شهرآهن | فروش, خرید, میلگرد, تیرآهن, نبشی, ناودانی, لوله, پروفیل, ورق, گالوانیزه, سیاه, روغنی, رنگی, آلیاژی
2.97K subscribers
24.7K photos
68 videos
1 file
22K links
خرید و فروش انواع آهن آلات
ساختمانی، صنعتی و آلیاژی

👇 لوکشن و راه های ارتباطی با مجموعه 👇

https://zil.ink/shahrahan
Download Telegram
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇4شنبه : 1403/07/11 ☀️


🔹حسن تو همیشه در فزون باد
🔹رویت همه ساله لاله گون باد

🔸اندر سر ما خیال عشقت
🔸هر روز که باد در فزون باد

🔹هر سرو که در چمن درآید
🔹در خدمت قامتت نگون باد

🔸چشمی که نه فتنه تو باشد
🔸چون گوهر اشک غرق خون باد

🔹چشم تو ز بهر دلربایی
🔹در کردن سحر ذوفنون باد

🔸هر جا که دلیست در غم تو
🔸بی صبر و قرار و بی سکون باد

🔹قد همه دلبران عالم
🔹پیش الف قدت چو نون باد

🔸هر دل که ز عشق توست خالی
🔸از حلقه وصل تو برون باد

🔹لعل تو که هست جان حافظ
🔹دور از لب مردمان دون باد

🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معني ابيات فال حافظ : غزل (107)👇


🔸(1) زیبایی تو همیشه بیشتر شود و سرخی و طراوت چهره لاله سانت همیشگی باشد.

🔹(2) اندیشه عشق تو در سر ما هر روز بیش از روز قبل شود.

🔸(3) هر سرو بلند قامتی که به چمن می آید، در پیش بالای بلند تو سرنگون باد.

🔹(4) چشمی که فریفته تو نباشد چون قطره های اشک آغشته به خون دل باد.

🔸(5) چشم تو برای دلربایی کردن، در جادو، صاحب فریب ها و افسون ها باد.

🔹(6) هر جا دلی در غم عشقی تو وجود دارد پیوسته بی صبر و آرامش و بی سکینه باد.

🔸(7) قد و قامت همه دلربایان دنیا در پیش قامت چون الف کشیده تو، خمیده چون «نون» باد.

🔹(8) آن دلی که عشقی از تو در خود ندارد از گروه مشتاقان وصل تو دور باد.

🔸(9) لب تو که عین جان حافظ است دور از لب نامردمان فرومایه باد.


#حضرت_حافظ

@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com

👇 پخش فایل صوتی غزل 👇
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇شنبه : 1403/07/14 ☀️


🔹خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
🔹ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد

🔸زلف خاتون ظفر شیفته پرچم توست
🔸دیده فتح ابد عاشق جولان تو باد

🔹ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست
🔹عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد

🔸طیره جلوه طوبی قد چون سرو تو شد
🔸غیرت خلد برین ساحت بستان تو باد

🔹نه به تنها حیوانات و نباتات و جماد
🔹هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد

🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معني ابيات فال حافظ : غزل (108)👇


🔸(1) پادشاها، گوی آسمان، سرگردان چوگان تو و پهنه هستی و دنیا، جولانگاه و میدان بازی تو باد. یعنی تو بر آسمان و زمین و همه هستی فرمانروایی کنی و همه تحت امر تو باشند.

🔹 (2) گیسوی ملکه پیروزی، واله و دیوانه پرچم فتح تو است، چشمان گشایش جاودانی، دلباخته تاخت و تاز تو باد. یعنی در عرصه جنگ‌آوری همواره پیروز و فاتح باشی چراکه موفقیت و پیروزی نیز مشتاق است که تو به آن دست پیدا کنی.

🔸(3) ای کسی که عطارد دبیر مشغول نگاشتن توصیفات شکوه و جلال تو است؛ آرزومندم که عقل کل و مجمع خردها همواره طغرانویس دفتر‌های تو باشد. یعنی طالع تو نیکو و پر از سربلندی است، من هم آرزو می‌کنم با عقل و خرد کارهایت پیش برود.

🔹(4) قد بلند همچون سرو تو باعث خواری جلوه‌گری درخت طوبی شد. کاش که پهنه بوستان تو مایه رشک بهشت برین بشود. طوبی درختی زیبا در بهشت است و حافظ از روی مبالغه به محبوب می‌گوید تو از طوبی خوش‌قامت‌تر هستی و بهشت هم به تو حسادت می‌کند.

🔸 (5) آرزوی من این است که نه تنها حیوان‌ها، گیاهان و اشیای بی‌جان، بلکه هر آنچه در عالم غیب و ملکوت نیز هست، تحت فرمان تو باشند.


#حضرت_حافظ

@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com

👇 پخش فایل صوتی غزل 👇
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇1شنبه : 1403/07/15 ☀️


🔹دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
🔹ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

🔸صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
🔸پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد

🔹سوی من وحشی صفت عقل رمیده
🔹آهو روشی کبک خرامی نفرستاد

🔸دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست
🔸وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد

🔹فریاد که آن ساقی شکرلب سرمست
🔹دانست که مخمورم و جامی نفرستاد

🔸چندان که زدم لاف کرامات و مقامات
🔸هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد

🔹حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
🔹گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد

🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معني ابيات فال حافظ : غزل (109)👇


🔸(1) زمانی طولانی گذشته درحالی‌که محبوبم برایم پیامی نفرستاده است، سلامی ننوشته و نامه‌ای به طرف من روانه نکرده است. حسرت و اشتیاق همراه با گلایه از بی‌توجهی یار در این غزل دیده می‌شود. «دیر است» در بعضی نسخ «دیریست» ضبط شده است.

🔹 (2) هرچند تا به حال صد نامه برایش فرستاده‌ام، اما آن فرمانروای سواران و سوارکاران، قاصدی به سویم نفرستاده و سلامی نرسانده است. زیبایی آوردن شاه سواران در این بیت اینجاست که این چنین شاهی بر همه سواران فرمانروایی دارد و فرستادن یک پیک برایش بسیار آسان است.

🔸(3) آن محبوب و ممدوح به سوی من که دیوانه‌خو شده‌ام و عقل از من فرار کرده است، یک پیک آهو رفتار تیزگام و خوش‌قدم نفرستاد. کبک پرنده‌ایست که راه رفتن زیبایش مشهور و زبانزد است و خرامیدن نوعی راه رفتن با ناز و عشوه است.

🔹(4) یار می‌دانست که مرغ دل از دستم فرار می‌کند و دلم را در غم عشق از دست خواهم داد، با این حال از آن خط زیبای به هم پیوسته اش، زنجیر و دامی برای دلم بوجود نیاورد. حافظ خط سلیس و زیبای یار را برای قرار گرفتن دلش می‌خواهد، چراکه دلش همچون پرنده‌ای است که اگر زنجیر به پایش نباشد، فرار می‌کند.

🔸 (5) به داد من برسید، چراکه از آن ساقی شیرین‌لب که خودش بسیار مست بود؛ با وجود این که می‌دانست خمار آلوده‌ام و به جرعه‌ای شراب نیاز دارم، اما ساغری شراب برایم نفرستاد.

🔹(6) هرچقدر که ادعا کردم من صاحب کرامات و مقاماتی در سیر و سلوک هستم و از توانایی‌های خودم نزد ممدوح تعریف کردم، اما او هیچ خبری از هیچ جایگاه والایی برایم نیاورد. یعنی به من مقام و مرتبه نبخشید.

🔸 (7) حافظ تو در حفظ ادب بکوش، زیرا که اگر پادشاه پیامی برای غلام و بنده‌اش پیامی نفرستد؛ نمی‌توان شاه را سرزنش و بازخواست کرد. پس از آنکه حافظ در شش بیت قبل از ممدوح گلایه و شکایت می‌کند و حرف دلش را می‌زند، در پایان غزل با رندی خطاب به خودش می‌گوید اشکالی ندارد! تا کدورت خاطری در ذهن شاه نماند.


#حضرت_حافظ

@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com

👇 پخش فایل صوتی غزل 👇
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇2شنبه : 1403/07/16 ☀️


🔹پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
🔹وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد

🔸از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر
🔸ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد

🔹دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم
🔹چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد

🔸از رهگذر خاک سر کوی شما بود
🔸هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد

🔹مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد
🔹بس کشته دل زنده که بر یک دگر افتاد

🔸بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
🔸با دردکشان هر که درافتاد برافتاد

🔹گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد
🔹با طینت اصلی چه کند بدگهر افتاد

🔸حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود
🔸بس طرفه حریفیست کش اکنون به سر افتاد
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معني ابيات فال حافظ : غزل ( 110 )👇


🔸1)در این دوره پیری، عشق یک جوانی به سرم افتاد، و راز آن را که در دل پنهان می‌داشتم، آشکار شد.

🔹2) مرغ دلم از راه نگاه کردن و دیدن، شیفته و هوایی شده به پرواز درآمد، ای دیده نگاه و پیگیری کن و بنگر که در دام چه کسی گرفتار شده است.؟

🔸3) چه دردناک است که به خاطر آن آهووش مشکین موی سیاه چشم، دل مانند نافه آهو چه خون جگرهایی خورد.

🔹4) هربوی خوشی که به دستیاری نسیم سحر پراکنده شد از خاک کوچه و گذرگاه کوی شما بود.

🔸5) همین که مژه‌های تو تیغ جهانگشا را کشید چه بسیار کشته‌های دل زنده و عاشق‌پیشه که به روی هم درافتادند.

🔹6) چه بسیار با تجربه دریافتیم که در این دنیای پاداش دهنده، هرکس با دردنوشان درافتاد، نابود شد.

🔸7) اگر سنگ سیاه جان را هم فدا کند به لعل مبدل نمیشود. با سرشت خود چه می‌تواند بکند؟ بدگهر آفریده شده است.

🔹8) حافظ که (در ایام جوانی) دستش با سر زلف زیبا رویان بازی می‌کرد چه حریف بی‌مانندی است که دراین پیرانه سرهم همین فکر به سرش افتاده است.

#فال_حافظ
#حضرت_حافظ


@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com

👇 پخش فایل صوتی غزل 👇
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇3شنبه : 1403/07/17 ☀️


🔹عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
🔹عارف از خنده می در طمع خام افتاد

🔸حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
🔸این همه نقش در آیینه اوهام افتاد

🔹این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
🔹یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد

🔸غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید
🔸کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد

🔹من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم
🔹اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد

🔸چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار
🔸هر که در دایره گردش ایام افتاد

🔹در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ
🔹آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد

🔸آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی
🔸کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد

🔹زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت
🔹کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد

🔸هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است
🔸این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد

🔹صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی
🔹زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد

🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معنی ابیات فال حافظ : غزل (111)👇


🔹١ -هنگامى كه تصوير چهره‌ى تو در جام پر از شراب منعكس شد،عارف از خنده‌ى شراب ، درطمع خام افتاد.

🔸 ٢ -زيبايى چهره‌ى تو،با يك درخشش در جام آينه‌گون ، در تصور خام سالكان نقش‌هاى‌ گوناگونى را پديد آورد.

🔹 ٣ -آرى ، اين همه عكس و نقش‌هاى آراسته كه در جام شراب جلوه‌گر شده ، پرتوى از چهره‌ى‌ ساقى است.

🔸 ۴ -با آن كه غيرت عشق-و غيرت عاشق و معشوق در نگهدارى راز عشق-زبان خاصان وادى ‌عشق ، يعنى سالكان را بريده و آنان را به سكوت وا داشته ، باز هم راز عشق او فراگير شده و همگان از آن سخن مى‌گويند !

🔹 ۵ -من به خواست و اراده‌ى خود ، از مسجد به مى‌خانه و خرابات نيفتادم ، بلكه اين سرنوشتى‌ است كه از آغاز هستى براى من رقم خورده است.

🔸 ۶ -كسى كه اسير گردش روزگار است ، چگونه مى‌تواند خود را از پيروى دوران رها كند ، مانند خط پرگار كه از گردش به دور نقطه گزيرى ندارد.

🔹 ٧ -دل من كه در چاه زنخدان تو گرفتار بود ، از حلقه‌ى زلف تو آويخت تا خود را از چاه برهاند ، اما همين كه از چاه در آمد ، در دام زلف تو اسير شد!

🔸 ٨ -در زير شمشير عشق او ، بايد رقص‌كنان و شادمان برويم ! زيرا كسى كه در راه عشق او کشته ‌شود، سرانجام نيك مى‌يابد و رستگار مى‌شود.

🔹 ٩ -او هر لحظه نسبت به من دل سوخته لطف و مهربانى ديگرى دارد . بنگر كه اين گدا چگونه‌ شايسته‌ى لطف و بخشش قرار گرفته است!

🔸 ١٠ -صوفيان همگى ، در شراب‌ نوشى و نظر بازى حريف و همراهند ؛ اما در اين ميان فقط حافظ دل سوخته ، بدنام شده است.


#حضرت_حافظ


@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com

👇 پخش فایل صوتی غزل 👇
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇4شنبه : 1403/07/18 ☀️


🔹آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
🔹صبر و آرام تواند به من مسکین داد

🔸وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
🔸هم تواند کرمش داد من غمگین داد

🔹من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
🔹که عنان دل شیدا به لب شیرین داد

🔸گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
🔸آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد

🔹خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
🔹هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد

🔸بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
🔸خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد

🔹در کف غصه دوران دل حافظ خون شد
🔹از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد

🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معني ابيات فال حافظ : غزل (112)👇


🔸(1) آن کسی که چهره تو را همچون گل سرخ و نسرین، سرخ و سفید کرد و زیبایی بخشید، حتماً می‌تواند به من درمانده هم صبر و آرامش عطا کند.

🔹 (2) آن کسی که به مو‌های تو آیین ظلم را آموخت، می‌تواند با کرم و بخشش خود حق من غمدیده را به من بازگرداند. یعنی خداوند داد دل مرا از تو و گیسوان پریشانت می‌گیرد.

🔸(3) من از همان روزی که فرهاد اختیار دل واله و عاشق خود را به لب شیرین سپرد، از او قطع امید کردم؛ دیگر از او انتظاری ندارم که مانند عاقلان رفتار کند.

🔹(4) اگر گنجینه طلا نداریم، گوشه قناعت هنوز باقی است. یعنی وقتی پول نداریم، می‌توانیم قناعت پیشه کنیم؛ آری آن کسی که به پادشاهان گنج عطا کرد، به گدایان نیز شیوه قناعت را بخشید.

🔸 (5) دنیا به لحاظ ظاهرش یک عروس زیبا و مقبول است، اما هر کسی که بخواهد که به او بپیوندد باید عمر خودش را به عنوان مهریه تقدیمش کند.

🔹(6) من از این پس در کنار جویباران دست به دامان سرو خواهم برد، به ویژه اکنون که باد صبا، مژده آمدن بهار را داده است. سرو می‌تواند همان سرو بوستان و یا کنایه از معشوق بلندقامت باشد.

🔸 (7) ای خواجه قوام الدین به فریادم برس که در ندیدن روی تو، دل حافظ در دست اندوه زمانه پُر از خون شد. یعنی تو نیستی و روزگار از دوری‌ات دل مرا خون کرده است.


#حضرت_حافظ

@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com


👇 پخش فایل صوتی غزل 👇
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇شنبه : 1403/07/21 ☀️


🔹بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
🔹که تاب من به جهان طره فلانی داد

🔸دلم خزانه اسرار بود و دست قضا
🔸درش ببست و کلیدش به دلستانی داد

🔹شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب
🔹به مومیایی لطف توام نشانی داد

🔸تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
🔸که دست دادش و یاری ناتوانی داد

🔹برو معالجه خود کن ای نصیحتگو
🔹شراب و شاهد شیرین که را زیانی داد

🔸گذشت بر من مسکین و با رقیبان گفت
🔸دریغ حافظ مسکین من چه جانی داد

🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معني ابيات فال حافظ : غزل (113)👇


🔸(1)دیشب بنفشه، با گل سرخ سخن می‌گفت و نشانی درستی داد که زلف فلان کس یعنی یار حافظ مرا در جهان به تب و تاب انداخت.

🔹 (2) دلم گنجینه اسرار زیادی بود، اما دست تقدیر و سرنوشت در آن را بست و کلیدش را به محبوبی دلستان سپرد.

🔸(3) من به آستانه تو، شکسته و خمیده آمدم، زیرا که طبیب، داروی شکستگی مرا، مهربانی تو دانست.

🔹(4) آن کسی که دست عدل و بخشش او به ناتوانی یاری رساند امید که بدنی سالم، دلی شاد و خاطری آسوده داشته باشد.

🔸 (5) ای نصیحتگر، برو خودت را معالجه کن، شراب و زیباروی شیرین کار، به چه کس زیان می‌رساند.

🔹(6) محبوب از برابر من درمانده گذشت و با مراقبان خود گفت: افسوس بر حافظ بیچاره که چه سخت جان داد.

#حضرت_حافظ

@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com

👇 پخش فایل صوتی غزل 👇
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇 1شنبه : 1403/07/22 ☀️


🔹 به تیغم گر کشد دستش نگیرم
🔹 وگر تیرم زند منت پذیرم

🔸 کمان ابرویت را گو بزن تیر
🔸 که پیش دست و بازویت بمیرم

🔹 غم گیتی گر از پایم درآرد
🔹 بجز ساغر که باشد دستگیرم

🔸 برآی ای آفتاب صبح امید
🔸 که در دست شب هجران اسیرم

🔹 به فریادم رس ای پیر خرابات
🔹 به یک جرعه جوانم کن که پیرم

🔸 به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
🔸 که من از پای تو سر بر نگیرم

🔹 بسوز این خرقه تقوا تو حافظ
🔹 که گر آتش شوم در وی نگیرم

🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معنی ابیات فال حافظ : غزل ( 331 )👇


🔸1) اگر مرا با شمشیر به قتل برساند، جلویش را نمی‌گیرم و اگر با تیر کمان مرا بزند سپاسگزار او خواهم بود.

🔹2) به کمان ابروی خویش بگو که با تیر مژگان مرا بزند و از پای درآورد تا در مقابل دست و بازوی او بمیرم.

🔸3) آنگاه که غم دنیا مرا از پای درآوَرَد، به غیر از پیمانه شراب چه کسی مرا یاری خواهد کرد؟

🔹4) ای خورشید صبح آرزوها، سر از افق برآور که من در دست شب فراق اسیر هستم.

🔸5) ای پیر می‌فروش، به دادم برس و با یک پیمانه شراب مرا جوان کن که پیر شدم.

🔹6) دیشب به زلف‌های تو قسم خوردم که سرم را از خاک پای تو بلند نکنم.

🔸7) ای حافظ، این لباس پرهیزکاری را با آتش بسوزان، زیرا حتی اگر من از آتش عشق شعله‌ور شوم، نمی‌توانم آن را مشتعل کنم.



#حضرت_حافظ


@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com

👇 پخش فایل صوتی غزل 👇
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇2شنبه : 1403/07/23 ☀️


🔹 مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
🔹 که پیش چشم بیمارت بمیرم

🔸 نصاب حسن در حد کمال است
🔸 زکاتم ده که مسکین و فقیرم

🔹 چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی
🔹 به سیب بوستان و شهد و شیرم

🔸 چنان پر شد فضای سینه از دوست
🔸 که فکر خویش گم شد از ضمیرم

🔹 قدح پر کن که من در دولت عشق
🔹 جوان بخت جهانم گر چه پیرم

🔸 قراری بسته‌ام با می فروشان
🔸 که روز غم به جز ساغر نگیرم

🔹 مبادا جز حساب مطرب و می
🔹 اگر نقشی کشد کلک دبیرم

🔸 در این غوغا که کس کس را نپرسد
🔸 من از پیر مغان منت پذیرم

🔸 خوشا آن دم کز استغنای مستی
🔸 فراغت باشد از شاه و وزیرم

🔸 من آن مرغم که هر شام و سحرگاه
🔸 ز بام عرش می‌آید صفیرم

🔸 چو حافظ گنج او در سینه دارم
🔸 اگر چه مدعی بیند حقیرم

🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معنی ابیات فال حافظ : غزل ( 332 )👇


🔸1) از نوک مژگان، تیر عشوه بر دلم مزن که در برابر چشمان بیمارت می‌میرم.

🔹2) میزان زیبایی تو به سرحدّ کمال خود رسیده یعنی و بر آن زکات تعلق می‌گیرد؛ سهم زکات مرا بده، چرا که من درویش و بی‌نوا هستم.

🔸3) ای عابد، تا چه وقت می‌خواهی مرا مثل کودکان به سیب بهشت و جوی عسل و شیر یعنی وعده‌های نسیه بهشتی گول بزنی؟

🔹4) آنچنان فراخنای معنوی سینه و دلم از خیال دوست پُر شده که به خودم فکر نمی‌کنم.

🔸5) جام مرا از شراب لبریز کن هرچند به ظاهر پیر و فرتوت به نظر می‌رسم، در دستگاه عشق، یکی از خوشبختان و جوانبختان روزگار هستم.

🔹6) من با جماعت شراب‌فروش پیمان بسته‌ام که هنگام اندوه به چیز دیگری جز پیاله شراب متوسل نشوم.

🔸7) هرگز مباشد آنکه قلم محاسب، برای من جز حساب نوازنده و شراب، حرف و رقم دیگری در دفتر مطالبات خودش ثبت کند.

🔹8) در این دوره و زمانه پرآشوب که کسی در پی پرسش حال دیگری نیست، من شرمنده و رهین منت پیر مغان هستم که مرا از یاد نبرده است.

🔹9) چه خوش است آن حالت بی نیازی که در پی مستی به دست می‌دهد و از شاه و وزیر مرا بی‌نیاز می‌کند.

🔹10) من آن پرنده بهشتی هستم که هر شب و سحر از بام عرش صوت آواز من بلند می‌شود.

🔹11) من مانند حافظ گنج عشق الهی را در سینه خود محفوظ دارم هرچند دشمن بدخواه، مرا خُرد و کوچک بشمارد.



#حضرت_حافظ


@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂
🍂
☀️فال حافظ 👇3شنبه : 1403/07/24 ☀️


🔹 نماز شام غریبان چو گریه آغازم
🔹 به مویه‌های غریبانه قصه پردازم

🔸 به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار
🔸 که از جهان ره و رسم سفر براندازم

🔹 من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
🔹 مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم

🔸 خدای را مددی ای رفیق ره تا من
🔸 به کوی میکده دیگر علم برافرازم

🔹 خرد ز پیری من کی حساب برگیرد
🔹 که باز با صنمی طفل عشق می‌بازم

🔸 بجز صبا و شمالم نمی‌شناسد کس
🔸 عزیز من که به جز باد نیست دمسازم

🔹 هوای منزل یار آب زندگانی ماست
🔹 صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم

🔸 سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی
🔸 شکایت از که کنم خانگیست غمازم

🔸 ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می‌گفت
🔸 غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم

🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃


☑️ معنی ابیات فال حافظ : غزل ( 333 )👇


🔸1) هنگام نماز مغرب در شب مردم دورافتاده از وطن، شروع به گریه می‌کنم؛ توسط زاری کردن برای غم غربت، سرگذشت خود را بیان می‌کنم.

🔹2) آن‌قدر به یاد دوست و شهر و دیار خویش سوزناک گریه می‌کنم تا از روی زمین شیوه و راه و رسم سفر کردن را از بین ببرم.

🔸3) من از شهروندان سرزمین دوست هستم و نه از شهری غریب.‌ ای خدایی که ما را از ترس رهایی می‌بخشی، بار دیگر مرا به دوستانم برگردان.

🔹4) ای خضر پیامبر و‌ ای یاری دهنده مسافران در بیابان، از برای خدا به من کمک کن تا بار دیگر در کوی خرابات آشکارا اعلام وجود کنم.

🔸5) عقل سن و سالم را پیر به حساب نمی‌آورد و مرا جوان می‌پندارد، چون می‌بیند بار دیگر با محبوبی کم‌سن و سال عشقبازی می‌کنم.

🔹6) ای گرانقدر، غیر از نسیم صبا و باد شمال کسی مرا در این دیار نمی‌شناسد، زیرا به غیر از باد، همدم و همنشین ندارم.

🔸7) هوا و نسیم دیار دوست برای من به منزله آب حیات مایه عمر جاودان است.‌ ای نسیم صبا بادی خنک از خاک شیراز برای من بیاور.

🔹8) اشکم جاری شد و عیبم یعنی عدم تحمل غریبی مرا آشکارا و برای همه بازگو کرد. از چه کسی گلایه کنم که سخن‌چین من خودی و خانه‌زاد است؟

🔹9) هنگام صبح آهنگی از ساز ستاره زهره به گوشم رسید که می‌گفت: من بنده و چاکر حافظ خوش‌بیان و خوش‌آواز هستم.



#حضرت_حافظ


@shahrahan

🔸 شهرآهن


www.shahrahan.com