روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 860 (25 Mordad 1399).pdf
«بیدکتراها را دور نیندازید»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ عطش مدیران و مسئولان کشور برای گرفتن دکترا از کجا آب میخورد؟ مدیران بسیاری را میشناسیم که در دوران مسئولیت و فعالیت سیاسی دانشجوی دکترا شدهاند و حالا با لقب دکتر شناخته میشوند. رئیس جمهور فعلی در زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، دانشجوی دکترای دانشگاه گلاسکو شد. رئیس جمهور پیشین دکترا را در زمان استانداری گذراند. رئیس مجلس هم دکترایش را وقتی فرمانده نیروی هوایی سپاه بود گرفت.
🔸 پرواضح است کسی با مشغله چنین پستهایی دانشجوی دکترای خوبی نیست. مقایسه با این موضوع که دانشجوی معمولی دکترای دانشگاه طبق قانون اجازه کار ندارد هم با خود شما. اما سوال مهم این است که اصلا چرا چنین افرادی نیاز به دکترا دارند؟ بناست کار پژوهشی کنند؟ حقوق اساسی خواندن دبیر شورای عالی امنیت ملی در حفظ حقوق شهروندی در روندهای امنیتی موثر بوده؟ حملونقل در استان اردبیل بعد از دکتر شدن استاندار متحول شده؟ این عزیزان مدیر بودهاند یا پژوهشگر؟ اصل ماجرا این است که مدیر محترم نیاز به یک لقب دکتر دارد. چرا نیاز دارد؟ چون کسانی هستند که دکترا دارند. حالا چرا مدیر ارشد کشور یا کسی که سودای سیاست و ریاست در سر دارد نباید داشته باشد؟ زشت نیست؟ برای مدیر محترم افت ندارد؟ چه کار به کیفیتش دارید، مهم این است که یک دکتر اول اسم آدم بیاید.
🔸 عشق به مدرک در متن داستان ایران مدرن حسابی جا خوش کرده. نه مسئول بدون مدرک دکترا میتواند زندگی کند، نه منِ شهروند، غیردکترها را لایق سطوح بالای سیاست و ریاست میدانم. چرا؟ خوب وقتی دکتر بهتر است و لابد باسوادتر چرا مدیر نباید دکتر باشد؟ حالا این که دکترا به درد مدیریت میخورد یا پژوهشگری اهمیتی ندارد، مهم همان اسم دکتر است.
🔸 داستان مهرداد بذرپاش یا علی کردان یا بسیار مدیران دیگر که هنوز تشت رسواییشان از بام نیفتاده داستان همین عشق جمعی ما به دکتراست، داستان عشق به مدرک، داستان عشق به قله و بیاهمیت شمردن همه آنهایی که دردامنه زندگی میکنند. تا دندان دکتربازی را نکشیم، کردان و پایاننامه بذرپاشی قصه هر روز است. حالا دکتری شهره شهر میشود و دکتری دیگر جان به در میبرد.
t.me/sharifdaily/6498
@sharifdaily
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ عطش مدیران و مسئولان کشور برای گرفتن دکترا از کجا آب میخورد؟ مدیران بسیاری را میشناسیم که در دوران مسئولیت و فعالیت سیاسی دانشجوی دکترا شدهاند و حالا با لقب دکتر شناخته میشوند. رئیس جمهور فعلی در زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، دانشجوی دکترای دانشگاه گلاسکو شد. رئیس جمهور پیشین دکترا را در زمان استانداری گذراند. رئیس مجلس هم دکترایش را وقتی فرمانده نیروی هوایی سپاه بود گرفت.
🔸 پرواضح است کسی با مشغله چنین پستهایی دانشجوی دکترای خوبی نیست. مقایسه با این موضوع که دانشجوی معمولی دکترای دانشگاه طبق قانون اجازه کار ندارد هم با خود شما. اما سوال مهم این است که اصلا چرا چنین افرادی نیاز به دکترا دارند؟ بناست کار پژوهشی کنند؟ حقوق اساسی خواندن دبیر شورای عالی امنیت ملی در حفظ حقوق شهروندی در روندهای امنیتی موثر بوده؟ حملونقل در استان اردبیل بعد از دکتر شدن استاندار متحول شده؟ این عزیزان مدیر بودهاند یا پژوهشگر؟ اصل ماجرا این است که مدیر محترم نیاز به یک لقب دکتر دارد. چرا نیاز دارد؟ چون کسانی هستند که دکترا دارند. حالا چرا مدیر ارشد کشور یا کسی که سودای سیاست و ریاست در سر دارد نباید داشته باشد؟ زشت نیست؟ برای مدیر محترم افت ندارد؟ چه کار به کیفیتش دارید، مهم این است که یک دکتر اول اسم آدم بیاید.
🔸 عشق به مدرک در متن داستان ایران مدرن حسابی جا خوش کرده. نه مسئول بدون مدرک دکترا میتواند زندگی کند، نه منِ شهروند، غیردکترها را لایق سطوح بالای سیاست و ریاست میدانم. چرا؟ خوب وقتی دکتر بهتر است و لابد باسوادتر چرا مدیر نباید دکتر باشد؟ حالا این که دکترا به درد مدیریت میخورد یا پژوهشگری اهمیتی ندارد، مهم همان اسم دکتر است.
🔸 داستان مهرداد بذرپاش یا علی کردان یا بسیار مدیران دیگر که هنوز تشت رسواییشان از بام نیفتاده داستان همین عشق جمعی ما به دکتراست، داستان عشق به مدرک، داستان عشق به قله و بیاهمیت شمردن همه آنهایی که دردامنه زندگی میکنند. تا دندان دکتربازی را نکشیم، کردان و پایاننامه بذرپاشی قصه هر روز است. حالا دکتری شهره شهر میشود و دکتری دیگر جان به در میبرد.
t.me/sharifdaily/6498
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«بیدکتراها را دور نیندازید»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ رئیس جمهور فعلی در زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، دانشجوی دکترای دانشگاه گلاسکو شد. رئیس جمهور پیشین دکترا را در زمان استانداری گذراند. رئیس مجلس هم دکترایش را وقتی فرمانده نیروی هوایی سپاه…
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ رئیس جمهور فعلی در زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، دانشجوی دکترای دانشگاه گلاسکو شد. رئیس جمهور پیشین دکترا را در زمان استانداری گذراند. رئیس مجلس هم دکترایش را وقتی فرمانده نیروی هوایی سپاه…
🌟 شماره ۸۶۱ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ مگر همین را نمیخواستیم؟ (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ بنویس از ما، بنویس/ مروری بر وضعیت نشریات و کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ حاشیه، از آغاز تا انجام/ حواشی فیزیک ۲ در اولین ترم کرونایی (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#مهدی_فخرآبادی/ ص۲)
◀️ گرهی که با شفافیت و مشارکت عمومی باز میشود/ همایش «کلاف سردرگم ارزیابی اثرات محیط زیستی در ایران» #گزارش (#رضا_جمشیدی/ ص۳)
◀️ کار دانشجویی این نیست/ #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۳)
◀️ گوگل دنیای بازی را هم میخواهد/ گوگلاستادیا چیست؟ #افیک (#رضا_بختیاری/ ص۶)
◀️ شوتت چند؟/ پای یادگیری ماشین و هوش مصنوعی به فوتبال هم باز شد/ #ورزش_و_سلامت (#هادی_ستوده و #سپهر_حجازی/ ص۷)
◀️ مهندس روی نیمکت (#مردمان_شریف/ ص۷)
◀️ پاییز که میشه/ #وصلهپینه (#رضا_علیپور/ ص۸)
◀️ از خانه جدا افتادهایم (#دلشکسته_نوشته/ ص۸)
t.me/sharifdaily/6730
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ مگر همین را نمیخواستیم؟ (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ بنویس از ما، بنویس/ مروری بر وضعیت نشریات و کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ حاشیه، از آغاز تا انجام/ حواشی فیزیک ۲ در اولین ترم کرونایی (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#مهدی_فخرآبادی/ ص۲)
◀️ گرهی که با شفافیت و مشارکت عمومی باز میشود/ همایش «کلاف سردرگم ارزیابی اثرات محیط زیستی در ایران» #گزارش (#رضا_جمشیدی/ ص۳)
◀️ کار دانشجویی این نیست/ #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۳)
◀️ گوگل دنیای بازی را هم میخواهد/ گوگلاستادیا چیست؟ #افیک (#رضا_بختیاری/ ص۶)
◀️ شوتت چند؟/ پای یادگیری ماشین و هوش مصنوعی به فوتبال هم باز شد/ #ورزش_و_سلامت (#هادی_ستوده و #سپهر_حجازی/ ص۷)
◀️ مهندس روی نیمکت (#مردمان_شریف/ ص۷)
◀️ پاییز که میشه/ #وصلهپینه (#رضا_علیپور/ ص۸)
◀️ از خانه جدا افتادهایم (#دلشکسته_نوشته/ ص۸)
t.me/sharifdaily/6730
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۶۱ روزنامه شریف (اولین شماره روزنامه در ترم جدید)، با یک روز تأخیر منتشر شد. از این به بعد صبح سهشنبه هر هفته منتظرمان باشید.
بنویس از ما، بنویس
حاشیه، از آغاز تا انجام
گرهی که با شفافیت و مشارکت عمومی باز میشود
گوگل دنیای بازی را هم…
شماره ۸۶۱ روزنامه شریف (اولین شماره روزنامه در ترم جدید)، با یک روز تأخیر منتشر شد. از این به بعد صبح سهشنبه هر هفته منتظرمان باشید.
بنویس از ما، بنویس
حاشیه، از آغاز تا انجام
گرهی که با شفافیت و مشارکت عمومی باز میشود
گوگل دنیای بازی را هم…
«کار دانشجویی این نیست»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ مدیریت دانشگاه استقبال از ورودیها را برنامه رسمی دانشگاه میداند. با این حال برگزاری چنین مراسمی تنها با حضور کارمندان و استادان نه روال مرسوم گذشته است و نه چندان دلچسب و افتخارآمیز. چه باید کرد؟ اجرای برنامه را به دانشجویان میسپاریم یا از آنها در اجرای برنامه کمک میگیریم. سوال این است که با برگزاری برنامه از سوی تعدادی دانشجو میتوانیم برنامه را دانشجویی بخوانیم؟
📷 عکس از توییتر دکتر حسینی (ستاد برگزاری اردوی ورودیهای ۹۸)
@sharifdaily
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ مدیریت دانشگاه استقبال از ورودیها را برنامه رسمی دانشگاه میداند. با این حال برگزاری چنین مراسمی تنها با حضور کارمندان و استادان نه روال مرسوم گذشته است و نه چندان دلچسب و افتخارآمیز. چه باید کرد؟ اجرای برنامه را به دانشجویان میسپاریم یا از آنها در اجرای برنامه کمک میگیریم. سوال این است که با برگزاری برنامه از سوی تعدادی دانشجو میتوانیم برنامه را دانشجویی بخوانیم؟
📷 عکس از توییتر دکتر حسینی (ستاد برگزاری اردوی ورودیهای ۹۸)
@sharifdaily
«کار دانشجویی این نیست»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ برای این که روی کاری برچسب دانشجویی بودن بزنید به چه چیزهایی توجه میکنید؟ اختلاف نظر درباره برنامه استقبال از ورودیها در سالهای اخیر نشان میدهد تعریفهامان تفاوتهایی دارد. اختلاف خودش را زمانی نشان میدهد که برنامه یا مجموعهای میان تعلق به دانشگاه و دانشجویی بودن زیگزاگ میرود. مدیریت دانشگاه استقبال از ورودیها را برنامه رسمی دانشگاه میداند. با این حال برگزاری چنین مراسمی تنها با حضور کارمندان و استادان نه روال مرسوم گذشته است و نه چندان دلچسب و افتخارآمیز. چه باید کرد؟ اجرای برنامه را به دانشجویان میسپاریم یا از آنها در اجرای برنامه کمک میگیریم. سوال این است که با برگزاری برنامه از سوی تعدادی دانشجو میتوانیم برنامه را دانشجویی بخوانیم؟
🔸 از خودمان شروع کنیم. روزنامه یک نشریه متعلق به دانشگاه است. سردبیر و نویسندگانش دانشجو هستند و به روال مجموعههای باسابقه دانشجویی، فارغالتحصیلها هم در آن سهمی دارند. اما با نویسندگان و حتی سردبیر دانشجو، روزنامه یک نشریه دانشجویی است؟ منصفانه این است که خیر. روزنامه نشریهای در دانشگاه است که با وجود مدیریتش از سوی دانشجوها و مخاطب دانشجویی متعلق به کلیت دانشگاه است، یعنی نقش مدیریت دانشگاه در تصمیمگیریهای اصلی آن حیاتیست. مدیرمسئول روزنامه با انتخابات عموم دانشجویان یا رأی اعضای گروه منصوب نمیشود. حالا این که مدیران دانشگاه میتوانند دست دانشجو را در چنین فعالیتی باز بگذارند یا در هر چیز کوچکی اعمال نظر کنند، سخن دیگریست. دانشجو میتواند یک اپراتور با اختیارات محدود یا مدیر با اختیارات کامل باشد. با این حال جنس کار کمی با کار دانشجویی تفاوت دارد.
🔸 برگزاری برنامه استقبال از ورودیهای جدید هم چنین چیزی است. این که برگزاری برنامه به تعدادی از دانشجویان سپرده شود، با مشارکت گروههای دانشجویی و داشتن سازوکار دانشجویی متفاوت است. مدیریت دانشگاه در این شکل تنها اجرا یا اداره بخشهایی یا تمام کار را به تعدادی دانشجو سپرده نه به جمع گروههای دانشجویی. مدیر دانشگاه میتواند این تیم اجرایی را تنها از یک طیف دانشجو انتخاب کند یا تلاش در تنوع و حضور تیپهای مختلف دانشجویی در آن داشته باشد. با این همه این کار هنوز یک کار دانشجویی نیست. لزومی ندارد که یکی از این دو مدل را حتما برتر از دیگری بدانیم. مشکل جایی است که تعریف کار دانشجویی را واژگونه کنیم و مشارکت دانشجو در اجرا را واگذاری کار به فعالان دانشجویی بخوانیم.
t.me/sharifdaily/6745
@sharifdaily
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ برای این که روی کاری برچسب دانشجویی بودن بزنید به چه چیزهایی توجه میکنید؟ اختلاف نظر درباره برنامه استقبال از ورودیها در سالهای اخیر نشان میدهد تعریفهامان تفاوتهایی دارد. اختلاف خودش را زمانی نشان میدهد که برنامه یا مجموعهای میان تعلق به دانشگاه و دانشجویی بودن زیگزاگ میرود. مدیریت دانشگاه استقبال از ورودیها را برنامه رسمی دانشگاه میداند. با این حال برگزاری چنین مراسمی تنها با حضور کارمندان و استادان نه روال مرسوم گذشته است و نه چندان دلچسب و افتخارآمیز. چه باید کرد؟ اجرای برنامه را به دانشجویان میسپاریم یا از آنها در اجرای برنامه کمک میگیریم. سوال این است که با برگزاری برنامه از سوی تعدادی دانشجو میتوانیم برنامه را دانشجویی بخوانیم؟
🔸 از خودمان شروع کنیم. روزنامه یک نشریه متعلق به دانشگاه است. سردبیر و نویسندگانش دانشجو هستند و به روال مجموعههای باسابقه دانشجویی، فارغالتحصیلها هم در آن سهمی دارند. اما با نویسندگان و حتی سردبیر دانشجو، روزنامه یک نشریه دانشجویی است؟ منصفانه این است که خیر. روزنامه نشریهای در دانشگاه است که با وجود مدیریتش از سوی دانشجوها و مخاطب دانشجویی متعلق به کلیت دانشگاه است، یعنی نقش مدیریت دانشگاه در تصمیمگیریهای اصلی آن حیاتیست. مدیرمسئول روزنامه با انتخابات عموم دانشجویان یا رأی اعضای گروه منصوب نمیشود. حالا این که مدیران دانشگاه میتوانند دست دانشجو را در چنین فعالیتی باز بگذارند یا در هر چیز کوچکی اعمال نظر کنند، سخن دیگریست. دانشجو میتواند یک اپراتور با اختیارات محدود یا مدیر با اختیارات کامل باشد. با این حال جنس کار کمی با کار دانشجویی تفاوت دارد.
🔸 برگزاری برنامه استقبال از ورودیهای جدید هم چنین چیزی است. این که برگزاری برنامه به تعدادی از دانشجویان سپرده شود، با مشارکت گروههای دانشجویی و داشتن سازوکار دانشجویی متفاوت است. مدیریت دانشگاه در این شکل تنها اجرا یا اداره بخشهایی یا تمام کار را به تعدادی دانشجو سپرده نه به جمع گروههای دانشجویی. مدیر دانشگاه میتواند این تیم اجرایی را تنها از یک طیف دانشجو انتخاب کند یا تلاش در تنوع و حضور تیپهای مختلف دانشجویی در آن داشته باشد. با این همه این کار هنوز یک کار دانشجویی نیست. لزومی ندارد که یکی از این دو مدل را حتما برتر از دیگری بدانیم. مشکل جایی است که تعریف کار دانشجویی را واژگونه کنیم و مشارکت دانشجو در اجرا را واگذاری کار به فعالان دانشجویی بخوانیم.
t.me/sharifdaily/6745
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«کار دانشجویی این نیست»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ مدیریت دانشگاه استقبال از ورودیها را برنامه رسمی دانشگاه میداند. با این حال برگزاری چنین مراسمی تنها با حضور کارمندان و استادان نه روال مرسوم گذشته است و نه چندان دلچسب و افتخارآمیز. چه باید کرد؟ اجرای…
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ مدیریت دانشگاه استقبال از ورودیها را برنامه رسمی دانشگاه میداند. با این حال برگزاری چنین مراسمی تنها با حضور کارمندان و استادان نه روال مرسوم گذشته است و نه چندان دلچسب و افتخارآمیز. چه باید کرد؟ اجرای…
🌟 شماره ۸۶۲ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ باور نمیکند دل من، مرگ خویش را (#سرمقاله/ #سجاد_کاهانی)
◀️ چرا تهران نه؟/ مشکلات دانشجوهای غیرتهرانی در روزهای تعطیلی خوابگاه (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ آینده آن بالاست/ هفته جهانی فضا با حضور جولیو مانزونی #گزارش (#آزاده_ایزدی/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#محمدجواد_شاکر/ ص۲)
◀️ راهی که نرفتیم/ نقد و تحلیل مستند «ترور سرچشمه» با حضور سیدعلیرضا حسینی بهشتی #گزارش (#محمد_توفیقی_زواره/ ص۳)
◀️ یاران را چه شد؟/ #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۳)
◀️ تحصیل در مدار صفردرجه/ مروری بر وضعیت آموزش عالی قبل از سال ۱۳۱۰ #سدهخوانی (#محمد_ملانوری/ ص۶و۷)
◀️ نوبل فیزیک به تاریکترین راز جهان رسید/ جایزه نوبل فیزیک ۲۰۲۰ برای کاوشگران سیاهچالهها #علمی (#فاطمه_خسروی/ ص۸)
◀️ نوبلی برای قیچی اصلاح/ نوبل شیمی به زیستشناسها رسید #علمی (#نازیلا_ویسی/ ص۸)
◀️ گفتوگو با گارد باز/ پیشفرضها و باورهایتان را به چالش بکشید #کمی_آنسوتر (#حسین_رجبی/ ص۹)
◀️ چرا چین نه؟ (#مرغ_همسایه/ ص۹)
◀️ مذاکره بعد از ۳ نوامبر/ گفتوگو با یوسف عزیزی درباره آمریکا در سال ۲۰۲۰ (#گفتوگو/ ص۱۰)
◀️ #هزارقلم/ ص۱۱
◀️ آنچه شجریانها بر سر جامعه میآورند #آنسوی_آجرهای_قرمز (#محمدتقی_ضرغام_افشار/ ص۱۱)
◀️ کبوتر با کبوتر فرق دارد #دلشکسته_نوشته (#حسین_مشکانی/ ص۱۲)
◀️ #استاد_شریف_ما/ ص۱۲
t.me/sharifdaily/6773
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ باور نمیکند دل من، مرگ خویش را (#سرمقاله/ #سجاد_کاهانی)
◀️ چرا تهران نه؟/ مشکلات دانشجوهای غیرتهرانی در روزهای تعطیلی خوابگاه (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ آینده آن بالاست/ هفته جهانی فضا با حضور جولیو مانزونی #گزارش (#آزاده_ایزدی/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#محمدجواد_شاکر/ ص۲)
◀️ راهی که نرفتیم/ نقد و تحلیل مستند «ترور سرچشمه» با حضور سیدعلیرضا حسینی بهشتی #گزارش (#محمد_توفیقی_زواره/ ص۳)
◀️ یاران را چه شد؟/ #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۳)
◀️ تحصیل در مدار صفردرجه/ مروری بر وضعیت آموزش عالی قبل از سال ۱۳۱۰ #سدهخوانی (#محمد_ملانوری/ ص۶و۷)
◀️ نوبل فیزیک به تاریکترین راز جهان رسید/ جایزه نوبل فیزیک ۲۰۲۰ برای کاوشگران سیاهچالهها #علمی (#فاطمه_خسروی/ ص۸)
◀️ نوبلی برای قیچی اصلاح/ نوبل شیمی به زیستشناسها رسید #علمی (#نازیلا_ویسی/ ص۸)
◀️ گفتوگو با گارد باز/ پیشفرضها و باورهایتان را به چالش بکشید #کمی_آنسوتر (#حسین_رجبی/ ص۹)
◀️ چرا چین نه؟ (#مرغ_همسایه/ ص۹)
◀️ مذاکره بعد از ۳ نوامبر/ گفتوگو با یوسف عزیزی درباره آمریکا در سال ۲۰۲۰ (#گفتوگو/ ص۱۰)
◀️ #هزارقلم/ ص۱۱
◀️ آنچه شجریانها بر سر جامعه میآورند #آنسوی_آجرهای_قرمز (#محمدتقی_ضرغام_افشار/ ص۱۱)
◀️ کبوتر با کبوتر فرق دارد #دلشکسته_نوشته (#حسین_مشکانی/ ص۱۲)
◀️ #استاد_شریف_ما/ ص۱۲
t.me/sharifdaily/6773
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۶۲ روزنامه شریف، باز هم با یک روز تأخیر منتشر شد، البته در ۱۲ صفحه. در دوران مجازی بودن فعالیت دانشگاه هفتهای یکبار ولی با ۱۲ صفحه روزنامه بخوانید.
چرا تهران نه؟
آینده آن بالاست
راهی که نرفتیم
تحصیل در مدار صفر درجه
نوبل فیزیک به تاریکترین…
شماره ۸۶۲ روزنامه شریف، باز هم با یک روز تأخیر منتشر شد، البته در ۱۲ صفحه. در دوران مجازی بودن فعالیت دانشگاه هفتهای یکبار ولی با ۱۲ صفحه روزنامه بخوانید.
چرا تهران نه؟
آینده آن بالاست
راهی که نرفتیم
تحصیل در مدار صفر درجه
نوبل فیزیک به تاریکترین…
«یاران را چه شد؟»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ حتی در ماجرای فروغ با همه نبردهای توییتری باز هم عباس سلیمی در دانشگاه پیدا نشد و این خود مدیران بودند که برای درآوردن چشم فتنه آستین بالا زدند. برافتادن نسل سلیمی بیشک یک پدیده قابل مطالعه است. دلیلش را باید پیدا کرد، شاید وابستگی به نهادهای رسمی بیشتر شده و همه کنار گود نشستهاند. شاید چشم بدنه گروهها دیگر جز به دهان نوک هرم نیست و کسی قرار نیست خودش کاری کند. شاید جوانترها خودشان به دیدن عکسهای فرش قرمز عادت کردهاند و حالا دیگر از خودمان شدهاند. دلیل هر چه بوده و هست دیگر عباس سلیمی زحمت شکایت از محسن نامجو را نمیکشد.
@sharifdaily
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ حتی در ماجرای فروغ با همه نبردهای توییتری باز هم عباس سلیمی در دانشگاه پیدا نشد و این خود مدیران بودند که برای درآوردن چشم فتنه آستین بالا زدند. برافتادن نسل سلیمی بیشک یک پدیده قابل مطالعه است. دلیلش را باید پیدا کرد، شاید وابستگی به نهادهای رسمی بیشتر شده و همه کنار گود نشستهاند. شاید چشم بدنه گروهها دیگر جز به دهان نوک هرم نیست و کسی قرار نیست خودش کاری کند. شاید جوانترها خودشان به دیدن عکسهای فرش قرمز عادت کردهاند و حالا دیگر از خودمان شدهاند. دلیل هر چه بوده و هست دیگر عباس سلیمی زحمت شکایت از محسن نامجو را نمیکشد.
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 862 (23 Mehr 1399).pdf
«یاران را چه شد؟»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ پرونده شماره پیش روزنامه نشان داد از ۹ پرونده تخلف نشریات در سال گذشته، پنج شکایت از سوی دفتر نهاد نمایندگی دانشگاه صورت گرفته است. شاکی پرونده نشریه فروغ هم که رسما اعلام نشده است. موضوع پروندههای دیگر دو انتشار بدون مجوز و یک درگیری حقوقی میان عوامل نشریه بوده. البته شکایت از نشریه داد هم برمیگردد به برگزاری برنامههای گفتوگو و ارائه که ذیل موضوع انتشار نشریه نمیگنجد. این یعنی تقریبا دلیل همه شکایتها و پروندههای اصلی موضوع عفت عمومی است؛ از جلد و محتوای فروغ تا جلد الصناعیه و عکسهای حرکت و دکوپاژ.
🔸 سالها پیش از محسن نامجو قطعهای منتشر شد که آیاتی از سوره شمس را با همراهی ساز خودش میخواند. شکایت از انتشار این قطعه با موضوع اهانت به قرآن مهاجرت نامجو را سرعت داد. نکته جالب اما شاکی پرونده بود؛ عباس سلیمی، امیر بازنشسته ارتش که بسیاری او را به عنوان مجری مسابقات بینالمللی قرآن و یک فعال قرآنی میشناختند، از محسن نامجو به خاطر بیحرمتی به قرآن شکایت کرد. نه مدعیالعموم خودش اقدام به باز کردن پرونده کرد، نه نامجو در فاصله کوتاهی از پخش شدن قطعه بازداشت شد.
🔸 عباس سلیمیها پیش از این در دانشگاه هم دیده میشدند. آدمهایی که اگر هم با آنها اختلاف عقیده داشتید اما تکلیفتان با ایشان روشن بود، حاضر بودند در قامت شاکی هم شده در برابر شما بایستند. گزارش پروندههای نشریات نشان میدهد سلیمیها یا دیگر در دانشگاه نیستند، یا چیزی مثل عفت عمومی دیگر برایشان انگیزه اقدام ندارد. حالا نهادهای رسمی باید خودشان میان گود بیایند تا از آنچه حریم عفت عمومی میدانند پاسداری کنند.
🔸 حتی در ماجرای فروغ با همه نبردهای توییتری باز هم عباس سلیمی در دانشگاه پیدا نشد و این خود مدیران بودند که برای درآوردن چشم فتنه آستین بالا زدند. برافتادن نسل سلیمی بیشک یک پدیده قابل مطالعه است. دلیلش را باید پیدا کرد، شاید وابستگی به نهادهای رسمی بیشتر شده و همه کنار گود نشستهاند. شاید چشم بدنه گروهها دیگر جز به دهان نوک هرم نیست و کسی قرار نیست خودش کاری کند. شاید جوانترها خودشان به دیدن عکسهای فرش قرمز عادت کردهاند و حالا دیگر از خودمان شدهاند. دلیل هر چه بوده و هست دیگر عباس سلیمی زحمت شکایت از محسن نامجو را نمیکشد.
t.me/sharifdaily/6798
@sharifdaily
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ پرونده شماره پیش روزنامه نشان داد از ۹ پرونده تخلف نشریات در سال گذشته، پنج شکایت از سوی دفتر نهاد نمایندگی دانشگاه صورت گرفته است. شاکی پرونده نشریه فروغ هم که رسما اعلام نشده است. موضوع پروندههای دیگر دو انتشار بدون مجوز و یک درگیری حقوقی میان عوامل نشریه بوده. البته شکایت از نشریه داد هم برمیگردد به برگزاری برنامههای گفتوگو و ارائه که ذیل موضوع انتشار نشریه نمیگنجد. این یعنی تقریبا دلیل همه شکایتها و پروندههای اصلی موضوع عفت عمومی است؛ از جلد و محتوای فروغ تا جلد الصناعیه و عکسهای حرکت و دکوپاژ.
🔸 سالها پیش از محسن نامجو قطعهای منتشر شد که آیاتی از سوره شمس را با همراهی ساز خودش میخواند. شکایت از انتشار این قطعه با موضوع اهانت به قرآن مهاجرت نامجو را سرعت داد. نکته جالب اما شاکی پرونده بود؛ عباس سلیمی، امیر بازنشسته ارتش که بسیاری او را به عنوان مجری مسابقات بینالمللی قرآن و یک فعال قرآنی میشناختند، از محسن نامجو به خاطر بیحرمتی به قرآن شکایت کرد. نه مدعیالعموم خودش اقدام به باز کردن پرونده کرد، نه نامجو در فاصله کوتاهی از پخش شدن قطعه بازداشت شد.
🔸 عباس سلیمیها پیش از این در دانشگاه هم دیده میشدند. آدمهایی که اگر هم با آنها اختلاف عقیده داشتید اما تکلیفتان با ایشان روشن بود، حاضر بودند در قامت شاکی هم شده در برابر شما بایستند. گزارش پروندههای نشریات نشان میدهد سلیمیها یا دیگر در دانشگاه نیستند، یا چیزی مثل عفت عمومی دیگر برایشان انگیزه اقدام ندارد. حالا نهادهای رسمی باید خودشان میان گود بیایند تا از آنچه حریم عفت عمومی میدانند پاسداری کنند.
🔸 حتی در ماجرای فروغ با همه نبردهای توییتری باز هم عباس سلیمی در دانشگاه پیدا نشد و این خود مدیران بودند که برای درآوردن چشم فتنه آستین بالا زدند. برافتادن نسل سلیمی بیشک یک پدیده قابل مطالعه است. دلیلش را باید پیدا کرد، شاید وابستگی به نهادهای رسمی بیشتر شده و همه کنار گود نشستهاند. شاید چشم بدنه گروهها دیگر جز به دهان نوک هرم نیست و کسی قرار نیست خودش کاری کند. شاید جوانترها خودشان به دیدن عکسهای فرش قرمز عادت کردهاند و حالا دیگر از خودمان شدهاند. دلیل هر چه بوده و هست دیگر عباس سلیمی زحمت شکایت از محسن نامجو را نمیکشد.
t.me/sharifdaily/6798
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«یاران را چه شد؟»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ حتی در ماجرای فروغ با همه نبردهای توییتری باز هم عباس سلیمی در دانشگاه پیدا نشد و این خود مدیران بودند که برای درآوردن چشم فتنه آستین بالا زدند. برافتادن نسل سلیمی بیشک یک پدیده قابل مطالعه است. دلیلش را باید…
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ حتی در ماجرای فروغ با همه نبردهای توییتری باز هم عباس سلیمی در دانشگاه پیدا نشد و این خود مدیران بودند که برای درآوردن چشم فتنه آستین بالا زدند. برافتادن نسل سلیمی بیشک یک پدیده قابل مطالعه است. دلیلش را باید…
🌟 شماره ۸۶۴ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ جعلیات؛ کرونای اجتماعی (#سرمقاله/ #شایان_مرشدی)
◀️ به قدمت تاریخ/ نگاهی به تاریخ اختلافی به نام قرهباغ (#پرونده/ ص۶و۷)
◀️ یک نفر امروز غایب نیست/ پویش تهیه دستگاههای هوشمند برای دانشآموزان نیازمند (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#مهدی_فخرآبادی/ ص۲)
◀️ زنهار از این بیابان/ #گزارش تریبون آزاد دانشجویی «کلاف سردرگم» با موضوع سربازی (#سید_محمدحسین_قاسمی/ ص۳)
◀️ کمتر به عقب برگردید #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۳)
◀️ دموکراسی نیاز به کمک دارد/ تشخیص پستهای گمراهکننده در شبکههای اجتماعی با کمک الگوریتمهای یادگیری ماشین #گزارش (ترجمه: #سید_رضا_احمدزاده/ ص۴)
◀️ درد بیاعتمادی را چاره چیست؟ #آنسوی_آجرهای_قرمز (#محمدتقی_ضرغام_افشار/ ص۴)
◀️ دوقطبی در جهان مسطح شبکههای اجتماعی/ #گفتوگو با میثم علیزاده درباره تاثیر شبکههای اجتماعی بر دموکراسی (#محمد_ملانوری/ ص۸)
◀️ اعداد دروغ میگویند؟/ نگاهی به نظرسنجیهای پرشمار انتخابات آمریکا #پرونده (#محمد_ملانوری/ ص۵)
◀️ همیشه حق با استاد است/ استادهایی که زندگی دانشجو را جهنم میکنند #کمی_آنسوتر (ترجمه: #حسین_رجبی/ ص۹)
◀️ مرگ و شیون یکبار نیست/ درباره رفتار موجی شیوع کرونا #علمی (#یزدان_بابازاده/ ص۱۰)
◀️ #هزارقلم/ ص۱۱
◀️ دنبال بندی بودم که بهش بند بشم، که بمونم (#مردمان_شریف/ ص۱۱)
◀️ اینترنت رایگان بهانه است #هردم_بیلی (#امیرحسین_پویا/ ص۱۲)
◀️ دو تا یکی میخوریم نداریم (#وصلهپینه/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/6863
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ جعلیات؛ کرونای اجتماعی (#سرمقاله/ #شایان_مرشدی)
◀️ به قدمت تاریخ/ نگاهی به تاریخ اختلافی به نام قرهباغ (#پرونده/ ص۶و۷)
◀️ یک نفر امروز غایب نیست/ پویش تهیه دستگاههای هوشمند برای دانشآموزان نیازمند (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (#مهدی_فخرآبادی/ ص۲)
◀️ زنهار از این بیابان/ #گزارش تریبون آزاد دانشجویی «کلاف سردرگم» با موضوع سربازی (#سید_محمدحسین_قاسمی/ ص۳)
◀️ کمتر به عقب برگردید #حرف_زیادی (#مرتضی_یاری/ ص۳)
◀️ دموکراسی نیاز به کمک دارد/ تشخیص پستهای گمراهکننده در شبکههای اجتماعی با کمک الگوریتمهای یادگیری ماشین #گزارش (ترجمه: #سید_رضا_احمدزاده/ ص۴)
◀️ درد بیاعتمادی را چاره چیست؟ #آنسوی_آجرهای_قرمز (#محمدتقی_ضرغام_افشار/ ص۴)
◀️ دوقطبی در جهان مسطح شبکههای اجتماعی/ #گفتوگو با میثم علیزاده درباره تاثیر شبکههای اجتماعی بر دموکراسی (#محمد_ملانوری/ ص۸)
◀️ اعداد دروغ میگویند؟/ نگاهی به نظرسنجیهای پرشمار انتخابات آمریکا #پرونده (#محمد_ملانوری/ ص۵)
◀️ همیشه حق با استاد است/ استادهایی که زندگی دانشجو را جهنم میکنند #کمی_آنسوتر (ترجمه: #حسین_رجبی/ ص۹)
◀️ مرگ و شیون یکبار نیست/ درباره رفتار موجی شیوع کرونا #علمی (#یزدان_بابازاده/ ص۱۰)
◀️ #هزارقلم/ ص۱۱
◀️ دنبال بندی بودم که بهش بند بشم، که بمونم (#مردمان_شریف/ ص۱۱)
◀️ اینترنت رایگان بهانه است #هردم_بیلی (#امیرحسین_پویا/ ص۱۲)
◀️ دو تا یکی میخوریم نداریم (#وصلهپینه/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/6863
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۶۴ روزنامه شریف منتشر شد. آخر شب رسیدیم!
به قدمت تاریخ
دوقطبی در جهان مسطح شبکههای اجتماعی
یک نفر امروز غایب نیست
زنهار از این بیابان
دموکراسی نیاز به کمک دارد
اعداد دروغ میگویند؟
همیشه حق با استاد است
مرگ و شیون یکبار نیست
دنبال بندی…
شماره ۸۶۴ روزنامه شریف منتشر شد. آخر شب رسیدیم!
به قدمت تاریخ
دوقطبی در جهان مسطح شبکههای اجتماعی
یک نفر امروز غایب نیست
زنهار از این بیابان
دموکراسی نیاز به کمک دارد
اعداد دروغ میگویند؟
همیشه حق با استاد است
مرگ و شیون یکبار نیست
دنبال بندی…
«کمتر به عقب برگردید»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ راستش را بخواهید ما فرزندان همین یکی دو سال پیش هستیم، نه فرزندان پادشاهان سدهها و هزارههای گذشته. هویت تاریخی چیز بدی نیست، در این حد که بدانیم در این سرزمین شکوه و جلال هم سابقه داشته. مشکل امروز نه تنها با قواعد دیروز که با داستانهای دیروز هم حل نمیشود. جای کلکل فوتبالی در استادیوم است و کریخوانی پیش و پس از بازی. تاریخ را کل انداختن عاقلانه نمینماید.
@sharifdaily
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ راستش را بخواهید ما فرزندان همین یکی دو سال پیش هستیم، نه فرزندان پادشاهان سدهها و هزارههای گذشته. هویت تاریخی چیز بدی نیست، در این حد که بدانیم در این سرزمین شکوه و جلال هم سابقه داشته. مشکل امروز نه تنها با قواعد دیروز که با داستانهای دیروز هم حل نمیشود. جای کلکل فوتبالی در استادیوم است و کریخوانی پیش و پس از بازی. تاریخ را کل انداختن عاقلانه نمینماید.
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 864 (7 Aban 1399).pdf
«کمتر به عقب برگردید»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ جایی یک نزاع بر سر زمین رخ داده. اختلاف بر سر این زمین البته سابقه دارد. برای پیدا کردن جواب و راه حل تا کجای تاریخ عقب میروید؟ احتمالا تا جایی که اسناد رسمیای وجود داشته باشد. برای پس گرفتن زمین پدری به اسطورهها یا تاریخ دو هزاره گذشته ارجاع میدهید؟
🔸 حاشیه نزاع قرهباغ هم از این ماجراها کم ندارد؛ از کاربران ایرانی که از تعلق تاریخی قفقاز جنوبی به ایران میگویند تا نقشههایی که به شما نشان میدهد در دو هزار سال پیش ارمنستان بزرگ تا ساحل خزر بوده یا جنوب ارمنستان و زنگزور هم روزی محل زندگی و حکمرانی آذریها. حالا این که چهطور چنین نزاع پیچیدهای را می توان به پیش از ۱۹۰۰ میلادی ارجاع داد، ماجرای غریبی است.
🔸 آش از این هم شورتر است. آتش نزاع قره باغ به دامن نزاع قومیتی در ایران هم میافتد. برای حل این اختلاف گلایه یا هر چیز دیگر چه باید کرد؟ جستوجوی بیحاصل درباره نژاد مردم آذربایجان و تغییر زبان احتمالی مشکلی را حل میکند؟ برای حل موضوع باید به دوران سلجوقی برگردیم یا ساسانی و هخامنشی یا پیش از ورود آریایی ها به سرزمینی که امروز فلات ایران می خوانیم؟ برای حل دعوای مرکز-حاشیه در سال ۱۳۹۹ شمسی دنبال کدام راه در سدههای پیش از میلاد مسیح هستیم؟ مرزهای کشورهای امروز را با معیار امپراتوریهای پیش و پس از اسلام تعیین کنیم؟ یادمان باشد صدام خودش را سردار قادسیه میدانست و دیگری هم انگار میخواهد شکوه سلطانان گذشته را در حاشیه مدیترانه زنده کند.
🔸 راستش را بخواهید ما فرزندان همین یکی دو سال پیش هستیم، نه فرزندان پادشاهان سدهها و هزارههای گذشته. هویت تاریخی چیز بدی نیست، در این حد که بدانیم در این سرزمین شکوه و جلال هم سابقه داشته. مشکل امروز نه تنها با قواعد دیروز که با داستانهای دیروز هم حل نمیشود. جای کلکل فوتبالی در استادیوم است و کریخوانی پیش و پس از بازی. تاریخ را کل انداختن عاقلانه نمینماید. وقتی همه چیز را از دید کوروش و سلطان سلیم و محمد فاتح و قادسیه ببینیم یعنی دیگر فرزند زمانه خودمان نیستیم. جایی زندگی میکنیم که بیزمان است. بیزمانها را هم آدمهای زرنگ گله میکنند، به جان هم میاندازند و صد البته لقمه خودشان را چربتر میکنند.
t.me/sharifdaily/6992
@sharifdaily
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ جایی یک نزاع بر سر زمین رخ داده. اختلاف بر سر این زمین البته سابقه دارد. برای پیدا کردن جواب و راه حل تا کجای تاریخ عقب میروید؟ احتمالا تا جایی که اسناد رسمیای وجود داشته باشد. برای پس گرفتن زمین پدری به اسطورهها یا تاریخ دو هزاره گذشته ارجاع میدهید؟
🔸 حاشیه نزاع قرهباغ هم از این ماجراها کم ندارد؛ از کاربران ایرانی که از تعلق تاریخی قفقاز جنوبی به ایران میگویند تا نقشههایی که به شما نشان میدهد در دو هزار سال پیش ارمنستان بزرگ تا ساحل خزر بوده یا جنوب ارمنستان و زنگزور هم روزی محل زندگی و حکمرانی آذریها. حالا این که چهطور چنین نزاع پیچیدهای را می توان به پیش از ۱۹۰۰ میلادی ارجاع داد، ماجرای غریبی است.
🔸 آش از این هم شورتر است. آتش نزاع قره باغ به دامن نزاع قومیتی در ایران هم میافتد. برای حل این اختلاف گلایه یا هر چیز دیگر چه باید کرد؟ جستوجوی بیحاصل درباره نژاد مردم آذربایجان و تغییر زبان احتمالی مشکلی را حل میکند؟ برای حل موضوع باید به دوران سلجوقی برگردیم یا ساسانی و هخامنشی یا پیش از ورود آریایی ها به سرزمینی که امروز فلات ایران می خوانیم؟ برای حل دعوای مرکز-حاشیه در سال ۱۳۹۹ شمسی دنبال کدام راه در سدههای پیش از میلاد مسیح هستیم؟ مرزهای کشورهای امروز را با معیار امپراتوریهای پیش و پس از اسلام تعیین کنیم؟ یادمان باشد صدام خودش را سردار قادسیه میدانست و دیگری هم انگار میخواهد شکوه سلطانان گذشته را در حاشیه مدیترانه زنده کند.
🔸 راستش را بخواهید ما فرزندان همین یکی دو سال پیش هستیم، نه فرزندان پادشاهان سدهها و هزارههای گذشته. هویت تاریخی چیز بدی نیست، در این حد که بدانیم در این سرزمین شکوه و جلال هم سابقه داشته. مشکل امروز نه تنها با قواعد دیروز که با داستانهای دیروز هم حل نمیشود. جای کلکل فوتبالی در استادیوم است و کریخوانی پیش و پس از بازی. تاریخ را کل انداختن عاقلانه نمینماید. وقتی همه چیز را از دید کوروش و سلطان سلیم و محمد فاتح و قادسیه ببینیم یعنی دیگر فرزند زمانه خودمان نیستیم. جایی زندگی میکنیم که بیزمان است. بیزمانها را هم آدمهای زرنگ گله میکنند، به جان هم میاندازند و صد البته لقمه خودشان را چربتر میکنند.
t.me/sharifdaily/6992
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«کمتر به عقب برگردید»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ راستش را بخواهید ما فرزندان همین یکی دو سال پیش هستیم، نه فرزندان پادشاهان سدهها و هزارههای گذشته. هویت تاریخی چیز بدی نیست، در این حد که بدانیم در این سرزمین شکوه و جلال هم سابقه داشته. مشکل امروز نه تنها…
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ راستش را بخواهید ما فرزندان همین یکی دو سال پیش هستیم، نه فرزندان پادشاهان سدهها و هزارههای گذشته. هویت تاریخی چیز بدی نیست، در این حد که بدانیم در این سرزمین شکوه و جلال هم سابقه داشته. مشکل امروز نه تنها…
«این همسایه آزارگر»
#مرتضی_یاری
#حرف_زیادی
❇️ این همسایههای ناسازگار هم واقعیتهای بیرونی هستند که نمیشود منکرشان شد. آستانه تحریکشان هم پایین است و همین که ما هستیم تحریک میشوند. به نظرشان این سرزمین زیادی بزرگ است. شعار یکیشان حتی «کشورهای کوچک زیباترند» بود.
@sharifdaily
#مرتضی_یاری
#حرف_زیادی
❇️ این همسایههای ناسازگار هم واقعیتهای بیرونی هستند که نمیشود منکرشان شد. آستانه تحریکشان هم پایین است و همین که ما هستیم تحریک میشوند. به نظرشان این سرزمین زیادی بزرگ است. شعار یکیشان حتی «کشورهای کوچک زیباترند» بود.
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 868 (11 Azar 1399).pdf
«این همسایه آزارگر»
#مرتضی_یاری
#حرف_زیادی
❇️ گارد ریاستجمهوری عراق در دشتهای شمال خرمشهر جولان میدهد و پیش میآید. گروهی رئیسجمهور را خائن میدانند. گروه دیگر رقیب را قدرتطلب و انحصارگر میخوانند. عدهای در پی یافتن رفتارهای اشتباه ما و تحریک مرد خشن و سنگدلی به نام صداماند. حتی اگر در یکسالگی یک انقلاب نبودیم، در این آشفته بازار، از دست رفتن بخش بزرگی از خوزستان عجیب بود؟
🔸 آشفتگی، متهم کردن دیگری، نداشتن فرماندهی در میدان هنوز هم گریبان ما را گرفته. اینطور است که عملیات ترور از بمبهای مغناطیسی به یک کمین نظامی کامل در آبسرد دماوند تبدیل میشود.
🔸 شکی نیست که کار بسیاری از ما از دلخوری گذشته. از آبان و دی ۹۸، از تنگنظری، از حرف بیحساب، از دوری از ما و دغدغههایمان، از ندیدن خودمان در گفتمان رسمی و از هزار چیز خرد و کلان دیگر. حالا چه کنیم؟ کنار بایستیم و جدا شدن خرمشهر و اهواز را فقط نگاه کنیم؟ از شکاف حاکمیت و مردم بگوییم و از این که اصلا چرا اسرائیل و شیخنشینها را تحریک کردهایم؟
🔸 هیچ تردیدی نیست که حاکمان باید فکری برای این شکاف بکنند، رفتارشان را تغییر بدهند و دل بسیاری از مردم را دوباره به دست بیاورند، تا به قول مصدق مستظهر به اراده ملت ایران باشند. راه دیگری هم ندارند. این شکاف بیش از آن که از طرف مردم پرشدنی باشد از طرف حاکمان باید چاره شود.
🔸 با این همه این همسایههای ناسازگار هم واقعیتهای بیرونی هستند که نمیشود منکرشان شد. آستانه تحریکشان هم پایین است و همین که ما هستیم تحریک میشوند. به نظرشان این سرزمین زیادی بزرگ است. شعار یکیشان حتی «کشورهای کوچک زیباترند» بود.
🔸 دشمن، بدخواه، رقیب، هر چه میخواهید نام بگذارید، اما اگر در میانه حمله همان رقیب بدخواه به خودمان، به دعواهای دیروز و امروزمان، به دلخوریهامان، به فرصت حذف رقیب، به یکدست کردن فضا، به هر چیزی جز بستن راه مهاجم فکر کنیم و مشغول باشیم باختهایم. مطالباتمان از حاکمیت، نقدهامان به جناح رقیب، تلاشمان برای تغییر و رسیدن به خواستهها سر جای خودش، اما آن رقیب بدخواه و آن همسایه آزارگر به چیزی جز ادامه آزارش رضایت نمیدهد. آزار عادتش میشود. امروز به این بهانه و فردا به بهانه دیگر. وای به روزی که ببیند یا فکر کند در دامن همسایه آدم راضی هم هست. آن وقت بیشتر هم میبازیم. این بار نه تنها یک بندر زیبا آن گوشه پایین نقشه، که ایران از دست میرود.
t.me/sharifdaily/7139
@sharifdaily
#مرتضی_یاری
#حرف_زیادی
❇️ گارد ریاستجمهوری عراق در دشتهای شمال خرمشهر جولان میدهد و پیش میآید. گروهی رئیسجمهور را خائن میدانند. گروه دیگر رقیب را قدرتطلب و انحصارگر میخوانند. عدهای در پی یافتن رفتارهای اشتباه ما و تحریک مرد خشن و سنگدلی به نام صداماند. حتی اگر در یکسالگی یک انقلاب نبودیم، در این آشفته بازار، از دست رفتن بخش بزرگی از خوزستان عجیب بود؟
🔸 آشفتگی، متهم کردن دیگری، نداشتن فرماندهی در میدان هنوز هم گریبان ما را گرفته. اینطور است که عملیات ترور از بمبهای مغناطیسی به یک کمین نظامی کامل در آبسرد دماوند تبدیل میشود.
🔸 شکی نیست که کار بسیاری از ما از دلخوری گذشته. از آبان و دی ۹۸، از تنگنظری، از حرف بیحساب، از دوری از ما و دغدغههایمان، از ندیدن خودمان در گفتمان رسمی و از هزار چیز خرد و کلان دیگر. حالا چه کنیم؟ کنار بایستیم و جدا شدن خرمشهر و اهواز را فقط نگاه کنیم؟ از شکاف حاکمیت و مردم بگوییم و از این که اصلا چرا اسرائیل و شیخنشینها را تحریک کردهایم؟
🔸 هیچ تردیدی نیست که حاکمان باید فکری برای این شکاف بکنند، رفتارشان را تغییر بدهند و دل بسیاری از مردم را دوباره به دست بیاورند، تا به قول مصدق مستظهر به اراده ملت ایران باشند. راه دیگری هم ندارند. این شکاف بیش از آن که از طرف مردم پرشدنی باشد از طرف حاکمان باید چاره شود.
🔸 با این همه این همسایههای ناسازگار هم واقعیتهای بیرونی هستند که نمیشود منکرشان شد. آستانه تحریکشان هم پایین است و همین که ما هستیم تحریک میشوند. به نظرشان این سرزمین زیادی بزرگ است. شعار یکیشان حتی «کشورهای کوچک زیباترند» بود.
🔸 دشمن، بدخواه، رقیب، هر چه میخواهید نام بگذارید، اما اگر در میانه حمله همان رقیب بدخواه به خودمان، به دعواهای دیروز و امروزمان، به دلخوریهامان، به فرصت حذف رقیب، به یکدست کردن فضا، به هر چیزی جز بستن راه مهاجم فکر کنیم و مشغول باشیم باختهایم. مطالباتمان از حاکمیت، نقدهامان به جناح رقیب، تلاشمان برای تغییر و رسیدن به خواستهها سر جای خودش، اما آن رقیب بدخواه و آن همسایه آزارگر به چیزی جز ادامه آزارش رضایت نمیدهد. آزار عادتش میشود. امروز به این بهانه و فردا به بهانه دیگر. وای به روزی که ببیند یا فکر کند در دامن همسایه آدم راضی هم هست. آن وقت بیشتر هم میبازیم. این بار نه تنها یک بندر زیبا آن گوشه پایین نقشه، که ایران از دست میرود.
t.me/sharifdaily/7139
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«این همسایه آزارگر»
#مرتضی_یاری
#حرف_زیادی
❇️ این همسایههای ناسازگار هم واقعیتهای بیرونی هستند که نمیشود منکرشان شد. آستانه تحریکشان هم پایین است و همین که ما هستیم تحریک میشوند. به نظرشان این سرزمین زیادی بزرگ است. شعار یکیشان حتی «کشورهای کوچک…
#مرتضی_یاری
#حرف_زیادی
❇️ این همسایههای ناسازگار هم واقعیتهای بیرونی هستند که نمیشود منکرشان شد. آستانه تحریکشان هم پایین است و همین که ما هستیم تحریک میشوند. به نظرشان این سرزمین زیادی بزرگ است. شعار یکیشان حتی «کشورهای کوچک…
«اسداللهخان! پسرانت را دریاب»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ اسداللهخان پدرسالار را یادتان هست؟ به هر کدام از پسرهایش یک تاکسی داده بود برای کار و یک اتاق برای زندگی. رتق و فتقشان میکرد و هواشان را داشت. با استانداردهای خودش پدر خوب و حتی نمونهای بود. حرف اما حرف خودش بود. بچهها یا حیا داشتند چیزی به پدر بگویند یا نگران همان چند متر اتاق بودند. هر چه بود پدر نفهمید بچهها حرفهای دیگری هم دارند. بچههای خودش، نه بچههای همسایه یا بچههای دشمنان و رقبایش. حتی همان پسر بزرگش که از همه نجیبتر بود.
@sharifdaily
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ اسداللهخان پدرسالار را یادتان هست؟ به هر کدام از پسرهایش یک تاکسی داده بود برای کار و یک اتاق برای زندگی. رتق و فتقشان میکرد و هواشان را داشت. با استانداردهای خودش پدر خوب و حتی نمونهای بود. حرف اما حرف خودش بود. بچهها یا حیا داشتند چیزی به پدر بگویند یا نگران همان چند متر اتاق بودند. هر چه بود پدر نفهمید بچهها حرفهای دیگری هم دارند. بچههای خودش، نه بچههای همسایه یا بچههای دشمنان و رقبایش. حتی همان پسر بزرگش که از همه نجیبتر بود.
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
«دایره را تنگتر از این نکنید» ❇️ اسامی نامزدهای تأیید صلاحیتشده برای سیزدهمین دوره #انتخابات_ریاستجمهوری بعد از انتشار غیررسمی دوشنبهشب، بالاخره دیروز به صورت رسمی هم از سوی وزارت کشور اعلام شد؛ یک لیست هفت نفره و تقریبا یکدست که به نظر از الآن نتیجه…
«اسداللهخان! پسرانت را دریاب»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ اسداللهخان پدرسالار را یادتان هست؟ به هر کدام از پسرهایش یک تاکسی داده بود برای کار و یک اتاق برای زندگی. رتق و فتقشان میکرد و هواشان را داشت. با استانداردهای خودش پدر خوب و حتی نمونهای بود. حرف اما حرف خودش بود. بچهها یا حیا داشتند چیزی به پدر بگویند یا نگران همان چند متر اتاق بودند. هر چه بود پدر نفهمید بچهها حرفهای دیگری هم دارند. بچههای خودش، نه بچههای همسایه یا بچههای دشمنان و رقبایش. حتی همان پسر بزرگش که از همه نجیبتر بود. آخر هم تا جوانترها که جسورتر بودند و فرزند زمانه دیگری به میدان نیامدند، اسدالله خان نفهمید یک جای کار ایراد دارد. اولش همه چیز را انداخت گردن خالهزنکهای جادوگر فامیل و عقدههای قدیمی. اما وقتی همان پسر نجیبتر را هم بیرون کرد، آنقدر تنها شد که بتواند به کارهای کرده و نکردهاش فکر کند.
🔸 پدران سیاست ایران مدت کمی نیست که با پسر و عروس جوانشان نمیسازند. قهر و دعوا و گیس و گیسکشی کم نداشتهاند. حالا عصبانیت زیاد شده و وسایل زندگی آن پسر بزرگ نجیب هم به جای همان اتاق چند متری کف حیاط و توی کوچه ولو شده. پسر بزرگها فعلا سر ناسازگاری ندارند. اما با وسایلشان قرار است چه کنند. تمیزشان میکنند و دوباره توی اتاق میچینند؟ پشت تاکسی اهدایی پدر مینشینند و دنده صد تا یک غاز چاق میکنند تا احترام خانواده و پدر جلوی در و همسایه و دوست و دشمن حفظ شود؟ البته که قرارشان نیست با همسایه و رقیب پدر همدست شوند و به هر لطایفالحیلی صاحبخانه. یعنی بلد نیستند. ازشان برنمیآید.
🔸 شاید هم آرام وسایلشان را بردارند، تاکسیشان را بگذارند و جای دیگری از این شهر آرام زندگی کنند. اسداللهخان کمی که تنها ماند، راهش را عوض کرد. با همه علاقهای که به خانهاش داشت و آن را مایه بزرگی خودش میدانست، فهمید که دیگر زمان یک اتاق به پسرها دادن گذشته. خوب آخر فیلمها باید خوش و خرم باشد و قرار نیست تلویزیون ملی فیلم سیاه نشان بدهد. پدران سیاست ایران چهطور؟ بچههای نجیبشان تنهاشان میگذارند؟ به کارهاشان فکر میکنند؟ راهشان را عوض میکنند؟ نمیدانیم. اما فعلا نوبت بچههای خوب و آرام است که تصمیم بگیرند. تصمیم بگیرند که وسایلشان را تمیز و اتاق چندمتری را مرتب کنند یا راه دیگری بروند.
t.me/sharifdaily/7851
@sharifdaily
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ اسداللهخان پدرسالار را یادتان هست؟ به هر کدام از پسرهایش یک تاکسی داده بود برای کار و یک اتاق برای زندگی. رتق و فتقشان میکرد و هواشان را داشت. با استانداردهای خودش پدر خوب و حتی نمونهای بود. حرف اما حرف خودش بود. بچهها یا حیا داشتند چیزی به پدر بگویند یا نگران همان چند متر اتاق بودند. هر چه بود پدر نفهمید بچهها حرفهای دیگری هم دارند. بچههای خودش، نه بچههای همسایه یا بچههای دشمنان و رقبایش. حتی همان پسر بزرگش که از همه نجیبتر بود. آخر هم تا جوانترها که جسورتر بودند و فرزند زمانه دیگری به میدان نیامدند، اسدالله خان نفهمید یک جای کار ایراد دارد. اولش همه چیز را انداخت گردن خالهزنکهای جادوگر فامیل و عقدههای قدیمی. اما وقتی همان پسر نجیبتر را هم بیرون کرد، آنقدر تنها شد که بتواند به کارهای کرده و نکردهاش فکر کند.
🔸 پدران سیاست ایران مدت کمی نیست که با پسر و عروس جوانشان نمیسازند. قهر و دعوا و گیس و گیسکشی کم نداشتهاند. حالا عصبانیت زیاد شده و وسایل زندگی آن پسر بزرگ نجیب هم به جای همان اتاق چند متری کف حیاط و توی کوچه ولو شده. پسر بزرگها فعلا سر ناسازگاری ندارند. اما با وسایلشان قرار است چه کنند. تمیزشان میکنند و دوباره توی اتاق میچینند؟ پشت تاکسی اهدایی پدر مینشینند و دنده صد تا یک غاز چاق میکنند تا احترام خانواده و پدر جلوی در و همسایه و دوست و دشمن حفظ شود؟ البته که قرارشان نیست با همسایه و رقیب پدر همدست شوند و به هر لطایفالحیلی صاحبخانه. یعنی بلد نیستند. ازشان برنمیآید.
🔸 شاید هم آرام وسایلشان را بردارند، تاکسیشان را بگذارند و جای دیگری از این شهر آرام زندگی کنند. اسداللهخان کمی که تنها ماند، راهش را عوض کرد. با همه علاقهای که به خانهاش داشت و آن را مایه بزرگی خودش میدانست، فهمید که دیگر زمان یک اتاق به پسرها دادن گذشته. خوب آخر فیلمها باید خوش و خرم باشد و قرار نیست تلویزیون ملی فیلم سیاه نشان بدهد. پدران سیاست ایران چهطور؟ بچههای نجیبشان تنهاشان میگذارند؟ به کارهاشان فکر میکنند؟ راهشان را عوض میکنند؟ نمیدانیم. اما فعلا نوبت بچههای خوب و آرام است که تصمیم بگیرند. تصمیم بگیرند که وسایلشان را تمیز و اتاق چندمتری را مرتب کنند یا راه دیگری بروند.
t.me/sharifdaily/7851
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«اسداللهخان! پسرانت را دریاب»
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ اسداللهخان پدرسالار را یادتان هست؟ به هر کدام از پسرهایش یک تاکسی داده بود برای کار و یک اتاق برای زندگی. رتق و فتقشان میکرد و هواشان را داشت. با استانداردهای خودش پدر خوب و حتی نمونهای بود. حرف…
#حرف_زیادی
#مرتضی_یاری
❇️ اسداللهخان پدرسالار را یادتان هست؟ به هر کدام از پسرهایش یک تاکسی داده بود برای کار و یک اتاق برای زندگی. رتق و فتقشان میکرد و هواشان را داشت. با استانداردهای خودش پدر خوب و حتی نمونهای بود. حرف…
«شرطه قدارهدار»
#مرتضی_یاری
#حرف_زیادی
❇️ آموزشندیده بودن و عملکرد غیرحرفهای پلیس، یعنی دلیل این کشتههای گاهوبیگاه و داغدار شدن مادران و پدران و فرزندان فقط نابلد بودن پلیس است؟ هرگز این طور نیست. مدیران ارشد کشور در برابر این رفتار نه تنها ساکت و تماشاچی که منتفع بودهاند. پلیس به هر روشی صدایی را خاموش کرده. استاندار و وزیر و شورای فلان و مقام ارشد هم به خاموش شدن صدا، به شعلهور نشدن آتش بیشتر، به حفظ امنیت شهر یا هر چیز دیگر راضی بودهاند. یکی برای ماندن پشت میزش، یکی برای حفظ کشور از خطر، هر دو راضی بودهاند. از آن که تنها به فکر حفظ مقام خودش بوده، انتظاری نیست، اما آن کسی که از حفظ کشور و نظام و مقابله با دسیسه خارجی و این چیزها میگوید، برای تغییر رفتار پلیس، برای حفظ جان آنهایی که دنبال امنیت و سربلندیشان است، چه کرده؟
@sharifdaily
#مرتضی_یاری
#حرف_زیادی
❇️ آموزشندیده بودن و عملکرد غیرحرفهای پلیس، یعنی دلیل این کشتههای گاهوبیگاه و داغدار شدن مادران و پدران و فرزندان فقط نابلد بودن پلیس است؟ هرگز این طور نیست. مدیران ارشد کشور در برابر این رفتار نه تنها ساکت و تماشاچی که منتفع بودهاند. پلیس به هر روشی صدایی را خاموش کرده. استاندار و وزیر و شورای فلان و مقام ارشد هم به خاموش شدن صدا، به شعلهور نشدن آتش بیشتر، به حفظ امنیت شهر یا هر چیز دیگر راضی بودهاند. یکی برای ماندن پشت میزش، یکی برای حفظ کشور از خطر، هر دو راضی بودهاند. از آن که تنها به فکر حفظ مقام خودش بوده، انتظاری نیست، اما آن کسی که از حفظ کشور و نظام و مقابله با دسیسه خارجی و این چیزها میگوید، برای تغییر رفتار پلیس، برای حفظ جان آنهایی که دنبال امنیت و سربلندیشان است، چه کرده؟
@sharifdaily