شهرکتاب آنلاین
7.72K subscribers
2.88K photos
336 videos
17 files
2.42K links
نزدیک ترین شهرکتاب دنیا
www.shahreketabonline.com
Download Telegram
#پیشنهاد_کتاب
«پسرانی از جنس روی»

«سوتلانا آلكسيويچ» با روايت داستان‌هاي شگفت‌انگيز سربازان، افسران، پرستاران، مادران و بيوه‌هاي جنگجويان شوروي كه شاهد نبرد خون و اشك در افغانستان بوده يا زندگي خود را از دست داده‌اند، جان خود را به خطر مي‌اندازد و براي نخستين بار سكوت در مورد لشكركشي شوروي به افغانستان را مي‌شكند و از خيانت، دروغ و تبليغاتي حكومتي پرده برمي‌دارد كه قربانيان آن نسلي هستند كه امروز جامعه كاملا آن‌ها را طرد كرده است، نخستين نسل از دست رفته شوروي كه بر سر جان و روحش قمار شد. اين كتاب شاهدي بي‌‌همتا در مورد حضور سربازان شوروي در افغانستان و روابط انساني در بطن نيروهاي نظامي حاضر در اين جنگ است. علاوه بر اين، «پسراني از جنس روي» به خوبي نشان مي‌دهد مردمي كه از جنگ دور مانده‌اند و به زندگي روزمره خود در شهرها ادامه مي‌دهند چه ديدگاهي نسبت به آنچه در افغانستان گذشت دارند. روايت‌هاي مستند اين كتاب ثابت مي‌كند بار يكي از عجيب‌ترين جنگ‌هاي تاريخ، همچنان روي شانه‌هاي نحيف مادران و خواهران سربازان از دست رفته و به جا مانده سنگيني مي‌كند.

برشی از کتاب:
داستایفسکی از زبان ایوان کارامازوف می‌گوید: «یک حیوان وحشی نمی‌تواند چنان هنرمندانه سنگدل باشد که یک انسان می‌تواند.»

عنوان کتاب: #پسرانی_از_جنس_روی
نویسنده: #سوتلانا_آلکسیویچ

لینک این کتاب:
https://goo.gl/9Cy5oT

@shahreketab
#تازه_های_شهر_کتاب

«زمان دست‌دوم» داستان فروپاشی چند نسل از مردم است.

#زمان_دست_دوم
#سوتلانا_آلکسیویچ

https://goo.gl/2vPLdF

@shahreketab
#تازه_های_شهر_کتاب
«زمان دست دوم»

رمان «زمان دست‌دوم» داستان فروپاشی چند نسل از مردم است. مردمی که در نظام زیستی سوسیالیستی باورهای خود را بر آب رفته دیدند و پس از آن در نظام دموکراتیک جمهوری فدراتیو شاهد حلول دیگرگونه نمادها و متفکران و مدیران شکل‌دهنده به ساختار زیستی سوسیالیستی در قامتی دیگر بودند.

آلکسیویچ برای نوشتن این کتاب هشت سال دست به سفر زد. به شهرهای مختلف روسیه سفر کرد و مردم را دید و پای صحبت آنها نشست تا سرانجام در قالب این کتاب به روایتی رنج‌نامه‌گون از زندگی و زیست آنها دست پیدا کرد.

نگاه انسانی حاکم بر این اثر چنان تأثیرگذار است که آن را در زمره آثاری از این نویسنده قرار داده است که به زبان‌های مختلفی از جمله انگلیسی فرانسه و آلمانی ترجمه شده است و جوایز ادبی بسیاری را نیز برای وی به ارمغان آورده است. دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۵ این فرصت را برای این نویسنده و آثارش فراهم آورد تا بار دیگر روایتی تازه از دردها و رنج های انسان در چهارچوب بسترهای دست‌ساز خودش برای حکومت باشد؛ روایت اضمحلال انسان با دست‌های خود.

عنوان کتاب: #زمان_دست_دوم
نویسنده: #سوتلانا_آلکسیویچ

لینک این کتاب:
https://goo.gl/2vPLdF

@shahreketab
#معرفی_کتاب
#برشی_از_یک_کتاب

«من نمی‌دانم از چه بگویم… از مرگ یا عشق، یا این دو یکی هستند… از چه بگویم؟… ما تازه ازدواج کرده بودیم. در خیابان هنوز دستِ هم را می‌گرفتیم، حتی اگر به مغازه‌ای می رفتیم. همیشه دوتایی با هم بودیم. به او می گفتم دوستت دارم. اما هنوز نمی‌دانستم چه طور دوستش دارم… اصلا تصوری نداشتم… ما در خوابگاه بخشِ آتش نشانی، که محل کارش بود، زندگی می‌کردیم. در طبقه‌ی دوم. آن جا سه زوج جوان دیگر هم زندگی می‌کردند، آشپزخانه برای همه مشترک بود. و پایین، در طبقه‌ی دوم، ماشین‌ها قرار داشتند. ماشین‌های قرمز آتش نشانی. این شغل او بود. همیشه می‌دانستم او کجاست، در چه حال است. نیمه شب سر و صدا شنیدم. از پنجره نگاه کردم. من را دید. پنجره را ببند و برو بخواب. در ایستگاه اتمی آتش سوزی شده است. زود برمی گردم.

من خودِ انفجار را نمی‌دیدم. فقط شعله را می‌دیدم. انگار همه چیز می‌درخشید. کل آسمان… شعله‌ای بلند. دوده. حرارتی وحشتناک. اما هنوز از او خبری نیست که نیست. دود از قیر بلند می‌شود، پشت بامِ ایستگاه غرق قیر شده است. بعدها راه رفتن روی قیر یادش آمد. شعله‌ی آتش را خاموش کردند. گرافیت داغ شده را با پاها تکاندند. آن‌ها بدون لباسِ برزنتی رفتند، انگار با همان یگانه پیراهنی که تن شان بود رفتند. به آن‌ها هشدار نداده بودند و برای یک آتش سوزی عادی خبرشان کرده بودند….

#نیایش_چرنوبیل
#سوتلانا_آلکسیویچ

http://bit.ly/2KlelXy

@shahreketab