«سفر به اسطوره!»
آدینه برای گروه #آدینه_های_ایرانشناسی #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز یکی از خاطره‌انگیزترین و شیرین‌ترین روزها بود! دیداری صمیمانه با استاد جلال ستاری و بانوی مهربان ایشان لاله تقیان.
نشست آینده‌ی «آدینه‌های ایرانشناسی»، اسطوره خواهد بود و دوست داشتم استاد ستاری را برای سخنرانی و نکوداشت ایشان دعوت کنم. با بانویشان گفتگو کردم که فرمودند خارج شدن از خانه برایشان بسیار دشوار است. عرض کردم که ما خدمت می‌رسیم هم برای عیادت و هم دیدار و گفتگو! که مهربانانه پذیرفتند. بامداد آدینه ۱۲ بهمن۹۷ به خانه‌ی ایشان در مهرشهر رفتیم، با مهربانی و خوشرویی ما را پذیرفتند و تا نیمروز به گفتگو نشستیم.
استاد ستاری چند سالیست با بیماری روبه‌رو است و خانه‌نشین، و از بخت بلند او است که بانویی مهربان و توانمند دارد تا این دشواری و محدودیت را برای ایشان هموار کند. لاله بانو، بانویی به‌راستی بسان لاله! بانویی که تمام دهه‌های سخت گذشته، همراه و دوشادوش استاد مشکلات فراوان را پشت سر نهاده است. لاله بانو از نخستین دانش‌آموختگان تئاتر از دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک تهران بوده و پیش و پس از انقلاب کوشش‌های علمی، فرهنگی و عملی بسیار داشته و با بزرگان هنر ایران و نشریات فرهنگی همکاری بسیار داشته است.
هرچند سخن گفتن برای استاد ستاری دشوار شده ولی قلب و روان روشن و زلال او از چهره ی خندان و خنده‌های شیرین‌اش هویدا بود... و لاله بانو با بردباری و شیوایی و با حافظه‌ای دقیق از دورترین زندگی استاد و خودش برای ما سخن گفت. خاطراتی از نخستین گروه‌های نمایش و سفر به شهرستانها برای گسترش تئاتر ، جشن هنر شیراز ، گروه‌های موسیقی، اوضاع فرهنگ و هنر ایران و تحولات آن حتی تا امروز. اطلاعات و تحلیل ایشان همه را مبهوت کرده بود. آرزو می‌کردیم تا شب می توانستیم پای سخن ایشان بنشینیم.
این زوج، اسطوره‌ی زنده‌ی ایستادگی و پایداری اند. استاد با وجود نامهربانی‌های پس از انقلاب و مصادره و ممنوعیت و محدودیت و بازجویی و صدها مشکل، و با وجود امکان مهاجرت به سادگی، ماند و تحمل کرد و سکوت کرد و نوشت و ترجمه کرد! بی هیاهو آنچه می‌بایست و می‌توانست کرد: کار فرهنگی!
خانه‌ی استاد هم اسطوره‌ای بود! کتابخانه‌ای گرداگرد خانه با ناب‌ترین کتابها و نقاشی‌ها و تندیسهایی از هنرمندان نامدار ایرانی و خارجی و ظروف و اشیا و عکس‌هایی کهن و خاطره‌انگیز. حس غریب اساطیر را از همه چیز می‌شد دریافت کرد و لذت برد.
زندگی استاد به ۸۸ می‌رسد و کتابهای ایشان به ۱۰۰ جلد! هنوز چندین کتاب در دست ناشران دارند، ازجمله کتابی درباره‌ی خواجه نظام‌الملک. استاد با همه‌ی محدودیت‌ها هنوز به ترجمه و تالیف می‌اندیشد و زندگی برایش معنا دارد!
شاد و دیر زیوند زوج اسطوره و فرهنگ؛ جلال ستاری و لاله تقیان!
(زاگرس زند، ۱۳ بهمن۹۷، گوهردشت)
@ShahnameAlborz
آدینه برای گروه #آدینه_های_ایرانشناسی #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز یکی از خاطره‌انگیزترین و شیرین‌ترین روزها بود! دیداری صمیمانه با استاد جلال ستاری و بانوی مهربان ایشان لاله تقیان.
نشست آینده‌ی «آدینه‌های ایرانشناسی»، اسطوره خواهد بود و دوست داشتم استاد ستاری را برای سخنرانی و نکوداشت ایشان دعوت کنم. با بانویشان گفتگو کردم که فرمودند خارج شدن از خانه برایشان بسیار دشوار است. عرض کردم که ما خدمت می‌رسیم هم برای عیادت و هم دیدار و گفتگو! که مهربانانه پذیرفتند. بامداد آدینه ۱۲ بهمن۹۷ به خانه‌ی ایشان در مهرشهر رفتیم، با مهربانی و خوشرویی ما را پذیرفتند و تا نیمروز به گفتگو نشستیم.
استاد ستاری چند سالیست با بیماری روبه‌رو است و خانه‌نشین، و از بخت بلند او است که بانویی مهربان و توانمند دارد تا این دشواری و محدودیت را برای ایشان هموار کند. لاله بانو، بانویی به‌راستی بسان لاله! بانویی که تمام دهه‌های سخت گذشته، همراه و دوشادوش استاد مشکلات فراوان را پشت سر نهاده است. لاله بانو از نخستین دانش‌آموختگان تئاتر از دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک تهران بوده و پیش و پس از انقلاب کوشش‌های علمی، فرهنگی و عملی بسیار داشته و با بزرگان هنر ایران و نشریات فرهنگی همکاری بسیار داشته است.
هرچند سخن گفتن برای استاد ستاری دشوار شده ولی قلب و روان روشن و زلال او از چهره ی خندان و خنده‌های شیرین‌اش هویدا بود... و لاله بانو با بردباری و شیوایی و با حافظه‌ای دقیق از دورترین زندگی استاد و خودش برای ما سخن گفت. خاطراتی از نخستین گروه‌های نمایش و سفر به شهرستانها برای گسترش تئاتر ، جشن هنر شیراز ، گروه‌های موسیقی، اوضاع فرهنگ و هنر ایران و تحولات آن حتی تا امروز. اطلاعات و تحلیل ایشان همه را مبهوت کرده بود. آرزو می‌کردیم تا شب می توانستیم پای سخن ایشان بنشینیم.
این زوج، اسطوره‌ی زنده‌ی ایستادگی و پایداری اند. استاد با وجود نامهربانی‌های پس از انقلاب و مصادره و ممنوعیت و محدودیت و بازجویی و صدها مشکل، و با وجود امکان مهاجرت به سادگی، ماند و تحمل کرد و سکوت کرد و نوشت و ترجمه کرد! بی هیاهو آنچه می‌بایست و می‌توانست کرد: کار فرهنگی!
خانه‌ی استاد هم اسطوره‌ای بود! کتابخانه‌ای گرداگرد خانه با ناب‌ترین کتابها و نقاشی‌ها و تندیسهایی از هنرمندان نامدار ایرانی و خارجی و ظروف و اشیا و عکس‌هایی کهن و خاطره‌انگیز. حس غریب اساطیر را از همه چیز می‌شد دریافت کرد و لذت برد.
زندگی استاد به ۸۸ می‌رسد و کتابهای ایشان به ۱۰۰ جلد! هنوز چندین کتاب در دست ناشران دارند، ازجمله کتابی درباره‌ی خواجه نظام‌الملک. استاد با همه‌ی محدودیت‌ها هنوز به ترجمه و تالیف می‌اندیشد و زندگی برایش معنا دارد!
شاد و دیر زیوند زوج اسطوره و فرهنگ؛ جلال ستاری و لاله تقیان!
(زاگرس زند، ۱۳ بهمن۹۷، گوهردشت)
@ShahnameAlborz
دیدار مدیران #آدینه_های_ایرانشناسی از #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز با استاد جلال ستاری و بانو لاله تقیان. مهرشهر، ۱۲بهمن۹۷.
@ShahnameAlborz
@ShahnameAlborz
دیدار مدیران #آدینه_های_ایرانشناسی از #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز با استاد جلال ستاری و بانو لاله تقیان. مهرشهر، ۱۲بهمن۹۷.
@ShahnameAlborz
@ShahnameAlborz
دیدار مدیران #آدینه_های_ایرانشناسی از #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز با استاد جلال ستاری و بانو لاله تقیان. مهرشهر، ۱۲بهمن۹۷.
@ShahnameAlborz
@ShahnameAlborz
دیدار مدیران #آدینه_های_ایرانشناسی از #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز با استاد جلال ستاری و بانو لاله تقیان. مهرشهر، ۱۲بهمن۹۷.
@ShahnameAlborz
@ShahnameAlborz
دیدار مدیران #آدینه_های_ایرانشناسی از #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز با استاد جلال ستاری و بانو لاله تقیان. مهرشهر، ۱۲بهمن۹۷.
کتابهای استاد در کتابخانه‌ی خانه‌ی ایشان.
@ShahnameAlborz
کتابهای استاد در کتابخانه‌ی خانه‌ی ایشان.
@ShahnameAlborz
دیدار مدیران #آدینه_های_ایرانشناسی از #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز با استاد جلال ستاری و بانو لاله تقیان. مهرشهر، ۱۲بهمن۹۷.
کتابهای استاد در کتابخانه‌ی خانه‌ی ایشان.
@ShahnameAlborz
کتابهای استاد در کتابخانه‌ی خانه‌ی ایشان.
@ShahnameAlborz
Forwarded from اَشا - دوستداران شاهنامه البرز
«سفر به اسطوره!»
آدینه برای گروه #آدینه_های_ایرانشناسی #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز یکی از خاطره‌انگیزترین و شیرین‌ترین روزها بود! دیداری صمیمانه با استاد جلال ستاری و بانوی مهربان ایشان لاله تقیان.
نشست آینده‌ی «آدینه‌های ایرانشناسی»، اسطوره خواهد بود و دوست داشتم استاد ستاری را برای سخنرانی و نکوداشت ایشان دعوت کنم. با بانویشان گفتگو کردم که فرمودند خارج شدن از خانه برایشان بسیار دشوار است. عرض کردم که ما خدمت می‌رسیم هم برای عیادت و هم دیدار و گفتگو! که مهربانانه پذیرفتند. بامداد آدینه ۱۲ بهمن۹۷ به خانه‌ی ایشان در مهرشهر رفتیم، با مهربانی و خوشرویی ما را پذیرفتند و تا نیمروز به گفتگو نشستیم.
استاد ستاری چند سالیست با بیماری روبه‌رو است و خانه‌نشین، و از بخت بلند او است که بانویی مهربان و توانمند دارد تا این دشواری و محدودیت را برای ایشان هموار کند. لاله بانو، بانویی به‌راستی بسان لاله! بانویی که تمام دهه‌های سخت گذشته، همراه و دوشادوش استاد مشکلات فراوان را پشت سر نهاده است. لاله بانو از نخستین دانش‌آموختگان تئاتر از دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک تهران بوده و پیش و پس از انقلاب کوشش‌های علمی، فرهنگی و عملی بسیار داشته و با بزرگان هنر ایران و نشریات فرهنگی همکاری بسیار داشته است.
هرچند سخن گفتن برای استاد ستاری دشوار شده ولی قلب و روان روشن و زلال او از چهره ی خندان و خنده‌های شیرین‌اش هویدا بود... و لاله بانو با بردباری و شیوایی و با حافظه‌ای دقیق از دورترین زندگی استاد و خودش برای ما سخن گفت. خاطراتی از نخستین گروه‌های نمایش و سفر به شهرستانها برای گسترش تئاتر ، جشن هنر شیراز ، گروه‌های موسیقی، اوضاع فرهنگ و هنر ایران و تحولات آن حتی تا امروز. اطلاعات و تحلیل ایشان همه را مبهوت کرده بود. آرزو می‌کردیم تا شب می توانستیم پای سخن ایشان بنشینیم.
این زوج، اسطوره‌ی زنده‌ی ایستادگی و پایداری اند. استاد با وجود نامهربانی‌های پس از انقلاب و مصادره و ممنوعیت و محدودیت و بازجویی و صدها مشکل، و با وجود امکان مهاجرت به سادگی، ماند و تحمل کرد و سکوت کرد و نوشت و ترجمه کرد! بی هیاهو آنچه می‌بایست و می‌توانست کرد: کار فرهنگی!
خانه‌ی استاد هم اسطوره‌ای بود! کتابخانه‌ای گرداگرد خانه با ناب‌ترین کتابها و نقاشی‌ها و تندیسهایی از هنرمندان نامدار ایرانی و خارجی و ظروف و اشیا و عکس‌هایی کهن و خاطره‌انگیز. حس غریب اساطیر را از همه چیز می‌شد دریافت کرد و لذت برد.
زندگی استاد به ۸۸ می‌رسد و کتابهای ایشان به ۱۰۰ جلد! هنوز چندین کتاب در دست ناشران دارند، ازجمله کتابی درباره‌ی خواجه نظام‌الملک. استاد با همه‌ی محدودیت‌ها هنوز به ترجمه و تالیف می‌اندیشد و زندگی برایش معنا دارد!
شاد و دیر زیوند زوج اسطوره و فرهنگ؛ جلال ستاری و لاله تقیان!
(زاگرس زند، ۱۳ بهمن۹۷، گوهردشت)
@ShahnameAlborz
آدینه برای گروه #آدینه_های_ایرانشناسی #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز یکی از خاطره‌انگیزترین و شیرین‌ترین روزها بود! دیداری صمیمانه با استاد جلال ستاری و بانوی مهربان ایشان لاله تقیان.
نشست آینده‌ی «آدینه‌های ایرانشناسی»، اسطوره خواهد بود و دوست داشتم استاد ستاری را برای سخنرانی و نکوداشت ایشان دعوت کنم. با بانویشان گفتگو کردم که فرمودند خارج شدن از خانه برایشان بسیار دشوار است. عرض کردم که ما خدمت می‌رسیم هم برای عیادت و هم دیدار و گفتگو! که مهربانانه پذیرفتند. بامداد آدینه ۱۲ بهمن۹۷ به خانه‌ی ایشان در مهرشهر رفتیم، با مهربانی و خوشرویی ما را پذیرفتند و تا نیمروز به گفتگو نشستیم.
استاد ستاری چند سالیست با بیماری روبه‌رو است و خانه‌نشین، و از بخت بلند او است که بانویی مهربان و توانمند دارد تا این دشواری و محدودیت را برای ایشان هموار کند. لاله بانو، بانویی به‌راستی بسان لاله! بانویی که تمام دهه‌های سخت گذشته، همراه و دوشادوش استاد مشکلات فراوان را پشت سر نهاده است. لاله بانو از نخستین دانش‌آموختگان تئاتر از دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک تهران بوده و پیش و پس از انقلاب کوشش‌های علمی، فرهنگی و عملی بسیار داشته و با بزرگان هنر ایران و نشریات فرهنگی همکاری بسیار داشته است.
هرچند سخن گفتن برای استاد ستاری دشوار شده ولی قلب و روان روشن و زلال او از چهره ی خندان و خنده‌های شیرین‌اش هویدا بود... و لاله بانو با بردباری و شیوایی و با حافظه‌ای دقیق از دورترین زندگی استاد و خودش برای ما سخن گفت. خاطراتی از نخستین گروه‌های نمایش و سفر به شهرستانها برای گسترش تئاتر ، جشن هنر شیراز ، گروه‌های موسیقی، اوضاع فرهنگ و هنر ایران و تحولات آن حتی تا امروز. اطلاعات و تحلیل ایشان همه را مبهوت کرده بود. آرزو می‌کردیم تا شب می توانستیم پای سخن ایشان بنشینیم.
این زوج، اسطوره‌ی زنده‌ی ایستادگی و پایداری اند. استاد با وجود نامهربانی‌های پس از انقلاب و مصادره و ممنوعیت و محدودیت و بازجویی و صدها مشکل، و با وجود امکان مهاجرت به سادگی، ماند و تحمل کرد و سکوت کرد و نوشت و ترجمه کرد! بی هیاهو آنچه می‌بایست و می‌توانست کرد: کار فرهنگی!
خانه‌ی استاد هم اسطوره‌ای بود! کتابخانه‌ای گرداگرد خانه با ناب‌ترین کتابها و نقاشی‌ها و تندیسهایی از هنرمندان نامدار ایرانی و خارجی و ظروف و اشیا و عکس‌هایی کهن و خاطره‌انگیز. حس غریب اساطیر را از همه چیز می‌شد دریافت کرد و لذت برد.
زندگی استاد به ۸۸ می‌رسد و کتابهای ایشان به ۱۰۰ جلد! هنوز چندین کتاب در دست ناشران دارند، ازجمله کتابی درباره‌ی خواجه نظام‌الملک. استاد با همه‌ی محدودیت‌ها هنوز به ترجمه و تالیف می‌اندیشد و زندگی برایش معنا دارد!
شاد و دیر زیوند زوج اسطوره و فرهنگ؛ جلال ستاری و لاله تقیان!
(زاگرس زند، ۱۳ بهمن۹۷، گوهردشت)
@ShahnameAlborz
Forwarded from اَشا - دوستداران شاهنامه البرز
دیدار مدیران #آدینه_های_ایرانشناسی از #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز با استاد جلال ستاری و بانو لاله تقیان. مهرشهر، ۱۲بهمن۹۷.
@ShahnameAlborz
@ShahnameAlborz
Forwarded from اَشا - دوستداران شاهنامه البرز
دیدار مدیران #آدینه_های_ایرانشناسی از #انجمن_دوستداران_شاهنامه_البرز با استاد جلال ستاری و بانو لاله تقیان. مهرشهر، ۱۲بهمن۹۷.
@ShahnameAlborz
@ShahnameAlborz