#کتاب
#خاطره
#سرگذشت
#زندگی
#زندگینامه
#تاریخ
#کتاب_هفت
از سرد و گرم روزگار
نویسنده: احمد زیدآبادی
@SevenBooK
#خاطره
#سرگذشت
#زندگی
#زندگینامه
#تاریخ
#کتاب_هفت
از سرد و گرم روزگار
نویسنده: احمد زیدآبادی
@SevenBooK
#کتاب
#خاطره
#سرگذشت
#زندگی
#زندگینامه
#تاریخ
#کتاب_هفت
از سرد و گرم روزگار
نویسنده: احمد زیدآبادی
@SevenBooK
سرنوشت به دنبالم بود؛ «چون دیوانهای تیغ در دست» به خلاف همسالانم، تسلیم آن نشدم. هر غروب پاییز از بلندای تکدرخت تناور روستایمان چشم به افقهای دوردست و بیانتهای کویر دوختم و به آواز درونم گوش فرا دادم؛ آوازی که مرا به «انتخاب» فرامیخواند. پس انتخاب کردم؛ فقر و بیپناهی را با شکیبایی تاب آوردم، از رنج و زحمت کار شانه خالی نکردم، سر در کتاب فرو بردم و بر همهی تباهیهای محیط اطرافم شوریدم...
این قصهی سرگذشت من است تا ۱۸ سالگی.
@SevenBooK
#خاطره
#سرگذشت
#زندگی
#زندگینامه
#تاریخ
#کتاب_هفت
از سرد و گرم روزگار
نویسنده: احمد زیدآبادی
@SevenBooK
سرنوشت به دنبالم بود؛ «چون دیوانهای تیغ در دست» به خلاف همسالانم، تسلیم آن نشدم. هر غروب پاییز از بلندای تکدرخت تناور روستایمان چشم به افقهای دوردست و بیانتهای کویر دوختم و به آواز درونم گوش فرا دادم؛ آوازی که مرا به «انتخاب» فرامیخواند. پس انتخاب کردم؛ فقر و بیپناهی را با شکیبایی تاب آوردم، از رنج و زحمت کار شانه خالی نکردم، سر در کتاب فرو بردم و بر همهی تباهیهای محیط اطرافم شوریدم...
این قصهی سرگذشت من است تا ۱۸ سالگی.
@SevenBooK