#کتاب #Book #رمان #خارجی #امریکا #کتابفروشی #خودکشی #زندگی #نقد #جامعه #عشق #راز
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_مرکز #7Book
نیمه شب در كتابفروشی افكار نورانی
نویسنده: متیو سالیوان
مترجم: حسن افشار
@SevenBook
«نیمه شب در كتابفروشی افكار نورانی» یك رمان جنجالی هوشمندانه و پیچیده از متیوسالیوان است كه در آن شخصیتهای قانع كننده و باروپذیری شكل داده است. شخصیتهایی كه دوستدار كتاب هستند. در این رمان با شخصیتهایی باورپذیر روبهروییم ماننده لیدیا كه زندگیشان با كتاب و كتابفروشی و خوانندگان كتاب گره خورده است. یكی از این آدمها خودكشی میكند و رمان پازلی از اتفاقهایی است كه این زندگیها را قرار است با در كنار قرار دادن آنها شكل داد.
آغاز رمان با روبهرو شدن لیدیا با یك خودكشی در كتابفروشیاش همراه است و بتدریج كه سطرها خوانده میشود، راز و رمزهای این خودكشی نیز به دست میآید. لیدیا در پی آن است تا بفهمد كه جولی، یكی از منتقدان كتاب چرا در كتابفروشی او خودكشی میكند؟
متیوسالیوان تاكنون جایزههای ادبی زیادی را بهخود اختصاص داده است و رمان «نیمه شب در كتابفروشی افكار نورانی» او نیز با اقبال مخاطبان در كشورهای مختلف روبهرو شده است.
از متن کتاب: شب از نیمه گذشته بود و کتابفروشی را داشتند می بستند. آخرین مشتری ها حساب می کردند و می رفتند. لیدیا پای صندوق تنها بود و مشغول اسکن کردن بارکد های یک دسته کتاب جلد نرم آموزش بچه داری که دختر نوجوانی می خواست بخرد. دخترک آبله رو بود و لب هایش پوسته پوسته شده بودند. پول نقد داد و لیدیا لبخند زد و چیزی نگفت. نپرسید آن دیر وقت شب جمعه یک دختر تنها در کتابفروشی چه می کند.
@SevenBook
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_مرکز #7Book
نیمه شب در كتابفروشی افكار نورانی
نویسنده: متیو سالیوان
مترجم: حسن افشار
@SevenBook
«نیمه شب در كتابفروشی افكار نورانی» یك رمان جنجالی هوشمندانه و پیچیده از متیوسالیوان است كه در آن شخصیتهای قانع كننده و باروپذیری شكل داده است. شخصیتهایی كه دوستدار كتاب هستند. در این رمان با شخصیتهایی باورپذیر روبهروییم ماننده لیدیا كه زندگیشان با كتاب و كتابفروشی و خوانندگان كتاب گره خورده است. یكی از این آدمها خودكشی میكند و رمان پازلی از اتفاقهایی است كه این زندگیها را قرار است با در كنار قرار دادن آنها شكل داد.
آغاز رمان با روبهرو شدن لیدیا با یك خودكشی در كتابفروشیاش همراه است و بتدریج كه سطرها خوانده میشود، راز و رمزهای این خودكشی نیز به دست میآید. لیدیا در پی آن است تا بفهمد كه جولی، یكی از منتقدان كتاب چرا در كتابفروشی او خودكشی میكند؟
متیوسالیوان تاكنون جایزههای ادبی زیادی را بهخود اختصاص داده است و رمان «نیمه شب در كتابفروشی افكار نورانی» او نیز با اقبال مخاطبان در كشورهای مختلف روبهرو شده است.
از متن کتاب: شب از نیمه گذشته بود و کتابفروشی را داشتند می بستند. آخرین مشتری ها حساب می کردند و می رفتند. لیدیا پای صندوق تنها بود و مشغول اسکن کردن بارکد های یک دسته کتاب جلد نرم آموزش بچه داری که دختر نوجوانی می خواست بخرد. دخترک آبله رو بود و لب هایش پوسته پوسته شده بودند. پول نقد داد و لیدیا لبخند زد و چیزی نگفت. نپرسید آن دیر وقت شب جمعه یک دختر تنها در کتابفروشی چه می کند.
@SevenBook