کانال خبری * معلولین شهرری*
Photo
💠تجربه تلخ یک #معلول در #قطار تهران - مراغه
1402/10/17
قطار شماره 432
#کرامت_انسانی_من_کجاست؟
گزارش و خاطره و چالشهای یک #سفر بسیار بد با #قطارهای_رجاء به این شکل بود که
🔺اولین چالش؛ در هنگام ورود به #ایستگاه_راه_آهن_تهران با #رَمپ غیر استاندارد و شیب تُند روبر بودم که فقط 2 نفر لازم شد تا مرا با #ویلچر هُل بدهند تا به ایستگاه برسم.
🔺دومین چالش؛ قسمت میز اطلاعات راه آهن بود که "هیچ فردی" در قسمت پاسخگویی به #جانبازان و #معلولین_ویلچری حضور نداشت ولی در قسمت پاسخگویی به افراد سالم،خانمی نشسته بود که حتی زحمت بلند شدن،و دیدن بنده را که روی #ویلچر بودم را به خود نداد و فقط از طریق #بلندگو به گفتگو پرداخت،و زمانی که در مورد #خدمات_ویژه به #ویلچر نشینها از او سوال کردم،در جواب از پشت بلندگو فقط گفت؛ بروید پایین روی سکو!!!
🔺سومین چالش؛ سوار شدن به #قطار بود که با #بی_احترامی و #بی_میلی و #بی_رغبتی و تعجب ریئس قطار مواجه شدم که حتی وقتی در حال صحبت با او بودم به من پشت کرد و رفت،و فقط وجود چند نفر همراه را از من طلب میکرد!!! حتی بعد از کمک خواستن از یکنفر از نیروهای خدماتی ایستگاه که در حال حمل #ویلچر بود با اخلاق تند و زَننده او مواجه شدم که وظیفه من نیست به شما #کمک کنم!!
تنها کسی که به من کمک کرد که سوار بشوم #مسئول_دلسوز_واگن و چند نفر از مسافران بودند که به سختی،من و ویلچرم را درون سالن قرار دادند که بسیار تجربه تلخ،سخت و همراه با تَرس از افتادن را برایم به همراه داشت.
🔺چهارمین چالش؛ رَد شدن از سالن بود که به دلیل عرض ویلچرم میسر نبود،که مجددا پس از سوال از ریئس قطار برای وجود #ویلچر مناسب راهرو،با جواب اینکه باید از طریق #اورژانس ایستگاه اقدام میکردم روبرو شدم.علی اَیها الحال خودم را "کِشان کِشان" روی زمین به نزدیکی کوپه رساندم و آنجا با کمک چند نفر از مسافران روی صندلی قرار گرفتم.
🔺پنجمین چالش؛ نبود #سرویس_فرنگی در واگن بود،که بعد از پرس و جو متوجه شدم در قطار به آن بزرگی فقط #یک عدد #فرنگی_پُرتابل وجود دارد،که از آن هم صرف نظر کردم.
🔺ششمین_چالش؛ برای پیاده شدن در ایستگاه #مراغه به توصیه یکنفر از مسافرین با تجربه،من را درون #پتو قرار دادند و از راهرو رَد کردند و سپس جلوی سرویس روی ویلچرم گذاشتند.
🔺هفتمین_چالش؛ پیاده شدن از قطار ؛ با اطلاعات قبلی که از طریق #جامعه_معلولین_ایران داشتم میدانستم که بالابر برای #تردد_افراد_ویلچری در ایستگاه وجود دارد،پس از درخواست با جمله #خراب است روبرو شدم که بعد از پافشاری من و صحبت با رییس شیفت شب #ایستگاه_مراغه بالاخره #بالابر مُستهلک را برای جابجایی آوردند که به #مشکل هم خورد و ((لزوم سرویس دوره ای)) این وسایل جهت حفظ امنیت جانی کاربر الزامی به نظر میرسد.
🔺هشتمین چالش؛ وجود #رَمپهای_نامناسب و غیر استاندارد در داخل و ورودی ایستگاه مراغه با توجه به وجود فضای کافی برای #شیب_مناسب عبور ویلچر و حفظ استقلال کاربران ویلچر محسوس است.
#یک_تجربه_بد #حال_بد
#قطار_رجاء #مطالبه_گری
#کارگروه_فرهنگی_اجتماعی
#کانون_معلولان_شهرداری_تهران
♿️ @shahrereysdisabled
لینڪ ڪانال خبری *معلولین شهرری*☝️
1402/10/17
قطار شماره 432
#کرامت_انسانی_من_کجاست؟
گزارش و خاطره و چالشهای یک #سفر بسیار بد با #قطارهای_رجاء به این شکل بود که
🔺اولین چالش؛ در هنگام ورود به #ایستگاه_راه_آهن_تهران با #رَمپ غیر استاندارد و شیب تُند روبر بودم که فقط 2 نفر لازم شد تا مرا با #ویلچر هُل بدهند تا به ایستگاه برسم.
🔺دومین چالش؛ قسمت میز اطلاعات راه آهن بود که "هیچ فردی" در قسمت پاسخگویی به #جانبازان و #معلولین_ویلچری حضور نداشت ولی در قسمت پاسخگویی به افراد سالم،خانمی نشسته بود که حتی زحمت بلند شدن،و دیدن بنده را که روی #ویلچر بودم را به خود نداد و فقط از طریق #بلندگو به گفتگو پرداخت،و زمانی که در مورد #خدمات_ویژه به #ویلچر نشینها از او سوال کردم،در جواب از پشت بلندگو فقط گفت؛ بروید پایین روی سکو!!!
🔺سومین چالش؛ سوار شدن به #قطار بود که با #بی_احترامی و #بی_میلی و #بی_رغبتی و تعجب ریئس قطار مواجه شدم که حتی وقتی در حال صحبت با او بودم به من پشت کرد و رفت،و فقط وجود چند نفر همراه را از من طلب میکرد!!! حتی بعد از کمک خواستن از یکنفر از نیروهای خدماتی ایستگاه که در حال حمل #ویلچر بود با اخلاق تند و زَننده او مواجه شدم که وظیفه من نیست به شما #کمک کنم!!
تنها کسی که به من کمک کرد که سوار بشوم #مسئول_دلسوز_واگن و چند نفر از مسافران بودند که به سختی،من و ویلچرم را درون سالن قرار دادند که بسیار تجربه تلخ،سخت و همراه با تَرس از افتادن را برایم به همراه داشت.
🔺چهارمین چالش؛ رَد شدن از سالن بود که به دلیل عرض ویلچرم میسر نبود،که مجددا پس از سوال از ریئس قطار برای وجود #ویلچر مناسب راهرو،با جواب اینکه باید از طریق #اورژانس ایستگاه اقدام میکردم روبرو شدم.علی اَیها الحال خودم را "کِشان کِشان" روی زمین به نزدیکی کوپه رساندم و آنجا با کمک چند نفر از مسافران روی صندلی قرار گرفتم.
🔺پنجمین چالش؛ نبود #سرویس_فرنگی در واگن بود،که بعد از پرس و جو متوجه شدم در قطار به آن بزرگی فقط #یک عدد #فرنگی_پُرتابل وجود دارد،که از آن هم صرف نظر کردم.
🔺ششمین_چالش؛ برای پیاده شدن در ایستگاه #مراغه به توصیه یکنفر از مسافرین با تجربه،من را درون #پتو قرار دادند و از راهرو رَد کردند و سپس جلوی سرویس روی ویلچرم گذاشتند.
🔺هفتمین_چالش؛ پیاده شدن از قطار ؛ با اطلاعات قبلی که از طریق #جامعه_معلولین_ایران داشتم میدانستم که بالابر برای #تردد_افراد_ویلچری در ایستگاه وجود دارد،پس از درخواست با جمله #خراب است روبرو شدم که بعد از پافشاری من و صحبت با رییس شیفت شب #ایستگاه_مراغه بالاخره #بالابر مُستهلک را برای جابجایی آوردند که به #مشکل هم خورد و ((لزوم سرویس دوره ای)) این وسایل جهت حفظ امنیت جانی کاربر الزامی به نظر میرسد.
🔺هشتمین چالش؛ وجود #رَمپهای_نامناسب و غیر استاندارد در داخل و ورودی ایستگاه مراغه با توجه به وجود فضای کافی برای #شیب_مناسب عبور ویلچر و حفظ استقلال کاربران ویلچر محسوس است.
#یک_تجربه_بد #حال_بد
#قطار_رجاء #مطالبه_گری
#کارگروه_فرهنگی_اجتماعی
#کانون_معلولان_شهرداری_تهران
♿️ @shahrereysdisabled
لینڪ ڪانال خبری *معلولین شهرری*☝️