید شد که کدام مسئله برای کارکردن صحیح است، بیشتر زمانی که در آزمایشگاه یا پشت میز کار خود میگذرانید به هدر میرود. اگر میخواهید خلاق باشید، باید عادت کنید که بیشتر اوقات خلاق نباشید و در اقیانوس علم غوطهور شوید.
🔸 در پایان، درباره تاریخ علم، یا حداقل تاریخ رشته علمی خود، چیزی بیاموزید. پیشپاافتادهترین دلیل برای این کار، کاربرد آن برای خود شماست. به عنوان مثال، هر از گاهی دانشمندان با معتبر انگاشتن یکی از مدلهای بیش از حد سادهانگارانه از علم که توسط فلاسفهای چون فرنسیس بیکن، کارل پوپر و توماس کن مطرح شده، از راه به در میشوند. بهترین پادزهر در برابر فلسفه علم، کسب اطلاع از تاریخ علم است. از همه مهمتر، تاریخ علم میتواند کار شما را برایتان ارزشمندتر جلوه دهد. به عنوان یک دانشمند، احتمالا پولدار نخواهید شد. دوستان و اقوامتان احتمالا نمیفهمند که در حال انجام چه کاری هستید و اگر در زمینهای مانند فیزیک ذرات بنیادی کار میکنید، حتی نمیتوانید رضایتی آنی از نتایج کارتان داشته باشید. اما میتوانید با درک اینکه کارتان بخشی از تاریخ علم است، رضایت زیادی کسب کنید.
🔸 #ترجمه #طاهره_پرتو از سخنرانی استیون واینبرگ در یکی از جلسات علمی دانشگاه مکگیل در ژوئن ٢٠٠٣ را در وبسایت #ژرفا میتوانید بخوانید.
©@Zharfa90
@sharifdaily
❇️ وقتی کارشناسی فیزیک را تمام کردم – حدود هزارسال پیش (به طنز) – دنیای فیزیک در نظرم چون اقیانوس وسیع و کاوشنشدهای میرسید که وادارم میکرد قبل از آغاز هرگونه کار تحقیقاتی به خوبی آن را ترسیم و بررسی کنم. چگونه میتوانستم بدون دانستن همه کارهایی که قبلا انجام شده، کاری انجام دهم؟ خوشبختانه، در سال اول تحصیلات تکمیلی، این شانس را داشتم که در دست فیزیکدانان خبرهای بیفتم که در برابر وسواس من اصرار داشتند که باید کار را شروع کنم و در ادامه هر چه که لازم هست فرا گیرم. مسئله توانستن یا نتوانستن بود (شنا کردن یا غرق شدن در همان اقیانوس استعاری). در کمال تعجب، متوجه شدم که این راه نتیجه میدهد و موفق شدم که خیلی سریع دکترای فیزیک بگیرم. اگرچه هنگام دریافت آن تقریبا چیزی درباره فیزیک نمیدانستم، اما درس بزرگی فرا گرفتم: اینکه هیچکس همهچیز را نمیداند و شما هم مجبور نیستید همهچیز را بدانید.
🔸 درس دیگری که باید آموخته شود، با استفاده از همان استعاره اقیانوسشناسی من، این است که در حالی که شنا میکنید و غرق نمیشوید، باید آبهای صعبالعبور را مقصد قرار دهید. زمانی که در اواخر دهه ١٩۶٠ در MIT تدریس میکردم، یکی از دانشجویان به من گفت که میخواهد به جای کار روی حوزهای که من در آن کار میکردم، یعنی فیزیک ذرات بنیادی، به نسبیت عام بپردازد، زیرا اصول نسبیت عام کاملا شناخته شده بود، در حالی که فیزیک ذرات بنیادی به نظر او بسیار آشفته میآمد. برای من جالب بود که او دقیقا دلیل بینقصی برای عکس انتخابی که قصد انجام آن را داشت ارائه کرده بود. فیزیک ذرات حوزهای بود که هنوز امکان کارهای خلاقانهی فراوانی داشت. در دهه ١٩۶٠ واقعا آشفته و بهمریخته بود، اما از آن زمان تاکنون تلاش بسیاری از فیزیکدانان نظری و تجربی توانسته آن را مرتب کند و همهچیز (خب، تقریبا همهچیز) را در یک نظریه زیبا که به مدل استاندارد معروف است، کنار هم بگذارد. توصیه من این است که به دنبال آشفتگیها بروید. آنجا جایی است که جذابیتها وجود دارد.
🔸 توصیه سوم من احتمالا سختترین توصیه است. این که خود را برای تلف کردن وقت ببخشید. از دانشجویان خواسته میشود تنها مسائلی را حل کنند که استادانشان میدانند حلپذیر است (مگر اینکه استادی به شکلی غیرمعمول بیرحم باشد). علاوه بر این، اهمیتی ندارد که این مسائل از نظر علمی مهم باشند یا نه، برای گذراندن واحد درسی باید آنها را حل کرد. اما در دنیای واقعی، دانستن اینکه کدام مسئلهها مهم هستند، بسیار دشوار است و هرگز نخواهید دانست که آیا زمانی در تاریخ حل خواهند شد یا نه. در آغاز قرن بیستم، تعدادی از فیزیکدانان برجسته، از جمله لورنتس و آبراهام، در تلاش بودند تا نظریهای برای الکترون بسازند. این سعی تا حدودی به این منظور بود که بفهمند چرا تمامی تلاشها برای شناسایی اثرات حرکت زمین درون اتر ناکام مانده است. اکنون میدانیم که آنها در حال کار بر روی یک مسئله اشتباه بودند. در آن زمان، هیچکس نمیتوانست نظریه موفقیتآمیزی برای الکترون ارائه کند، زیرا مکانیک کوانتوم هنوز کشف نشده بود. نبوغ آلبرت اینشتین در سال ١٩٠۵ منجر به فهم این شد که مسئله صحیحی که باید بررسی شود، تأثیر حرکت در اندازهگیری مکان و زمان است. همین امر او را به سمت نظریه نسبیت خاص سوق داد. از آنجایی که هرگز مطمئن نخواهید شد که کدام مسئله برای کارکردن صحیح است، بیشتر زمانی که در آزمایشگاه یا پشت میز کار خود میگذرانید به هدر میرود. اگر میخواهید خلاق باشید، باید عادت کنید که بیشتر اوقات خلاق نباشید و در اقیانوس علم غوطهور شوید.
🔸 در پایان، درباره تاریخ علم، یا حداقل تاریخ رشته علمی خود، چیزی بیاموزید. پیشپاافتادهترین دلیل برای این کار، کاربرد آن برای خود شماست. به عنوان مثال، هر از گاهی دانشمندان با معتبر انگاشتن یکی از مدلهای بیش از حد سادهانگارانه از علم که توسط فلاسفهای چون فرنسیس بیکن، کارل پوپر و توماس کن مطرح شده، از راه به در میشوند. بهترین پادزهر در برابر فلسفه علم، کسب اطلاع از تاریخ علم است. از همه مهمتر، تاریخ علم میتواند کار شما را برایتان ارزشمندتر جلوه دهد. به عنوان یک دانشمند، احتمالا پولدار نخواهید شد. دوستان و اقوامتان احتمالا نمیفهمند که در حال انجام چه کاری هستید و اگر در زمینهای مانند فیزیک ذرات بنیادی کار میکنید، حتی نمیتوانید رضایتی آنی از نتایج کارتان داشته باشید. اما میتوانید با درک اینکه کارتان بخشی از تاریخ علم است، رضایت زیادی کسب کنید.
🔸 #ترجمه #طاهره_پرتو از سخنرانی استیون واینبرگ در یکی از جلسات علمی دانشگاه مکگیل در ژوئن ٢٠٠٣ را در وبسایت #ژرفا میتوانید بخوانید.
©@Zharfa90
@sharifdaily
Nature
Four golden lessons
Nature - Advice to students at the start of their scientific careers.
«آنجا که تو را منتظر نیستند»
❇️ علوم مربوط به محیط زیست در کشورهای ثروتمند مانند آمریکا و استرالیا هم تبدیل به مسئلهای سیاسی شده، ولی با شکلی متفاوت. مقامات ایرانی تغییرات اقلیمی را رد نمیکنند، اما در عوض، کمبود شدید منابع آب و افزایش بیابانهای کشور را تقصیر دولتهای صنعتی غربی میدانند که بیشترین سهم را در تولید کربن دارند. مدنی باور دارد که به درستی، این یکی از مشکلات است، ولی همچنین اعتقاد دارد که این بهانه تنها یک سرپوش است. او میگوید تحقیقات او نشان میدهد که سوءمدیریت دولت در طول چندین دهه و اجازه به توسعهدهندگان و کشاورزان برای استفاده بیرویه از آب و منحرف کردن آب از منابع طبیعی آن به شهرها عامل اصلی مشکلات محیط زیست ایران است.
🔸 یک مسئله اساسی دیگر که در کشورهای در حال توسعه برای دانشمندان وجود دارد، کمبود بودجه برای بسیاری از تحقیقات پیشپا افتاده است. این موضوع از ردهبندی Hot List رویترز هم مشخص است که لیستی از ۱۰۰۰ دانشمند برتر محیطزیست و تأثیرگذار جهان را شامل میشود. با وجود اینکه کشورهای در حال توسعه ۷۰ درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، دانشمندان شاغل در این کشورها تنها یک نفر از هر بیست دانشمند این لیست را تشکیل میدهند.
🔸 کاوه مدنی هرچند متن پرباری در زندگی حرفهای و کاری و علمی خودش نوشته، اما حواشی حضور کوتاهمدتش در سمت معاون بینالملل، نوآوری و مشارکت فرهنگی-اجتماعی سازمان حفاظت از محیط زیست معمولا بر این متن غلبه دارد. مدنی که فارغالتحصیل دکترای مهندسی عمران با گرایش محیط زیست از دانشگاه کالیفرنیا، دیویس است، دوره پسادکترای خود را هم در رشته اقتصاد و سیاست محیط زیست در دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید گذرانده و در رسانهها و شبکههای اجتماعی به عنوان یک فعال و محقق و پژوهشگر و متخصص محیط زیست شناخته میشود که به صورت خاص درباره مسائل زیستمحیطی و منابع آب ایران دغدغه دارد و نگرانیها و کارهای تحقیقاتیاش را در صفحاتی که در فضای مجازی دارد، با عموم مردم به اشتراک میگذارد.
🔸 رویترز در گزارشی که اخیرا منتشر کرده، با نگاهی به زندگی و فعالیتهای حرفهای مدنی و بازگشت پرحاشیه و رفتن پرحاشیهترش از ایران، از چالشهای کاری فعالان و محققان محیط زیست در کشورهای در حال توسعه گفته است. #ترجمه #سجاد_بهنام از این گزارش را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
❇️ علوم مربوط به محیط زیست در کشورهای ثروتمند مانند آمریکا و استرالیا هم تبدیل به مسئلهای سیاسی شده، ولی با شکلی متفاوت. مقامات ایرانی تغییرات اقلیمی را رد نمیکنند، اما در عوض، کمبود شدید منابع آب و افزایش بیابانهای کشور را تقصیر دولتهای صنعتی غربی میدانند که بیشترین سهم را در تولید کربن دارند. مدنی باور دارد که به درستی، این یکی از مشکلات است، ولی همچنین اعتقاد دارد که این بهانه تنها یک سرپوش است. او میگوید تحقیقات او نشان میدهد که سوءمدیریت دولت در طول چندین دهه و اجازه به توسعهدهندگان و کشاورزان برای استفاده بیرویه از آب و منحرف کردن آب از منابع طبیعی آن به شهرها عامل اصلی مشکلات محیط زیست ایران است.
🔸 یک مسئله اساسی دیگر که در کشورهای در حال توسعه برای دانشمندان وجود دارد، کمبود بودجه برای بسیاری از تحقیقات پیشپا افتاده است. این موضوع از ردهبندی Hot List رویترز هم مشخص است که لیستی از ۱۰۰۰ دانشمند برتر محیطزیست و تأثیرگذار جهان را شامل میشود. با وجود اینکه کشورهای در حال توسعه ۷۰ درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، دانشمندان شاغل در این کشورها تنها یک نفر از هر بیست دانشمند این لیست را تشکیل میدهند.
🔸 کاوه مدنی هرچند متن پرباری در زندگی حرفهای و کاری و علمی خودش نوشته، اما حواشی حضور کوتاهمدتش در سمت معاون بینالملل، نوآوری و مشارکت فرهنگی-اجتماعی سازمان حفاظت از محیط زیست معمولا بر این متن غلبه دارد. مدنی که فارغالتحصیل دکترای مهندسی عمران با گرایش محیط زیست از دانشگاه کالیفرنیا، دیویس است، دوره پسادکترای خود را هم در رشته اقتصاد و سیاست محیط زیست در دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید گذرانده و در رسانهها و شبکههای اجتماعی به عنوان یک فعال و محقق و پژوهشگر و متخصص محیط زیست شناخته میشود که به صورت خاص درباره مسائل زیستمحیطی و منابع آب ایران دغدغه دارد و نگرانیها و کارهای تحقیقاتیاش را در صفحاتی که در فضای مجازی دارد، با عموم مردم به اشتراک میگذارد.
🔸 رویترز در گزارشی که اخیرا منتشر کرده، با نگاهی به زندگی و فعالیتهای حرفهای مدنی و بازگشت پرحاشیه و رفتن پرحاشیهترش از ایران، از چالشهای کاری فعالان و محققان محیط زیست در کشورهای در حال توسعه گفته است. #ترجمه #سجاد_بهنام از این گزارش را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
آنجا که تو را منتظر نیستند
کاوه مدنی، دانشمند متولد ایران و تحصیلکرده غرب تصمیم به بازگشت به ایران گرفت تا در دولت کار کند، اما جواب او چه بود: اتهامهایی از سوی محافظهکاران. او اکنون در خارج از ایران به سر میبرد. تجارب مدنی به ما کمک میکند بفهمیم چرا محققان کشورهای در حال توسعه…
«پگاسوس علیه منتقدین»
❇️ مسئول آزمایشگاه امنیت عفو بینالملل میگوید که به محض نفوذ پگاسوس در یک تلفن همراه، نفوذکننده میتواند کنترل کلی دستگاه را به دست بگیرد؛ پیامها، تماسها، عکسها و ایمیلهای او را استخراج کند، دور از چشم او دوربین یا میکروفونها را فعال کند، و محتوای پیامرسانهای رمزگذاریشده چون واتساپ، تلگرام و سیگنال را بخواند. همچنین با دسترسی نفوذکننده به سنسورهای مکانیابی و سختافزاری دستگاه، او میتواند حرکات قبلی شخص را ضبط کرده و به صورت زنده و با دقت نقطه به نقطه، مکان او را پیدا کند. پیشرفتهای اخیر در این بدافزار به آن امکان نفوذ به دستگاه به صورت بدون کلیک را میدهد؛ بدان معنا که نیازی به کلیک صاحب دستگاه روی یک لینک معین برای نفوذ بدافزار به آن نیست.
🔸 پگاسوس نرمافزار یا بدافزاری جاسوسیست که از سوی شرکت اسرائیلی NSO توسعه یافته و به ادعای این شرکت برای اهداف جرمشناسانه و امنیت ملی و هدف قرار دادن مجرمین و تروریستها به کشورهای مختلف فروخته شده است، اما تحقیقات گروهی ۱۷ رسانه بینالمللی روی یک لیست افشاشده که شامل ۵۰ هزار شماره تماس بوده، نشان میدهد که برخی از مشتریان این شرکت از قراردادهایشان تخطی و از فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، و نیز رقبای سیاسی و منتقدینشان جاسوسی کردهاند. احتمالا مهمترین و جنجالیترین شخصیتی که از طریق پگاسوس به تلفن همراه او نفوذ شده، جمال خاشقچی، روزنامهنگار روزنامه واشنگتنپست و منتقد دولت عربستان است که به طرز فجیعی در ترکیه به قتل رسید.
🔸 گاردین در گزارشی به جاسوسی دولتهای مختلف از طریق پگاسوس پرداخته است. #ترجمه #پرنیان_نادری از این گزارش را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
❇️ مسئول آزمایشگاه امنیت عفو بینالملل میگوید که به محض نفوذ پگاسوس در یک تلفن همراه، نفوذکننده میتواند کنترل کلی دستگاه را به دست بگیرد؛ پیامها، تماسها، عکسها و ایمیلهای او را استخراج کند، دور از چشم او دوربین یا میکروفونها را فعال کند، و محتوای پیامرسانهای رمزگذاریشده چون واتساپ، تلگرام و سیگنال را بخواند. همچنین با دسترسی نفوذکننده به سنسورهای مکانیابی و سختافزاری دستگاه، او میتواند حرکات قبلی شخص را ضبط کرده و به صورت زنده و با دقت نقطه به نقطه، مکان او را پیدا کند. پیشرفتهای اخیر در این بدافزار به آن امکان نفوذ به دستگاه به صورت بدون کلیک را میدهد؛ بدان معنا که نیازی به کلیک صاحب دستگاه روی یک لینک معین برای نفوذ بدافزار به آن نیست.
🔸 پگاسوس نرمافزار یا بدافزاری جاسوسیست که از سوی شرکت اسرائیلی NSO توسعه یافته و به ادعای این شرکت برای اهداف جرمشناسانه و امنیت ملی و هدف قرار دادن مجرمین و تروریستها به کشورهای مختلف فروخته شده است، اما تحقیقات گروهی ۱۷ رسانه بینالمللی روی یک لیست افشاشده که شامل ۵۰ هزار شماره تماس بوده، نشان میدهد که برخی از مشتریان این شرکت از قراردادهایشان تخطی و از فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، و نیز رقبای سیاسی و منتقدینشان جاسوسی کردهاند. احتمالا مهمترین و جنجالیترین شخصیتی که از طریق پگاسوس به تلفن همراه او نفوذ شده، جمال خاشقچی، روزنامهنگار روزنامه واشنگتنپست و منتقد دولت عربستان است که به طرز فجیعی در ترکیه به قتل رسید.
🔸 گاردین در گزارشی به جاسوسی دولتهای مختلف از طریق پگاسوس پرداخته است. #ترجمه #پرنیان_نادری از این گزارش را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
پگاسوس علیه منتقدین
دادههای افشاشده حاکی از آن است که نرمافزار جاسوسی فروختهشده به رژیمهای استبدادی، برای هدف قراردادن فعالان سیاسی، سیاستمداران و خبرنگاران مورد استفاده قرار گرفته است. طبق تحقیقات انجامشده روی دادههای فراوانی که به بیرون درز پیدا کرده، دولتهای استبدادی…
«شبکههای اجتماعی، اعتیادی متفاوت»
❇️ زمانی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنید، به الگوریتمهای انطباقی آن در اعتیادآورتر ساختن آن پلتفرم برای خودتان کمک میکنید (و برای باقی افرادی که الگوریتم آنها را شبیه شما دستهبندی میکند). اما حتی اگر به اختیار خودتان هم عضو یک شبکه اجتماعی شده باشید (شاید حتی از اعتیادآوربودن آن خبر داشته باشید)، به این معنا نیست که به خواست خود به کمپانی در افزایش میزان اعتیادآوربودن پلتفرم آنها، کمک میکنید.
🔸 البته، اعتیاد به شبکههای اجتماعی چندان به اعتیاد معمول به تنباکو و نیکوتین درون آن، یا تشویق کمپانیهای سازنده سیگار از طریق تبلیغات به مصرف بیشتر تنباکو، شباهت ندارد. استراتژی این کمپانیها در دستهای متفاوت قرار میگیرد: شبیه به کمپانی تولید سیگاری است که مقدار نیکوتین موجود در یک نوع سیگار خاص را افزایش میدهد و باعث افزایش سطح اعتیادآور بودن آن میشود. به همین شکل، هر چه بیشتر از یک شبکه اجتماعی استفاده کنید، آن شبکه خود پتانسیل اعتیادآوربودنش را بالا میبرد.
🔸 کمپانیهای صاحب شبکههای اجتماعی از شما در راه اعتیادآور کردن پلتفرمهایشان استفاده میکنند. برای آنها مهم نیست که این موضوع به خواست شماست یا نه. این عملی گستاخانه است :«ما نه تنها پلتفرمهای خودمان را برای شما اعتیادآورتر میکنیم، بلکه از شما نیز برای نیل به این هدف استفاده میکنیم!»
🔸 یادداشت Vikram R Bhargava در الجزیره درباره اعتیاد در شبکههای اجتماعی را با #ترجمه #پرنیان_نادری در سایت روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
❇️ زمانی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنید، به الگوریتمهای انطباقی آن در اعتیادآورتر ساختن آن پلتفرم برای خودتان کمک میکنید (و برای باقی افرادی که الگوریتم آنها را شبیه شما دستهبندی میکند). اما حتی اگر به اختیار خودتان هم عضو یک شبکه اجتماعی شده باشید (شاید حتی از اعتیادآوربودن آن خبر داشته باشید)، به این معنا نیست که به خواست خود به کمپانی در افزایش میزان اعتیادآوربودن پلتفرم آنها، کمک میکنید.
🔸 البته، اعتیاد به شبکههای اجتماعی چندان به اعتیاد معمول به تنباکو و نیکوتین درون آن، یا تشویق کمپانیهای سازنده سیگار از طریق تبلیغات به مصرف بیشتر تنباکو، شباهت ندارد. استراتژی این کمپانیها در دستهای متفاوت قرار میگیرد: شبیه به کمپانی تولید سیگاری است که مقدار نیکوتین موجود در یک نوع سیگار خاص را افزایش میدهد و باعث افزایش سطح اعتیادآور بودن آن میشود. به همین شکل، هر چه بیشتر از یک شبکه اجتماعی استفاده کنید، آن شبکه خود پتانسیل اعتیادآوربودنش را بالا میبرد.
🔸 کمپانیهای صاحب شبکههای اجتماعی از شما در راه اعتیادآور کردن پلتفرمهایشان استفاده میکنند. برای آنها مهم نیست که این موضوع به خواست شماست یا نه. این عملی گستاخانه است :«ما نه تنها پلتفرمهای خودمان را برای شما اعتیادآورتر میکنیم، بلکه از شما نیز برای نیل به این هدف استفاده میکنیم!»
🔸 یادداشت Vikram R Bhargava در الجزیره درباره اعتیاد در شبکههای اجتماعی را با #ترجمه #پرنیان_نادری در سایت روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
شبکههای اجتماعی، اعتیادی متفاوت
فروش محصولات اعتیادآوری چون تنباکو و الکل، موضوع جدیدی نیست و کسبوکارهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، به مدت زیادی زیر نظر حساسیتهای اخلاقی جامعه بودهاند. اخیرا، اعتیاد به شبکههای اجتماعی موضوع نقدهای فراوانی در مقالات، کتابها، تدتاکها و مستندها…
«اینک آخرالزمان در کودتای ۵۳»
❇️ نقطه عطف این داستان بسیار دیر اتفاق افتاد. ما در سال ۲۰۰۹ کارمان را شروع کردیم و در سال ۲۰۱۶ بود که ما آن متن را از مستند «پایان اپراتوری» پیدا کردیم. و این متن که از مستند اصلی حذف شده بود، تبدیل به نقطه عطف ما شد. این جا بود که ما با خودمان گفتیم «ما در تلاشیم داستان کودتایی را تعریف کنیم که در کشورمان اتفاق افتاده و سرنوشت آن را عوض کرده و عواقبی داشته که هنوز هم با آنها دستوپنجه نرم میکنیم و الآن شخصی به نام داربیشایر را پیدا کردهایم؛ مردی که ادعا میکند او کودتا را اجرا، برنامهریزی و هدایت کرد و ایران را به دقت میشناخت.» اینها کلمات او هستند و پیدا کردن آنها به شما هیجانی وصفنشدنی میدهد.»
🔸 من فکر نمیکردم این کار ۱۰ سال طول بکشد. من هیچوقت این قصد را نداشتم که این کار ده سال طول بکشد و به یک پروژه عظیم شامل هفت کشور، تعداد بسیار زیادی مصاحبه، کاراکتر و منابع آرشیوی تبدیل شود. و البته که هیچوقت تصور این را هم نمیکردم که بتوانم والتر مارچ افسانهای را به مدت چهار سال برای کار بر روی این فیلم داشته باشم، که واقعا حیرتآور است. و همانطور که والتر میگوید او باید تقریبا دو برابر کاتهایی که برای «اینک آخرالزمان» انجام داده بود، در این فیلم انجام میداد. در روشی که من برای تولید فیلم دارم، هیچ تصویر اولیهای وجود ندارد. من معمولا یک ایده دارم، چیزی که باید از سینهام خالی کنم یا چیزی که در مورد آن کنجکاو هستم، سپس به داستان اجازه میدهم که رشد کند و ما را هدایت کند. ما فقط دریچهای را به سوی اتفاقات باز کردیم تا از اتفاقاتی که افتاده بود سر دربیاوریم و البته که بیشتر از تصاویری که توانستیم در مستند قرار دهیم ضبط کرده بودیم. اولین نسخه از اثر بیشتر از هشت ساعت بود و باید این را در نظر داشت که آثار والتر مارچ تدوین تمیزی دارند. آنها همینطوری بیدقت سرهمبندی نشدهاند. او حتی صدا و موسیقی را هم خودش میکس میکند. برای هر دقیقه از محتوای شگفتانگیزی که در فیلم میبینید، ده دقیقه محتوای فوقالعاده از آن حذف شده است.
🔸 والتر مارچ را با سه اسکارش میشناسند، با دوستی و همراهیاش با فرانسیس فورد کوپولا و البته با تدوینهای خلاقانهاش در فیلمهایی مثل «اینک آخرالزمان» و «بیمار انگلیسی». #والتر_مارچ اما در مستند کارآگاهی و هیجانانگیز «کودتای ۵۳» کنار #تقی_امیرانی قرار گرفته تا برشهایی از روایتی بدیع از یکی از داغهای تاریخی مردم ایران را بهم بچسباند؛ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که به سرنگونی دولت #محمد_مصدق انجامید.
🔸 دیروز سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و به همین بهانه به فکر بازنشر گفتوگوی تقی امیرانی، سازنده مستند «کودتای ۵۳» افتادیم. #ترجمه #سجاد_بهنام از این #گفتوگو را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
🔸 #دورچین صفحه #گفتوگو هم یادداشتی از #محمد_ملانوری است درباره اهمیت این مستند که آن را در اینجا میتوانید مطالعه کنید.
🔸 اگر خواستید درباره مستند «کودتای ۵۳» بیشتر بدانید، به اینجا نگاهی بیندازید. این مستند را در وبسایت هاشور هم میتوانید ببینید، البته با پرداخت هزینه بلیط آن.
@sharifdaily
❇️ نقطه عطف این داستان بسیار دیر اتفاق افتاد. ما در سال ۲۰۰۹ کارمان را شروع کردیم و در سال ۲۰۱۶ بود که ما آن متن را از مستند «پایان اپراتوری» پیدا کردیم. و این متن که از مستند اصلی حذف شده بود، تبدیل به نقطه عطف ما شد. این جا بود که ما با خودمان گفتیم «ما در تلاشیم داستان کودتایی را تعریف کنیم که در کشورمان اتفاق افتاده و سرنوشت آن را عوض کرده و عواقبی داشته که هنوز هم با آنها دستوپنجه نرم میکنیم و الآن شخصی به نام داربیشایر را پیدا کردهایم؛ مردی که ادعا میکند او کودتا را اجرا، برنامهریزی و هدایت کرد و ایران را به دقت میشناخت.» اینها کلمات او هستند و پیدا کردن آنها به شما هیجانی وصفنشدنی میدهد.»
🔸 من فکر نمیکردم این کار ۱۰ سال طول بکشد. من هیچوقت این قصد را نداشتم که این کار ده سال طول بکشد و به یک پروژه عظیم شامل هفت کشور، تعداد بسیار زیادی مصاحبه، کاراکتر و منابع آرشیوی تبدیل شود. و البته که هیچوقت تصور این را هم نمیکردم که بتوانم والتر مارچ افسانهای را به مدت چهار سال برای کار بر روی این فیلم داشته باشم، که واقعا حیرتآور است. و همانطور که والتر میگوید او باید تقریبا دو برابر کاتهایی که برای «اینک آخرالزمان» انجام داده بود، در این فیلم انجام میداد. در روشی که من برای تولید فیلم دارم، هیچ تصویر اولیهای وجود ندارد. من معمولا یک ایده دارم، چیزی که باید از سینهام خالی کنم یا چیزی که در مورد آن کنجکاو هستم، سپس به داستان اجازه میدهم که رشد کند و ما را هدایت کند. ما فقط دریچهای را به سوی اتفاقات باز کردیم تا از اتفاقاتی که افتاده بود سر دربیاوریم و البته که بیشتر از تصاویری که توانستیم در مستند قرار دهیم ضبط کرده بودیم. اولین نسخه از اثر بیشتر از هشت ساعت بود و باید این را در نظر داشت که آثار والتر مارچ تدوین تمیزی دارند. آنها همینطوری بیدقت سرهمبندی نشدهاند. او حتی صدا و موسیقی را هم خودش میکس میکند. برای هر دقیقه از محتوای شگفتانگیزی که در فیلم میبینید، ده دقیقه محتوای فوقالعاده از آن حذف شده است.
🔸 والتر مارچ را با سه اسکارش میشناسند، با دوستی و همراهیاش با فرانسیس فورد کوپولا و البته با تدوینهای خلاقانهاش در فیلمهایی مثل «اینک آخرالزمان» و «بیمار انگلیسی». #والتر_مارچ اما در مستند کارآگاهی و هیجانانگیز «کودتای ۵۳» کنار #تقی_امیرانی قرار گرفته تا برشهایی از روایتی بدیع از یکی از داغهای تاریخی مردم ایران را بهم بچسباند؛ کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که به سرنگونی دولت #محمد_مصدق انجامید.
🔸 دیروز سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و به همین بهانه به فکر بازنشر گفتوگوی تقی امیرانی، سازنده مستند «کودتای ۵۳» افتادیم. #ترجمه #سجاد_بهنام از این #گفتوگو را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
🔸 #دورچین صفحه #گفتوگو هم یادداشتی از #محمد_ملانوری است درباره اهمیت این مستند که آن را در اینجا میتوانید مطالعه کنید.
🔸 اگر خواستید درباره مستند «کودتای ۵۳» بیشتر بدانید، به اینجا نگاهی بیندازید. این مستند را در وبسایت هاشور هم میتوانید ببینید، البته با پرداخت هزینه بلیط آن.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
اینک آخرالزمان در کودتای ۵۳
والتر مارچ را با سه اسکارش میشناسند، با دوستی و همراهیاش با فرانسیس فورد کوپولا و البته با تدوینهای خلاقانهاش در فیلمهایی مثل «اینک آخرالزمان» و «بیمار انگلیسی». والتر مارچ اما در مستند کارآگاهی و هیجانانگیز «کودتای ۵۳» کنار تقی امیرانی قرار گرفته تا…
«صرفهجویی پردردسر»
❇️ تا قبل از سال ۲۰۰۰ تاریخ سالها در سیستمهای کامپیوتری به صورت ۲ رقمی ذخیره شده بود. ورود به سال ۲۰۰۰ و برگشت به «۰۰» میتوانست عواقب خطرناکی داشته باشد؛ عواقبی که از آنها تحت عنوان بحران Y2K یاد میشود. بحران Y2K امروزه بیشتر به عنوان یک شوخی و لطیفه به یادمانده است؛ یک هراس دیجیتالی عظیم که از سوی رسانهها شاخ و برگ گرفت و در نهایت هیچ اتفاقی نیفتاد، اما دور زدن فاجعه نتیجه کار و زحمات جدی عده زیادی بود.
🔸 در کمتر از یک سال مانده به تغییر قرن، یک نظرسنجی که از سوی مجله تایم و CNN انجام شده بود نشان میداد که ۵۹ درصد از پاسخدهندهها نسبت به مسئله Y2K « تا حدودی» و یا «بسیار زیاد» نگران هستند و کسانی که فاجعه را پیشگویی میکردند فقط در حاشیه جامعه نبودند. کمیته مخصوص سنا برای Y2K در گزارش ۱۰۰ روزهای که در ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۹ منشر شد تلاشهایی را که انجام شده بود تحسین کرد اما چندین برابر آن تحسین ابراز نگرانی نمود.
🔸 یک لشکر از برنامهنویسان و متخصصان حوزه فناوری با بررسی و بازنویسی میلیونها، اگر نگوییم میلیاردها خط کد، باگ هزاره را رفع کردند. راهحلها و بهترین روشها بین دولت و صنایع به صورت آزاد به اشتراک گذاشته میشد و برنامههای جایگزین به دقت طراحی شده بودند تا اگر هنوز در برخی سیستمها باگ وجود داشت مشکلی به وجود نیاید. البته بعد از ورود به سال ۲۰۰۰، در حالی که خیلیها معتقد بودند «هیچ اتفاقی نیفتاد»، در واقع هزاران مورد حادثه ناشی از Y2K اتفاق افتاده بود؛ مشکلاتی که در بیش از هزار نیروگاه اتمی رخ داده بود، تأخیر در پرداخت میلیونها دلار بیمه سلامت، مشکلات بینالمللی ATMها و مشکلاتی در سامانه هوشمند ماهوارهای وزارت دفاع. عمده این مشکلات به سرعت از سوی گروه کوچکی از برنامهنویسان که ساعت ابتدایی سال ۲۰۰۰ را صرف نظارت بر سیستمهای حساس میکردند رفع شد.
🔸 ۲۰ سال بعد از عبور موفقیتآمیز از بحران Y2K، تعداد اندکی از ما فکر میکنیم که تغییر تاریخ بتواند سیستمهای کامپیوتری را در سراسر دنیا به هم بریزد. اما نگران گسترش اطلاعات غلط در فضای آنلاین، گسترش نظارت آنلاین شرکتها، بازتولید تعصبات زنستیزانه و نژادپرستانه در الگوریتمها، نشت گسترده اطلاعات و بسیاری مشکلات دیگر هستیم که با همهگیر شدن دستگاههای کامپیوتری بدتر شدهاند. Y2K نشان داد چطور زمانی که ما زندگی و جامعهمان را بیشتر با سیستمهای کامپیوتریای درگیر میکنیم که غالبا از کارکرد درونیآن ها هم سردرنمیآوریم، زندگی و جامعهمان را در معرض خطرهای جدیدی قرار میدهیم و این مشکلیست که از آن موقع تا به امروز همراهمان مانده است. این بحران همچنین نشان داد اگر همکاری نزدیک بین محققان، دولت و صنعت، هم در کشورها و هم در فضای بینالمللی وجود داشته باشد، میتوان این چالشها را رفع کرد. مردم در سال ۲۰۰۰ به مبارزه با این چالش رفتند و این چیزی نیست که به آن بخندیم، بلکه باید آن را جشن بگیریم.
🔸 تجربه بحران Y2K را به شکلی خیلی محدودتر، ما در هنگام رسیدن به سال ۱۴۰۰ پشت سر گذاشتیم، هرچند هنوز هم احتمالا نمیدانیم به عنوان مثال شماره دانشجویی ورودیهای سال ۱۴۰۰ چطور سال ورود آنها به دانشگاه را نشان خواهد داد. به همین بهانه #ترجمه #سجاد_ریحانی از یادداشت واشنگتنپست درباره بحران سال ۲۰۰۰ را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
❇️ تا قبل از سال ۲۰۰۰ تاریخ سالها در سیستمهای کامپیوتری به صورت ۲ رقمی ذخیره شده بود. ورود به سال ۲۰۰۰ و برگشت به «۰۰» میتوانست عواقب خطرناکی داشته باشد؛ عواقبی که از آنها تحت عنوان بحران Y2K یاد میشود. بحران Y2K امروزه بیشتر به عنوان یک شوخی و لطیفه به یادمانده است؛ یک هراس دیجیتالی عظیم که از سوی رسانهها شاخ و برگ گرفت و در نهایت هیچ اتفاقی نیفتاد، اما دور زدن فاجعه نتیجه کار و زحمات جدی عده زیادی بود.
🔸 در کمتر از یک سال مانده به تغییر قرن، یک نظرسنجی که از سوی مجله تایم و CNN انجام شده بود نشان میداد که ۵۹ درصد از پاسخدهندهها نسبت به مسئله Y2K « تا حدودی» و یا «بسیار زیاد» نگران هستند و کسانی که فاجعه را پیشگویی میکردند فقط در حاشیه جامعه نبودند. کمیته مخصوص سنا برای Y2K در گزارش ۱۰۰ روزهای که در ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۹ منشر شد تلاشهایی را که انجام شده بود تحسین کرد اما چندین برابر آن تحسین ابراز نگرانی نمود.
🔸 یک لشکر از برنامهنویسان و متخصصان حوزه فناوری با بررسی و بازنویسی میلیونها، اگر نگوییم میلیاردها خط کد، باگ هزاره را رفع کردند. راهحلها و بهترین روشها بین دولت و صنایع به صورت آزاد به اشتراک گذاشته میشد و برنامههای جایگزین به دقت طراحی شده بودند تا اگر هنوز در برخی سیستمها باگ وجود داشت مشکلی به وجود نیاید. البته بعد از ورود به سال ۲۰۰۰، در حالی که خیلیها معتقد بودند «هیچ اتفاقی نیفتاد»، در واقع هزاران مورد حادثه ناشی از Y2K اتفاق افتاده بود؛ مشکلاتی که در بیش از هزار نیروگاه اتمی رخ داده بود، تأخیر در پرداخت میلیونها دلار بیمه سلامت، مشکلات بینالمللی ATMها و مشکلاتی در سامانه هوشمند ماهوارهای وزارت دفاع. عمده این مشکلات به سرعت از سوی گروه کوچکی از برنامهنویسان که ساعت ابتدایی سال ۲۰۰۰ را صرف نظارت بر سیستمهای حساس میکردند رفع شد.
🔸 ۲۰ سال بعد از عبور موفقیتآمیز از بحران Y2K، تعداد اندکی از ما فکر میکنیم که تغییر تاریخ بتواند سیستمهای کامپیوتری را در سراسر دنیا به هم بریزد. اما نگران گسترش اطلاعات غلط در فضای آنلاین، گسترش نظارت آنلاین شرکتها، بازتولید تعصبات زنستیزانه و نژادپرستانه در الگوریتمها، نشت گسترده اطلاعات و بسیاری مشکلات دیگر هستیم که با همهگیر شدن دستگاههای کامپیوتری بدتر شدهاند. Y2K نشان داد چطور زمانی که ما زندگی و جامعهمان را بیشتر با سیستمهای کامپیوتریای درگیر میکنیم که غالبا از کارکرد درونیآن ها هم سردرنمیآوریم، زندگی و جامعهمان را در معرض خطرهای جدیدی قرار میدهیم و این مشکلیست که از آن موقع تا به امروز همراهمان مانده است. این بحران همچنین نشان داد اگر همکاری نزدیک بین محققان، دولت و صنعت، هم در کشورها و هم در فضای بینالمللی وجود داشته باشد، میتوان این چالشها را رفع کرد. مردم در سال ۲۰۰۰ به مبارزه با این چالش رفتند و این چیزی نیست که به آن بخندیم، بلکه باید آن را جشن بگیریم.
🔸 تجربه بحران Y2K را به شکلی خیلی محدودتر، ما در هنگام رسیدن به سال ۱۴۰۰ پشت سر گذاشتیم، هرچند هنوز هم احتمالا نمیدانیم به عنوان مثال شماره دانشجویی ورودیهای سال ۱۴۰۰ چطور سال ورود آنها به دانشگاه را نشان خواهد داد. به همین بهانه #ترجمه #سجاد_ریحانی از یادداشت واشنگتنپست درباره بحران سال ۲۰۰۰ را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
صرفهجویی پردردسر
مردمی که امسال برای سال نو خودشان را آماده میکردند احتمالا به فکر انبار کردن غذاهای کنسروی، نقد کردن حسابهایشان در بانک و یا خرید ژنراتور برق پشتیبان نیستند اما ۲۰ سال پیش هیجان مردم برای شروع قرن جدید با ترسِ از کار افتادن سیستمهای کامپیوتری در سطح جهانی…
«بیست و چند سال است داریم میسوزیم»
❇️ آمریکا میخواهد مفاهیمی مثل آزادی و دموکراسی را به راحتی به مفاهیمی مبتذل و بستهبندیشده تقلیل دهند. برای مثال، در موضوع زنان، چنین میشود: «تا زمانی که زنان مجبور نباشند حجاب سر کنند و اجازه داشته باشند تا اسکیت و فوتبال بازی کنند، پس همه چیز خوب و خوش است.» آمریکاییها تصور میکنند که مثالهایی مانند اینها نشان میدهد پیشرفتهایی حاصل شده و حضور آنها مفید بوده است. حالا بگویید این زن آزاده که آنها از آن حرف میزنند یک هزاره است و میخواهد به دانشگاه برود. براساس دستورات آقای غنی، پشتونی که تنها ۳۰ درصد از امتیاز آزمونهای ورودی را کسب کرده است، همچنان به یک هزاره یا تاجیک که ۸۰ درصد از امتیازها را کسب کرده، ترجیح داده میشود. این پیشرفت است؟
🔸 اگر میخواهد خلاصه تجربیات آمریکاییها در افغانستان را بیان کنید، چیزی مانند این میشود: «ما به اینکه شما درگیر یک فرآیند پاکسازی قومی و یک سیستم سهمیهبندی ناعادلانه هستید، اهمیتی نمیدهیم، ما اصلا توجهی نمیکنیم به اینکه تمامی پستهای کلیدی در دولت از سوی یک قوم تصاحب شده باشد (در واقع آن را ترجیح میدهیم، چون کار را برای ما راحتتر میکند)، اما ما تضمین میدهیم به شما که ما همیشه این را برای همه امکانپذیر میکنم، چه مرد و چه زن که به اسکیتسواری بروند.»
🔸 #محمدحسین_جعفریان، روزنامهنگار، مستندساز جنگ و شاعریست که بیشتر بهخاطر رفتوآمدهای زیادش به افغانستان و تسلطی که به تاریخ و جامعه و فرهنگ این کشور دارد، شناخته میشود. او جنگها و نبردهای زیادی را در کشورهای مختلف شامل افغانستان، تاجیکستان، بوسنی، کوزوو، کشمیر، سوریه، عراق و لبنان پوشش داده است. از جمله مستندهای او میتوان به «نسل ازدسترفته» (درباره جنگ در کوزوو)، «یاقوت بدخشان» (درباره افغانستان)، «چرا میجنگیم؟» و «حماسه ناتمام» (مستند ششقسمتی مشهور درباره زندگی و دوران رهبر افسانهای اتحاد شمال افغانستان، احمدشاهمسعود) اشاره کرد. جعفریان همچنین دوبار به عنوان وابسته ایران در افغانستان فعالیت کرده و خودش هم در آنجا مجروح شده است. او برای خدمات طولانیمدتش به کشور افغانستان کلاه پاکول معروف مسعود را به عنوان جایزه دریافت کرده است.
🔸 جعفریان در گفتوگویی که با #سالار_عبده، نویسنده ایرانی و استاد سیتی کالج نیویورک داشته و در مجله آنلاین Guernica منتشر شده، درباره اوضاع امروز #افغانستان و ۲۰ سال حضور آمریکا در این کشور نکات و تحلیلهایی را میگوید که تحلیلگران دیگر معمولا از آن غفلت میکنند. #ترجمه #امیرمحمد_طهماسبی از این #گفتوگو را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
❇️ آمریکا میخواهد مفاهیمی مثل آزادی و دموکراسی را به راحتی به مفاهیمی مبتذل و بستهبندیشده تقلیل دهند. برای مثال، در موضوع زنان، چنین میشود: «تا زمانی که زنان مجبور نباشند حجاب سر کنند و اجازه داشته باشند تا اسکیت و فوتبال بازی کنند، پس همه چیز خوب و خوش است.» آمریکاییها تصور میکنند که مثالهایی مانند اینها نشان میدهد پیشرفتهایی حاصل شده و حضور آنها مفید بوده است. حالا بگویید این زن آزاده که آنها از آن حرف میزنند یک هزاره است و میخواهد به دانشگاه برود. براساس دستورات آقای غنی، پشتونی که تنها ۳۰ درصد از امتیاز آزمونهای ورودی را کسب کرده است، همچنان به یک هزاره یا تاجیک که ۸۰ درصد از امتیازها را کسب کرده، ترجیح داده میشود. این پیشرفت است؟
🔸 اگر میخواهد خلاصه تجربیات آمریکاییها در افغانستان را بیان کنید، چیزی مانند این میشود: «ما به اینکه شما درگیر یک فرآیند پاکسازی قومی و یک سیستم سهمیهبندی ناعادلانه هستید، اهمیتی نمیدهیم، ما اصلا توجهی نمیکنیم به اینکه تمامی پستهای کلیدی در دولت از سوی یک قوم تصاحب شده باشد (در واقع آن را ترجیح میدهیم، چون کار را برای ما راحتتر میکند)، اما ما تضمین میدهیم به شما که ما همیشه این را برای همه امکانپذیر میکنم، چه مرد و چه زن که به اسکیتسواری بروند.»
🔸 #محمدحسین_جعفریان، روزنامهنگار، مستندساز جنگ و شاعریست که بیشتر بهخاطر رفتوآمدهای زیادش به افغانستان و تسلطی که به تاریخ و جامعه و فرهنگ این کشور دارد، شناخته میشود. او جنگها و نبردهای زیادی را در کشورهای مختلف شامل افغانستان، تاجیکستان، بوسنی، کوزوو، کشمیر، سوریه، عراق و لبنان پوشش داده است. از جمله مستندهای او میتوان به «نسل ازدسترفته» (درباره جنگ در کوزوو)، «یاقوت بدخشان» (درباره افغانستان)، «چرا میجنگیم؟» و «حماسه ناتمام» (مستند ششقسمتی مشهور درباره زندگی و دوران رهبر افسانهای اتحاد شمال افغانستان، احمدشاهمسعود) اشاره کرد. جعفریان همچنین دوبار به عنوان وابسته ایران در افغانستان فعالیت کرده و خودش هم در آنجا مجروح شده است. او برای خدمات طولانیمدتش به کشور افغانستان کلاه پاکول معروف مسعود را به عنوان جایزه دریافت کرده است.
🔸 جعفریان در گفتوگویی که با #سالار_عبده، نویسنده ایرانی و استاد سیتی کالج نیویورک داشته و در مجله آنلاین Guernica منتشر شده، درباره اوضاع امروز #افغانستان و ۲۰ سال حضور آمریکا در این کشور نکات و تحلیلهایی را میگوید که تحلیلگران دیگر معمولا از آن غفلت میکنند. #ترجمه #امیرمحمد_طهماسبی از این #گفتوگو را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
بیست و چند سال است داریم میسوزیم
شاید هیچ خارجیای افغانستان را بهتر از محمدحسین جعفریان، روزنامهنگار ایرانی نشناسد. جعفریان در گفتوگو با سالار عبده، نکات ظریف و پیچیدگیهایی را درباره افغانستان بازگو میکند که اغلب از سوی خارجیها از قلم میافتد. اولین باری که محمدحسین جعفریان به افغانستان…
«این هفته تمامش میکنم و دروغهایی از این دست!»
❇️ چند بار برایتان پیش آمده که به خودتان قول محکم دادهاید که در هفتهای معین، بالاخره ایراد کدتان را برطرف کنید؟ چند بار به خودتان قول دادهاید که در ماهی مشخص پیشنویس کار را تمام کنید؟ اصلا چند بار شده که واقعا به این قولها عمل کنید؟
🔸 من هم مانند شما هستم. دائما به خود دروغ میگویم و لیست کارهایم از روزی به روز دیگر انتقال پیدا میکند. اما در تابستان ۲۰۲۰، گروه کوچکی از دانشجوها در همه مقاطع تحصیلی (از کارشناسی تا پسادکتری، و همچنین خودم) دور هم جمع شدیم تا یکدیگر را در اهداف هفتگی تشویق کنیم. ایده کار ساده بود: باید هر هفته گزارش میکردیم که چه کارهایی باید در طول این هفته انجام دهیم و انتظار داریم هرکدام چهقدر زمان ببرد. در نهایت، گزارش میشد که هر کدام از کارها در واقعیت چهقدر زمان میبرد. بدون قصد قبلی، مجموعهای از دادهها که تفاوت بین انتظارات ما و واقعیت را نشان میداد، جمعآوری شد.
🔸 کیلی براور، عضو دپارتمان فیزیک و موسسه اخترفیزیک و مطالعات کیهانی کاولی، دانشگاه صنعتی ماساچوست (MIT) در مقالهای جالب سعی کرده بهرهوری موردانتظار و بهرهوری واقعی یک گروه دانشگاهی را مقایسه کند. در این تحقیق اعضای گروه در طول ۹ ماه، به صورت خودجوش ۵۵۹ تکلیف، تاریخ مهم و مهلت نهایی تحویل (هم واقعی و هم موردانتظار) را گزارش کردهاند.
🔸 خلاصه نتایج این تحقیق را در سه گزاره میتوان خلاصه کرد:
▫️تکالیف برنامهنویسی و نوشتنی کمتر از سایر تکالیف و کارها در زمان موردانتظار به پایان میرسند.
▫️پیشبینیها و تخمینهای افراد باتجربهتر و در مقاطع بالاتر درباره مدت زمان موردنیاز برای انجام کارها خیلی بهتر از سایر افراد نیست
▫️تخمینها و پیشبینیهای ما درباره مدت زمان موردنیاز برای انجام کارها در طول زمان فقط اندکی معقولتر میشود.
🔸 #ترجمه #پرنیان_نادری از مقاله براور و نمودارهای جالب حاصل از دادههای تحقیقش را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
❇️ چند بار برایتان پیش آمده که به خودتان قول محکم دادهاید که در هفتهای معین، بالاخره ایراد کدتان را برطرف کنید؟ چند بار به خودتان قول دادهاید که در ماهی مشخص پیشنویس کار را تمام کنید؟ اصلا چند بار شده که واقعا به این قولها عمل کنید؟
🔸 من هم مانند شما هستم. دائما به خود دروغ میگویم و لیست کارهایم از روزی به روز دیگر انتقال پیدا میکند. اما در تابستان ۲۰۲۰، گروه کوچکی از دانشجوها در همه مقاطع تحصیلی (از کارشناسی تا پسادکتری، و همچنین خودم) دور هم جمع شدیم تا یکدیگر را در اهداف هفتگی تشویق کنیم. ایده کار ساده بود: باید هر هفته گزارش میکردیم که چه کارهایی باید در طول این هفته انجام دهیم و انتظار داریم هرکدام چهقدر زمان ببرد. در نهایت، گزارش میشد که هر کدام از کارها در واقعیت چهقدر زمان میبرد. بدون قصد قبلی، مجموعهای از دادهها که تفاوت بین انتظارات ما و واقعیت را نشان میداد، جمعآوری شد.
🔸 کیلی براور، عضو دپارتمان فیزیک و موسسه اخترفیزیک و مطالعات کیهانی کاولی، دانشگاه صنعتی ماساچوست (MIT) در مقالهای جالب سعی کرده بهرهوری موردانتظار و بهرهوری واقعی یک گروه دانشگاهی را مقایسه کند. در این تحقیق اعضای گروه در طول ۹ ماه، به صورت خودجوش ۵۵۹ تکلیف، تاریخ مهم و مهلت نهایی تحویل (هم واقعی و هم موردانتظار) را گزارش کردهاند.
🔸 خلاصه نتایج این تحقیق را در سه گزاره میتوان خلاصه کرد:
▫️تکالیف برنامهنویسی و نوشتنی کمتر از سایر تکالیف و کارها در زمان موردانتظار به پایان میرسند.
▫️پیشبینیها و تخمینهای افراد باتجربهتر و در مقاطع بالاتر درباره مدت زمان موردنیاز برای انجام کارها خیلی بهتر از سایر افراد نیست
▫️تخمینها و پیشبینیهای ما درباره مدت زمان موردنیاز برای انجام کارها در طول زمان فقط اندکی معقولتر میشود.
🔸 #ترجمه #پرنیان_نادری از مقاله براور و نمودارهای جالب حاصل از دادههای تحقیقش را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
«این هفته تمامش میکنم» و دروغهایی از این دست!
گروه کوچکی از دانشجوهای کارشناسی، ارشد، دکتری و پسادکتری، بدون قصد قبلی، مطالعهای درازمدت درباره تفاوت بهرهوری موردانتظار با بهرهوری واقعی ترتیب دادند. طی نه ماه، اعضای این گروه به صورت خودجوش ۵۵۹ تکلیف، تاریخ مهم و مهلت نهایی تحویل (هم واقعی و هم موردانتظار)…
🌟 شماره ۸۷۵ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ تجربه گران (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ کمرمق و کمخبر/ مروری بر شش ماهی که نبودیم (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ پاگشای وزیر/ افتتاح پارکینگ در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی با حضور وزیر علوم (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ حق با عابران پیاده است/ گزارشی از افتتاح پروژههای عمرانی جدید در گفتوگو با دکتر فاطمی، معاون اداری مالی دانشگاه (#گزارش/ ص۳)
◀️ نابرابری کشنده است/ چرا مرگومیر ناشی از کرونا در بعضی مناطق بیشتر از سایر مناطق بوده است؟ #اقتصاد_و_کسبوکار (ترجمه: #محمدجواد_دشتیمنش/ ص۶)
◀️ طالبان بدون مواد مخدر دوام میآورد؟/ منابع مالی طالبان در بیست سال گذشته #ترجمه (#فاطمه_خسروی/ ص۷)
◀️ زیارت یار #دلشکستهنوشته (#حسین_شاهرخی/ ص۸)
◀️ مادران قهرمان سرزمین مادری #حدیث_وطن (#علیرضا_هاشمی/ ص۸)
t.me/sharifdaily/8505
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ تجربه گران (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ کمرمق و کمخبر/ مروری بر شش ماهی که نبودیم (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ پاگشای وزیر/ افتتاح پارکینگ در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی با حضور وزیر علوم (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ حق با عابران پیاده است/ گزارشی از افتتاح پروژههای عمرانی جدید در گفتوگو با دکتر فاطمی، معاون اداری مالی دانشگاه (#گزارش/ ص۳)
◀️ نابرابری کشنده است/ چرا مرگومیر ناشی از کرونا در بعضی مناطق بیشتر از سایر مناطق بوده است؟ #اقتصاد_و_کسبوکار (ترجمه: #محمدجواد_دشتیمنش/ ص۶)
◀️ طالبان بدون مواد مخدر دوام میآورد؟/ منابع مالی طالبان در بیست سال گذشته #ترجمه (#فاطمه_خسروی/ ص۷)
◀️ زیارت یار #دلشکستهنوشته (#حسین_شاهرخی/ ص۸)
◀️ مادران قهرمان سرزمین مادری #حدیث_وطن (#علیرضا_هاشمی/ ص۸)
t.me/sharifdaily/8505
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۷۵ روزنامه شریف منتشر شد.
کمرمق و کمخبر
پاگشای وزیر
حق با عابران پیاده است
نابرابری کشنده است
طالبان بدون مواد مخدر دوام میآورد؟
@sharifdaily
شماره ۸۷۵ روزنامه شریف منتشر شد.
کمرمق و کمخبر
پاگشای وزیر
حق با عابران پیاده است
نابرابری کشنده است
طالبان بدون مواد مخدر دوام میآورد؟
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 875 (26 Mehr 1400).pdf
«نابرابری کشنده است»
❇️ در پژوهشی جدید، یک متخصص علم داده به نام یویانگ گو چندین نسخه از مدلی را اجرا کرد که در پی کشف همبستگی میان ۴۱ متغیر مختلف با دادههای مرگومیر ناشی از کرونا در سطح ایالتهای آمریکا بود. او متوجه شد که تنها سه متغیر «به شکل سازگاری دارای ضرایب غیرصفر» هستند: نابرابری، تراکم جمعیت و سهم ساکنان خانه سالمندان از کل جمعیت. و از میان این سه مورد، نابرابری بیشترین تأثیر را دارد.
🔸 به سراسر جهان نگاه کنید، به نظر میرسد آقای گو واقعا به نتیجهای درست رسیده است. مرگومیر ناشی از کرونا در مناطق برابریطلب اسکاندیناوی (حتی در سوئد که محدودیتهای اندکی اعمال کرد) کمتر از کل اروپا بوده است. فرانسه که ضریب جینی در آن ۰.۲۹ است، با مرگومیر کمتری در اثر کرونا نسبت به همسایهاش، بریتانیا مواجه بوده که ضریب جینی در آن برابر با ۰.۳۴ است. در ایالت نیویورک میزان نابرابری و مرگومیر ناشی از کرونا بسیار بالاست و فلوریدا در هر دو شاخص از نیویورک پایینتر است.
🔸 تعداد کمی از سایر محققان، متغیرها را به روش آقای گو رتبهبندی میکنند، اما بررسیها از دهها مقاله که به عوامل موثر بر عوارض ناشی از کووید-۱۹ میپردازد، نشان میدهد که نابرابری قدرت توضیحدهندگی بالایی دارد. مطالعه جدیدی از فرانک الگار در دانشگاه مکگیل و همکارانش با بررسی ۸۴ کشور نشان میدهد که ۱ درصد افزایش در ضریب جینی با ۰.۶۷ درصد افزایش در نرخ مرگومیر ناشی از کرونا همراه است. پژوهشی دیگر توسط آنابل تان، جسیکا هیمن و هدا ابدل از دانشگاه استنفورد به بررسی شهرستانهای آمریکا میپردازد. آنها دریافتهاند که مقدار همبستگی میان نابرابری با موارد ابتلا به کووید-۱۹ یا مرگومیرهای ناشی از آن در طول سال ۲۰۲۰ تفاوت داشته، اما به طور کلی مثبت بوده است، یعنی نابرابری بیشتر منجر به عوارض بیشتری میشود.
🔸 #کرونا شاید کمکم به آخر خط نزدیک شده باشد، ولی سوالهای زیادی پیرامون آن باقیمانده است. یکی از این سوالهای مهم این است که چرا بعضی مناطق نسبت به مناطق دیگر آسیب کمتری از این همهگیری دیدهاند؟ شاید آبوهوا و جغرافیا و اقدامات بهداشتی نتوانند تفاوت بین مرگومیر ناشی از کرونا در مناطق مختلف را به خوبی توضیح دهند، ولی به نظر میرسد اقتصاد توضیح خوبی در آستین دارد؛ نابرابری!
🔸 #ترجمه #محمدجواد_دشتیمنش از مقاله اکونومیست را در صفحه #اقتصاد_و_کسبوکار روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
❇️ در پژوهشی جدید، یک متخصص علم داده به نام یویانگ گو چندین نسخه از مدلی را اجرا کرد که در پی کشف همبستگی میان ۴۱ متغیر مختلف با دادههای مرگومیر ناشی از کرونا در سطح ایالتهای آمریکا بود. او متوجه شد که تنها سه متغیر «به شکل سازگاری دارای ضرایب غیرصفر» هستند: نابرابری، تراکم جمعیت و سهم ساکنان خانه سالمندان از کل جمعیت. و از میان این سه مورد، نابرابری بیشترین تأثیر را دارد.
🔸 به سراسر جهان نگاه کنید، به نظر میرسد آقای گو واقعا به نتیجهای درست رسیده است. مرگومیر ناشی از کرونا در مناطق برابریطلب اسکاندیناوی (حتی در سوئد که محدودیتهای اندکی اعمال کرد) کمتر از کل اروپا بوده است. فرانسه که ضریب جینی در آن ۰.۲۹ است، با مرگومیر کمتری در اثر کرونا نسبت به همسایهاش، بریتانیا مواجه بوده که ضریب جینی در آن برابر با ۰.۳۴ است. در ایالت نیویورک میزان نابرابری و مرگومیر ناشی از کرونا بسیار بالاست و فلوریدا در هر دو شاخص از نیویورک پایینتر است.
🔸 تعداد کمی از سایر محققان، متغیرها را به روش آقای گو رتبهبندی میکنند، اما بررسیها از دهها مقاله که به عوامل موثر بر عوارض ناشی از کووید-۱۹ میپردازد، نشان میدهد که نابرابری قدرت توضیحدهندگی بالایی دارد. مطالعه جدیدی از فرانک الگار در دانشگاه مکگیل و همکارانش با بررسی ۸۴ کشور نشان میدهد که ۱ درصد افزایش در ضریب جینی با ۰.۶۷ درصد افزایش در نرخ مرگومیر ناشی از کرونا همراه است. پژوهشی دیگر توسط آنابل تان، جسیکا هیمن و هدا ابدل از دانشگاه استنفورد به بررسی شهرستانهای آمریکا میپردازد. آنها دریافتهاند که مقدار همبستگی میان نابرابری با موارد ابتلا به کووید-۱۹ یا مرگومیرهای ناشی از آن در طول سال ۲۰۲۰ تفاوت داشته، اما به طور کلی مثبت بوده است، یعنی نابرابری بیشتر منجر به عوارض بیشتری میشود.
🔸 #کرونا شاید کمکم به آخر خط نزدیک شده باشد، ولی سوالهای زیادی پیرامون آن باقیمانده است. یکی از این سوالهای مهم این است که چرا بعضی مناطق نسبت به مناطق دیگر آسیب کمتری از این همهگیری دیدهاند؟ شاید آبوهوا و جغرافیا و اقدامات بهداشتی نتوانند تفاوت بین مرگومیر ناشی از کرونا در مناطق مختلف را به خوبی توضیح دهند، ولی به نظر میرسد اقتصاد توضیح خوبی در آستین دارد؛ نابرابری!
🔸 #ترجمه #محمدجواد_دشتیمنش از مقاله اکونومیست را در صفحه #اقتصاد_و_کسبوکار روزنامه بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
نابرابری کشنده است
با گذشت نزدیک به بیست ماه از آغاز همهگیری کرونا سوالات زیادی درباره این فاجعه بیپاسخ مانده است. برای مثال هنوز مشخص نیست که منشأ ویروس سارس-کووید-۲ کجا بود؟ معمای دیگر این است که چرا بعضی مناطق نسبت به بعضی دیگر آسیب کمتری از همهگیری دیدهاند؟ چرا فلوریدا…