🔶🔷🔶
۹ اردیبهشت زادروز جمیله شیخی
(زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹ زنجان – درگذشته ۲ خرداد ۱۳۸۰ تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
او که دارای دکترای افتخاری تئاتر بود، ابتدا بهیادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخت؛ سپس وارد تئاتر و سینما شد. او میگفت: «اولین آشنایی من با دنیای تئاتر، دیدن نمایشنامههایی بود که در تئاتر سعدی اجرا میشد.»
آموزگار آوازش که تازه از فرانسه آمده بود، به او گفت: «انتخاب کن، با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت» یا آواز یا تئاتر. و او هم انتخاب کرد: «من هم بهگروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی، پرویز بهرام، بیژن مفید، علی نصیریان و فهیمه راستکار آشنا شدم.
مدتی کار کردم اما متاسفانه نمایشنامههای شاهین سرکیسیان توقیف شد و بهصحنه نرفت. در همان زمان دیویدسون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد.
چهارماه در آنجا تمرین کردم ولی دیویدسون بهزودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود، تمام شاگردان سرکیسیان را به آموختن تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود.»
وی با علاقه، بهتمرین ادامه داد و در سال ۱۳۳۶ با نمایشنامه «پدر» برای نخستین بار بهروی صحنه آمد.
او از آغاز اجرایش میگفت: «بسیار مضطرب بودم و زانوهایم میلرزید و نمیتوانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.»
پس از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود، درگذشت و او با آتیلای یکساله "آتیلا پسیانی" تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنریاش انتخاب کرد و هفتهای یک نمایشنامه را به صورت زنده اجرا میکرد. «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که میافتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی بهوجود میآمد بههیچ وجه قابل اصلاح نبود.
وی همزمان با کار در تلویزیون، در تئاترهای مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردانها: سمندریان، علی نصیریان، عزتاله انتظامی، داوود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس مغفوریان و جعفر والی همکاری کرد: «اولین کار تلویزیونیام نمایشنامهای بود بهنام «مادر» بهکارگردانی حمید سمندریان.
در آن زمان ۲۹ ساله بودم و بیشتر خانمها دوست داشتند، نقش جوانها را بازی کنند، ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و باکمال میل این نقش را پذیرفتم.»
«دکتر مهدی فروغ ما را طوری آموزش داده بود که بهنقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمیدادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است ولی متاسفانه بهمحض اینکه یک نقش کوچک بهبازیگران پیشنهاد میشد قبول نمیکردند. من هیچوقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی ۲۵۰ تومان دستمزد میگرفتیم.
جمیله شیخی و هدیه تهرانی در جشن حافظ :
یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک بهعنوان خدمتکار منزل بهمن داد و گفت: این خدمتکار یک بار فنجانهای قهوه را میآورد و یک بار هم میبرد قبول میکنی یا نه؟ گفتم با کمال میل، من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان ۲۵۰ تومان را بهمن پرداخت کرد.»
خانم شیخی دونمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرد:«قلب سرگشته» در سال ۱۳۴۳ و «محکوم به اعدام » در سال ۱۳۵۰٫
بانو جمیله شیخی "مادر آتیلا پسیانی" در ۷۱ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
#جمیله_شیخی
۹ اردیبهشت زادروز جمیله شیخی
(زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹ زنجان – درگذشته ۲ خرداد ۱۳۸۰ تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
او که دارای دکترای افتخاری تئاتر بود، ابتدا بهیادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخت؛ سپس وارد تئاتر و سینما شد. او میگفت: «اولین آشنایی من با دنیای تئاتر، دیدن نمایشنامههایی بود که در تئاتر سعدی اجرا میشد.»
آموزگار آوازش که تازه از فرانسه آمده بود، به او گفت: «انتخاب کن، با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت» یا آواز یا تئاتر. و او هم انتخاب کرد: «من هم بهگروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی، پرویز بهرام، بیژن مفید، علی نصیریان و فهیمه راستکار آشنا شدم.
مدتی کار کردم اما متاسفانه نمایشنامههای شاهین سرکیسیان توقیف شد و بهصحنه نرفت. در همان زمان دیویدسون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد.
چهارماه در آنجا تمرین کردم ولی دیویدسون بهزودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود، تمام شاگردان سرکیسیان را به آموختن تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود.»
وی با علاقه، بهتمرین ادامه داد و در سال ۱۳۳۶ با نمایشنامه «پدر» برای نخستین بار بهروی صحنه آمد.
او از آغاز اجرایش میگفت: «بسیار مضطرب بودم و زانوهایم میلرزید و نمیتوانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.»
پس از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود، درگذشت و او با آتیلای یکساله "آتیلا پسیانی" تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنریاش انتخاب کرد و هفتهای یک نمایشنامه را به صورت زنده اجرا میکرد. «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که میافتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی بهوجود میآمد بههیچ وجه قابل اصلاح نبود.
وی همزمان با کار در تلویزیون، در تئاترهای مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردانها: سمندریان، علی نصیریان، عزتاله انتظامی، داوود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس مغفوریان و جعفر والی همکاری کرد: «اولین کار تلویزیونیام نمایشنامهای بود بهنام «مادر» بهکارگردانی حمید سمندریان.
در آن زمان ۲۹ ساله بودم و بیشتر خانمها دوست داشتند، نقش جوانها را بازی کنند، ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و باکمال میل این نقش را پذیرفتم.»
«دکتر مهدی فروغ ما را طوری آموزش داده بود که بهنقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمیدادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است ولی متاسفانه بهمحض اینکه یک نقش کوچک بهبازیگران پیشنهاد میشد قبول نمیکردند. من هیچوقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی ۲۵۰ تومان دستمزد میگرفتیم.
جمیله شیخی و هدیه تهرانی در جشن حافظ :
یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک بهعنوان خدمتکار منزل بهمن داد و گفت: این خدمتکار یک بار فنجانهای قهوه را میآورد و یک بار هم میبرد قبول میکنی یا نه؟ گفتم با کمال میل، من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان ۲۵۰ تومان را بهمن پرداخت کرد.»
خانم شیخی دونمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرد:«قلب سرگشته» در سال ۱۳۴۳ و «محکوم به اعدام » در سال ۱۳۵۰٫
بانو جمیله شیخی "مادر آتیلا پسیانی" در ۷۱ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
#جمیله_شیخی
Telegram
attach 📎
🔶🔷🔶
۹ اردیبهشت زادروز جمیله شیخی
(زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹ زنجان – درگذشته ۲ خرداد ۱۳۸۰ تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
او که دارای دکترای افتخاری تئاتر بود، ابتدا بهیادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخت؛ سپس وارد تئاتر و سینما شد. او میگفت: «اولین آشنایی من با دنیای تئاتر، دیدن نمایشنامههایی بود که در تئاتر سعدی اجرا میشد.»
آموزگار آوازش که تازه از فرانسه آمده بود، به او گفت: «انتخاب کن، با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت» یا آواز یا تئاتر. و او هم انتخاب کرد: «من هم بهگروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی، پرویز بهرام، بیژن مفید، علی نصیریان و فهیمه راستکار آشنا شدم.
مدتی کار کردم اما متاسفانه نمایشنامههای شاهین سرکیسیان توقیف شد و بهصحنه نرفت. در همان زمان دیویدسون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد.
چهارماه در آنجا تمرین کردم ولی دیویدسون بهزودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود، تمام شاگردان سرکیسیان را به آموختن تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود.»
وی با علاقه، بهتمرین ادامه داد و در سال ۱۳۳۶ با نمایشنامه «پدر» برای نخستین بار بهروی صحنه آمد.
او از آغاز اجرایش میگفت: «بسیار مضطرب بودم و زانوهایم میلرزید و نمیتوانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.»
پس از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود، درگذشت و او با آتیلای یکساله "آتیلا پسیانی" تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنریاش انتخاب کرد و هفتهای یک نمایشنامه را به صورت زنده اجرا میکرد. «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که میافتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی بهوجود میآمد بههیچ وجه قابل اصلاح نبود.
وی همزمان با کار در تلویزیون، در تئاترهای مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردانها: سمندریان، علی نصیریان، عزتاله انتظامی، داوود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس مغفوریان و جعفر والی همکاری کرد: «اولین کار تلویزیونیام نمایشنامهای بود بهنام «مادر» بهکارگردانی حمید سمندریان.
در آن زمان ۲۹ ساله بودم و بیشتر خانمها دوست داشتند، نقش جوانها را بازی کنند، ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و باکمال میل این نقش را پذیرفتم.»
«دکتر مهدی فروغ ما را طوری آموزش داده بود که بهنقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمیدادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است ولی متاسفانه بهمحض اینکه یک نقش کوچک بهبازیگران پیشنهاد میشد قبول نمیکردند. من هیچوقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی ۲۵۰ تومان دستمزد میگرفتیم.
جمیله شیخی و هدیه تهرانی در جشن حافظ :
یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک بهعنوان خدمتکار منزل بهمن داد و گفت: این خدمتکار یک بار فنجانهای قهوه را میآورد و یک بار هم میبرد قبول میکنی یا نه؟ گفتم با کمال میل، من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان ۲۵۰ تومان را بهمن پرداخت کرد.»
خانم شیخی دونمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرد:«قلب سرگشته» در سال ۱۳۴۳ و «محکوم به اعدام » در سال ۱۳۵۰٫
بانو جمیله شیخی "مادر آتیلا پسیانی" در ۷۱ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
#جمیله_شیخی
۹ اردیبهشت زادروز جمیله شیخی
(زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹ زنجان – درگذشته ۲ خرداد ۱۳۸۰ تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
او که دارای دکترای افتخاری تئاتر بود، ابتدا بهیادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخت؛ سپس وارد تئاتر و سینما شد. او میگفت: «اولین آشنایی من با دنیای تئاتر، دیدن نمایشنامههایی بود که در تئاتر سعدی اجرا میشد.»
آموزگار آوازش که تازه از فرانسه آمده بود، به او گفت: «انتخاب کن، با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت» یا آواز یا تئاتر. و او هم انتخاب کرد: «من هم بهگروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی، پرویز بهرام، بیژن مفید، علی نصیریان و فهیمه راستکار آشنا شدم.
مدتی کار کردم اما متاسفانه نمایشنامههای شاهین سرکیسیان توقیف شد و بهصحنه نرفت. در همان زمان دیویدسون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد.
چهارماه در آنجا تمرین کردم ولی دیویدسون بهزودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود، تمام شاگردان سرکیسیان را به آموختن تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود.»
وی با علاقه، بهتمرین ادامه داد و در سال ۱۳۳۶ با نمایشنامه «پدر» برای نخستین بار بهروی صحنه آمد.
او از آغاز اجرایش میگفت: «بسیار مضطرب بودم و زانوهایم میلرزید و نمیتوانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.»
پس از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود، درگذشت و او با آتیلای یکساله "آتیلا پسیانی" تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنریاش انتخاب کرد و هفتهای یک نمایشنامه را به صورت زنده اجرا میکرد. «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که میافتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی بهوجود میآمد بههیچ وجه قابل اصلاح نبود.
وی همزمان با کار در تلویزیون، در تئاترهای مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردانها: سمندریان، علی نصیریان، عزتاله انتظامی، داوود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس مغفوریان و جعفر والی همکاری کرد: «اولین کار تلویزیونیام نمایشنامهای بود بهنام «مادر» بهکارگردانی حمید سمندریان.
در آن زمان ۲۹ ساله بودم و بیشتر خانمها دوست داشتند، نقش جوانها را بازی کنند، ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و باکمال میل این نقش را پذیرفتم.»
«دکتر مهدی فروغ ما را طوری آموزش داده بود که بهنقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمیدادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است ولی متاسفانه بهمحض اینکه یک نقش کوچک بهبازیگران پیشنهاد میشد قبول نمیکردند. من هیچوقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی ۲۵۰ تومان دستمزد میگرفتیم.
جمیله شیخی و هدیه تهرانی در جشن حافظ :
یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک بهعنوان خدمتکار منزل بهمن داد و گفت: این خدمتکار یک بار فنجانهای قهوه را میآورد و یک بار هم میبرد قبول میکنی یا نه؟ گفتم با کمال میل، من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان ۲۵۰ تومان را بهمن پرداخت کرد.»
خانم شیخی دونمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرد:«قلب سرگشته» در سال ۱۳۴۳ و «محکوم به اعدام » در سال ۱۳۵۰٫
بانو جمیله شیخی "مادر آتیلا پسیانی" در ۷۱ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
@seyribar 💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
#جمیله_شیخی
Telegram
attach 📎
🔸🔹🔸
۲ خرداد سالروز درگذشت جمیله شیخی
(زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹ زنجان – درگذشته ۲ خرداد ۱۳۸۰ تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
او که دارای دکترای افتخاری تئاتر بود، ابتدا بهیادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخت و سپس وارد تئاتر و سینما شد. وی میگفت: «اولین آشنایی من با دنیای تئاتر، دیدن نمایشنامههایی بود که در تئاتر سعدی اجرا میشد.»
آخرین آموزگار آوازش آن زمان تازه از فرانسه آمده بود و به او گفته بود: «انتخاب کن، با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت» یا آواز یا تئاتر. و او هم انتخاب کرد: «من هم بهگروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی، پرویز بهرام، بیژن مفید، علی نصیریان و فهیمه راستکار آشنا شدم.
مدتی کار کردم اما متاسفانه نمایشنامههای شاهین سرکیسیان توقیف شد و بهصحنه نرفت. در همان موقع دیوید سون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد.
چهارماه در آنجا تمرین کردم ولی دیوید سون بهزودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود، تمام شاگردان سرکیسیان را به آموختن تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود.»
وی با علاقه، بهتمرین ادامه داد و در سال ۱۳۳۵ ازدواج کرد و در سال ۱۳۳۶ با نمایشنامه «پدر» برای اولین بار در صحنه ظاهر شد.
او از شب اولین اجرایش میگفت: «بسیار مضطرب بودم و زانوهایم میلرزید و نمیتوانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.»
بعد از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود، درگذشت و او با آتیلای یکساله "آتیلا پسیانی" تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنریاش انتخاب کرد و هفتهای یک نمایشنامه را بهصورت زنده اجرا میکرد. «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که میافتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی بهوجود میآمد بههیچ وجه قابل اصلاح نبود.
وی همزمان با کار در تلویزیون، در تئاترهای مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردانهایی چون حمید سمندریان، علی نصیریان، عزتاله انتظامی، داوود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس مغفوریان و جعفر والی همکاری کرد: «اولین کار تلویزیونیام نمایشنامهای بود بهنام «مادر» بهکارگردانی حمید سمندریان.
در آن زمان ۲۹ سال داشتم و اکثر خانمها دوست داشتند، نقش جوانها را بازی کنند ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و باکمال میل این نقش را پذیرفتم.»
«دکتر مهدی فروغ ما را طوری آموزش داده بود که بهنقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمیدادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است، ولی متاسفانه بهمحض اینکه یک نقش کوچک بهبازیگران پیشنهاد میشد قبول نمیکردند. من هیچوقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی ۲۵۰ تومان دستمزد میگرفتیم.
جمیله شیخی و هدیه تهرانی در جشن حافظ :
یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک بهعنوان خدمتکار منزل بهمن داد و گفت: این خدمتکار یک بار فنجانهای قهوه را میآورد و یک بار هم میبرد قبول میکنی یا نه؟ گفتم با کمال میل، من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان ۲۵۰ تومان را بهمن پرداخت کرد.»
خانم شیخی دونمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرده است: «قلب سرگشته» در سال ۱۳۴۳ و «محکوم به اعدام » در سال ۱۳۵۰٫
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
@seyribar💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
#جمیله_شیخی
۲ خرداد سالروز درگذشت جمیله شیخی
(زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹ زنجان – درگذشته ۲ خرداد ۱۳۸۰ تهران) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
او که دارای دکترای افتخاری تئاتر بود، ابتدا بهیادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخت و سپس وارد تئاتر و سینما شد. وی میگفت: «اولین آشنایی من با دنیای تئاتر، دیدن نمایشنامههایی بود که در تئاتر سعدی اجرا میشد.»
آخرین آموزگار آوازش آن زمان تازه از فرانسه آمده بود و به او گفته بود: «انتخاب کن، با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت» یا آواز یا تئاتر. و او هم انتخاب کرد: «من هم بهگروه شاهین سرکیسیان پیوستم که دوست نزدیک صادق هدایت بود و در آنجا با جعفر والی، پرویز بهرام، بیژن مفید، علی نصیریان و فهیمه راستکار آشنا شدم.
مدتی کار کردم اما متاسفانه نمایشنامههای شاهین سرکیسیان توقیف شد و بهصحنه نرفت. در همان موقع دیوید سون که دکترای تئاتر آمریکا را داشت به ایران آمد و کلاسهایی در انجمن ایران و آمریکا برگزار کرد.
چهارماه در آنجا تمرین کردم ولی دیوید سون بهزودی بازگشت و دکتر مهدی فروغ که رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک بود، تمام شاگردان سرکیسیان را به آموختن تئاتر واداشت که دوره بسیار پربار و مفیدی بود.»
وی با علاقه، بهتمرین ادامه داد و در سال ۱۳۳۵ ازدواج کرد و در سال ۱۳۳۶ با نمایشنامه «پدر» برای اولین بار در صحنه ظاهر شد.
او از شب اولین اجرایش میگفت: «بسیار مضطرب بودم و زانوهایم میلرزید و نمیتوانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.»
بعد از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود، درگذشت و او با آتیلای یکساله "آتیلا پسیانی" تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنریاش انتخاب کرد و هفتهای یک نمایشنامه را بهصورت زنده اجرا میکرد. «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که میافتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی بهوجود میآمد بههیچ وجه قابل اصلاح نبود.
وی همزمان با کار در تلویزیون، در تئاترهای مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردانهایی چون حمید سمندریان، علی نصیریان، عزتاله انتظامی، داوود رشیدی، رکنالدین خسروی، عباس مغفوریان و جعفر والی همکاری کرد: «اولین کار تلویزیونیام نمایشنامهای بود بهنام «مادر» بهکارگردانی حمید سمندریان.
در آن زمان ۲۹ سال داشتم و اکثر خانمها دوست داشتند، نقش جوانها را بازی کنند ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و باکمال میل این نقش را پذیرفتم.»
«دکتر مهدی فروغ ما را طوری آموزش داده بود که بهنقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمیدادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است، ولی متاسفانه بهمحض اینکه یک نقش کوچک بهبازیگران پیشنهاد میشد قبول نمیکردند. من هیچوقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقتها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی ۲۵۰ تومان دستمزد میگرفتیم.
جمیله شیخی و هدیه تهرانی در جشن حافظ :
یک بار علی نصیریان پیشنهاد یک نقش کوچک بهعنوان خدمتکار منزل بهمن داد و گفت: این خدمتکار یک بار فنجانهای قهوه را میآورد و یک بار هم میبرد قبول میکنی یا نه؟ گفتم با کمال میل، من برای آنکه کمک او باشم پذیرفتم و نصیریان هم لطف کرد و همان ۲۵۰ تومان را بهمن پرداخت کرد.»
خانم شیخی دونمایش تلویزیونی هم کارگردانی کرده است: «قلب سرگشته» در سال ۱۳۴۳ و «محکوم به اعدام » در سال ۱۳۵۰٫
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
@seyribar💫
•~🍃🌸🌼🍃~•
#جمیله_شیخی
Telegram
attach 📎