شهرکتاب آنلاین
7.73K subscribers
2.88K photos
336 videos
17 files
2.42K links
نزدیک ترین شهرکتاب دنیا
www.shahreketabonline.com
Download Telegram
#کودک_و_نوجوان

کتاب «مطلقا تقریبا» می‌تواند به کودکانی که در یادگیری مشکل دارند و در بین همسالانشان محبوب نیستند کمک کند.

#مطلقا_تقریبا
#لیزی_گراف

https://goo.gl/rBYjc1

@shahreketab
#کودک_و_نوجوان
#معرفی_کتاب

کتاب «مطلقا تقریبا» داستان پسری ۱۰ ساله است به نام آلبی که در هیچ چیزی بهترین نیست؛ نه خوش‌تیپ‌ترین پسر کلاس و مدرسه است و نه ورزشکارترین. خواندن برایش سخت‌ است و از ریاضی سر در نمی‌آورد. با اخراج شدن از مدرسه‌ خصوصی، آلبی اعتماد به نفس خود را کاملا از دست می‌دهد و پدر کمال‌گرایش را حسابی ناامید می‌کند.

اما پرستار جدیدش که دانشجوی هنرست و معلم ریاضی‌اش در مدرسه جدید به او کمک می‌کنند که توانایی‌هایش را بشناسد و خود را همانطور که است، بپذیرد و اعتماد به نفس پیدا کند. مشهور شدن دوستش هم به او کمک می‌کند بفهمد که مشهور شدن هم دردسرهای خودش را دارد.

عنوان کتاب: #مطلقا_تقریبا
نویسنده: #لیزا_گراف

لینک این کتاب:
https://goo.gl/rBYjc1

@shahreketab
#کودک_و_نوجوان
#معرفی_کتاب

مالکیت به مفهوم رسمی قراردادی بین بزرگسالان است. برخی از کودکان خیلی زود با این مفهوم آشنا می‌شوند. بعضی از آن‌ها ممکن است در بازی‌هایشان این مفهوم را به بازی بگیرند.

اندی که معلول ذهنی است، تازه وارد این بازی شده است. در ابتدا از رفتار هم محله‌ای‌هایش تعجب می‌کند زیرا به نظر او مکان‌های عمومی به این راحتی قابل فروش نیستند. او قواعد بازی را خوب یاد نگرفته است. قواعد بازی به زندگی واقعی او وارد شده است. به همین خاطر وقتی پیرمردی می‌بیند که اندی زمین مسابقه اسب‌دوانی را دوست دارد سرش کلاه می‌گذارد و در ازای سه دلار میدان مسابقه را به او بفروشد. اندی فقط دو دلار دارد و برای به دست آوردن یک دلار دیگر سخت کار می‌کند.

بعد از تحویل گرفتن میدان مسابقه اسب‌دوانی پیرمرد غیبش می‌زند. دوستان کوچک اندی می‌دانند که پیرمرد سر او کلاه گذاشته است. آن‌ها تلاش می‌کنند اندی را آگاه کنند و به او می‌گویند بهتر است مالکیت آن را فراموش کند زیرا در غیر این صورت باید پول کارگرهای زمین را بدهد. اما اندی مصمم به حفظ دارایی‌اش است.
حالا باید دید کارکنان میدان مسابقه با مالک کوچک و معصوم میدان مسابقه چه می‌کنند. ممکن است آن‌ها هم وارد این بازی شوند...

عنوان کتاب: #میدان_مسابقه_مال_من_است
نویسنده: #پاتریشیا_رایتسن

لینک این کتاب:
https://goo.gl/6WQYS7

@shahreketab
#معرفی_کتاب
#کودک_و_نوجوان

در کتاب «خود دوست داشتنی من» به نقش ادبیات در عبور از بحران، به خوبی پرداخته شده است. شخصیت اصلی داستان، هلن، با غرق شدن در دنیای کتاب و هم‌ذات‌پنداری با قهرمان داستان، جین ایر، برای لحظاتی از دنیای سخت و سرد پیرامون خود خارج می‌شود و به دنیای امن و گرم کتاب پناه می‌برد. جهان هلن به رنگهای قهوه‌ای، خاکستری و سیاه است و جهان کتاب جین ایر قرمز، سبز و نارنجی.

هلن مشکلاتش را با مادرش در میان نمی‌گذارد چون نمی‌خواهد او را نگران کند. او متوجه‌ی رنج‌های مادر و زحمت‌های شبانه‌روزی او است. هلن که به شدت تحقیر شده است خود را سزاوار شادی و دوستی می‌داند ولی چون هم‌کلاسی‌هایش مسخره‌اش می‌کنند اعتماد به نفس خود را از دست داده است.

حضور ژرالدین، در چادر طردشده‌ها، سرآغاز دنیایی جدید است برای هلن. ژرالدین دختری است که گروهشان را ترک کرده و به چادر طردشده‌ها آمده است. او هلن را برای دوستی انتخاب می کند.

در پایان، هلن با پذیرش واقعیت درمی‌یابد که باید به موضوعاتی که آزارش می‌دهند کمتر فکر کند. او حالا دوستی دارد که می‌خواهد کتابش را به او قرض بدهد. دنیای هلن دیگر سرد و بی‌روح نیست. دنیای او به مرور رنگی می‌شود. دنیایی که سزاورش است.

کتاب «خود دوست داشتنی من» چند جایزه‌ از جمله جایزه جو شاستر برای کتاب های گرافیکی و انجمن کتاب‌فروشی‌های کانادا را از آن خود کرده است.

عنوان کتاب: #خود_دوست_داشتنی_من
نویسنده: #فنی_بریت
تصویرگر: #ایزابل_آرسنول

لینک این کتاب:
https://goo.gl/3oquiU

@shahreketab
#کودک_و_نوجوان
#معرفی_کتاب

کتاب «شانس ضرب در هفت»، داستان از دست دادن و مرگ عزیزان و کنار آمدن با این رنج و از نو شروع کردن است. بیدی شانس دختر دوازده ساله‌ی نابغه‌ای است که خانواده‌ی شانس او را از کودکی به فرزندخواندگی پذیرفته‌اند. او به دلیل متفاوت و نابغه بودن نمی‌تواند با همسن و سال‌هایش ارتباط بگیرد و دوستی ندارد.

روزی که بیدی در مدرسه جدید در امتحان ادبیات نمره کامل را می‌گیرد به تقلب متهم می‌شود و او را وادار می‌کنند که مشاوره بگیرد و او را پیش یک مشاور بی‌دست و پا می‌فرستند. در آنجا با خواهر و برادری ویتنامی – مکزیکی به نام‌های مای و کوآنگ های آشنا می‌شود که از او بزرگ‌تر هستند. چند وقت پس از آشنایی با آن‌هاست که فاجعه اتفاق می‌افتد و پدر و مادرش را در تصادف از دست می‌دهد. مادر مای که آرایشگاه دارد او را به طور موقت نزد خود می‌برد تا خانواده ای برای او پیدا کنند. این افراد که به طور تصادفی کنار هم قرار گرفته‌اند همانند یک خانواده به هم کمک می‌کنند و مشکلات همدیگر را حل می‌کنند.

کتاب «شانس ضرب در هفت» دو راوی دارد؛ راوی اول شخص و سوم شخص که از زاویه دید شخصیت‌های مختلف روایت داستان را بر عهده دارند. تصویر روی جلد و نوشته‌ی روی آن هم قابل تامل و برای آغاز یک گفت و گو مناسب است.

عنوان کتاب: #شانس_ضربدر_هفت
نویسنده: #هالی_گلدبرگ_اسلن

لینک این کتاب:
https://goo.gl/sMrZcu

@shahreketab
#کودک_و_نوجوان
#برشی_از_یک_کتاب

در موزه‌ی «سانتر پل‌کله» بلوایی به پا شده. یک عروسک خیمه‌شب‌بازی با‌ارزش بی هیچ سرنخی غیبش زده. مشتی پلیسِ سردرگم با انواع گرفتاری‌های عجیب‌و‌غریب دست‌به‌گریبان‌اند که درست همان روز سر‌و‌کله‌ی «لنا» پیدا می‌شود. دختری که آمده تعطیلاتش را با پدرش بگذراند. پدرش در اداره‌ی پلیس کار می‌کند و حتی وقت سر‌خاراندن هم ندارد. آیا ارتباطی میان لنا، پدرش و عروسک خیمه‌شب‌بازی گم‌شده وجود دارد؟

عنوان کتاب: #تعطیلات_پلیسی
نویسنده: #ماری_کریستف_روآتا_آرن

لینک این کتاب:
https://goo.gl/5HjkKV

@shahreketab
#کودک_و_نوجوان
«چهار سابقه‌دار»

آقای گرگ برای اولین‌ مأموریت مثبتِ دارودسته‌ی اراذل و اوباش، یک نقشه‌ی توپ کشیده است! آن‌ها می‌خواهند 200 تا سگ را از پناهگاه شهر نجات بدهند!‌ و البته تا به پناهگاه برسند کلی ماجرای خنده‌دار را پشت سر می‌گذارند! یعنی عملیاتشان موفقیت‌آمیز است؟ اصلاً این دارودسته‌ی اراذل و اوباش می‌توانند بچه مثبت شوند؟! یا آقای کوسه می تواند بی‌خیال خوردن آقای پیرانا ‌شود؟؟!!….
حتماً انتظار دارید وقتی یک گرگ گنده‌ی سیاه، یک مار موذی دراز، یک پیرانای تیزدندان و یک کوسه‌ی گنده‌بک هم‌دست شوند، کل دنیا را به هم بریزند… اما اشتباه می‌کنید! قهرمان‌های ترسناک قصه‌ی ما یک باشگاه راه انداخته‌اند، آن هم باشگاه مثبت‌ها!
حتماً می‌پرسید آخر چطوری این 4 تا موجود خطرناک می‌توانند مثبت باشند؟! باور نمی‌کنید؟! همه‌ی ماجرا را توی مجموعه‌ی هفت جلدی اراذل و اوباش بخوانید. مجموعه‌ی مصور فوق خنده‌دار برای بچه‌ها و البته بزرگ‌ترها!

عنوان کتاب: #چهار_سابقه‌دار
نویسنده: #آرون_بلیی

لینک این کتاب:
https://goo.gl/nrC7dn

@shahreketab
#کودک_و_نوجوان
«پنی قشقرق»

راستش را بخواهید اسمِ من واقعاً «پنی‌‌قشقرق» نیست.
پنلوپه جونزه! لقبِ «قشقرق» را بابایم به‌شوخی گذاشته روی من. به نظر خودم که اصلا هم قشقرق نیستم. فقط بعضی‌وقت‌ها ایده‌های درخشان منحصربه‌فردم فاجعه به بار می‌آورند.

مثلا من اصلا نمی‌خواستم بابا مجبور شود با یک گلدان پلاستیکی روی کله‌اش به جلسه‌ی حیاتی‌شان برود فقط می‌خواستم یک کلاه مخ‌بازکن اختراع کنم. یا من از کجا باید می‌دانستم جوش‌های آبله‌مرغانی به درد زنگ ببین و بگو نمی‌خورد یا اینکه واقعا خبر نداشتم وقتی آدم با لباس مبدل و به شکل یک گربه‌ی آبی هم که باشد باز هم آبله‌مرغانش واگیر دارد و نمی‌تواند به کلاس ژیمیناستیک برود.

عنوان کتاب: #پنی_قشقرق
نویسنده: #جوآنا_نادین
تصویرگر: #جس_میخائیل

لینک این کتاب:
https://goo.gl/3kkYWc

@shahreketab
#تازه‌های_شهرکتاب
#کودک_و_نوجوان

«استنلی» روزگار خوشی با عمو و زن‌عمویش دارد تا وقتی که عمویش خانه را به کارخانه‌ی کنسروسازی تبدیل می‌کند و استنلی مجبور است مدام کار کند و این وضع را دوست ندارد. روز تولد استنلی، زن‌عمویش او را به مرخصی می‌فرستد. همان روز با زن کولی آشنا می‌شود. زنی که توی سیرک کار می‌کند. او برای استنلی پیش‌گویی می‌کند که به‌زودی اتفاق‌های عجیب‌وغریبی در زندگی‌اش روی می‌دهد. همه‌چیز از آنجا شروع می‌شود. سفرهای باورنکردنی استنلی و ملاقات‌های او با آدم‌های عجیب و بالاخره ملاقات با مرد افسانه‌ای. مردی که با پیراناها، خطرناک‌ترین ماهی‌های دنیا، شنا می‌کند.

همان‌طور که استنلی سفر می‌کند و از زندگی قبلی‌اش دور و دورتر می‌شود، بیا ما برویم بالا و بالاتر تا کنار ماه و ستاره‌ها. از آنجا لحظه‌ای را تماشا کنیم که استن با «پانچو پیرلیِ» افسانه‌ای ملاقات می‌کند. پانچو از استن می‌خواهد با پیراناها شنا کند. آیا استنلی توی آکواریوم پیراناها شیرجه می‌زند؟ آیا آن‌قدر شجاع هست که بپرد توی آب و برود دنبال سرنوشتش؟

عنوان کتاب: #پسری_که_با_پیراناها_شنا_کرد
نویسنده: #دیوید_آلموند

لینک این کتاب:
https://goo.gl/Mxk1St

@shahreketab
#کودک_و_نوجوان

مجموعه‌ای الهام‌بخش دربارهٔ مردان معروف و نه‌چندان معروف از گذشته تا به امروز که کوشیدند تا با شفقت و گذشت و خودباوری دنیا را جای بهتری کنند.

عنوان کتاب: #داستان‌های_خوب_برای_پسران_بلند_پرواز
نویسنده: #بن_بروکس

لینک این کتاب:
https://goo.gl/hSuYxe

@shahreketab
#تازه‌های_شهرکتاب
#کودک_و_نوجوان

این کتاب فلسفه را به زبانی ساده و در قالب داستانی مصور برای کودکان بیان کرده است، فیلُ پرنده‌ی دانای داستان است که به سوالات فلسفی فیلو که می‌تواند سوال بسیاری دیگر از بچه‌ها باشد، پاسخ می‌دهد، سوالاتی که پدر و مادر فیلو گاهی از پاسخ دادن به آن طفره می‌روند و یا فرصت پاسخ دادن به آن را نمی‌یابند. پایان باز بخش‌های مختلف، زمینه تعامل میان فرزندان و والدین فراهم می‌آورد تا بیشتر در مورد سوالات با یکدیگر صحبت کنند و به کندوکاو در فلسفه امور مختلف بپردازند.

عنوان کتاب: #دنیای_فیلو
نویسنده: #برژیت_لابه

لینک این کتاب:
https://goo.gl/ebRQBR

@shahreketab
#تازه‌های_شهرکتاب
#کودک_و_نوجوان

در جلد اول کُول قهرمان داستان، خودش و دوستانش را به بد دردسری می‌اندازد. او نزدیک به بیست دانش‌آموز کلاس ششمی را ناپدید می‌کند! کُول پا به دنیای دیگری، موازی با جهان بشر، می‌گذارد. خانواده و اطرافیانش او را فراموش می‌کنند؛ اسیر می‌شود و برای زنده ماندن مجبور می‌شود هر روز با اربابان بی‌رحم، عقرب‌های غول پیکر و شبه‌جان‌دارهای وحشی و خون‌خوار دست و پنجه نرم کند. این کتاب ویژه‌ی نوجوانان با رده‌ی سنی 11 تا 16 سال است. داستان را بخوانید و عاقبت این پسر سرگردان در ناکجاآباد‌های کهکشان را از دست ندهید.

"کلوچه‌های شکلاتی شناور در برکه‌ی شیر، هر کدام به بزرگی چرخ کالسکه، اولین نشانه‌هایی بود که از چیزی غیرعادی خبر می‌داد. کول در نور خورشید صبح‌گاهی، با چشمی نیمه‌باز، از پنجره به بیرون نگاه کرد. در حاشیه‌ی گل‌آلود برکه‌ی شیر، بوته‌ها و درخچه‌ها یکی درمیان روییده بودند. کناره‌ی برکه پوشیده بود از خرده‌سنگ و تکه‌های چوب. همه چیز کاملا به برکه‌ای جنگلی شباهت داشت، به جز مایع شیری رنگ درون برکه و کلوچه‌های شکلاتی شناور در آن که دوبرابر برگ‌های نیلوفر آبی بودند."

عنوان کتاب: #پنج_قلمرو
نویسنده: #برندون_مال

لینک این کتاب:
https://goo.gl/XSYTtp

@shahreketab
#جشنواره_زمستانی شهرکتاب‌آنلاین

بسته‌ی ویژه‌ی کتاب‌های #کودک_و_نوجوان، با ۱۵٪ تخفیف، از ساعت ۸ صبح تا ۱۸ فعال می‌باشد.

لینک بسته:
https://goo.gl/h5AZQA

@shahreketab
#کودک_و_نوجوان

قلب کاتارینا آرام نداشت. چون باید طبق نظر یکی از بالایی‌ها، پایین‌‌دَرّه را تخلیه می‌کردند. و پایین‌‌‌دَرّه هم یک جای موهوم نبود، بلکه همان‌جایی بود که در آن اقامت داشتند و ساکنانش هم یک مشت آدم موهوم نبودند، بلکه خود او بود و مادر و پدر و آنا و رگولا و یاکوب و کاسپار و رینرها، و یاگلی‌بالایی و یاگلی‌پایینی، و الزبت پیر و الزبت جوان با غمبادش و تمام فوج بچه‌هایی که توی هر خانه چندتایی ازشان بود و حتی خواهرکوچولوی نورسیده‌اش هم یکی از اهالی آنجا بود، چه اسمش را اویفمیا می‌گذاشتند چه ورنلی...

عنوان کتاب: #باران_سنگ
نویسنده: #فرانتس_هولر

لینک این کتاب:
https://goo.gl/U9Hszu

@shahreketab
بسته‌ی ویژه‌ی کتاب‌های
#کودک_و_نوجوان
با ۲۰% #تخفیف

لینک بسته:
http://bit.ly/2KMC6qZ

@shahreketab
بسته‌ی کتاب‌های #کودک_و_نوجوان با ۲۰ درصد #تخفیف

لینک بسته:
http://bit.ly/2LyYvIK

@shahreketab
#معرفی_کتاب
#کودک_و_نوجوان

راوی «میک‌هارته اینجا بود» خواهری است که به تازگی برادرش، میک، را از دست داده است و حالا باید با این فقدان کنار بیاید. ‌
‌‌باربارا پارک، نویسنده‌ی کتاب، خودش روانشناس کودکان است و می‌داند درباره‌ی چه چیزی حرف می‌زند و فراتر از آن بلد است چطور قصه تعریف کند.

#میک_هارته_اینجا_بود
#باربارا_پارک
http://bit.ly/2XNFYPU

@shahreketab
#پیشنهاد_کتاب
#کودک_و_نوجوان

وقتی چیکو فریتاتا بزرگ‌ترین مخترع جهان جرقه‌ای در سرش روشن می‌شـود، چه گندی ممکن است زده شـود؟ پاسخ: هر گندی! برای همین با خیال تخت همه چیز را به چیکو بسپارید. فاجعه حتمی است.

چیکو تصمیم گرفته دست به اختراع وسیله‌ای بزند تا دزدی که از خانه‌های ساختمان خنزرپنزرها را می‌دزدد به دام بیندازد. اما محاسباتش کمی اشتباه از آب در می‌آید و ...

#چیکو_فریتاتا_دزدگیر_اختراع_می‌کند
نویسنده: #پیر_دومنیکو_بکلاریو، #الساندرو_گتی
تصویرگر: #آندره_آ_کاستلانی

http://bit.ly/2YNMhTk

@shahreketab
#کودک_و_نوجوان
#پیشنهاد_کتاب

چقدر خوبه دوستی داشته باشی که به اندازه‌ی تو عاشق پاستیل‌های بنفش باشه! اما اگه اون یه موجود خیالی باشه که فقط تو می‌بینی، چی؟!

"جکسون" یه پسر منطقیه و از خیالبافی خیلی بدش می‌آد! اما یه روز می‌فهمه که آدم‌ها همیشه هم دنبال شنیدن واقعیت نیستن. اون توی هفت سالگی با یه اتفاق عجیب روبرو میشه و برای اولین بار یه دوست خیالی رو میبینه که همه جا باهاشه!

جکسون خیلی گیج شده... و اینجاست که دیگه فهمیدن مرز بین خیال و واقعیت خیلی سخته...!

#پاستیل‌های_بنفش
#کاترین_اپلگیت

https://bit.ly/2y38phg

@shahreketab