📝📝آینده ایران: دولت یکدست، سری که به بدن وصل نیست!
✍✍کمال اطهاری
♈️مارکس میگفت بورژوازی هرآن چه را که سفت و سخت است دود میکند و به هوا میفرستد، و امر مقدس را نامقدس میگرداند. دولتهای یکدست انحصارطلب نیز چنیناند. اما اگر بورژوازی امتیازات مقدس فئودالی و پیشداوریها را برای نیل به انقلاب پیاپی در تولید بهدور میریزد، و برای نوآوری «هرآن چه که به تازگی شکل گرفته است را پیش از آن که قوام گیرد» کنار میگذارد؛ دولتهای یکدست انحصارطلب برای کسب امتیازات فئودالی و مقابله با نوآوری، اصول توسعه را دود میکنند و به هوا میفرستند. این دولتها که همه چیز را بنا به باور محدود خود پیشداوری میکنند، و معیار اصلی این داوری تنها تثبیت قدرت و ثروت انحصاری آنها است؛ امور مقدس انقلاب، آزادی و عدالت و نوآوری را بهدور میریزند، و به جای آنها انجماد و انقیاد فرهنگی، فقر، تبعیض، رانت و فساد را مینشانند.
♈️ نوآوری و انقلاب پیاپی در تولید در جامعهی مدنی صورت میگیرد، نه در دیوانسالاری دولت. به قول ماکس وبر، دیوانسالاری دولت فقط میتواند قفس آهنین عقلانیت ابزاری، یا خردورزی محدودی را سازد؛ و تنها امیدی که به آن میتوان داشت شایستهسالاری است. ازینرو دولت هرچه یکدستتر گردد، عقلانیتش محدودتر گشته و اگر هم شایستهسالاری میداشته، جای خود را به فسادسالاری میدهد.
♈️در مقابل هرچه جامعهی مدنی قویتر گردد، به مدد عقلانیت ارتباطی، خلاقیت و نوآوری بیشتر شده و راه توسعه هموارتر و پیمودنش سریعتر و کمرنجتر میشود. در واقع دولتهای یکدست در نهایت خود را در قفسی آهنین زندانی میکنند، و هرچه بگذرد از خرد و تواناییشان کاسته میشود. تجربهی تاریخی اردوگاه سوسیالیسم واقعا موجود، که در اوج قدرتش فروپاشید و ناموجود شد؛ و بقای نظام کاپیتالیستی، بهرغم همهی درد و رنجی که برای جوامع بشری داشته است، نشان میدهد که انسان نوآوری و انقلاب پیاپی در تولید را برای تحقق آزادی و عدالت، کارآمدتر و نویدبخشتر از انحصارِ دولتهای یکدست میداند، و البته نه خودِ بورژوازی را!
♈️به قول آنتونیو گرامشی، در جوامع پیشرفتهی مدرن، دولت یکپارچه یا مدغم (integral state) است، بدین معنا که جامعهی سیاسی و جامعهی مدنی یکپارچه شدهاند. رهبران در دولت یکپارچه، هژمونی را نه به معنای رهبری، بلکه به معنای راهبری امور اعمال میکنند.
♈️اما در دولت یکدست، رهبران در پیِ دیکتهی همهی امور هستند. در دولت یکپارچه، هژمونی با اقناع و اقتدار اعمال میشود، اما در دولت یکدست تنها با اقتدار. دولت یکپارچه، طبقات و اقشار اصلی جامعه مدنی را قانع کرده است که منافع آنها را بطور منصفانه تامین خواهد کرد، که این به معنای اجازه یافتن برای راهبری منافع آنها در یک «بلوک تاریخی» است. با استفاده از مارکس باید گفت، دولت به مثابه سامانده امر عمومی، تا وقتی وجود خواهد داشت که امر خصوصی یا جامعهی مدنی وجود داشته باشد، و هنگامی قوی خواهد شد و خواهد ماند که جامعهی مدنی قوی باشد و بماند.
🔰متن کامل در instant view:
https://bit.ly/3yFhE0O
#مارکس
#بیسمارک
#آیندهی_ایران
#کمال_اطهاری
#دولت_یکدست
#انتونیو_گرامشی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍✍کمال اطهاری
♈️مارکس میگفت بورژوازی هرآن چه را که سفت و سخت است دود میکند و به هوا میفرستد، و امر مقدس را نامقدس میگرداند. دولتهای یکدست انحصارطلب نیز چنیناند. اما اگر بورژوازی امتیازات مقدس فئودالی و پیشداوریها را برای نیل به انقلاب پیاپی در تولید بهدور میریزد، و برای نوآوری «هرآن چه که به تازگی شکل گرفته است را پیش از آن که قوام گیرد» کنار میگذارد؛ دولتهای یکدست انحصارطلب برای کسب امتیازات فئودالی و مقابله با نوآوری، اصول توسعه را دود میکنند و به هوا میفرستند. این دولتها که همه چیز را بنا به باور محدود خود پیشداوری میکنند، و معیار اصلی این داوری تنها تثبیت قدرت و ثروت انحصاری آنها است؛ امور مقدس انقلاب، آزادی و عدالت و نوآوری را بهدور میریزند، و به جای آنها انجماد و انقیاد فرهنگی، فقر، تبعیض، رانت و فساد را مینشانند.
♈️ نوآوری و انقلاب پیاپی در تولید در جامعهی مدنی صورت میگیرد، نه در دیوانسالاری دولت. به قول ماکس وبر، دیوانسالاری دولت فقط میتواند قفس آهنین عقلانیت ابزاری، یا خردورزی محدودی را سازد؛ و تنها امیدی که به آن میتوان داشت شایستهسالاری است. ازینرو دولت هرچه یکدستتر گردد، عقلانیتش محدودتر گشته و اگر هم شایستهسالاری میداشته، جای خود را به فسادسالاری میدهد.
♈️در مقابل هرچه جامعهی مدنی قویتر گردد، به مدد عقلانیت ارتباطی، خلاقیت و نوآوری بیشتر شده و راه توسعه هموارتر و پیمودنش سریعتر و کمرنجتر میشود. در واقع دولتهای یکدست در نهایت خود را در قفسی آهنین زندانی میکنند، و هرچه بگذرد از خرد و تواناییشان کاسته میشود. تجربهی تاریخی اردوگاه سوسیالیسم واقعا موجود، که در اوج قدرتش فروپاشید و ناموجود شد؛ و بقای نظام کاپیتالیستی، بهرغم همهی درد و رنجی که برای جوامع بشری داشته است، نشان میدهد که انسان نوآوری و انقلاب پیاپی در تولید را برای تحقق آزادی و عدالت، کارآمدتر و نویدبخشتر از انحصارِ دولتهای یکدست میداند، و البته نه خودِ بورژوازی را!
♈️به قول آنتونیو گرامشی، در جوامع پیشرفتهی مدرن، دولت یکپارچه یا مدغم (integral state) است، بدین معنا که جامعهی سیاسی و جامعهی مدنی یکپارچه شدهاند. رهبران در دولت یکپارچه، هژمونی را نه به معنای رهبری، بلکه به معنای راهبری امور اعمال میکنند.
♈️اما در دولت یکدست، رهبران در پیِ دیکتهی همهی امور هستند. در دولت یکپارچه، هژمونی با اقناع و اقتدار اعمال میشود، اما در دولت یکدست تنها با اقتدار. دولت یکپارچه، طبقات و اقشار اصلی جامعه مدنی را قانع کرده است که منافع آنها را بطور منصفانه تامین خواهد کرد، که این به معنای اجازه یافتن برای راهبری منافع آنها در یک «بلوک تاریخی» است. با استفاده از مارکس باید گفت، دولت به مثابه سامانده امر عمومی، تا وقتی وجود خواهد داشت که امر خصوصی یا جامعهی مدنی وجود داشته باشد، و هنگامی قوی خواهد شد و خواهد ماند که جامعهی مدنی قوی باشد و بماند.
🔰متن کامل در instant view:
https://bit.ly/3yFhE0O
#مارکس
#بیسمارک
#آیندهی_ایران
#کمال_اطهاری
#دولت_یکدست
#انتونیو_گرامشی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Telegraph
🔴 آینده ایران: دولت یکدست، سری که به بدن وصل نیست!
♻️کمال اطهاری @iranfardamag 🔺 مارکس میگفت بورژوازی هرآن چه را که سفت و سخت است دود میکند و به هوا میفرستد، و امر مقدس را نامقدس میگرداند. دولتهای یکدست انحصارطلب نیز چنیناند. اما اگر بورژوازی امتیازات مقدس فئودالی و پیشداوریها را برای نیل به انقلاب…
📝📝پروژهی قدرت، مالکیت، ثروت در حاکمیت نوفئودال ایران
✍ کمال اطهاری
♈️وقتی گزارش «هیأت تحقیق و تفحص فولاد مبارکه اصفهان»، از طریقی نامعلوم و قبل از رسیدن به دست قوهی قضائیه، بصورت یک شبنامه انتشار عمومی یافت؛ ابتدا مانند همه خشم مرا نسبت به جلوهای دیگر از فساد نظاممند در ایران برانگیخت. اما با مروری اولیه بر گزارش و حرفهایی که (مانند تفاوت اختلاس با تخلف مالی) گفته شد، شک کردم که این واقعه نیز میتواند بخشی از دعواهای جناحی برای خارج کردن یک منبع اساسی رانت از دست یک جناح (یا خردهجناح) در حاکمیت و تبدیل آن به تیول خود باشد.
♈️ مانند دعوایی که پیش ازین دربارهی پتروپارس، کارخانههای خودروسازی، سازمان تامین اجتماعی و... درگرفته بود و هراز چندگاه از سرگرفته میشود. یا سروصدای بلند شده، مانند هایوهوی دربارهی ساخت «ارابههای مرگ» در کارخانههای خودروسازی ایران است؛ که درواقع زمینهسازی برای واردات خودرو، و کسب رانت مستقیم و بیزحمت یا بیواسطهی تولید بود، نه برای اصلاح مدیریت وجلوگیری از رانتجوییهای چندصد میلیون دلاری در آنها، برای ورود به تولید دانشبنیان، با کیفیت، و ارزانِ خودرو. وقتی که «سران سه قوه تاکید کردند بررسی گزارشهای تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی فقط در صلاحیت قوه قضائیه است و تا پیش از رسیدگی به این گزارشها در محاکم صالح قضایی، لازم است از گمانهزنیهای رسانهای خودداری شود»، شکم به یقین مبدل شد که انتشار این گزارش برای تکمیل فرایند قدرت- مالکیت- ثروت بوده است. به عبارات آخر گزارش مذکور توجه کنید تا در ادامه به تحلیل آن بپردازیم:
♈️«کلید اصلی بسیاری از معضلات حادث شده در این صنعت و سایر صنایع نظیر پتروشیمی، نفت، گاز، ... و حتی بانک ها، ابرمسأله خصوصیسازی است، که شاید سرنخ آن را بتوان در اجرای غلط و یا ناقص ابلاغیه سیاست های کلی اصل ۴۴ جستجو کرد. از این رو، هر چند برخورد قاطع با مسببین تخلفات فوق، امری ضروری و درس عبرتی برای مدیران متخلف است، اما ریشه مشکلات را باید در تفکیک مدیریت از مالکیت به نحوی که مالکان واقعی هیچ نقشی در مدیریت ایفا نمیکنند و ایجاد شرکت های دولتی، خصولتی و خصوصی با مدیریت دولت دانست، که منشأ حقوق های نجومی، پولشویی، رانت، مسافرت های خارجی، اخلال در نظام اقتصادی، فساد، عضویت فامیلی، رفاقتی و سیاسی در هیأت مدیره هاست. لذا باید با تلازم مدیریت و مالکیت و حذف این دست شرکتها، به سمت شرکت صددرصد خصوصی، چه از جهت مالکیتی و چه از جهت مدیریتی، و یا دستگاه کاملا دولتی حرکت کرد.»
♈️همانطور که در یادداشت «بحران و زوال نوفئودالیسم در ایران» در کانال تلگرامی نشریه ایران فردا، و در مقالهی «برآمدن و تثبیت شکلبندی نوفئودال در ایران» (نشریه گفتگو، شماره 91، اسفند 1400) به تفصیل شرح دادهام، وقتی قدرت با مالکیت درهمتنیده میشود، شکلبندی نوفئودال تکمیل و تثبیت میگردد. حاکمیت در شکلبندی نوفئودال در ایران، یک مجموعهی نهادی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با جهتگیری غالبِ «قدرت- مالکیت- ثروت» است.
♈️خصایص اصلی این شکلبندی نوفئودال عبارتاند از: وجود اقتصاد سایه، باجگیری یا بازتوزیع اجباری، فساد، نقش آشکار و مؤثر خانوادگی، تقسیم بخشی و جغرافیایی حوزهی نفوذ برای کسب رانت بین افراد و جریانها، رابطهی قیمومیت و حامیگری، و ناروشنی و عدم قطعیت نهاد مالکیت خصوصی (در مقابل قدرت حاکم)....
🔰متن کامل :
#فولاد_مبارکه
#کمال_اطهاری
#فساد_نظاممند
#بحران_و_زوال_نوفئودالیسم_در_ایران
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍ کمال اطهاری
♈️وقتی گزارش «هیأت تحقیق و تفحص فولاد مبارکه اصفهان»، از طریقی نامعلوم و قبل از رسیدن به دست قوهی قضائیه، بصورت یک شبنامه انتشار عمومی یافت؛ ابتدا مانند همه خشم مرا نسبت به جلوهای دیگر از فساد نظاممند در ایران برانگیخت. اما با مروری اولیه بر گزارش و حرفهایی که (مانند تفاوت اختلاس با تخلف مالی) گفته شد، شک کردم که این واقعه نیز میتواند بخشی از دعواهای جناحی برای خارج کردن یک منبع اساسی رانت از دست یک جناح (یا خردهجناح) در حاکمیت و تبدیل آن به تیول خود باشد.
♈️ مانند دعوایی که پیش ازین دربارهی پتروپارس، کارخانههای خودروسازی، سازمان تامین اجتماعی و... درگرفته بود و هراز چندگاه از سرگرفته میشود. یا سروصدای بلند شده، مانند هایوهوی دربارهی ساخت «ارابههای مرگ» در کارخانههای خودروسازی ایران است؛ که درواقع زمینهسازی برای واردات خودرو، و کسب رانت مستقیم و بیزحمت یا بیواسطهی تولید بود، نه برای اصلاح مدیریت وجلوگیری از رانتجوییهای چندصد میلیون دلاری در آنها، برای ورود به تولید دانشبنیان، با کیفیت، و ارزانِ خودرو. وقتی که «سران سه قوه تاکید کردند بررسی گزارشهای تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی فقط در صلاحیت قوه قضائیه است و تا پیش از رسیدگی به این گزارشها در محاکم صالح قضایی، لازم است از گمانهزنیهای رسانهای خودداری شود»، شکم به یقین مبدل شد که انتشار این گزارش برای تکمیل فرایند قدرت- مالکیت- ثروت بوده است. به عبارات آخر گزارش مذکور توجه کنید تا در ادامه به تحلیل آن بپردازیم:
♈️«کلید اصلی بسیاری از معضلات حادث شده در این صنعت و سایر صنایع نظیر پتروشیمی، نفت، گاز، ... و حتی بانک ها، ابرمسأله خصوصیسازی است، که شاید سرنخ آن را بتوان در اجرای غلط و یا ناقص ابلاغیه سیاست های کلی اصل ۴۴ جستجو کرد. از این رو، هر چند برخورد قاطع با مسببین تخلفات فوق، امری ضروری و درس عبرتی برای مدیران متخلف است، اما ریشه مشکلات را باید در تفکیک مدیریت از مالکیت به نحوی که مالکان واقعی هیچ نقشی در مدیریت ایفا نمیکنند و ایجاد شرکت های دولتی، خصولتی و خصوصی با مدیریت دولت دانست، که منشأ حقوق های نجومی، پولشویی، رانت، مسافرت های خارجی، اخلال در نظام اقتصادی، فساد، عضویت فامیلی، رفاقتی و سیاسی در هیأت مدیره هاست. لذا باید با تلازم مدیریت و مالکیت و حذف این دست شرکتها، به سمت شرکت صددرصد خصوصی، چه از جهت مالکیتی و چه از جهت مدیریتی، و یا دستگاه کاملا دولتی حرکت کرد.»
♈️همانطور که در یادداشت «بحران و زوال نوفئودالیسم در ایران» در کانال تلگرامی نشریه ایران فردا، و در مقالهی «برآمدن و تثبیت شکلبندی نوفئودال در ایران» (نشریه گفتگو، شماره 91، اسفند 1400) به تفصیل شرح دادهام، وقتی قدرت با مالکیت درهمتنیده میشود، شکلبندی نوفئودال تکمیل و تثبیت میگردد. حاکمیت در شکلبندی نوفئودال در ایران، یک مجموعهی نهادی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با جهتگیری غالبِ «قدرت- مالکیت- ثروت» است.
♈️خصایص اصلی این شکلبندی نوفئودال عبارتاند از: وجود اقتصاد سایه، باجگیری یا بازتوزیع اجباری، فساد، نقش آشکار و مؤثر خانوادگی، تقسیم بخشی و جغرافیایی حوزهی نفوذ برای کسب رانت بین افراد و جریانها، رابطهی قیمومیت و حامیگری، و ناروشنی و عدم قطعیت نهاد مالکیت خصوصی (در مقابل قدرت حاکم)....
🔰متن کامل :
#فولاد_مبارکه
#کمال_اطهاری
#فساد_نظاممند
#بحران_و_زوال_نوفئودالیسم_در_ایران
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Telegraph
🔴 پروژهی قدرت، مالکیت، ثروت در حاکمیت نوفئودال ایران
🔷 کمال اطهاری @iranfardamag 🔸وقتی گزارش «هیأت تحقیق و تفحص فولاد مبارکه اصفهان»، از طریقی نامعلوم و قبل از رسیدن به دست قوهی قضائیه، بصورت یک شبنامه انتشار عمومی یافت؛ ابتدا مانند همه خشم مرا نسبت به جلوهای دیگر از فساد نظاممند در ایران برانگیخت. اما…