✅ درباره مرحوم مصباح:
در دوران دولت #خاتمی هم زمان با شلیک بیامان جناب #مصباح_یزدی به نظریه آنان، استاد ایشان مرحوم #بهجت در جلسهای جدی خواسته بود که کمی ملایمتر پیش رود، ایشان هم جدی گفته بود من سکوت کنم شما در قیامت پاسخگو هستید؟
مرحوم بهجت سکوت کرده بود.
مرحوم بهجت دقیق تشخیص داده بود، تندی مصباح بهانه ماندن و مظلومنمایی و مخفی شدن خشونتطلبان اصلاحیون شده بود.
#مصباح_یزدی دراعتقادش محکم و مخلص بود، ایراد در منظومه فکریاش بود.
مثلا وی خمینی نوفللوشاتو که از دموکراسی میگفت و طالقانی و بازرگان و دوستان شریعتی همراهش بودند را نمیپسندید و در سکوت مخالفش بود، ولی مدافع حاکمیت پسا ۵۷ ایشان بود، وی مردم سالاری را متضاد با برداشت خودش از دین میدانست که آنرا حق میپنداشت، ولی از سر اطاعت در برابر گزاره #مردم_سالاری_دینی رهبر سکوت کرد.
ایشان هم مانند خیلی از علما عقلی و اصولی بود و مثلا به طب روایی و سنتی اقبال خاصی نداشت، چون مانند سلفش روایات طبی را اغلب ضعیف میدانست.
بنابراین بیش از۳۰سال حتی وقتی خارج بود به طب مدرن متوسل شد.
البته مراوده موسسه ایشان با دانشگاه انگلیسی مکگیل کانادا هنوز برای بنده هالهای از ابهام دارد.
برپایی مؤسسهای که بیش از ۳۰سال با زمین و اموال زیادی از بیتالمال گردانده شده تا متون دانشگاهی علوم به اصطلاح انسانی اسلامی را تولید کند، ولی به موسسهای بودجه خور که همان دروس ترجمه ای علوم انسانی دانشگاهها را با چند واحد آثار مصباحیزدی تدریس میکنند تبدیل شد نیز جای بحث دارد.
درباره ایشان بیشتر مینویسم، ولی سه عیب:
۱_ عدم تلطیف فلسفهی ایشان به عرفان و دین محبت .
۲_جزمی نگری به برداشت خود از دین و معرفتشناختی خود.
۳_ عدم جاری کردن روایات و اخلاق در رویکرد سیاسی و سرایت جزمی نگری اعتقادی وسواس آمیز ایشان به ساحت سیاستی که کثرتگرایی میطلبد.
چالشها و لغزشهای جبران ناپذیری برای ایشان به وجود آورد.
@shafieikia
در دوران دولت #خاتمی هم زمان با شلیک بیامان جناب #مصباح_یزدی به نظریه آنان، استاد ایشان مرحوم #بهجت در جلسهای جدی خواسته بود که کمی ملایمتر پیش رود، ایشان هم جدی گفته بود من سکوت کنم شما در قیامت پاسخگو هستید؟
مرحوم بهجت سکوت کرده بود.
مرحوم بهجت دقیق تشخیص داده بود، تندی مصباح بهانه ماندن و مظلومنمایی و مخفی شدن خشونتطلبان اصلاحیون شده بود.
#مصباح_یزدی دراعتقادش محکم و مخلص بود، ایراد در منظومه فکریاش بود.
مثلا وی خمینی نوفللوشاتو که از دموکراسی میگفت و طالقانی و بازرگان و دوستان شریعتی همراهش بودند را نمیپسندید و در سکوت مخالفش بود، ولی مدافع حاکمیت پسا ۵۷ ایشان بود، وی مردم سالاری را متضاد با برداشت خودش از دین میدانست که آنرا حق میپنداشت، ولی از سر اطاعت در برابر گزاره #مردم_سالاری_دینی رهبر سکوت کرد.
ایشان هم مانند خیلی از علما عقلی و اصولی بود و مثلا به طب روایی و سنتی اقبال خاصی نداشت، چون مانند سلفش روایات طبی را اغلب ضعیف میدانست.
بنابراین بیش از۳۰سال حتی وقتی خارج بود به طب مدرن متوسل شد.
البته مراوده موسسه ایشان با دانشگاه انگلیسی مکگیل کانادا هنوز برای بنده هالهای از ابهام دارد.
برپایی مؤسسهای که بیش از ۳۰سال با زمین و اموال زیادی از بیتالمال گردانده شده تا متون دانشگاهی علوم به اصطلاح انسانی اسلامی را تولید کند، ولی به موسسهای بودجه خور که همان دروس ترجمه ای علوم انسانی دانشگاهها را با چند واحد آثار مصباحیزدی تدریس میکنند تبدیل شد نیز جای بحث دارد.
درباره ایشان بیشتر مینویسم، ولی سه عیب:
۱_ عدم تلطیف فلسفهی ایشان به عرفان و دین محبت .
۲_جزمی نگری به برداشت خود از دین و معرفتشناختی خود.
۳_ عدم جاری کردن روایات و اخلاق در رویکرد سیاسی و سرایت جزمی نگری اعتقادی وسواس آمیز ایشان به ساحت سیاستی که کثرتگرایی میطلبد.
چالشها و لغزشهای جبران ناپذیری برای ایشان به وجود آورد.
@shafieikia
☑️ #مصباح_یزدی خودِ #احمدی_نژاد را اصل و استاد انحراف #مشایی میدانست.
سال۹۰ نظارت بازرسی ساختمان۲ مؤسسهاش بودم، شیخ پیشنماز دربوداغون حامی رفسنجانی میگفت مشایی شاگرد احمدینژادی است که اصل انحراف است.
به حاجآقا رساندم پیام داد: بیراه نمیگوید!
مصاحبه آخر ایشان با رسایی را بخوانید.
@shafieikia
سال۹۰ نظارت بازرسی ساختمان۲ مؤسسهاش بودم، شیخ پیشنماز دربوداغون حامی رفسنجانی میگفت مشایی شاگرد احمدینژادی است که اصل انحراف است.
به حاجآقا رساندم پیام داد: بیراه نمیگوید!
مصاحبه آخر ایشان با رسایی را بخوانید.
@shafieikia
✅ #غیر_رسمی با مرحوم #مصباح_یزدی ( ۱ ):
آن روزگاران یاد باد
شیخ محمدتقی یک ایرانی یزدی تبار خونگرم بود، اگر در قالب رسمی اسلامشناس فقیه و فلسفی و کلامی مکلف به مبارزه با انحرافاتِ محتمل قرار نمیگرفت و رییس مؤسسهای معظم و مجلل نبود.
حقیقتا باد و نخوت همکیشانش را نداشت خارج از قالبهای تصنعیاش میدیدیاش همان «شیخ تقی گیوهچی»* بسیجی بیآلایش متفکر و صاحب تألیفات ولی گریزان از تکلف و ریا بود.
این قسمتی از فیلم مربوط به تیر ماه سال ۸۵ است که تازه از زندان ظلم سؤال از #رفسنجانی آزاد شدهبودم، فشار روحی و حوزیان و چنین برخورد شداد و غلاظ دادگاه ویژه حال خوشی برایم نگذاشته بود.
پدران دیگر همبندان پیگیر وضعیت پسرانشان بودند، ولی پدر من در قیدحیات نبود.
حاج آقا که تازه از سفر سوریه و لبنان بازگشته بود خودش به منزل ما آمد و در فضای صمیمی از من و خانواده احوال پرسی کرد و انصافا پدری کرد و حضورش در منزل ما حداقل فشار حوزه را کم و احتمال اخراجم از شهرک طلاب را صفر کرد، متشکرشم.
بگذریم همین توجه حسادت اساتید و شاگردانی از ایشان را بر میانگیخت که فضای نحس مرید و مرادی گرفتار این آفتها هست و...
دوران خوش ما تا سالهای ۸۹ و ۹۰ ادامه داشت تا که شیخ ما بنابر مسموعات و احتمال یک در میلیون حمله به احمدینژاد و مشایی را بیامان و متحورانه به سود وضع امروز شروع کرد.
خدا شاهد است که برای اصلاح ذات بین ایشان و دکتر و مهندس هرچه در توان و آبرو داشتم خرج کردم و اگر قصوری بود خدا در گذرند.
سرانجام ترجیح دادم به عنوان قهر از روابط عمومی دفتر ایشان که به انتشار مشایی هراسی متمرکز شده بود بیرون روم و خانه بنشینم شاید به خودشان بیایند.
تماسها زیاد شد و دلایل را گفتم، سپس شیخ احمد ابوترابی یزدی مسئول دایرةالمعارف عقلی مؤسسه و از معتمدان ایشان را آقای مصباح شخصا در منزل ما فرستاد، او گفت: حاج آقا گفته در دائرةالمعارف که کار سیاسی ندارد مشغول شو... قرارداد نوشتیم و مسئول گروه جمعآوری کتب خطی شدم ولی آتشباری حاجآقا خیلی زیاد شد و من به نوشتن به ایشان و حتی نوشتن هجده صفحه افشاگری درباره مؤسسه ایشان اقدام کردم که البته آقای مصباح را بیخبر میدانستم تا شاید ایشان به انحرافات مؤسسهاش بیشتر واقف شود و سوزنی به خود زند و...
ولی عکس جواب داد ابلاغ کارگزینی مؤسسه آمد که مرا از مسئول گروه به کارمند تقلیل داده بود و ماهی ۲۵ساعت بیشتر مجاز به کار در مؤسسه نبودم.
مسئول مرا هم برادر رسول جعفریان که چون خودش دشمن دکتر و مرید لاریجانی بود قرار دادند و آن مسئول محترم هم هر روز از من گزارش کتبی میخواست و...
سال۹۲ وقتی متوجه شدم مسئول کتابخانه خطی مخفیانه کیفم را میگردد دیگر جای خود را آنجا ندیدم.
چون ماجرای تهمت مفقودی کتاب برای حذف نامطلوبان قصهاش آنجا سردرازی دارد.
برخی از اساتید ومسئولان قدیمی مؤسسه که از شاگردان ایشان بودند و به حضور من در حلقه حاجآقا غبطه میخوردند میگفتند: احمدینژاد تمام شده و چندماه دیگر میرود چرا آینده خودت را نابود میکنی؟! ولی برای من این روزهای فلاکتآمیز مثل روز روشن بود که گفتم به مردم و کشور ضربه نزنید و حاضر به همکاری در ظلم به مؤمنان خادم نشدم.
اینبارموسسه را کاملا ترک و به خانه آمدم، مأموری که میگفت از اط سپاه است و درمؤسسه روایت سیره شهدای مرحوم ضابط مخبر و اختلاف انگیز بود صرف آشنایی با من به منزل آمد و با تهدید و تطمیع خواست ۱۸صفحه افشاگری علیه مؤسسه را از وبلاگم برداشته و از آقای مصباح عذرخواهی کنم.
او میگفت: به خواست دفتر آقای مصباح پرونده جاسوسیات را وزارت اط (مصلحی) جهت اقدام زده؛
میگفت: میدانی که اونها رحم ندارند ما میخواهیم به اونها بگیم داری همکاری میکنی و ... (این نمایش پلیس بد و خوب آن زمان بین ایشان و وزارت مصلحی رائج تر بود.)
میگفت آقای مصباح در قبال درخواست مدیران موسسه برای اخراجم گفته که کاری کنید که خودش مجبور شود برود.(هم زمان با تنزل به رتبه کارمندی و ۲۵ساعت کار ماهانه)
مقاومت کردم ولی ول کن نبودند تا اینکه خودشان وبلاگم را فیلتر کردند.
خدا رحم کرد جلیلی ۹۲ رأی نیاورد و اطلاعات دست امثال مصلحی و حلقه آقای مصباح نماند و اگر نه آب خوش از گلویمان پایین نمیرفت.
البته مسئول نظارت بازرسی موسسه که روزی کمکش بودم هم مرا خواست و تهدید دادگاه ویژه و تشکیل پرونده کرد که فقط با خنده جوابش را دادم.
تشکیل جبهه پایداری این جماعت را مست کرده بود که حتما سال۹۲ بر کرسی پاستور مینشینند، چون مشعوف بودند که ما احمدینژاد را آوردیم پس جلیلی هم با حمایت ما رییس است و...
متأسفانه نفوذ مؤسسه در زمان دولت آقای احمدینژاد بیشتر شد، اگرچه مرحوم مصباح ابرازبیمیلی به قدرت و سهمخواهی میکرد ولی کواکب ایشان به شدت سهمخواهی میکردند.
(ادامه دارد.)
https://t.me/shafieikia/4781
@shafieikia
آن روزگاران یاد باد
شیخ محمدتقی یک ایرانی یزدی تبار خونگرم بود، اگر در قالب رسمی اسلامشناس فقیه و فلسفی و کلامی مکلف به مبارزه با انحرافاتِ محتمل قرار نمیگرفت و رییس مؤسسهای معظم و مجلل نبود.
حقیقتا باد و نخوت همکیشانش را نداشت خارج از قالبهای تصنعیاش میدیدیاش همان «شیخ تقی گیوهچی»* بسیجی بیآلایش متفکر و صاحب تألیفات ولی گریزان از تکلف و ریا بود.
این قسمتی از فیلم مربوط به تیر ماه سال ۸۵ است که تازه از زندان ظلم سؤال از #رفسنجانی آزاد شدهبودم، فشار روحی و حوزیان و چنین برخورد شداد و غلاظ دادگاه ویژه حال خوشی برایم نگذاشته بود.
پدران دیگر همبندان پیگیر وضعیت پسرانشان بودند، ولی پدر من در قیدحیات نبود.
حاج آقا که تازه از سفر سوریه و لبنان بازگشته بود خودش به منزل ما آمد و در فضای صمیمی از من و خانواده احوال پرسی کرد و انصافا پدری کرد و حضورش در منزل ما حداقل فشار حوزه را کم و احتمال اخراجم از شهرک طلاب را صفر کرد، متشکرشم.
بگذریم همین توجه حسادت اساتید و شاگردانی از ایشان را بر میانگیخت که فضای نحس مرید و مرادی گرفتار این آفتها هست و...
دوران خوش ما تا سالهای ۸۹ و ۹۰ ادامه داشت تا که شیخ ما بنابر مسموعات و احتمال یک در میلیون حمله به احمدینژاد و مشایی را بیامان و متحورانه به سود وضع امروز شروع کرد.
خدا شاهد است که برای اصلاح ذات بین ایشان و دکتر و مهندس هرچه در توان و آبرو داشتم خرج کردم و اگر قصوری بود خدا در گذرند.
سرانجام ترجیح دادم به عنوان قهر از روابط عمومی دفتر ایشان که به انتشار مشایی هراسی متمرکز شده بود بیرون روم و خانه بنشینم شاید به خودشان بیایند.
تماسها زیاد شد و دلایل را گفتم، سپس شیخ احمد ابوترابی یزدی مسئول دایرةالمعارف عقلی مؤسسه و از معتمدان ایشان را آقای مصباح شخصا در منزل ما فرستاد، او گفت: حاج آقا گفته در دائرةالمعارف که کار سیاسی ندارد مشغول شو... قرارداد نوشتیم و مسئول گروه جمعآوری کتب خطی شدم ولی آتشباری حاجآقا خیلی زیاد شد و من به نوشتن به ایشان و حتی نوشتن هجده صفحه افشاگری درباره مؤسسه ایشان اقدام کردم که البته آقای مصباح را بیخبر میدانستم تا شاید ایشان به انحرافات مؤسسهاش بیشتر واقف شود و سوزنی به خود زند و...
ولی عکس جواب داد ابلاغ کارگزینی مؤسسه آمد که مرا از مسئول گروه به کارمند تقلیل داده بود و ماهی ۲۵ساعت بیشتر مجاز به کار در مؤسسه نبودم.
مسئول مرا هم برادر رسول جعفریان که چون خودش دشمن دکتر و مرید لاریجانی بود قرار دادند و آن مسئول محترم هم هر روز از من گزارش کتبی میخواست و...
سال۹۲ وقتی متوجه شدم مسئول کتابخانه خطی مخفیانه کیفم را میگردد دیگر جای خود را آنجا ندیدم.
چون ماجرای تهمت مفقودی کتاب برای حذف نامطلوبان قصهاش آنجا سردرازی دارد.
برخی از اساتید ومسئولان قدیمی مؤسسه که از شاگردان ایشان بودند و به حضور من در حلقه حاجآقا غبطه میخوردند میگفتند: احمدینژاد تمام شده و چندماه دیگر میرود چرا آینده خودت را نابود میکنی؟! ولی برای من این روزهای فلاکتآمیز مثل روز روشن بود که گفتم به مردم و کشور ضربه نزنید و حاضر به همکاری در ظلم به مؤمنان خادم نشدم.
اینبارموسسه را کاملا ترک و به خانه آمدم، مأموری که میگفت از اط سپاه است و درمؤسسه روایت سیره شهدای مرحوم ضابط مخبر و اختلاف انگیز بود صرف آشنایی با من به منزل آمد و با تهدید و تطمیع خواست ۱۸صفحه افشاگری علیه مؤسسه را از وبلاگم برداشته و از آقای مصباح عذرخواهی کنم.
او میگفت: به خواست دفتر آقای مصباح پرونده جاسوسیات را وزارت اط (مصلحی) جهت اقدام زده؛
میگفت: میدانی که اونها رحم ندارند ما میخواهیم به اونها بگیم داری همکاری میکنی و ... (این نمایش پلیس بد و خوب آن زمان بین ایشان و وزارت مصلحی رائج تر بود.)
میگفت آقای مصباح در قبال درخواست مدیران موسسه برای اخراجم گفته که کاری کنید که خودش مجبور شود برود.(هم زمان با تنزل به رتبه کارمندی و ۲۵ساعت کار ماهانه)
مقاومت کردم ولی ول کن نبودند تا اینکه خودشان وبلاگم را فیلتر کردند.
خدا رحم کرد جلیلی ۹۲ رأی نیاورد و اطلاعات دست امثال مصلحی و حلقه آقای مصباح نماند و اگر نه آب خوش از گلویمان پایین نمیرفت.
البته مسئول نظارت بازرسی موسسه که روزی کمکش بودم هم مرا خواست و تهدید دادگاه ویژه و تشکیل پرونده کرد که فقط با خنده جوابش را دادم.
تشکیل جبهه پایداری این جماعت را مست کرده بود که حتما سال۹۲ بر کرسی پاستور مینشینند، چون مشعوف بودند که ما احمدینژاد را آوردیم پس جلیلی هم با حمایت ما رییس است و...
متأسفانه نفوذ مؤسسه در زمان دولت آقای احمدینژاد بیشتر شد، اگرچه مرحوم مصباح ابرازبیمیلی به قدرت و سهمخواهی میکرد ولی کواکب ایشان به شدت سهمخواهی میکردند.
(ادامه دارد.)
https://t.me/shafieikia/4781
@shafieikia
Telegram
مسعود شفیعی کیا
#غیر_رسمی با مرحوم #مصباح_یزدی ( ۲ ):
البته آقای احمدینژاد خودش حتی حاضر نبود سال۸۸ به پیشنهاد روانبخش چند میلیون به نشریه پرتو موسسه جناب مصباح برای تبلیغات انتخاباتی کمک کند، ولی وزیرانش که بعدا نامه ۴۳ نفره برائت از احمدینژاد را نوشتند و حتی وزیران به ظاهر وفادارش بدون اطلاع آقای احمدینژاد دلبری از آقای مصباح میکردند.
مثلا سال ۹۱ که #دکتر_احمدی_نژاد بودجه بیش از پنجاه مؤسسه و مدرسه عالی از جمله مؤسسه آقای مصباح را به دلیل عدم شفاف سازی مالی قطع کرد، و هنگامی که دولت دکتر به فراماسونری و خودش به بابیگری متهم میشد، #نیک_زاد وزیر راه و شهر سازی دولت دهم یک میلیون متر زمین در شهرک دانشگاهی مقابل ورزشگاه یادگار در جوار دانشگاه معصومیه به موسسه ایشان داد که اکنون با دیوار آجری هزار متر در هزار متر مشخص است.
یا #دانشجو وزیر علوم بورسیهی دانشگاههایی مانند علامه طباطبایی را به برخی از حلقه ایشان داد و ...
سخن زیاد است ولی آنچه منجر شد که شیخ محمدتقی خاکی و دوست داشتنی ما که متواضعانه به منزل و حتی دلجویی خانواده ما پرداخت در اریکهی مؤسسه فرصتی برای سخن من ندهد و حتی افرادی مانند روانبخش در مؤسسه به گزاف از رابطه من و القائات مهندس مشایی درباره من بگوید همه ریشه در دور شدن از زی طلبگی و زندگانی مردمی و اشرافیت مذهبی دارد .
داغ آقای مصباح برایم شبیه داغ پدر است چون به ایشان علاقه زیادی داشتم، ولی حسرتم بیشتر برای این است که مرحوم مصباح چرا با مردم داری و سیرهی رأفت امامان و ولایت و بروز همان چهره پدرانه، چهرهای همگان پسند از خود باقی نگذاشت.
به عنوان کسیکه از سال ۷۹ تا ۸۹ و ۹۰ از سی سالگی و بهترین دوران زندگیام بخش مهمی از زندگی ام را خرج مکتب ایشان کردهام اجازه دهید از این به بعد درباره دلایل چنین سرنوشتی بیشتر بنویسم و مطمئنم که نقد روش و مکتب فکری و رفتاری ایشان برای آخرت وی و ما مفید است تا ساحت اندیشه شیعه را از سیره نامهربانانه و غیر مرضی امام زمان و معصومان و #انسان_کامل پاک کنیم.
بعون اللّه و قوّته.
* #گیوه_چی فامیلی اصلی ایشان بوده که پدرشان از کاسبان متدین و خوشنامی بودهاند.
گفته شد که عالمی یزدی خواب میبیند که در آسمان ایشان را «مصباحالهدا» صدا میکنند و سالها مصباحالهدا نامیده میشد و سرانجام مصباحش ماند.
https://t.me/shafieikia/4781
1⃣ https://t.me/shafieikia/4779
@shafieikia
البته آقای احمدینژاد خودش حتی حاضر نبود سال۸۸ به پیشنهاد روانبخش چند میلیون به نشریه پرتو موسسه جناب مصباح برای تبلیغات انتخاباتی کمک کند، ولی وزیرانش که بعدا نامه ۴۳ نفره برائت از احمدینژاد را نوشتند و حتی وزیران به ظاهر وفادارش بدون اطلاع آقای احمدینژاد دلبری از آقای مصباح میکردند.
مثلا سال ۹۱ که #دکتر_احمدی_نژاد بودجه بیش از پنجاه مؤسسه و مدرسه عالی از جمله مؤسسه آقای مصباح را به دلیل عدم شفاف سازی مالی قطع کرد، و هنگامی که دولت دکتر به فراماسونری و خودش به بابیگری متهم میشد، #نیک_زاد وزیر راه و شهر سازی دولت دهم یک میلیون متر زمین در شهرک دانشگاهی مقابل ورزشگاه یادگار در جوار دانشگاه معصومیه به موسسه ایشان داد که اکنون با دیوار آجری هزار متر در هزار متر مشخص است.
یا #دانشجو وزیر علوم بورسیهی دانشگاههایی مانند علامه طباطبایی را به برخی از حلقه ایشان داد و ...
سخن زیاد است ولی آنچه منجر شد که شیخ محمدتقی خاکی و دوست داشتنی ما که متواضعانه به منزل و حتی دلجویی خانواده ما پرداخت در اریکهی مؤسسه فرصتی برای سخن من ندهد و حتی افرادی مانند روانبخش در مؤسسه به گزاف از رابطه من و القائات مهندس مشایی درباره من بگوید همه ریشه در دور شدن از زی طلبگی و زندگانی مردمی و اشرافیت مذهبی دارد .
داغ آقای مصباح برایم شبیه داغ پدر است چون به ایشان علاقه زیادی داشتم، ولی حسرتم بیشتر برای این است که مرحوم مصباح چرا با مردم داری و سیرهی رأفت امامان و ولایت و بروز همان چهره پدرانه، چهرهای همگان پسند از خود باقی نگذاشت.
به عنوان کسیکه از سال ۷۹ تا ۸۹ و ۹۰ از سی سالگی و بهترین دوران زندگیام بخش مهمی از زندگی ام را خرج مکتب ایشان کردهام اجازه دهید از این به بعد درباره دلایل چنین سرنوشتی بیشتر بنویسم و مطمئنم که نقد روش و مکتب فکری و رفتاری ایشان برای آخرت وی و ما مفید است تا ساحت اندیشه شیعه را از سیره نامهربانانه و غیر مرضی امام زمان و معصومان و #انسان_کامل پاک کنیم.
بعون اللّه و قوّته.
* #گیوه_چی فامیلی اصلی ایشان بوده که پدرشان از کاسبان متدین و خوشنامی بودهاند.
گفته شد که عالمی یزدی خواب میبیند که در آسمان ایشان را «مصباحالهدا» صدا میکنند و سالها مصباحالهدا نامیده میشد و سرانجام مصباحش ماند.
https://t.me/shafieikia/4781
1⃣ https://t.me/shafieikia/4779
@shafieikia
Telegram
مسعود شفیعی کیا
✅ وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ./ ص۶۲
در کمین تو بسی عیب شماران هستند
سینه پر درد ز تو کینه گذاران هستند
داغ بر سینه ز تو سینه فکاران هستند
غرض اینست که در قصد تو یاران هستند.
مرحوم مصباح پس از #دکتر_شریعتی تنفر اعتقادیاش به مهندس مشایی و سپس دکتر احمدینژاد نمونه نداشت که صمیمانهترین دوستیها هم وقتی نام احمدینژاد و مشایی به میان میآمد گسسته میشد که به وقتش به ریشهی این معضل میپردازم، إنشاءالله.
اما در اردوی آقای #مصباح_یزدی به جز تکفیر و هجو و لعن و حتی تهمتهای شنیع چیزی درباره #مهندس_مشایی نمیشنیدم، ولی هم در سال ۹۲ و هم در سال ۹۶ و چند روز قبل از بازداشتش خود از وی توصیه رعایت انصاف درباره آقای مصباح را شنیدم.
بار اول وقتی بود که نامزدیاش در انتخابات ۹۲ را بین اصحاب رسانه اعلان میکرد که حین سؤال جوابها کسی با متلک و تندی از آقای مصباح نام برد که ایشان از وی خواست از کسیکه در مجلس نیست نام نبرد.
بار دوم هم سخنرانی در دیدار با #دکتر_احمدی_نژاد از برخورد و جنگ با مصباح گفت.
آقای مشایی که قرار صحبت نداشت اجازه خواست و بلندگو دست گرفت و گفت ما اصلا با کسی جنگ نداریم و قرار بهار جنگ نیست و جمله معروف «فرمانده آقای احمدینژاد است و جلوتر از او نباید برویم.» را همان جا گفت.
من در وی تقوا و عقلانیت بیش دیدم.
اساسا سخن نشنیدن و رجم و تکفیر کردن در ساحت علم و معرفت نیست.
کسانیکه سالها از وجوهات و بیتالمال به عنوان مکتب امامصادق برای نشر افکاری استفاده کردهاند، اگر به سیره امام صادق علیهالسلام عمل نکنند خروجی خسارتباری بهتر از این ندارد.
امامصادق علیهالسلام ساعتها در مسجد پیامبر و حتی مسجدالحرام به گفتگو با منکران خدا و دهریون میپرداخت و یارانش را از تندی و تکفیر باز میداشت، حتی علی علیهالسلام وقتی حکومت داشت هم به منکرین خودش و دین وقت سخن گفتن میداد.
متأسفانه هیچکدام از علمایی که آقای #مشایی را تکفیر کردند و به جریان امنیتی سال۸۸آفرین اجازه حذفش را دادند، برای یکبار همسخن با مشایی نشدند.
و حتی رسما مثل آقای #جنتی که در نمازجمعه اعلان کرد، میگفتند: ما مشایی را آدم نمیدانیم که با او بنشینیم و سخن بگوییم./
@shafieikia
در کمین تو بسی عیب شماران هستند
سینه پر درد ز تو کینه گذاران هستند
داغ بر سینه ز تو سینه فکاران هستند
غرض اینست که در قصد تو یاران هستند.
مرحوم مصباح پس از #دکتر_شریعتی تنفر اعتقادیاش به مهندس مشایی و سپس دکتر احمدینژاد نمونه نداشت که صمیمانهترین دوستیها هم وقتی نام احمدینژاد و مشایی به میان میآمد گسسته میشد که به وقتش به ریشهی این معضل میپردازم، إنشاءالله.
اما در اردوی آقای #مصباح_یزدی به جز تکفیر و هجو و لعن و حتی تهمتهای شنیع چیزی درباره #مهندس_مشایی نمیشنیدم، ولی هم در سال ۹۲ و هم در سال ۹۶ و چند روز قبل از بازداشتش خود از وی توصیه رعایت انصاف درباره آقای مصباح را شنیدم.
بار اول وقتی بود که نامزدیاش در انتخابات ۹۲ را بین اصحاب رسانه اعلان میکرد که حین سؤال جوابها کسی با متلک و تندی از آقای مصباح نام برد که ایشان از وی خواست از کسیکه در مجلس نیست نام نبرد.
بار دوم هم سخنرانی در دیدار با #دکتر_احمدی_نژاد از برخورد و جنگ با مصباح گفت.
آقای مشایی که قرار صحبت نداشت اجازه خواست و بلندگو دست گرفت و گفت ما اصلا با کسی جنگ نداریم و قرار بهار جنگ نیست و جمله معروف «فرمانده آقای احمدینژاد است و جلوتر از او نباید برویم.» را همان جا گفت.
من در وی تقوا و عقلانیت بیش دیدم.
اساسا سخن نشنیدن و رجم و تکفیر کردن در ساحت علم و معرفت نیست.
کسانیکه سالها از وجوهات و بیتالمال به عنوان مکتب امامصادق برای نشر افکاری استفاده کردهاند، اگر به سیره امام صادق علیهالسلام عمل نکنند خروجی خسارتباری بهتر از این ندارد.
امامصادق علیهالسلام ساعتها در مسجد پیامبر و حتی مسجدالحرام به گفتگو با منکران خدا و دهریون میپرداخت و یارانش را از تندی و تکفیر باز میداشت، حتی علی علیهالسلام وقتی حکومت داشت هم به منکرین خودش و دین وقت سخن گفتن میداد.
متأسفانه هیچکدام از علمایی که آقای #مشایی را تکفیر کردند و به جریان امنیتی سال۸۸آفرین اجازه حذفش را دادند، برای یکبار همسخن با مشایی نشدند.
و حتی رسما مثل آقای #جنتی که در نمازجمعه اعلان کرد، میگفتند: ما مشایی را آدم نمیدانیم که با او بنشینیم و سخن بگوییم./
@shafieikia
🔻ریشه قدیس سازی از مصباح یزدی:
باور کنید آقای مصباح هم انسانی عادی بود که اشتباهات فاحش و فاجعهآمیزی کرده.
خطرناکترین ماجرا، مقدس سازی افراد به خصوص پس از مرگشان است، تا خیر نقد و آسیب شناسی کسانیکه صاحب مکتبی بودهاند را سلب کنند.
حتما معصوم و قدیس کردن غیرمعصومین خواستی غیرإلهی است.
مثلا همان زمان که ایشان از احتمال یک در میلیون انحراف #دکتراحمدینژاد و #مهندس_مشایی میگفت و بنابر مسموعات آنان را « خطرناکترین انحراف از صدر اسلام » میدانست، در نظارت بازرسی دفتر ایشان از تخلف مالی مدید انتشارات ایشان با خبر شدیم که توسط یکی از معتمدین همشهری و قوم و خویش ایشان اداره میشد، هرچند که آن شخص فقط جا به جا شد و البته قرار شد اموال را به تدریج بازگرداند و...
* چگونه کسیکه از زیرمجموعه مؤسسه خود و معتمدین خود خبر نداشت انحراف را از فاصلهای چنین زیاد بنابر احتمال رصد کرد؟!
امروز اگر آقای #مصباح_یزدی را قدیس و بیخطا بدانند تمام اشتباهات و خطای فاحش و تهمتهایی که گناهکبیره بوده است را اثبات میکنند.
پس جریان امنیتیای که او را به اشتباه انداخت اکنون با تریبونهای خود دنبال قدیس سازی از ایشان است.
حداقل برای مغفرت ایشان هم باید فضای نقد باز باشد.
@shafieikia
باور کنید آقای مصباح هم انسانی عادی بود که اشتباهات فاحش و فاجعهآمیزی کرده.
خطرناکترین ماجرا، مقدس سازی افراد به خصوص پس از مرگشان است، تا خیر نقد و آسیب شناسی کسانیکه صاحب مکتبی بودهاند را سلب کنند.
حتما معصوم و قدیس کردن غیرمعصومین خواستی غیرإلهی است.
مثلا همان زمان که ایشان از احتمال یک در میلیون انحراف #دکتراحمدینژاد و #مهندس_مشایی میگفت و بنابر مسموعات آنان را « خطرناکترین انحراف از صدر اسلام » میدانست، در نظارت بازرسی دفتر ایشان از تخلف مالی مدید انتشارات ایشان با خبر شدیم که توسط یکی از معتمدین همشهری و قوم و خویش ایشان اداره میشد، هرچند که آن شخص فقط جا به جا شد و البته قرار شد اموال را به تدریج بازگرداند و...
* چگونه کسیکه از زیرمجموعه مؤسسه خود و معتمدین خود خبر نداشت انحراف را از فاصلهای چنین زیاد بنابر احتمال رصد کرد؟!
امروز اگر آقای #مصباح_یزدی را قدیس و بیخطا بدانند تمام اشتباهات و خطای فاحش و تهمتهایی که گناهکبیره بوده است را اثبات میکنند.
پس جریان امنیتیای که او را به اشتباه انداخت اکنون با تریبونهای خود دنبال قدیس سازی از ایشان است.
حداقل برای مغفرت ایشان هم باید فضای نقد باز باشد.
@shafieikia
🔺 اینکه از فایل صوتی #طائب درباره پایداری میشنوید تازه نیست.
میدانم که خاندان زیرزمینی طائب #مصباح_یزدی و شاگردانش را خطرناک و غیرانقلابی میدانند.
فقط با فرستادن مخبرهایی در بساط این احمقها آنانرا ضد #احمدی_نژاد و #مشایی شوراندند.
البته این شیخ سودایی بداند برای دوستان احمدینژاد، #قالیباف هم مهم نیست و بود و نبودش فرقی نمیکند، چون از سرچشمه خرابید!
@shafieikia
میدانم که خاندان زیرزمینی طائب #مصباح_یزدی و شاگردانش را خطرناک و غیرانقلابی میدانند.
فقط با فرستادن مخبرهایی در بساط این احمقها آنانرا ضد #احمدی_نژاد و #مشایی شوراندند.
البته این شیخ سودایی بداند برای دوستان احمدینژاد، #قالیباف هم مهم نیست و بود و نبودش فرقی نمیکند، چون از سرچشمه خرابید!
@shafieikia
مسعود شفیعی کیا
♨️ سال۸۸ در روابط عمومی دفترمصباح و مؤسسهاش بودم. بولتن محرمانهای مخصوص علما و مراجع از ستادمشترک س.پا.ه فرستادند، دفتردارش جلالی گفت بخوان تا بین مبلغان کانون طلوع #مصباح تکثیر و توزیع شود. خواندم تمامش توجیه ارجحیت #میر_حسین_موسوی بر احمدینژاد، به…
🔺 برخلاف تصور #مصباح_یزدی سال۸۸ از #احمدی_نژاد حمایت نکرد.
در نیمه خرداد۸۸ همراه نزدیکان و پسرانش برای سخنرانی در #کرمان بودم، دوستداران دکتر گله کردند که چرا پسران مصباح از احمدینژاد نمیگویند؟
پرسیدم؛ گفتند که حاج آقا گفته دولت دوم احمدینژاد دولت #مشایی است، پس ما سکوت میکنیم.
در همان سفر کرمان متوجه حمایت تمام قد #قاسم_سلیمانی و سپاهیان همراهش از #میر_حسین_موسوی شدم.
#میر_حسین_خودی
@shafieikia
در نیمه خرداد۸۸ همراه نزدیکان و پسرانش برای سخنرانی در #کرمان بودم، دوستداران دکتر گله کردند که چرا پسران مصباح از احمدینژاد نمیگویند؟
پرسیدم؛ گفتند که حاج آقا گفته دولت دوم احمدینژاد دولت #مشایی است، پس ما سکوت میکنیم.
در همان سفر کرمان متوجه حمایت تمام قد #قاسم_سلیمانی و سپاهیان همراهش از #میر_حسین_موسوی شدم.
#میر_حسین_خودی
@shafieikia
⁉️ آیا این فرقهی بابیهی جدیدی است؟!
حسین جلالی دفتردار مصباح(محمدتقی گیوهچی) که با تکیه بر قلعهی مؤسسهی جناب مصباح با کمترین مطالعات دینی مانند دیگر حلقه مصباح دکترا اخذ کرده است، در توهینی وصف ناشدنی ماهیت این فرقه را آشکار کرد وحفظ نظام ( یعنی خودشان ) را مقدم بر حفظ جان #امام_زمان علیهالسلام دانست.
🔺یعنی اگر امام بفرماید این نظام باطل یا التقاطی است، جنگ با امام واجب است.
مصباح و شاگردانش که به انقلاب ملت ایران در سال۵۷ خوشبین نبودند، متاسفانه با کمک دولت جناب رفسنجانی و بزرگان نظام، مؤسسهای چند شعبه تأسیس کردهاند و سال ها به تحریف محتوای دین و نظام سیاسی آن میپردازند، و آنجا را سکوی ورود به مجلس در ردصلاحیتهای اخیر کردهاند، که خروجی آن دشمنی آشکار با امامزمان علیهالسلام است./
#مصباح_یزدی
@shafieikia
حسین جلالی دفتردار مصباح(محمدتقی گیوهچی) که با تکیه بر قلعهی مؤسسهی جناب مصباح با کمترین مطالعات دینی مانند دیگر حلقه مصباح دکترا اخذ کرده است، در توهینی وصف ناشدنی ماهیت این فرقه را آشکار کرد وحفظ نظام ( یعنی خودشان ) را مقدم بر حفظ جان #امام_زمان علیهالسلام دانست.
🔺یعنی اگر امام بفرماید این نظام باطل یا التقاطی است، جنگ با امام واجب است.
مصباح و شاگردانش که به انقلاب ملت ایران در سال۵۷ خوشبین نبودند، متاسفانه با کمک دولت جناب رفسنجانی و بزرگان نظام، مؤسسهای چند شعبه تأسیس کردهاند و سال ها به تحریف محتوای دین و نظام سیاسی آن میپردازند، و آنجا را سکوی ورود به مجلس در ردصلاحیتهای اخیر کردهاند، که خروجی آن دشمنی آشکار با امامزمان علیهالسلام است./
#مصباح_یزدی
@shafieikia
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻 این فیلم مربوط است به آزادی بنده از زندان ظلم پس از سؤال از #رفسنجانی در تیر۱۳۸۵، که جناب #مصباح_یزدی شخصا برای قدردانی و دلجویی از خانواده منزل ما آمد.
- جناب #مصباح هم مانند خیلی دیگر از افراد در نقش طبیعی خود لطافت و انسانیت و حُسنمعاشرت داشت.
- ولی نقش دوم همیشه مشکل ایجاد میکند، باورهای ناقص از دین و غفلت از ابعاد انسانی و فطری دین و غفلت از سیرهی اهلبیت علیهمالسلام، و به خصوص دید کلامی که از سایر مذاهب وارد تشیع شده، و اصل را بر انحراف افراد میگذارد و ...
- اگرچه جناب مصباح در اواخر عمرش در سخنرانی فارغالتحصیلان مؤسسهاش حسرت میخورد که ایکاش در این بیست سال عمر مؤسسه به جای پرداختن به سایر علوم وقتش را متمرکز بر احادیث میکرد که البته دیربود .
- مؤسسهای طویل که رقابت مؤسسهسازی را بین دیگر آقایان انداخت، قرار بود که تولید علم و کتب دانشگاهی علوم انسانی کند که خرج رفاه زندگی حلقهی مصباح شد.
- راستی من عاقل بودم؟!
تا سال۹۲ در حلقهی مصباح بودم ولی علیه ظلم آنان علیه دولت مردم سکوت را شکستم و مغضوب شدم.
- خدا را شاکرم که حقیقت را فدای جاهطلبی نکردم، چون به قدرت فکر نکردم.
@shafieikia
- جناب #مصباح هم مانند خیلی دیگر از افراد در نقش طبیعی خود لطافت و انسانیت و حُسنمعاشرت داشت.
- ولی نقش دوم همیشه مشکل ایجاد میکند، باورهای ناقص از دین و غفلت از ابعاد انسانی و فطری دین و غفلت از سیرهی اهلبیت علیهمالسلام، و به خصوص دید کلامی که از سایر مذاهب وارد تشیع شده، و اصل را بر انحراف افراد میگذارد و ...
- اگرچه جناب مصباح در اواخر عمرش در سخنرانی فارغالتحصیلان مؤسسهاش حسرت میخورد که ایکاش در این بیست سال عمر مؤسسه به جای پرداختن به سایر علوم وقتش را متمرکز بر احادیث میکرد که البته دیربود .
- مؤسسهای طویل که رقابت مؤسسهسازی را بین دیگر آقایان انداخت، قرار بود که تولید علم و کتب دانشگاهی علوم انسانی کند که خرج رفاه زندگی حلقهی مصباح شد.
- راستی من عاقل بودم؟!
تا سال۹۲ در حلقهی مصباح بودم ولی علیه ظلم آنان علیه دولت مردم سکوت را شکستم و مغضوب شدم.
- خدا را شاکرم که حقیقت را فدای جاهطلبی نکردم، چون به قدرت فکر نکردم.
@shafieikia