گروه شریعتی
569 subscribers
1.67K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
⭕️ سنت راه‌پیمایی ایدئولوژیک اربعین و فرصت احیای «مکتب نجات‌بخش شیعه» در عصر نهیلیسم

🔅فرصتی است که از دست می‌رود؛ یک نسل وسط بین نسل آینده و گذشته وجود دارد، [که] همه امید ما و سرمایه‌ی ما همین است، همین گروهی که هنوز در جستجوی #مذهب خودشان هستند، هنوز دغدغه شناختن مذهب خودشان را دارند و هنوز دوست دارند که #علی را، چهره راستین علی را بشناسند، مذهب علی را بشناسند و راهش را و مکتبش را بشناسند؛ اما آن‌چنان که بر آن ها عرضه می‌شود، برایشان قابل قبول نیست.

🔅این نسل متوسط، واسطه میان نسل گذشته و آینده، فرهنگ مذهبیِ ما و #فرهنگ استعماری آینده، و [واسطه میان] نسلی است که به هر حال پیوسته به یک #روح مذهبی بوده و نسل گسسته‌ای که پوک و پوچ پرورده خواهد شد و فردا وجود دارد؛ [اما] این نسل همیشه نیست، این گروه همیشه نخواهد بود.

🔅این را به شما عرض کنم که ده سال دیگر، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، اگر حسینیه‌های ارشادی در این مملکت وجود داشته باشد و «بگذارند که وجود داشته باشد» و بهترین برنامه‌ها را هم برای جوانان و تحصیلکرده‌ها و دانشجویان و نسل دانشگاهی بر اساس مذهب داشته باشد، دیگر مثل امروز این چنین ازدحام نخواهد شد، این چنین استقبال نخواهد شد، و این چنین نخواهد بود که هزاران دانشجو، هفت هشت ساعت در بدترین شرایط به یک مجمع دینی بیایند و به حرف مذهب گوش بدهند. اگر نجنبیم و اگر کاری نکنیم، دیگر دغدغه مذهبی در درونش نخواهد بود.

🔅عده‌ای که هیچ وقت به اینجور محیط ها و به اینجور مجالس نمی‌آیند و اساساً مستمع عادی این مسائل نیستند، سرشان در زندگی فردی خودشان، یا در مسائل شغلی یا علمی یا صنفی گرم است و گاه به گاه، سال به سال چنین شبهایی می‌آیند؛ این‌ها هستند که باید این پیام را در چنین وقت‌ها و حالات و شرابط بیشتر از همیشه بشنوند، این پیام را از طرف یک #روحانی، یک #عالم، یک #استاد یا یک #مرجع نشنوید، از قول یک #معلم بشنوید که مسیر را با تمام وجودش حس می‌کند و می‌بیند که دارد از دست می‌رود و می‌بیند که بیشتر از یک نسل دیگر فرصت نیست برای اینکه کاری بکنیم. اگر به علی، به مکتب او، به مذهب، به #اسلام و به آنچه که مجموعه‌ی مقدسات ما و اعتقادات ما را تشکیل می‌دهد، واقعاً معتقدیم و واقعاً #عشق می‌ورزیم و #ایمان داریم، باید با شدت و با سرعت و با ایثار و با آمادگی فداکاری و تحمل و صبر و تلاش، دست به دست هم بدهیم تا کاری بکنیم. با این بدببینی ها، شایعه سازی ها، دروغ پردازی ها، و حلقوم‌های شوم و بدآموز - که به نام #دین یا بنام #علم یا به نام #روشنفکری یا به نام ضد دین و یا به نام #تمدن [تبلیغ می‌کنند] - تکه تکه مان می‌کنند، میانمان فاصله می‌اندازند، همدردها و همراه‌ها و هم سرنوشت‌ها را از هم جدا می‌کنند و کسانی را که باید در کنار هم باشند، رو در روی هم قرارشان می‌دهند تا یک مشت و یک گروه اندکی را که در این دنیا وجود دارد و می‌تواند برای سرنوشت خودش و برای این #مکتب و این مذهب کاری بکند، به شکل مجموعه‌ای پراکنده، مضمحل، رو به متلاشی شدن و در حال درگیری دائمی داخلی، که بهترین فرصت‌ها را در حال فحش دادن به هم، دشنام دادن به هم، به روی هم پریدن و همدیگر را مسخ کردن، تفسیق کردن، تکفیر کردن [هستند]، در بیاورند تا اینکه این فرصت از دست برود، تا اینکه کسانی که باید رو در روی #دشمن بایستند، رو در روی همدیگر بایستند و می‌بینیم که متأسفانه دارند موفق می‌شوند....

🔅یکی از بزرگترین دردهای علی این است که «ارزش‌های» او - که در سطح زمان و زمین نمی‌گنجد - باید به دست ماها بیفتد، ماها متولیش باشیم و ماها مسئول شناختنش، مسئول عمل کردنش، مسئول پیروی کردنش و مسئول آگاه کردن بشریت به این مکتب نجات بخش باشیم.

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶/ پیروان علی و رنج‌هایشان
💢 بزرگداشت انسان و آزادی انسان، حقیقت مذهب است

🔴 انسانِ #دین آموخته و #تشیّع شناخته چطور ممکن است به سوی روز نشتابد، و برای آزادی نیاشوبد، و سرِ خود گیرد و حیوان‌مآب به خورد و خواب بسنده کند؟ شیعه‌ای که می‌داند #حقیقت مذهبش، در مسائل اجتماعی، جز بزرگداشت #انسان و #آزادی انسان چیزی نیست، چگونه از نوای شورزای #نهضت و ایجاد تحوّل گرم نگردد. آزادی و مساوات سخنی نیست که از گوش آزادگان بیرون آید، و تعلیمی نیست که از اصالت تشیّع جدایی‌پذیر باشد.

📚 علامه #محمدرضا_حکیمی - سرود جهش‌ها صفحه ۱۵۷

@Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
⚫️ نمی‌شود بی‌طرف بود!

🔴 پذیرفتن #دین به صورت ساده، آن فایده‌ای را که منظور است ندارد و به همین جهت است که می‌گویند دو گونه اعتقاد داریم: اعتقاد زبانی و اعتقاد قلبی.
اعتقاد سازنده و تکامل بخش آن است که در جان رسوخ کند و در مشاعر متمرکز شود و حرکات و کردارها و حتی افعال قلبی را دگرگون سازد و این اعتقاد، مستلزم ریاضت ورزیدن و مجاهدت است تا آدمی را بر آن وا دارد که اعمال شخصی خود را اصلاح کند و از بی‌طرف بودن و خط نداشتن بپرهیزد و در مسائل اجتماعی و بشری و پیشامدها، ایستاری قطعی اتخاذ کند. ایستاری بیزار از «سازش و سستی

📚علامه #محمدرضا_حکیمی / الحیات: ج۱،‌ ص۳۴۹

@Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
Forwarded from عکس نگار
📙نظریه انتقادی دین: از مکتب فرانکفورت تا تفکر رهایی بخش اسلامی

#معرفی_کتاب

🔸داستین جی. برد استاد دانشگاه اولیوت کالج در میشیگان آمریکاست. کتاب جدید او با عنوان «نظریه انتقادی دین: از مکتب فرانکفورت تا تفکر رهایی بخش اسلامی» سنتزی نظری از مکتب فرانکفورت و نظریه انتقادی #شریعتی است. پروفسور داستین جی. برد از شاگردان مبرز رودولف سیبرت است که از آخرین بازماندگان و متألهین انتقادی مکتب فرانکفورت در آمریکاست که آثار بی‌شماری در باب شریعتی و سنتز بین مکتب فرانکفورت و مکتب #حسینیه_ارشاد نگاشته است. این #کتاب مجموعه مقالاتی در باب نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت به ادیان نبوی، به ویژه یهودیت و مسیحیت است.

🔸نگارنده این اثر در شرح دیدگاه خود بیان می‌کند: حسینیه ارشاد از دو جهت شباهت بسیاری به مکتب فرانفکورت دارد؛ هم مانند مکتب فرانکفورت یک مکان فیزیکی است و هم مهم‌تر از آن یک مکتب فکری است. در این مکان گروهی #روشنفکر منتقد به وضع موجود، بر اساس منابع #اسلام و غیراسلامی متعدد، اندیشه‌ورزی می‌کردند. اگر چه پژوهشگران این حسینیه که به درستی توسط #علی_شریعتی نمایندگی می‌شوند، در همه موارد با یکدیگر هم نظر نبودند، اما مسیر کاری همه‌ی آن‌ها در رهایی بخشی به #مردم بوده است. این رهایی به معنای رهایی از #سنت، #دین و موارد مشابه که در غرب مطرح است، نیست، بلکه آن‌ها روحیه نبوی اسلام اصیل را به مردم می‌آموختند؛ روحیه‌ای که #ظلم، بی‌عدالتی و نابرابری را نمی‌‎پذیرد و در برابر آن #قیام می‌کند.

📖 انتشارات Ekpyrosis

@Shariati_Group
💠 خدا اِنگاری #انسان در عصر سلطه #نیهیلیسم

🔸روزی روزگاری #مدرنیته میدان‌دار بهت‌آوری جهانی بود. #تکنولوژی و اختراعات به‌عنوان معجزات انسان‌های قرن بیستمی شد تا جایی که گفتند جز خودشان هیچ خدایی را بنده نیستند..!

🔹مروجین #معنویت جدید یا به تعبیری پیامبران #دین مدرنیته با صدای بلند #انسان را به‌عنوان «خدای عصر جدید» معرفی کردند. در مدح قدرت انسان همچون هومر حماسه‌های افسانه‌ای سرودند. هر بار با اختراع جدید علمی این خدای بادکنکی فربه‌تر می‌شد و سرمستانه ادیان الهی را به هماوردی و تحدّی فرا می‌خواندند تا #علم را بهانه‌ای برای حذف دین و #خدا به نفع خدای جدید یعنی «انسان» فراهم آورند.

🔸نیل دونالدوالش یکی از مروجین معنویت جدید که به #پیامبر عصر جدید معروف است، در کتاب «ابداع زندگی» گفتگویی با باربارا مارکس‌هابرد، یکی دیگر از شخصیت‌های برجسته‌ی معنویت جدید در محور عصر جدید دارد.

🔹وی در این #کتاب، عصر جدید را عصر بازپس‌گیری قدرت انسان از خدا بیان می‌کند و تکنولوژی را موجب این #خودآگاهی متوهمانه می‌داند. «ما عادت داشتیم تمام توانایی‌های جدید را به خدایانمان نسبت دهیم ولی از وقتی‌که ما خودمان داریم یاد می‌گیریم هوش خود را از طریق ارتباطات سریع‌تر و گسترده‌تر گسترش دهیم، یاد می‌گیریم جسم‌مان را تغییر دهیم؛ یاد می‌گیریم در فضا زندگی کنیم، حتی دنیاهای جدید در فضا می‌سازیم. متوجه شدم که چیز حیرت‌آوری دارد اتفاق می‌افتد. ما قابلیت‌مان را به خدایان‌مان نسبت می‌دادیم و حالا این قابلیت را به اصل خودش یعنی خودمان. ما داریم چیزی می‌شویم که عادت داشتیم خدایان بخوانیم. چرا حالا، چرا سال پیش، دهه‌ی پیش یا قرن پیش نه؟ چرا این امر دارد اتفاق می‌افتد؟ چون وقتش است. چرا که علم و فناوری، قدرت‌های تازه‌ای به ما داده‌اند که عظیم‌تر از قدرت‌هایی است که بشر تاکنون داشته است؛ حالا می‌توانیم حقیقتاً خودمان را بشرهای جهانی خیلی کم سن و سال بخوانیم. زمین به‌ مثل یک کودکستان برای خدایان کوچک است، ولی باید تکامل آگاهانه را سریع یاد بگیریم”. (کتاب ابداع زندگی ص ۸۳)

🔸اما با ظهور سلاحی بیولوژیک تحت عنوان ویروسی ناشناخته و فراگیر به نام #کرونا، عمر تفرعن «انسان‌ - خدای مدرنیته» کوتاه شد. انسان کودک‌خدا، تنازع بقاء را به تکامل شعوری ترجیح داد.

🔹غول‌های رسانه‌ای اگر خاطرات کرونایی را در حافظه‌ی تاریخی خود ثبت کنند، مرور خاطرات صف‌های خرید اسلحه برای تنازع بقاء، به‌مرگی سالمندان، غارت فروشگاه‌ها و عجز علم برای حفظ جان هزاران انسان در برابر یک ویروس نادیده دیگر هیچ‌وقت سودای خدایی را در ذهن هیچ بنی‌بشری نمی‌آورد. انسان پسا کرونا ندای #فطرت خود را واضح‌تر شنید. قدرت الهی و عجز خود را به عیان مشاهده کرد و دست تسلیم بالا برد...

@Shariati_Group
رسول حسن‌زاده
⭕️ شأن پیش‌ساخته برای روحانیت درست نکنید

🔅دکتر #شریعتی به‌عنوان یک #شیعه دغدغه‌مند زمانی با درد فریاد می‌زد که ما در #اسلام و #تشیع_علوی، مفهومی بنام #روحانیت و تقدس روحانی نداریم؛ این پدیده تازه است و برآمده از سنت فرنگی و اشرافیت دستگاه انحرافی کلیسای روم و واتیکان #پاپ است...
جان مایه کلام او را نفهمیدند و بواسطه‌ی بغض ورزیدن و حفظ دکان‌داری و متولی‌گری امر دینی، برآشفتند و به او تاختند و تکفیرش کردند...

🔅از سویی دیگر، و توسط اقشاری دیگر، او را متهم و محکوم کردند که چرا امر دینی را از ساحت شخصی و اعتقادات فردی، به عرصه عمومی کشانده‌ای و دین را به‌عنوان اندیشه‌ی راهنما و روش زیست اجتماعی - سیاسی به میدان عمل کشانده‌ای...!

🔅حال امروز با پدیده‌ی روحانیون سکولار مسلک و به تعبیر امروزین‌اش، «مذهبی‌های صورتی» مواجه هستیم که دست‌اندرکار و هم‌پیمان همان مدافعان اشرافیت مذهبی سابق و طبقه #سکولار و غربگرای جامعه شده‌اند و همچون دو لبه قیچی، یکی با نام و پشت نقاب #مذهب، و دیگری با شعار عبور از مذهب و نفی ارزش‌های «اسلام اجتماعی» در تلاش برای زدودن روح اساسیِ اسلام نبوی و تشیع علوی در جامعه‌ی ایرانی هستند...

🔅اما امروز، همان دو گروه اجتماعی منتقد و عمدتاً مخالف شریعتی، رخ عیان نمودند و دست‌هایشان رو شده و کارنامه عملکرد و میزان صدق و کذب ادعاهایشان یکی پس از دیگری مصرح گشته؛ هر دو در یک چیز باهم متفق و همدست هستند. زدودن امر دینی و نابود سازی اصل مفهوم اسلام متعهد و مسئول، یکی با سلاح اندلسی‌زاسیون و سکولاریزه ساختن ذهن و روح و سبک زیست و تفکر جامعه. و دیگری با تهی‌سازی دین، از قیود اساسی و بنیادین آن همچون مفهوم حق‌طلبی، ظلم‌ستیزی، عدالت خواهی، جهاد و شهادت، امر به معروف و نهی از منکر، مهدویت و نظایر آن... با سلاح اسلام حداقلی و ترویج گفتمان اسلام به مثابه سنت یا فرهنگ. یکی با تیکه بر مذهب حداقلی و فقه منجمد و بدعت‌گرایی فلسفی و سنتی، و دیگری با تکیه بر #مدرنیسم حداکثری و عرفی‌گرایی عوام‌پسندانه مغروق در گفتمان زیست‌جهان غربی و ژست‌های شبه روشنفکری...

🔅دکتر شریعتی در م.آ ۲۰، چه باید کرد؟ صفحه ۱۱۹ می‌گوید: ″... من، روحانیت را با علمای اسلامی یکی نمی‌گیرم، بلکه متضاد می‌بینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقه‌ای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما «عالم» داریم در برابر غیر عالم، نه روحانی در برابر جسمانی» .

▫️و یا در جایی دیگر می‌گوید:
″... آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفکر اسلامی است؟ نـه.
عالم اسلامی است؟ نه.
سخنران اسلامی است؟ نه.
نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه.
پس چیست؟ ایشان یکپارچه نور است! ، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی #دین است...″ (م.آ.۹- ص۱۹۳)

🔅اخیرأ سخنان جناب حجت‌الاسلام #قنبریان را که در بحث  #فلسفه_تاریخ خود به این موضوع اشارتی کردند را می‌شنیدم، که به درستی می‌گفت: جلوی "دین‌بازها" و #سکولاریزم گرایشی را بگیرید | شأن پیش‌ساخته برای روحانیت درست نکنید...

🔅شاید گذاری به مدت نیم قرن لازم بود تا عمق حکمیِ افکار و اندیشه‌های امثال شریعتی بیش از پیش مشخص شود. آن هم نه در عرصه حرف و سخن، که در عمل و کاملآ مستند...

@Shariati_Group

🔗 کلیپ ضمیمه را مشاهده بفرمایید و برای قضاوت بهتر صوت کامل سخنان ایشان را اینجا بشنوید.

#مبانی_شناخت_جهت‌گیری / ع.م
⭕️ شباهت اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در حکمرانی

چه در عرصه #اقتصاد و چه در عرصه #فرهنگ، سبک و سیره حکومت‌داری و حکمرانیِ #اصولگرا و #اصلاح‌طلب یکی است، لکن بدنه اجتماعی‌شان متفاوت است. عموماً قشر مذهبی و انقلابی، حامی اصولگرایان هستند و قشری که تمایل به آزادی‌های غربی و گرایش‌ها و دستورالعمل‌های غربگرایانه دارند، حامی اصلاح‌طلبان.
به دلیل این پایگاه‌های اجتماعی متفاوت است که وقتی اصولگرایان سر کارند، اصلاح‌طلبان از #آزادی چماق سیاسی بر سر رقیب می‌سازند تا بدنه اجتماعی‌شان را علیه اصولگرایان بسیج کرده و از صحنه به‌درشان کنند؛ و وقتی اصلاح‌طلبان سر کارند، اصولگرایان از #دین چماق می‌سازند تا بدنه را علیه رقیب بسیج کرده و ورق را برگردانند.
اما از آنجائیکه هیچ تفاوتی بین سیاست‌های «فرهنگی» و «اقتصادی» اصولگرایان و اصلاح‌طلبان وجود ندارد، می‌بینیم که وقتی اصولگرایان سوار مرکب #قدرت می‌شوند، دین دغدغه‌شان نیست؛ و وقتی اصلاح‌طلبان می‌آیند، آزادی دیگر دغدغه نیست.
اصولگراها برای اینکه اصلاح‌طلبان نتوانند بدنه اجتماعی‌شان را فعال کنند، از اصول #انقلاب_اسلامی عدول می‌کنند و وا می‌دهند؛ اصلاح‌طلب‌ها نیز برای اینکه بدنه مذهبی اصولگراها فعال نشوند، در ولنگاری‌ها اندکی ملاحظه‌کاری می‌کنند.
ورود زنان به ورزشگاه‌ها، ولنگاری در امر حجاب، اجرای جراحی‌های رادیکال اقتصادی، عدم تغییر ریل‌گذاری‌های نئولیبرالی و... در دوره آقای رئیسی را در این چارچوب تحلیل کنید.

@Shariati_Group

حسین‌زمانی‌میقان
⭕️ آیا می‌شود بی خیال بود و جامعه ساخت!؟ / جایگاه آرمان‌های بلند پدیده‌ی انقلاب اسلامی در روزگار فعلی جامعه ایرانی کجاست؟

شبکه‌های اجتماعی با سرعت به سمت "یکسان سازی" و "شباهت سازی" جامعه‌اند. ارزش‌های اصیل فراموش و ضدارزش به سرگرمی جذاب تبدیل خواهد شد. پول سازند. درآمد بدست می‌آوردند.

دو پرسش را به موازات هم مطرح می‌کنم:

۱. فرض کنید چیزی به نام "مذهب" وجود ندارد. فرض کنید براساس موازین دینیِ حلال و حرام سخن نمی‌گویم. اصلاً از منظر #دین به ماجرا نگاه نکنید. آیا یک جامعه‌ی سالم این ترویج اباحه گری، بی قیدی، #فساد را می‌پذیرد؟ آیا خیانت ضد ذات بشر نیست؟ آیا غرق شدن در فساد از طریق عادی سازی آن به ضرر هر جامعه‌ای نیست؟ برخی فکر می‌کنند این دغدغه جامعه‌ی دین‌دار است که اعتراض می‌کند!!!! خیر، هر انسان مسئولی که به #خانواده و جامعه‌ی خود اهمیت دهد، حتی اگر بی دین باشد، باید اینجا حساس شود. نمی‌شود "بی خیال" بود و با بی خیالی جامعه ساخت. آن فاحشه سرا، دیگر جامعه نیست.

۲. به فساد کشاندن جامعه نیاز به تقابل سازمانی دارد. ماه‌هاست که افراد بی‌شماری در حال ترویج این سطح از فساد در آزادی محض هستند. آیا هیچ مسئولی نمی‌بیند؟ اطلاع ندارد؟ نباید برخورد سازمانی و قضایی در برابر یک حرکت سازمانی انجام داد؟

دقیقا شما مسئول چه چیزی هستید؟
فساد به چه حدی برسد برخورد خواهید نمود؟

با این سطح "بی خیالی" جامعه ساخته نمی‌شود. هم به فساد چای دبش باید اعتراض کرد، هم به فساد سازمان یافته‌ای که در حال نابودی حیا، عفت و خانواده است.

@Shariati_Group

دکتر علیرضا #زادبر
🔹۲۰فروردین، سی‌ویکمین سالروز شهادت «سید شهیدان اهل قلم»، سید #مرتضی_آوینی است. آوینی به‌عنوان روشنفکری در جستجوی شدن، که تحت تأثیر پدیده‌ی شگرف #انقلاب_اسلامی به زعامت آیت... #خمینی قرار گرفت، در قامت یک هنرمند متعهد، انقلابی، رسالت شناس و مسئولیت پذیر با نگرانی از رواج #فرهنگ و #هنر غربی در جامعه‌ی #ایران، همواره در برابر جریان‌ها و طیف‌های منفعل و عاجز از درک هنر اصیل اسلامی، قد علم می‌کرد و آنان را از گرفتار آمدن در دام‌های فریبنده هنر شیطانی غرب بر حذر می‌داشت. شهید آوینی یکی از سالکان و رهروان طریق مکتب #انقلاب بود که با زبان، نگاه و #قلم هنرمندانه و سبک‌های بدیع و نوآورانه‌اش، وقایع دفاع مقدس را ماندگار کرد و نابرابری #جنگ ما را به دنیا نشان داد، جنگی که همچنان استمرار داشته و فراتر از عرصه‌های سخت و نیمه سخت، امروز در حوزه #جنگ_ترکیبی و شناختی ادامه دارد...

🔹آوینی دوران جوانی خود را در قابی چنین تصویر کرده است: ″... تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف می‌زنم. من هم سال‌های سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام. به شب‌های شعر و گالری‌های نقاشی رفته‌ام. موسیقی کلاسیک گوش داده‌ام، ساعت‌ها از وقتم را به مباحثات بیهوده دربارهٔ چیزهایی که نمی‌دانستم گذرانده‌ام. من هم سال‌ها با جلوه‌ فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام، ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و #کتاب «انسان تک ساحتی» هربرت #مارکوزه را ـ بی‌آنکه آن زمان خوانده باشم‌اش ـ طوری دست گرفته‌ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتاب‌هایی می‌خواند، معلوم است که خیلی می‌فهمد… اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده‌ است که ناچار شده‌ام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل #فلسفه حاصل نمی‌آید. باید در جست‌وجوی #حقیقت بود و این متاعی‌ است که هرکس به‌راستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت، و حالا از یک راه طی شده با شما حرف می‌زنم...″

🔹آوینی در کتاب آینه جادو اندیشه‌های ملی و دینی خود را چنین توصیف می‌کند: ″... من به شدّت وطن‌دوست هستم، سرم را برای #ایران می‌دهم. #شاهنامه نه تنها منافاتی با #دین ندارد بلکه حکمت معنوی‌ست و چه بسا از این لحاظ کم‌نظیر است. ریشه حکمت معنوی شاهنامه، همان تفکر عرفانی ماست؛ یعنی در تفکری که من خود را به آن منتسب می‌دانم، #اسلام نسبتی با ملیت دارد. این چیزی که می‌گویم #ناسیونالیسم نیست، حقیقت ملیت است، وگرنه ملی‌گرایی به مفهوم ناسیونالیسم با اسلام جمع نمی‌شود. اصطلاح ″ملی‌گرایی″ که معادل ″ناسیونالیسم″ است خودش یک شریعت است و با هیچ دین دیگری جمع نمی‌شود.

🔹او روشن ضمیرانه اذعان دارد که معتقد به تعارض ملیت با دین نیستم؛ تقربی که ما به دین پیدا کرده‌ایم، به این هویت ملی وابسته است و اگر این هویت ایرانی و ملی نبود، این نوع تقرب به دین پیدا نمی‌شد. نسبتی که ما ایرانی‌ها با دین اسلام برقرار کردیم، بهتر از نسبتی بود که اعراب برقرار کردند. دین را باید مجرد از فرهنگ‌های محلی بررسی کرد. دین معرفتی‌ست نسبت به عالم آفرینش، و این هیچ منافاتی با فرهنگ قومی و ملی ندارد؛ مشروط بر آن که فرهنگ ملی گرفتار بت‌پرستی نشده باشد. یکی از دلایل اصلی رشد و گسترش اسلام در ایران، قومیت ایرانی‌ست. سابقه میترائیسم در ایران به این امر کمک کرده، چرا که مقارنه‌هایی بین میترائیسم و تفکر شیعی وجود دارد. این تفکر در ما ریشه‌دار است. دین در واقع پایگاه شکوفایی هویت ملی‌ست.″

🔹در کلیپ ضمیمه، گوشه‌های از دیدگاه اندیشمندانه و عارفانه‌ی این شهید اهل قلم را درباره «مرگ» برگرفته از مستند «آقا مرتضی» را مشاهده خواهیم کرد.

یادش گرامی‌ و اندیشه‌اش جاودان بــاد

@Shariati_Group
⭕️ پشیمانی و تعرب بعد الهجرت

🔹پس از انتقام #ایران از #اسرائیل، برخی از جریانات داخل ایران زبان به سرزنش باز کرده و ایران را ملامت کردند، حال آنکه همان‌ها بودند که قبل از انتقام می‌گفتند ایران از انتقام‌گیری می‌ترسد. این‌ها همان‌هایی هستند که در #انتخابات پشت جریان #لیبرال قرار گرفتند و سپس پشیمان شدند. همان کسانی هستند که #انقلاب کردند و پشیمان شدند. این افراد مصداق یکی از گناهان کبیره تحت عنوان تعرب بعد الهجرت می‌باشند.

🔹از نظر لغوی، رفتن به سرزمین کفر و سکنى گزیدن در آن اگر موجب نقص #دین مسلمان گردد، تعرّب بعد از #هجرت محسوب شده و از گناهان کبیره است. سکونت در سرزمین کفر، ترک آموختن دین و ترک #ولایت امامان برخی دیگر از مصادیق این گناه کبیره در روایات است. در زمان حاضر، اعتباردهی به علوم انسانی غربی، پذیرش #فرهنگ سلبریتیسم و فرار دانش‌آموختگان برتر به خارج کشور، برخی دیگر از مصادیق تعرب بعد الهجرت هستند.

🔹معنی واقعی تعرّب بعد الهجرت در زمان حاضر، تغرّب بعد الهجرت است. تغرب یعنی غرب‌زدگی. بنابراین گناه کبیره تعرب بعد الهجرت در زمان امروز همان #غرب‌زدگی است: در فرهنگ، اقتصاد، سیاست، معماری و...

🔹اساساً واژه #مهاجرت درحال حاضر به اشتباه استفاده می‌شود، مثلاً می‌گویند می‌خواهم به آمریکا مهاجرت کنم درحالیکه مهاجرت واژه‌ای قرآنی و فقط در معنای مثبت است. برای رفتن از ایران به غرب باید گفت می‌خواهم تعرّب یا تغرّب کنم به #آمریکا یا #اروپا ..!

🔹اما چند کلیدواژه‌ی قرآنی دیگر نیز  در این چارچوب مفهومی قرار دارد: مفاهیم نکص, رکض، نکث و نقض. نکص یعنی پشت می‌کنند و پس از آن رکض یعنی فرار می‌کنند.‌ ریشه و علت این امر در دو مفهوم نقض و نکث نهفته است. لذا فرایند تعرب بعد الهجرت چنین است:
نقض/نکث ⬅️ نکص ⬅️ رکض

🔹عبارت «ینقلب علی عقبیه» در #قرآن، یعنی انقلاب به عقب؛ یعنی بازگشت به قبل انقلاب. یعنی بازگشت به سنت‌های جاهلی. به‌عنوان مثال #تمدن غرب در زمینه فحشای همجنس‌بازی به ۴۰۰۰ سال پیش در قوم #لوط بازگشته، در #نئوپاگانیسم و سایر مولفه‌های فکری و وهمی نیز همینطور و این یعنی انقلاب به عقب...

🔹نکته قابل توجه اما این است که مقابل جریان پشیمان‌ها [با هر بادی، به باد می‌روند] و جریان #ملامتیه که از مواضع قبلی خود عقب‌نشینی نموده و همیشه زبان به ملامت جریان‌های پیش‌رو انقلابی و نیروهای افق گشا باز می‌کنند، باید ایستاد...

@Shariati_Group

✍️ امیر حسینی | اندیشکده تثبیت
⭕️ دکتر علی شریعتی و آیت‌الله خمینی در آیینه خاطرات

🔅دکتر #علی_شریعتی روشنفکرِ فرا روایت‌ها است. او را می‌توان بصورت توأمان منتقد سرسخت مارکسیست‌های دوآتشه دهه‌ی چهل و روحانیون عوام زده‌ای دانست که در کلام آیت‌الله #خمینی به «روحانی نمایان» تعبیر شده‌اند. شریعتی که نمونه‌ی بارز تئوری #مذهب در برابر مذهب بود، سال‌ها مورد بی‌مهری مذهبی‌های سطحی نگر و قشری و ناسیونالیست‌ها و سوسیالیست‌های مادی گرا قرار گرفت. او اگر محتوای #مارکسیسم را مورد نقد و نفی قرار داد، محتوای #تشیع را با استفاده از ادبیات انقلابی، چون موم بر حلقوم دانشجویان دهه‌ی چهل ریخت و آنان را که در اختاپوس #کمونیسم و #لیبرالیسم گرفتار بودند نجات داد. عده‌ای تلاش داشتند بی‌توجه به همه‌ی خدمات بی‌اندازه او به #انقلاب و #اسلام، این #روشنفکر متعهد را بخاطر برخی قرائات متفاوتش، در برابر انقلاب و #رهبر و مرجع عالیقدر آن بگذارند. اما آنگونه که از خاطرات یاران #امام بر می‌آید، آن کوته نگران، در رسیدن به مقصود خود ناکام ماندند چرا که روح‌الله الموسوی الخمینی به عنوان مرجع خوش‌فکر و دوراندیش، فرق بین #کسروی و #شریعتی را می‌دانست و عمق سخن #معلم شهادت را خدمتی صادقانه به انقلاب می‌شناخت. آنچه در ذیل می‌آید بازخوانی بخشی از این خاطرات است که در آن پرده از نگاه منصفانه و حاذقانه‌ی امام به شریعتی برداشته شده است.

🔅دکتر #صادق_طباطبایی: در مورد نظر امام خمینی درباره دکتر شریعتی گفت: «در این زمینه خودم با امام به دفعات صحبت کردم. ایشان در مجموع تلاش‌ها و مجاهدت‌های فرهنگی دکتر شریعتی را مثبت ارزیابی می‌کردند و می‌دیدند شریعتی توانست هم از التقاط و انحراف اسلام در جامعه روشنفکری جلوگیری کند و هم توانست جوانان و دانشجویان و #دانشگاه را از خطر #مارکسیسم که آن روزها رشد روزافزونی در سطح جامعه و دانشگاه داشت مصون بدارد.»
وی گفت: «در این زمینه شنیدم فردی نزد امام خمینی آمد و گفت دکتر شریعتی مفاتیح‌الجنان را به شدت مورد حمله قرار داده است. امام در پاسخ قریب به این مضمون گفته بودند: نمی‌شود کسی که نیایش‌های امام سجاد(ع) را بدان شکل و به آن زیبایی مطرح کرده است دعاهای #مفاتیح را قبول نداشته باشد. اگر او ایراداتی به مفاتیح دارد، مطمئناً من و شما نیز ایراداتی را به مفاتیح داریم.

🔅در مجموع نگرش امام به شریعتی محترمانه بود و در پاسخ به تلگراف‌های زیادی که در سوگ او از سوی انجمن‌های اسلامی به ایشان فرستاده شده بود، از وفات دکتر با کلمه " فقد " یاد کرده بودند. همچنین ایشان اقدام امام #موسی_صدر را در برگزاری مراسم پر شور و عظیم اربعین شریعتی در #بیروت ستودند، در حالی که بعضی از متولیان و مدعیان آن روز #دین با ارسال تلگرافی به معاون آقای صدر - علامه شیخ مهدی شمس‌الدین - از گناه بزرگ و نابخشودنی آقای #صدر در بزرگداشت دکتر شریعتی به فغان آمده بودند و نمی‌دانستند ایشان چگونه در محضر خداوند جوابگوی این عمل خلاف خود خواهند بود!؟»


🔅دکتر #سوسن_شریعتی: فرزند معلم شریعتی دربرداشت سوم از روایت خاطرات خود در شماره ۶۷ مجله «شهروند امروز» می‌گوید: پس از وقوع انقلاب، ما به ایران بازگشتیم. بهمن ۵۷ برادرم احسان بازگشت و خرداد ۵۸ من و یک ماه بعد هم خواهرم سارا برگشت. در اولین روزهای بازگشت به یاد دارم که استاد #محمدتقی_شریعتی، پدربزرگ‌ام با همراهی دو تن از دوستانش به دیدار امام می‌روند و استاد محمدتقی شریعتی از ایشان می‌خواهد که با توجه به تأثیری که علی شریعتی بر نسل جوان انقلابی گذاشته است، نکته‌ای در معرفی جایگاه شریعتی بیان کنند تا از شدت حملاتی که به شریعتی و اندیشه‌اش می‌شود، کاسته شود و به تعبیر دیگر از شریعتی اعاده حیثیت شود. آیت‌الله خمینی هم خیلی با احترام با استاد برخورد می‌کنند و می‌گویند که چون درباره شریعتی در جناح‌های مختلف اجماع وجود ندارد، برای حفظ وحدت صفوف #مصلحت نیست که اسمی برده شود.

🔅همچنین مرحوم دکتر #ناصر_میناچی از قول استاد #محمدرضا_حکیمی می‌گوید: آقای فاکر که از منتقدین کتاب‌های شریعتی‌اند، روزی خدمت امام رسیده، پس از بیان موضوع و ذکر مطالبی درباره‌‌ی کتاب‌های شریعتی معروض می‌دارد: "این نوشته‌ها عمدتاً نسل فعلی و جوانان #مسلمان این مملکت را گمراه کرده است و درخواست دارد امام دستور دهند این کتاب‌ها جمع‌آوری و معدوم شوند[...]" امام در پاسخ تأملی مختصر فرموده بودند که: "دکتر شریعتی در بین همه‌ی مطالبی که شما می‌گویید، مطالب بسیار خوبی هم دارد. به همه بگویید همه‌ی مطالب خوبش را بخوانند".

@Shariati_Group

📚 منبع: روحانی، حمید، #نهضت امام خمینی، ج ۳، ص ۲۶۲
📙 تشیع لندنـی

#معرفی_کتاب

▫️در مقدمه این #کتاب آمده است، یکی از تأکیدات قرآن کریم و سفارش بزرگان #دین در همه‌ی عصرها و نسل‌ها، حفظ وحدت و انسجام در سایه اعتصام به حبل الله است؛ اما این تأکید راهبردی و محوری #قرآن و #اسلام همواره مورد حمله و هجمه قرار گرفته و به وسیله‌ی دشمنان قسم خورده و نشان.دار خارجی و جهال داخلی در معرض تهدید جدی واقع شده است. مسئله‌ای به نام بدعت و موضوعی بنام انحراف و همین طور خرافات، حکایت از همین وحدت شکنی دارد که با نام‌های مختلف و ادبیات متنوع در #تاریخ اسلام از آغاز تا کنون خود را نشان داده است. فرقه‌هایی مانند #وهابیت، #شیخیه، #بهاییت، #خوارج، گروه‌های تکفیری #طالبان و #داعش و نوجریانی معروف به «جریان شیرازی» از جمله‌ی این موارد کهنه و جدید در طول تاریخ گذشته و حال ماست.

▫️با توجه به پیروزی‌های پی در پی جبهه #انقلاب_اسلامی در عرصه‌های مختلف داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، نظام استکبار جهانی و #صهیونیسم بین‌المللی برای تضعیف این جبهه و ام القرای آن یعنی جمهوری اسلامی #ایران از هیچ توطئه‌ای فروگذاری نمی‌کند و مترصد حمله از مواضع مختلف به این #انقلاب حیات بخش است؛ خلق داعش در بین اهل #سنت و به وجود آوردن جریان معروف به #تشیع لندنی در بین شیعیان در همین راستا قابل تحلیل است...

@Shariati_Group

📖 نشر آوای تمدن
نويسنده: میکائیل جمالپور
📚 معرفی، ‌اهداف و برنامه‌های تشیع لندنی
⭕️ دکتر شریعتی و بحث تجربه دموکراسی

🔅بحث «امت و امامت»، نحستین سخنرانی دکتر بوده که در سال ۴۸ در #حسینیه_ارشاد مطرح کرده و همزمان بوده با کنفرانس باندونگ ۱۹۵۵ که کشورهای غیر متعهد و به اصطلاح رها شده از #استعمار و جنبش غیر متعهد ها به رهبری ناصر و تيتو و نهرو و ... آمدند و در آن جا بحث‌هایی مطرح شد. دکتر #شریعتی هم متاثر از نتایج آن بحث‌ها بود که یرایش این مسئله مطرح شد که چگونه در جوامعی که توسعه نیافتند، می‌توانیم #دموکراسی لیبرال صوری را اجرا کنیم اگر بخواهد فقط صوری نماند؟ چون همین دموکراسی لیبرال صوري می‌تواند سلاحی در دست #ارتجاع و #استبداد شود. مثلا با تجربه‌ای که زمان دکتر #مصدق در رأی گیری #انتخابات #مجلس پیش آمد که #فئودال ها آمدند و دهقان ها را بسیج کردند و رای‌سازی کردند، و او شرط با سواد بودن را مطرح کرد.

🔅دکتر شریعتی بحثی دارد به نام «رأی-یا-رأس»، و این که چگونه می‌شود #رأی را به یک رأی آگاهانه‌ی مستقل تبدیل کرد، در یک جامعهٔ نآگاه عقب‌مانده؟ در این جا می‌خواهد نقش #روشنفکر را برجسته کند: یعنی نشان دهد که با آگاهی‌بخشی می‌توان به این جامعه آموزش داد تا بفهمد حقوق‌اش چیست، وظایفش چیست؟ اما در اینجا ابهامی که وجود دارد در این تز یا نظریه است که در آن کشورها به تجربه گذاشته شد، که روشنفکرانِ انقلابی تا اطلاع ثانوی می‌توانند در #قدرت دخالت کنند و آن را در دست بگیرند تا شرایط مساعد برای دموکراسی را بسازند، یک دموکراسی واقعی، یعنی آگاهی را بالا برند. #مردم آموزش ببینند، #مشارکت کنند و به تدریج دموکراسی برقرار شود. این مرحله‌ی گذار قائل شدن، یک ابهام و یک اشکال دارد و آن این است که در خود این آزمون دموکراسی، یعنی تناوب قدرت، همین دور‌های انتخاباتی است که مردم با نامزدها و برنامه‌ها آشنا می‌شوند و آگاهی بخشیده می‌شود. اگر قدرت خود را در معرض #انتخاب عموم نگذارد و #انتخابات دائم برقرار نباشد، اولاً خود قدرت فاسد می‌شود و دوما مردم چگونه آگاه شوند؟

🔅مردم باید تمرین دموکراسی کنند. این تجربه در کشورهای نامبرده ناموفق بود و بعدها دکتر شریعتی در آثار بعدی مانند «بازگشت به خویش» و سایر آثار در این تز و نظر تجدیدنظر می‌کند. یعنی می‌گوید اصلأ روشنفکر نباید در قدرت وارد شود؛ روشنفکر باید فقط زمینه آگاهي‌بخشی را فراهم کند تا از میان مردم رهبران و قهرمانان و نمایندگانی برخیزند که آگاه شده باشند و بتوانند این دموکراسی را تحقق بخشند. این نظریه نهایی شریعتی است، و نکته‌ای که از «امت و امامت» باقی می‌ماند که همچنان معتبر است، به نظر من، خود صورت مسأله است که اصلا #فلسفه سیاسی اسلام و تشیع چیست؟ و این کاری است که شریعتی پس از آراء اهل مدینه فاضله #فارابی و مقدمه #ابن‌خلدون مطرح کرده است. و باید گفت که ما متون اندیشه سیاسی جدی کم داریم. این‌که به شکل ذاتی و مفهومی بیاید و بگوید که هدف سیاست و جامعه مدنی در #اسلام و #تشیع چیست؟ و با اینکه گفتیم اسلام یک #دین سیاسی است، #تاریخ اسلام متفکرین بزرگ سیاسی کم دارد و عجیب است. در حالی که مسیحیت با این که دینی است که می‌گوید باید کار قیصر را به قیصر واگذار کرد یعنی خود را غیرسیاسی می‌داند، بزرگترین متفکرین سیاسی در تاریخ آن به وجود آمده‌اند، هم در عصر قرون وسطا اندیشمندانی داریم مانند خود آگوستین که «شهر خدا» را نوشته تا در قرون وسطای متأخر و اندیشمندانی چون پادوا و که «راه مدرن» را بنا نهادند. این ها اندیشمندان #فلسفه_سیاسی بودند و مفهوم «جامعه مدنی» را به ارمغان آوردند و بعد هم ماكياول و تئوریسین‌های قرارداد اجتماعی و حق طبیعی و تا به امروز، که ما مشابه این متفکرین کم داریم...

🔅اما شریعتی با شجاعت آمد و بدون اینکه بترسد که متهم به راست و چپ شود، گفت صورت مسأله این است. قطعاً این خود نوعی فلسفه سیاسی (اسلام و تشیع) است که با فلسفه سیاسی كلاسيك لیبرال غربی (و سوسیال شرقی) متفاوت است؛ و بویژه در تشیع این دوره‌ها گذرانده شده و البته اجتهادی که شریعتی کرد و دستاورد بزرگ این #کتاب بود، این است که دوره #غیبت که ما در آن بسر می‌بریم، به نحوی دوره دموکراسی است، دوره #مردم_سالاری که رهبریِ فرهمند موروثی دینی یا عقیدتی که ما در تشیع به آن قائل هستیم، با غیبت خود دوران غیبت کبری و راه رأی و مردم‌سالاری را باز می‌کند و نیز در سویهٔ دیگر این‌که علمایی بیایند و آگاهی بخشی کنند تا مردم بتوانند درست انتخاب کنند...

@Shariati_Group

📚 مصاحبه با دکتر #احسان_شریعتی
📕 عاشورا چگونه و چرا

#معرفی_کتاب

حادثه عظیم #عاشورا و اتفاقاتی که در پی آن رخ داد، یکی از بزرگترین حوادث صدر #اسلام و به عبارت دقیق‌تر جامعه بشری است که آثار و نتایج آن تا روز قیامت باقی خواهند ماند و الگوی جهانی را شکل داده که همواره #انسان خود را می‌تواند در یک سوی این #جنگ و حادثه بزرگ ببیند و بداند که برای #حق در حال شمشیر زدن است یا باطل؟
اساتید #عرفان و #اخلاق بسیاری در طول این چهارده قرن به تحلیل و بررسی این حادثه بزرگ پرداخته‌اند و سعی کرده‌اند ابعاد پیچیده و دقیق این ماجرا را با نگاه و دانش خود تبیین نمایند. گرچه فهم کامل و اتم این واقعه تاریخ ساز و شناخت حرکت امام #حسین کاری است که در عقل و اندیشه‌ی عوام و انسان‌های سطحی اندیش نمی‌گنجد...

#کتاب «عاشورا چگونه و چرا؟» در چند بخش به مسأله واقعه عاشورا پرداخته است. در بخش اول این اثر، استاد به بررسی مقاتل مختلفی پرداخته که در مورد حادثه عاشورا نوشته‌اند، سپس طبق تحقیق شخصی خود ماجرای #کربلا را از زمان حرکت امام از #مدینه شروع می‌کند و بعد از آن به بیان تحلیل علل و چرایی وقوع این حادثه و اینکه عاشورا چه نتایجی را در پی داشته است می‌پردازد. در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

این که می‌گوییم تشکیل حکومت اسلام بر پایه‌ی شرایطی واجب و لازم است وجوب آن مطلق نیست؛ به این معنا نیست که #پیامبر و یا #امام لحظه‌ای از عمر مبارکشان حکومت #عدل را نمی‌خواهند؛ یا آرزوی برپا شدن چنین حکومتی را ندارند یا کاری در این راستا نمی‌کنند و هیچ وظیفه‌ی عملی در راه ایجاد آن ندارند. یک #مسلمان چون مسلمان است، نمی‌تواند چنین آرزویی را نداشته باشد و برای رسیدن به آن کاری نکند و قدمی برندارد؛ اما این قدم برداشتن و کاری کردن با حفظ مراتب و مراحل است؛ در ابتدا تبلیغ اصل #دین انجام خواهد گرفت و در این مرحله باید بکوشند که #مردم همه‌ی دین را بیاموزند و بفهمند، ناگزیر مرحله‌ی عالی‌تردین که برپایی حکومت عدل است نیز در این مرحله باید آموخته و فهمیده شود...

@Shariati_Group

📖 نشر واژه‌پرداز اندیشه
نويسنده: محمد‌علی جاودان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💠 امامتِ امام زمان از منظر دکتر شریعتی

🔹امام زمان(عج) از ذریه پیغمبر #اسلام و به طور دقیق فرزند #امام حسن عسگری(ع) و یکی از اوصیای به حق پیغمبر است که او را پس از خودش در فهرست اسامی ۱۲تن نام برده که به دنیا آمده و بعد غایب شده است، غیبت کرده است، نه از دنیای مادی و از بین چشم ها، او را "نمی‌شناسند" اما "می‌بینند" شاید بسیاری دیده‌اند و هم اکنون در کوچه و بازار می‌بینند. اما بازش نمی‌شناسند. این غیبت از چشم هاست، نه از ماده، نه از طبیعت و نه از زمین. این است که برخلاف #عیسی که بنابر مشهور به آسمان رفته و سوشیانت که به عقیده پیروانش در عالم دیگر است و امام محمد حنیفه که در کوه رضوی مخفی است، مهدی - #موعود - در میان #مردم زندگی عادی دارد و همه او را می‌بینند؛ اما نمی‌شناسند.

🔹پس از این دوره و پس از مرگ چهار نایب خاص، دوره "غیبت صغرا" (که مدتش عمر یک نسل است) تمام شده و "غیبت کبرا" (بزرگ) فرا رسیده است که اکنون، در این دوره هستیم. در این دوره دیگر "باب" یعنی واسطه ورود و تماس، یا "نایب خاص" یعنی نماینده ویژه یا کسی که به جای امام کار می‌کند و با مردم تماس دارد و به دست امام منصوب شده وجود ندارد و تنها راه تماس مردم، با او که #رهبر است و زنده و حاضر "نایب عام" است. این نایب عام را چه کسی #انتخاب می‌کند؟
برخلاف آن چهار تن که امام آن‌ها را شخصاً نصب کرده، اینان را مردم با کمک «اهل خُبره» انتخاب می‌کنند؟ چگونه انتخاب می‌کنند؟
در اینجا یک مسأله بسیار اساسی و حساس مطرح می‌شود. مسأله‌ای که از نظر تاریخی و به ویژه از نظر اجتماعی و سیاسی و هم از نظر فکری و مرامی سخت عمیق و شگفت آور است و در عین حال، مثال بسیار روشنی است که #تشیع را تا چه حد وارونه کرده‌اند و این پوستین را از رویه دیگری - که بد منظره و ترس آور و زشت و بیزار کننده است (و این رویه دیگری خودشان است)، بر اندام #روح و #اندیشه و شعور و احساس و جهان و زندگی ما پوشانده‌اند!

🔹در عصر غیبت کبرا، یعنی دوران نامحدود تاریخی که از قرن سوم هجری آغاز می‌شود و تا #خدا بخواهد ادامه دارد، #شیعه یک #فلسفه سیاسی و مکتب اجتماعی ویژه‌ای پیدا می‌کند که به همان اندازه که امروز منحط و ذلت آور و ضد مردم و نسبت به #انسان و اراده و آزادی و اندیشه انسانی، اهانت آمیز و نفی کننده مسئولیت‌های اجتماعی و یأس آور و تسلیم بار نشان داده می‌شود و جز برای توده سر به زیری که عمل می‌کنند اما فکر نمی‌کنند و می‌پذیرند ولی نمی‌فهمند، اساساً قابل دفاع نیست. آری، درست به همین اندازه، مترقی و عزت آور و مردمی و نسبت به انسان و اراده و آزادی و اندیشه انسانی حرمت آمیز و تثبیت کننده مسئولیت‌های اجتماعی و بخشنده خوشبینی تاریخی و استقلال عقلی و روحی است.

🔹توقیع، (فرمان) مشهور امام که پیش از ورود به دوران "غیبت بزرگ" صادر شده است- نظام ویژه‌ای را که جانشین نظام "امامت" می‌شود به این گونه اعلام می‌دارد:
اما الحوادث الواقعه، فارجعوا فیها الی رواهٔ احادیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجهٔ الله علیهم. (اما درباره پدیده‌ها و رویدادهایی که در مسیر زمان و در طی تحولات و تغییرات اجتماعی، وقوع می‌یابد، به روایان سخن ما -دانشمندان و متفکرانی که به سخنان ما هم، دانایند و هم آشنا- رجوع کنید که آنان حجت من‌اند بر شما و من جحت خدایم بر ایشان).
اما اینها چه کسانی‌اند؟ و چگونه و چرا انتخاب می‌شوند؟
ضوابط و شرایط انتخاب آنان را امام صادق(ع) برای توده مردم اعلام کرده است: امّا، من کان من الفقها صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه، مطیعاً لامرمولاه، فللعوام ان یقلدوه.(اما از #دین شناسان، آنکه نگه‌دار خویشتن‌اش بود، نگهبان ایمانش، مخالف هوسش، فرمانبردار خدا و مطیع امر مولایش، برتوده مردم است که تقلیدش کنند.) و این هم طبیعی است و هم منطقی و هم ضروری.

🔗 مطالعه متن کامل
@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے