🌾شاهنامه شناسی🌾
924 subscribers
90 photos
67 videos
137 files
112 links
🌿 شرح نشان کانال: درفش مسین تقریباً با قدمت ۴۵۰۰ سال که در کویر شهداد یافت شده است. این درفش مسین با «درفش کاویان» پیوندی دارد که در مقالۀ زیر شرح داده ایم:
https://t.me/shahnamehshenasi/406

نشانی گردانندهٔ کانال:
https://t.me/behdadmirzai
Download Telegram
📚 نگاهی به وجه تاریخی شاهنامه، آنجا که آن را اسطوره میپندارند

پادشاهی همای، چهرزاد

پیش از این بارها گفته ایم که بخش موسوم به ’اسطوره‘ در شاهنامه، معانی تاریخی را در بر دارد و بر این نظر استاد جنیدی پای فشرده ایم، و دلایل و نمونه هایی را نیز در نوشته هایمان آورده ایم. اینک نمونه ای دیگر.

در هنگام پادشاهی بهمنِ اسفندیار (بهمن، فرزند اسفندیار)، آمده است که او دختری به نام همای داشت و همای از او آبستن شد:

یکی دختری داشت، نامش همای
هنرمند و با دانش و نیکرای

همی خواندندی وَرا چهرزاد
ز گیتی به دیدار او بود شاد

پدر، درپذیرفتش از نیکوی
بر آن دین که خوانی ورا پهلوی

همای دل افروز تابنده ماه
چنان بُد که آبستن آمد ز شاه

چنین گفت کـ : ”ای پاک تن چهرزاد
زمانه به داد از تو آباد باد

سپردم تو را تاج و تخت بلند
همان گنج و آن لشگر ارجُمند

اگر دختر آید تو را، گر پسر
وَرا باشد این تخت و این تاج زر“

همگان این را نشانه ای از پیوند پدر و دختر (#ازدواج_با_محارم) در ایران باستان دانسته اند، اما چنین نیست و همان گونه که بارها در گفتارهایمان آورده ایم و دلایل و نمونه های متعدد ذکر کرده ایم، دختران و زنان در شاهنامه نماد سرزمینها هستند. «#همای» همان «هو-ماد» است؛ «هو» در زبانهای فارسی باستان یعنی «خوب»، و در زبان فارسی، د و ی قابل تبدیل به هم است، مانند پدر و پیَر. پس همای یعنی #مادِ خوب، که همان سرزمین ماد است.

چهرزاد یا «چهرآزاد»؛ «چهر» یعنی نژاد؛ «چیثرَ»
čiθra
در اوستا، و چیتْرْ
čitr
در پهلوی به معنای «#نژاد» است. چون ایرانیان خود را آزاده میخواندند، چهرزاد (چهرآزاد) نشان از نژاد ایرانی دارد. بر روی هم معنایش آن است که پادشاهی همان پادشاهی ایرانی است اما پایتخت به جای دیگری از سرزمین ایران میرود.

پس از آن، داستان #داراب می آید و پادشاهی داراب، که همان #کورش هخامنشی است، و امروز میدانیم که کوروش از سوی مادر به #مادها پیوسته بوده است. پس از پادشاهی داراب، دارا می آید. دارا نماد #داریوش و دودمان اوست که پس از کمبوجیه پادشاهی ایران را به دست گرفتند.
واژة «داریوش» در سنگ نوشته های هخامنشی، به گونة فاعلی دَرَوَئوش
darava uš
و گونة مفعولی دَرَوَئوم
darava um
آمده است. اگر نشانه های دستوری اوش و اوم را از آن برداریم، دَرَوَ
darava
میماند، که در شاهنامه به گونة «دارا» آمده است.

📚