🎅🏻 لذت سرزنش کریسمسی مردم!
✍️ #احسان_محمدی
❄️ چند سالی است که دیماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصهها که راوی حکایت #بابانوئل و عکسهای برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغهای رنگینٍ آویزان از درختهای کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...
من هم شگفت زدهام از این تب فراگیر. اینکه خانوادههایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن میگیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماههایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن میگیرند؟
😔 در کنار همه دلایلی که جامعهشناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.
وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده میکند و آنها را در خود میشکند به صورت طبیعی دنبال #بهانههای شادی میگردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟
😞 نمیشود با همان ملودی که سینه میزنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمیشوید و کیف نمیکنید؟!
اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیالپردازانه نیست؟
اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخیهای بیمزه کسی خندیدهاند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!
😞 آقای #قرائتی میگفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!
اعتراف صادقانهای است. آنقدر که در این سالها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کردهاید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کردهاید؟
یادتان میآید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!
اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمیآید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد میکند؟
😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشکآفرینان اگر تشویق نمیشوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟
فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمیشود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم میزنند بیرون!
ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمیشکنیم، خم میشویم تا تیزی و تندی توفانها بگذرد و دوباره قامت راست میکنیم.
😞این مردم شادی و امید واقعی میخواهند. برای همین از فیلمهای کمدی حتی کممایه هم استقبال میکنند. برای همین حتی بلیطهای گران کنسرتهای داخلی را میخرند.
گمان نکنید همه آنها که میروند کنسرت، مرفههای بیدرد و پورشهسواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» میروند و «اصل جنس » را گوش میدهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!
😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمیدانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کردهاید؟
شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق میدهید این همه شادیهایی که مردم در کنج دنج خانههایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟
😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش میشویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!
میتوانید رشتهی این #چنگ را پاره کنید، میتوانید کاسهی آن #تار را بشکنید، میتوانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمیتوانید بگویید نخوان!... چکاوک یکدفعه میپرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن میگیرد!
👇👇👇
@sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
❄️ چند سالی است که دیماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصهها که راوی حکایت #بابانوئل و عکسهای برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغهای رنگینٍ آویزان از درختهای کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...
من هم شگفت زدهام از این تب فراگیر. اینکه خانوادههایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن میگیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماههایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن میگیرند؟
😔 در کنار همه دلایلی که جامعهشناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.
وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده میکند و آنها را در خود میشکند به صورت طبیعی دنبال #بهانههای شادی میگردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟
😞 نمیشود با همان ملودی که سینه میزنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمیشوید و کیف نمیکنید؟!
اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیالپردازانه نیست؟
اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخیهای بیمزه کسی خندیدهاند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!
😞 آقای #قرائتی میگفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!
اعتراف صادقانهای است. آنقدر که در این سالها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کردهاید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کردهاید؟
یادتان میآید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!
اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمیآید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد میکند؟
😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشکآفرینان اگر تشویق نمیشوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟
فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمیشود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم میزنند بیرون!
ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمیشکنیم، خم میشویم تا تیزی و تندی توفانها بگذرد و دوباره قامت راست میکنیم.
😞این مردم شادی و امید واقعی میخواهند. برای همین از فیلمهای کمدی حتی کممایه هم استقبال میکنند. برای همین حتی بلیطهای گران کنسرتهای داخلی را میخرند.
گمان نکنید همه آنها که میروند کنسرت، مرفههای بیدرد و پورشهسواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» میروند و «اصل جنس » را گوش میدهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!
😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمیدانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کردهاید؟
شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق میدهید این همه شادیهایی که مردم در کنج دنج خانههایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟
😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش میشویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!
میتوانید رشتهی این #چنگ را پاره کنید، میتوانید کاسهی آن #تار را بشکنید، میتوانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمیتوانید بگویید نخوان!... چکاوک یکدفعه میپرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن میگیرد!
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴 #آقای_خاتمی چه خبر؟
🔹خوبید انشالله؟
🔹کم پیدایید؟
🔶جناب آقای #خاتمی: از دیدگاه جریان اصلاح طلب سالهاست جنابعالی رهبر این طیف هستید. متاسفانه دیر به دیر از احوال شما باخبر می شویم. صدا و سیما که ابدا مایل به نشان دادن تصویر شما نیست. سیاست نظام هم بر فراموشی نام و یاد شماست. می دانیم مصاحبه و مناظره هم برای شما ممنوع است.
🔶#چهره_های_اصلاحطلب به جز معدودی که اگر نبودند کلا معلوم نبود که چنین جریان اصلاح طلبی در مملکت وجود دارد! معطوف به حضور در انتخابات هستند و بس.
🔹جناب آقای خاتمی تکلیف خودتان و جریان اصلاح طلبی را مشخص کنید. مردم و جوانان نه تنها در حال فراموش کردن شما که اصلاحات هستند.
🔶اصلاح طلبی فقط مربوط به دوره انتخابات نیست. ظاهرا هیچ برنامه و مانیفستی در کار نیست؟! رهبر رئوف اصلاح طلبان، ظاهرا عملکرد رئیس جمهور اجاره ای اصلاح طلبان دل شما را هم به در آورده است.
🔶نمی دانیم اما #فقدان_حضور_محصوران و #سکوت_عجیب شما این جریان را در هاله ای ابهام فرو برده است. می دانید: در سایه خاموشی شما اصلاحات هم در حال مصادره شدن است و به زودی سوار بر این کشتی می شوند.
🔹آقای خاتمی، می بینیم اقای احمدی نژاد هر از گاهی عرض اندام می کند و در چهره ای کاملا مصلحانه گرد و خاک می کند. اقای خاتمی مهربان، دیری نمی پاید که چهر هایی چون #احمدی_نژاد با پرچم شما حریف بطلبد و حق و باطل بازهم باهم درامیزد و مردمی منتظر را با یک تکرار میکنم نیابتی به لبه پرتگاه که نه بلکه به دره ای عمیق فرو برد.
🔶جناب خاتمی لطفا تا دیر نشده تکلیف خود و اصلاح طلبی و نسبت خود با او را مشخص کنید. با تشکر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔹خوبید انشالله؟
🔹کم پیدایید؟
🔶جناب آقای #خاتمی: از دیدگاه جریان اصلاح طلب سالهاست جنابعالی رهبر این طیف هستید. متاسفانه دیر به دیر از احوال شما باخبر می شویم. صدا و سیما که ابدا مایل به نشان دادن تصویر شما نیست. سیاست نظام هم بر فراموشی نام و یاد شماست. می دانیم مصاحبه و مناظره هم برای شما ممنوع است.
🔶#چهره_های_اصلاحطلب به جز معدودی که اگر نبودند کلا معلوم نبود که چنین جریان اصلاح طلبی در مملکت وجود دارد! معطوف به حضور در انتخابات هستند و بس.
🔹جناب آقای خاتمی تکلیف خودتان و جریان اصلاح طلبی را مشخص کنید. مردم و جوانان نه تنها در حال فراموش کردن شما که اصلاحات هستند.
🔶اصلاح طلبی فقط مربوط به دوره انتخابات نیست. ظاهرا هیچ برنامه و مانیفستی در کار نیست؟! رهبر رئوف اصلاح طلبان، ظاهرا عملکرد رئیس جمهور اجاره ای اصلاح طلبان دل شما را هم به در آورده است.
🔶نمی دانیم اما #فقدان_حضور_محصوران و #سکوت_عجیب شما این جریان را در هاله ای ابهام فرو برده است. می دانید: در سایه خاموشی شما اصلاحات هم در حال مصادره شدن است و به زودی سوار بر این کشتی می شوند.
🔹آقای خاتمی، می بینیم اقای احمدی نژاد هر از گاهی عرض اندام می کند و در چهره ای کاملا مصلحانه گرد و خاک می کند. اقای خاتمی مهربان، دیری نمی پاید که چهر هایی چون #احمدی_نژاد با پرچم شما حریف بطلبد و حق و باطل بازهم باهم درامیزد و مردمی منتظر را با یک تکرار میکنم نیابتی به لبه پرتگاه که نه بلکه به دره ای عمیق فرو برد.
🔶جناب خاتمی لطفا تا دیر نشده تکلیف خود و اصلاح طلبی و نسبت خود با او را مشخص کنید. با تشکر
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🎅🏻 لذت سرزنش کریسمسی مردم!
✍️ #احسان_محمدی
❄️ چند سالی است که دیماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصهها که راوی حکایت #بابانوئل و عکسهای برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغهای رنگینٍ آویزان از درختهای کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...
من هم شگفت زدهام از این تب فراگیر. اینکه خانوادههایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن میگیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماههایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن میگیرند؟
😔 در کنار همه دلایلی که جامعهشناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.
وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده میکند و آنها را در خود میشکند به صورت طبیعی دنبال #بهانههای شادی میگردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟
😞 نمیشود با همان ملودی که سینه میزنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمیشوید و کیف نمیکنید؟!
اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیالپردازانه نیست؟
اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخیهای بیمزه کسی خندیدهاند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!
😞 آقای #قرائتی میگفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!
اعتراف صادقانهای است. آنقدر که در این سالها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کردهاید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کردهاید؟
یادتان میآید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!
اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمیآید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد میکند؟
😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشکآفرینان اگر تشویق نمیشوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟
فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمیشود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم میزنند بیرون!
ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمیشکنیم، خم میشویم تا تیزی و تندی توفانها بگذرد و دوباره قامت راست میکنیم.
😞این مردم شادی و امید واقعی میخواهند. برای همین از فیلمهای کمدی حتی کممایه هم استقبال میکنند. برای همین حتی بلیطهای گران کنسرتهای داخلی را میخرند.
گمان نکنید همه آنها که میروند کنسرت، مرفههای بیدرد و پورشهسواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» میروند و «اصل جنس » را گوش میدهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!
😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمیدانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کردهاید؟
شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق میدهید این همه شادیهایی که مردم در کنج دنج خانههایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟
😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش میشویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!
میتوانید رشتهی این #چنگ را پاره کنید، میتوانید کاسهی آن #تار را بشکنید، میتوانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمیتوانید بگویید نخوان!... چکاوک یکدفعه میپرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن میگیرد!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
❄️ چند سالی است که دیماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصهها که راوی حکایت #بابانوئل و عکسهای برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغهای رنگینٍ آویزان از درختهای کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...
من هم شگفت زدهام از این تب فراگیر. اینکه خانوادههایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن میگیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماههایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن میگیرند؟
😔 در کنار همه دلایلی که جامعهشناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.
وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده میکند و آنها را در خود میشکند به صورت طبیعی دنبال #بهانههای شادی میگردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟
😞 نمیشود با همان ملودی که سینه میزنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمیشوید و کیف نمیکنید؟!
اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیالپردازانه نیست؟
اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخیهای بیمزه کسی خندیدهاند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!
😞 آقای #قرائتی میگفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!
اعتراف صادقانهای است. آنقدر که در این سالها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کردهاید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کردهاید؟
یادتان میآید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!
اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمیآید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد میکند؟
😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشکآفرینان اگر تشویق نمیشوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟
فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمیشود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم میزنند بیرون!
ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمیشکنیم، خم میشویم تا تیزی و تندی توفانها بگذرد و دوباره قامت راست میکنیم.
😞این مردم شادی و امید واقعی میخواهند. برای همین از فیلمهای کمدی حتی کممایه هم استقبال میکنند. برای همین حتی بلیطهای گران کنسرتهای داخلی را میخرند.
گمان نکنید همه آنها که میروند کنسرت، مرفههای بیدرد و پورشهسواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» میروند و «اصل جنس » را گوش میدهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!
😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمیدانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کردهاید؟
شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق میدهید این همه شادیهایی که مردم در کنج دنج خانههایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟
😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش میشویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!
میتوانید رشتهی این #چنگ را پاره کنید، میتوانید کاسهی آن #تار را بشکنید، میتوانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمیتوانید بگویید نخوان!... چکاوک یکدفعه میپرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن میگیرد!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🎅🏻 لذت سرزنش کریسمسی مردم!
✍️ #احسان_محمدی
❄️ چند سالی است که دیماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصهها که راوی حکایت #بابانوئل و عکسهای برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغهای رنگینٍ آویزان از درختهای کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...
من هم شگفت زدهام از این تب فراگیر. اینکه خانوادههایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن میگیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماههایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن میگیرند؟
😔 در کنار همه دلایلی که جامعهشناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.
وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده میکند و آنها را در خود میشکند به صورت طبیعی دنبال #بهانههای شادی میگردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟
😞 نمیشود با همان ملودی که سینه میزنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمیشوید و کیف نمیکنید؟!
اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیالپردازانه نیست؟
اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخیهای بیمزه کسی خندیدهاند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!
😞 آقای #قرائتی میگفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!
اعتراف صادقانهای است. آنقدر که در این سالها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کردهاید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کردهاید؟
یادتان میآید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!
اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمیآید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد میکند؟
😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشکآفرینان اگر تشویق نمیشوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟
فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمیشود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم میزنند بیرون!
ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمیشکنیم، خم میشویم تا تیزی و تندی توفانها بگذرد و دوباره قامت راست میکنیم.
😞این مردم شادی و امید واقعی میخواهند. برای همین از فیلمهای کمدی حتی کممایه هم استقبال میکنند. برای همین حتی بلیطهای گران کنسرتهای داخلی را میخرند.
گمان نکنید همه آنها که میروند کنسرت، مرفههای بیدرد و پورشهسواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» میروند و «اصل جنس » را گوش میدهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!
😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمیدانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کردهاید؟
شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق میدهید این همه شادیهایی که مردم در کنج دنج خانههایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟
😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش میشویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!
میتوانید رشتهی این #چنگ را پاره کنید، میتوانید کاسهی آن #تار را بشکنید، میتوانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمیتوانید بگویید نخوان!... چکاوک یکدفعه میپرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن میگیرد!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
❄️ چند سالی است که دیماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصهها که راوی حکایت #بابانوئل و عکسهای برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغهای رنگینٍ آویزان از درختهای کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...
من هم شگفت زدهام از این تب فراگیر. اینکه خانوادههایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن میگیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماههایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن میگیرند؟
😔 در کنار همه دلایلی که جامعهشناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.
وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده میکند و آنها را در خود میشکند به صورت طبیعی دنبال #بهانههای شادی میگردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟
😞 نمیشود با همان ملودی که سینه میزنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمیشوید و کیف نمیکنید؟!
اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیالپردازانه نیست؟
اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخیهای بیمزه کسی خندیدهاند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!
😞 آقای #قرائتی میگفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!
اعتراف صادقانهای است. آنقدر که در این سالها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کردهاید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کردهاید؟
یادتان میآید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!
اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمیآید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد میکند؟
😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشکآفرینان اگر تشویق نمیشوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟
فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمیشود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم میزنند بیرون!
ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمیشکنیم، خم میشویم تا تیزی و تندی توفانها بگذرد و دوباره قامت راست میکنیم.
😞این مردم شادی و امید واقعی میخواهند. برای همین از فیلمهای کمدی حتی کممایه هم استقبال میکنند. برای همین حتی بلیطهای گران کنسرتهای داخلی را میخرند.
گمان نکنید همه آنها که میروند کنسرت، مرفههای بیدرد و پورشهسواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» میروند و «اصل جنس » را گوش میدهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!
😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمیدانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کردهاید؟
شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق میدهید این همه شادیهایی که مردم در کنج دنج خانههایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟
😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش میشویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!
میتوانید رشتهی این #چنگ را پاره کنید، میتوانید کاسهی آن #تار را بشکنید، میتوانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمیتوانید بگویید نخوان!... چکاوک یکدفعه میپرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن میگیرد!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📝📝 مکثی در مفهوم پناهجویی؛
🔰 چهار اشاره درباره کیمیاعلیزاده
✍✍ عباس نعیمی جورشری،جامعهشناس
♈️المپیک ۲۰۲۰-۲۰۲۱ در حالی برگزار می شود که امر اجتماعی به شکلی غلیظ تر بر آن جاری است. از این زمره بوده حضور تیمی با عنوان «پناهجویان» که چهره هایی همچون کیمیا علیزاده در آن حاضرند. این «غلظت واقعیت اجتماعی» در مسابقه علیزاده با تیم ملی ایران برجسته شد. آنجا که او در مقابل دوست سابق و تیم پیشین خویش قرار گرفت. عرصه از مفهوم ورزشی اش فراتر رفت و سوژه ای را پرداخت که نکات زیر در باب آن قابل تامل است:
1️⃣آدمی ریشه های اجتماعی دارد. خاندان، شهر، قومیت، دین، زبان، طبقه، قشریت. اینها همه ریشه های اجتماعی آدمی است. #وطن ریشه ای بنیادین در بین ریشه های اجتماعی است. ریشه ای که ذهنیت و عینیت او را رقم می زند. وطن صرفا سرزمین نیست. آینه ای است برای کیستی و چیستی. جهت دهنده #بودن است و چگونگی حضور. این ریشه می تواند دچار نبود شود. این نبودن، ترجمان مسأله ای است.
2️⃣ آدمی که کوچ می کند از وطن خویش، روایتگر یک #داستان است. آنها که از وطن می روند تا عنوان #پناهنده را بر خویش ببینند، داستانی دارند اندوه بار. این #تراژدی مخرج مشترک همه پناهجویی ها در تاریخ بوده است. روایت آنها روایت صبرهای به سر آمده است و جان های به لب رسیده. از شرایطی که در هر داستان، متفاوت است و ذهن راوی را نمایندگی می کند. راوی را باید فهمید. روایت را بدون فهم صاحبش نمی توان به بحث نشست. او معنادهنده داستان است. سرکوب او نافی داستان نخواهد بود. نادیده گرفتن او به عدم داستان نمی انجامد. داستان پابرجاست تا آنگاه که شنیده شود و همدلی دریافت کند.
3️⃣کیمیا علیزاده یک فرد نیست. یک ورزشکار نیست. یک #نشانه است از آنچه بر ذهنیت #ایرانی می گذرد. این ایرانی البته تنوع دارد و نشانه های متغیری را نشان می دهد. بااینحال یکی از این نشانه ها «موقعیت» کیمیا است. او ترجمه یک موقعیت اجتماعی است. موقعیتی که از خاک خویش می کَنَد تا در هوایی دیگر نفس بکشد. این رفتن ناگزیر از رنج است و تلخی. در اینجا باید #تلخ را چشید؛ درک نمود. پیش از هر سخنی باید به داستان کیمیا گوش داد. سپس آنها را به فهم درآورد. نماد معناشناسانه ی کیمیا در لباس و کمربندی است که اگرچه به تیم پناهجویان تعلق دارد، حروف نامش را به رنگهای پرچمی نگاشته که از آن بُریده است؛ سبز، سفید، سرخ! بُریدنی در کار نیست. او پیوندش پابرجاست. حتی در آن موقعیت بیگانه و جبری. پیوند با مبدایی که از او دور افتاده. مبدایی که خودش موقعیت بیان نشده ای است. بیان او داشته هایش است بنابراین در اینجا تهی تر از این «داشتن»ها.
4️⃣ #ایران سرشار است از داستان های تلخ و شیرین مردمانش. داستان هایی که گاه فراتر از فردیت هستند. نماد جمعیتی می شوند در مفهوم بالقوه تا بالفعل! هجرت، کوچ، رفتن، پناه، ...همه و همه مستلزم #فقدان است. هشداری است بر یک فقدان بزرگ که فرد را به انجام آن راضی می کند. #رضایت به «انجام آینده» ، دلیلی بر ناامیدی از بهبود «حال» است. زمان در یک تاویل منحصر بفرد به مکان فرا می رویَد. مولفه حال-آینده به مولفه ای مکان محور منجر می شود. هجرت و پناه. از چه چیز؟ به چیز؟ مسأله کانونی جاری است در این پرسش معرفت شناسانه!
#کیمیا_علیزاده
#المیک_2021_2020
#عباس_نعیمی_جورشری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔰 چهار اشاره درباره کیمیاعلیزاده
✍✍ عباس نعیمی جورشری،جامعهشناس
♈️المپیک ۲۰۲۰-۲۰۲۱ در حالی برگزار می شود که امر اجتماعی به شکلی غلیظ تر بر آن جاری است. از این زمره بوده حضور تیمی با عنوان «پناهجویان» که چهره هایی همچون کیمیا علیزاده در آن حاضرند. این «غلظت واقعیت اجتماعی» در مسابقه علیزاده با تیم ملی ایران برجسته شد. آنجا که او در مقابل دوست سابق و تیم پیشین خویش قرار گرفت. عرصه از مفهوم ورزشی اش فراتر رفت و سوژه ای را پرداخت که نکات زیر در باب آن قابل تامل است:
1️⃣آدمی ریشه های اجتماعی دارد. خاندان، شهر، قومیت، دین، زبان، طبقه، قشریت. اینها همه ریشه های اجتماعی آدمی است. #وطن ریشه ای بنیادین در بین ریشه های اجتماعی است. ریشه ای که ذهنیت و عینیت او را رقم می زند. وطن صرفا سرزمین نیست. آینه ای است برای کیستی و چیستی. جهت دهنده #بودن است و چگونگی حضور. این ریشه می تواند دچار نبود شود. این نبودن، ترجمان مسأله ای است.
2️⃣ آدمی که کوچ می کند از وطن خویش، روایتگر یک #داستان است. آنها که از وطن می روند تا عنوان #پناهنده را بر خویش ببینند، داستانی دارند اندوه بار. این #تراژدی مخرج مشترک همه پناهجویی ها در تاریخ بوده است. روایت آنها روایت صبرهای به سر آمده است و جان های به لب رسیده. از شرایطی که در هر داستان، متفاوت است و ذهن راوی را نمایندگی می کند. راوی را باید فهمید. روایت را بدون فهم صاحبش نمی توان به بحث نشست. او معنادهنده داستان است. سرکوب او نافی داستان نخواهد بود. نادیده گرفتن او به عدم داستان نمی انجامد. داستان پابرجاست تا آنگاه که شنیده شود و همدلی دریافت کند.
3️⃣کیمیا علیزاده یک فرد نیست. یک ورزشکار نیست. یک #نشانه است از آنچه بر ذهنیت #ایرانی می گذرد. این ایرانی البته تنوع دارد و نشانه های متغیری را نشان می دهد. بااینحال یکی از این نشانه ها «موقعیت» کیمیا است. او ترجمه یک موقعیت اجتماعی است. موقعیتی که از خاک خویش می کَنَد تا در هوایی دیگر نفس بکشد. این رفتن ناگزیر از رنج است و تلخی. در اینجا باید #تلخ را چشید؛ درک نمود. پیش از هر سخنی باید به داستان کیمیا گوش داد. سپس آنها را به فهم درآورد. نماد معناشناسانه ی کیمیا در لباس و کمربندی است که اگرچه به تیم پناهجویان تعلق دارد، حروف نامش را به رنگهای پرچمی نگاشته که از آن بُریده است؛ سبز، سفید، سرخ! بُریدنی در کار نیست. او پیوندش پابرجاست. حتی در آن موقعیت بیگانه و جبری. پیوند با مبدایی که از او دور افتاده. مبدایی که خودش موقعیت بیان نشده ای است. بیان او داشته هایش است بنابراین در اینجا تهی تر از این «داشتن»ها.
4️⃣ #ایران سرشار است از داستان های تلخ و شیرین مردمانش. داستان هایی که گاه فراتر از فردیت هستند. نماد جمعیتی می شوند در مفهوم بالقوه تا بالفعل! هجرت، کوچ، رفتن، پناه، ...همه و همه مستلزم #فقدان است. هشداری است بر یک فقدان بزرگ که فرد را به انجام آن راضی می کند. #رضایت به «انجام آینده» ، دلیلی بر ناامیدی از بهبود «حال» است. زمان در یک تاویل منحصر بفرد به مکان فرا می رویَد. مولفه حال-آینده به مولفه ای مکان محور منجر می شود. هجرت و پناه. از چه چیز؟ به چیز؟ مسأله کانونی جاری است در این پرسش معرفت شناسانه!
#کیمیا_علیزاده
#المیک_2021_2020
#عباس_نعیمی_جورشری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴اصل قضیه را بگو برادر ورزشی، آقای احسان علیخانی! چقدر پول و پله نشسته پشت ماجرا؟
✍یاسرنوروزی
🔶خلاصه جوکر را بگویم؟ پنج شش نفر میآیند، با دهان صدا درمیآورند، ما نمیخندیم و بعد این بیچارهها را مینشانند که رابهرا بگویند: «بابا من اینجاش هلاک شدم از خنده»، «آخه اونجاش خیس شدم از خنده»، «دیگه جر واجر شدم از خنده».
❌ سیامک انصاری هم دلش را بگیرد ولو شود روی مبل و ما بگردیم ببینیم واقعا کجای موضوع خندهدار بود؟ هان؟ کجا؟ اینکه همینطور یلخی چند بازیگر و نویسنده و هنرمند بیچاره را بریزی توی اتاق، دستشان را زیر بغلشان بگذارند، صدای باد درآورند، شد خندهدار؟
🔸 طوری هم شلنگِ آب انداخته به برنامه، با خودم میگویم این همه رو را بعضی از برنامهسازها از کجا میآورند؟
اصلاً اصل قضیه را بگو برادر ورزشی، آقای احسان علیخانی! چقدر پول و پله نشسته پشت ماجرا؟ بعد هم راستش حالم به هم میخورد توی هر برنامهای، مدرسهسازی برای مناطق محروم میچپانی. خیرخواهی؟ نیکوکاری؟ دست بخشنده داری؟ پولت را بردار ببر دور از چشم ما خرج اتینا کن. نه اینکه پشت سرمایه یک برنامه پنهان شوی، منت هم بگذاری سر بیننده که نیکوکاری.
🔸 البته من چهرههای دعوتشده در این برنامه را مقصر نمیدانم. اتفاقا طنز بعضی از آنها (خارج از این برنامه) را بسیار دوست دارم. منتها وقتی دستاندرکاران یک برنامه ایدهای، فکر تازه ای ندارند، همه چیز میشود ابتذال.
🔸بهانهشان هم این است که حال روانی مردم خوب نیست، مشکلات زیاد دارند، باید بخندیم، بخندانیم و خنداننده شو! ولی خب واقعیت این است پول به جیب بزن، دارنده شو! افسردگی مردم اتفاقا از همین کارهاست. کثافت مملکت ما دورویی، نفاق و رنگ و ریاست.
🚫مثل همان رفیق خندوانه، رامبد خان جوان که از این طرف با میهن عزیزمان لاو میترکاند، از آن طرف دست همسر باردارش را گرفته میدود مبادا از شناسنامهی «مِید این کانادا» جا بماند! چرا؟ چون خودش هم میداند در این کشور آزادی نیست. منتها به خاطر همان دودوزهای که از بعضی مسئولانش یاد گرفته، هوای هردوانه را دارد؛ هر دو طرف! در واقع نخندیدن مردم، معلول است نه علت.
🔸علت اصلی، #فقدان_آزادی در تمام زمینههاست. زمانی هم که آزادی را گرفتی، آنچه بالا میگیرد، بوی نفاق و ریاست. در عوض اما چه میکنند؟ به یک آدم بیمار، مورفین میزنند. برای همین مَثَلِ «خنده بر هر درد بیدرمان...»، اینجا «دوا» نیست. چرا؟ چون طنز درست و درمانی نیست که شبیه به دارو عمل کند. در واقع بزنیم پس کلهی هم بخندیم، «دوا» نیست برادر من؛ کراک است، شیشه، دراگ.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍یاسرنوروزی
🔶خلاصه جوکر را بگویم؟ پنج شش نفر میآیند، با دهان صدا درمیآورند، ما نمیخندیم و بعد این بیچارهها را مینشانند که رابهرا بگویند: «بابا من اینجاش هلاک شدم از خنده»، «آخه اونجاش خیس شدم از خنده»، «دیگه جر واجر شدم از خنده».
❌ سیامک انصاری هم دلش را بگیرد ولو شود روی مبل و ما بگردیم ببینیم واقعا کجای موضوع خندهدار بود؟ هان؟ کجا؟ اینکه همینطور یلخی چند بازیگر و نویسنده و هنرمند بیچاره را بریزی توی اتاق، دستشان را زیر بغلشان بگذارند، صدای باد درآورند، شد خندهدار؟
🔸 طوری هم شلنگِ آب انداخته به برنامه، با خودم میگویم این همه رو را بعضی از برنامهسازها از کجا میآورند؟
اصلاً اصل قضیه را بگو برادر ورزشی، آقای احسان علیخانی! چقدر پول و پله نشسته پشت ماجرا؟ بعد هم راستش حالم به هم میخورد توی هر برنامهای، مدرسهسازی برای مناطق محروم میچپانی. خیرخواهی؟ نیکوکاری؟ دست بخشنده داری؟ پولت را بردار ببر دور از چشم ما خرج اتینا کن. نه اینکه پشت سرمایه یک برنامه پنهان شوی، منت هم بگذاری سر بیننده که نیکوکاری.
🔸 البته من چهرههای دعوتشده در این برنامه را مقصر نمیدانم. اتفاقا طنز بعضی از آنها (خارج از این برنامه) را بسیار دوست دارم. منتها وقتی دستاندرکاران یک برنامه ایدهای، فکر تازه ای ندارند، همه چیز میشود ابتذال.
🔸بهانهشان هم این است که حال روانی مردم خوب نیست، مشکلات زیاد دارند، باید بخندیم، بخندانیم و خنداننده شو! ولی خب واقعیت این است پول به جیب بزن، دارنده شو! افسردگی مردم اتفاقا از همین کارهاست. کثافت مملکت ما دورویی، نفاق و رنگ و ریاست.
🚫مثل همان رفیق خندوانه، رامبد خان جوان که از این طرف با میهن عزیزمان لاو میترکاند، از آن طرف دست همسر باردارش را گرفته میدود مبادا از شناسنامهی «مِید این کانادا» جا بماند! چرا؟ چون خودش هم میداند در این کشور آزادی نیست. منتها به خاطر همان دودوزهای که از بعضی مسئولانش یاد گرفته، هوای هردوانه را دارد؛ هر دو طرف! در واقع نخندیدن مردم، معلول است نه علت.
🔸علت اصلی، #فقدان_آزادی در تمام زمینههاست. زمانی هم که آزادی را گرفتی، آنچه بالا میگیرد، بوی نفاق و ریاست. در عوض اما چه میکنند؟ به یک آدم بیمار، مورفین میزنند. برای همین مَثَلِ «خنده بر هر درد بیدرمان...»، اینجا «دوا» نیست. چرا؟ چون طنز درست و درمانی نیست که شبیه به دارو عمل کند. در واقع بزنیم پس کلهی هم بخندیم، «دوا» نیست برادر من؛ کراک است، شیشه، دراگ.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat