«ابری که سوراخ شد»
#کهبودوچهکرد؟
#حسن_سندانی
❇️ اگر کاربر توییتر باشید، قطعا اسم #ابرآروان طی هفتههای گذشته به گوشتان خورده، اگر هم با کامپیوتر سرگرم باشید که طی سالهای گذشته! آخرین روزهای ۹۹ ابرآروان آماج حملات و هجمهها بود، هم از سوی هکرها و هم از سوی کاربران توییتر و کسبوکارهایی که کارشان لنگ ابرآروان بود.
📷 عکس از توییتر مدیرعامل ابرآروان
@sharifdaily
#کهبودوچهکرد؟
#حسن_سندانی
❇️ اگر کاربر توییتر باشید، قطعا اسم #ابرآروان طی هفتههای گذشته به گوشتان خورده، اگر هم با کامپیوتر سرگرم باشید که طی سالهای گذشته! آخرین روزهای ۹۹ ابرآروان آماج حملات و هجمهها بود، هم از سوی هکرها و هم از سوی کاربران توییتر و کسبوکارهایی که کارشان لنگ ابرآروان بود.
📷 عکس از توییتر مدیرعامل ابرآروان
@sharifdaily
«ابری که سوراخ شد»
#کهبودوچهکرد؟
#حسن_سندانی
❇️ اگر کاربر توییتر باشید، قطعا اسم #ابرآروان طی هفتههای گذشته به گوشتان خورده، اگر هم با کامپیوتر سرگرم باشید که طی سالهای گذشته! آخرین روزهای ۹۹ ابرآروان آماج حملات و هجمهها بود، هم از سوی هکرها و هم از سوی کاربران توییتر و کسبوکارهایی که کارشان لنگ ابرآروان بود.
🔸 ابرآروان از کجا آمده؟
ابرآروان یک شرکت خصوصی است که خدمات زیرساخت ابری ارائه میدهد. آشناترین این خدمات، اجاره سرور مجازی است. خدماتی که ابراروان ارائه میدهد با توجه به شرایط تحریم کشور، حائز اهمیت است. شرکتهای زیرساخت ابری خارجی بعضا دامنههای «ir» یا تمام کسبوکارهای ایرانی را تحریم کردهاند و سرویس گرفتن از آنها تقریبا ناممکن شده است. بنابراین وجود یک شرکت ایرانی که در کشورهای گوناگون و دیتاسنترهای مختلف سرور داشته باشد و خدمات یکپارچهای برای همه آنها در نظر گرفته باشد، به کسبوکارها کمک زیادی میکند. البته زمزمههایی هم به گوش میرسد از اینکه آروان به پروژه «ابر ایران» یا همان اینترنت ملی کمک میکند و در راستای اعمال محدودیت بر دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت اقداماتی انجام میدهد، اما فعلا خودمان را در مقام قضاوت نمیبینیم، اگر مایلید در این باره بیشتر بدانید، میتوانید کمی زحمت جستوجو به خودتان بدهید یا اپیزود ۱۲۰ پادکست «رادیوگیک» از جادی را بشنوید/ببینید.
🔸 چرا حمله صورت گرفت؟ به دلیل خستگی!
روز ۲۴ اسفند مشخص میشود که یکی از ابرکهای آروان دچار اختلالی شده است. این اختلال یکبار از سوی تیم فنی حل میشود اما مجددا بعد از چند ساعت همان اختلال به وجود میآید. با توجه به تکرار شدن فرایند، آروان احتمال حمله سایبری میدهد و سه تیم به سه دیتاسنتر بزرگی که داشته میفرستد تا تنظیمات شبکه دیتاسنتر را تغییر بدهند و از حمله پیشگیری کنند، اما! تیمی که به دیتاسنتر آسیاتک اعزام شده، بر اثر خستگی فقط بخشی از تغییرات را اعمال میکند. اتفاقی که میافتد؟ فردای آن روز حمله گستردهای به همان دیتاسنتر بهخاطر اعمال نشدن همان تغییرات انجام میشود!
🔸 چه بلایی بر سر کسبوکارها آمد؟
حمله فقط به قصد پاک کردن اطلاعات بوده. هکر به تعداد خیلی زیادی از سرورها نفوذ پیدا میکند و موفق میشود حجم زیادی از اطلاعات را پاک کند. همیشه به کسبوکارها پیشنهاد میشود اطلاعات حیاتی خودشان را فقط روی یک دیتاسنتر نگه ندارند و از آنها بکآپ داشته باشند، اما خیلی از کسبوکارها این مورد را رعایت نکرده بودند و کل اطلاعاتشان در معرض نابودی قرار گرفت. در نهایت با توجه به نگه داشتن ۲ نسخه بکآپ روی دو سرور مختلف از سوی آروان، ۹۷ درصد اطلاعات در دسترس بودند، اما به دلیل یکپارچه بودن اطلاعات، آن ۳ درصد باقیمانده که پس از حمله هیچ بکآپی ازشان موجود نیست، اطلاعات ۳ درصد مشتریها نبوده، بلکه ۳ درصد از اطلاعات هر مشتری بوده!
🔸 آروان برای جلوگیری از حمله مجدد، تمام سرورها را از دسترس خارج میکند. به همین دلیل، طی روزهای بعد، کسبوکارهایی که از آروان سرور میگرفتهاند، وبسایتهایشان از دسترس خارج میشود، مادامی که آروان اطلاعاتشان را بازیابی کند. طی این فرایند بازیابی هم مشکلات مختلفی به وجود میآید و این اتفاق باعث میشود وبسایت بعضی از کسبوکارها تا مدت زیادی از دسترس خارج باشد. البته مطابق SLA خساراتی به کسبوکارها پرداخت میشود، اما این خسارت شامل ضرر فروش کسبوکارها نیست و با پولی که کسبوکار برای اجاره سرور و گرفتن خدمات پرداخت میکرده، نسبت تقریبا خطی دارد.
🔸 میتوانید گزارش اولیه ابرآروان را با جزئیات فنی خیلی بیشتر از اینجا بخوانید.
t.me/sharifdaily/7648
@sharifdaily
#کهبودوچهکرد؟
#حسن_سندانی
❇️ اگر کاربر توییتر باشید، قطعا اسم #ابرآروان طی هفتههای گذشته به گوشتان خورده، اگر هم با کامپیوتر سرگرم باشید که طی سالهای گذشته! آخرین روزهای ۹۹ ابرآروان آماج حملات و هجمهها بود، هم از سوی هکرها و هم از سوی کاربران توییتر و کسبوکارهایی که کارشان لنگ ابرآروان بود.
🔸 ابرآروان از کجا آمده؟
ابرآروان یک شرکت خصوصی است که خدمات زیرساخت ابری ارائه میدهد. آشناترین این خدمات، اجاره سرور مجازی است. خدماتی که ابراروان ارائه میدهد با توجه به شرایط تحریم کشور، حائز اهمیت است. شرکتهای زیرساخت ابری خارجی بعضا دامنههای «ir» یا تمام کسبوکارهای ایرانی را تحریم کردهاند و سرویس گرفتن از آنها تقریبا ناممکن شده است. بنابراین وجود یک شرکت ایرانی که در کشورهای گوناگون و دیتاسنترهای مختلف سرور داشته باشد و خدمات یکپارچهای برای همه آنها در نظر گرفته باشد، به کسبوکارها کمک زیادی میکند. البته زمزمههایی هم به گوش میرسد از اینکه آروان به پروژه «ابر ایران» یا همان اینترنت ملی کمک میکند و در راستای اعمال محدودیت بر دسترسی کاربران ایرانی به اینترنت اقداماتی انجام میدهد، اما فعلا خودمان را در مقام قضاوت نمیبینیم، اگر مایلید در این باره بیشتر بدانید، میتوانید کمی زحمت جستوجو به خودتان بدهید یا اپیزود ۱۲۰ پادکست «رادیوگیک» از جادی را بشنوید/ببینید.
🔸 چرا حمله صورت گرفت؟ به دلیل خستگی!
روز ۲۴ اسفند مشخص میشود که یکی از ابرکهای آروان دچار اختلالی شده است. این اختلال یکبار از سوی تیم فنی حل میشود اما مجددا بعد از چند ساعت همان اختلال به وجود میآید. با توجه به تکرار شدن فرایند، آروان احتمال حمله سایبری میدهد و سه تیم به سه دیتاسنتر بزرگی که داشته میفرستد تا تنظیمات شبکه دیتاسنتر را تغییر بدهند و از حمله پیشگیری کنند، اما! تیمی که به دیتاسنتر آسیاتک اعزام شده، بر اثر خستگی فقط بخشی از تغییرات را اعمال میکند. اتفاقی که میافتد؟ فردای آن روز حمله گستردهای به همان دیتاسنتر بهخاطر اعمال نشدن همان تغییرات انجام میشود!
🔸 چه بلایی بر سر کسبوکارها آمد؟
حمله فقط به قصد پاک کردن اطلاعات بوده. هکر به تعداد خیلی زیادی از سرورها نفوذ پیدا میکند و موفق میشود حجم زیادی از اطلاعات را پاک کند. همیشه به کسبوکارها پیشنهاد میشود اطلاعات حیاتی خودشان را فقط روی یک دیتاسنتر نگه ندارند و از آنها بکآپ داشته باشند، اما خیلی از کسبوکارها این مورد را رعایت نکرده بودند و کل اطلاعاتشان در معرض نابودی قرار گرفت. در نهایت با توجه به نگه داشتن ۲ نسخه بکآپ روی دو سرور مختلف از سوی آروان، ۹۷ درصد اطلاعات در دسترس بودند، اما به دلیل یکپارچه بودن اطلاعات، آن ۳ درصد باقیمانده که پس از حمله هیچ بکآپی ازشان موجود نیست، اطلاعات ۳ درصد مشتریها نبوده، بلکه ۳ درصد از اطلاعات هر مشتری بوده!
🔸 آروان برای جلوگیری از حمله مجدد، تمام سرورها را از دسترس خارج میکند. به همین دلیل، طی روزهای بعد، کسبوکارهایی که از آروان سرور میگرفتهاند، وبسایتهایشان از دسترس خارج میشود، مادامی که آروان اطلاعاتشان را بازیابی کند. طی این فرایند بازیابی هم مشکلات مختلفی به وجود میآید و این اتفاق باعث میشود وبسایت بعضی از کسبوکارها تا مدت زیادی از دسترس خارج باشد. البته مطابق SLA خساراتی به کسبوکارها پرداخت میشود، اما این خسارت شامل ضرر فروش کسبوکارها نیست و با پولی که کسبوکار برای اجاره سرور و گرفتن خدمات پرداخت میکرده، نسبت تقریبا خطی دارد.
🔸 میتوانید گزارش اولیه ابرآروان را با جزئیات فنی خیلی بیشتر از اینجا بخوانید.
t.me/sharifdaily/7648
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«ابری که سوراخ شد»
#کهبودوچهکرد؟
#حسن_سندانی
❇️ اگر کاربر توییتر باشید، قطعا اسم #ابرآروان طی هفتههای گذشته به گوشتان خورده، اگر هم با کامپیوتر سرگرم باشید که طی سالهای گذشته! آخرین روزهای ۹۹ ابرآروان آماج حملات و هجمهها بود، هم از سوی هکرها و…
#کهبودوچهکرد؟
#حسن_سندانی
❇️ اگر کاربر توییتر باشید، قطعا اسم #ابرآروان طی هفتههای گذشته به گوشتان خورده، اگر هم با کامپیوتر سرگرم باشید که طی سالهای گذشته! آخرین روزهای ۹۹ ابرآروان آماج حملات و هجمهها بود، هم از سوی هکرها و…
«تنها صداست که میماند»
#اف_یک
#حسن_سندانی
❇️ شاید هیچچیز مثل گفتوگوی کلابهاوسی و نسبتا شلوغ دیشب ظریف و بازتاب حرفهایش در رسانهها نمیتوانست به این سرعت شبکههای اجتماعی مبتنی بر صوت را سر زبانها بیندازد، بهطوری که شاید محبوبیت روزافزون پادکستها را بتوان در آیندهای نزدیک برای این شبکههای اجتماعی هم متصور بود، مخصوصا در چند ماه آینده که حداقل فضای مجازی ایران یک موضوع مهم و داغ برای بحث دارد؛ انتخابات ۱۴۰۰.
📷 عکس از transistor.fm
@sharifdaily
#اف_یک
#حسن_سندانی
❇️ شاید هیچچیز مثل گفتوگوی کلابهاوسی و نسبتا شلوغ دیشب ظریف و بازتاب حرفهایش در رسانهها نمیتوانست به این سرعت شبکههای اجتماعی مبتنی بر صوت را سر زبانها بیندازد، بهطوری که شاید محبوبیت روزافزون پادکستها را بتوان در آیندهای نزدیک برای این شبکههای اجتماعی هم متصور بود، مخصوصا در چند ماه آینده که حداقل فضای مجازی ایران یک موضوع مهم و داغ برای بحث دارد؛ انتخابات ۱۴۰۰.
📷 عکس از transistor.fm
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
«تنها صداست که میماند» #اف_یک #حسن_سندانی ❇️ شاید هیچچیز مثل گفتوگوی کلابهاوسی و نسبتا شلوغ دیشب ظریف و بازتاب حرفهایش در رسانهها نمیتوانست به این سرعت شبکههای اجتماعی مبتنی بر صوت را سر زبانها بیندازد، بهطوری که شاید محبوبیت روزافزون پادکستها…
«تنها صداست که میماند»
#اف_یک
#حسن_سندانی
❇️ تصور کنید در یک روز عادی، ساعت ۲ ظهر پای گفتوگوی ایلان ماسک درباره مسیر پیشروی SpaceX مینشینید، ساعت ۶ عصر سخنان وزیر جوان درباره کیفیت بالای اینترنت ایران نسبت به کشور زیمبابوه را میشنوید و ساعت ۱۱ شب هم دوستانتان اجرای زنده موسیقی دارند و بساط بگووبخندتان به راه است. روز جذابی است، نه؟ این سادهترین تصویر از علت اقبال پرشور مردم به شبکههای اجتماعی مبتنی بر صوت است! بله، «کلابهاوس» و قابلیت جدید توییتر به نام «Space».
🔸 چندسالیست که مکالمه آنلاین صوتی بسیار فراگیر شده؛ اپلیکیشنهای تماس صوتی و تصویری نظیر Google Meet و Skype، یا پلتفرمهای حرفهایتر مثل Discord، و یا امکان چت صوتی تلگرام در گروهها و کانالهای این پیامرسان را که چند وقتی از انتشار آن میگذرد میشناسیم، اما اکنون صحبت از پیامرسان صوتی نیست، صحبت از شبکههای اجتماعی مبتنی بر صوت است.
🔸 کلابهاوس یک شبکه اجتماعی مبتنی بر صوت است که تقریبا یک سال پیش به صورت عمومی برای کاربران iOS منتشر شد. برای نصب نسخه رسمی این اپلیکیشن تنها کافیست دو چیز داشته باشید؛ آیفون، و دوستی که جدای از به نام زدن لواسان، حاضر باشد دعوتنامه کلابهاوساش را خرج شما کند. البته نسخههای غیررسمی این اپلیکیشن برای کاربران اندرویدی در دسترس است. این شبکه اجتماعی از ابتدای انتشار، به خوبی و خوشی شیب ملایم رشد خود را طی میکرد که با ورود بُت دنیای تکنولوژی، ایلان ماسک، دیگر روی رشد ملایم را به خود ندید و شیب افزایش محبوبیتش بیشتر شد.
🔸 توییتر هم اخیرا از قابلیت جدید خود به نام Space رونمایی کرد؛ قابلیتی که تنه به تنه کلابهاوس میزند و حتی مزایایی نسبت به آن دارد. بگذارید اندکی از کرامات این دو شبکه اجتماعی را با هم مقایسه کنیم.
🔸 بدیهیترین تفاوت کلابهاوس نسبت به توییتر، این است که در کمال تعجب فعلا در جهت مخالف ارزشها حرکت نکرده و فیلتر نیست. از آنجایی که برای یک زندگی عادی دانشجویی باید ۲۴ ساعته فیلترشکنمان روشن باشد، نمیدانم فیلتر نبودن یک شبکه اجتماعی مزیت است یا مضرت.
🔸 کلابهاوس ساختار حرفهایتری نسبت به توییتر دارد. برای هر گفتوگو اتاقی جداگانه با همان موضوع میتوان ایجاد کرد، میتوان اتاق را پیش از شروع گفتوگو تعریف کرد و به اشتراک گذاشت و افراد علاقهمند رویداد را با یک دکمه به Calendar خود اضافه کنند، اما در توییتر هر کسی «فضا»ی خود را دارد و موضوع و زمان آن مشخص نیست. نهایتا میتوانید با یک توییت یا از هر طریقی به اطرافیانتان اطلاع دهید که در ساعت فلان، فضای خود با موضوعی خاص را شروع میکنید.
🔸 در نهایت بزرگترین مزیت قابلیت جدید توییتر نسبت به کلابهاوس، از دست ندادن گراف آشنایان توییتریست. در کلابهاوس میتوانید افراد جدید را دنبال کنید یا دوستان توییتری خود را بیابید، اما خب در توییتر، همه همچنان دور هم هستند. اگر دغدغه اصلی شما شناختن افراد حرفهای جدید باشد، تفاوت خاصی متوجه این دو پلتفرم نیست، اما همانطور که گفتیم به دلیل ساختار حرفهایتر کلابهاوس، احتمالا این افراد در این شبکه دستیافتنیتر باشند.
🔸 در آخر، ما به دنبال تعیین برنده و بازنده نیستیم. اینکه هر کدام از این پلتفرمها چه مسیری را طی خواهند کرد را شاید فقط خدا بداند. ما میبینیم و میشنویم و از هرچه برایمان بهتر باشد استفاده میکنیم. اگر میخواهید دقیقتر این دو پلتفرم را با یکدیگر مقایسه کنید، خواندن این لینک شروع خوبیست، قدم بعدی استفاده از پلتفرمها و تست میدانی است!
@sharifdaily
#اف_یک
#حسن_سندانی
❇️ تصور کنید در یک روز عادی، ساعت ۲ ظهر پای گفتوگوی ایلان ماسک درباره مسیر پیشروی SpaceX مینشینید، ساعت ۶ عصر سخنان وزیر جوان درباره کیفیت بالای اینترنت ایران نسبت به کشور زیمبابوه را میشنوید و ساعت ۱۱ شب هم دوستانتان اجرای زنده موسیقی دارند و بساط بگووبخندتان به راه است. روز جذابی است، نه؟ این سادهترین تصویر از علت اقبال پرشور مردم به شبکههای اجتماعی مبتنی بر صوت است! بله، «کلابهاوس» و قابلیت جدید توییتر به نام «Space».
🔸 چندسالیست که مکالمه آنلاین صوتی بسیار فراگیر شده؛ اپلیکیشنهای تماس صوتی و تصویری نظیر Google Meet و Skype، یا پلتفرمهای حرفهایتر مثل Discord، و یا امکان چت صوتی تلگرام در گروهها و کانالهای این پیامرسان را که چند وقتی از انتشار آن میگذرد میشناسیم، اما اکنون صحبت از پیامرسان صوتی نیست، صحبت از شبکههای اجتماعی مبتنی بر صوت است.
🔸 کلابهاوس یک شبکه اجتماعی مبتنی بر صوت است که تقریبا یک سال پیش به صورت عمومی برای کاربران iOS منتشر شد. برای نصب نسخه رسمی این اپلیکیشن تنها کافیست دو چیز داشته باشید؛ آیفون، و دوستی که جدای از به نام زدن لواسان، حاضر باشد دعوتنامه کلابهاوساش را خرج شما کند. البته نسخههای غیررسمی این اپلیکیشن برای کاربران اندرویدی در دسترس است. این شبکه اجتماعی از ابتدای انتشار، به خوبی و خوشی شیب ملایم رشد خود را طی میکرد که با ورود بُت دنیای تکنولوژی، ایلان ماسک، دیگر روی رشد ملایم را به خود ندید و شیب افزایش محبوبیتش بیشتر شد.
🔸 توییتر هم اخیرا از قابلیت جدید خود به نام Space رونمایی کرد؛ قابلیتی که تنه به تنه کلابهاوس میزند و حتی مزایایی نسبت به آن دارد. بگذارید اندکی از کرامات این دو شبکه اجتماعی را با هم مقایسه کنیم.
🔸 بدیهیترین تفاوت کلابهاوس نسبت به توییتر، این است که در کمال تعجب فعلا در جهت مخالف ارزشها حرکت نکرده و فیلتر نیست. از آنجایی که برای یک زندگی عادی دانشجویی باید ۲۴ ساعته فیلترشکنمان روشن باشد، نمیدانم فیلتر نبودن یک شبکه اجتماعی مزیت است یا مضرت.
🔸 کلابهاوس ساختار حرفهایتری نسبت به توییتر دارد. برای هر گفتوگو اتاقی جداگانه با همان موضوع میتوان ایجاد کرد، میتوان اتاق را پیش از شروع گفتوگو تعریف کرد و به اشتراک گذاشت و افراد علاقهمند رویداد را با یک دکمه به Calendar خود اضافه کنند، اما در توییتر هر کسی «فضا»ی خود را دارد و موضوع و زمان آن مشخص نیست. نهایتا میتوانید با یک توییت یا از هر طریقی به اطرافیانتان اطلاع دهید که در ساعت فلان، فضای خود با موضوعی خاص را شروع میکنید.
🔸 در نهایت بزرگترین مزیت قابلیت جدید توییتر نسبت به کلابهاوس، از دست ندادن گراف آشنایان توییتریست. در کلابهاوس میتوانید افراد جدید را دنبال کنید یا دوستان توییتری خود را بیابید، اما خب در توییتر، همه همچنان دور هم هستند. اگر دغدغه اصلی شما شناختن افراد حرفهای جدید باشد، تفاوت خاصی متوجه این دو پلتفرم نیست، اما همانطور که گفتیم به دلیل ساختار حرفهایتر کلابهاوس، احتمالا این افراد در این شبکه دستیافتنیتر باشند.
🔸 در آخر، ما به دنبال تعیین برنده و بازنده نیستیم. اینکه هر کدام از این پلتفرمها چه مسیری را طی خواهند کرد را شاید فقط خدا بداند. ما میبینیم و میشنویم و از هرچه برایمان بهتر باشد استفاده میکنیم. اگر میخواهید دقیقتر این دو پلتفرم را با یکدیگر مقایسه کنید، خواندن این لینک شروع خوبیست، قدم بعدی استفاده از پلتفرمها و تست میدانی است!
@sharifdaily
Transistor
Twitter Spaces vs Clubhouse – which is better?
Here's a review of Twitter Spaces, and how it compares to Clubhouse. When it comes to social voice chat rooms, which is better?
«مال من و مال تو داریم»
#اف_یک
#حسن_سندانی
آنکه مست آمد و دستی به NFT زد و رفت
در این خانه ندانم ز چه سودا زد و رفت
خواست بیپولی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانه تنها زد و رفت
@sharifdaily
#اف_یک
#حسن_سندانی
آنکه مست آمد و دستی به NFT زد و رفت
در این خانه ندانم ز چه سودا زد و رفت
خواست بیپولی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانه تنها زد و رفت
@sharifdaily
«مال من و مال تو داریم»
#اف_یک
#حسن_سندانی
❇️ این روزها زمزمه فروش آثار دیجیتال از طریق NFT زیاد به گوش میرسد.
تابلوی نقاشی دیجیتالی ۶۹ میلیون دلار فروخته شد و خالق آن به دومین هنرمند ثروتمند تاریخ تبدیل شد.
اولین توییت جکدورسی، مدیرعامل توییتر به قیمت ۲.۹ میلیون دلار فروخته شد.
و موارد بسیار زیادی از این دست.
🔸 مالکیت در دنیای اینترنت مقولهای بسیار مبهم است. اگر در دنیای حقیقی برای خانه و ماشین خود سند دارید، در دنیای مجازی چطور میتوانید برای یک اثر هنری دیجیتال ادعای مالکیت کنید؟
🔸 عبارت NFT مخفف Non-Fungible Token به معنای توکن غیرقابل معاوضه است. به هرچیزی که برروی یک شبکه (در این مورد شبکه بلاکچین) تولید شود و قابلیت انتقال مالکیت داشته باشد، توکن میگویند. این توکنها بر بستر بلاکچین ساخته میشوند اما تفاوتهایی با رمزارزها دارند. رمزارزهای یکسان معادل همدیگر هستند. یک بیتکوین با یک بیتکوین هیچ تفاوتی ندارد، اما دو NFT که هر دو بر بستر اتریوم ساخته میشوند، با یک دیگر قابل معاوضه نیستند، چرا که هرکدام سند مالکیت یک چیز متفاوتی هستند. همچنین NFTها برخلاف رمزارزها قابل تقسیم نیستند و فقط به صورت یک واحد کامل بین افراد جابهجا میشوند. در واقع بخشی از یک مالکیت دیجیتال نمیتواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود.
🔸 بیایید برای شفافیت بیشتر ماجرا یک سناریوی واقعی را مثال بزنیم. مایک وینکلمن، ملقب به beeple، مالکیت اثری هنری از خود را به حراج میگذارد. جوان خام سرمایهداری حراج را با قیمت ۶۹.۳ میلیون دلار میبرد. یک توکن به عنوان سند مالکیت در اختیار این جوان قرار میگیرد، و از آن روز مالکیت آن اثر برای آن جوان است. او میتواند این توکن را به هر قیمتی که دوست دارد به فرد دیگری انتقال دهد، یا برای خودش نگه دارد.
🔸 از این طریق مالکیت یک اثر هنری، یک آیتم خاص در یک بازی یا هرچیز دیجیتال دیگری به یک فرد میرسد. این فرایند میتواند تأثیر گستردهای بر ابعاد مختلف خدمات دیجیتال بگذارد. در گوشه و کنار جهان هم به گوش میرسد که تلاشهایی در جهت انتقال مالکیت داراییهای غیرمجازی مثل املاک و ماشین، از طریق NFT در حال انجام است.
🔸 نکته جالب درباره مالکیت آثار دیجیتال این است که ممکن است برای برخی آثار نسخهی کپی آنها با یک راستکلیک ساده قابل دانلود باشد، اما بحث NFT بحث «مالکیت» است. شما میتوانید یک قطعه موسیقی را دانلود کرده و پخش کنید، اما ممکن است بابت «مالکیت معنوی» آن چندصد هزار دلار پول مبادله شده باشد! کسی اهمیتی نمیدهد اگر شما یک نسخه کپی از نقاشی مونالیزا روی کامپیوتر خود داشته باشید!
🔸 اگر در این باره میخواهید بیشتر بدانید، خواندن این لینک از وبسایت فارسی ArzDigital.com شاید نقطه شروع خوبی باشد.
t.me/sharifdaily/7774
@sharifdaily
#اف_یک
#حسن_سندانی
❇️ این روزها زمزمه فروش آثار دیجیتال از طریق NFT زیاد به گوش میرسد.
تابلوی نقاشی دیجیتالی ۶۹ میلیون دلار فروخته شد و خالق آن به دومین هنرمند ثروتمند تاریخ تبدیل شد.
اولین توییت جکدورسی، مدیرعامل توییتر به قیمت ۲.۹ میلیون دلار فروخته شد.
و موارد بسیار زیادی از این دست.
🔸 مالکیت در دنیای اینترنت مقولهای بسیار مبهم است. اگر در دنیای حقیقی برای خانه و ماشین خود سند دارید، در دنیای مجازی چطور میتوانید برای یک اثر هنری دیجیتال ادعای مالکیت کنید؟
🔸 عبارت NFT مخفف Non-Fungible Token به معنای توکن غیرقابل معاوضه است. به هرچیزی که برروی یک شبکه (در این مورد شبکه بلاکچین) تولید شود و قابلیت انتقال مالکیت داشته باشد، توکن میگویند. این توکنها بر بستر بلاکچین ساخته میشوند اما تفاوتهایی با رمزارزها دارند. رمزارزهای یکسان معادل همدیگر هستند. یک بیتکوین با یک بیتکوین هیچ تفاوتی ندارد، اما دو NFT که هر دو بر بستر اتریوم ساخته میشوند، با یک دیگر قابل معاوضه نیستند، چرا که هرکدام سند مالکیت یک چیز متفاوتی هستند. همچنین NFTها برخلاف رمزارزها قابل تقسیم نیستند و فقط به صورت یک واحد کامل بین افراد جابهجا میشوند. در واقع بخشی از یک مالکیت دیجیتال نمیتواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود.
🔸 بیایید برای شفافیت بیشتر ماجرا یک سناریوی واقعی را مثال بزنیم. مایک وینکلمن، ملقب به beeple، مالکیت اثری هنری از خود را به حراج میگذارد. جوان خام سرمایهداری حراج را با قیمت ۶۹.۳ میلیون دلار میبرد. یک توکن به عنوان سند مالکیت در اختیار این جوان قرار میگیرد، و از آن روز مالکیت آن اثر برای آن جوان است. او میتواند این توکن را به هر قیمتی که دوست دارد به فرد دیگری انتقال دهد، یا برای خودش نگه دارد.
🔸 از این طریق مالکیت یک اثر هنری، یک آیتم خاص در یک بازی یا هرچیز دیجیتال دیگری به یک فرد میرسد. این فرایند میتواند تأثیر گستردهای بر ابعاد مختلف خدمات دیجیتال بگذارد. در گوشه و کنار جهان هم به گوش میرسد که تلاشهایی در جهت انتقال مالکیت داراییهای غیرمجازی مثل املاک و ماشین، از طریق NFT در حال انجام است.
🔸 نکته جالب درباره مالکیت آثار دیجیتال این است که ممکن است برای برخی آثار نسخهی کپی آنها با یک راستکلیک ساده قابل دانلود باشد، اما بحث NFT بحث «مالکیت» است. شما میتوانید یک قطعه موسیقی را دانلود کرده و پخش کنید، اما ممکن است بابت «مالکیت معنوی» آن چندصد هزار دلار پول مبادله شده باشد! کسی اهمیتی نمیدهد اگر شما یک نسخه کپی از نقاشی مونالیزا روی کامپیوتر خود داشته باشید!
🔸 اگر در این باره میخواهید بیشتر بدانید، خواندن این لینک از وبسایت فارسی ArzDigital.com شاید نقطه شروع خوبی باشد.
t.me/sharifdaily/7774
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«مال من و مال تو داریم»
#اف_یک
#حسن_سندانی
آنکه مست آمد و دستی به NFT زد و رفت
در این خانه ندانم ز چه سودا زد و رفت
خواست بیپولی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانه تنها زد و رفت
@sharifdaily
#اف_یک
#حسن_سندانی
آنکه مست آمد و دستی به NFT زد و رفت
در این خانه ندانم ز چه سودا زد و رفت
خواست بیپولی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانه تنها زد و رفت
@sharifdaily