شهرکتاب آنلاین
7.73K subscribers
2.88K photos
336 videos
17 files
2.42K links
نزدیک ترین شهرکتاب دنیا
www.shahreketabonline.com
Download Telegram
#دیالوگ:
نفرت احساس خوبیه، گرمه، محکمه، مطمئنه، درست برعکس عشق. درنفرت آدم شک ‌و ‌تردید به دلش راه نمیده من هیچ حسی به وفاداری نفرت ندیدم.
#عشق_لرزه #اریک_امانوئل_‌اشمیت
goo.gl/xBosyu
@shahreketab
#دیالوگ:

اون چیزی که یک زوج باید با هم تقسیم کنن حقیقت نیست، بلکه رازه.

#خرده_جنایت‌های_زنا‌شوهری
#اریک_امانوئل_اشمیت

https://goo.gl/yv0Imj
@shahreketab
#برشی_از_یک_کتاب

«شب آتشین»

در آغوش می‌گیرم...به هیجان می‌آورم...زبانه‌های آتش.
من به زبانه‌های آتش بدل شده‌ام.
نور بالا می‌گیرد. تاب آوردنش ممکن نیست.
در حالیکه دیگر در قالب جمله‌ها نمی‌اندیشم، دیگر با چشمان، گوش‌ها و پوست نیز درک نمی‌کنم. با شعله‌ای که به جانم افتاده است، به حضوری نزدیک می‌شوم. هرقدر پیشتر می‌روم، کمتر تردید می‌کنم. هر قدر پیشتر می‌روم، کمتر می‌پرسم. هر قدر جلوتر می‌روم، امر بدیهی کمتر خود را تحمیل می‌کند.
همه‌چیز معنایی دارد.
تهنیت باد...
در مکانی بی‌چرا به گردش درمی‌آیم.
زبانه‌ی آتشی که حالا به وجودم تبدیل شده است، به دیدار شراره می‌رود...چیزی نمانده‌ است در آن محو شوم...

نویسنده: #اریک_امانوئل_اشمیت

لینک خرید کتاب:
https://goo.gl/EsZCK8

@shahreketab
#برشی_از_یک_کتاب

«ده فرزند هرگز نداشته‌ی خانم مینگ»

"نه انزوای بیش از حد، نه ارتباط بیش از حد، اندازه‌ی درست، عقل در این است."
"کسی که می‌خواهد کوه را جا‌به‌جا کند، سنگ‌های کوچک را برمی‌دارد."
"وقتى باد می‌وزد، علف به ناچار خم می‌شود."
اوایل حاضر جوابی‌ش ما را مجذوب می‌کرد ولی دیدیم که از تیزهوشی‌اش فقط در خدمت تنبلی و تمسخر استفاده می‌کند. پس انداختن جملات قصار بیشتر به درد پنهان کردن این می‌خورد که هیچ غلطی نکند، چیز زیادی یاد نگیرد و دیگران را مسخره کند.

نویسنده: #اریک_امانوئل_اشمیت

لینک خرید کتاب:
https://goo.gl/VJYarO

@shahreketab
#داستان_جهان
#برشی_از_یک_کتاب

باید عشق به کسانی را حفظ کنم که نه به قدر کافی زیبا بودند و نه به قدر کافی سرگرم کننده و نه به قدر کافی جالب که به طور طبیعی نظر دیگران را جلب کنند، عشق به افراد دوست نداشتنی را. دوست داشتن دیگری تا حد پذیرفتن او حتی در حماقت...

عنوان کتاب: #انجیل_های_من
نویسنده: #اریک_امانوئل_اشمیت

لینک این کتاب:

https://goo.gl/wciD5R

@shahreketab
#نمایشنامه

مدت‌ها فکر می‌کردم آدم‌هایی که اعتراف می‌کنن وجدان اخلاقی والایی دارن و حالا متوجه می‌شوم که بعضی‌ها همون طور که استفراغ می‌کنن اعتراف می‌کنن، بالا می‌آرن تا دوباره شروع کنن...

عنوان کتاب: #مهمانسرای_دو_دنیا
نویسنده: #اریک_امانوئل_اشمیت

لینک این کتاب:

https://goo.gl/ySCKk1

@shahreketab
#نمایشنامه
#برشی_از_یک_کتاب

بی‌اشتهایی، از بدترین دردهاست بخصوص وقتی سیر به دنیا می‌آیین. قبل از اینکه فریاد بزنین، دهنتون رو پر از خوراکی می‌کنن. پیش از این که درخواست کنین، بوسه می‌گیرین، قبل از اینکه پول درآرین، خرج می‌کنین، اینا آدم رو خیلی اهلِ مبارزه بار نمی‌آره.

برای ما بی‌اقبال‌ها، چیزی که زندگی رو اشتها آور می‌کنه، اینه که پر از چیزهاییه که ما نداریم. زندگی برای این زیباست که بالاتر از حدِ امکاناتِ ماست...


عنوان کتاب: #مهمانسرای_دو_دنیا
نویسنده: #اریک_امانوئل_اشمیت

لینک این کتاب:
https://goo.gl/7CDygd

@shahreketab
این مجموعه داستان شامل چهار داستان کوتاه است که منطق روان‌شناسی خشونت و عطوفت را می‌جوید.

#خواهران_باربارن
#اریک_امانوئل_اشمیت
https://goo.gl/WbAkDc

@shahreketab
#تازه‌های_شهرکتاب
«خواهران باربارن»

فلسفه وجودی‌ای که در بطن این اثر با سادگی دل‌انگیز نثر اشمیت به چالش کشیده شده، مخاطب را به سیری در احساسات و عواطف انسانی می‌کشاند.

اشمیت در این اثر با شخصیت‌پردازی منحصر به خودش تقابل احساسات عمیق آدمی را به تصویر می‌کشد. در داستان اول به بطن زندگی خواهران دوقلوی باربارن می‌پردازد و ریشه حسادت را پی می‌گیرد. در داستان دوم ایثار و ازخودگذشتگی را به عنوان درون‌مایه داستان برمی‌گزیند. در داستان سوم انتقام با بخشش را به چالش می‌کشد و در داستان چهارم زندگی پیرمرد داستان را به گونه‌ای با خالق شازده کوچولو، آنتوان دو سنت اگزوپری، درمی‌آمیزد.

عنوان کتاب: #خواهران_باربارن
نویسنده: #اریک_امانوئل_اشمیت

لینک این کتاب:
https://goo.gl/WbAkDc

@shahreketab
#پیشنهاد_کتاب
#برشی_از_یک_کتاب

بلندپروازی معمولا اسم دیگه‌ای از زیر مسئولیت در رفتنه. آدم‌های مبتذل خودشون می‌دونن که نمی‌تونن تو زندگی واقعی جایی داشته باشن و برای خودشون یک زندگی رویایی می‌سازن، آنقدر دور از دسترس که نرسیدن بهش بنظر عادی برسه. قرار نیست پیروز شن، فقط از قبل شکست شون رو پنهان می‌کنن.

#اگر_از_نو_شروع_کنیم
#اریک_امانوئل_اشمیت

http://bit.ly/2WBt42U

@shahreketab
#معرفی_کتاب
#برشی_از_یک_کتاب

مادرم کوشید برایم توضیح دهد که قانونی نانوشته وجود دارد که انسان را به خاموشی درباب احساس‌هایش ناگزیر می‌کند.
_کدام قانون؟
_آزرم.
_ولی... مادر، برای اینکه به دیگران بگوییم دوستشان داریم وقتی باقی نیست که بخواهیم تلف کنیم. ممکن است همه بمیرند، مگر چنین نیست؟
_نباید بیش از حد مهر ورزید. در غیر این صورت رنج بسیار خواهی برد.

#انجیل‌های_من
#اریک_امانوئل_اشمیت

http://bit.ly/2lsFAVn

@shahreketab
#پیشنهاد_کتاب
#تازه‌های_شهرکتاب

وقتی اثری هنری بودم در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، رمانی با تلفیق مکاتب کلاسیک و مدرن و شخصیت‌هایی که نام‌های اساطیری و معاصر دارند. اشمیت در این رمان نشان می‌دهد که چگونه اندیشه به‌سان زندگی و طبیعت از درون به برون می‌رود، پیش از آنکه از برون به درون آید. و اندیشیدن در خلأ آغاز می‌شود و از تهی به پُری می‌رسد و می‌تواند بار دیگر در تهی فرو افتد. اشمیت معترض به هنرمندان معاصری است که با فرصت‌طلبی، بیشتر به تجارت آثار خود می‌پردازند و ارزشی برای هنر و مخاطبان خود قائل نیستند. او با لحن نیشخندآمیزی نگاه دیگران را بررسی می‌کند که، بدون توجه به محتوای یک اثر، پیوسته اجسامی بدون روح را برای کلکسیون‌های خود جمع‌آوری می‌کنند. داستان با ماجرای جوانی بیست‌ساله (تازیو) آغاز می‌شود که، در آستانه‌ی خودکشی، بر لبه‌ی صخره‌ای ایستاده و قصد دارد خود را به پایین پرتاب کند، اما ناگهان صدایی می‌شنود که از او بیست‌وچهار ساعت فرصت می‌خواهد.

#وقتی_اثر_هنری_بودم
#اریک_امانوئل_اشمیت

https://bit.ly/2W4CyEG

@shahreketab