مرحوم حسین صفر زاده مدیر عکاسی مایاک در میدان وزیری به سمت سه راه نواب
#عکاس_کرمانشاهی
#عکاسی_قدیمی
#میدان_وزیری
#سه_راه_نواب
#شهر_کرمانشاه
#نوستالژی_کرمانشاه
#کرمانشاه_قدیم
@shahr_kermaanshah
#عکاس_کرمانشاهی
#عکاسی_قدیمی
#میدان_وزیری
#سه_راه_نواب
#شهر_کرمانشاه
#نوستالژی_کرمانشاه
#کرمانشاه_قدیم
@shahr_kermaanshah
فرعی گمرک به جلو خان
سر کوچه دکان اوسا رضا
قبل از ساختن جوانشیر، تاکسی یا درشکه ساکنین محله تیمچه وچنانی تا اینجا می آوردن، بقیه ش پیاده، استاد رضا تو تیمچه سلمانی داشت. و داد پسر بچه هایه با تیغ سلمانی و نی به عرش می رساند، سی کو ملوچ !!!!!!
تا می گفت سیکو ملوچ کارش تمام بود
.#خیابان_گمرک
.#جوانشیر
#جلوخان
#خاطرات_قدیمی
#خاطرات_کودکی
.#نوستالژی_کرمانشاه
.#کرمانشاه_قدیم
@shahr_kermaanshah
سر کوچه دکان اوسا رضا
قبل از ساختن جوانشیر، تاکسی یا درشکه ساکنین محله تیمچه وچنانی تا اینجا می آوردن، بقیه ش پیاده، استاد رضا تو تیمچه سلمانی داشت. و داد پسر بچه هایه با تیغ سلمانی و نی به عرش می رساند، سی کو ملوچ !!!!!!
تا می گفت سیکو ملوچ کارش تمام بود
.#خیابان_گمرک
.#جوانشیر
#جلوخان
#خاطرات_قدیمی
#خاطرات_کودکی
.#نوستالژی_کرمانشاه
.#کرمانشاه_قدیم
@shahr_kermaanshah
🏬 علت نامگذاری برخی از محلات و مکان های قدیمی شهر #کرمانشاه ...
#فیض_آباد؛
📍یا روستا عباس آباد قدیمی ترین محله بافت قدیم درشهر جدید.
#برزه_دماخ؛
📍این روستا در بلندی حاشیه رود آبشوران قرار داشته به این علت این نام به او نسبت داده شده است.
#چنانی؛
📍به علت وجود مرکز نانوایی های شهر به معنای چند نانی.
#جعفر_آباد؛
📍به نام جعفر دولتشاهی صاحب اراضی این منطقه.
#کیهانشهر؛
📍به نام مرحوم امان اله کیهان شهردار شایسته کرمانشاه در دهه چهل.
@shahr_kermaanshah
#میدان_و_خیابان_وزیری؛
📍از اراضی و املاک مرحوم میرزا احمد خان وزیری.
#دبیر_اعظم؛
📍به نام میرزا محمد حسن خان مدنی معروف به دبیر اعظم.
#اجلالیه؛
📍از اراضی علیخان اعظم زنگنه معروف به سردار اجلال و امیر کل.
#گمرک؛
📍به علت وجود تاسیس گمرک در این خیابان در حکومت محمدشاه قاجار.
@shahr_kermaanshah
#امیرآباد؛
📍کوچه لک های فعلی لقب امیرکل.
#چهارراه_اجاق؛
📍به نام آقا سید حسن اجاق نماینده مجلس ملی.
#تیرفروش_ها؛
📍به علت کسب نجارها که به ساخت تیرچوبی برای منازل اقدام میکردند.
#سینه_گل_زرد؛
📍به علت وجود تپه ایی در این مکان که محل رویش گل های زرد بوده.
@shahr_kermaanshah
#چیا_سرخ؛
📍تپه ایی که محل تجمع افراد نابه هنجار بود و توسط مرحوم کیهان تبدیل به پارک شیرین شد.
#ناصری؛
📍بر گرفته از نام مرحوم حاج حیدر ناصری موسس مسجد ناصری.
#چهارراه_گاو_کش_ها؛
📍به علت قربانی کردن گاو در ایام محرم برای عزاداران مسجد ناصری.
#آرامگاه؛
📍به علت وجود مقبره خاندان خانه خراب سر قبر آقایان قبرستان قدیمی کرمانشاه که منزل آقا محمد علی مجتعهد آل آقا انجا بود.
#مصوری؛
📍که اراضی این منطقه متعلق به مرحوم مصورالدوله بوده.
@shahr_kermaanshah
#رفعتیه؛
📍به نام مرحوم هدایت اله خان پالیزی معروف به رفعت السلطنه.
#درطویله؛
📍یا توپخانه قشون مرکز استقرار توپ در زمان نادرشاه و تبدیل شدن به کاروانسرا که درب ورودی آن طویله محل نگهداری اسب ها بوده.
#سرچشمه؛
📍به علت وجود قنات های متعدد.
#جلوخان؛
📍به علت جلو نشینی منازل این قسمت به طرف خیابان.
#جوانشیر؛
📍به نام تیمسار حسین جوانشیر فرمانده لشگر ۷ کرمانشاه موسس پل جوانشیر در سال ۱۳۳۸.
#کاشی_کاری؛
📍به علت ساخت و ساز کاشی برای تکیه معاون که ابتدا گاری خانه و مدتی نیز تی بی تی شد.
#رشیدی؛
📍به نام استاد غلامرضا رشید یاسمی و همچنین حضور مرحوم آقا برار رشیدی خیر.
@shahr_kermaanshah
#جلیلی؛
📍به نام آقا شیخ هادی جلیلی.
#بلوار_تاقبستان؛
📍حد فاصل بین سه روستای چغاکبود، مراد حاصل و تاقوسان که توسط مرحوم رئوفی طاقبستان به میدان امپراطوران و شهر وصل شد.
@shahr_kermaanshah
#فیض_آباد؛
📍یا روستا عباس آباد قدیمی ترین محله بافت قدیم درشهر جدید.
#برزه_دماخ؛
📍این روستا در بلندی حاشیه رود آبشوران قرار داشته به این علت این نام به او نسبت داده شده است.
#چنانی؛
📍به علت وجود مرکز نانوایی های شهر به معنای چند نانی.
#جعفر_آباد؛
📍به نام جعفر دولتشاهی صاحب اراضی این منطقه.
#کیهانشهر؛
📍به نام مرحوم امان اله کیهان شهردار شایسته کرمانشاه در دهه چهل.
@shahr_kermaanshah
#میدان_و_خیابان_وزیری؛
📍از اراضی و املاک مرحوم میرزا احمد خان وزیری.
#دبیر_اعظم؛
📍به نام میرزا محمد حسن خان مدنی معروف به دبیر اعظم.
#اجلالیه؛
📍از اراضی علیخان اعظم زنگنه معروف به سردار اجلال و امیر کل.
#گمرک؛
📍به علت وجود تاسیس گمرک در این خیابان در حکومت محمدشاه قاجار.
@shahr_kermaanshah
#امیرآباد؛
📍کوچه لک های فعلی لقب امیرکل.
#چهارراه_اجاق؛
📍به نام آقا سید حسن اجاق نماینده مجلس ملی.
#تیرفروش_ها؛
📍به علت کسب نجارها که به ساخت تیرچوبی برای منازل اقدام میکردند.
#سینه_گل_زرد؛
📍به علت وجود تپه ایی در این مکان که محل رویش گل های زرد بوده.
@shahr_kermaanshah
#چیا_سرخ؛
📍تپه ایی که محل تجمع افراد نابه هنجار بود و توسط مرحوم کیهان تبدیل به پارک شیرین شد.
#ناصری؛
📍بر گرفته از نام مرحوم حاج حیدر ناصری موسس مسجد ناصری.
#چهارراه_گاو_کش_ها؛
📍به علت قربانی کردن گاو در ایام محرم برای عزاداران مسجد ناصری.
#آرامگاه؛
📍به علت وجود مقبره خاندان خانه خراب سر قبر آقایان قبرستان قدیمی کرمانشاه که منزل آقا محمد علی مجتعهد آل آقا انجا بود.
#مصوری؛
📍که اراضی این منطقه متعلق به مرحوم مصورالدوله بوده.
@shahr_kermaanshah
#رفعتیه؛
📍به نام مرحوم هدایت اله خان پالیزی معروف به رفعت السلطنه.
#درطویله؛
📍یا توپخانه قشون مرکز استقرار توپ در زمان نادرشاه و تبدیل شدن به کاروانسرا که درب ورودی آن طویله محل نگهداری اسب ها بوده.
#سرچشمه؛
📍به علت وجود قنات های متعدد.
#جلوخان؛
📍به علت جلو نشینی منازل این قسمت به طرف خیابان.
#جوانشیر؛
📍به نام تیمسار حسین جوانشیر فرمانده لشگر ۷ کرمانشاه موسس پل جوانشیر در سال ۱۳۳۸.
#کاشی_کاری؛
📍به علت ساخت و ساز کاشی برای تکیه معاون که ابتدا گاری خانه و مدتی نیز تی بی تی شد.
#رشیدی؛
📍به نام استاد غلامرضا رشید یاسمی و همچنین حضور مرحوم آقا برار رشیدی خیر.
@shahr_kermaanshah
#جلیلی؛
📍به نام آقا شیخ هادی جلیلی.
#بلوار_تاقبستان؛
📍حد فاصل بین سه روستای چغاکبود، مراد حاصل و تاقوسان که توسط مرحوم رئوفی طاقبستان به میدان امپراطوران و شهر وصل شد.
@shahr_kermaanshah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@shahr_kermaanshah
جوانان کرمانشاهی دهه پنجاه
تابستان های داغ و سراب های اطراف شهر
یادش بخیر
#فیروز_سابور
#لرنژاد
#سراب_یاوری
#سراب_نیلوفر
#سراب_قنبر
#سراب_سعید
#سراب_خضر_زنده
#سراب_خضر_الیاس
#کرمانشاه_قدیم
جوانان کرمانشاهی دهه پنجاه
تابستان های داغ و سراب های اطراف شهر
یادش بخیر
#فیروز_سابور
#لرنژاد
#سراب_یاوری
#سراب_نیلوفر
#سراب_قنبر
#سراب_سعید
#سراب_خضر_زنده
#سراب_خضر_الیاس
#کرمانشاه_قدیم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کرمانشاه قدیم قدیما
سال ۱۳۲۵
پاساژ پرویز فعلی
.
.#کاشیکاری
#سه_راه_محمودی
#گاراژ_تی_بی_تی_تی
#کرمانشاه_قدیم
#کرمانشاه_قدیم_قدیما
#کرمانشاه
#کرمانشاه_ایران
#نوستالژی
#پاساژ
#پاساژ_پرویز
#نوستالژی_کرمانشاه
#شهر_کرمانشاه
#پاساژ_قصر
#برفخان
#کرمانشاه_دهه_بیست
#تی_بی_تی
@shahr_kermaanshah
سال ۱۳۲۵
پاساژ پرویز فعلی
.
.#کاشیکاری
#سه_راه_محمودی
#گاراژ_تی_بی_تی_تی
#کرمانشاه_قدیم
#کرمانشاه_قدیم_قدیما
#کرمانشاه
#کرمانشاه_ایران
#نوستالژی
#پاساژ
#پاساژ_پرویز
#نوستالژی_کرمانشاه
#شهر_کرمانشاه
#پاساژ_قصر
#برفخان
#کرمانشاه_دهه_بیست
#تی_بی_تی
@shahr_kermaanshah
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خیابان خیام کرمانشاه یکی از خیابانهای قدیمی شهر #کرمانشاه میباشد ،نام قدیم این خیابان سنگ معدن بود.
خیابان خیام در گذشته جز خیابان های عیان نشین بوده که اکثر خانه های خیابان ویلایی بودند اما در چند سال اخیر اکثر این خانه ها تخریب شده و تبدیل به آپارتمان شده اند
@shahr_kermaanshah
خیابان خیام در گذشته جز خیابان های عیان نشین بوده که اکثر خانه های خیابان ویلایی بودند اما در چند سال اخیر اکثر این خانه ها تخریب شده و تبدیل به آپارتمان شده اند
@shahr_kermaanshah
کیومرث خانه خراب فرزند سرتیپ علیخان قره سوران باشی معروف به خانه خراب درشهر کرمانشاه دیده به جهان گشود.پدرش از فعالان مشروطه وعضو کمیته غیرت کرمانشاهی وازافرادی بودکه درجریان فتح تهران همراه بامشروطه خواهان حضور داشت واز طرف دکترملک زاده به عنوان موثق السلطنه نائل گردید.دردوران حضورش در تهران با حمله سالارالدوله به کرمانشاه برادرش امان اله خان بی رحمانه به قتل رسیدوخانه سرتیپ را به خرابه ای تبدیل کردند وبه همین علت لقب خانه خراب به این خاندان نیکوکار داده شد.کیومرث تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به اتمام رسانید وبرای ادامه تحصیل همراه برادرش فریدون که او نیز از خادمان راستین مردم کرمانشاه بود ابتدا راهی بیروت شدند..بعد از مدتی برادران خانه خراب راهی سوئیس میشوندامابه علت جنگ جهانی واختلال در پست ارسال پول از ایران مقدور نمیشود ودو برادر بدون غرور به کار کردن از جمله هیزم شکنی وبرزگری مشغول میشوند.کیومرث موفق به اخذدرجه پزشکی وطبابت میشودو در سوئیس با زنی ازدواج میکند وبعد از اتمام تحصیلات بدون وقفه همراه برادروهمسرش به کرمانشاه باز میگردد.او چون از مال دنیا بی نیاز بود به رسم جوانمردی وگشاده دستی همچون پدرش تصمیم گرفت که تمام مریض های مراجعه کننده را به صورت رایگان درمان کند.کیومرث جدا بر این که حق ویزیتی دریافت نمیکردبرای افراد تنگدست زیر نسخه مینوشت هزینه تحویل دارو به حساب خودم نوشته شودواین گونه بود آوازه ومنش انسانیش در کل کرمانشاه پیچیده شد وحتی از شهرهای دیگر برای مداوا به کرمانشاه میامدند.اما همین روحیه انسانی کیومرث وخاندان خانه خراب مشکلاتی رابرای این خاندان نیک اندیش به وجود آورد که باعث سواستفاده محسودان گردیدتا اینکه در سال۱۳۳۴دکتر خانه خراب توسط پرویز مهر پویابه علت برخی ازتعصبات خانوادگی ناجوانمردانه به قتل رسیدودر مقبره خانوادگی خانه خراب واقع شده درپشت پارک شیرین درکنار پدر وپدربزرگش به خاک سپرده شدبرسردر مزاراش چنین حک شده👇
قدم آهسته گذارید شمارا به خدا
برسرقبرشهیدی که خواب است اینجا
به مریضان دل افسرده حالش اعلام کنید
مطب دائمی خانه خراب است اینجا
از دکتر دوفرزندبه نام هادی وجمیله به جا ماند که در حال حاضر درسوئیس ساکن هستند.روحش شادویادش گرامی 🌷🌷🌷🌷🌷(گردآورنده محسن درکه باتشکر ازخانوادهای معظم خانه خراب ویاوری برای همکاری)
#کرمانشاه_قدیم
#بزرگان_کرمانشاه
@Shahr_kermaanshah
قدم آهسته گذارید شمارا به خدا
برسرقبرشهیدی که خواب است اینجا
به مریضان دل افسرده حالش اعلام کنید
مطب دائمی خانه خراب است اینجا
از دکتر دوفرزندبه نام هادی وجمیله به جا ماند که در حال حاضر درسوئیس ساکن هستند.روحش شادویادش گرامی 🌷🌷🌷🌷🌷(گردآورنده محسن درکه باتشکر ازخانوادهای معظم خانه خراب ویاوری برای همکاری)
#کرمانشاه_قدیم
#بزرگان_کرمانشاه
@Shahr_kermaanshah
خانه ی سمت چپ خانه ی زادگاه من است و این کوچه اگر گوش تیز کنی شاید هنوز سرشار از سروصدایِ بازی هایِ کودکانه یِ من و هم بازی هایم باشد. تشیله (تیله) بازی، گرگ گرگ (گرگم به هوا)، گردو بازی، الک دولک، هفت سنگ، بادبادک بازی، ترخُن بازی و … تنها بخشی از آن بازی ها بود که حالا سالهاست گرچه چون بخار به آسمان رفته اند اما در خیال من ثانیه به ثانیه شان هنوز زنده اند …
خانه ما را ببینید! پشت بام ندارد، شیروانی ست. بام خانه ی ما مثل بیشتر خانه های ساخته شده در دهه های سی و چهل کرمانشاه شیروانی بود. زیر شیروانی هم فضایی با ارتفاع کم و تاریک بود که با پرنده هایی که گاه در آنجا لانه می کردند و خرت و پرت های پراکنده اش که نمی دانستم از کجا و چرا آنجا هستند برای من رازآمیزترین جای جهان بود …
کوچه ی ما آن روزها خاکی بود. آن ته دالانی ست که یکی از دروازه های فوتبال هر روزه ی ما و فاصله ی تیر برق و دیوار دروازه ی دیگر زمین فوتبال بود. هزار بار بیشتر آنجا ما باخته ایم و برده ایم …
خانه روبروی ما خانه کبری خانم بود که سالهای انقلاب فائزه خانم اینها آنرا خریدند و حالا سالهاست که منزل آسیه خانم همسر مرحوم عمو تقی ست. روی سکوی آن خانه من اولین کسب ام یعنی فروش چند دسته بلبلی نخود (نخود تر با بوته، که خوراکی ما بچه ها بود) را داشته ام. روی پله ی جلوی خانه ی خودمان هم خیلی از غروب ها تا وقتی لامپِ تیر برق روشن می شد، ساعت ها به مورچه های زرد و دانه به لانه بردن شان خیره می شدم … خانه ی کنار ما خانه احمد شیشه بر، آن سوتر خانه ی آقای برادران … این سمت کنار خانه ی کبری خانم، خانه ی عشرت خانم و بعد خانه ی شوشن خانم که از اقلیت یهودی بودند و بعد خانه ی دالان دار ننه قدم خیر و بعد خانه ی عمه بتول و بعد خانه ی حشمت پاسبان بود و …
خانه ی ما آن سالها نرده ی روی دیوار نداشت. درخت مو هم نداشت. یک درخت کاج داشتیم، یک درخت سیب که نهالش را با پدرم کاشتیم و سالهای بعد سیب هایش را با بچه های محل می خوردیم و یک بوته ی پیچ امین الدوله … اما ناودان اش هنوز همان است که باران را از شیروانی به کوچه می ریخت …
این کوچه نامش روانبخش بود و بعد از شهادت محسن، دوست صمیمی برادرم تورج، نامش شد کوچه شهید محسن امیری. او وقتی برای ختم یکی از همسایه های شهید در بمباران رفت قهوه بخرد، بر اثر اصابت ترکش بمب خوشه ای شهید شد.
یادت بخیر کودکی جان!
آواز: جمشید عزیزخانی #کرمانشاه #کودکی #کورش_سلیمانی
@Shahr_kermaanshah
خانه ما را ببینید! پشت بام ندارد، شیروانی ست. بام خانه ی ما مثل بیشتر خانه های ساخته شده در دهه های سی و چهل کرمانشاه شیروانی بود. زیر شیروانی هم فضایی با ارتفاع کم و تاریک بود که با پرنده هایی که گاه در آنجا لانه می کردند و خرت و پرت های پراکنده اش که نمی دانستم از کجا و چرا آنجا هستند برای من رازآمیزترین جای جهان بود …
کوچه ی ما آن روزها خاکی بود. آن ته دالانی ست که یکی از دروازه های فوتبال هر روزه ی ما و فاصله ی تیر برق و دیوار دروازه ی دیگر زمین فوتبال بود. هزار بار بیشتر آنجا ما باخته ایم و برده ایم …
خانه روبروی ما خانه کبری خانم بود که سالهای انقلاب فائزه خانم اینها آنرا خریدند و حالا سالهاست که منزل آسیه خانم همسر مرحوم عمو تقی ست. روی سکوی آن خانه من اولین کسب ام یعنی فروش چند دسته بلبلی نخود (نخود تر با بوته، که خوراکی ما بچه ها بود) را داشته ام. روی پله ی جلوی خانه ی خودمان هم خیلی از غروب ها تا وقتی لامپِ تیر برق روشن می شد، ساعت ها به مورچه های زرد و دانه به لانه بردن شان خیره می شدم … خانه ی کنار ما خانه احمد شیشه بر، آن سوتر خانه ی آقای برادران … این سمت کنار خانه ی کبری خانم، خانه ی عشرت خانم و بعد خانه ی شوشن خانم که از اقلیت یهودی بودند و بعد خانه ی دالان دار ننه قدم خیر و بعد خانه ی عمه بتول و بعد خانه ی حشمت پاسبان بود و …
خانه ی ما آن سالها نرده ی روی دیوار نداشت. درخت مو هم نداشت. یک درخت کاج داشتیم، یک درخت سیب که نهالش را با پدرم کاشتیم و سالهای بعد سیب هایش را با بچه های محل می خوردیم و یک بوته ی پیچ امین الدوله … اما ناودان اش هنوز همان است که باران را از شیروانی به کوچه می ریخت …
این کوچه نامش روانبخش بود و بعد از شهادت محسن، دوست صمیمی برادرم تورج، نامش شد کوچه شهید محسن امیری. او وقتی برای ختم یکی از همسایه های شهید در بمباران رفت قهوه بخرد، بر اثر اصابت ترکش بمب خوشه ای شهید شد.
یادت بخیر کودکی جان!
آواز: جمشید عزیزخانی #کرمانشاه #کودکی #کورش_سلیمانی
@Shahr_kermaanshah