روزنامه شریف | Sharifdaily
«تصمیم دقیقه نودی به خاطر مادر» ❇️ همین چند دقیقه پیش در یک فرایند غیرعادی و بسیار غیرحرفهای تصمیم گرفتیم ستون پرطرفدار #استاد_شریف_ما را حذف کنیم. چرا؟ به خاطر #مادر. 🔸 لطفاً خیلی سریع سوژههای خود را از #مادر_شریف_من یا #زن_شریف_من برای ادمین روزنامه…
«همه مادران شریف ما»
❇️ از شما خواستیم به بهانه روز مادر برایمان #مادر_شریف_ما بنویسید:
🔸 #مادر_شریف_ما النگوهایش را فروخت و خرج کرد تا ما بتوانیم به دانشگاه شریف بیاییم و الان «مادر شریف ما» بنویسیم.
🔸 #مادر_استاد_شريف_ما به اندازه خود #استاد_شريف_ما به شريف عشق میورزد.
🔸 #مادر_شریف_ما وقتی ازش میخواهید که ساعت ۷ صبح شما را بیدار کند، ساعت ۶ داد میزند: «پاشو ساعت ۸ شده!»
@sharifdaily
❇️ از شما خواستیم به بهانه روز مادر برایمان #مادر_شریف_ما بنویسید:
🔸 #مادر_شریف_ما النگوهایش را فروخت و خرج کرد تا ما بتوانیم به دانشگاه شریف بیاییم و الان «مادر شریف ما» بنویسیم.
🔸 #مادر_استاد_شريف_ما به اندازه خود #استاد_شريف_ما به شريف عشق میورزد.
🔸 #مادر_شریف_ما وقتی ازش میخواهید که ساعت ۷ صبح شما را بیدار کند، ساعت ۶ داد میزند: «پاشو ساعت ۸ شده!»
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
«تصمیم دقیقه نودی به خاطر مادر» ❇️ همین چند دقیقه پیش در یک فرایند غیرعادی و بسیار غیرحرفهای تصمیم گرفتیم ستون پرطرفدار #استاد_شریف_ما را حذف کنیم. چرا؟ به خاطر #مادر. 🔸 لطفاً خیلی سریع سوژههای خود را از #مادر_شریف_من یا #زن_شریف_من برای ادمین روزنامه…
«عشقهای تمامنشدنی»
#مادر_شریف_من
بخش ۱/۲
❇️ امروز روز مادر و البته روز زن است؛ از شما خواسته بودیم برایمان #مادر_شریف_من و #همسر_شریف_من بنویسید. بخوانید و لذت ببرید و بعدش خودتان را هرطور هست، به دستبوسی حضرت مادر برسانید.
🔸 #مادر_شریف_من همین چند لحظه پیش درباره رفتن از ایران گفت: «آدم با خودش میگه ما که چندسال دیگه مردنی هستیم. بذاریم شما زندگیتون رو بکنین و الا دوری فرزند سخته خیلی سخته»... تسلیم
🔸 #مادر_شریف_ما وقتی ازش میخواهید که ساعت ۷ صبح شما را بیدار کند، ساعت ۶ داد میزند: «پاشو ساعت ۸ شده!» #از_هر_آلارم_قویتر_مادر
🔸 #مادر_استاد_شريف_ما به اندازه خود #استاد_شريف_ما به شريف عشق میورزد.
🔸 #مادر_شریف_ما النگوهایش را فروخت و خرج کرد تا ما بتوانیم به دانشگاه شریف بیاییم و الان «مادر شریف ما» بنویسیم.
🔸 یکسری #مادر_شریف_ما هم هستند که هم مادرند و هم پدر، به هردلیلی یکتنه جور ما رو کشیدن بی هیچ چشمداشتی.
برای اینجور مادرها هرکاری کنی و هرچیزی به پاشون بریزی، بازم کمه.
🔸 #مادر_شریف_من سالهای اخیر وقتش را تماما صرف امور خیریهای از قبیل پیدا کردن نیازمندان واقعی، یافتن خیرین در جهت تهیه منابع مالی و نهایتا آمادهسازی و رساندن اقلام لازم به آن نیازمندها میکند. بدون عضویت در هیچ موسسه یا سازمان خیریهای، بدون داشتن هیچ چشمداشتی.
🔸 #مادر_شریف_من خرسند بوده که من سیر باشم و او گرسنه، من را سیراب کند و خود تشنه ماند، من را در سایه دارد و خود زیر آفتاب باشد، با بیچارگی خود من را نعمت بخشد و با بیخوابی خود من را لذت خواب چشاند. (برگرفته از رساله حقوق امام سجاد(ع))
🔸 #مادر_شریف_من گفت به جای غُر زدن برو انتخابات شرکت کن و مملکت رو درست کن.
🔸 #همسر_شریف_من وقتی گفتم «این م.شیمی هیچی واسه ما نداشت» پرسید: «مطمئنی؟». اومدم بگم آره ولی خدا رو شکر گوشیم زنگ خورد و بعد از تلفن گفتم: «به جز تو عزیزم» و همه چیز به حالت قبلی خودش برگشت.
🔸 #زن_شریف_من زمان پروژه و تمرین پا به پای من به اساتید فحش میدهد.
🔸 #مادر_شریف_ما عشقه عشق؛ یه تیکه از خود خود بهشت.
🔸 #مادر_شریف_ما هر وقت مخالف میلش، عمل مینماییم، میفرماید: « از وقتی رفتی شریف اینطوری شدی!»
🔸 #مادر_شریف_ما تا چند ترم اول فکر میکرد میتونه بیاد دانشگاه و با استادام در مورد وضعیت درسیام صحبت کنه.
🔸 #مادر_شریف_ما از اولین روز دانشگاه میگفت: «این چه رشتهایه مادر، نمیشد یه چیز آسونتر انتخاب میکردی؟»
🔸 #مادر_شریف_ما تو روز دفاع همش بقیه رو نگاه میکرد تا اگر به من توجه نمیکنن بهشون تذکر بده.
🔸 #مادر_شریف_ما کلی به ما اصرار کرد این یک هفته هم دانشگاه را تعطیل کنیم و خانه بمانیم اما برنامه های #استاد_شریف_ما اجازه نداد!
🔸 #مادر_شریف_من تمام شش سال دانشگاه هر روزی که میاومدم بهم ناهار میداد تا بیارم، چون غذای سلف نمیخوردم.
🔸 #مادر_شریف_ما تا سال دوم دانشگاه جمعهها حقیر را با فریاد بیدار میکرد که: «پا شو مدرسهت دیر شد!»
🔸 وقتی آدرس یه وسیلهای رو از #مادر_شریف_ما میخوایم، حتما اینطوری تهدید میکنن که اگه من بیام پیداش کنم...
🔸 #مادر_شریف_ما بعد از اینکه ۱۸ سال خودش رو وقف تک پسرش کرد، بعدش به زور از خوابگاه درش آورد و خودش اومد تهران تا بازم به لوس کردنش ادامه بده.
🔸 #مادر_شریف_من هردفعه که میرم خونه، برنامه هفتگی سلف رو چک میکنه که مبادا غذای تکراری برام درست کنه.
🔸 #مادر_شریف_من بیشتر از خودم به ظاهرم اهمیت میده و میگه این پیرهن و شلوار باهم نمیخونه، اینطوری دخترا بهت نگاه هم نمیکنن.
@sharifdaily
#مادر_شریف_من
بخش ۱/۲
❇️ امروز روز مادر و البته روز زن است؛ از شما خواسته بودیم برایمان #مادر_شریف_من و #همسر_شریف_من بنویسید. بخوانید و لذت ببرید و بعدش خودتان را هرطور هست، به دستبوسی حضرت مادر برسانید.
🔸 #مادر_شریف_من همین چند لحظه پیش درباره رفتن از ایران گفت: «آدم با خودش میگه ما که چندسال دیگه مردنی هستیم. بذاریم شما زندگیتون رو بکنین و الا دوری فرزند سخته خیلی سخته»... تسلیم
🔸 #مادر_شریف_ما وقتی ازش میخواهید که ساعت ۷ صبح شما را بیدار کند، ساعت ۶ داد میزند: «پاشو ساعت ۸ شده!» #از_هر_آلارم_قویتر_مادر
🔸 #مادر_استاد_شريف_ما به اندازه خود #استاد_شريف_ما به شريف عشق میورزد.
🔸 #مادر_شریف_ما النگوهایش را فروخت و خرج کرد تا ما بتوانیم به دانشگاه شریف بیاییم و الان «مادر شریف ما» بنویسیم.
🔸 یکسری #مادر_شریف_ما هم هستند که هم مادرند و هم پدر، به هردلیلی یکتنه جور ما رو کشیدن بی هیچ چشمداشتی.
برای اینجور مادرها هرکاری کنی و هرچیزی به پاشون بریزی، بازم کمه.
🔸 #مادر_شریف_من سالهای اخیر وقتش را تماما صرف امور خیریهای از قبیل پیدا کردن نیازمندان واقعی، یافتن خیرین در جهت تهیه منابع مالی و نهایتا آمادهسازی و رساندن اقلام لازم به آن نیازمندها میکند. بدون عضویت در هیچ موسسه یا سازمان خیریهای، بدون داشتن هیچ چشمداشتی.
🔸 #مادر_شریف_من خرسند بوده که من سیر باشم و او گرسنه، من را سیراب کند و خود تشنه ماند، من را در سایه دارد و خود زیر آفتاب باشد، با بیچارگی خود من را نعمت بخشد و با بیخوابی خود من را لذت خواب چشاند. (برگرفته از رساله حقوق امام سجاد(ع))
🔸 #مادر_شریف_من گفت به جای غُر زدن برو انتخابات شرکت کن و مملکت رو درست کن.
🔸 #همسر_شریف_من وقتی گفتم «این م.شیمی هیچی واسه ما نداشت» پرسید: «مطمئنی؟». اومدم بگم آره ولی خدا رو شکر گوشیم زنگ خورد و بعد از تلفن گفتم: «به جز تو عزیزم» و همه چیز به حالت قبلی خودش برگشت.
🔸 #زن_شریف_من زمان پروژه و تمرین پا به پای من به اساتید فحش میدهد.
🔸 #مادر_شریف_ما عشقه عشق؛ یه تیکه از خود خود بهشت.
🔸 #مادر_شریف_ما هر وقت مخالف میلش، عمل مینماییم، میفرماید: « از وقتی رفتی شریف اینطوری شدی!»
🔸 #مادر_شریف_ما تا چند ترم اول فکر میکرد میتونه بیاد دانشگاه و با استادام در مورد وضعیت درسیام صحبت کنه.
🔸 #مادر_شریف_ما از اولین روز دانشگاه میگفت: «این چه رشتهایه مادر، نمیشد یه چیز آسونتر انتخاب میکردی؟»
🔸 #مادر_شریف_ما تو روز دفاع همش بقیه رو نگاه میکرد تا اگر به من توجه نمیکنن بهشون تذکر بده.
🔸 #مادر_شریف_ما کلی به ما اصرار کرد این یک هفته هم دانشگاه را تعطیل کنیم و خانه بمانیم اما برنامه های #استاد_شریف_ما اجازه نداد!
🔸 #مادر_شریف_من تمام شش سال دانشگاه هر روزی که میاومدم بهم ناهار میداد تا بیارم، چون غذای سلف نمیخوردم.
🔸 #مادر_شریف_ما تا سال دوم دانشگاه جمعهها حقیر را با فریاد بیدار میکرد که: «پا شو مدرسهت دیر شد!»
🔸 وقتی آدرس یه وسیلهای رو از #مادر_شریف_ما میخوایم، حتما اینطوری تهدید میکنن که اگه من بیام پیداش کنم...
🔸 #مادر_شریف_ما بعد از اینکه ۱۸ سال خودش رو وقف تک پسرش کرد، بعدش به زور از خوابگاه درش آورد و خودش اومد تهران تا بازم به لوس کردنش ادامه بده.
🔸 #مادر_شریف_من هردفعه که میرم خونه، برنامه هفتگی سلف رو چک میکنه که مبادا غذای تکراری برام درست کنه.
🔸 #مادر_شریف_من بیشتر از خودم به ظاهرم اهمیت میده و میگه این پیرهن و شلوار باهم نمیخونه، اینطوری دخترا بهت نگاه هم نمیکنن.
@sharifdaily