گزارشی درباره مرگ شلر رسولی، زن مریوانی
او جامعه و قانون را میشناخت و خواست بمیرد❗️❗️
🔹️«دارد به من دست میزند. دارد به من دست میزند.» اینها آخرین جملات شلیر از پنجره طبقه دوم خانهاش است. هنوز بعد از گذشت پنج روز از حادثه، مردم مریوان وقتی از محله محمدیه رد میشوند، رد شلیر را داخل قاب پنجره میبینند که بعد از آخرین جملات، با چند ضربه شیشه را شکست و خودش را از طبقه دوم به پایین انداخت.
🔹️شلیر، زنی ۳۶ ساله بود با دو فرزند. خودش خانهدار بود و شوهرش در کردستان عراق کارگری میکرد. ماجرای مرگ دلخراش او روز پنجشنبه گروه گروه مریوانیها را سیاهپوش، به خیابان کشاند تا افزایش خشونت علیه زنان اعتراض کنند و خواهان پیگیری پرونده شیلر از سوی مسئولان باشند. آنها شعار میدادند: «ما امنیت میخواهیم»، «از کردستان تا تهران، ستم علیه زنان»
🔹️زنان دیروز هم قبل از مراسم ختم، مقابل مسجد جمع شده بودند تا به مرگ شلیر که حالا نام شهید روی او گذاشتهاند، فکر کنند و به امنیت خودشان. در سه ماه گذشته این دومین زنی است که برای فرار از تجاوز، خودکشی کرده است. اما شلیر چطور کشته شد؟
🔹️دوشنبه عصر بود که گوران، مرد همسایه، جلوی در میآید. مرد از او می خواهد که با پراید شلیر همسر پابه ماهش را به بیمارستان برسانند. شلیر بچهها را میبرد خانه اقوام و با هم همسر گوران را به بیمارستان میبرند. تا اینجا همه چیز در صلح و آرامش پیش رفته بود. شیلر به خانه اقوام برمیگردد، با بچهها شام میخورند و دوباره به خانه میروند. ساعت ۱۲ شب دوباره گوران در خانه شلیر را میزند و میگوید: «حال همسرم دوباره بد شده. بیا او را ببریم بیمارستان.» شلیر این بار کمی احتیاط میکند.
🔹️از پسرش میخواهد که با او به خانه همسایه بیاید ولی مرد به بهانه اینکه زنم حجاب مناسبی ندارد، پسر شلیر را راه نمی دهد. با این حال، فرزندانش که یکی در مقطع دبیرستان و دیگری در راهنمایی تحصیل میکنند، مشکوک می شوند و همراه مادر تا دم خانه همسایه می روند. گوران در را روی شلیر باز میکند اما روی بچهها میبندد و میگوید: « گفتم که زنم وضع درستی ندارد. صبر کنید کار مادرتان تمام شود.» و در را روی آنها قفل میکند. از اینجا به بعد این چیزی است که از زبان فرزندان شلیر، مردم محله و همسایهها سینه به سینه نقل شده. گوران اسلحه را جلوی صورت شلیر میگیرد و میگوید: «هیس صدایت در نیاید.»
🔹️شلیر که خانه را میشناخت، به جای اینکه سمت اتاق و هال برود، میدود سمت راهرو؛ همان جایی که حالا پنجره شکسته آن شده نماد شلیر. داد میزند که گوران دارد من را اذیت میکند. همسایهها صدا را که میشنوند، جمع میشوند. «حالا میآییم کمکت. طاقت بیاور» یکی زنگ میزند کلانتری. یکی ۱۱۰ را میگیرد. هر کسی راهی را برای نجات شلیر امتحان میکند. دوباره شلیر داد میزند: «دارد به من دست میزند. دارد به من دست میزند. نمیتوانم تحمل کنم. میاندازم خودم را پایین.» نیروی انتظامی از راه میرسد و تیراندازی میکند اما به دلیل نداشتن حکم ورود به منزل، بالا نمیرود.
🔹️«تا هماهنگ کنند و دستور بگیرند، شلیر خودش را پایین انداخت. ما او را بردیم بیمارستان اما ضربه مغزی شده بود.» این را یکی از همسایهها به دیدبان آزار میگوید. آنهایی که از مردم همسایه در محله مانده بودند، گوران را به محض پایین آمدن از در دوره میکنند و تحویل پلیس میدهند. در همه این چند روز کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی مریوان از شلیر به عنوان زنی یاد میکنند که از عفت خود به قیمت مرگ محافظت کرده است. با این حال فعالان اجتماعی نگران این نوع نگاه به مرگ شلیر هم هستند. لاله وطندوست، وکیل مریوانی میگوید: «شلیر این جامعه و قانون را میشناخت که خودکشی کرد. میدانست که اگر به او تجاوز شود، چه فرایند سختی برای اثبات آن باید میگذراند. او میدانست که بعد از تجاوز با چه قضاوتهایی روبرو خواهد شد، که مردن را انتخاب کرد.»
🔹️همسر پا به ماه گوران، مرد متهم به آزار جنسی، همه این مدت کجا بود؟ یکی از همسایهها تعریف میکند که گوران و زنش بعد از برگشت از بیمارستان با هم جر و بحث میکنند. زن هم با قهر به خانه پدر میرود. یکی از وکلای قدیمی این شهر همچنین میگوید که گوران برادر دیگری هم در تازهآباد مریوان دارد که به دلیل سابقه مزاحمت برای زنان، از محله بیرون انداخته شده. به گفته او اهالی محله امضا جمع و با شکایت، او را از تازهآباد اخراج کردهاند. به گفته این وکیل، گوران که در کلانتری مریوان بازداشت است، قبلا هم پروندههای آزار دیگری داشته که به سرانجامی نرسیده بود و شاکیان با این اتفاق دوباره متحد شدهاند که از او بابت پروندههای قبلیشان شکایت کنند. /دیدبان آزار
#علیه_خشونت_جنسی
#تجاوز
#مردسالاری
او جامعه و قانون را میشناخت و خواست بمیرد❗️❗️
🔹️«دارد به من دست میزند. دارد به من دست میزند.» اینها آخرین جملات شلیر از پنجره طبقه دوم خانهاش است. هنوز بعد از گذشت پنج روز از حادثه، مردم مریوان وقتی از محله محمدیه رد میشوند، رد شلیر را داخل قاب پنجره میبینند که بعد از آخرین جملات، با چند ضربه شیشه را شکست و خودش را از طبقه دوم به پایین انداخت.
🔹️شلیر، زنی ۳۶ ساله بود با دو فرزند. خودش خانهدار بود و شوهرش در کردستان عراق کارگری میکرد. ماجرای مرگ دلخراش او روز پنجشنبه گروه گروه مریوانیها را سیاهپوش، به خیابان کشاند تا افزایش خشونت علیه زنان اعتراض کنند و خواهان پیگیری پرونده شیلر از سوی مسئولان باشند. آنها شعار میدادند: «ما امنیت میخواهیم»، «از کردستان تا تهران، ستم علیه زنان»
🔹️زنان دیروز هم قبل از مراسم ختم، مقابل مسجد جمع شده بودند تا به مرگ شلیر که حالا نام شهید روی او گذاشتهاند، فکر کنند و به امنیت خودشان. در سه ماه گذشته این دومین زنی است که برای فرار از تجاوز، خودکشی کرده است. اما شلیر چطور کشته شد؟
🔹️دوشنبه عصر بود که گوران، مرد همسایه، جلوی در میآید. مرد از او می خواهد که با پراید شلیر همسر پابه ماهش را به بیمارستان برسانند. شلیر بچهها را میبرد خانه اقوام و با هم همسر گوران را به بیمارستان میبرند. تا اینجا همه چیز در صلح و آرامش پیش رفته بود. شیلر به خانه اقوام برمیگردد، با بچهها شام میخورند و دوباره به خانه میروند. ساعت ۱۲ شب دوباره گوران در خانه شلیر را میزند و میگوید: «حال همسرم دوباره بد شده. بیا او را ببریم بیمارستان.» شلیر این بار کمی احتیاط میکند.
🔹️از پسرش میخواهد که با او به خانه همسایه بیاید ولی مرد به بهانه اینکه زنم حجاب مناسبی ندارد، پسر شلیر را راه نمی دهد. با این حال، فرزندانش که یکی در مقطع دبیرستان و دیگری در راهنمایی تحصیل میکنند، مشکوک می شوند و همراه مادر تا دم خانه همسایه می روند. گوران در را روی شلیر باز میکند اما روی بچهها میبندد و میگوید: « گفتم که زنم وضع درستی ندارد. صبر کنید کار مادرتان تمام شود.» و در را روی آنها قفل میکند. از اینجا به بعد این چیزی است که از زبان فرزندان شلیر، مردم محله و همسایهها سینه به سینه نقل شده. گوران اسلحه را جلوی صورت شلیر میگیرد و میگوید: «هیس صدایت در نیاید.»
🔹️شلیر که خانه را میشناخت، به جای اینکه سمت اتاق و هال برود، میدود سمت راهرو؛ همان جایی که حالا پنجره شکسته آن شده نماد شلیر. داد میزند که گوران دارد من را اذیت میکند. همسایهها صدا را که میشنوند، جمع میشوند. «حالا میآییم کمکت. طاقت بیاور» یکی زنگ میزند کلانتری. یکی ۱۱۰ را میگیرد. هر کسی راهی را برای نجات شلیر امتحان میکند. دوباره شلیر داد میزند: «دارد به من دست میزند. دارد به من دست میزند. نمیتوانم تحمل کنم. میاندازم خودم را پایین.» نیروی انتظامی از راه میرسد و تیراندازی میکند اما به دلیل نداشتن حکم ورود به منزل، بالا نمیرود.
🔹️«تا هماهنگ کنند و دستور بگیرند، شلیر خودش را پایین انداخت. ما او را بردیم بیمارستان اما ضربه مغزی شده بود.» این را یکی از همسایهها به دیدبان آزار میگوید. آنهایی که از مردم همسایه در محله مانده بودند، گوران را به محض پایین آمدن از در دوره میکنند و تحویل پلیس میدهند. در همه این چند روز کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی مریوان از شلیر به عنوان زنی یاد میکنند که از عفت خود به قیمت مرگ محافظت کرده است. با این حال فعالان اجتماعی نگران این نوع نگاه به مرگ شلیر هم هستند. لاله وطندوست، وکیل مریوانی میگوید: «شلیر این جامعه و قانون را میشناخت که خودکشی کرد. میدانست که اگر به او تجاوز شود، چه فرایند سختی برای اثبات آن باید میگذراند. او میدانست که بعد از تجاوز با چه قضاوتهایی روبرو خواهد شد، که مردن را انتخاب کرد.»
🔹️همسر پا به ماه گوران، مرد متهم به آزار جنسی، همه این مدت کجا بود؟ یکی از همسایهها تعریف میکند که گوران و زنش بعد از برگشت از بیمارستان با هم جر و بحث میکنند. زن هم با قهر به خانه پدر میرود. یکی از وکلای قدیمی این شهر همچنین میگوید که گوران برادر دیگری هم در تازهآباد مریوان دارد که به دلیل سابقه مزاحمت برای زنان، از محله بیرون انداخته شده. به گفته او اهالی محله امضا جمع و با شکایت، او را از تازهآباد اخراج کردهاند. به گفته این وکیل، گوران که در کلانتری مریوان بازداشت است، قبلا هم پروندههای آزار دیگری داشته که به سرانجامی نرسیده بود و شاکیان با این اتفاق دوباره متحد شدهاند که از او بابت پروندههای قبلیشان شکایت کنند. /دیدبان آزار
#علیه_خشونت_جنسی
#تجاوز
#مردسالاری