sevenbook
89 subscribers
912 photos
23 videos
20 files
246 links
منصوری
Instagram: instagram.com/seven.book
️کتاب هفت▶️
💠سنندج . خ پاسداران . مجتمع تجاری صدف . طبقه زیر همکف . واحد ۲۳
ارائه کلیه کتب:
🔹هنری
🔹ادبی
🔹فلسفی
🔹رمان و داستان
🔹کودکان و نوجوانان
🔹تاریخی
🔹نجوم
🔹ریاضیات و فیزیک
🔹و سایر کتب درخواستی
087-33232803
Download Telegram
#کتاب #Book #رمان #داستان #ایتالیا #کوکائین #سیاست #جامعه #عشق #فرهنگ #زندگی #تاریخ #آزادی #ظلم #نان #اخلاق #قربانی #قهرمان #Cocaine #Pitigrilli
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_همیار #7Book

کوکائین
نویسنده: پیتی گریلی
مترجم: رضا سیدحسینی
این اثر به زبان اصلی نیز موجود می باشد.

@SevenBook

کتاب کوکائین پیتی گریلی (به ایتالیایی: Pitigrilli) اسم مستعار دینو سگره (به ایتالیایی: Dino Segre) (متولد شده در سال ۹ مه ۱۸۹۳ در تورین – درگذشتۀ ۸ مه ۱۹۷۵ در تورین) رمان‌نویس و روزنامه‌نگار ایتالیایی است.

« تيتو آرنودي » كه آدم اصلي رمان «كوكائين» (اثر درخشان : پيتي گريلي)ست هيچ ويژگي خاصي ندارد، از آن هايي نيست كه بشود اسم شان را گذاشت قهرمان. براي آن هايي هم كه دنبال شخصيت هاي پروبلماتيك مي گردند هم احتمالا جذابيتي ندارد . به رغم همه ي اين ها اما « تيتو » يكي از مهم ترين آدم هايي ست كه دراين چند ساله توي كتاب ها ديده ام. چيزي كه او را از همه ي قهرمان ها و آدم هاي خاص جدا مي كند اين ست كه او هم آدمي ست مثل همه ي ما . گاهي حوصله دارد و دو تا دو تا دلبر و محبوب پيدا مي كند و گاهي حوصله ي يكي شان را هم ندارد . يك آدم كاملا عادي كه اگر مي بيند قلب ش دارد مي تپد و رنگ ش پريده ، به دختري كه ديده مي گويد مصلحت را در اين مي بيند كه دوست شوند. در عين حال كه كشته ي كوكائين ست (اين يكي را توصيه نمي كنم) و كم كم دلبند عزيزتر از جانش را هم كوكائين مي بيند و اصلا او را هم صدا مي كند كوكائين. «تيتو» آن قدر عاديست كه از فرط عادي بودن جذاب ست. هيچ چيز پيچيده يي در زندگي او وجود ندارد، يك زندگي عادي با همه ي كشمكش ها و فراز و فرودهايي كه مي شود در نظر آورد و حتا تجربه كرد. براي همين چيزهاست كه هلاك اين رمان شده ام و با خواندنش هوش از سرم پريده. رمان «كوكائين» رسما نشان مي دهد كه جوان ها هميشه ي تاريخ يك جور بوده اند ، يك جور اداي روشنفكري درآورده اند و يك جور زيرآب اخلاق و عرف و همه ي اين جور چيزها را زده ند. همه ي ما همان «تيتو» ي معصومي هستيم كه بين دو عشق سرگردان مي ماند و سرآخر هم كله پا مي شود و به رغم بيماري حصبه به مرض ذات الريه مي ميرد. مرگ مسخره يي ست وقتي براي مردن ميكرب هاي حصبه را يك جا بلعيده باشي، اما در عين حال خيلي هم رقت بار ست. رمان «كوكائين» را اگر بخوانيد مي فهميد بهتر است اداي آدم هاي بزرگ را درنياوريم. بالا و پايين پريدن و سر كله زدن با اين و آن و عاشق شدن هم ايرادي ندارد. زندگي تازه اين جوري بهتر هم مي گذرد...

@SevenBook
#کتاب #Book #رمان #داستان #کلیسا #ایتالیا #سياست #جامعه #جنگ #اتریش #زندگي #تاريخ #فيلم #پاپ #فاجعه #ناپلئون #فرانسه #قهرمان #مبارز #آزادی #خشونت #جبهه #ادبیات #Gadfly
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_امیرکبیر #7Book

خرمگس
نويسنده: اتل لیلیان وینیچ
مترجم: خسرو همایون پور
اين اثر به زبان اصلي نيز موجود مي باشد.

@SevenBook

در رمان خرمگس، فعالیت سازمان «ایتالیای جوان» طی سالیان 30 تا 40 قرن نوزدهم ترسیم شده است. در آن عصر، پس از قلع و قمع ارتش ناپلئون، سراسر ایتالیا به هشت کشور جداگانه تقسیم شد و عملاً در اشغال ارتش اتریش بود. رئیس کلیسای کاتولیک، پاپ رم، از اشغالگران اتریشی حمایت می‏کرد. ملت ایتالیا نیز در زیر این یوغ دوگانه رنج می‏برد و ستم می‏کشید.
آغاز وقایع رمان، مربوط به سال 1833 است. ظاهراً همه توجه نویسنده به تصویر کاراکتر قهرمانی یک فرد انقلابی معطوف بوده است. وینیچ، با خلق سیمای یک قهرمان مبارز در عین‏حال با نیرویی شگرف، نقاب تقدّس را از چهره خادمان کلیسا می‏درد. «آرتور» جوان گمان می‏برد که کلیسا راهنمای ملت است، اما در برخورد با واقعیات، پوچی این پندار را عمیقاً درک می‏کند. چهره خرمگس درخشان‌ترین چهره یک مبارز واقعی در سراسر ادبیات جهان است. خرمگس تاکنون به اغلب زبان‌های زنده دنیا از جمله هلندی، آلمانی، لهستانی، عبری، روسی، فرانسوی، چینی، مجارستانی، ژاپنی و فارسی ترجمه شده است.

@SevenBook
#کتاب #Book #رمان #داستان #ایران #جامعه #جنگ #مرگ #زندگي #تاريخ #کودک #نوجوان#رهایی #قهرمان #مبارز #آزادی #خشونت #ادبیات
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_قدیانی #7Book

کلاغی لای موهایم
نويسنده: گلاویژ نظریان

@SevenBook

بیشتر از چند فصل با تو حرف زده ام اما هنوز حقیقت را به تو نگفته ام، لااقل تمام حقیقت را؛ هر چند هنوز هم گمان می کنم زود است که با شبح عمر شهلا آشنا شوی. می ترسم خواب هایت مزه ی شوربختی بگیرد و سایه ات تبعید شود به سرزمینی که هر هشت هزار سال یک بار فقط چند کامیون بزرگ و خاکی رنگ از آن می گذرد، آن هم برای بردن و ریختن آدم های زنده درون گورهای بزرگ، گورهای خیلی بزرگ و راننده های همه شان حتما موهایشان قرمز است، کلاه به سر دارند، مست هستند و نام همه شان لابد عمر شهلاست.

@SevenBook