روزنامه شریف | Sharifdaily
23.6K subscribers
7.85K photos
340 videos
379 files
7.16K links
آخرین متن و حواشی دانشگاه صنعتی شریف
از بزرگترین رسانه دانشگاهی کشور

تلفن: ۰۲۱۶۶۱۶۶۰۰۶
سایت: daily.sharif.ir
ارتباط با ما: @sharifdaily_admin
فضای مجازی: zil.ink/sharifdaily

آدرس: تهران، دانشگاه صنعتی شریف، خیابان پژوهش،
بین روابط عمومی و دانشکده برق
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«روزی روزگاری، عشق به فوتبال»

#حمیدرضا_صدر

❇️ فوتبالی‌ها توانایی فراوانی در تدوین ذهنی دارند. جامپ‌کات‌های ذهنی‌شان حیرت‌انگیز است. می‌توانند صحنه‌های بازی دو ساعته‌ای را که دیده‌اند در یکی دو دقیقه پشت سر هم قطار کنند. می‌توانند درگیری‌های مسابقاتی را که فقط توصیف‌شان را شنیده یا خوانده‌اند بلافاصله پیش رویشان مجسم کنند. می‌توانند آشناها را کنار غریبه‌ها قرار دهند، تماشاگران خودی برابر طرفداران رقیب، اعتراض را کنار خوش‌آمد گویی، فریاد خشم را کنار گریه‌ شوق...

@sharifdaily
«روزی روزگاری، عشق به فوتبال»

#علیرضا_اسماعیلی

❇️ شاید خیلی‌هایمان تا قبل از آن‌که پست اینستاگرامی دوست او را ببینیم، ذره‌ای گمان نمی‌کردیم که او در آن سر دنیا دارد با یکی از چغر و بدبدن‌ترین بیماری‌های جهان مبارزه می‌کند. از پست‌های گاه‌ و بی‌گاهش در اینستاگرام هم جز ملال دوران کرونا، چیز دیگری نمود پیدا نمی‌کرد. او بود و دنیایش، فوتبال. اما در بهت و حیرت تمام، #حمیدرضا_صدر در ۲۵ تیر ۱۴۰۰ تسلیم سرطان شد.

🔸 از کارشناسی اقتصاد خواندن و تحصیلات تکمیلی‌اش در برنامه‌ریزی شهری و شهرسازی که بگذریم، به یک انسان عاشق می‌رسیم؛ عاشقی که وقتی درباره فوتبال، سینما و تاریخ صحبت می‌کرد، چشمانش برق می‌زد، عاشقی که ساده‌ترین گل‌ها و این‌ور و آن‌ور رفتن‌های توپ وسط مستطیل سبز برایش یادآور فلان اتفاق تاریخ و بهمان سکانس سینمایی بود، عاشقی که انگار قرار نبود فراموش کند و همه‌چیز برایش زنده بود. در کنار این‌ها، دستی هم بر قلم داشت، از مجلات سینمایی تا کتاب‌هایی درباره تاریخ و سیاست و فوتبال؛ «تو در قاهره خواهی مرد»، «روزی روزگاری فوتبال»، «پسری روی سکوها»، «پیراهن‌های همیشه» و «نیمکت داغ» تنها بخشی‌هایی از عالم دیوانگی‌ صدر بود.

🔸 آنقدر دیوانه فوتبال بود که می‌گفت گل دنیس برکمپ به نیوکسل را در گوشی‌اش دارد و به هر کسی که می‌گوید از فوتبال بدش می‌آید نشان می‌دهد و تا او را قانع نکند رهایش نمی‌کند. دستانش را جوری در وصف وقایع تکان می‌داد که انگار همین چند ساعت پیش به چشم خودش دیده‌ است و جوری برایمان تصویر می‌ساخت که انگار پیش چشمان‌مان رخ داده است.

🔸 خودش می‌گفت «فوتبال برایم مثل یک تقویم است. مثلا بعد از فلان جام‌جهانی ازدواج کردم و قبل از فلان یورو دخترم به دنیا آمد.» می‌گفت «بدترین زمان برای مرگ وسط یک تورنومنته، وقتی یه تورنومنت تموم می‌شه، آماده‌ای حتی مرگ هم در آغوش بگیری» حالا حمیدرضا صدر، چهار روز پس از تمام شدن یورو ۲۰۲۰، مرگ را در آغوش خودش گرفت. در تقویم ما هم می‌شود بعد از فلان یورو، یکی از آدم‌حسابی‌های این مملکت نتوانست جلوی رقیب قدرتمندش کامبک بزند، انگار که سرنوشت ما به باخت‌های دراماتیک گره خورده باشد.

t.me/sharifdaily/8039

@sharifdaily
«صدر در میانه»

#سجاد_معینی‌پور

▫️به بهانه اولین سالگرد درگذشت #حمیدرضا_صدر

❇️ اکثرا حمیدرضا صدر را با تفاسیر عاشقانه‌اش از فوتبال می‌شناسیم؛ کسی که با کلام مسحورکننده‌اش دل هر فوتبال‌دوستی را به ذوق می‌آورد و چه بسا برای غیرفوتبالی‌ها هم جذابیت خودش را داشت، اما به شخصه چند وقتی‌ست که درگیر چهره دیگری از حمیدرضا صدر شده‌ام؛ چهره‌ای که احتمالا برای کسانی که او را مدت طولانی‌تری می‌شناسند، یعنی از زمانی که منتقد سینما در مجله فیلم بود، ملموس‌تر است.

🔸 برای توصیف این چهره از صدر، با نوعی کمبود واژگان مواجه‌ام. با چه کلمه‌ای می‌توان کسی را توصیف کرد که فارغ از زمینه تخصصی خودش، درمورد مسائل خرد و کلان دیگر نیز می‌تواند اظهار نظر کند و اظهار نظرش درخور توجه باشد؟ برای این‌که کمی کارم را راحت‌تر کنم، از واژه «روشن‌فکر» استفاده می‌کنم (شاید در زبان انگلیسی کلمه elite مناسب‌تر باشد).

🔸 نشانه‌های روشن‌فکری صدر به‌طور مشخص از دو تا کتابی مشخص می‌شود که درباره محمدرضا پهلوی (تو در قاهره خواهی مرد) و حسنعلی منصور (سیصد و بیست‌ و پنج) نوشته است. معنی این دو کتاب به نظر من، اهمیت تاریخ در نزد صدر است، تا حدی که برای دو برهه از زندگی دو شخصیت، ۵۵۰ صفحه کتاب می‌نویسد. کتاب‌های دیگر صدر که بیشتر به زمینه فوتبالی او می‌خورد نیز به‌طور محض به فوتبال نمی‌پردازد؛ مثل کتاب «روزی روزگاری فوتبال» که زیرِ تیتر آن نوشته: «فوتبال و جامعه‌شناسی».

🔸 در واقع صدر نه در تحلیل‌های دقیق، کل‌نگرانه و سینمایی‌ا‌ش از فوتبال، بلکه در بهانه قرار دادن فوتبال برایم معنی پیدا می‌کند. فوتبال برای او راهی بود برای ارتباط با دیگران و حرف زدن با آنها درباره مسائل اساسی. در واقع فوتبال برای صدر، راهی برای روشن‌فکر بودن بود، بدون آنکه به‌طور مرسوم دست به تولید ادبیاتی خاص بزند، برای خودش فرقه‌ای درست کند و در گتوی مخصوص خودش بخزد. در مدل صدر، روشن‌فکری از نقطه ارتباط با مردم شروع می‌شود و پس از آن است که هر گونه فعالیت فکری یا علمی معنی پیدا می‌کند.

🔸 نکته اینجاست که فعالیت صدر در زمینه ژورنالیسم ورزشی، صرفا از دهه هشتاد به بعد آغاز شد و پیش از آن نشانه‌ای از آن در فعالیت حرفه‌ای‌اش دیده نمی‌شد. او که منتقدی صاحب سبک در مجله فیلم بود، از جایی به بعد ترجیح داد به جای فیلم‌ها و کارگردان‌هایی که کمتر کسی در ایران آنها را می‌شناسد، روی فوتبال تمرکز کند. این تغییر مسیر به نظرم نه از سر ضرورت یا صرف علاقه شخصی، بلکه آگاهانه و در راستای پروژه روشن‌فکری او بود. بعد از این تصمیم، صدر دیگر درباره سینما ننوشت. امیر حاج‌رضایی درباره دلیل این کارش از او نقل می‌کند که: «سینما در جامعه ما بازتابی ندارد». صدر لاجرم می‌دانست که با صحبت از شیوه دریبل‌زنی مسی، مربی‌گری فرگوسن و ساختارهای تبانی در فوتبال، با مردم ارتباط برقرار کند و نقشی را که عاشقش بود در میان آن‌ها داشته باشد.

t.me/sharifdaily/10237

@sharifdaily