Forwarded from پیشنهادهای فوری مهم
«برو آنجا که تو را منتظرند»
#پیشنهاد
#کتاب #انتشارات #نشر
✅ به بهانه #نمایشگاه_کتاب_تهران گفتیم چند پیشنهاد درباره ناشرهای خوب از کتابخوانها و دنبالکنندههای کتاب بگیریم و در اختیارتان بگذاریم تا هدفمندتر و با بازدهی بیشتر در وبسایت نمایشگاه (اگر باز شد و جانتان را به لبتان نرساند) بگردید و کولهتان را پر کنید.
👤محمدصالح:
🔸#اطراف: تنها ناشر متخصص در حوزه «روایت»، تلفیقکننده جذاب ژورنالیسم و ادبیات، با ترجمههای روان.
🔸#سوره_مهر: دارای سبدی متنوع از کتابها درباره تاریخ انقلاب و دفاع مقدس؛ از رمان و خاطرهنگاری گرفته تا پژوهشهای مفصل.
🔸#شهرستان_ادب: اگر میخواهید جمعی از بهترین نویسندگانِ آینده ادبیات ایران را بشناسید، شهرستان ادب را دنبال کنید. نسبتش با ادبیات ایران مثل نسبت لاماسیاست با بارسلونا.
🔸#گلگشت: شعارشان این است: «ورزش ادبیات دارد». ستارههایی که همیشه توی قاب تلویزیون و در مستطیل سبز دیدهایم را از لابهلای سطور خاطراتشان شناختن، لذت خاصی دارد که نشر گلگشت به مخاطبانش هدیه میدهد.
🔸#آرما: سبد متنوعی از کتابها را منتشر میکند ولی سری کتابهای «سرو» و خوانش انتقادی مناسک مذهبی در قالب این کتابها، رویکرد نویی است.
🔸#کتاب_نیستان: ادبیات مذهبی را در ایران باید با نیستان شناخت. سیدمهدی شجاعی و دوستانش، آثار درخشانی در وصف اهل بیت پیامبر (ع) نوشتهاند.
👤آرش:
🔸#نی، #اختران، #مرکز و #آگاه: این چهار انتشارات، کتابهای علوم انسانی را علیالخصوص در زمینه سیاست، جامعهشناسی، تاریخ و اندیشههای سیاسی منتشر میکنند.
🔸#نیلوفر: در زمینه ی رمان و ادبیات، فعالیت خوبی دارد.
🔸#چشمه: کتابهای باکیفیتی در حوزه علوم انسانی دارد.
👤سعید:
🔸#سوره_مهر: کیفیت نشر و مطالبشان درجه یک و بهروز است و بعضا از کاغذهای مخصوصی استفاده میکنند که درختی برایشان قطع نشده است.
👤مسلم:
🔸#آیین_فطرت: اکثر کتابهایش حول موضوع خانواده و سبک زندگی و مخصوصا ازدواج است و متن روان و تصویرهای جالبی دارند. بعد از اینکه مجموعه «نیمه دیگرم» را از این انتشارات خواندم، در نمایشگاه مجموعه چهارجلدی «در ساحل آرامش» را خریدم.
👤صالح:
🔸#کارنامه: کتابهای خاص و دقیق
🔸#قطره: نمایشنامه
🔸#آگه: رمانهای خوب و کُتب علوم انسانی
🔸#کتابسرای_تندیس: نشر خوشذوق کُتُب ژانر
🔸#نی: کُتُب مرجع علوم انسانی
🔸#اطراف: روایتشناسی و کُتُب ناداستان
👤زهرا:
🔸#چشمه: رمان و داستان کوتاه فارسی
🔸#نی: علوم انسانی
🔸#ماهی، #خوارزمی و #نیلوفر: رمان خارجی
🔸#ویدا و #باژ: فانتزی
🔸#زبان_مهر و #جنگل: رمان زبان اصلی
👤امید:
🔸#بنفشه، #هرمس، #ویدا و #تندیس
👤آرمان:
🔸#باژ، #جنگل، #کتابسرای_تندیس، #روزنه، #آذرباد، #البرز و #نو
👤علیرضا
🔸#امیرکبیر، #هوانورد، #سیستان و #ماهی
@Pishnahadable
#پیشنهاد
#کتاب #انتشارات #نشر
✅ به بهانه #نمایشگاه_کتاب_تهران گفتیم چند پیشنهاد درباره ناشرهای خوب از کتابخوانها و دنبالکنندههای کتاب بگیریم و در اختیارتان بگذاریم تا هدفمندتر و با بازدهی بیشتر در وبسایت نمایشگاه (اگر باز شد و جانتان را به لبتان نرساند) بگردید و کولهتان را پر کنید.
👤محمدصالح:
🔸#اطراف: تنها ناشر متخصص در حوزه «روایت»، تلفیقکننده جذاب ژورنالیسم و ادبیات، با ترجمههای روان.
🔸#سوره_مهر: دارای سبدی متنوع از کتابها درباره تاریخ انقلاب و دفاع مقدس؛ از رمان و خاطرهنگاری گرفته تا پژوهشهای مفصل.
🔸#شهرستان_ادب: اگر میخواهید جمعی از بهترین نویسندگانِ آینده ادبیات ایران را بشناسید، شهرستان ادب را دنبال کنید. نسبتش با ادبیات ایران مثل نسبت لاماسیاست با بارسلونا.
🔸#گلگشت: شعارشان این است: «ورزش ادبیات دارد». ستارههایی که همیشه توی قاب تلویزیون و در مستطیل سبز دیدهایم را از لابهلای سطور خاطراتشان شناختن، لذت خاصی دارد که نشر گلگشت به مخاطبانش هدیه میدهد.
🔸#آرما: سبد متنوعی از کتابها را منتشر میکند ولی سری کتابهای «سرو» و خوانش انتقادی مناسک مذهبی در قالب این کتابها، رویکرد نویی است.
🔸#کتاب_نیستان: ادبیات مذهبی را در ایران باید با نیستان شناخت. سیدمهدی شجاعی و دوستانش، آثار درخشانی در وصف اهل بیت پیامبر (ع) نوشتهاند.
👤آرش:
🔸#نی، #اختران، #مرکز و #آگاه: این چهار انتشارات، کتابهای علوم انسانی را علیالخصوص در زمینه سیاست، جامعهشناسی، تاریخ و اندیشههای سیاسی منتشر میکنند.
🔸#نیلوفر: در زمینه ی رمان و ادبیات، فعالیت خوبی دارد.
🔸#چشمه: کتابهای باکیفیتی در حوزه علوم انسانی دارد.
👤سعید:
🔸#سوره_مهر: کیفیت نشر و مطالبشان درجه یک و بهروز است و بعضا از کاغذهای مخصوصی استفاده میکنند که درختی برایشان قطع نشده است.
👤مسلم:
🔸#آیین_فطرت: اکثر کتابهایش حول موضوع خانواده و سبک زندگی و مخصوصا ازدواج است و متن روان و تصویرهای جالبی دارند. بعد از اینکه مجموعه «نیمه دیگرم» را از این انتشارات خواندم، در نمایشگاه مجموعه چهارجلدی «در ساحل آرامش» را خریدم.
👤صالح:
🔸#کارنامه: کتابهای خاص و دقیق
🔸#قطره: نمایشنامه
🔸#آگه: رمانهای خوب و کُتب علوم انسانی
🔸#کتابسرای_تندیس: نشر خوشذوق کُتُب ژانر
🔸#نی: کُتُب مرجع علوم انسانی
🔸#اطراف: روایتشناسی و کُتُب ناداستان
👤زهرا:
🔸#چشمه: رمان و داستان کوتاه فارسی
🔸#نی: علوم انسانی
🔸#ماهی، #خوارزمی و #نیلوفر: رمان خارجی
🔸#ویدا و #باژ: فانتزی
🔸#زبان_مهر و #جنگل: رمان زبان اصلی
👤امید:
🔸#بنفشه، #هرمس، #ویدا و #تندیس
👤آرمان:
🔸#باژ، #جنگل، #کتابسرای_تندیس، #روزنه، #آذرباد، #البرز و #نو
👤علیرضا
🔸#امیرکبیر، #هوانورد، #سیستان و #ماهی
@Pishnahadable
«به دنبال اصلاح و تأثیر با داستان»
#مردمان_شریف
❇️ در آن برهه دو راه داشتم؛ یکی آن که در اهدافی که برای مهندسی ترسیم کرده بودم، بازنگری کرده و مسیر تأسیس کارگاه و طراحی و تولید قطعات را در پیش بگیرم؛ راهی که احتمالا به موفقیت هم منجر میشد. راه دوم آن بود که قید مهندسی را زده و به دنبال سؤالها و دغدغههایم بروم. تا سال ۹۰ این سؤالها و دغدغهها نه تنها من را رها نکرد که روزبهروز بیشتر و بیشتر شد، تا جایی که در آن سال، مانند برجهای دوقلو که در یک لحظه فرو ریخت، یک هواپیما با مقادیر زیادی ذخیره بنزین به اهداف استوار مهندسیای که در ذهنم ساخته بودم، برخورد کرد و تمام آن جهان و آیندهای که از مکانیک و تأسیس کارگاه برای خود ترسیم کرده بودم، در لحظهای فرو ریخت. این باعث شد که تصمیم بگیرم در بین آن دوراهی، راه دوم را انتخاب کرده و به دنبال سؤالها و دغدغههایم بروم. البته عوامل دیگری هم در تصمیمم برای انصراف از ارشد مؤثر بود.
🔸 پیدا کردن جواب سؤالها و پرداختن به دغدغههایم آنقدر در ذهنم مهم و پررنگ بود که در مقابلش بسیاری از مشکلاتم رنگ میباخت. البته این حرف در نگاه اول شعاری به نظر میآید، به خصوص در ایران که بازاری برای ادبیات وجود ندارد و این موضوع تمام مشکلات را چندین برابر سختتر میکند، ولی آنقدر سؤالها و دغدغهها برایم مهم شده بود که دیگر اجازه پرداختن به کار و مسئله دیگری را به من نمیداد. البته در این میان اگر همراهی و حمایت همیشگی همسرم نبود، شاید من در دو سه سال اول کم میآوردم و به خاطر پول، روی تصمیم و علاقهام چشم میبستم.
🔸 عامل دیگری که باعث میشد من در این مسیر دلسرد نشوم، موفقیتهای کوچک و بزرگی بود که کموبیش به دست میآوردم و حس رضایت من را از مسیری که در پیش گرفته بودم فراهم میکرد. گاهی یک موفقیت کوچک در یک زمینه میتواند انگیزه چند سال کار کردن در آن را به انسان بدهد. همچنین من از همان ابتدا با آدمهایی همکاری کردم که زمانی که نکته مثبتی، هرچند کوچک، در من میدیدند، قدر و ارزش آن را میدانستند و همواره امید آیندهای روشن را به من میدادند. بهطورکلی قدردانی از کار و تلاش یک نفر و ارزش قائل شدن برای استعدادهای هر فرد میتواند مسیر زندگیاش را عوض کند.
🔸 #محمدقائم_خانی، ورودی ۸۲ کارشناسی مکانیک شریف است که در میانه راه ارشد، عطای مهندس شدن را به لقایش بخشید و مسیر زندگیاش را به سمت فلسفه، ادبیات و نویسندگی تغییر داد تا شاید آرمان و هدفی را که در مهندسی پیدا نکرده بود، در جهان علوم انسانی بیابد. در این مسیر چندین سال در #اندیشکده_مهاجر و موسسه فرهنگی #شهرستان_ادب فعالیت کرده و چندین عنوان کتاب، از جمله «صور سکوت»، «کافه پیپ»، «انسان در رمان» و «حوای سرگردان» را چاپ کرده است.
🔸 قبلا در صفحه اینستاگرام روزنامه، #صالح_رستمی گفتوگویی با خانی در مورد فراز و فرود مسیری که تا به اینجا آمده انجام داده که خلاصهای از آن را به قلم #زینب_پرویزی در سایت روزنامه میتوانید بخوانید. فیلم گفتوگو از اینجا در دسترس است.
@sharifdaily
#مردمان_شریف
❇️ در آن برهه دو راه داشتم؛ یکی آن که در اهدافی که برای مهندسی ترسیم کرده بودم، بازنگری کرده و مسیر تأسیس کارگاه و طراحی و تولید قطعات را در پیش بگیرم؛ راهی که احتمالا به موفقیت هم منجر میشد. راه دوم آن بود که قید مهندسی را زده و به دنبال سؤالها و دغدغههایم بروم. تا سال ۹۰ این سؤالها و دغدغهها نه تنها من را رها نکرد که روزبهروز بیشتر و بیشتر شد، تا جایی که در آن سال، مانند برجهای دوقلو که در یک لحظه فرو ریخت، یک هواپیما با مقادیر زیادی ذخیره بنزین به اهداف استوار مهندسیای که در ذهنم ساخته بودم، برخورد کرد و تمام آن جهان و آیندهای که از مکانیک و تأسیس کارگاه برای خود ترسیم کرده بودم، در لحظهای فرو ریخت. این باعث شد که تصمیم بگیرم در بین آن دوراهی، راه دوم را انتخاب کرده و به دنبال سؤالها و دغدغههایم بروم. البته عوامل دیگری هم در تصمیمم برای انصراف از ارشد مؤثر بود.
🔸 پیدا کردن جواب سؤالها و پرداختن به دغدغههایم آنقدر در ذهنم مهم و پررنگ بود که در مقابلش بسیاری از مشکلاتم رنگ میباخت. البته این حرف در نگاه اول شعاری به نظر میآید، به خصوص در ایران که بازاری برای ادبیات وجود ندارد و این موضوع تمام مشکلات را چندین برابر سختتر میکند، ولی آنقدر سؤالها و دغدغهها برایم مهم شده بود که دیگر اجازه پرداختن به کار و مسئله دیگری را به من نمیداد. البته در این میان اگر همراهی و حمایت همیشگی همسرم نبود، شاید من در دو سه سال اول کم میآوردم و به خاطر پول، روی تصمیم و علاقهام چشم میبستم.
🔸 عامل دیگری که باعث میشد من در این مسیر دلسرد نشوم، موفقیتهای کوچک و بزرگی بود که کموبیش به دست میآوردم و حس رضایت من را از مسیری که در پیش گرفته بودم فراهم میکرد. گاهی یک موفقیت کوچک در یک زمینه میتواند انگیزه چند سال کار کردن در آن را به انسان بدهد. همچنین من از همان ابتدا با آدمهایی همکاری کردم که زمانی که نکته مثبتی، هرچند کوچک، در من میدیدند، قدر و ارزش آن را میدانستند و همواره امید آیندهای روشن را به من میدادند. بهطورکلی قدردانی از کار و تلاش یک نفر و ارزش قائل شدن برای استعدادهای هر فرد میتواند مسیر زندگیاش را عوض کند.
🔸 #محمدقائم_خانی، ورودی ۸۲ کارشناسی مکانیک شریف است که در میانه راه ارشد، عطای مهندس شدن را به لقایش بخشید و مسیر زندگیاش را به سمت فلسفه، ادبیات و نویسندگی تغییر داد تا شاید آرمان و هدفی را که در مهندسی پیدا نکرده بود، در جهان علوم انسانی بیابد. در این مسیر چندین سال در #اندیشکده_مهاجر و موسسه فرهنگی #شهرستان_ادب فعالیت کرده و چندین عنوان کتاب، از جمله «صور سکوت»، «کافه پیپ»، «انسان در رمان» و «حوای سرگردان» را چاپ کرده است.
🔸 قبلا در صفحه اینستاگرام روزنامه، #صالح_رستمی گفتوگویی با خانی در مورد فراز و فرود مسیری که تا به اینجا آمده انجام داده که خلاصهای از آن را به قلم #زینب_پرویزی در سایت روزنامه میتوانید بخوانید. فیلم گفتوگو از اینجا در دسترس است.
@sharifdaily
روزنامه دانشگاه صنعتی شریف
به دنبال اصلاح و تأثیر با داستان
محمدقائم خانی، ورودی ۸۲ کارشناسی مکانیک شریف است که در میانه راه ارشد، عطای مهندس شدن را به لقایش بخشیده و مسیر زندگیاش را به سمت فلسفه، ادبیات و نویسندگی تغییر داد تا شاید آرمان و هدفی را که در مهندسی پیدا نکرده بود، در جهان علوم انسانی بیابد. در این مسیر…