«من که میدانم شبی عمرم به پایان میرسد؛
پس چرا عاشق نباشم؟»
❇️ دهم بهمن ۱۳۱۲ در عودلاجان تهران متولد شد؛ پدرش مرثیهخوان و واعظ مشهور شهر بود و از همان کودکی علاوه بر تعزیهخوانی و قرائت قرآن، به یادگیری فنون موسیقی و آواز اصیل ایرانی نزد اساتید به نام زمان خودش پرداخت.
⚪️ بزرگ که شد و به مدرسه که رفت، با ایرج همکلاسی شد؛ #ایرج_خواجه_امیری پدر #احسان_خواجه_امیری که بعدها هر دو که همسنوسال بودند از چهرههای مطرح آواز و موسیقی سنتی ایرانی شدند و آثار مختلفی را از خود به یادگار گذاشتند.
⚪️ اکبر گلپا را شاید بتوان یکی از مشهورترین چهرههای هنر و موسیقی ایرانی دانست که بعد از انقلاب و علیرغم آنکه به عنوان چهره خوش صدای قرن از طرف یونسکو انتخاب شد و دعوتنامههای مختلفی از آمریکا و کشورهای اروپایی دریافت کرده بود؛ در ایران ماند و ناملایمتهای مختلفی را هم تجربه کرد.
⚪️ گلپا در نهایت و بعد از تولید حدود ۳۰۰ اثر زیبا، شامگاه ۱۳ آبان ۱۴۰۲ و در سن ۹۰ سالگی، بر اثر ایست قلبی در تهران از دنیا رفت تا صدا و اعتقادات ارزشمند «مرد حنجره طلا» موسیقی، از جمله قطعه معروف «من که میدانم شبی عمرم به پایان میرسد؛ پس چرا عاشق نباشم؟» که درباره مرگ خود خوانده، یا قطعه ماندگار «عاشقان مستند و ما دیوانهایم» برای همیشه در تاریخ ایران باقی بماند.
⚪️ #محمدحسین_نادری در یادداشت شماره ۹۰۵ روزنامه، نگاهی به زندگی و ناملایمات اطراف و دیدگاههای اکبر گلپا در عمر نود سالهاش انداخته که متن آنرا میتوانید از اینجا بخوانید.
🎵 فایل صوتی تمامی آثار مرحوم اکبر گلپایگانی را هم میتوانید از اینجا شنیده و دانلود کنید.
🆔 @sharifdaily
پس چرا عاشق نباشم؟»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegraph
گلپای ایران
اکبر گلپایگانی ۱۰ بهمن ۱۳۱۲ در محلهٔ عودلاجان تهران به دنیا آمد. پدرش محمدحسین گلپایگانی، مرثیهخوان و واعظ شهر بود و بههمین دلیل، گلپا هم از همان ابتدای زندگی با تعزیه و مرثیهخوانی خو گرفت. گلپایگانی در ششسالگی سر صف دبستان، قرآن خواندن را شروع کرد و…