Forwarded from کتاب فیروزه
#دخیل_هفتم از زبان کاملهمردی چهل و اندی ساله روایت میشود. جوانی امروزی و #عاشق_پیشه به اجبار از او میخواهد که داستان عشقش را تعریف کند. راوی از دختری میگوید که در روزهای مبارزه انقلاب 57 به او عشق میورزید و هر دو به زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری افتادند. با پیروزی انقلاب، راوی آزاد شد ولی فاطمه به سرنوشتی نامعلوم در آن زندان گرفتار آمد و راوی را در سوگ عشق نافرجام خود نشاند. فاطمه برادری مبارز داشت که پس از آزادی راوی به او شک کرد که نکند او خواهرش را لو داده و به همین خاطر توانسته است از آن زندان مخوف قسر در برود؟ راوی برای همیشه با برادر فاطمه قطع رابطه کرد. در سالهایی که راوی فرمانده یکی از محورهای جنگ با عراق بود، برادر فاطمه به طور ناشناس با او ارتباط برقرار کرد و راوی پس از شهادت او به هویت واقعیاش پی برد.
رمانی #جذاب_خواندنی_و_عاشقانه
#دخیل_هفتم
#محمد_رودگر
#شهرستان_ادب
@ketabfiroozeh
رمانی #جذاب_خواندنی_و_عاشقانه
#دخیل_هفتم
#محمد_رودگر
#شهرستان_ادب
@ketabfiroozeh