Azadi | آزادی
🔴 تماس اداره اطلاعات اهواز با یک خانواده: برای تحویل گرفتن جنازه پسرتان مراجعه کنید حاتم مرمضی، جوان ۲۰ ساله ساکن سوسنگرد در استان خوزستان، ۲۲ خرداد سال گذشته توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. در یک سال اخیر خانواده او از محل دستگیری فرزندشان بیخبر…
🔹 پدر و مادر داغدار حاتم مرمضی
نمیتوانم به همین راحتی، بابت از دست دادن جوان رعنایتان به شما تسلیت بگویم. مگر می توان برای از دست دادن جوانی ۲۰ ساله، به همین راحتی به خانواده اش تسلیت گفت؟ مگر زبان در دهان میچرخد؟ مگر قلم بر کاغذ میلغزد؟
اما هنوز در شوک این مسأله نیز هستم که این جوان، یکسال تمام در چنگال دیو اسیر بوده و از خانواده اش صدایی در نیامده.
از آنجا که مادر خودم نیز در آخرین دستگیری ام در ۲۱ شهریور ۹۶ (بابت داشتن گروهی تلگرامی در حمایت از استاد محمدعلی طاهری، و به اتهام تبلیغ علیه نظام با برپایی گروه و جمعیت)، به مأمورین امنیتی اعتماد بیشتری داشت تا خودم، می توانم درک کنم که چرا یکسال سکوت پیشه کردید.
اجازه دهید اندکی از روز دستگیری ام بگویم، تا منظورم را بهتر برسانم.
وقتی مأمورین امنیتی به منزلمان ریختند، و شروع به بازرسی وسایلم و... کردند. من نیز لابلای صبحانه خوردن و آب برای مادر آوردن و... دور از چشمشان، شمارهء یکی از دوستانم را روی کاغذ باطله ای نوشتم و چندین بار به مادرم تأکید کردم حتماً با این شماره تماس بگیرد و هرچه گفت گوش کند.
نیک می دانستم دوستانم در مجموعه عرفان حلقه، بعد از صدها مورد دستگیری و سر و کله زدن با خانواده های بچه های دستگیر شده، آبدیده شده اند و می دانند که فرد دستگیر شده هرچقدر رسانه ای تر شود، بازجو دستش بسته تر می شود. مطرح شدن فرد دستگیر شده در رسانه، فشار بازجو را کمتر می کند، و کشتن متهم، هزینهء سنگین تری برای بازجو خواهد داشت. اصولا وقتی دست این جماعت افتادی، اولین و مهمترین موضوع، حفظ جان است، همین که زنده بمانی یعنی از پس غول آدمخوار برآمده ای. غولی که نهایتاً مرتضای عزیز را بلعید.
مأموران امنیتی، هنگام دستگیری ام، وقتی تأکیدم به مادرم مبنی بر پخش خبر دستگیری ام را متوجه شدند، طوری رفتار کردند که انگار بعدازظهر همان روز قرار است آزاد شوم!!! و تا چندین روز (نمی دانم شاید یک ماه) خبر دستگیری من توسط خانواده ام به دوستانم داده نشد یا مادرم بدروغ به دوستانم گفت با منزل تماس گرفته ام (درحالیکه تا روز ۲۲ ام پس از دستگیری، هیچگونه دسترسی به تلفن نداشتم) چرا؟ چون هر خانواده ای طبیعتا تصور می کند اگر مصاحبه نکند، فردا عصر فرزندشان آزاد می شود...
البته اعتماد مادر من به مأمورین امنیتی، مقداری نیز بابت اعتقاد و اعتماد مذهبی است، نه صرفاً از روی ترس و نگرانی.
امیدوارم لااقل شما صرفاً از روی ترس و نگرانی فرزندتان، سکوت پیشه کرده باشید.
فرزند شما هیچکس را نداشت که صدایش باشد، و من نیز اگر خواهران و برادرانم در مجموعه بزرگ عرفان حلقه نبودند، چه بسا در بازداشتگاه ۲-الف برای همیشه خاموش میشدم.
اکنون، شاید دیر باشد گفتن اینکه ای کاش از روز دستگیری فرزندتان، عکسش را به سینه می گرفتید و همه جا مصاحبه می کردید و به تهران می آمدید و با خانواده های زندانیان سیاسی ملاقات می کردید و از ملاقاتهایتان در صفحه اینستاگرام و توئیترتان عکس و خبر منتشر می کردید و هشتگ #FreeHatam راه می انداختید و به عاصمه جهانگیر و موگیرینی و زید و بان کی مون و... نامه سرگشاده می نوشتید و... اما...
اما فرزند شما هنوز نمرده است. من نیز فرزند شما هستم. محمد مظفری نیز فرزند شماست. شیما بابایی نیز فرزند شماست. ویدا موحد، نرگس حسینی، اعظم جنگروی، شاپرک شجریزاده، مریم شریعتمداری، همراز صادقی و دیگر دختران انقلاب نیز دختران شمایند، و...
اکنون که فرزند دلبندتان را از دست داده اید، چه بسا بتوانید مادران و پدران دیگر را از عواقب سکوت خطرناکشان آگاه کنید، باشد تا خون فرزندتان در راه آگاهی بخشی و جرأت بخشیدن به خانواده های زندانیان سیاسی، نهال ظلم ستیزی و فریاد کشیدن را آبیاری کند و شهید راه آگاهی گردد، و نامش با نام آنانی گره بخورد که اگر از سرگذشتش الهام نگیرند، آنها نیز چه بسا زیر شکنجهء غول آدمخوار، جان به جان آفرین تسلیم کنند.
زنده ماندن هر یک از زندانیان سیاسی که خانواده هایشان اکنون رویه سکوت را در پیش گرفته اند (مانند خانواده محمدرضا هاشمی نبی و بسیاری دیگر از زندانیان بند ۲-الف)، و فریاد زدن هر یک از این خانواده ها، زندگی دوباره ای است به حاتم عزیز، که زنده و مرده بودن آدمها نه به جسم فانی، که به راه و نام و اثر و تأثیر است.
سعدی علیه الرحمه چه درست گفت:
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
پدر و مادر عزیز!
تا امروز سکوت کردید.
از امروز فریاد بزنید.
فریاد بزنید، تا فردای دستگیری حاتم ها، خانواده هایشان کمتر سکوت کنند.
اعتماد نکردن به وعده های دروغین بازجوهای امنیتی را فریاد بزنید، تا نام حاتم جاودان شود در تاریخ این سرزمین کهن
حاتم هنوز زنده است، نگذارید دوباره خاموش شود.
امیرحسین میرخلیلی
شاگرد کوچک استاد محمدعلی طاهری و عضو مجموعه عرفان حلقه
۹۷/۳/۱۶ @rooznegarieh
🆔 @SepehrAzadi
نمیتوانم به همین راحتی، بابت از دست دادن جوان رعنایتان به شما تسلیت بگویم. مگر می توان برای از دست دادن جوانی ۲۰ ساله، به همین راحتی به خانواده اش تسلیت گفت؟ مگر زبان در دهان میچرخد؟ مگر قلم بر کاغذ میلغزد؟
اما هنوز در شوک این مسأله نیز هستم که این جوان، یکسال تمام در چنگال دیو اسیر بوده و از خانواده اش صدایی در نیامده.
از آنجا که مادر خودم نیز در آخرین دستگیری ام در ۲۱ شهریور ۹۶ (بابت داشتن گروهی تلگرامی در حمایت از استاد محمدعلی طاهری، و به اتهام تبلیغ علیه نظام با برپایی گروه و جمعیت)، به مأمورین امنیتی اعتماد بیشتری داشت تا خودم، می توانم درک کنم که چرا یکسال سکوت پیشه کردید.
اجازه دهید اندکی از روز دستگیری ام بگویم، تا منظورم را بهتر برسانم.
وقتی مأمورین امنیتی به منزلمان ریختند، و شروع به بازرسی وسایلم و... کردند. من نیز لابلای صبحانه خوردن و آب برای مادر آوردن و... دور از چشمشان، شمارهء یکی از دوستانم را روی کاغذ باطله ای نوشتم و چندین بار به مادرم تأکید کردم حتماً با این شماره تماس بگیرد و هرچه گفت گوش کند.
نیک می دانستم دوستانم در مجموعه عرفان حلقه، بعد از صدها مورد دستگیری و سر و کله زدن با خانواده های بچه های دستگیر شده، آبدیده شده اند و می دانند که فرد دستگیر شده هرچقدر رسانه ای تر شود، بازجو دستش بسته تر می شود. مطرح شدن فرد دستگیر شده در رسانه، فشار بازجو را کمتر می کند، و کشتن متهم، هزینهء سنگین تری برای بازجو خواهد داشت. اصولا وقتی دست این جماعت افتادی، اولین و مهمترین موضوع، حفظ جان است، همین که زنده بمانی یعنی از پس غول آدمخوار برآمده ای. غولی که نهایتاً مرتضای عزیز را بلعید.
مأموران امنیتی، هنگام دستگیری ام، وقتی تأکیدم به مادرم مبنی بر پخش خبر دستگیری ام را متوجه شدند، طوری رفتار کردند که انگار بعدازظهر همان روز قرار است آزاد شوم!!! و تا چندین روز (نمی دانم شاید یک ماه) خبر دستگیری من توسط خانواده ام به دوستانم داده نشد یا مادرم بدروغ به دوستانم گفت با منزل تماس گرفته ام (درحالیکه تا روز ۲۲ ام پس از دستگیری، هیچگونه دسترسی به تلفن نداشتم) چرا؟ چون هر خانواده ای طبیعتا تصور می کند اگر مصاحبه نکند، فردا عصر فرزندشان آزاد می شود...
البته اعتماد مادر من به مأمورین امنیتی، مقداری نیز بابت اعتقاد و اعتماد مذهبی است، نه صرفاً از روی ترس و نگرانی.
امیدوارم لااقل شما صرفاً از روی ترس و نگرانی فرزندتان، سکوت پیشه کرده باشید.
فرزند شما هیچکس را نداشت که صدایش باشد، و من نیز اگر خواهران و برادرانم در مجموعه بزرگ عرفان حلقه نبودند، چه بسا در بازداشتگاه ۲-الف برای همیشه خاموش میشدم.
اکنون، شاید دیر باشد گفتن اینکه ای کاش از روز دستگیری فرزندتان، عکسش را به سینه می گرفتید و همه جا مصاحبه می کردید و به تهران می آمدید و با خانواده های زندانیان سیاسی ملاقات می کردید و از ملاقاتهایتان در صفحه اینستاگرام و توئیترتان عکس و خبر منتشر می کردید و هشتگ #FreeHatam راه می انداختید و به عاصمه جهانگیر و موگیرینی و زید و بان کی مون و... نامه سرگشاده می نوشتید و... اما...
اما فرزند شما هنوز نمرده است. من نیز فرزند شما هستم. محمد مظفری نیز فرزند شماست. شیما بابایی نیز فرزند شماست. ویدا موحد، نرگس حسینی، اعظم جنگروی، شاپرک شجریزاده، مریم شریعتمداری، همراز صادقی و دیگر دختران انقلاب نیز دختران شمایند، و...
اکنون که فرزند دلبندتان را از دست داده اید، چه بسا بتوانید مادران و پدران دیگر را از عواقب سکوت خطرناکشان آگاه کنید، باشد تا خون فرزندتان در راه آگاهی بخشی و جرأت بخشیدن به خانواده های زندانیان سیاسی، نهال ظلم ستیزی و فریاد کشیدن را آبیاری کند و شهید راه آگاهی گردد، و نامش با نام آنانی گره بخورد که اگر از سرگذشتش الهام نگیرند، آنها نیز چه بسا زیر شکنجهء غول آدمخوار، جان به جان آفرین تسلیم کنند.
زنده ماندن هر یک از زندانیان سیاسی که خانواده هایشان اکنون رویه سکوت را در پیش گرفته اند (مانند خانواده محمدرضا هاشمی نبی و بسیاری دیگر از زندانیان بند ۲-الف)، و فریاد زدن هر یک از این خانواده ها، زندگی دوباره ای است به حاتم عزیز، که زنده و مرده بودن آدمها نه به جسم فانی، که به راه و نام و اثر و تأثیر است.
سعدی علیه الرحمه چه درست گفت:
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
پدر و مادر عزیز!
تا امروز سکوت کردید.
از امروز فریاد بزنید.
فریاد بزنید، تا فردای دستگیری حاتم ها، خانواده هایشان کمتر سکوت کنند.
اعتماد نکردن به وعده های دروغین بازجوهای امنیتی را فریاد بزنید، تا نام حاتم جاودان شود در تاریخ این سرزمین کهن
حاتم هنوز زنده است، نگذارید دوباره خاموش شود.
امیرحسین میرخلیلی
شاگرد کوچک استاد محمدعلی طاهری و عضو مجموعه عرفان حلقه
۹۷/۳/۱۶ @rooznegarieh
🆔 @SepehrAzadi