شهرکتاب آنلاین
7.72K subscribers
2.88K photos
336 videos
17 files
2.42K links
نزدیک ترین شهرکتاب دنیا
www.shahreketabonline.com
Download Telegram
#دیالوگ

چندبار بهتان گفتم‌که اشتباه اساسی شما کم‌بهادادن به اهمیت چشم‌است.
زبان آدمی شاید بتواند حقیقت را کتمان کند ولی چشم‌ها هرگز!

#بولگاکف
#مرشد_و_مارگاریتا

https://goo.gl/WsEhax

@shahreketab
#راوی_شهرکتاب‌_آنلاین
#برشی_از_یک_کتاب

چه اندوه‌بار است، ای خدایان، جهان به شب هنگامان، وه چه راز گونه است مهی که مرداب‌ها را می‌پوشاند.
اگر پیش از مرگ رنجی فراوان برده باشی و اگر در این وادی مه گرفته به درماندگی پرسه‌ای زده باشی و اگر بار گران جانکاهی بر دوش، گرد جهان می‌گشتی، می‌فهمیدی.

«برشی از این کتاب را بشنوید با صدای آقای #مشتاق_حسین در سایت شهرکتاب آنلاین»

عنوان کتاب: #مرشد_و_مارگاریتا
نویسنده: #میخاییل_بولگاکف

لینک این کتاب:
https://goo.gl/bs1kWV

@shahreketab
#تازه‌های_شهرکتاب

داستان با هم‌صحبتی و قدم زدن دو روشنفکر لاییک و رسمی (دو شخصیت مهم داستان) در یکی از پارک‌های مسکو آغاز می‌شود: یکی میخاییل الکساندر، یا همان برلیوز نویسنده‌ای مشهور و سردبیر یکی از مجله‌های وزین ادبی پایتخت و رئیس کمیته مدیریت یکی از محافل ادبی مسکو و دیگری جوان شاعری به نام ایوان نیکولاییچ پونیریف که با نام مستعار بزدومنی شناخته می‌شود. برلیوز به نوعی نماینده روشنفکران رسمی و صاحب باند و باندبازی‌های ادبی است که محافل مافیایی ادبی راه می‌اندازند و اندیشه‌ای سطحی و تک‌بعدی دارند و دگراندیشان را مجال رشد و نمو و شکوفایی نمی‌دهند و تنها به آنان که مرید و سرسپرده‌شان باشند اجازه فعالیت می‌دهند و دیگران را زیر پا له می‌کنند، شعر و آثار سفارشی می‌پذیرند و شبکه‌ای تار عنکبوتی در تمام نشریات مهم و سرشناس تنیده‌اند. سایه این روشنفکران و نویسندگان رسمی بر تمام عرصه ادبی و محافل نویسندگی سنگینی می‌کند و نگاه تحمیلی‌شان در همه جا گسترده‌است. یکی از قربانیان این باندهای مافیایی، قهرمان این رمان یعنی مرشد است که در فصل‌های بعدی رمان ظاهر می‌شود و می‌بینیم که این حضرات ریش و سبیل‌دار چه بلایی به سر او با آن همه خلاقیت و عشق و شور آورده‌اند.

عنوان کتاب: #مرشد_و_مارگاریتا
نویسنده: #میخاییل_بولگاکف
مترجم: #حمیدرضا_آتش_بر_آب

لینک این کتاب:
http://bit.ly/2JmxS9k

@shahreketab