Forwarded from کمپین بازگشت شاهزاده
🔴 افشاگری #مزدک_میرزایی در مورد دلایل برکناری #عادل_فردوسی_پور، مجری برنامه فوتبالی نود
او گفت: بعد از بازی ذوب آهن و آن حرفهای رشید مظاهری، دروازه بان ذوب آهن، آقای فردوسی پور خواست کل حرفهای مظاهری و دیگر بازیکنان را پخش کند ولی رییس شبکه سه سیما گفت: باید هماهنگ کنم و بعد چند ساعت گفت: هیچ کدام این حرفها نباید پخش شود و به ما مربوط نمیشود ولی آقای فردوسی پور در لحظه آخر هرچند خیلی از صحبت های آقای مظاهری سانسور شد ولی بخشی از صحبتها را پخش کرد.
صحبتهای آقای مظاهری این بود که: وقتی از تیم عراقی جلو بودیم نزدیک به سی هزار نفر در ورزشگاه ''کربلا'' *الموت ایرانی* ... سر میدادند و کل تیم در رختکن بعد بازی داشتند گریه میکردند. گریه شان بخاطر این بود که *ورزشگاه کربلا* را *ایران* ساخت و میلیاردها تومان خرج آن کرد. در قسمت سانسور شده، مظاهری به کاشی و شیرآلات اشاره میکنه و از دوربین میخواد که کاشی و شیرآلات را که تولید ایران هست، با بهترین کیفیت، نشان مردم دهند.
بعد از چند ماه رییس صداوسیما در اتاق خودشان طی جلسه ای که باهم داشتیم، از من خواست که مجری برنامه نود شوم ولی بنده به خاطر علاقه و اعتقادم به آقای فردوسی پور، قبول نکردم و چند ماه بعد از تحمل فشار زیاد تصمیم به رفتن از ایران گرفتم... آره، پول بیت المال به ما مربوط نمیشود...
یکی از بدترین و سختترین صحنههایی که دیدم متأسفانه آتش زدن پرچم ایران در عراق بود...
آتاترک مبلغان مذهبی را جمع کرد و گفت: کشاورزان برای ما گندم و برنج و ... کشت میکنند، دامداران گوشت و لبنیات، خیاطان لباس و کفاشان کفش... شما چه تولیدی دارید؟
روحانیان گفتند: ما برای شما و مردم دعا میکنیم، آتاترک آنها را به یک سفر دریایی با کشتی مهمان کرد و به یکی از ملوانها سفارش کرد که تا از ساحل فاصله گرفتند، کشتی را سوراخ کند، او نیز چنین کرد، وسط دریا وقتی آقایان کشتی را سوراخ شده دیدند، بر سر خود زدند که ای داد، الان خواهیم مرد، آتاترک به آنها پیغام داد؛ شما دعا کنید، پاسخ دادند: دعا فایده ندارد، باید آب را از کشتی خارج کنیم و به سرعت به ساحل برگردیم، آتاترک دستور داد تا سطلها را به دست آقایان دادند و بی وقفه آب را از کشتی تخلیه کردند و به سرعت و قبل از غرق شدن کشتی به ساحل برگشتند و از فرط خستگی همه به گوشه ای افتادند...
آتاترک رو کرد به آنها و گفت: حالا فهمیدید که ما به دعا کن نیازی نداریم باید کار کنید...
@C_B_SHAHZADEH
او گفت: بعد از بازی ذوب آهن و آن حرفهای رشید مظاهری، دروازه بان ذوب آهن، آقای فردوسی پور خواست کل حرفهای مظاهری و دیگر بازیکنان را پخش کند ولی رییس شبکه سه سیما گفت: باید هماهنگ کنم و بعد چند ساعت گفت: هیچ کدام این حرفها نباید پخش شود و به ما مربوط نمیشود ولی آقای فردوسی پور در لحظه آخر هرچند خیلی از صحبت های آقای مظاهری سانسور شد ولی بخشی از صحبتها را پخش کرد.
صحبتهای آقای مظاهری این بود که: وقتی از تیم عراقی جلو بودیم نزدیک به سی هزار نفر در ورزشگاه ''کربلا'' *الموت ایرانی* ... سر میدادند و کل تیم در رختکن بعد بازی داشتند گریه میکردند. گریه شان بخاطر این بود که *ورزشگاه کربلا* را *ایران* ساخت و میلیاردها تومان خرج آن کرد. در قسمت سانسور شده، مظاهری به کاشی و شیرآلات اشاره میکنه و از دوربین میخواد که کاشی و شیرآلات را که تولید ایران هست، با بهترین کیفیت، نشان مردم دهند.
بعد از چند ماه رییس صداوسیما در اتاق خودشان طی جلسه ای که باهم داشتیم، از من خواست که مجری برنامه نود شوم ولی بنده به خاطر علاقه و اعتقادم به آقای فردوسی پور، قبول نکردم و چند ماه بعد از تحمل فشار زیاد تصمیم به رفتن از ایران گرفتم... آره، پول بیت المال به ما مربوط نمیشود...
یکی از بدترین و سختترین صحنههایی که دیدم متأسفانه آتش زدن پرچم ایران در عراق بود...
آتاترک مبلغان مذهبی را جمع کرد و گفت: کشاورزان برای ما گندم و برنج و ... کشت میکنند، دامداران گوشت و لبنیات، خیاطان لباس و کفاشان کفش... شما چه تولیدی دارید؟
روحانیان گفتند: ما برای شما و مردم دعا میکنیم، آتاترک آنها را به یک سفر دریایی با کشتی مهمان کرد و به یکی از ملوانها سفارش کرد که تا از ساحل فاصله گرفتند، کشتی را سوراخ کند، او نیز چنین کرد، وسط دریا وقتی آقایان کشتی را سوراخ شده دیدند، بر سر خود زدند که ای داد، الان خواهیم مرد، آتاترک به آنها پیغام داد؛ شما دعا کنید، پاسخ دادند: دعا فایده ندارد، باید آب را از کشتی خارج کنیم و به سرعت به ساحل برگردیم، آتاترک دستور داد تا سطلها را به دست آقایان دادند و بی وقفه آب را از کشتی تخلیه کردند و به سرعت و قبل از غرق شدن کشتی به ساحل برگشتند و از فرط خستگی همه به گوشه ای افتادند...
آتاترک رو کرد به آنها و گفت: حالا فهمیدید که ما به دعا کن نیازی نداریم باید کار کنید...
@C_B_SHAHZADEH