🔴🔴🔴غنا و اخافه به دل مردم!
#احمد_زیدآبادی
نقل است که در زمان شاه، بندی تحت عنوان "بند روحانیت" در زندان اوین وجود داشته است که تمام روحانیون زندانی در آنجا حبس میکشیدهاند.
طالقانی، منتظری، لاهوتی، مهدوی کنی، هاشمی رفسنجانی، انواری .. از سرشناسترین این دسته از روحانیون بودهاند.
گویا آنها بعضاً به قصد تفریح و تفنن، جلسۀ آوازی هم در بند ترتیب میدادهاند تا هر یک، بهره و استعدادش از قدرتِ صدا را به نمایش بگذارد. گفته میشود هاشمی رفسنجانی صدای بسیار نادلنوازی داشته،اما در عین حال مُصر بوده است که حتماً بخواند!
یک بار وقتی هاشمی رفسنجانی آواز گوشخراش خود را به پایان میبرد، طالقانی به شوخی خطاب به جمع میگوید: آن غنایی که در اسلام حرام شده است، همین است!
حالا به قول زیدآبادیها "کارونۀ ما" شده است!
برخی مقامهای سابق و لاحق، راست میروند و کج مینشینند اما این حرف از دهانشان نمیافتد که هر کس در دل مردم "اخافه" کند، مستوجب اعدام است!
یک لحظه هم به این فکر نمیکنند که آنکه اخافه به دل مردم میکند، خود آنها هستند! اگر به حرف من باور ندارند از همان مردمی که وارد کردن اخافه به دلِ آنها موجب اعدام میشود، یک نظرسنجی ساده کنند!
#احمد_زیدآبادی
#محمود_طالقانی
#هاشمی_رفسنجانی
#زندان_اوین
#نظرسنجی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی
نقل است که در زمان شاه، بندی تحت عنوان "بند روحانیت" در زندان اوین وجود داشته است که تمام روحانیون زندانی در آنجا حبس میکشیدهاند.
طالقانی، منتظری، لاهوتی، مهدوی کنی، هاشمی رفسنجانی، انواری .. از سرشناسترین این دسته از روحانیون بودهاند.
گویا آنها بعضاً به قصد تفریح و تفنن، جلسۀ آوازی هم در بند ترتیب میدادهاند تا هر یک، بهره و استعدادش از قدرتِ صدا را به نمایش بگذارد. گفته میشود هاشمی رفسنجانی صدای بسیار نادلنوازی داشته،اما در عین حال مُصر بوده است که حتماً بخواند!
یک بار وقتی هاشمی رفسنجانی آواز گوشخراش خود را به پایان میبرد، طالقانی به شوخی خطاب به جمع میگوید: آن غنایی که در اسلام حرام شده است، همین است!
حالا به قول زیدآبادیها "کارونۀ ما" شده است!
برخی مقامهای سابق و لاحق، راست میروند و کج مینشینند اما این حرف از دهانشان نمیافتد که هر کس در دل مردم "اخافه" کند، مستوجب اعدام است!
یک لحظه هم به این فکر نمیکنند که آنکه اخافه به دل مردم میکند، خود آنها هستند! اگر به حرف من باور ندارند از همان مردمی که وارد کردن اخافه به دلِ آنها موجب اعدام میشود، یک نظرسنجی ساده کنند!
#احمد_زیدآبادی
#محمود_طالقانی
#هاشمی_رفسنجانی
#زندان_اوین
#نظرسنجی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴غل و زنجیرهای گران
#احمد_زیدآبادی:
پیامبران مبعوث شدند تا غل و زنجیرهای مادی و ذهنی را از دست و پای بشر بگسلند. اما همینکه آنها رخت از جهان فروبستند "جمعی زرنگ" خود را تنها مفسرِ انحصاری آیین آنها خواندند و با تعیین چارچوبِ منجمد و تغییرناپذیری از تعالیم پیامبران، با حربۀ تکفیر و ارتداد، راه را بر هرگونه تفسیر دیگر و هر نوع مخالفت با خود بستند و بدین ترتیب، رسم غل و زنجیر کردن ابدان و اذهان را از نو و این بار به اسم پیامبران از سر گرفتند.
"وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ" ( بار گران را از دوش آنها برمیدارد و از غل و زنجیرشان میرهاند.)
زندهیاد سید محمود طالقانی در توضیح این آیه میگوید:
"برداشتن اصرها و غلها. اصر یعنی چه؟ یعنی بار سنگین، باری که محکم بسته شده است، آن تحمیلات فکری و اندیشهای و عقیدهای که دنیای شرک و کفر بر افکار و اندیشههای مردم تحمیل کرده بود. آن نظام طبقاتی که بر توده مردم تحمیل و بسته شده بود، آن غلهایی که دست و پای فکر و حرکت مردم را بسته بود.
پیامبر آمد غلها را بگشاید. این هدف پیامبر بود. یعنی آزاد کردن مردم، آزاد کردن از تحمیلات طبقاتی، آزاد کردن از اندیشههای شرکی که تحمیل شده، آزاد کردن از احکام و قوانینی که به سود یک گروه و یک طبقه بر دیگران تحمیل شده. این رسالت پیامبر شما بود.....در مقابل فرهنگ تحمیلی، در برابر اقتصاد تحمیلی، در برابر قوانین تحمیلی، در برابر محدودیتهای پلیسی، که گاهی به اسم دین بر مردم تحمیل میشد که از همه خطرناکتر است. یعنی آنچه را که احبار و رهبان و همکاری آنها با طبقات ممتاز بر مردم تحمیل کرده بودند به نام دین. این خطرناکترین تحمیلات است. یعنی آنچه که از خدا نیست، از جانب حق نیست، آنها را به اسم خدا به دست و پای مردم ببندند و مردم را از حرکت حیاتی باز دارند، حق اعتراص به کسی ندهند، حق انتقاد ندهند. حق فعالیت آزاد به مردم و مسلمانان و مردم آزاده دنیا ندهند. این همان اصراست، این همان اغلال است."
#احمد_زیدآبادی
#محمود_طالقانی
#پیامبر_اسلام
#نظام_طبقاتی
#احبار_و_رهبان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
پیامبران مبعوث شدند تا غل و زنجیرهای مادی و ذهنی را از دست و پای بشر بگسلند. اما همینکه آنها رخت از جهان فروبستند "جمعی زرنگ" خود را تنها مفسرِ انحصاری آیین آنها خواندند و با تعیین چارچوبِ منجمد و تغییرناپذیری از تعالیم پیامبران، با حربۀ تکفیر و ارتداد، راه را بر هرگونه تفسیر دیگر و هر نوع مخالفت با خود بستند و بدین ترتیب، رسم غل و زنجیر کردن ابدان و اذهان را از نو و این بار به اسم پیامبران از سر گرفتند.
"وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ" ( بار گران را از دوش آنها برمیدارد و از غل و زنجیرشان میرهاند.)
زندهیاد سید محمود طالقانی در توضیح این آیه میگوید:
"برداشتن اصرها و غلها. اصر یعنی چه؟ یعنی بار سنگین، باری که محکم بسته شده است، آن تحمیلات فکری و اندیشهای و عقیدهای که دنیای شرک و کفر بر افکار و اندیشههای مردم تحمیل کرده بود. آن نظام طبقاتی که بر توده مردم تحمیل و بسته شده بود، آن غلهایی که دست و پای فکر و حرکت مردم را بسته بود.
پیامبر آمد غلها را بگشاید. این هدف پیامبر بود. یعنی آزاد کردن مردم، آزاد کردن از تحمیلات طبقاتی، آزاد کردن از اندیشههای شرکی که تحمیل شده، آزاد کردن از احکام و قوانینی که به سود یک گروه و یک طبقه بر دیگران تحمیل شده. این رسالت پیامبر شما بود.....در مقابل فرهنگ تحمیلی، در برابر اقتصاد تحمیلی، در برابر قوانین تحمیلی، در برابر محدودیتهای پلیسی، که گاهی به اسم دین بر مردم تحمیل میشد که از همه خطرناکتر است. یعنی آنچه را که احبار و رهبان و همکاری آنها با طبقات ممتاز بر مردم تحمیل کرده بودند به نام دین. این خطرناکترین تحمیلات است. یعنی آنچه که از خدا نیست، از جانب حق نیست، آنها را به اسم خدا به دست و پای مردم ببندند و مردم را از حرکت حیاتی باز دارند، حق اعتراص به کسی ندهند، حق انتقاد ندهند. حق فعالیت آزاد به مردم و مسلمانان و مردم آزاده دنیا ندهند. این همان اصراست، این همان اغلال است."
#احمد_زیدآبادی
#محمود_طالقانی
#پیامبر_اسلام
#نظام_طبقاتی
#احبار_و_رهبان
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴به مناسبت سالروز درگذشت محمد بستهنگار
نوگرایی دینی آیندهای دارد؟
#احمد_زیدآبادی؛
آنچه در ایران به نام ملی - مذهبی شهرت یافته است، در واقع ترجمان سیاسی شاخهای از نوگرایی دینی یا اسلام روشنفکری است. نوگرایی دینی به عنوان تلاشی برای سازگاری و آشتی فکری و عملی بین دستاوردهای عصر مدرن و هویت تاریخی جامعه و نظامِ اخلاقی و معنوی اسلام، در قرن نوزدهم در بیشتر کشورهای مسلماننشین ظهور کرد و در ایران نیز از میانۀ عصر قاجار آغاز شد.
نوگرایی دینی البته جریانی یکدست نبود و هر کدام از چهرههای منادی آن، بر وجوهی خاص از دستاوردهای عصر روشنگری و نحوۀ ربط آنها با سنتهای اجتماعی و اخلاقیات دینی تأکید میکردند و از همین رو خودشان به گرایشهای گوناگون تقسیم شدند.
داوری منصفانه در مورد میزان توفیق نظری و عملی جریان نوگرایی دینی در تلفیق بین دو رویکردِ استوار بر بنیادهای متفاوت و چه بسا متضاد، در این شرایط سیاسی تبدار و ملتهب، مقدور نیست و من هم در این یادداشت آن را دنبال نمیکنم. منظورم از این نوشتار گرامیداشت یاد و خاطرۀ زندهیاد محمد بستهنگار و اشارهای به کوششهای او در این زمینه و ارائۀ چشماندازی از آیندۀ نوگرایی دینی به مناسبت چهارمین سالگرد رحلت اوست
شادروان محمد بستهنگار از چهرههای فعال و زحمتکش جریان ملی - مذهبی به عنوان شاخۀ سیاسیترِ نوگرایی دینی بود که تمام زندگی خود را وقف ترویج این جریان کرد و به واقع با ایده و مرام ملی - مذهبی میزیست؛ زیستی همراه با فعالیت سیاسی، کار فکری، تمهید امکانات لجستیکی و امور نوعدوستانه و خیریه.
از آنجا که مرحوم بستهنگار داماد زندهیاد آیتالله طالقانی و از دلبستگان شدید وی بود، تا اندازهای در سایۀ او قرار گرفت و فعالیتهای شخص خودش از نگاهها مغفول ماند.
بستهنگار سالهای طولانی زندان را تجربه کرد وبخصوص آثار فکری قابل اعتنایی به جا گذاشت. دغدغۀ فکری او عمدتاً دمکراسی و حقوق بشر و تلفیق این دو با قرائتی از اسلام بود. عموم آثار آن مرحوم را میتوان معطوف به همین موضوعات دانست اما دو اثر او به نامهای "مبانی دمکراسی و جامعۀ مدنی در حکومت علی" و "حقوق بشر از نظر اندیشمندان" به طور خاص در این زمینه نوشته و گردآوری و تدوین شده است.
با توجه به شرایط خاص سیاسی امروز ایران، تصور بسیاری بر این است که دورۀ این نوع تفکرات و اندیشهها سپری شده است. شاید در کوتاه مدت چنین باشد، اما از یک چشمانداز تاریخی، جریان نوگرای دینی به شرط تکیۀ خاص بر اسلام فرهنگی و تبلور هویتی آن در تاریخ ایران، به احتمال زیاد در آینده ظهوری دوباره خواهد داشت.
در واقع تمام نیازها و عناصری که سبب پیدایش نوگرایی دینی در یک و نیم قرن پیش شد، همچنان در جامعۀ ایرانی پابرجاست و اینکه روند تحولات سیاسی در کشورمان، چه سمت و سویی به خود خواهد گرفت، در این واقعیت تأثیر عمدهای نخواهد داشت.
به نظرم اگر جمهوری اسلامی در جهت تطبیق خود با نیازهای جامعه تغییر مسیر دهد، در روند این حرکت، نوگرایی دینی به معنای احیای اسلام فرهنگی، جانی دوباره خواهد گرفت و چنانچه تحولات فرضاً به سمت پیدایش دولتی با مظاهر ضد دینی میل پیدا کند، پس از چندی، عنصر هویتخواهی ایرانی بر مبنای اسلام فرهنگی، بعثتی دوباره خواهد داشت و این بعثت دیگر از جنس بنیادگرایی و سنتی و اسلام سیاسی نخواهد بود و در قالب نوگرایی دینی فرهنگی و یا روشنفکری اسلامِ مدنی ظاهر خواهد شد.
طرفداران اسلام سیاسی که حامی ادغام دین و دولتند و به دولت به عنوان دستگاه اجرای احکام شریعت مینگرند و همینطور دین ستیزانی که خود را با بنیادهای فرهنگ و هویتِ ایرانی و اخلاقیات دینی جامعه درگیر میکنند، ظاهراً نمیدانند که نقطۀ اعتدال و ثبات طولانی مدت جامعۀ ایرانی منوط به تأسیس دولتِ معتدل عرفگرا از یک طرف و پیوند عقلایی با مواریث هویتی و فرهنگی تاریخ ایران بخصوص نظام اخلاقی و معنوی اسلام از طرف دیگر است. هر کدام از آنها به واقع یک سر محورِ افراطند و از همین رو گرچه توانستهاند در ستیز و تقابل با هم دستگاه دولت را تسخیر کنند، اما در نهایت نیروی ضد خود را در جامعه پرورش داده و از این طریق موقعیت خود را به خطر انداختهاند.
بر همین مبنا، تاریخ معاصر ایران گرچه با حرکت پاندولی خود بین آن دو در نوسان بوده، اما در زمان اقتدار هیچکدام از آنها به توازن و تعادل و ثبات لازم دست نیافته است.
در واقع آرامش و ثبات اجتماعی و سیاسی بلند مدت ایران تفسیر همان دو نکتۀ فوق است و از این جهت، تلاشهای فکری و عملی چهرههای نوگرای دینی از جمله مرحوم محمد بستهنگار بیهود نبوده و در آینده در قالب و ترکیبِ خوشنقشتر و کارآمدتر و مقبولتری احیاء خواهد شد.
#محمد_بسته_نگار
#محمود_طالقانی
#نوگرایی_دینی
#اسلام_سیاسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
نوگرایی دینی آیندهای دارد؟
#احمد_زیدآبادی؛
آنچه در ایران به نام ملی - مذهبی شهرت یافته است، در واقع ترجمان سیاسی شاخهای از نوگرایی دینی یا اسلام روشنفکری است. نوگرایی دینی به عنوان تلاشی برای سازگاری و آشتی فکری و عملی بین دستاوردهای عصر مدرن و هویت تاریخی جامعه و نظامِ اخلاقی و معنوی اسلام، در قرن نوزدهم در بیشتر کشورهای مسلماننشین ظهور کرد و در ایران نیز از میانۀ عصر قاجار آغاز شد.
نوگرایی دینی البته جریانی یکدست نبود و هر کدام از چهرههای منادی آن، بر وجوهی خاص از دستاوردهای عصر روشنگری و نحوۀ ربط آنها با سنتهای اجتماعی و اخلاقیات دینی تأکید میکردند و از همین رو خودشان به گرایشهای گوناگون تقسیم شدند.
داوری منصفانه در مورد میزان توفیق نظری و عملی جریان نوگرایی دینی در تلفیق بین دو رویکردِ استوار بر بنیادهای متفاوت و چه بسا متضاد، در این شرایط سیاسی تبدار و ملتهب، مقدور نیست و من هم در این یادداشت آن را دنبال نمیکنم. منظورم از این نوشتار گرامیداشت یاد و خاطرۀ زندهیاد محمد بستهنگار و اشارهای به کوششهای او در این زمینه و ارائۀ چشماندازی از آیندۀ نوگرایی دینی به مناسبت چهارمین سالگرد رحلت اوست
شادروان محمد بستهنگار از چهرههای فعال و زحمتکش جریان ملی - مذهبی به عنوان شاخۀ سیاسیترِ نوگرایی دینی بود که تمام زندگی خود را وقف ترویج این جریان کرد و به واقع با ایده و مرام ملی - مذهبی میزیست؛ زیستی همراه با فعالیت سیاسی، کار فکری، تمهید امکانات لجستیکی و امور نوعدوستانه و خیریه.
از آنجا که مرحوم بستهنگار داماد زندهیاد آیتالله طالقانی و از دلبستگان شدید وی بود، تا اندازهای در سایۀ او قرار گرفت و فعالیتهای شخص خودش از نگاهها مغفول ماند.
بستهنگار سالهای طولانی زندان را تجربه کرد وبخصوص آثار فکری قابل اعتنایی به جا گذاشت. دغدغۀ فکری او عمدتاً دمکراسی و حقوق بشر و تلفیق این دو با قرائتی از اسلام بود. عموم آثار آن مرحوم را میتوان معطوف به همین موضوعات دانست اما دو اثر او به نامهای "مبانی دمکراسی و جامعۀ مدنی در حکومت علی" و "حقوق بشر از نظر اندیشمندان" به طور خاص در این زمینه نوشته و گردآوری و تدوین شده است.
با توجه به شرایط خاص سیاسی امروز ایران، تصور بسیاری بر این است که دورۀ این نوع تفکرات و اندیشهها سپری شده است. شاید در کوتاه مدت چنین باشد، اما از یک چشمانداز تاریخی، جریان نوگرای دینی به شرط تکیۀ خاص بر اسلام فرهنگی و تبلور هویتی آن در تاریخ ایران، به احتمال زیاد در آینده ظهوری دوباره خواهد داشت.
در واقع تمام نیازها و عناصری که سبب پیدایش نوگرایی دینی در یک و نیم قرن پیش شد، همچنان در جامعۀ ایرانی پابرجاست و اینکه روند تحولات سیاسی در کشورمان، چه سمت و سویی به خود خواهد گرفت، در این واقعیت تأثیر عمدهای نخواهد داشت.
به نظرم اگر جمهوری اسلامی در جهت تطبیق خود با نیازهای جامعه تغییر مسیر دهد، در روند این حرکت، نوگرایی دینی به معنای احیای اسلام فرهنگی، جانی دوباره خواهد گرفت و چنانچه تحولات فرضاً به سمت پیدایش دولتی با مظاهر ضد دینی میل پیدا کند، پس از چندی، عنصر هویتخواهی ایرانی بر مبنای اسلام فرهنگی، بعثتی دوباره خواهد داشت و این بعثت دیگر از جنس بنیادگرایی و سنتی و اسلام سیاسی نخواهد بود و در قالب نوگرایی دینی فرهنگی و یا روشنفکری اسلامِ مدنی ظاهر خواهد شد.
طرفداران اسلام سیاسی که حامی ادغام دین و دولتند و به دولت به عنوان دستگاه اجرای احکام شریعت مینگرند و همینطور دین ستیزانی که خود را با بنیادهای فرهنگ و هویتِ ایرانی و اخلاقیات دینی جامعه درگیر میکنند، ظاهراً نمیدانند که نقطۀ اعتدال و ثبات طولانی مدت جامعۀ ایرانی منوط به تأسیس دولتِ معتدل عرفگرا از یک طرف و پیوند عقلایی با مواریث هویتی و فرهنگی تاریخ ایران بخصوص نظام اخلاقی و معنوی اسلام از طرف دیگر است. هر کدام از آنها به واقع یک سر محورِ افراطند و از همین رو گرچه توانستهاند در ستیز و تقابل با هم دستگاه دولت را تسخیر کنند، اما در نهایت نیروی ضد خود را در جامعه پرورش داده و از این طریق موقعیت خود را به خطر انداختهاند.
بر همین مبنا، تاریخ معاصر ایران گرچه با حرکت پاندولی خود بین آن دو در نوسان بوده، اما در زمان اقتدار هیچکدام از آنها به توازن و تعادل و ثبات لازم دست نیافته است.
در واقع آرامش و ثبات اجتماعی و سیاسی بلند مدت ایران تفسیر همان دو نکتۀ فوق است و از این جهت، تلاشهای فکری و عملی چهرههای نوگرای دینی از جمله مرحوم محمد بستهنگار بیهود نبوده و در آینده در قالب و ترکیبِ خوشنقشتر و کارآمدتر و مقبولتری احیاء خواهد شد.
#محمد_بسته_نگار
#محمود_طالقانی
#نوگرایی_دینی
#اسلام_سیاسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat