sevenbook
89 subscribers
912 photos
23 videos
20 files
246 links
منصوری
Instagram: instagram.com/seven.book
️کتاب هفت▶️
💠سنندج . خ پاسداران . مجتمع تجاری صدف . طبقه زیر همکف . واحد ۲۳
ارائه کلیه کتب:
🔹هنری
🔹ادبی
🔹فلسفی
🔹رمان و داستان
🔹کودکان و نوجوانان
🔹تاریخی
🔹نجوم
🔹ریاضیات و فیزیک
🔹و سایر کتب درخواستی
087-33232803
Download Telegram
#کتاب #رمان #داستان #شوروی #روسیه #جامعه #ادبی #عشق #اوکراین #مردم #زندگی #دیکتاتور #مذهب #آزادی #جنگ #دولت #قانون #حماسه #نوبل #ادبیات
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_فردوس #7Book

دن آرام
نویسنده: میخائیل شولوخوف
مترجم: م.ا.به آذین

@SevenBook

کتاب دن آرام یکی از شاهکارهای ادبی قرن بیستم است که داستان زندگی و مشکلات مردم دان کساکس را در طول جنگ جهانی اول و انقلاب روسیه تصویر می‌کند. مردم دن کاساکس، گروهی از مردم روسیه بوده‌اند که در کنار رود دن زندگی می‌کردند. این گروه در زمان اتحاد جماهیر شوروی یک حکومت و جمهوری مستقل و دموکراتیک داستند. بر اساس تقسیم‌بندی جغرافیای امروزی، محل زندگی آن‌ها جایی در کشور اوکراین بوده است.
این کتاب چهار جلدی در دسته‌ی رمان‌های حماسی قرار می‌گیرد. سه جلد اول این کتاب بین سال‌های1925تا1932نوشته شده‌اند و در زمان اتحاد جماهیر شوروی در مجله‌ی اکتیابر چاپ ‌شدند، اما نگارش جلد چهارم این کتاب سال1940تمام شد.
نویسنده‌ی این کتاب، میخائیل شولوخف سال 1965 برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. بزرگان ادبیات، رمان دن آرام را با رمان «جنایت و مکافات» اثر جاودان «لئو تلستوی» مقایسه می‌کنند. در رمان دن آرام مانند «جنایت و مکافات» تصویری حماسی از زندگی به سبک روسی را نشان می‌دهد. زندگی در روسیه‌ای که که درگیر جنگ و خفقان سیاسی و نظامی است. آتش این جنگ فراتر از درون کتاب، ان را تحت تاثیر قرار داد. آرشیو شخصی شولوخف در طول جنگ جهانی دوم بمب باران شد و بر اثر این بمب باران سه جلد اول این کتاب سوخت و تنها جلد چهارم بود که در این سانحه سالم ماند.

شولوخف بعد از این حادثه از یکی از دوستانش به نام «واسیل کوداشف» درخواست کرد که از کتاب‌هایش محافظت کند، اما کوداشف متاسفانه در جنگ جهانی اول کشته شد. بعد از این سانحه همسر کوداشف از متن کتاب دن آرام محافظت کرد. سال‌ها بعد دولت روسیه گروهی را مسئول جست‌وجو برای نسخه‌ی خطی کتاب دن آرام کرد؛ متن کتاب سال1999در موسسه‌ی ادبیات جهانی آکادمی علوم روسیه پیدا شد. نسخه‌ای که پیدا شد متعلق به دهه‌ی1920میلادی بود و بیشتر از ششصد صفحه دست‌نویس نویسنده، میخائیل شولوخف بود و حدود دویست صفحه از این نسخه به خط همسر شولوخف، ماریا بود. کتاب دن آرام و گروه تجسس برای این کتاب در سال1941برنده‌ی جایزه استالین شدند.

@SevenBook
#کتاب #رمان #داستان #مبارزه #امریکا #جامعه #ادبی #عشق #جنگ #مردم #زندگی #فانتزی #تخیلی #آزادی #ترس #وحشت #ترسناک #آخرالزمان #Armageddon #Apocalypto Peng_Shepherd
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_آذرمیدخت #7Book

کتاب اِم
The Book of M
نویسنده: پنگ شپرد
مترجم: آرش هوشنگی‌فر
این کتاب به زبان اصلی نیز موجود می باشد.

@SevenBook

مردی که بی آنکه بسوزد پا به آتش می‌گذارد و از آن سالم بیرون می‌آید، سایه‌ای ندارد و عجیب است و ترسناک به همراه بی سایه‌های دیگر به شهر حمله کرده‌اند. اکثر مردم خانه‌هایشان را ترک کرده‌اند. لوری و مکس در هتلی متروکه که به آن پناهگاه می‌گویند پنهان شده‌اند. حافظه مکس در حال از دست رفتن است و لوری باید مراقب باشد تا جایی که می‌شود این فراموشی را به تعویق بیاندازد. آن‌ها مشکل کمبود غذا دارند و در بیرون هتل، در دمای سرد زمستانی، یک تله برای شکار گذاشته‌اند. بعد از چندین روز یک گوزن در این تله می‌افتد که این اتفاق همزمان است با اتفاقاتی که زندگی مکس و رولی را دست‌خوش تغییرات دیگری می‌کند. این اتفاق نه تنها ایالات‌متحده آمریکا بلکه سراسر جهان را درگیر کرده و ارتش و نیروهای نظامی کشورها به همراه کادرهای پزشکی به دنبال حل بحران و نجات بشریت هستند.

@SevenBook
#کتاب #رمان #داستان #پرتغال #لیسبون #جامعه #ادبی #عشق #فرهنگ #مردم #زندگی #دیکتاتور #فانتزی #آزادی #تخیل #سینما #آرزو #جنگ #نوبل #ترس #بیماری #کوری #Blindness
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_مروارید #7Book

کوری
Blindness
نویسنده: ژوزه ساراماگو
José Saramago
مترجم: اسدالله امرایی
این کتاب به زبان اصلی نیز موجود می باشد.

@SevenBook

ژوزه ساراماگو در رمان خود کابوسی هولناک را باز می آفریند. جامعه شهری پیشرفته ای با همه ی امکانات ناگهان به بربریت بازمی گردد و کل ساختار زندگی جمعی به انحطاط کشیده می شود. رشته های الفت و تعهد از هم می گسلد و یکی یکی از بین می رود. دقت موشکافانه در سبک و ساختار نوشتن حذف علائم نقطه گذاری عدم تطابق زمان ها خواننده را وا می دارد تا در هر لحظه به ظرایف معنی بیندیشد. نتیجه رمانی است عمیق تفکربرانگیز و کتابی که در طی سال های اخیر سابقه نداشته است.

A city is hit by an epidemic of "white blindness" which spares no one. Authorities confine the blind to an empty mental hospital, but there the criminal element holds everyone captive, stealing food rations and raping women. There is one eyewitness to this nightmare who guides seven strangers—among them a boy with no mother, a girl with dark glasses, a dog of tears—through the barren streets, and the procession becomes as uncanny as the surroundings are harrowing. Amagnificent parable of loss and disorientation, Blindness has swept the reading public with its powerful portrayal of our worst appetites and weaknesses—and humanity's ultimately exhilarating spirit.


@SevenBook
#کتاب #رمان #داستان #امریکا #America #جامعه #ادبی #عشق #فرهنگ #مردم #زندگی #آمازون #فانتزی #آزادی #تایمز #سینما #آرزو #عاشق #نوبل #تایم #مرگ #Death #Love
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_میلکان #7Book

جایی که عاشق بودیم
All the Bright Places
نویسنده: جنیفر نیون
Jennifer Niven
مترجم: فرانک معنوی
این کتاب به زبان اصلی نیز موجود میباشد.

@SevenBook
#کتاب #رمان #داستان #امریکا #America #جامعه #ادبی #عشق #فرهنگ #مردم #زندگی #آمازون #فانتزی #آزادی #تایمز #سینما #آرزو #عاشق #نوبل #تایم #مرگ #Death #Love
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_میلکان #7Book

جایی که عاشق بودیم
All the Bright Places
نویسنده: جنیفر نیون
Jennifer Niven
مترجم: فرانک معنوی
این کتاب به زبان فارسی نیز موجود میباشد.

@SevenBook
#کتاب #رمان #داستان #امریکا #America #جامعه #ادبی #عشق #فرهنگ #مردم #زندگی #آمازون #فانتزی #آزادی #تایمز #سینما #آرزو #عاشق #نوبل #تایم #مرگ #Death #Love
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_میلکان #7Book

جایی که عاشق بودیم
All the Bright Places
نویسنده: جنیفر نیون
Jennifer Niven
مترجم: فرانک معنوی

@SevenBook

خوشتون بیاد یا نه، اون اینجا بوده و حالا رفته، ولی لازم نیست کاملا از اینجا بره. این به ما بستگی داره. خوشتون بیاد یا نه، من عاشق اون بودم. اون برای من خوب بود. با اینکه رفته، آرزو می‌کنم کاش نرفته بود. هرگز نمی‌تونم اونو برگردونم. شاید تقصیر من بوده باشه. این هم خوبه، هم بده و هم دردآوره، ولی دوست دارم بهش فکر کنم. اگه بهش فکر کنم اون برای همیشه محو نمیشه. فقط چون مردن، مجبور نیستن مرده بمونن.» با این جمله‌ها وارد جهان داستان می‌شویم: «امروز روز خوبی برای مردنه؟ این سوالی‌ست که هر روز صبح موقع بیدارشدن از خودم می‌پرسم. سر زنگ سوم، زمانی که تلاش می‌کنم حین وزوز دائم آقای شرودر، چشمانم را باز نگه دارم؛ سر میز شام، وقتی که دارم لوبیاسبزها را به بغل‌دستی‌ام می‌دهم؛ شب‌ها وقتی بیدار دراز می‌کشم، چون مغزم به خاطر فکر زیاد خاموش نمی‌شود. آیا امروز روز موعوده؟ اگه امروز نه، پی کی؟...
Theodore Finch is fascinated by death. Every day he thinks of ways he might kill himself, but every day he also searches for—and manages to find—something to keep him here, and alive, and awake.
Violet Markey lives for the future, counting the days until graduation, when she can escape her small Indiana town and her aching grief in the wake of her sister’s recent death.
When Finch and Violet meet on the ledge of the bell tower at school—six stories above the ground— it’s unclear who saves whom. Soon it’s only with Violet that Finch can be himself. And it’s only with Finch that Violet can forget to count away the days and start living them. But as Violet’s world grows, Finch’s begins to shrink...

@SevenBook