«من یک پیانیست نودوچندسالهام!»
#مردمان_شریف
❇️ وقتی شب، خسته و دلمشغول به خوابگاه برگشتم، داستان را برای دوستانم بازگو کردم. هنوز چندجملهای نگفته بودم که یکی از دوستانم گفت: «نکنه همون پیرمردی رو میگی که پیانو میزنه و موهاش کاملا سفیده؟» سریعا جواب دادم: «آره، تو از کجا میشناسیاش؟ قبلا دیدیاش؟» دوستم گفت: «آره، یهبار خیلی وقت پیش دیدماش. توی دانشگاه نشسته بودم که اومد و نشست و کل زندگیاش رو واسم تعریف کرد و من هم از اون فیلم گرفتم…» این جمله را که گفت، انگار آب سردی روی هیکلم ریختند… پیرمرد، فقط همین امشب نبود که چشمانش ملتمسانه به صورتهایمان دوخته شده بود، بلکه مدتها بود که هر روز با این آرزو از خواب بیدار میشد که کسی شاید بتواند صدایش را به جایی برساند…
🔸 استاد #پرویز_خمسهپور را شاید خیلیها در دانشگاه دیدهباشند، با موها و پیراهنی سفید و کتوشلواری مشکی که با یک کیف دستی به آرامی طی طریق میکند؛ آهنگساز و نوازنده پیانو، شاعر، نویسنده و پدر گروه #موسیقی «آرمان» شریف.
🔸 #علی_محمدی_دینانی خاطره آشناییاش با زندگی و سرنوشت خمسهپور را در قالب یادداشتی خواندنی نوشته است که در سایت روزنامه میتوانید بخوانید. اگر وسوسه شدید، گفتوگوی روزنامه با خمسهپور را هم در شماره ۷۳۱ روزنامه نگاهی بیندازید.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ وقتی شب، خسته و دلمشغول به خوابگاه برگشتم، داستان را برای دوستانم بازگو کردم. هنوز چندجملهای نگفته بودم که یکی از دوستانم گفت: «نکنه همون پیرمردی رو میگی که پیانو میزنه و موهاش کاملا سفیده؟» سریعا جواب دادم: «آره، تو از کجا میشناسیاش؟ قبلا دیدیاش؟» دوستم گفت: «آره، یهبار خیلی وقت پیش دیدماش. توی دانشگاه نشسته بودم که اومد و نشست و کل زندگیاش رو واسم تعریف کرد و من هم از اون فیلم گرفتم…» این جمله را که گفت، انگار آب سردی روی هیکلم ریختند… پیرمرد، فقط همین امشب نبود که چشمانش ملتمسانه به صورتهایمان دوخته شده بود، بلکه مدتها بود که هر روز با این آرزو از خواب بیدار میشد که کسی شاید بتواند صدایش را به جایی برساند…
🔸 استاد #پرویز_خمسهپور را شاید خیلیها در دانشگاه دیدهباشند، با موها و پیراهنی سفید و کتوشلواری مشکی که با یک کیف دستی به آرامی طی طریق میکند؛ آهنگساز و نوازنده پیانو، شاعر، نویسنده و پدر گروه #موسیقی «آرمان» شریف.
🔸 #علی_محمدی_دینانی خاطره آشناییاش با زندگی و سرنوشت خمسهپور را در قالب یادداشتی خواندنی نوشته است که در سایت روزنامه میتوانید بخوانید. اگر وسوسه شدید، گفتوگوی روزنامه با خمسهپور را هم در شماره ۷۳۱ روزنامه نگاهی بیندازید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
من یک پیانیست نودوچندسالهام!
۱- قبل از اینکه برای بارِ نمیدانم چندم بخواهم وارد آن ساختمان مرموز شوم، مجبور بودم چند دقیقهای را روی سه صندلی دستهدار کنار جاکفشی بنشینم. با این توصیف، شاید عده کسانی که تاکنون فهمیدهاند از کجا سخن میگویم، به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد! این مکان…
«پیانیست نودوچند ساله درگذشت»
▪️متأسفانه باخبر شدیم استاد #پرویز_خمسهپور بر اثر ابتلا به #کرونا درگذشته است.
▪️استاد خمسهپور را خیلیها در سالهای اخیر در دانشگاه و اطراف آن دیده بودند، با موها و پیراهنی سفید و کتوشلواری مشکی که با یک کیف دستی به آرامی طی طریق میکرد؛ آهنگساز و نوازنده پیانو، شاعر، نویسنده و پدر گروه موسیقی «آرمان» شریف.
▪️روحش شاد و یادش گرامی
@sharifdaily
▪️متأسفانه باخبر شدیم استاد #پرویز_خمسهپور بر اثر ابتلا به #کرونا درگذشته است.
▪️استاد خمسهپور را خیلیها در سالهای اخیر در دانشگاه و اطراف آن دیده بودند، با موها و پیراهنی سفید و کتوشلواری مشکی که با یک کیف دستی به آرامی طی طریق میکرد؛ آهنگساز و نوازنده پیانو، شاعر، نویسنده و پدر گروه موسیقی «آرمان» شریف.
▪️روحش شاد و یادش گرامی
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
«پیانیست نودوچند ساله درگذشت» ▪️متأسفانه باخبر شدیم استاد #پرویز_خمسهپور بر اثر ابتلا به #کرونا درگذشته است. ▪️استاد خمسهپور را خیلیها در سالهای اخیر در دانشگاه و اطراف آن دیده بودند، با موها و پیراهنی سفید و کتوشلواری مشکی که با یک کیف دستی به آرامی…
«بهای آزادی»
❇️ متولد ۱۳۰۷ در شهر رشت بود. در ۱۴ سالگی موسیقی را شروع کرده بود، آن هم با ویالون. سال ۳۲ حکومت پهلوی به دلیل عضویت در حزب توده او را از ایران اخراج میکند و مجبور میشود به شوروی برود. در شوروی پیانو را نزد استادان بزرگ روسی میآموزد و آهنگسازی را شروع میکند. تا سال ۱۹۷۶ در شوروی میماند. به خاطر شرایط سختی که در شوروی دارد، در سال ۱۹۷۶ خودش را به آلمان غربی میرساند. وقتی پیانو زدنش را در آلمان میبینند، دعوتش میکنند تا در مدرسه موسیقی آلمان تدریس کند. سال ۱۹۷۹ به سفارت ایران در آلمان میرود و میفهمد در ایران انقلاب شده و تصمیم میگیرد به کشور برگردد. ۶۰ روز پس از انقلاب هم پایش دوباره به ایران میرسد.
🔸 وقتی به ایران میرسد، صداوسیما دعوتش میکند و اجرای قطعه دوری و جدایی در صداوسیما، باعث شناخته شدنش در سطح کشور میشود. در یکی از خوابگاههای صداوسیما روزگار میگذراند تا اینکه یک روز ویالون زدنش را یکی از همسایگان میشنود؛ همسایهای که میگوید مسئول دفتر محمد هاشمی (رئیس وقت صداوسیما) است و چند روز دیگر حکمش برای مدیریت صداوسیمای بندرعباس میخورد. به بندرعباس میرود و یک سال آنجا کار میکند و پس از آن هم یک سال را در کرمان میگذراند.
🔸 در کرمان جوانی به نام احمد نوبهاری موسیقیاش را میشنود و میشناسد. نوبهاری از دانشجویان شریف است. بعد از پایان انقلاب فرهنگی که دانشگاه باز میشود، مهندس نوبهاری به دانشگاه برمیگردد و یک روز به او زنگ میزند و میگوید کلید اتاق موسیقی دانشگاه را گرفته است. به این ترتیب سال ۶۲ پایش به شریف باز میشود. در دانشگاه کلاس برگزار میکند و گروه موسیقی راه میاندازد. اسم گروه را میگذارند «آرمان موزیک»، چون معتقد است موسیقیاش آرمانی است. برای مردم موزیک میسازد و به خاطر همین هیچوقت کار سفارشی انجام نداده و همیشه آزاد بوده است.
🔸 تا اوایل دهه ۹۰ در یک سوئیت در دانشگاه ساکن است. اما با تغییر معاون فرهنگی اجتماعی از او میخواهند که از آنجا برود. با کمک چند نفر خانهای در جمهوری اجاره میکند. بعد از مدتی به سوئد و نزد برادرش میرود و در کلیسایی در استکهلم موسیقی میزند، ولی اداره مهاجرت آنجا با او همکاری نمیکند و مجبور میشود برگردد. از وقتی به ایران برمیگردد، تقریبا خانهبهدوش است و در حوالی دانشگاه. دهه اول محرم سال ۹۶ را بین بچههای هیئت و در مسجد دانشگاه میگذراند و بعد از آن هم بچههای گروه #فردای_سبز خانهای برایش تهیه میکنند.
🔸 بسیار خوشرو و متواضع بود. وقتی با او صحبت میکردید، از بسیاری از جوانهای امروز هم آرمانخواهتر و پرانرژیتر بود و ذهن فعالتری داشت. موسیقی ناموسش بود، جوری در مورد موسیقیاش صحبت میکرد که انگار امید بشریت بعد از خدا، موسیقی اوست.
🔸 گفتوگوی روزنامه با استاد #پرویز_خمسهپور در مهرماه سال ۹۶ را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید؛ گفتوگویی که در شماره ۷۳۱ روزنامه به چاپ رسید.
@sharifdaily
❇️ متولد ۱۳۰۷ در شهر رشت بود. در ۱۴ سالگی موسیقی را شروع کرده بود، آن هم با ویالون. سال ۳۲ حکومت پهلوی به دلیل عضویت در حزب توده او را از ایران اخراج میکند و مجبور میشود به شوروی برود. در شوروی پیانو را نزد استادان بزرگ روسی میآموزد و آهنگسازی را شروع میکند. تا سال ۱۹۷۶ در شوروی میماند. به خاطر شرایط سختی که در شوروی دارد، در سال ۱۹۷۶ خودش را به آلمان غربی میرساند. وقتی پیانو زدنش را در آلمان میبینند، دعوتش میکنند تا در مدرسه موسیقی آلمان تدریس کند. سال ۱۹۷۹ به سفارت ایران در آلمان میرود و میفهمد در ایران انقلاب شده و تصمیم میگیرد به کشور برگردد. ۶۰ روز پس از انقلاب هم پایش دوباره به ایران میرسد.
🔸 وقتی به ایران میرسد، صداوسیما دعوتش میکند و اجرای قطعه دوری و جدایی در صداوسیما، باعث شناخته شدنش در سطح کشور میشود. در یکی از خوابگاههای صداوسیما روزگار میگذراند تا اینکه یک روز ویالون زدنش را یکی از همسایگان میشنود؛ همسایهای که میگوید مسئول دفتر محمد هاشمی (رئیس وقت صداوسیما) است و چند روز دیگر حکمش برای مدیریت صداوسیمای بندرعباس میخورد. به بندرعباس میرود و یک سال آنجا کار میکند و پس از آن هم یک سال را در کرمان میگذراند.
🔸 در کرمان جوانی به نام احمد نوبهاری موسیقیاش را میشنود و میشناسد. نوبهاری از دانشجویان شریف است. بعد از پایان انقلاب فرهنگی که دانشگاه باز میشود، مهندس نوبهاری به دانشگاه برمیگردد و یک روز به او زنگ میزند و میگوید کلید اتاق موسیقی دانشگاه را گرفته است. به این ترتیب سال ۶۲ پایش به شریف باز میشود. در دانشگاه کلاس برگزار میکند و گروه موسیقی راه میاندازد. اسم گروه را میگذارند «آرمان موزیک»، چون معتقد است موسیقیاش آرمانی است. برای مردم موزیک میسازد و به خاطر همین هیچوقت کار سفارشی انجام نداده و همیشه آزاد بوده است.
🔸 تا اوایل دهه ۹۰ در یک سوئیت در دانشگاه ساکن است. اما با تغییر معاون فرهنگی اجتماعی از او میخواهند که از آنجا برود. با کمک چند نفر خانهای در جمهوری اجاره میکند. بعد از مدتی به سوئد و نزد برادرش میرود و در کلیسایی در استکهلم موسیقی میزند، ولی اداره مهاجرت آنجا با او همکاری نمیکند و مجبور میشود برگردد. از وقتی به ایران برمیگردد، تقریبا خانهبهدوش است و در حوالی دانشگاه. دهه اول محرم سال ۹۶ را بین بچههای هیئت و در مسجد دانشگاه میگذراند و بعد از آن هم بچههای گروه #فردای_سبز خانهای برایش تهیه میکنند.
🔸 بسیار خوشرو و متواضع بود. وقتی با او صحبت میکردید، از بسیاری از جوانهای امروز هم آرمانخواهتر و پرانرژیتر بود و ذهن فعالتری داشت. موسیقی ناموسش بود، جوری در مورد موسیقیاش صحبت میکرد که انگار امید بشریت بعد از خدا، موسیقی اوست.
🔸 گفتوگوی روزنامه با استاد #پرویز_خمسهپور در مهرماه سال ۹۶ را در سایت روزنامه میتوانید بخوانید؛ گفتوگویی که در شماره ۷۳۱ روزنامه به چاپ رسید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
بهای آزادی
متولد ۱۳۰۷ در شهر رشت است و چند وقت دیگر ۹۰ سال را پر میکند. بسیار خوشرو و متواضع است. وقتی با او صحبت میکنید از بسیاری از ما آرمانخواهتر، پرانرژیتر و ذهنش فعالتر است. موسیقی ناموس اوست. جوری در مورد موسیقیاش صحبت میکند که انگار امید بشریت بعد از…
روزنامه شریف | Sharifdaily
«پیانیست نودوچند ساله درگذشت» ▪️متأسفانه باخبر شدیم استاد #پرویز_خمسهپور بر اثر ابتلا به #کرونا درگذشته است. ▪️استاد خمسهپور را خیلیها در سالهای اخیر در دانشگاه و اطراف آن دیده بودند، با موها و پیراهنی سفید و کتوشلواری مشکی که با یک کیف دستی به آرامی…
«من یک پیانیست نودوچندسالهام!»
#مردمان_شریف
❇️ وقتی شب، خسته و دلمشغول به خوابگاه برگشتم، داستان را برای دوستانم بازگو کردم. هنوز چندجملهای نگفته بودم که یکی از دوستانم گفت: «نکنه همون پیرمردی رو میگی که پیانو میزنه و موهاش کاملا سفیده؟» سریعا جواب دادم: «آره، تو از کجا میشناسیاش؟ قبلا دیدیاش؟» دوستم گفت: «آره، یهبار خیلی وقت پیش دیدماش. توی دانشگاه نشسته بودم که اومد و نشست و کل زندگیاش رو واسم تعریف کرد و من هم از اون فیلم گرفتم…» این جمله را که گفت، انگار آب سردی روی هیکلم ریختند… پیرمرد، فقط همین امشب نبود که چشمانش ملتمسانه به صورتهایمان دوخته شده بود، بلکه مدتها بود که هر روز با این آرزو از خواب بیدار میشد که کسی شاید بتواند صدایش را به جایی برساند…
🔸 #علی_محمدی_دینانی خاطره آشناییاش با زندگی و سرنوشت استاد #پرویز_خمسهپور را در قالب یادداشتی خواندنی نوشته است که در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ وقتی شب، خسته و دلمشغول به خوابگاه برگشتم، داستان را برای دوستانم بازگو کردم. هنوز چندجملهای نگفته بودم که یکی از دوستانم گفت: «نکنه همون پیرمردی رو میگی که پیانو میزنه و موهاش کاملا سفیده؟» سریعا جواب دادم: «آره، تو از کجا میشناسیاش؟ قبلا دیدیاش؟» دوستم گفت: «آره، یهبار خیلی وقت پیش دیدماش. توی دانشگاه نشسته بودم که اومد و نشست و کل زندگیاش رو واسم تعریف کرد و من هم از اون فیلم گرفتم…» این جمله را که گفت، انگار آب سردی روی هیکلم ریختند… پیرمرد، فقط همین امشب نبود که چشمانش ملتمسانه به صورتهایمان دوخته شده بود، بلکه مدتها بود که هر روز با این آرزو از خواب بیدار میشد که کسی شاید بتواند صدایش را به جایی برساند…
🔸 #علی_محمدی_دینانی خاطره آشناییاش با زندگی و سرنوشت استاد #پرویز_خمسهپور را در قالب یادداشتی خواندنی نوشته است که در سایت روزنامه میتوانید بخوانید.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
من یک پیانیست نودوچندسالهام!
۱- قبل از اینکه برای بارِ نمیدانم چندم بخواهم وارد آن ساختمان مرموز شوم، مجبور بودم چند دقیقهای را روی سه صندلی دستهدار کنار جاکفشی بنشینم. با این توصیف، شاید عده کسانی که تاکنون فهمیدهاند از کجا سخن میگویم، به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد! این مکان…
روزنامه شریف | Sharifdaily
Photo
«وداع با استاد»
#عکس_و_مکث
▪️ پیکر استاد #پرویز_خمسهپور دیروز در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
▪️روحش شاد و یادش گرامی
@sharifdaily
#عکس_و_مکث
▪️ پیکر استاد #پرویز_خمسهپور دیروز در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
▪️روحش شاد و یادش گرامی
@sharifdaily
«پیانونوازی در کنسرت حافظ»
❇️ پیانونوازی استاد #پرویز_خمسهپور در کنسرت حافظ در سالن آمفیتئاتر مرکزی
🔸 فیلمها از کانال آپارات «آرمان موزیک»
@sharifdaily
❇️ پیانونوازی استاد #پرویز_خمسهپور در کنسرت حافظ در سالن آمفیتئاتر مرکزی
🔸 فیلمها از کانال آپارات «آرمان موزیک»
@sharifdaily