مسعود شفیعی کیا
2.79K subscribers
3.09K photos
730 videos
144 files
1.13K links
تحلیلات و نوشته ها
Download Telegram
🌿 اولین نماز جمعه #پدر_طالقانی:

آن روز گرم و شیرین پنجم مرداد سال پنجاه و هشت را نمی‌توان فراموش کرد. .از همه طیفی و شکلی در آن نمازجمعه بودند.

سن دارانی که #نماز_اولی بودند نیز کم نبودند، پدر و بعضی از اقوام کنار جوی آب تمیزی که از بلوار کشاورز کنار دانشگاه جاری بود مشغول یاد دادن وضو و نماز به بعضی از جوانانی با قیافه ی داشی بودند، توی عمرشون پشت آخوندی نایستاده بودند، ولی طالقانی و خمینی براشون فرق داشتند.

زنان و دختران #بی_حجاب که چادرنمازی در کیف داشتند کم نبودند. تمام خیابان های اطراف دانشگاه سرشار از جمعیت بود.

در موج جمعیت همدل و صمیمی نشان های « کمیته » و « مجاهدین خلق » و « چریک های فدایی » ناپدید شده بودند، و تا چشم کار می کرد در آن گرمای طاقت فرسا جمعیت بود و صمیمیت بود و عشق .

میان خطبه های مرحوم طالقانی سرفه های خشکش ترحم جمعیت را بر می انگیخت.

مردی میانسال می گفت: آخه! قربون سینت آقا طالقانی و آن دیگری می گفت : شاه ... از بس که شکنجه اش کرده مدام سرفه می کنه.

ولی خطبه‌ها نفرین و خط کشی و صف‌بندی بین ملت نبود، و فقط دعوت به وحدت و صمیمیت بود.

در آن روز زمین چمن واقعا چمن بود و هنوز آسفالت نشده بود، و مثل الان مسیر و صف درجه یک و دو نداشت.

در واقع هرکس زودتر می آمد می توانست پشت آقا و کنار بازرگان و ... بدون فاصله نماز بخواند، و برای همین شهرستانی ها هم با عشق از نیمه شب قبل می آمدند و در زمین چمن جا می‌گرفتند.

در آن روز سایبانی نبود و امام جمعه هم بدون کولر گازی و تشریفات زیر آفتاب خطبه و نماز می خواند.

کلاه هایی که با روزنامه ساخته بودند و بر سر گذاشته بودند تصویری رویایی از آن جمعیت ساخته بود، عده ای طاقت گرما نداشتند و پاچه ها را بالا زده بودند و پا در آب جوی بزرگ کنار دانشگاه گذاشته بودند و ...

ایستگاه های صلواتی مردمی و شلنگ هایی که از خانه ها بیرون آمده بود تا به کمک #مردم گرما زده بیاید و...

در یک کلام همه یک رنگی و دوستی و همدلی و #وحدت بود.

متأسفانه این نماز وحدت بخش چند هفته تا نوزده شهریور همان سال و فوت پدر طالقانی دوام نیافت.

نمازهای بعدی هم با شکوه بود ولی نماز طالقانی نمی شد، بلکه به جای نماز وحدت طالقانی به نماز حزبلاهی‌ها شناخته شد.

#طالقانی با تجربه ی سترگ قیام ملی شدن نفت و با ارتباط فراگیرش که گستره اش از نواب صفوی و یارانش تا مصدق و جبهه ملی و نهضت آزادی را فرا می گرفت، و با اشرافش به ایران معاصر، واقعا قابلیت پدری را داشت و در موقعیت حساسی که توان وصل امت به رهبران را داشت ناگهان حذف شد.
و...
@shafieikia
🌿 مرحوم #طالقانی ۱۴ اسفند ۵۷ در مقبره مرحوم #مصدق:

« برادران، خواهران، فرزندان گرامی، امروز روز خاطره‌انگیزی است برای ملت ما، همه در پیرامون تربت شخصیتی مبارز و تاریخی جمع شده‌ایم. نام مرحوم دکتر محمد مصدق همان اندازه که برای هشیاری بیداری نهضت، مقاومت، قدرت ملی، خاطره‌انگیز است، به همان اندازه برای دشمنان ما، دشمنان داخلی و خارجی، و عوامل استعمار داخلی وحشت‌آور و نگرانی‌آور است. دکتر مصدق ۱۲ سال پیش در حال تبعید در میان این قلعه و بیابان چشم از جهان فروبست ولی قبر او، مزار او، نام او همه این‌ها برای دشمنان ملت وحشت‌انگیز بود. چه سال‌هایی که گذشت و مردم ما، ملت باوفای ما، ملت هوشیار ما برای زیارت قبر او، برای زنده کردن نام و نهضت او به سوی مزار او می‌آمدند و پلیس و مامورهای دژخیم از زیارت کردن و فاتحه خواندن بالای قبر او وحشت داشتند و همه راه‌ها را بر روی ما و همه ملت ما در این گوشه بیابان می‌بستند. چرا؟ مگر چه بود دکتر مصدق؟! دکتر مصدق خفته در خاکِ چشم از جان دوخته، چه وحشتی از او داشتند؟ دکتر مصدق مجموعه‌ایست، نام او، راه و روش او از مبارزه بیش از نیم قرن ملت ایران، دکتر مصدق در پی نهضت‌های پیش از خود و ادامه نهضت‌های پس از وفاتش، حلقه‌ای و واسطه‌ای بود برای ادامه نهضت مردم ایران علیه ظلم و استبداد و استعمار و استبداد، این نام و این مزار همیشه مورد توجه مردم ایران و دنیای آزاد و آزدی‌خواه بوده است و خواهد بود. امروز که ما در اطراف مزار او جمع شده‌ایم پیش از اجتماع ظاهری ما باید مرکز اجتماع فکری اندیشه انقلابی ملت ما باشد. ما تا چندی قبل چنین روزی را باور نمی‌کردیم، که همه ما از اطراف و اکناف در چنین مکانی با هم جمع بشویم و راه مصدق و راه روش مصدق را باز زنده کنیم...

در زمان دکتر مصدق، متاسفانه یک قسمت هم گروه‌های راست و چپ، هردوی این‌ها در مقابل نهضت ایستادگی کردند. چپ‌نماها یا چپ‌راست‌ها و یا راست‌نماها. همان وقت که ملت ایران فریاد می‌زد، سرنوشت خودمان را خودمان باید تعیین کنیم، نفت باید بر روی استعمار بسته شود که این پایگاه استعمار است. دیدید که چه شعارها پیش آمد؟ شرق و غرب، نه روسیه از مصدق ما حمایت کردند و نه دیگران. ما ملتی هستیم که روی پای خودمان می‌ایستیم، ما حمایت‌شان را نمی‌خواهیم، اما با ما دشمنی کردند، تحریک کردند، توده‌ای‌های نفتی درست شد. من به آن اصلی‌هاشان جسارت نمی‌کنم. یک عده جوان هم آلت دست قرار گرفتند. هی شعار پشت شعار، چه شعارهایی، و مصدق را متهم کردند طرفدار آمریکاست، متهمش کردند که اهل سازش است آیا این اتهامات به مصدق به این شخصیتی که در تاریخ امتحان خودش را داده می‌چسبد؟ نفت بسته شد، بر روی استعمار ولی همان کارگران شرکت نفت که در دوره انگلیس‌ها سربه‌زیر بودند بلند شدند. پول نداشتیم، هر روز بهانه‌ای تازه: ما مسکن می‌خواهیم، ما تامین می‌خواهیم.

کودتای  ۲۸ مرداد

آخر بگذارید یک مقداری نفس بکشیم، در مقابل این غول استعمار بگذارید حواس‌مان جمع باشد، این نفت مال شماست هرچه می‌خواهید استفاده کنید، اما نشد. همین‌طور اختلاف‌ها را دامن زدند تا داستان ۲۸ مرداد پیش آمد. خوب شد؟ بهره بردیم؟ نباید این تاریخ برای ما تجربه باشد؟ من وقتی به مسجد می‌آمدم یک مقدار شعار توده‌ای بود که ما می‌دانستیم دروغ است، ولی می‌گفتند کمونیست می‌خواهد مسلط شود که یک عده‌ای داد وااسلاما سر دادند، این وسط چه شد؟ چه نتیجه‌ای گرفتیم؟ چند سال ذلت؟ چقدر قربانی دادن؟ ما باید متنبه بشویم.

امیدوارم که همه فرزندان، برادران و عزیزان ما با حسن نظری که شاید اکثریت به من دارند، به عنوان یک پند، یک تذکار یک پدر رنجوری که اواخر زندگی‌اش را می‌گذارند که جز خیر و صلاح ملت را نمی‌خواهد، از این نصایح من کسی دلخور نشود. من صلاح همه را می‌خواهم، من هیچ کشش یا محبت خاصی به هیچ گروهی ندارم، فقط ملت را می‌خواهم. این ملت شریف، این ملت رنج‌دیده.

مواظب باشید در بین این چپ‌گرایی و راست‌گرایی باز هم دچار عوامل استعمار و استبداد و اسرائیل و این‌ها نباشید باز همه ما کوبیده می‌شویم، مثل ۲۸ مرداد، بدتر از آن. دندان‌های آن‌ها تیزتر شده و با همه دسیسه‌ها و با همه وسایل نظامی و غیرنظامی در کمین نشسته‌اند، هشیار باشید.

دولت بازرگان مخلص است

این تفرقه‌افکنی‌ها، این موضع‌گیری‌ها، این شعارهای بی‌جا را کنار بگذارید. همان‌طور که در انهدام سلطنت پهلوی کوشیدید، در سازندگی بکوشید. به اندازه کوه‌ها بار مشکلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در پیش داریم. این دولتی که فعلا مسئولیت خطیر را در پیش گرفته، بارها گفته‌ام، نه دولت ایده‌آل شما چپ‌گراها، راست‌گراهاست و نه ایده‌آل من. اما ایده‌آل غیر از واقعیات است. و این را باید اعتراف کنید که این‌ها مخلص‌اند هواپرست نیستند. مشکلات دارند.» ...
https://www.entekhab.ir/fa/news/533962/

#مرور_تاریخ

@shafieikia
منطق انقلابیون نخست در مقابل جدایی طلبی #کردستان ( قسمت نخست ) :

♨️ #مرحوم_طالقانی وقتی با #کردها در #سنندج مذاکره می کرد از پرواز فانتوم ها ناراحت شد و گفت، بگویید : بس کنند !


🔻 ماه های نخست انقلاب و در بحبوحه ی خودمختاری خواهی در #کردستان، وقتی که مسلحان در تمام شهرهای کردستان سنگر بسته بودند، رهبر انقلاب، عده‌ای از وزرای دولت موقت را همراه #محمدحسین_بهشتی و #ابوالحسن_بنی_صدر و #اکبر_رفسنجانی را به ریاست مرحوم #طالقانی به عنوان #هیئت_حسن_نیت راهی کردستان کرد ، تا پیام دوستی برای ملت #کورد داشته باشند .

🔺 در همان دوره که سربریدن نیروهای انقلاب توسط ضدانقلاب شایع بود ، مرحوم طالقانی با هیأت همراه در دوم فروردین ۱۳۵۸ ساعت ها با کمترین حفاظت با مردم و قشرهای مختلف کردستان بدون واسطه گفتگو کرده و درد دلشان را با هیئت همراه می‌شنیدند و کار به جایی رسید که گفته‌ی شاهدان مردم کردستان و سنندج و حتی رهبران جدایی طلبی، به استقبال ایشان به عنوان خمینی آمده و دست حسن‌نیت داده و مذاکرات را مورد حمایت قرار دادند .
http://www.axgig.com/images/86850563942194232955.jpg

💥 در حین سخنرانی مرحوم طالقانی در مسجد جامع #سنندج صدای غرش فانتوم ها و شکستن دیوار صوتی که برای رعب جدایی طلبان و #مردم چند روزی به پرواز می پرداختند، مذاکرات و #حسن_نیت هیأت اعزامی انقلاب را مختل می کرد، بنابر این مرحوم طالقانی از وزیر کشور مرحوم دكتراحمد صدر حاج‌سيدجوادي که حاضر در جلسه بود خواست به وزیر دفاع، آقای #قره‌نی تماس بگیرد و خواستار توقف پرواز جنگنده‌ها شود که #حاج_سیدجوادی خود شرح می دهد :

🔹 « آقاي مرحوم ( شهید ) قرني روي تعصب نظامي خودش و اين‌كه ارتشي‌ها در گزارش خود غلو كرده بودند كه اگر به داد كردستان نرسي، كردستان جدا مي‌شود، اين‌كار را انجام داده بود، كه اين‌طور هم نبود.
البته مرحوم مفتی‌زاده و شيخ‌عزالدين با طرفداران مسلح خود، به‌هيچ‌وجه نخواستند كه با ما بجنگند.
خطر بالفعل نداشتند، بالقوه شايد نيرويي بودند، امّا گزارشی كه از طرف ارتش به قرني داده شده بود, گزارش حادي بود. او از روي حسن‌نيّت اين كار را كرده بود. همان‌جا موقعي‌كه مرحوم آيت‌الله طالقاني در ميدان(سنندج) سخنرانی مي‌كرد، يك‌نفر يك پوكه از بمب‌هايي كه افتاده بود آورد و ده پانزده‌نفر دنبالش بودند كه عليه #بازرگان شعار مي‌دادند. پو‌كه را آوردند جلوي بنده و آقاي طالقاني.
به فرمايش آيت‌الله طالقاني، بنده تلفن كردم به آقاي قرني و گفتم: چرا بي‌اجازه اين كار را كرديد؟ چرا با من مشورت نكرديد؟ او در جواب گفت: من از آقاي خميني اجازه گرفتم، و از اين حرف‌ها.
گفتم: حالا ما حضوراً بحث خواهيم كرد كه قضيه چطور بوده. مهندس بازرگان هم با اين بمباران مخالف بود و قرار نبوده اين‌طور بشود . » گفتگو با لطف الله میثمی
http://www.meisami.net/cheshm/special/Kordestan01/ch-vijeh/42-50.htm

فریدون قاسمی در کتابی چنین روایت می کند :

« ۷ فروردین ۱۳۵۸ ( چند روز پس از سفر مرحوم طالقانی و شهید بهشتی و هیأت همراه به کردستان ) نمایندگان کردستان به ریاست دکتر عبدالرحمن #قاسملو ، دبیر #حزب_دمکرات_کردستان ( در #قم ) با آیت الله خمینی دیدار کردند، حزب دمکرات بعداً در اعلامیه‌ای از حُسن برخورد و حُسن نیت آیت الله خمینی نسبت به مسائل کردستان ابراز رضایت کرده و مذاکرات را سازنده خواندند . »

📚 جمهوری اسلامی ایران از بازرگان تا روحانی ص ۳۷


🔸 و سرانجام با استقبال کردها از همه پرسی #جمهوری_اسلامی و نظر مساعد داشتن ایشان به شورایی اداره شدن کردستان، صف مردم کردستان از جدائی طلبان و ضد انقلاب جدا شد.
ولی با استعفای دولت موقت #بازرگان تمام توافقات هیئت حسن نیت ملغا شد و کردستان سال‌ها گرفتار درگیری ماند و ...

#غمخوار_مظلومان
#اقلیم_کردستان
#مهسا_امینی
#انقلاب_اسلامی_انقلاب_مردمی

@shafieikia

(مرحوم طالقانی همراه هیئت حسن نیت رهبر انقلاب در مسجد جامع سنندج )