🔴 اعتصاب دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس
بنا بر گزارشات رسیده از دانشگاه تربیت مدرس، در روزهای گذشته فراخوانهایی جهت اعتصاب در تاریخ ۲۱ و ۲۲ آبان در اعتراض به فشار حراست و خفقان حاکم بر دانشگاه، منتشر شده که با استقبال دانشجویان همراه شده است. بنا بر گزارشهای واصله، در پاسخ به فراخوان، دانشجویان در این دو روز از رفتن به کلاسهای درس، کتابخانهی مرکزی و برخی آزمایشگاهها خودداری کردند.
در همین حال مقامات دانشگاه تلاش بر عادی نشان دادن وضعیت دانشگاه در دو روز اخیر کردند؛ اما گزارشات متعددی از پیوستن دانشجویان به اعتصاب بدست رسیده است.
این اعتصاب در واکنش به فشارها و سیاستهایی است که حراست دانشگاه از مهرماه امسال بر فضای دانشگاه و خوابگاههای دخترانه اعمال کرده است.
#مطالبات_صنفی
#اعتصاب_دانشجویی
#دانشگاه_تربیتمدرس
5⃣1⃣9⃣0⃣
🆔 @senfi_uni_iran
بنا بر گزارشات رسیده از دانشگاه تربیت مدرس، در روزهای گذشته فراخوانهایی جهت اعتصاب در تاریخ ۲۱ و ۲۲ آبان در اعتراض به فشار حراست و خفقان حاکم بر دانشگاه، منتشر شده که با استقبال دانشجویان همراه شده است. بنا بر گزارشهای واصله، در پاسخ به فراخوان، دانشجویان در این دو روز از رفتن به کلاسهای درس، کتابخانهی مرکزی و برخی آزمایشگاهها خودداری کردند.
در همین حال مقامات دانشگاه تلاش بر عادی نشان دادن وضعیت دانشگاه در دو روز اخیر کردند؛ اما گزارشات متعددی از پیوستن دانشجویان به اعتصاب بدست رسیده است.
این اعتصاب در واکنش به فشارها و سیاستهایی است که حراست دانشگاه از مهرماه امسال بر فضای دانشگاه و خوابگاههای دخترانه اعمال کرده است.
#مطالبات_صنفی
#اعتصاب_دانشجویی
#دانشگاه_تربیتمدرس
5⃣1⃣9⃣0⃣
🆔 @senfi_uni_iran
شوراهای صنفی دانشجویان کشور
🔴 اعتصاب دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس بنا بر گزارشات رسیده از دانشگاه تربیت مدرس، در روزهای گذشته فراخوانهایی جهت اعتصاب در تاریخ ۲۱ و ۲۲ آبان در اعتراض به فشار حراست و خفقان حاکم بر دانشگاه، منتشر شده که با استقبال دانشجویان همراه شده است. بنا بر گزارشهای…
🔴 بیانیۀ پایانی اعتصاب دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس
تکمیلی
دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس پس از ۲روز، اعتصاب خود را با صدور بیانیهای پایان دادند.
متن بیانیه به شرح زیر است:
دانشگاه ما را اشغال کردهاند و در آن حکومت نظامی برپا کردهاند. اگر حرفی بزنیم و اعتراضی کنیم، جوابشان خشونت است و توهین و کمیته انضباطی. روزی نیست که از آزار و اذیت حراست دانشگاه و لباس شخصیها در امان باشیم؛ هر روز به ما توهین میکنند، برخورد فیزیکی میکنند، تهدید و احضار میکنند و حریم خصوصیمان را نقض میکنند. دانشجویان اما سکوت نکردند، جواب هر تذکر و توهین را با منطق و دلیل دادند و اعتراضشان را تکتک یا با نامههای گروهی نشان دادند، اما دریغ از یک گام امیدبخش از سوی دانشگاه. واکنش مدیریت دانشگاه و حراست افزایش روزافزون فشار و خفقان و آزار و اذیت بود. هدفشان این است که دانشجویان ترسیده و خموده و افسرده و جداافتاده باشند و صدایی از جایی بلند نشود. میخواهند با زور ما را ساکت کنند.
تاریخ جنبش دانشجویی تکرار یک حرف است: «دانشجو تن به سکوت نمیدهد.» دانشگاه محل زندگی ماست، ما در دانشگاه با هم زندگی میکنیم و لازمۀ زندگی در این فضا داشتن امنیت فیزیکی و روانی، آزادیهای شخصی و امکانات رفاهی برای همۀ ماست. وقتی فضا را زیستناپذیر میکنید روشن است که ما ساکت نمیمانیم و حقوقمان را مطالبه میکنیم. مدیریت دانشگاه و حراست کار را به جایی رسانده که هر روز دوستانمان از بغض و اشکشان در برابر توهین و آزار حراست یا افسردگی و تمایل به خودکشی میگویند. نه! ما دانشجویان در برابر این ستم روزمره سکوت نمیکنیم.
اعتصاب روزهای ۲۱ و ۲۲ آبان گام اول اعتراضات ادامهدار ما دانشجویان بود و اعتراضات ما تا زمانی که مدیریت دانشگاه و حراست تغییر رویه ندهد و فضای دانشگاه را مناسب زندگی دانشجویان نکند به شیوههای مختلف ادامه خواهد داشت. صدای اعتصاب ما پردۀ گوشهای کر مدیریت دانشگاه و حراست را لرزاند و این تازه شروع اعتراضات ما بود. مدیریت دانشگاه باید بداند که ما دانشجویان دست در دست هم دادهایم و برای تحقق مطالباتمان چنان صدایمان را بلند خواهیم کرد که چارهای جز پاسخگویی و تغییر رویه نداشته باشد.
محورهای اصلی مطالبات ما در این اعتصاب بدین شرح بوده است:
۱. فضای امنیتی و خفقان سطح دانشگاه:
نیروهای حراست از فضای دانشجویی دانشگاه خارج و به پستهای نگهبانی خود محدود شوند. اسامی نیروهای حراستی روی لباسشان درج شود و همه ملزم به پوشیدن لباس فرم حراست شوند.
۲. پوشش:
آزار و اذیت دانشجویان بهخاطر پوشش با تذکرهای زبانی، خشونت فیزیکی، تلفن و احضارهای غیرقانونی حراست و پروندهسازی در کمیتههای انضباطی پایان یابد.
۳. پروندهسازی امنیتی:
پروندهسازی برای دانشجویان توسط حراست و دیگر نیروهای فشار از طریق احضار و ایجاد رعب و وحشت و نشر اطلاعات شخصی در فضای مجازی پایان یابد.
۴. ورود و خروج:
مقررات جدید اِعمالشده برای ورود و خروج دانشجویان به دانشگاه لغو شود، گیتهای ورود و خروج و تفکیک جنسیتی آن برداشته شود. محدودیتهای جدید در ساعت ورود و خروج خوابگاه لغو شود، ورود و خروج تاکسیهای اینترنتی و خریدهای اینترنتی برای دانشجویان خوابگاهی تسهیل شود.
این تنها بخشی از مشکلات صنفی گستردهای است که ما دانشجویان هر روزه با آنها درگیریم و این اعتصابمان را معطوف به آنها کردیم. بدیهی است که ما دست از پیگیری کلیهی مطالبات دانشجویی خود برنخواهیم داشت و اعتراضات ما ادامه خواهد یافت.
دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس
#مطالبات_صنفی
#اعتصاب_دانشجویی
#دانشگاه_تربیتمدرس
5⃣1⃣9⃣0⃣
🆔 @senfi_uni_iran
تکمیلی
دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس پس از ۲روز، اعتصاب خود را با صدور بیانیهای پایان دادند.
متن بیانیه به شرح زیر است:
دانشگاه ما را اشغال کردهاند و در آن حکومت نظامی برپا کردهاند. اگر حرفی بزنیم و اعتراضی کنیم، جوابشان خشونت است و توهین و کمیته انضباطی. روزی نیست که از آزار و اذیت حراست دانشگاه و لباس شخصیها در امان باشیم؛ هر روز به ما توهین میکنند، برخورد فیزیکی میکنند، تهدید و احضار میکنند و حریم خصوصیمان را نقض میکنند. دانشجویان اما سکوت نکردند، جواب هر تذکر و توهین را با منطق و دلیل دادند و اعتراضشان را تکتک یا با نامههای گروهی نشان دادند، اما دریغ از یک گام امیدبخش از سوی دانشگاه. واکنش مدیریت دانشگاه و حراست افزایش روزافزون فشار و خفقان و آزار و اذیت بود. هدفشان این است که دانشجویان ترسیده و خموده و افسرده و جداافتاده باشند و صدایی از جایی بلند نشود. میخواهند با زور ما را ساکت کنند.
تاریخ جنبش دانشجویی تکرار یک حرف است: «دانشجو تن به سکوت نمیدهد.» دانشگاه محل زندگی ماست، ما در دانشگاه با هم زندگی میکنیم و لازمۀ زندگی در این فضا داشتن امنیت فیزیکی و روانی، آزادیهای شخصی و امکانات رفاهی برای همۀ ماست. وقتی فضا را زیستناپذیر میکنید روشن است که ما ساکت نمیمانیم و حقوقمان را مطالبه میکنیم. مدیریت دانشگاه و حراست کار را به جایی رسانده که هر روز دوستانمان از بغض و اشکشان در برابر توهین و آزار حراست یا افسردگی و تمایل به خودکشی میگویند. نه! ما دانشجویان در برابر این ستم روزمره سکوت نمیکنیم.
اعتصاب روزهای ۲۱ و ۲۲ آبان گام اول اعتراضات ادامهدار ما دانشجویان بود و اعتراضات ما تا زمانی که مدیریت دانشگاه و حراست تغییر رویه ندهد و فضای دانشگاه را مناسب زندگی دانشجویان نکند به شیوههای مختلف ادامه خواهد داشت. صدای اعتصاب ما پردۀ گوشهای کر مدیریت دانشگاه و حراست را لرزاند و این تازه شروع اعتراضات ما بود. مدیریت دانشگاه باید بداند که ما دانشجویان دست در دست هم دادهایم و برای تحقق مطالباتمان چنان صدایمان را بلند خواهیم کرد که چارهای جز پاسخگویی و تغییر رویه نداشته باشد.
محورهای اصلی مطالبات ما در این اعتصاب بدین شرح بوده است:
۱. فضای امنیتی و خفقان سطح دانشگاه:
نیروهای حراست از فضای دانشجویی دانشگاه خارج و به پستهای نگهبانی خود محدود شوند. اسامی نیروهای حراستی روی لباسشان درج شود و همه ملزم به پوشیدن لباس فرم حراست شوند.
۲. پوشش:
آزار و اذیت دانشجویان بهخاطر پوشش با تذکرهای زبانی، خشونت فیزیکی، تلفن و احضارهای غیرقانونی حراست و پروندهسازی در کمیتههای انضباطی پایان یابد.
۳. پروندهسازی امنیتی:
پروندهسازی برای دانشجویان توسط حراست و دیگر نیروهای فشار از طریق احضار و ایجاد رعب و وحشت و نشر اطلاعات شخصی در فضای مجازی پایان یابد.
۴. ورود و خروج:
مقررات جدید اِعمالشده برای ورود و خروج دانشجویان به دانشگاه لغو شود، گیتهای ورود و خروج و تفکیک جنسیتی آن برداشته شود. محدودیتهای جدید در ساعت ورود و خروج خوابگاه لغو شود، ورود و خروج تاکسیهای اینترنتی و خریدهای اینترنتی برای دانشجویان خوابگاهی تسهیل شود.
این تنها بخشی از مشکلات صنفی گستردهای است که ما دانشجویان هر روزه با آنها درگیریم و این اعتصابمان را معطوف به آنها کردیم. بدیهی است که ما دست از پیگیری کلیهی مطالبات دانشجویی خود برنخواهیم داشت و اعتراضات ما ادامه خواهد یافت.
دانشجویان دانشگاه تربیتمدرس
#مطالبات_صنفی
#اعتصاب_دانشجویی
#دانشگاه_تربیتمدرس
5⃣1⃣9⃣0⃣
🆔 @senfi_uni_iran
شوراهای صنفی دانشجویان کشور
🔴 اعتصاب در دانشگاه شهید بهشتی دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در اعتراض به فضای امنیتی و حمله غیرقانونی کارمندان حراست به دانشجویان و کلاس درس در تاریخ ۳۰آبان ۱۴۰۲ با عدم حضور و تحریم کلاسها اقدام به تجمع کردند. #سرکوب_فراگیر #اعتراضات_دانشجویی…
🔴 بیانیه پایان اعتصاب دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی
به زنان مترقی، آزادیخواه و زحمتکش
تشکیلات زنان گیلان سالها پیش در پیامی که به مناسبت گردهمایی این تشکیلات منتشر کرد، کلیهی بانوان را «مترقی، آزادیخواه و زحمتکش» خطاب کرده بود.
از همان نسلهای دور که زنان گیلان با روحانیون واپسگرا که ضد تحصیل زنان و مشارکت آزادانهی آنان بودند، مبارزه میکردند؛ ما یاد گرفتیم: «بیداری و سرافرازی ملت ایران بدون شرکت زنان در رستاخیز آزادیخواهانهی کشور امکانپذیر نیست.»
نسل به نسل مبارزه با پردهی ننگین خرافات که دستیابی زن ایرانی به حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برابر با مردان را برای آنها دشوار میکرد، ادامه یافت. امروز وقتی ما مشغول کسب علم در مکانهایی هستیم که سالهای دور زنان از راه مبارزه توانستند به آنجا راه پیدا کنند، افراطیهای اسلامگرا که هرچیزی اعم از زندگی را فدایِ فضیلت اسلامی میکنند، زن بودن را دستاویزی برای حمله به کلاسهای درسمان قرار میدهند. گویی تنها وظیفه آنان نادیده گرفتن بدنِ واقعی است که از روح و روان جامعه بیرون آمده باشد.
وقتی به بهانه زن بودن در کلاس درس اشکمان جاری میشود، تلاش میکنیم تا به تقلید از شیوهی مبارزان نسلهای قبلی، همان چیزی را نشان دهیم که از متن جامعه بیرون آمده؛ بدنی که از حالت انقیاد خارج شده است. بله؛ ما عهد به بیدار کردن زنِ ایرانی بستهایم.
زمانی که حکومتِ تمامیتخواه به دشمنی با زنانگی میپردازد، زنانِ آزادیخواه از عوامل تیره روزیشان پرده برمیدارند و با زبانِ جدیدی که برای بدنهای بیحجابشان خلق کردهاند؛ آن روز خفتبار را به یاد همهی کسانی که جویای کسب علم هستند، میاندازند. همان روزی که اشکهایشان فقط به دلیل نادیده گرفتن تنانگی و چند تار مو جاری شد: «آن روز خفتبارترین روز دانشکده روانشناسی بهشتی بود. قیافه بهتزده اساتیدمان و صدای گریهی دانشجویان دختر هیچوقت از ذهنم پاک نخواهد شد.»
آن خاطرهی تلخ که برای همیشه در ذهنمان نقش میبندد، برای همه تکرار میکنیم: «بدون اجازه استاد وارد کلاس شدند و کارتِ دانشجویی هرکسی که حجاب نداشت یا بهجای مقنعه شال داشت را ضبط کردند.»
ما همان روزی را به یادِ همه خواهیم آورد که دانشجویی با دستانِ مبارز اما خسته از ترس تعلیق و تبعید با سکوتش فریاد زد: «جای حراست در کلاس درس نیست.»
همراهیِ همدورهایهایِ «شریف»مان با رنجِ همگانی زنان را با افتخار به یاد خواهیم آورد اما چیزی از تلخ بودن روایتها دربارهی تنِ فرسوده شدهی دانشگاه کم نمیکند: «اتفاقی که در دانشگاه رخ داد، آژیری برای فرار از مرز بود.»
وقتی دشمنانِ زنان راهِ خودشان را به محل تحصیلمان باز کرده و با ذهنِ فراموشکارشان از ما میپرسند: «مگر شما اصلا در تجمعاتتان مطالبهای داشتید؟»
به آنها یادآوری میکنیم که دانشجو یک وظیفه مدنی در قبال خود و جامعهای که زنان بخش مهمی از آن هستند، دارند. بهواسطه همین وظیفه و برای نشان دادنِ مطالبهمان دو روز کلاسهای درس را تحریم کردیم تا شاید کسی بالاخره در خیابان یا دانشگاه بخواهد باور کند که ما و بدنهایمان همان واقعیت امروزِ ایران هستیم.
درنهایت اگرچه رنجِ همگانی بهقوت خود باقی است و همچنان روحمان را میخراشد اما اگر باز هم از این دست رفتارهای خصمانه و طردگرایانه را نسبت به خود و دیگر رفقایمان در محیط دانشگاه ببینیم با وجود دلِ افسرده و جسم خستهمان دوباره به جنب و جوش درخواهیم آمد و بار دیگر در برابر این حرکات متحجر دست به تحصن و اعتصاب میزنیم.
باری با بیت شعری از محمد جودی که در مجلهی «پیک سعادت نسوان» به چاپ رسیده، چنین خاطرنشان میکنیم و به اعتصابمان پایان میدهیم:
روزی آخر شام شوم غم به پایان میرسد
نوبت آسایش و اقبال نسوان میرسد
#اعتصاب_دانشجویی
#دانشگاه_شهیدبهشتی
5⃣1⃣9⃣4⃣
🆔 @senfi_uni_iran
به زنان مترقی، آزادیخواه و زحمتکش
تشکیلات زنان گیلان سالها پیش در پیامی که به مناسبت گردهمایی این تشکیلات منتشر کرد، کلیهی بانوان را «مترقی، آزادیخواه و زحمتکش» خطاب کرده بود.
از همان نسلهای دور که زنان گیلان با روحانیون واپسگرا که ضد تحصیل زنان و مشارکت آزادانهی آنان بودند، مبارزه میکردند؛ ما یاد گرفتیم: «بیداری و سرافرازی ملت ایران بدون شرکت زنان در رستاخیز آزادیخواهانهی کشور امکانپذیر نیست.»
نسل به نسل مبارزه با پردهی ننگین خرافات که دستیابی زن ایرانی به حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برابر با مردان را برای آنها دشوار میکرد، ادامه یافت. امروز وقتی ما مشغول کسب علم در مکانهایی هستیم که سالهای دور زنان از راه مبارزه توانستند به آنجا راه پیدا کنند، افراطیهای اسلامگرا که هرچیزی اعم از زندگی را فدایِ فضیلت اسلامی میکنند، زن بودن را دستاویزی برای حمله به کلاسهای درسمان قرار میدهند. گویی تنها وظیفه آنان نادیده گرفتن بدنِ واقعی است که از روح و روان جامعه بیرون آمده باشد.
وقتی به بهانه زن بودن در کلاس درس اشکمان جاری میشود، تلاش میکنیم تا به تقلید از شیوهی مبارزان نسلهای قبلی، همان چیزی را نشان دهیم که از متن جامعه بیرون آمده؛ بدنی که از حالت انقیاد خارج شده است. بله؛ ما عهد به بیدار کردن زنِ ایرانی بستهایم.
زمانی که حکومتِ تمامیتخواه به دشمنی با زنانگی میپردازد، زنانِ آزادیخواه از عوامل تیره روزیشان پرده برمیدارند و با زبانِ جدیدی که برای بدنهای بیحجابشان خلق کردهاند؛ آن روز خفتبار را به یاد همهی کسانی که جویای کسب علم هستند، میاندازند. همان روزی که اشکهایشان فقط به دلیل نادیده گرفتن تنانگی و چند تار مو جاری شد: «آن روز خفتبارترین روز دانشکده روانشناسی بهشتی بود. قیافه بهتزده اساتیدمان و صدای گریهی دانشجویان دختر هیچوقت از ذهنم پاک نخواهد شد.»
آن خاطرهی تلخ که برای همیشه در ذهنمان نقش میبندد، برای همه تکرار میکنیم: «بدون اجازه استاد وارد کلاس شدند و کارتِ دانشجویی هرکسی که حجاب نداشت یا بهجای مقنعه شال داشت را ضبط کردند.»
ما همان روزی را به یادِ همه خواهیم آورد که دانشجویی با دستانِ مبارز اما خسته از ترس تعلیق و تبعید با سکوتش فریاد زد: «جای حراست در کلاس درس نیست.»
همراهیِ همدورهایهایِ «شریف»مان با رنجِ همگانی زنان را با افتخار به یاد خواهیم آورد اما چیزی از تلخ بودن روایتها دربارهی تنِ فرسوده شدهی دانشگاه کم نمیکند: «اتفاقی که در دانشگاه رخ داد، آژیری برای فرار از مرز بود.»
وقتی دشمنانِ زنان راهِ خودشان را به محل تحصیلمان باز کرده و با ذهنِ فراموشکارشان از ما میپرسند: «مگر شما اصلا در تجمعاتتان مطالبهای داشتید؟»
به آنها یادآوری میکنیم که دانشجو یک وظیفه مدنی در قبال خود و جامعهای که زنان بخش مهمی از آن هستند، دارند. بهواسطه همین وظیفه و برای نشان دادنِ مطالبهمان دو روز کلاسهای درس را تحریم کردیم تا شاید کسی بالاخره در خیابان یا دانشگاه بخواهد باور کند که ما و بدنهایمان همان واقعیت امروزِ ایران هستیم.
درنهایت اگرچه رنجِ همگانی بهقوت خود باقی است و همچنان روحمان را میخراشد اما اگر باز هم از این دست رفتارهای خصمانه و طردگرایانه را نسبت به خود و دیگر رفقایمان در محیط دانشگاه ببینیم با وجود دلِ افسرده و جسم خستهمان دوباره به جنب و جوش درخواهیم آمد و بار دیگر در برابر این حرکات متحجر دست به تحصن و اعتصاب میزنیم.
باری با بیت شعری از محمد جودی که در مجلهی «پیک سعادت نسوان» به چاپ رسیده، چنین خاطرنشان میکنیم و به اعتصابمان پایان میدهیم:
روزی آخر شام شوم غم به پایان میرسد
نوبت آسایش و اقبال نسوان میرسد
#اعتصاب_دانشجویی
#دانشگاه_شهیدبهشتی
5⃣1⃣9⃣4⃣
🆔 @senfi_uni_iran