🌐 واکنش امام راحل، وقتی اکثر فرماندهان جنگ فرمانده وقت سپاه را فاقد مشروعیت دانستند وخواستار استعفایش شدند ( ۱ ) :
♻️ بازخوانی یک رویداد عبرت آمیز از خاطرات آقای #حمید_داودآبادی که از ابعاد مختلف برای امروز ما پندآموز است :
🔹« می گن محسن رضایی توی پادگان ولی عصر تهران سخنرانی داشته که همه به عنوان اعتراض جلوش بلند شدن و شروع کردن به شعار دادن، که اون سریع پریده توی ماشینش و فرار کرده. البته بچه ها زدن ماشین شو داغون کردن. می گن توی ستاد مرکزی هم همین طور شده و دنبالش کردن...
از حرف های آنها ( بچه های تبلیغات ) فهمیدم که قرار یکی دو روز دیگر محسن رضایی برای سخنرانی به پادگان ابوذر بیاید. می گفتند که قرار است حالش را بگیرند...
می گفتند :
- بچه ها در اعتراض به این که محسن رضایی عضو سازمان مجاهدین انقلابه می خوان جلوش وایسن.
وقتی پرسیدم: "مگر عضویت او در مجاهدین انقلاب مشکلی ایجاد کرده؟" گفت:
- آره. مگه امام نگفته که سپاهی ها حق ندارن عضو احزاب و گروه های سیاسی باشن؟...
#محسن_رضایی از در پشت حسینیه وارد شد، جمعیت سر پا ایستادند و شروع کردند به شعار دادن. سر و صداها بسیار مبهم بود و معلوم نمی شد چه شعارهایی داده می شود. عده ای فریاد زدند:
"صل علی محمد ... یار امام خوش آمد"
ولی عده ای دیگر که بیشتر از بچه های لشکر ۱۰ بودند، چیزهای دیگری می گفتند!
مجری مراسم که از تبلیغاتچی های لشکر بود، پشت تریبون رفت و پس از قرائت چند آیه از قرآن مجید، به ترتیب اسامی فرماندهان و معاونان لشکرها را خواند که بیایند جلو و کنار فرمانده سپاه بنشینند.
نام ( شهید ) #عباس_کریمی فرماندهی لشکر۲۷ و ( شهید ) #سیدرضادستواره معاون او را خواند، ولی هیچ کدام پیدای شان نشد. نام ( شهید ) #کاظم_رستگار و معاون لشکر ۱۰ را خواند که آنها هم پیدای شان نشد. فقط نام "ناصح" فرمانده تیپ نبی اکرم را که خواند، او رفت کنار رضایی...
کم کم زمزمه ها شروع شد. احساس بدی داشتم. بوی خوشی از اوضاع و احوال به مشام نمی رسید.
محسن رضایی پشت تریبون قرار گرفت تا سخنرانی کند. همان اول یک نفر از وسط جمعیت برخاست و فریاد زد:
- برای سلامتی فرماندهی کل سپاه پاسداران ... امام خمینی صلوات ...
که جمعیت، ناخواسته صلوات بلندی فرستادند. رضایی که از این شعار جا خورده بود، سعی کرد خودش را کنترل کند و "بسم الله الرحمن الرحیم" را گفت...
ناگهان صدای "هیس س س " جمعیت بلند شد. به دنبال آن سرفه کردن های الکی هم آغاز شد. هنوز رضایی دو سه کلمه حرف نزده بود که یک نفر جلویش بلند شد و درست توی صورت رضایی، داد زد:
"خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن"
ناگهان جمعیت روی پا ایستادند و شروع کردند به دادن همین شعار. محافظین رضایی سریع ریختند دورش تا او را از میان جمعیت خارج کنند. عده ای جلوی جمع را می گرفتند که به طرف او نروند. رضایی از سخنرانی منصرف شد و سریع به طرف در پشتی رفت. جمعیت به طرف درهای حسینیه هجوم بردند که متوجه شدند درها را از بیرون قفل کرده اند. عده ای با لنگه پوتین و هر چه دم دست شان می آمد، شیشهی پنجره ها را شکستند و به بیرون پریدند. ماشین لندکروز رضایی گازش را گرفت و رفت تا از دست آنها که قصد کرده بودند بزنندش، رهایی یابد.
جمعیت خشمگین، در خیابان های پادگان راه افتادند و شعارهای مختلف در مخالفت با محسن رضایی سر دادند:
- فرماندهی کل سپاه ... خمینی روح خدا
- خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن ...
از روز بعد، لندکروزهای حفاظت اطلاعات سپاه، در پادگان چرخ می زدند و مثل فیلم های سیاسی - پلیسی، هر کس را که قبلا شناسایی کرده بودند – و اکثرا بچه های لشکر ۱۰ بودند – دستگیر کرده و با خود می بردند. به دستور "زرمخی" مسئول تبلیغات، عکس های منتظری از اتاق ها پایین کشیده شد. روی در توالت ها، شعارهای مختلفی از جمله "مرگ بر رضایی"، "مرگ بر بت جدید" به چشم می خورد ... »
📚 از معراج برگشتگان ص ۴۲۶ تا ص ۴۳۱/ حمید داودآبادی
( ادامه : 👇 )
https://t.me/shafieikia/1987
@shafieikia
♻️ بازخوانی یک رویداد عبرت آمیز از خاطرات آقای #حمید_داودآبادی که از ابعاد مختلف برای امروز ما پندآموز است :
🔹« می گن محسن رضایی توی پادگان ولی عصر تهران سخنرانی داشته که همه به عنوان اعتراض جلوش بلند شدن و شروع کردن به شعار دادن، که اون سریع پریده توی ماشینش و فرار کرده. البته بچه ها زدن ماشین شو داغون کردن. می گن توی ستاد مرکزی هم همین طور شده و دنبالش کردن...
از حرف های آنها ( بچه های تبلیغات ) فهمیدم که قرار یکی دو روز دیگر محسن رضایی برای سخنرانی به پادگان ابوذر بیاید. می گفتند که قرار است حالش را بگیرند...
می گفتند :
- بچه ها در اعتراض به این که محسن رضایی عضو سازمان مجاهدین انقلابه می خوان جلوش وایسن.
وقتی پرسیدم: "مگر عضویت او در مجاهدین انقلاب مشکلی ایجاد کرده؟" گفت:
- آره. مگه امام نگفته که سپاهی ها حق ندارن عضو احزاب و گروه های سیاسی باشن؟...
#محسن_رضایی از در پشت حسینیه وارد شد، جمعیت سر پا ایستادند و شروع کردند به شعار دادن. سر و صداها بسیار مبهم بود و معلوم نمی شد چه شعارهایی داده می شود. عده ای فریاد زدند:
"صل علی محمد ... یار امام خوش آمد"
ولی عده ای دیگر که بیشتر از بچه های لشکر ۱۰ بودند، چیزهای دیگری می گفتند!
مجری مراسم که از تبلیغاتچی های لشکر بود، پشت تریبون رفت و پس از قرائت چند آیه از قرآن مجید، به ترتیب اسامی فرماندهان و معاونان لشکرها را خواند که بیایند جلو و کنار فرمانده سپاه بنشینند.
نام ( شهید ) #عباس_کریمی فرماندهی لشکر۲۷ و ( شهید ) #سیدرضادستواره معاون او را خواند، ولی هیچ کدام پیدای شان نشد. نام ( شهید ) #کاظم_رستگار و معاون لشکر ۱۰ را خواند که آنها هم پیدای شان نشد. فقط نام "ناصح" فرمانده تیپ نبی اکرم را که خواند، او رفت کنار رضایی...
کم کم زمزمه ها شروع شد. احساس بدی داشتم. بوی خوشی از اوضاع و احوال به مشام نمی رسید.
محسن رضایی پشت تریبون قرار گرفت تا سخنرانی کند. همان اول یک نفر از وسط جمعیت برخاست و فریاد زد:
- برای سلامتی فرماندهی کل سپاه پاسداران ... امام خمینی صلوات ...
که جمعیت، ناخواسته صلوات بلندی فرستادند. رضایی که از این شعار جا خورده بود، سعی کرد خودش را کنترل کند و "بسم الله الرحمن الرحیم" را گفت...
ناگهان صدای "هیس س س " جمعیت بلند شد. به دنبال آن سرفه کردن های الکی هم آغاز شد. هنوز رضایی دو سه کلمه حرف نزده بود که یک نفر جلویش بلند شد و درست توی صورت رضایی، داد زد:
"خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن"
ناگهان جمعیت روی پا ایستادند و شروع کردند به دادن همین شعار. محافظین رضایی سریع ریختند دورش تا او را از میان جمعیت خارج کنند. عده ای جلوی جمع را می گرفتند که به طرف او نروند. رضایی از سخنرانی منصرف شد و سریع به طرف در پشتی رفت. جمعیت به طرف درهای حسینیه هجوم بردند که متوجه شدند درها را از بیرون قفل کرده اند. عده ای با لنگه پوتین و هر چه دم دست شان می آمد، شیشهی پنجره ها را شکستند و به بیرون پریدند. ماشین لندکروز رضایی گازش را گرفت و رفت تا از دست آنها که قصد کرده بودند بزنندش، رهایی یابد.
جمعیت خشمگین، در خیابان های پادگان راه افتادند و شعارهای مختلف در مخالفت با محسن رضایی سر دادند:
- فرماندهی کل سپاه ... خمینی روح خدا
- خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن ...
از روز بعد، لندکروزهای حفاظت اطلاعات سپاه، در پادگان چرخ می زدند و مثل فیلم های سیاسی - پلیسی، هر کس را که قبلا شناسایی کرده بودند – و اکثرا بچه های لشکر ۱۰ بودند – دستگیر کرده و با خود می بردند. به دستور "زرمخی" مسئول تبلیغات، عکس های منتظری از اتاق ها پایین کشیده شد. روی در توالت ها، شعارهای مختلفی از جمله "مرگ بر رضایی"، "مرگ بر بت جدید" به چشم می خورد ... »
📚 از معراج برگشتگان ص ۴۲۶ تا ص ۴۳۱/ حمید داودآبادی
( ادامه : 👇 )
https://t.me/shafieikia/1987
@shafieikia
Telegram
مسعود شفیعی کیا
🌐 واکنش امام راحل، وقتی اکثر فرماندهان جنگ، فرمانده وقت سپاه را فاقد مشروعیت دانستند وخواستار استعفایش شدند ( ۲ ) :
🔹 « در ساختمان فرماندهی لشکر سیدالشهدا، ۶ ساعت جلسه بین محسن رضایی و مخالفین اون بوده که ( شهید ) کاظم رستگار جلوی محسن ایستاده و گفته که…
🔹 « در ساختمان فرماندهی لشکر سیدالشهدا، ۶ ساعت جلسه بین محسن رضایی و مخالفین اون بوده که ( شهید ) کاظم رستگار جلوی محسن ایستاده و گفته که…
مسعود شفیعی کیا
✅🔥 نقد جدّی به شکل حضور ایران در سوریه و عراق : ♨️ خط قرمز یک یگان رزم و فرمانده ای خلّاق ، نیروی پیاده و رزمی آن یگان می باشد که تمام تجهیزات و تدابیر باید به کار رود تا تلفات نیروی رزم به پایین ترین حدّ موجود برسد ، بنابراین در جنگ های نوین ، ارتقا و به…
🔺 این سخن #محسن_رضایی راهبرد جنگ تعریف شده بود:
✔️ در عملیّات #بیت_المقدس۲ که بی سیم چی بودم و با فرمانده مخابرات گردان، شهید #سیدحسن_میریونسی در سنگر مخابرات بودیم، به یاد دارم که وقتی دشمن تک سنگینی انجام داد و از ارتفاع الاغلو به پایین، و به سمت نیروهای #گردان_کمیل که روی تپه ای بین ارتفاعات « الاغلو » و « دلبشک » مستقر بودند سرازیر شده بود، خود از پاور (بلندگوی) سنگر مخابرات شنیدم که فرمانده وقت گردان کمیل، برادر #درویش با ستاد لشگر مشاجره ای شدید داشت، و وقتی که از ستاد برادر #سعیدقاسمی به آقای درویش می گفت که از قصدش برای عقب کشیدن نیروها منصرف شود و با وعده ی الحاق گردان بلال در فردای آن شب آیه ی «و ما رمیت ...» را می خواند، آقای درویش با همان لحن بچه تهرونیش گفت: «حاج سعید برای من قرآن نخون من خودم بچه آخوندم، من بچه هامو به کشتن نمی دم و آماده ی دادگاه نظامی هم هستم !» و آن شب نگذاشت بچه های گردان زیر آتش سنگین دشمن بمانند و به این ترتیب هم بسیجیان را از تلفات نجات داد و هم تپه نیز حفظ شد، چون دشمن بعثی هم می دانست که گرفتن آن تپه بین دو ارتفاع بلند توجیه نظامی ندارد و با این تدبیر ده ها تن زنده ماندیم!
ولی مابقی فرماندهان که اطاعت از فرماندهی را اطاعت از امام و خدا می دانستند این تدبیر نمی کردند و...
#کربلای۴
#راهبرد_پشته_از_کشته
@shafieikia
✔️ در عملیّات #بیت_المقدس۲ که بی سیم چی بودم و با فرمانده مخابرات گردان، شهید #سیدحسن_میریونسی در سنگر مخابرات بودیم، به یاد دارم که وقتی دشمن تک سنگینی انجام داد و از ارتفاع الاغلو به پایین، و به سمت نیروهای #گردان_کمیل که روی تپه ای بین ارتفاعات « الاغلو » و « دلبشک » مستقر بودند سرازیر شده بود، خود از پاور (بلندگوی) سنگر مخابرات شنیدم که فرمانده وقت گردان کمیل، برادر #درویش با ستاد لشگر مشاجره ای شدید داشت، و وقتی که از ستاد برادر #سعیدقاسمی به آقای درویش می گفت که از قصدش برای عقب کشیدن نیروها منصرف شود و با وعده ی الحاق گردان بلال در فردای آن شب آیه ی «و ما رمیت ...» را می خواند، آقای درویش با همان لحن بچه تهرونیش گفت: «حاج سعید برای من قرآن نخون من خودم بچه آخوندم، من بچه هامو به کشتن نمی دم و آماده ی دادگاه نظامی هم هستم !» و آن شب نگذاشت بچه های گردان زیر آتش سنگین دشمن بمانند و به این ترتیب هم بسیجیان را از تلفات نجات داد و هم تپه نیز حفظ شد، چون دشمن بعثی هم می دانست که گرفتن آن تپه بین دو ارتفاع بلند توجیه نظامی ندارد و با این تدبیر ده ها تن زنده ماندیم!
ولی مابقی فرماندهان که اطاعت از فرماندهی را اطاعت از امام و خدا می دانستند این تدبیر نمی کردند و...
#کربلای۴
#راهبرد_پشته_از_کشته
@shafieikia
🔻 #اکبر_رفسنجانی پایه گذار راهبرد از کشته پشته ساختن تحت عنوان #خواست_امام:
وقتی در عملیات خیبر و #طلاییه کار گره خورد و چندهزار شهید دادیم، اکبر رفسنجانی که برای پشتوانه مذاکرات بین المللی و چانه زنی و وزن کسی سیاست جهانی اش همواره دنبال حداقل یک عملیات در سال بود، به قرارگاه رفت و در جمع فرماندهان گفت:
«امر امام است كه شما در هر شرايط بايد برويد جلو. اگر ما نتوانيم اين هفت، هشت كيلومتر را برويم جلو، ديگر نمي توانيم بجنگيم. الان صدام آن تبليغات را به پا كرده. صدهزار نفر نيرو پشت سر شما معطل مانده است و #آبروی_جمهوری_اسلامی در خطر است. برويد هر طور كه مي توانيد خودتان را به دشمن برسانيد. »
حسین علایی فرمانده وقت نیروی دریایی سپاه و از یاران رفسنجانی در آثار مکتوب خود نوشته است:
#شهيد_سید_رضا_دستواره از ستاد لشگر۲۷ محمّد رسول الله صلّی الله علیه و آله وقتی از نبود نیرو و سختی حفظ جزایر مجنون می گوید، رفسنجانی ( که آن زمان محسن اش در بروکسل تحصیل می کرد و طبق متن خاطراتش نگران امنیتش بود.)، به دستواره گفت: خُب فرماندهان در جزیره بجنگند! دستواره انگشت سبابه را مقابل رفسنجانی به زمین می زند و می گوید این را امام خواسته؟!، در سکوت محکی تأیید وی شهید دستواره گفت :
می رويم كه يا شهيد شويم و يا اين که مجنون را حفظ می کنیم. و همین منجر به شهادت امثال #شهید_همت شد.
اکبر رفسنجاني در همان عملیات سخنان ديگری در جمع فرماندهان بيان كرد، و گفت :
من خدمت امام هم عرض كردم و ايشان هم تأييد كردند كه طوري برنامه ريزي كنيد كه در همين جا جنگ را تمام كنيم. چون اين امر، ديگر براي كشور قابل تحمل نيست . /
🔻 طاهری اصفهانی امام جمعه متوفی اصفهان که از نزدیک در جریان عملیات #کربلای۴ بود، در خاطرات خود گفته است:
« عملیات کربلای چهار بود. به خط مقدم که رسیدیم، دیدم که عراقیها از منورهایی استفاده میکنند که شب را مانند روز روشن میکند. به خرازی گفتم خودت را به آقایهاشمی برسان و بگو که عملیات لو رفته است. خرازی رفت و برگشت و گفت که آقایهاشمی گفته که من مقلد امام هستم و باید عملیات انجام شود. من پاسخ دادم که امام هم اگر شرایط را ببینند، اجازه عملیات نخواهند داد. اما به هر حال عملیات انجام شد.
بچههای ما چند دسته بودند، گروهی که زیر آب میرفتند و یک لولههایی برای نفسکشیدن از بالای سرشان روی آب بیرون میآمد و عدهای هم که با قایق میرفتند. عراقیها این لولهها را میزدند و وقتی بچههای ما مجبور میشدند سرشان را بالا بیاورند، آنان را شهید میکردند. خلاصه تعداد زیادی از بچههای ما را شهید کردند.»
(اعتماد ملی، ۹ خرداد ۱۳۸۵)
🔺 البته غریق کاخ سعدآباد پس از امام و سال های اخیر نیز منویاتش را به خواست امام در عالم رؤیا حواله می داد و امثال #محسن_رضایی خدمت وی درس پس می دادند.
@shafieikia
وقتی در عملیات خیبر و #طلاییه کار گره خورد و چندهزار شهید دادیم، اکبر رفسنجانی که برای پشتوانه مذاکرات بین المللی و چانه زنی و وزن کسی سیاست جهانی اش همواره دنبال حداقل یک عملیات در سال بود، به قرارگاه رفت و در جمع فرماندهان گفت:
«امر امام است كه شما در هر شرايط بايد برويد جلو. اگر ما نتوانيم اين هفت، هشت كيلومتر را برويم جلو، ديگر نمي توانيم بجنگيم. الان صدام آن تبليغات را به پا كرده. صدهزار نفر نيرو پشت سر شما معطل مانده است و #آبروی_جمهوری_اسلامی در خطر است. برويد هر طور كه مي توانيد خودتان را به دشمن برسانيد. »
حسین علایی فرمانده وقت نیروی دریایی سپاه و از یاران رفسنجانی در آثار مکتوب خود نوشته است:
#شهيد_سید_رضا_دستواره از ستاد لشگر۲۷ محمّد رسول الله صلّی الله علیه و آله وقتی از نبود نیرو و سختی حفظ جزایر مجنون می گوید، رفسنجانی ( که آن زمان محسن اش در بروکسل تحصیل می کرد و طبق متن خاطراتش نگران امنیتش بود.)، به دستواره گفت: خُب فرماندهان در جزیره بجنگند! دستواره انگشت سبابه را مقابل رفسنجانی به زمین می زند و می گوید این را امام خواسته؟!، در سکوت محکی تأیید وی شهید دستواره گفت :
می رويم كه يا شهيد شويم و يا اين که مجنون را حفظ می کنیم. و همین منجر به شهادت امثال #شهید_همت شد.
اکبر رفسنجاني در همان عملیات سخنان ديگری در جمع فرماندهان بيان كرد، و گفت :
من خدمت امام هم عرض كردم و ايشان هم تأييد كردند كه طوري برنامه ريزي كنيد كه در همين جا جنگ را تمام كنيم. چون اين امر، ديگر براي كشور قابل تحمل نيست . /
🔻 طاهری اصفهانی امام جمعه متوفی اصفهان که از نزدیک در جریان عملیات #کربلای۴ بود، در خاطرات خود گفته است:
« عملیات کربلای چهار بود. به خط مقدم که رسیدیم، دیدم که عراقیها از منورهایی استفاده میکنند که شب را مانند روز روشن میکند. به خرازی گفتم خودت را به آقایهاشمی برسان و بگو که عملیات لو رفته است. خرازی رفت و برگشت و گفت که آقایهاشمی گفته که من مقلد امام هستم و باید عملیات انجام شود. من پاسخ دادم که امام هم اگر شرایط را ببینند، اجازه عملیات نخواهند داد. اما به هر حال عملیات انجام شد.
بچههای ما چند دسته بودند، گروهی که زیر آب میرفتند و یک لولههایی برای نفسکشیدن از بالای سرشان روی آب بیرون میآمد و عدهای هم که با قایق میرفتند. عراقیها این لولهها را میزدند و وقتی بچههای ما مجبور میشدند سرشان را بالا بیاورند، آنان را شهید میکردند. خلاصه تعداد زیادی از بچههای ما را شهید کردند.»
(اعتماد ملی، ۹ خرداد ۱۳۸۵)
🔺 البته غریق کاخ سعدآباد پس از امام و سال های اخیر نیز منویاتش را به خواست امام در عالم رؤیا حواله می داد و امثال #محسن_رضایی خدمت وی درس پس می دادند.
@shafieikia
🔻 فایل صوتی مستند «کودتای خزنده در سپاه» باید در ایران منتشر میشد نه در #بیبیسیِ فارسی که دقایقی از نوار جلسهفرماندهان معترض به مدیریت #محسن_رضایی را گذاشته، ولی شیطنتآمیز مخالفت کارشناسانهی فرماندهان میدانی #جنگ با جناب رضایی و ستادیونش را با برجسته کردن اکبر گنجی دعوا برای رهبری آینده دانسته.
ولی این سند خوبی است برای درک واقعیتهای جنگ و علت حذف متوسلیانها و همتها و باکریها و موحددانشها و رستگارمقدمها و حسن بهمنیها و ...
@shafieikia
ولی این سند خوبی است برای درک واقعیتهای جنگ و علت حذف متوسلیانها و همتها و باکریها و موحددانشها و رستگارمقدمها و حسن بهمنیها و ...
@shafieikia
🌐 واکنش رهبرانقلاب، وقتی اکثر فرماندهان جنگ فرمانده وقت سپاه را فاقد مشروعیت دانستند وخواستار استعفایش شدند ( ۱ ) :
♻️ بازخوانی یک رویداد عبرت آمیز از خاطرات آقای #حمید_داودآبادی که از ابعاد مختلف برای امروز ما پندآموز است :
🔹« می گن محسن رضایی توی پادگان ولی عصر تهران سخنرانی داشته که همه به عنوان اعتراض جلوش بلند شدن و شروع کردن به شعار دادن، که اون سریع پریده توی ماشینش و فرار کرده. البته بچه ها زدن ماشین شو داغون کردن. می گن توی ستاد مرکزی هم همین طور شده و دنبالش کردن...
از حرف های آنها ( بچه های تبلیغات ) فهمیدم که قرار یکی دو روز دیگر محسن رضایی برای سخنرانی به پادگان ابوذر بیاید. می گفتند که قرار است حالش را بگیرند...
می گفتند :
- بچه ها در اعتراض به این که محسن رضایی عضو سازمان مجاهدین انقلابه می خوان جلوش وایسن.
وقتی پرسیدم: "مگر عضویت او در مجاهدین انقلاب مشکلی ایجاد کرده؟" گفت:
- آره. مگه امام نگفته که سپاهی ها حق ندارن عضو احزاب و گروه های سیاسی باشن؟...
#محسن_رضایی از در پشت حسینیه وارد شد، جمعیت سر پا ایستادند و شروع کردند به شعار دادن. سر و صداها بسیار مبهم بود و معلوم نمی شد چه شعارهایی داده می شود. عده ای فریاد زدند:
"صل علی محمد ... یار امام خوش آمد"
ولی عده ای دیگر که بیشتر از بچه های لشکر ۱۰ بودند، چیزهای دیگری می گفتند!
مجری مراسم که از تبلیغاتچی های لشکر بود، پشت تریبون رفت و پس از قرائت چند آیه از قرآن مجید، به ترتیب اسامی فرماندهان و معاونان لشکرها را خواند که بیایند جلو و کنار فرمانده سپاه بنشینند.
نام ( شهید ) #عباس_کریمی فرماندهی لشکر۲۷ و ( شهید ) #سیدرضادستواره معاون او را خواند، ولی هیچ کدام پیدای شان نشد. نام ( شهید ) #کاظم_رستگار و معاون لشکر ۱۰ را خواند که آنها هم پیدای شان نشد. فقط نام "ناصح" فرمانده تیپ نبی اکرم را که خواند، او رفت کنار رضایی...
کم کم زمزمه ها شروع شد. احساس بدی داشتم. بوی خوشی از اوضاع و احوال به مشام نمی رسید.
محسن رضایی پشت تریبون قرار گرفت تا سخنرانی کند. همان اول یک نفر از وسط جمعیت برخاست و فریاد زد:
- برای سلامتی فرماندهی کل سپاه پاسداران ... امام خمینی صلوات ...
که جمعیت، ناخواسته صلوات بلندی فرستادند. رضایی که از این شعار جا خورده بود، سعی کرد خودش را کنترل کند و "بسم الله الرحمن الرحیم" را گفت...
ناگهان صدای "هیس س س " جمعیت بلند شد. به دنبال آن سرفه کردن های الکی هم آغاز شد. هنوز رضایی دو سه کلمه حرف نزده بود که یک نفر جلویش بلند شد و درست توی صورت رضایی، داد زد:
"خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن"
ناگهان جمعیت روی پا ایستادند و شروع کردند به دادن همین شعار. محافظین رضایی سریع ریختند دورش تا او را از میان جمعیت خارج کنند. عده ای جلوی جمع را می گرفتند که به طرف او نروند. رضایی از سخنرانی منصرف شد و سریع به طرف در پشتی رفت. جمعیت به طرف درهای حسینیه هجوم بردند که متوجه شدند درها را از بیرون قفل کرده اند. عده ای با لنگه پوتین و هر چه دم دست شان می آمد، شیشهی پنجره ها را شکستند و به بیرون پریدند. ماشین لندکروز رضایی گازش را گرفت و رفت تا از دست آنها که قصد کرده بودند بزنندش، رهایی یابد.
جمعیت خشمگین، در خیابان های پادگان راه افتادند و شعارهای مختلف در مخالفت با محسن رضایی سر دادند:
- فرماندهی کل سپاه ... خمینی روح خدا
- خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن ...
از روز بعد، لندکروزهای حفاظت اطلاعات سپاه، در پادگان چرخ می زدند و مثل فیلم های سیاسی - پلیسی، هر کس را که قبلا شناسایی کرده بودند – و اکثرا بچه های لشکر ۱۰ بودند – دستگیر کرده و با خود می بردند. به دستور "زرمخی" مسئول تبلیغات، عکس های منتظری از اتاق ها پایین کشیده شد. روی در توالت ها، شعارهای مختلفی از جمله "مرگ بر رضایی"، "مرگ بر بت جدید" به چشم می خورد ... »
📚 از معراج برگشتگان ص ۴۲۶ تا ص ۴۳۱/ حمید داودآبادی
( ادامه : 👇 )
https://t.me/shafieikia/4479
@shafieikia
♻️ بازخوانی یک رویداد عبرت آمیز از خاطرات آقای #حمید_داودآبادی که از ابعاد مختلف برای امروز ما پندآموز است :
🔹« می گن محسن رضایی توی پادگان ولی عصر تهران سخنرانی داشته که همه به عنوان اعتراض جلوش بلند شدن و شروع کردن به شعار دادن، که اون سریع پریده توی ماشینش و فرار کرده. البته بچه ها زدن ماشین شو داغون کردن. می گن توی ستاد مرکزی هم همین طور شده و دنبالش کردن...
از حرف های آنها ( بچه های تبلیغات ) فهمیدم که قرار یکی دو روز دیگر محسن رضایی برای سخنرانی به پادگان ابوذر بیاید. می گفتند که قرار است حالش را بگیرند...
می گفتند :
- بچه ها در اعتراض به این که محسن رضایی عضو سازمان مجاهدین انقلابه می خوان جلوش وایسن.
وقتی پرسیدم: "مگر عضویت او در مجاهدین انقلاب مشکلی ایجاد کرده؟" گفت:
- آره. مگه امام نگفته که سپاهی ها حق ندارن عضو احزاب و گروه های سیاسی باشن؟...
#محسن_رضایی از در پشت حسینیه وارد شد، جمعیت سر پا ایستادند و شروع کردند به شعار دادن. سر و صداها بسیار مبهم بود و معلوم نمی شد چه شعارهایی داده می شود. عده ای فریاد زدند:
"صل علی محمد ... یار امام خوش آمد"
ولی عده ای دیگر که بیشتر از بچه های لشکر ۱۰ بودند، چیزهای دیگری می گفتند!
مجری مراسم که از تبلیغاتچی های لشکر بود، پشت تریبون رفت و پس از قرائت چند آیه از قرآن مجید، به ترتیب اسامی فرماندهان و معاونان لشکرها را خواند که بیایند جلو و کنار فرمانده سپاه بنشینند.
نام ( شهید ) #عباس_کریمی فرماندهی لشکر۲۷ و ( شهید ) #سیدرضادستواره معاون او را خواند، ولی هیچ کدام پیدای شان نشد. نام ( شهید ) #کاظم_رستگار و معاون لشکر ۱۰ را خواند که آنها هم پیدای شان نشد. فقط نام "ناصح" فرمانده تیپ نبی اکرم را که خواند، او رفت کنار رضایی...
کم کم زمزمه ها شروع شد. احساس بدی داشتم. بوی خوشی از اوضاع و احوال به مشام نمی رسید.
محسن رضایی پشت تریبون قرار گرفت تا سخنرانی کند. همان اول یک نفر از وسط جمعیت برخاست و فریاد زد:
- برای سلامتی فرماندهی کل سپاه پاسداران ... امام خمینی صلوات ...
که جمعیت، ناخواسته صلوات بلندی فرستادند. رضایی که از این شعار جا خورده بود، سعی کرد خودش را کنترل کند و "بسم الله الرحمن الرحیم" را گفت...
ناگهان صدای "هیس س س " جمعیت بلند شد. به دنبال آن سرفه کردن های الکی هم آغاز شد. هنوز رضایی دو سه کلمه حرف نزده بود که یک نفر جلویش بلند شد و درست توی صورت رضایی، داد زد:
"خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن"
ناگهان جمعیت روی پا ایستادند و شروع کردند به دادن همین شعار. محافظین رضایی سریع ریختند دورش تا او را از میان جمعیت خارج کنند. عده ای جلوی جمع را می گرفتند که به طرف او نروند. رضایی از سخنرانی منصرف شد و سریع به طرف در پشتی رفت. جمعیت به طرف درهای حسینیه هجوم بردند که متوجه شدند درها را از بیرون قفل کرده اند. عده ای با لنگه پوتین و هر چه دم دست شان می آمد، شیشهی پنجره ها را شکستند و به بیرون پریدند. ماشین لندکروز رضایی گازش را گرفت و رفت تا از دست آنها که قصد کرده بودند بزنندش، رهایی یابد.
جمعیت خشمگین، در خیابان های پادگان راه افتادند و شعارهای مختلف در مخالفت با محسن رضایی سر دادند:
- فرماندهی کل سپاه ... خمینی روح خدا
- خمینی بت شکن ... بت جدید رو بشکن ...
از روز بعد، لندکروزهای حفاظت اطلاعات سپاه، در پادگان چرخ می زدند و مثل فیلم های سیاسی - پلیسی، هر کس را که قبلا شناسایی کرده بودند – و اکثرا بچه های لشکر ۱۰ بودند – دستگیر کرده و با خود می بردند. به دستور "زرمخی" مسئول تبلیغات، عکس های منتظری از اتاق ها پایین کشیده شد. روی در توالت ها، شعارهای مختلفی از جمله "مرگ بر رضایی"، "مرگ بر بت جدید" به چشم می خورد ... »
📚 از معراج برگشتگان ص ۴۲۶ تا ص ۴۳۱/ حمید داودآبادی
( ادامه : 👇 )
https://t.me/shafieikia/4479
@shafieikia
Telegram
مسعود شفیعی کیا
🌐 واکنش رهبرانقلاب، وقتی اکثر فرماندهان جنگ، فرمانده وقت سپاه را فاقد مشروعیت دانستند وخواستار استعفایش شدند ( ۲ ) :
🔹 « در ساختمان فرماندهی لشکر سیدالشهدا، ۶ ساعت جلسه بین محسن رضایی و مخالفین اون بوده که ( شهید ) کاظم رستگار جلوی محسن ایستاده و گفته که…
🔹 « در ساختمان فرماندهی لشکر سیدالشهدا، ۶ ساعت جلسه بین محسن رضایی و مخالفین اون بوده که ( شهید ) کاظم رستگار جلوی محسن ایستاده و گفته که…
🔴 ماجرای نامه جناب #محسن_رضایی به رهبرانقلاب مبنی بر اینکه اگر جناب #میرحسین_موسوی نخستوزیر نباشد رزمندگان نمیجنگند./ ناطقنوری: موسوی خوبیهای خاتمی را دارد ولی اشکالات و ایرادات او و احمدینژاد را ندارد.
🔹 ناطق نوری درخصوص معرفی دوباره میرحسین از نامه فرمانده سپاه به امام و تغییر نظر امام سخن میگوید: «چند روزی که گذشت، نظر امام عوض شد. علتش این بود که گویا آقای «محسن رضایی» به عنوان فرمانده سپاه خدمت امام رسیده و گفته بود که موقعیت آقای موسوی در جنگ و بین جوانها به گونهای است که اگر ایشان نخستوزیر نشوند، جنگ لطمه میخورد.
طبیعی است که برای امام در آن روزها هیچچیز حیاتیتر از مسئله جنگ نبود، بنابراین بعد از گزارش محسن رضایی، لحن امام عوض شد... کمکم به حاج احمدآقا و دیگران فرمودند که «آقای مهندس موسوی معرفی شود. مقام معظم رهبری در مقام رئیسجمهوری در یک محذوریت عجیبی قرار گرفته بودند.
از یک طرف احساس میکرد از نظر شرعی و وظیفه به مصلحت کشور نیست، مهندس موسوی را معرفی کند و از طرف دیگر نظر امام آقای موسوی بود.»
علاوهبر نامه نمایندگانِ مجلس به ایشان (رهبرانقلاب) در دفاع از ابقای موسوی در سِمت نخستوزیری، محسن رضایی، فرماندهی کلّ سپاهِ پاسداران نیز، این تحلیل را به امام خمینی عرضه میکند که چون موسوی به موقعیّت و منزلتِ خاصی در ذهنیّتِ جمعیِ رزمندگان دست یافته، چنانچه از نخستوزیری کنار نهاده شود، به پیشروی و موفقیّتِ ما در دفاعِ مقدّس، آسیب وارد خواهد شد./
(علیاکبر ناطقنوری؛ خاطرات؛ جلدِ دوّم؛ ص ۷۳./ مرتضی نبوی؛ ماهنامۀ فرهنگِ عمومی؛ بهار ۱۳۹۰؛ ص ۱۰۷./ اسدالله بادامچیان، ویژهنامۀ روزنامۀ جوان، ۱۵ خرداد ۱۳۸۹، ص ۶۱.)
اگرچه از #ناطق_نوری در آستانه انتخابات سال۸۸ که با همراهی جنابان #رفسنجانی و #لاریجانی و #خاتمی دولت وحدت را برای مقابله با #دکتر_احمدی_نژاد طراحی کرد نقل شده:
« ناطق نوری که پیش از این ریاست شورای هماهنگی نیروهای انقلاب (جبهه اصولگرایان) را در سراسر کشور برعهده داشت، گفته است كه در دیدار سید محمد خاتمی، ضمن انتقاد از کاندیداتوری خاتمی (در انتخابات۸۸) اظهار کرده است: با وجود مهندس موسوی نیاز به کاندیداتوری شما نیست چرا که مهندس موسوی خوبیهای شما را دارد اما ایرادات شما را ندارد، البته خوبیهای احمدینژاد را هم دارد بدون این که اشکالات او را داشته باشد.»/سایت «آینده»
البته در مناظرات هم چالش فقط با آقای احمدینژاد بود، و از چینش این رویدادها واضح میشود که فقط یک نفر مخل این نظم مستدام بازیگران درون دایره کوچک نظام بودهاست.
@shafieikia
🔹 ناطق نوری درخصوص معرفی دوباره میرحسین از نامه فرمانده سپاه به امام و تغییر نظر امام سخن میگوید: «چند روزی که گذشت، نظر امام عوض شد. علتش این بود که گویا آقای «محسن رضایی» به عنوان فرمانده سپاه خدمت امام رسیده و گفته بود که موقعیت آقای موسوی در جنگ و بین جوانها به گونهای است که اگر ایشان نخستوزیر نشوند، جنگ لطمه میخورد.
طبیعی است که برای امام در آن روزها هیچچیز حیاتیتر از مسئله جنگ نبود، بنابراین بعد از گزارش محسن رضایی، لحن امام عوض شد... کمکم به حاج احمدآقا و دیگران فرمودند که «آقای مهندس موسوی معرفی شود. مقام معظم رهبری در مقام رئیسجمهوری در یک محذوریت عجیبی قرار گرفته بودند.
از یک طرف احساس میکرد از نظر شرعی و وظیفه به مصلحت کشور نیست، مهندس موسوی را معرفی کند و از طرف دیگر نظر امام آقای موسوی بود.»
علاوهبر نامه نمایندگانِ مجلس به ایشان (رهبرانقلاب) در دفاع از ابقای موسوی در سِمت نخستوزیری، محسن رضایی، فرماندهی کلّ سپاهِ پاسداران نیز، این تحلیل را به امام خمینی عرضه میکند که چون موسوی به موقعیّت و منزلتِ خاصی در ذهنیّتِ جمعیِ رزمندگان دست یافته، چنانچه از نخستوزیری کنار نهاده شود، به پیشروی و موفقیّتِ ما در دفاعِ مقدّس، آسیب وارد خواهد شد./
(علیاکبر ناطقنوری؛ خاطرات؛ جلدِ دوّم؛ ص ۷۳./ مرتضی نبوی؛ ماهنامۀ فرهنگِ عمومی؛ بهار ۱۳۹۰؛ ص ۱۰۷./ اسدالله بادامچیان، ویژهنامۀ روزنامۀ جوان، ۱۵ خرداد ۱۳۸۹، ص ۶۱.)
اگرچه از #ناطق_نوری در آستانه انتخابات سال۸۸ که با همراهی جنابان #رفسنجانی و #لاریجانی و #خاتمی دولت وحدت را برای مقابله با #دکتر_احمدی_نژاد طراحی کرد نقل شده:
« ناطق نوری که پیش از این ریاست شورای هماهنگی نیروهای انقلاب (جبهه اصولگرایان) را در سراسر کشور برعهده داشت، گفته است كه در دیدار سید محمد خاتمی، ضمن انتقاد از کاندیداتوری خاتمی (در انتخابات۸۸) اظهار کرده است: با وجود مهندس موسوی نیاز به کاندیداتوری شما نیست چرا که مهندس موسوی خوبیهای شما را دارد اما ایرادات شما را ندارد، البته خوبیهای احمدینژاد را هم دارد بدون این که اشکالات او را داشته باشد.»/سایت «آینده»
البته در مناظرات هم چالش فقط با آقای احمدینژاد بود، و از چینش این رویدادها واضح میشود که فقط یک نفر مخل این نظم مستدام بازیگران درون دایره کوچک نظام بودهاست.
@shafieikia
♨️ ثمره تدبیر #رفسنجانی و رفقایش!
در ۲۲ تیر سال۶۱ #عملیات_رمضان اولین عملیاتی بود تحت عنوان تعقیب متجاوز پس از آزادی #خرمشهر به تصور نابودی کامل صدام انجام شد.
این عملیات که پس از مجاب کردن رهبرانقلاب توسط رفسنجانی و فرماندهان برای تداوم ستیز پس از #فتح_خرمشهر انجام شد.
به دلیل اینکه #محسن_رضایی تیپ تهران ( ۲۷ محمد رسولالله) را به لبنان و سوریه مأمور کرده بود، در منطقه ال کوشک و پاسگاه زید بدون تیپ خط شکن و نیروهای کیفی #احمد_متوسلیان و #ابراهیمِ_همت انجام شد و بار اصلی آن دوش نیروهای تیپ ۴۱ ثارالله کرمان افتاد. که سلیمانی از فرماندهان آن بود .
آن هم نیروهایی عمدتا از سیستان و بلوچستان و کرمان .
آن هم در گرمترین دمای منطقه که زیر آفتاب بیش از هفتاد درجه سانتیگراد است، بدون توجه به توان رزم نیرو هزاران نوجوان و جوان تشنه به زیر شنیهای ماشین جن گی صدام روانه شدند.
به گفته رفیق السامرائی از فرماندهان استخبارات عراق صدام خود شخصا در هتلی در بصره حاضر شده بود تا دفع عملیات را فرماندهی کند.
به اعتراف بازماندگان بیشترین تلفات از گرما و تشنگی و بیحالی و گرمازدگی نیروها بود.
که اسیر این عملیات خود به من با اشک جاری گفت: « بچهها پس از دهها کیلومتر دویدن در وسط بیابان بدون کندن سنگر و جانپناه پس از نماز صبح کنار مثلثیها از بیحالی غش خواب رفتند و وقتی به خودمان آمدیم که دیدیم تانکها دارند بچهها را زنده زنده له میکنند، و فقط یک سرباز عراقی مرا بالای تانک کشید!»
وقتی روحانی #تفحص_شهدا در #لشگر۴۱ثارالله بودم شاهد انبوه بقایای اجساد این عزیزان بودم.
دشت پاسگاه زید از شالهای سیستانی و ما بین خاکریزهای مثلثی قطعات ریز استخوان شهیدان آکنده بود و ...
عملیات بعد هم عملیات #محرم در آبان همان سال در کوههای حمرین و شرهانی و ابوغریب بود که شرح غرق شدن صدها تن از رزمندگان اصفهان در دویرج را قبلا دادم.
تقریبا تا سال ۶۶ هرسال یکی دو عملیات با طراحی رفسنجانی و محسن رضایی و ... داشتیم که به جز عملیات #والفجر۸ و تصرف #فاو در مابقی تلفات بالا و عدم تحقق اهداف ارز رایج هشت سال جنگ شده بود و ...
که البته در بهار ۶۷ ورق برگشت و با حملات رعد آسا و تضعیف عمدی جبهه، فاو و شلمچه و ابوغریب و حتی خرمشهر مجدد اشغال شد که فرصت دیگری برای شرح آن میطلبد.
و در ضعف کامل جبههها و اقتصاد، رهبر انقلاب که به وعده یک عملیات تا نابودی صدام اجازه عملیات رمضان و سپس عملیات دیگر را داد را در ۲۷تیر۱۳۶۷ مجبور به پذیرش آتشبس و قبول #قطعنامه۵۹۸ کردند که ازآن به #جام_زهر تعبیر میکرد...
سالها بعد #اکبر_رفسنجانی که بانی تداوم جنگ بود مدعی بود که از افتخارات من و آقای #حسن_روحانی پایان جنگ است!
@shafieikia
در ۲۲ تیر سال۶۱ #عملیات_رمضان اولین عملیاتی بود تحت عنوان تعقیب متجاوز پس از آزادی #خرمشهر به تصور نابودی کامل صدام انجام شد.
این عملیات که پس از مجاب کردن رهبرانقلاب توسط رفسنجانی و فرماندهان برای تداوم ستیز پس از #فتح_خرمشهر انجام شد.
به دلیل اینکه #محسن_رضایی تیپ تهران ( ۲۷ محمد رسولالله) را به لبنان و سوریه مأمور کرده بود، در منطقه ال کوشک و پاسگاه زید بدون تیپ خط شکن و نیروهای کیفی #احمد_متوسلیان و #ابراهیمِ_همت انجام شد و بار اصلی آن دوش نیروهای تیپ ۴۱ ثارالله کرمان افتاد. که سلیمانی از فرماندهان آن بود .
آن هم نیروهایی عمدتا از سیستان و بلوچستان و کرمان .
آن هم در گرمترین دمای منطقه که زیر آفتاب بیش از هفتاد درجه سانتیگراد است، بدون توجه به توان رزم نیرو هزاران نوجوان و جوان تشنه به زیر شنیهای ماشین جن گی صدام روانه شدند.
به گفته رفیق السامرائی از فرماندهان استخبارات عراق صدام خود شخصا در هتلی در بصره حاضر شده بود تا دفع عملیات را فرماندهی کند.
به اعتراف بازماندگان بیشترین تلفات از گرما و تشنگی و بیحالی و گرمازدگی نیروها بود.
که اسیر این عملیات خود به من با اشک جاری گفت: « بچهها پس از دهها کیلومتر دویدن در وسط بیابان بدون کندن سنگر و جانپناه پس از نماز صبح کنار مثلثیها از بیحالی غش خواب رفتند و وقتی به خودمان آمدیم که دیدیم تانکها دارند بچهها را زنده زنده له میکنند، و فقط یک سرباز عراقی مرا بالای تانک کشید!»
وقتی روحانی #تفحص_شهدا در #لشگر۴۱ثارالله بودم شاهد انبوه بقایای اجساد این عزیزان بودم.
دشت پاسگاه زید از شالهای سیستانی و ما بین خاکریزهای مثلثی قطعات ریز استخوان شهیدان آکنده بود و ...
عملیات بعد هم عملیات #محرم در آبان همان سال در کوههای حمرین و شرهانی و ابوغریب بود که شرح غرق شدن صدها تن از رزمندگان اصفهان در دویرج را قبلا دادم.
تقریبا تا سال ۶۶ هرسال یکی دو عملیات با طراحی رفسنجانی و محسن رضایی و ... داشتیم که به جز عملیات #والفجر۸ و تصرف #فاو در مابقی تلفات بالا و عدم تحقق اهداف ارز رایج هشت سال جنگ شده بود و ...
که البته در بهار ۶۷ ورق برگشت و با حملات رعد آسا و تضعیف عمدی جبهه، فاو و شلمچه و ابوغریب و حتی خرمشهر مجدد اشغال شد که فرصت دیگری برای شرح آن میطلبد.
و در ضعف کامل جبههها و اقتصاد، رهبر انقلاب که به وعده یک عملیات تا نابودی صدام اجازه عملیات رمضان و سپس عملیات دیگر را داد را در ۲۷تیر۱۳۶۷ مجبور به پذیرش آتشبس و قبول #قطعنامه۵۹۸ کردند که ازآن به #جام_زهر تعبیر میکرد...
سالها بعد #اکبر_رفسنجانی که بانی تداوم جنگ بود مدعی بود که از افتخارات من و آقای #حسن_روحانی پایان جنگ است!
@shafieikia
♨️ برگی از خیانت #رفسنجانی و تیمش در جنگ./
-به فدای لب عطشان بیت المقدسهفتیها :
🔥 عصر روز ۲۳ خرداد سال ۱۳۶۷ برای بچه های جنگ تهران کربلائی شد و گویای غربتها و خیانتهای آخر جنگ است که نخواستهاند درست بیان شود .
- به دنبال تکهای بی امان عراق در غلظت غبار سیاسی کاری عالی جنابان که منجر به سقوط #فاو و #شلمچه و ... شد، عملیّات بیتالمقدس۷ آخرین عملیّات پیش از نوشیدن جام زهر بود، که قرار بود جبران ضعف جبهه های جنوب باشد، تا تدبیر ناکارآمد تشکیل سه جبهه ( جنوب، غرب، شمال عراق ) توسط فرماندهی جنگ را که منجر به سقوط جبهه جنوب شده بود را ترمیم کند.
☑️ با وجود پیشروی خوب عملیّات بیت المقدّس ۷ که تا مرزهای کشورمان پیش رفت و فرماندهان میدانی هم برای عملیاتی برای فتح سرزمین توجیه شده بودند، و بچهها با روحیهی بالا ارتش #صدام را پس زدند، و قرار بود حفظ موضع باشد، ولی هنوز نه فرماندهان میدانی و نه رزمندگان به پاسخ صریحی نرسیده اند که چرا فرماندهیجنگ، عملیاتی که حفظ موضع بود را ناگهان با عدم پشتیبانی عملیاتی آفندی اعلام کرد، و چه شد که رزمندگان مؤثر دفاع مقدس به خصوص رزمندگان #لشگر۲۷محمدرسول_الله صلّیاللهعلیهوآله به دلیل ناهماهنگیهای ستادی با عقبنشینی اعلام نشده لشگرهای جانبی دور خوردند و با تلفات سنگینی مواجه شدند که در توان رزمشان برای ادامه جنگ بسیار تأثیر منفی داشت؟!
⁉️ آیا پرسشگری رزمندگان تهرانی در اعلان قبول قطعنامه در روزهای آینده با تحمیل شکستهای توجیه ناپذیر، آنان را مستحق چنین بلایی کرد؟!
✔️ یادمان هست که در وزارت سپاه به وزارت جناب #رفیقدوست پادگان های داخل شهر و تهران در حالی مملو از لندکروزهای در حد صفر بود، که یگان های رزم مانند #گردان_کمیل یک لندکروز سالم برای پشتیبانی بیشتر نداشتند و گردان های دیگر هم وضع بهتری نداشتند و همین نیز منجر به جا ماندن بسیاری در برابر قیچی دشمن و دشتبانی تانک های بعثی شد .
🌷 و سرانجام نتیجهی تک ظهر ۲۳ خرداد صدها شهیدی بود که برخی یک گلوله هم نخورده بودند بلکه از شدّت تشنگی و قطع تدارکات با #لب_عطشان به شهادت رسیدند و هنوز خیلی از آن ابدان مطهر خورد شده زیر شنی تانک ها بازنگشتهاند! و ...
- رحمت خدا بر #شهیدمحمدجوادحسن_زاده که آلبوم عکسی از شهدای جامانده آن ظهر آتش بار داشت که حتّی برخی از شهدا از داغ عطش لباس های خود را بالا زده بودند و زیر نفربرهایی خوابیده بودند تا عطششان کاهش یابد و به همان حالت به شهادت رسیده بودند و ...
🌑 اگر چه جناب #محسن_رضایی در مصاحبه ای اقرار داشته که مسئولان سیاسی و دیپلمات ها یک سال قبل از پذیرش رهبرانقلاب، #قطعنامه۵۹۸ را در مذاکرات محرمانه بدون اطلاع رهبر و مردم امضا کرده بودند !
https://www.tabnak.ir/fa/news/65800/
🔻 گویا فقط باید شکستها و تلفات بالائی صورت میگرفت تا #رفسنجانی در رأس فرماندهی جنگ رهبرانقلاب را به قطعنامهی ناقص و ناکارآمد ۵۹۸ در گرفتن حقوق ایران مظلوم از صدام عفلقی راضی کند.
- همان رفسنجانی که با تبانی فرماندهانِ همراه، آقای خمینی را که مخالف ادامه جنگ پس از #فتح_خرمشهر بود، را مجاب به یک عملیات نهایی تا سقوط صدام کرد_که شش سال طول کشید._.
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/03/03/2018213/
- بله، رفسنجانی و تیمش با تحمیل تلفاتِ بهترینها و نابودی تمام زیرساختهای کشور پس از اینکه سر مملکت را به سنگ بیهودگی عملیاتهای پر هزینه زد، خود و تیمش را پایان دهنده جنگ نمایش داد و با مستقرض کردن کشور برای بازسازی بخشی از ویرانههای آن خود را #سردار_سازندگی نامید.
این پرونده مانند سقوط هواپیمای شیخ محلاتی و همراهانش و ... باید دنبال شود و ...
https://t.me/shafieikia/7967
- و همه هم دیدیم که صدام با قطعنامه ۵۹۸ به مرزها عقبنشینی نکرد و اسیران را هم آزاد نکرد بلکه حملهاش به کویت و تک آمریکا و متحدینش صدام را وادار به آن کرد، و #دیپلمات های پر ادعای امروز، که آن روز هم تیم مذاکره کنندگان رفسنجانی بودند، هرگز نتوانستند یا نخواستند حق ما و #غرامت_جنگ را بگیرند، که با دقّت در این حقّه مثلث جام زهر، غبار از علّت سرنوشت غمبار عملیات #بیت_المقدس۷ کنار می رود.
🌙 آری ! عصر ۲۳ خرداد ۱۳۶۷، یادآور عصر عاشورایی بود که غربت و تنهایی انقلابیون حقیقی در بین انقلابی نمایان به خوبی قابل مشاهده بود .
🌹 هدیّه به شهیدان مظلوم این خیانت، به خصوص: شهیدان #غلامعباس_تقی_زاده، #سیدحسن_میریونسی، #داود_باقری، #حسنعلی_جاریانی، و... صلوات !
💐 أللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و أهلک أعدائهم و ٱحشرنا معهم في الدّنیا و الآخرة💐
#جام_زهر_۵۹۸
#مذاکرات_محرمانه
#امضای_محرمانه
#مسقط
#برجام
@shafieikia
-به فدای لب عطشان بیت المقدسهفتیها :
🔥 عصر روز ۲۳ خرداد سال ۱۳۶۷ برای بچه های جنگ تهران کربلائی شد و گویای غربتها و خیانتهای آخر جنگ است که نخواستهاند درست بیان شود .
- به دنبال تکهای بی امان عراق در غلظت غبار سیاسی کاری عالی جنابان که منجر به سقوط #فاو و #شلمچه و ... شد، عملیّات بیتالمقدس۷ آخرین عملیّات پیش از نوشیدن جام زهر بود، که قرار بود جبران ضعف جبهه های جنوب باشد، تا تدبیر ناکارآمد تشکیل سه جبهه ( جنوب، غرب، شمال عراق ) توسط فرماندهی جنگ را که منجر به سقوط جبهه جنوب شده بود را ترمیم کند.
☑️ با وجود پیشروی خوب عملیّات بیت المقدّس ۷ که تا مرزهای کشورمان پیش رفت و فرماندهان میدانی هم برای عملیاتی برای فتح سرزمین توجیه شده بودند، و بچهها با روحیهی بالا ارتش #صدام را پس زدند، و قرار بود حفظ موضع باشد، ولی هنوز نه فرماندهان میدانی و نه رزمندگان به پاسخ صریحی نرسیده اند که چرا فرماندهیجنگ، عملیاتی که حفظ موضع بود را ناگهان با عدم پشتیبانی عملیاتی آفندی اعلام کرد، و چه شد که رزمندگان مؤثر دفاع مقدس به خصوص رزمندگان #لشگر۲۷محمدرسول_الله صلّیاللهعلیهوآله به دلیل ناهماهنگیهای ستادی با عقبنشینی اعلام نشده لشگرهای جانبی دور خوردند و با تلفات سنگینی مواجه شدند که در توان رزمشان برای ادامه جنگ بسیار تأثیر منفی داشت؟!
⁉️ آیا پرسشگری رزمندگان تهرانی در اعلان قبول قطعنامه در روزهای آینده با تحمیل شکستهای توجیه ناپذیر، آنان را مستحق چنین بلایی کرد؟!
✔️ یادمان هست که در وزارت سپاه به وزارت جناب #رفیقدوست پادگان های داخل شهر و تهران در حالی مملو از لندکروزهای در حد صفر بود، که یگان های رزم مانند #گردان_کمیل یک لندکروز سالم برای پشتیبانی بیشتر نداشتند و گردان های دیگر هم وضع بهتری نداشتند و همین نیز منجر به جا ماندن بسیاری در برابر قیچی دشمن و دشتبانی تانک های بعثی شد .
🌷 و سرانجام نتیجهی تک ظهر ۲۳ خرداد صدها شهیدی بود که برخی یک گلوله هم نخورده بودند بلکه از شدّت تشنگی و قطع تدارکات با #لب_عطشان به شهادت رسیدند و هنوز خیلی از آن ابدان مطهر خورد شده زیر شنی تانک ها بازنگشتهاند! و ...
- رحمت خدا بر #شهیدمحمدجوادحسن_زاده که آلبوم عکسی از شهدای جامانده آن ظهر آتش بار داشت که حتّی برخی از شهدا از داغ عطش لباس های خود را بالا زده بودند و زیر نفربرهایی خوابیده بودند تا عطششان کاهش یابد و به همان حالت به شهادت رسیده بودند و ...
🌑 اگر چه جناب #محسن_رضایی در مصاحبه ای اقرار داشته که مسئولان سیاسی و دیپلمات ها یک سال قبل از پذیرش رهبرانقلاب، #قطعنامه۵۹۸ را در مذاکرات محرمانه بدون اطلاع رهبر و مردم امضا کرده بودند !
https://www.tabnak.ir/fa/news/65800/
🔻 گویا فقط باید شکستها و تلفات بالائی صورت میگرفت تا #رفسنجانی در رأس فرماندهی جنگ رهبرانقلاب را به قطعنامهی ناقص و ناکارآمد ۵۹۸ در گرفتن حقوق ایران مظلوم از صدام عفلقی راضی کند.
- همان رفسنجانی که با تبانی فرماندهانِ همراه، آقای خمینی را که مخالف ادامه جنگ پس از #فتح_خرمشهر بود، را مجاب به یک عملیات نهایی تا سقوط صدام کرد_که شش سال طول کشید._.
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/03/03/2018213/
- بله، رفسنجانی و تیمش با تحمیل تلفاتِ بهترینها و نابودی تمام زیرساختهای کشور پس از اینکه سر مملکت را به سنگ بیهودگی عملیاتهای پر هزینه زد، خود و تیمش را پایان دهنده جنگ نمایش داد و با مستقرض کردن کشور برای بازسازی بخشی از ویرانههای آن خود را #سردار_سازندگی نامید.
این پرونده مانند سقوط هواپیمای شیخ محلاتی و همراهانش و ... باید دنبال شود و ...
https://t.me/shafieikia/7967
- و همه هم دیدیم که صدام با قطعنامه ۵۹۸ به مرزها عقبنشینی نکرد و اسیران را هم آزاد نکرد بلکه حملهاش به کویت و تک آمریکا و متحدینش صدام را وادار به آن کرد، و #دیپلمات های پر ادعای امروز، که آن روز هم تیم مذاکره کنندگان رفسنجانی بودند، هرگز نتوانستند یا نخواستند حق ما و #غرامت_جنگ را بگیرند، که با دقّت در این حقّه مثلث جام زهر، غبار از علّت سرنوشت غمبار عملیات #بیت_المقدس۷ کنار می رود.
🌙 آری ! عصر ۲۳ خرداد ۱۳۶۷، یادآور عصر عاشورایی بود که غربت و تنهایی انقلابیون حقیقی در بین انقلابی نمایان به خوبی قابل مشاهده بود .
🌹 هدیّه به شهیدان مظلوم این خیانت، به خصوص: شهیدان #غلامعباس_تقی_زاده، #سیدحسن_میریونسی، #داود_باقری، #حسنعلی_جاریانی، و... صلوات !
💐 أللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و أهلک أعدائهم و ٱحشرنا معهم في الدّنیا و الآخرة💐
#جام_زهر_۵۹۸
#مذاکرات_محرمانه
#امضای_محرمانه
#مسقط
#برجام
@shafieikia
تابناک | TABNAK
قطعنامه 598 را یک سال زودتر، مشروط و غیرعلنی پذیرفته بودیم
گفتوگو با محسن رضایی
⭕️ واقعیت مجمع عقلا و کارنامه روحانی در جنگ:
- در کارنامه #روحانی تشکیل گروهی از نمایندگان مجلس ذکر میشود که در حدود سالهای ۶۴ و ۶۵ با عنوان «عقلا» تشکیل شد و دنبال مدیریت عاقلانه جنگ بودند و در خاطرات #رفسنجانی و #محسن_رضایی آمده که رهبرانقلاب آقای #خمینی دستور برچیدن آنرا داد.
- و افرادی مانند مهدی نصیری و شهابالدین حائری هم در اظهارات خود آنرا نکتهی مثبت او در صلح طلبی تلقی میکنند.
- ولی با مرور کارنامه حسن فریدون (روحانی) اذعان خواهیم کرد که واقعیت ماجرا چیز دیگری است:
↙️ اینجا بخوانید:
https://t.me/shafieikia/8457
@shafieikia
- در کارنامه #روحانی تشکیل گروهی از نمایندگان مجلس ذکر میشود که در حدود سالهای ۶۴ و ۶۵ با عنوان «عقلا» تشکیل شد و دنبال مدیریت عاقلانه جنگ بودند و در خاطرات #رفسنجانی و #محسن_رضایی آمده که رهبرانقلاب آقای #خمینی دستور برچیدن آنرا داد.
- و افرادی مانند مهدی نصیری و شهابالدین حائری هم در اظهارات خود آنرا نکتهی مثبت او در صلح طلبی تلقی میکنند.
- ولی با مرور کارنامه حسن فریدون (روحانی) اذعان خواهیم کرد که واقعیت ماجرا چیز دیگری است:
↙️ اینجا بخوانید:
https://t.me/shafieikia/8457
@shafieikia
مسعود شفیعی کیا
⭕️ واقعیت مجمع عقلا و کارنامه روحانی در جنگ: - در کارنامه #روحانی تشکیل گروهی از نمایندگان مجلس ذکر میشود که در حدود سالهای ۶۴ و ۶۵ با عنوان «عقلا» تشکیل شد و دنبال مدیریت عاقلانه جنگ بودند و در خاطرات #رفسنجانی و #محسن_رضایی آمده که رهبرانقلاب آقای #خمینی…
⭕️ واقعیت مجمع عقلا و کارنامه روحانی در جنگ:
- در کارنامه #روحانی تشکیل گروهی از نمایندگان مجلس ذکر میشود که در حدود سالهای ۶۴ و ۶۵ با عنوان «عقلا» تشکیل شد و دنبال مدیریت عاقلانه جنگ بودند و در خاطرات #رفسنجانی و #محسن_رضایی آمده که رهبرانقلاب آقای #خمینی دستور برچیدن آنرا داد.
- و افرادی مانند مهدی نصیری و شهابالدین حائری هم در اظهارات خود آنرا نکتهی مثبت او در صلح طلبی تلقی میکنند.
- ولی با مرور کارنامه حسن فریدون (روحانی) اذعان خواهیم کرد که واقعیت ماجرا چیز دیگری است:
۱- حسن فریدون (روحانی) در سال۵۸ عضو اصلی تصفیه ارتش بود که در آستانهی جنگی که رکن ارتش بنابر تحرکات بعث صدام هشدار آنرا داده بود، ۱۲هزار فرمانده و نیروی زبدهی ارتش را اخراج کردند.
- فیلم صحن مجلس اول در دسترس هست که وی حتی دنبال انهدام تیپ کماندویی کارآمد نوهد ارتش بود که با دست رد #دکتر_مصطفی_چمران مواجه شد.
ولی تصفیه ارتش ضرر جبرانناپذیری در ابتدای جنگ داشت.
۲- حسن از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷ با عنایت آقای خامنهای(رئیس شورای عالی دفاع) عضو شورای عالی دفاع شد.
۳- از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ عضویت در شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرائی آن.
۴- از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ معاونت فرماندهی جنگ.
۵- از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء که تمام عملیات زیر نظر آن مدیریت میشد.
۶- از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰ فرماندهی پدافند هوایی کل کشور که انهدام هواپیمای سرلشکر بابایی با پدافند خودی و ایرباس ایرانی توسط آمریکا در همان دوره بود.
۷- از ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ روحانی به معاونت جانشین فرماندهی کل قوا(رفسنجانی) منصوب شد.
۸ - بعد از پایان جنگ، حسن به همراه تعدادی از فرماندهان سپاه و ارتش، نشان درجه دو فتح و در مراسمی دیگر در سالروز #آزادسازی_خرمشهر، به همراه جمعی از فرماندهان و مسؤولان پشتیبانی جنگ، نشان درجه یک نصر را از آقای خامنهای دریافت کرد.
[در صورتیکه تنها زحمتی که روحانی در فتح خرمشهر داشت؛ کشیدن پتو روی خودش مقابل کولرگازی سنگر ضداتمی قرارگاه بوده.]
۹- عضویت و ریاست شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۶۲ نیز از دیگر مسئولیتهایش بوده.
۱۰- در سالهای ۶۴ و ۶۵ روحانی یکی از ۳نفری بود که به نمایندگی از هاشمی رفسنجانی با تیم آمریکایی #مک_فارلین و دلالهای اسراییلی برای خرید تاو و سلاح و قطعات هواپیما مذاکره مخفیانه کرد، دقیقا همان زمانی که «مجمع عقلا» راه انداخت!
همراه افرادی مانند«رحمانی فضلی» _که در فاجعه #آبان۹۸ وزیر کشورش بود و وقیحانه در مجلس گفت که علاوه بر سروسینه معترضان به پایشان هم زدیم._!
- پس منظور آنان از تداوم عاقلانه جنگ، یعنی زمینهسازی همین مذاکرات با آمریکا و خرید سلاح از اسرائیل بود، و به عبارتی با مدیریت خود بنبست جنگ را به کمک آمریکا و اسرائیل منوط کردند.
۱۱- در ۲۶ژوئن ۲۰۱۳، وبسایت روزنامهٔ اسرائیلی، یدیعوت آحارونوت، طی مقالهای مدعی شد که روحانی و امیرام نیر، معاون ضدتروریسم وقت دولت اسرائیل، در سال ۳۰اوت ۱۹۸۶ میلادی دیدارمحرمانه داشتهاند. طبق متن این دیدار که از روی نوار ضبط شدهٔ مکالمات پیاده شده، روحانی در حالی که فکر میکرد طرف مقابلش از مقامات آمریکایی است، به نیر پیشنهادهایی برای مقابله با آنچه سیاستهای «افراطی» آیت الله خمینی میخواند ارائه میکند.
- حسن عباسی نظامی جنجالی با طرح این مطلب با شکایت روحانی به دادگاه رفت و محکمه هم پس از مشاهده مستنداتش او را تبرئه کرد.
۱۲- از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ نمایندگی آقای #خامنهای در شورای عالی امنیت ملی و دبیری این شورا را داشت.
۱۳- حسن در ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ با پیشنهاد رهبرنظام در سمت دبیر شعامِ دولتِ #خاتمی مذاکره کنندهی هستهای شد که در همان دوران با ورود سانتریفیوژهای آلوده، پرونده ایران به اتهام فعالیت نظامی هستهای بغرنج و حاد شد، و با بستن پیمان سعدآباد بدون گرفتن هیچ امتیازی تعلیق یک طرفه و نامحدود را پذیرفت.
[شاهد بودم وی در بین علمای بلاد و امامجمعهها گفت: غربیها به ما قول دادهاند تا درازای تعلیق فعالیت ما آنها هم اسرائیل را خلع سلاح هستهای کنند! و هیچ کسی حتی در شورای نگهبان راستی آزماییاش نکرد و به رویش نیاورد...]
۱۴- محسن رضایی اقرار کرد که مسئولان نظام یک سال قبل از قبول #قطعنامه۵۹۸ توسط رهبرانقلاب آنرا امضاکرده بودند.
۱۵ - در یک نمای باز وقتی ماجرای جنگ را میبینیم از اصرار به رهبرانقلاب که خواهان اتمام جنگ پس از فتح خرمشهر بود برای ادامه جنگ و طراحی کشتارجمعی شش ساله تا تحمیل قطعنامه و عقلا نامیدن کسانیکه خود زمینه ساز جنگ طولانی با تضعیف ارتش با تصفیه آن و تداوم فرسایشی و پر تلفات در ستاد جنگ بودند، تا ورود سانتریفیوژهای آلوده و ناجی نشان دادن خود با ژست گفتگو و ... تمام ماجرا دستمان میآید.
https://t.me/shafieikia/8363
@shafieikia
- در کارنامه #روحانی تشکیل گروهی از نمایندگان مجلس ذکر میشود که در حدود سالهای ۶۴ و ۶۵ با عنوان «عقلا» تشکیل شد و دنبال مدیریت عاقلانه جنگ بودند و در خاطرات #رفسنجانی و #محسن_رضایی آمده که رهبرانقلاب آقای #خمینی دستور برچیدن آنرا داد.
- و افرادی مانند مهدی نصیری و شهابالدین حائری هم در اظهارات خود آنرا نکتهی مثبت او در صلح طلبی تلقی میکنند.
- ولی با مرور کارنامه حسن فریدون (روحانی) اذعان خواهیم کرد که واقعیت ماجرا چیز دیگری است:
۱- حسن فریدون (روحانی) در سال۵۸ عضو اصلی تصفیه ارتش بود که در آستانهی جنگی که رکن ارتش بنابر تحرکات بعث صدام هشدار آنرا داده بود، ۱۲هزار فرمانده و نیروی زبدهی ارتش را اخراج کردند.
- فیلم صحن مجلس اول در دسترس هست که وی حتی دنبال انهدام تیپ کماندویی کارآمد نوهد ارتش بود که با دست رد #دکتر_مصطفی_چمران مواجه شد.
ولی تصفیه ارتش ضرر جبرانناپذیری در ابتدای جنگ داشت.
۲- حسن از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷ با عنایت آقای خامنهای(رئیس شورای عالی دفاع) عضو شورای عالی دفاع شد.
۳- از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ عضویت در شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرائی آن.
۴- از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ معاونت فرماندهی جنگ.
۵- از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء که تمام عملیات زیر نظر آن مدیریت میشد.
۶- از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰ فرماندهی پدافند هوایی کل کشور که انهدام هواپیمای سرلشکر بابایی با پدافند خودی و ایرباس ایرانی توسط آمریکا در همان دوره بود.
۷- از ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ روحانی به معاونت جانشین فرماندهی کل قوا(رفسنجانی) منصوب شد.
۸ - بعد از پایان جنگ، حسن به همراه تعدادی از فرماندهان سپاه و ارتش، نشان درجه دو فتح و در مراسمی دیگر در سالروز #آزادسازی_خرمشهر، به همراه جمعی از فرماندهان و مسؤولان پشتیبانی جنگ، نشان درجه یک نصر را از آقای خامنهای دریافت کرد.
[در صورتیکه تنها زحمتی که روحانی در فتح خرمشهر داشت؛ کشیدن پتو روی خودش مقابل کولرگازی سنگر ضداتمی قرارگاه بوده.]
۹- عضویت و ریاست شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۶۲ نیز از دیگر مسئولیتهایش بوده.
۱۰- در سالهای ۶۴ و ۶۵ روحانی یکی از ۳نفری بود که به نمایندگی از هاشمی رفسنجانی با تیم آمریکایی #مک_فارلین و دلالهای اسراییلی برای خرید تاو و سلاح و قطعات هواپیما مذاکره مخفیانه کرد، دقیقا همان زمانی که «مجمع عقلا» راه انداخت!
همراه افرادی مانند«رحمانی فضلی» _که در فاجعه #آبان۹۸ وزیر کشورش بود و وقیحانه در مجلس گفت که علاوه بر سروسینه معترضان به پایشان هم زدیم._!
- پس منظور آنان از تداوم عاقلانه جنگ، یعنی زمینهسازی همین مذاکرات با آمریکا و خرید سلاح از اسرائیل بود، و به عبارتی با مدیریت خود بنبست جنگ را به کمک آمریکا و اسرائیل منوط کردند.
۱۱- در ۲۶ژوئن ۲۰۱۳، وبسایت روزنامهٔ اسرائیلی، یدیعوت آحارونوت، طی مقالهای مدعی شد که روحانی و امیرام نیر، معاون ضدتروریسم وقت دولت اسرائیل، در سال ۳۰اوت ۱۹۸۶ میلادی دیدارمحرمانه داشتهاند. طبق متن این دیدار که از روی نوار ضبط شدهٔ مکالمات پیاده شده، روحانی در حالی که فکر میکرد طرف مقابلش از مقامات آمریکایی است، به نیر پیشنهادهایی برای مقابله با آنچه سیاستهای «افراطی» آیت الله خمینی میخواند ارائه میکند.
- حسن عباسی نظامی جنجالی با طرح این مطلب با شکایت روحانی به دادگاه رفت و محکمه هم پس از مشاهده مستنداتش او را تبرئه کرد.
۱۲- از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ نمایندگی آقای #خامنهای در شورای عالی امنیت ملی و دبیری این شورا را داشت.
۱۳- حسن در ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ با پیشنهاد رهبرنظام در سمت دبیر شعامِ دولتِ #خاتمی مذاکره کنندهی هستهای شد که در همان دوران با ورود سانتریفیوژهای آلوده، پرونده ایران به اتهام فعالیت نظامی هستهای بغرنج و حاد شد، و با بستن پیمان سعدآباد بدون گرفتن هیچ امتیازی تعلیق یک طرفه و نامحدود را پذیرفت.
[شاهد بودم وی در بین علمای بلاد و امامجمعهها گفت: غربیها به ما قول دادهاند تا درازای تعلیق فعالیت ما آنها هم اسرائیل را خلع سلاح هستهای کنند! و هیچ کسی حتی در شورای نگهبان راستی آزماییاش نکرد و به رویش نیاورد...]
۱۴- محسن رضایی اقرار کرد که مسئولان نظام یک سال قبل از قبول #قطعنامه۵۹۸ توسط رهبرانقلاب آنرا امضاکرده بودند.
۱۵ - در یک نمای باز وقتی ماجرای جنگ را میبینیم از اصرار به رهبرانقلاب که خواهان اتمام جنگ پس از فتح خرمشهر بود برای ادامه جنگ و طراحی کشتارجمعی شش ساله تا تحمیل قطعنامه و عقلا نامیدن کسانیکه خود زمینه ساز جنگ طولانی با تضعیف ارتش با تصفیه آن و تداوم فرسایشی و پر تلفات در ستاد جنگ بودند، تا ورود سانتریفیوژهای آلوده و ناجی نشان دادن خود با ژست گفتگو و ... تمام ماجرا دستمان میآید.
https://t.me/shafieikia/8363
@shafieikia
Telegram
مسعود شفیعی کیا
♨️ برگی از خیانت #رفسنجانی و تیمش در جنگ./
-به فدای لب عطشان بیت المقدسهفتیها :
🔥 عصر روز ۲۳ خرداد سال ۱۳۶۷ برای بچه های جنگ تهران کربلائی شد و گویای غربتها و خیانتهای آخر جنگ است که نخواستهاند درست بیان شود .
- به دنبال تکهای بی امان عراق در غلظت…
-به فدای لب عطشان بیت المقدسهفتیها :
🔥 عصر روز ۲۳ خرداد سال ۱۳۶۷ برای بچه های جنگ تهران کربلائی شد و گویای غربتها و خیانتهای آخر جنگ است که نخواستهاند درست بیان شود .
- به دنبال تکهای بی امان عراق در غلظت…
🔻 جنگ ما؛ جنگ اونها!
- اواخر بهمن ۶۶ بود که جلسه بسیج مسجد مملو بود از بسیجیان جبهه ندیده.
- هرکسی داشت عملیات اخیر را تحلیل میکرد، یکی میگفت که این عملیات (بیتالمقدس۲) باعث شد انتفاضه مسجدالأقصی شروع بشه، _ یعنی همان فلسیطنیهایی که صدام را سیدعرب میدانستند از ما تأثیر گرفتند._ و ... در گراماگرم همین تحلیلهای فضایی بود که #رضا_طاعتی که به دلیل یخزدگی پایش از منطقه برگشته بود، با همان لحن همیشگی شوخی و جدیاش گفت:
«همتون دروغ میگید، کدومتون خط بودید.» به شوخی منو نشون داد و گفت این راست میگه که تازه برگشته.
- من هم به دلیل مریضی پس از عملیات تسویه کردهبودم، و تا چند ماه درگیر بدمزاجیم بودم.
- این واکنش رضا ( شهریار ) طاعتی که از ۱۳، ۱۴ سالگی منطقه بود، و گردان مالکی بود.
واکنش عموم رزمندگان در مقابل با تحلیلگران جبهه نرفتهی پشت جبهه بود.
- چون رزمنده در خط مقدم همیشه با واقعیتها مواجه میشود.
- #مجید_پازوکی هم وقتی کار سخت میشد میگفت: « یه عده مثل ... خیس تو نمازجمعه میگن جنگ، جنگ تا پیروزی و خبر ندارند چه خبره!»
- مثلا همان عملیات بیتل۲ خلاف نظر فرماندهان میدانی و با پافشاری #محسن_رضایی در سرمای زمستان و در سلیمانیه عراق صورت گرفت، بعداً فهمیدیم حتی رحیم تپه ( رحیم صفوی ) با آن مخالف بود، ولی رضایی که توسط رهبر انقلاب قداست پیدا کرده بود و حق وتو داشت، رفسنجانی را مجاب به این عملیات پر هزینه و تغییر دهندهی سرنوشت جنگ کرد.
- زیرا ایجاد جبههی سوم در شمال عراق اندک نیروهای رزمنده را مجبور به ترک جبهه حیاتی جنوب کرد که حاصلش سقوط فاو و شلمچه و حتی پیشروی صدام تا جاده اهواز و خرمشهر، و شکست منتهی به جام زهر شد.
- همیشه جنگ آنهایی که در میدانند با جنگ شعار دهندگان متفاوت است.
- مثلا هشت سال مردم یمن تاوان دادند، و فقط به خواست چین، ایران و عربستان جنگ نیابتی را پایان دادند.
- اکنون نیز این مردم به خصوص زنان و کودکان باریکه غ هستند که تاوان میدهند، نه تصمیمگیران و طراحان و تحلیلگران آن و ...
@shafieikia
- اواخر بهمن ۶۶ بود که جلسه بسیج مسجد مملو بود از بسیجیان جبهه ندیده.
- هرکسی داشت عملیات اخیر را تحلیل میکرد، یکی میگفت که این عملیات (بیتالمقدس۲) باعث شد انتفاضه مسجدالأقصی شروع بشه، _ یعنی همان فلسیطنیهایی که صدام را سیدعرب میدانستند از ما تأثیر گرفتند._ و ... در گراماگرم همین تحلیلهای فضایی بود که #رضا_طاعتی که به دلیل یخزدگی پایش از منطقه برگشته بود، با همان لحن همیشگی شوخی و جدیاش گفت:
«همتون دروغ میگید، کدومتون خط بودید.» به شوخی منو نشون داد و گفت این راست میگه که تازه برگشته.
- من هم به دلیل مریضی پس از عملیات تسویه کردهبودم، و تا چند ماه درگیر بدمزاجیم بودم.
- این واکنش رضا ( شهریار ) طاعتی که از ۱۳، ۱۴ سالگی منطقه بود، و گردان مالکی بود.
واکنش عموم رزمندگان در مقابل با تحلیلگران جبهه نرفتهی پشت جبهه بود.
- چون رزمنده در خط مقدم همیشه با واقعیتها مواجه میشود.
- #مجید_پازوکی هم وقتی کار سخت میشد میگفت: « یه عده مثل ... خیس تو نمازجمعه میگن جنگ، جنگ تا پیروزی و خبر ندارند چه خبره!»
- مثلا همان عملیات بیتل۲ خلاف نظر فرماندهان میدانی و با پافشاری #محسن_رضایی در سرمای زمستان و در سلیمانیه عراق صورت گرفت، بعداً فهمیدیم حتی رحیم تپه ( رحیم صفوی ) با آن مخالف بود، ولی رضایی که توسط رهبر انقلاب قداست پیدا کرده بود و حق وتو داشت، رفسنجانی را مجاب به این عملیات پر هزینه و تغییر دهندهی سرنوشت جنگ کرد.
- زیرا ایجاد جبههی سوم در شمال عراق اندک نیروهای رزمنده را مجبور به ترک جبهه حیاتی جنوب کرد که حاصلش سقوط فاو و شلمچه و حتی پیشروی صدام تا جاده اهواز و خرمشهر، و شکست منتهی به جام زهر شد.
- همیشه جنگ آنهایی که در میدانند با جنگ شعار دهندگان متفاوت است.
- مثلا هشت سال مردم یمن تاوان دادند، و فقط به خواست چین، ایران و عربستان جنگ نیابتی را پایان دادند.
- اکنون نیز این مردم به خصوص زنان و کودکان باریکه غ هستند که تاوان میدهند، نه تصمیمگیران و طراحان و تحلیلگران آن و ...
@shafieikia
🔻 از هتل اسپیناس، به اتوبان #همت: ما تصمیم میگیریم کی بماند، کی برود، کی بخورد! .../
- شمعخانی و #رضایی و #صفوی به #همت برای عملیات والفجر۵ فشار میآورند، ولی همت با استناد به توان رزم پایین نیروهایش و گزارش اطلاعات عملیات و لو رفتن عملیات، به اجرای عملیات تن نمیدهد، و سرانجام #شمخانی (شمعخانی) میگوید ما تصمیم میگیریم کجا و کی عملیات شود و ...
🔹گلعلی بابایی در "کوهستان آتش" مینویسد:
بدیهی بود که خروجی نشست فرماندهان ارشد سپاه با مسئولین طرح و شناسایی و اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ چه در نشست اول با مدیریت #علی_شمخانی و به ویژه نشست دوم که با حضور #محسن_رضایی برگزار شد، به مذاق همت خوش نیاید. در نتیجه با این عناصر برخورد شدیدی کرد. سعید قاسمی درباره آن جلسات گفته پس از اتمام جلسه دوم، شمخانی به مجید زادبود و احمد استادباقر گفته بود:
«اینحرفهایی که زدید درست، اما این را هم بدانید؛ در نهایت این ما هستیم که تصمیم میگیریم در این محور عملیات بشود یا نشود. پس بهتر است شما بروید و به کارهایتان ادامه بدهید، تا ما بگوییم چهکار باید بکنید. لحن صحبتها و تعابیر به کار گرفته شده توسط آقای شمخانی، تاثیر بدی روی روحیه زادبود و استادباقر گذاشت و آنها را خیلی آشفته کرد.» (صفحه ۳۲۵)
وقتی قاسمی برای کسب تکلیف خبر این ماجرا را به همت داد، همت برآشفته شده و گفته: «ببینم سعید؛ شما اصلاً با اجازه چه کسی این حرفها را به محسن رضایی زدید؟ اصلاً این مسائل چه ربطی به شما داشت؟» قاسمی به همت میگوید بعد از جلسه اولی که خودت هماهنگ کرده بودی، از قرارگاه نجف بچهها را احضار کردند که همت در پاسخ میگوید: «خیلی بی جا کردهاند؛ مگر شما بزرگتر ندارید؟» و در ادامه به قاسمی میگوید:
«میآمدید به من میگفتید که محسن و شمخانی خواستار جلسه با ما شدهاند، آنوقت خودم میرفتم و میدانستم جواب آن آقایان را چهطوری بدهم.» (صفحه ۳۲۵)
صفوی همچنین [به همت] گفت فرمانده لشکر وظیفه دارد به نیروهایش روحیه بدهد و آنها را برای حضور در جبهه تشویق کند. نه اینکه قیافه بگیرد و بگوید ما که موافق این عملیات نبودیم، بلکه مجبورمان کردند و چاره دیگری نداشتیم. (صفحه ۳۴۰) همت در پاسخ به این سخنان صفوی گفت شنیده برخی پشت سرش میگویند اینکه حتماً باید در این منطقه عملیات بشود، ناشی از نظر همت بوده که او شرعا این قضاوتها را نخواهد بخشید. اما اینکه او گفته باید در منطقه بمو و دربندیخان کار کرد به این دلیل بوده که تا حالا کسی در این منطقه عمل نکرده است. با این حال او تک و تنها افتاده و اگر همه همکاری بکنند، میتوان در همین منطقه بینظیرترین عملیات را پیریزی کرد.
- همت در همانجلسه خطاب به صفوی و شمخانی گفت لعنت بر من اگر نسبت به اقدام در اینجا اصرار بیهوده بکنم.
همت در این جلسه خطاب به شمخانی گفت: «آقای شمخانی، همه ما یک روز میمیریم، ولی به خدا قسم وظیفه داریم که نگذاریم این نیروی الهی، از خدا و اسلام و جنگ، زده بشوند. من از احتمال وقوع چنین اتفاقهایی است که میترسم»./ "کوهستان آتش".
⭕️ اگر به عاقبت عملیات والفجر ۵ مراجعه کنید، میبینید چیزی کمتر از کربلای۴ نبود، ناگفته نماند که درباره لو رفتن #والفجر_مقدماتی آن موقع یادم هست تقصیر را گردن همت انداختند و بین رزمندگان شایع کردند که در محوطهی باز کالک را خوانده و ماهوارهها دیدهاند!
- به گفته مهدی کیانی از فرماندهان ارشد سپاه، علت تاکید فرماندهان جنگی به اجرای عملیات والفجر ۵ با وجود آگاهی از لو رفتن آن، کنفرانس غیر متعهدها بود زیرا شمخانی از فرماندهان خواسته بود کاری کنند که رئیسجمهور با دست پر به اجلاس بروند.
@shafieikia
- شمعخانی و #رضایی و #صفوی به #همت برای عملیات والفجر۵ فشار میآورند، ولی همت با استناد به توان رزم پایین نیروهایش و گزارش اطلاعات عملیات و لو رفتن عملیات، به اجرای عملیات تن نمیدهد، و سرانجام #شمخانی (شمعخانی) میگوید ما تصمیم میگیریم کجا و کی عملیات شود و ...
🔹گلعلی بابایی در "کوهستان آتش" مینویسد:
بدیهی بود که خروجی نشست فرماندهان ارشد سپاه با مسئولین طرح و شناسایی و اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ چه در نشست اول با مدیریت #علی_شمخانی و به ویژه نشست دوم که با حضور #محسن_رضایی برگزار شد، به مذاق همت خوش نیاید. در نتیجه با این عناصر برخورد شدیدی کرد. سعید قاسمی درباره آن جلسات گفته پس از اتمام جلسه دوم، شمخانی به مجید زادبود و احمد استادباقر گفته بود:
«اینحرفهایی که زدید درست، اما این را هم بدانید؛ در نهایت این ما هستیم که تصمیم میگیریم در این محور عملیات بشود یا نشود. پس بهتر است شما بروید و به کارهایتان ادامه بدهید، تا ما بگوییم چهکار باید بکنید. لحن صحبتها و تعابیر به کار گرفته شده توسط آقای شمخانی، تاثیر بدی روی روحیه زادبود و استادباقر گذاشت و آنها را خیلی آشفته کرد.» (صفحه ۳۲۵)
وقتی قاسمی برای کسب تکلیف خبر این ماجرا را به همت داد، همت برآشفته شده و گفته: «ببینم سعید؛ شما اصلاً با اجازه چه کسی این حرفها را به محسن رضایی زدید؟ اصلاً این مسائل چه ربطی به شما داشت؟» قاسمی به همت میگوید بعد از جلسه اولی که خودت هماهنگ کرده بودی، از قرارگاه نجف بچهها را احضار کردند که همت در پاسخ میگوید: «خیلی بی جا کردهاند؛ مگر شما بزرگتر ندارید؟» و در ادامه به قاسمی میگوید:
«میآمدید به من میگفتید که محسن و شمخانی خواستار جلسه با ما شدهاند، آنوقت خودم میرفتم و میدانستم جواب آن آقایان را چهطوری بدهم.» (صفحه ۳۲۵)
صفوی همچنین [به همت] گفت فرمانده لشکر وظیفه دارد به نیروهایش روحیه بدهد و آنها را برای حضور در جبهه تشویق کند. نه اینکه قیافه بگیرد و بگوید ما که موافق این عملیات نبودیم، بلکه مجبورمان کردند و چاره دیگری نداشتیم. (صفحه ۳۴۰) همت در پاسخ به این سخنان صفوی گفت شنیده برخی پشت سرش میگویند اینکه حتماً باید در این منطقه عملیات بشود، ناشی از نظر همت بوده که او شرعا این قضاوتها را نخواهد بخشید. اما اینکه او گفته باید در منطقه بمو و دربندیخان کار کرد به این دلیل بوده که تا حالا کسی در این منطقه عمل نکرده است. با این حال او تک و تنها افتاده و اگر همه همکاری بکنند، میتوان در همین منطقه بینظیرترین عملیات را پیریزی کرد.
- همت در همانجلسه خطاب به صفوی و شمخانی گفت لعنت بر من اگر نسبت به اقدام در اینجا اصرار بیهوده بکنم.
همت در این جلسه خطاب به شمخانی گفت: «آقای شمخانی، همه ما یک روز میمیریم، ولی به خدا قسم وظیفه داریم که نگذاریم این نیروی الهی، از خدا و اسلام و جنگ، زده بشوند. من از احتمال وقوع چنین اتفاقهایی است که میترسم»./ "کوهستان آتش".
⭕️ اگر به عاقبت عملیات والفجر ۵ مراجعه کنید، میبینید چیزی کمتر از کربلای۴ نبود، ناگفته نماند که درباره لو رفتن #والفجر_مقدماتی آن موقع یادم هست تقصیر را گردن همت انداختند و بین رزمندگان شایع کردند که در محوطهی باز کالک را خوانده و ماهوارهها دیدهاند!
- به گفته مهدی کیانی از فرماندهان ارشد سپاه، علت تاکید فرماندهان جنگی به اجرای عملیات والفجر ۵ با وجود آگاهی از لو رفتن آن، کنفرانس غیر متعهدها بود زیرا شمخانی از فرماندهان خواسته بود کاری کنند که رئیسجمهور با دست پر به اجلاس بروند.
@shafieikia