◾️🔺 آقای خاتمی! استراتژی انتخاباتی شما چیست؟
🔺️ دوستان اصلاحطلب! لطفاً برافروخته نشوید و به جای پرداختن به مسائل دون، کمی کلانتر بحث کنید. #هاشمی_رفسنجانی همواره یکسال پیش از انتخابات، #استراتژی_انتخاباتی داشت.
◾️ استراتژی امروز #خاتمی چیست؟ سکوت یا مشارکت؟ دو ماه مانده به انتخابات، تکلیف را برای هواداران خود روشن کنید.
🔸مصطفی فقیهی(فعال سیاسی اصلاح طلب وتحولخواه):
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔺️ دوستان اصلاحطلب! لطفاً برافروخته نشوید و به جای پرداختن به مسائل دون، کمی کلانتر بحث کنید. #هاشمی_رفسنجانی همواره یکسال پیش از انتخابات، #استراتژی_انتخاباتی داشت.
◾️ استراتژی امروز #خاتمی چیست؟ سکوت یا مشارکت؟ دو ماه مانده به انتخابات، تکلیف را برای هواداران خود روشن کنید.
🔸مصطفی فقیهی(فعال سیاسی اصلاح طلب وتحولخواه):
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
حاکمانِ بیگناه و مردمِ مقصر!
جماعت موصوف به "دلواپسان" از این که تیم مذاکرهکنندۀ جمهوری اسلامی در وین "بار دیگر خطوط قرمز نظام و رهبری را در مذاکرات نادیده بگیرد" ابراز نگرانی شدید میکنند!
خب اگر این تیم به قول آنان قبلاً خطوط ِقرمز مورد نظر را زیر پا گذاشته است، پس روی چه حسابی دوباره مأمور مذاکره در بارۀ همان موضوعات شده است؟
با این حرفها اصلاً معلوم است در این کشور چه میگذرد؟ راستش برای من که معلوم است. به نظرم برای خودشان هم معلوم است. آنکه قرار است برایش نامعلوم باشد همان بخشِ ایدئولوژیکترِ پایگاه اجتماعی این جماعت است تا با سرگرم شدن به این نوع منازعات متوجۀ اصل داستان نشوند!
در همین حال، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور گفته است: "دود تحریم اقتصادی از دل تحریم انتخابات بلند شده است."
منظورش هم انتخابات ریاست جمهوری سال 84 است که در مرحلۀ اول 62 درصد و در مرحلۀ دوم نزدیک 60 درصد واجدان شرایط در آن شرکت کردند. اگر قرار بود مرحوم هاشمی رفسنجانی در مرحلۀ دوم انتخابات به پیروزی برسد باید حدود 17 درصد دیگر از مردم در انتخابات شرکت میکردند و همگی هم به او رأی میدادند. خب، مشارکت حدود 80 درصدی در کجای جهان امری معمول است که شما پیروزی جناح خود را به آن گره زدهاید و دائم مردم بینوا را مسئول همۀ مصائب نازل بر کشور معرفی میکنید؟
گذشته از این، به فرض اگر مرحوم هاشمی در سال 84 به ریاست جمهوری رسیده بود، میخواست با دستور رهبری به دولت خاتمی برای فکّ پلمپ از تأسیسات هستهای اصفهان چه کند؟ آن را لغو کند؟
از همۀ این بحثها هم که بگذریم، چهار سال قبل بیش از 73 درصد مردم به پای صندوقهای رأی رفتند و آقای روحانی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند. او چقدر توانست مانع بازگشت سیلآسای تحریمها آن هم با این شدت و حدت بیسابقه شود؟
همشهری گرامی! آیا واقعاً سزاوار است که در فصلِ کار، رئیس جمهور و دم و دستگاه آن را فاقد قدرت لازم برای تصمیمگیری بدانید ولی در فصل رأیگیری، توانایی و تأثیرگذاری آن را به عرشِ اعلی برسانید و نهایتاً هم همۀ کاسه - کوزهها را بر سرِ تصمیم بخشی از مردم بشکنید؟
در واقع، این نوع سخنان چه تفاوت معناداری با ادعای برخی از رقبای اصولگرایتان دارد که به قول دکتررنانی "با وقاحت" تمام مشکلات کنونی کشور را به گردن "انتخاب مردم" میاندازند آن هم با آن نوع آرایشی که به انتخابات میدهند؟
#دلواپسان
#مذاکرات_وین
#اسحاق_جهانگیری
#هاشمی_رفسنجانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
حاکمانِ بیگناه و مردمِ مقصر!
جماعت موصوف به "دلواپسان" از این که تیم مذاکرهکنندۀ جمهوری اسلامی در وین "بار دیگر خطوط قرمز نظام و رهبری را در مذاکرات نادیده بگیرد" ابراز نگرانی شدید میکنند!
خب اگر این تیم به قول آنان قبلاً خطوط ِقرمز مورد نظر را زیر پا گذاشته است، پس روی چه حسابی دوباره مأمور مذاکره در بارۀ همان موضوعات شده است؟
با این حرفها اصلاً معلوم است در این کشور چه میگذرد؟ راستش برای من که معلوم است. به نظرم برای خودشان هم معلوم است. آنکه قرار است برایش نامعلوم باشد همان بخشِ ایدئولوژیکترِ پایگاه اجتماعی این جماعت است تا با سرگرم شدن به این نوع منازعات متوجۀ اصل داستان نشوند!
در همین حال، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور گفته است: "دود تحریم اقتصادی از دل تحریم انتخابات بلند شده است."
منظورش هم انتخابات ریاست جمهوری سال 84 است که در مرحلۀ اول 62 درصد و در مرحلۀ دوم نزدیک 60 درصد واجدان شرایط در آن شرکت کردند. اگر قرار بود مرحوم هاشمی رفسنجانی در مرحلۀ دوم انتخابات به پیروزی برسد باید حدود 17 درصد دیگر از مردم در انتخابات شرکت میکردند و همگی هم به او رأی میدادند. خب، مشارکت حدود 80 درصدی در کجای جهان امری معمول است که شما پیروزی جناح خود را به آن گره زدهاید و دائم مردم بینوا را مسئول همۀ مصائب نازل بر کشور معرفی میکنید؟
گذشته از این، به فرض اگر مرحوم هاشمی در سال 84 به ریاست جمهوری رسیده بود، میخواست با دستور رهبری به دولت خاتمی برای فکّ پلمپ از تأسیسات هستهای اصفهان چه کند؟ آن را لغو کند؟
از همۀ این بحثها هم که بگذریم، چهار سال قبل بیش از 73 درصد مردم به پای صندوقهای رأی رفتند و آقای روحانی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند. او چقدر توانست مانع بازگشت سیلآسای تحریمها آن هم با این شدت و حدت بیسابقه شود؟
همشهری گرامی! آیا واقعاً سزاوار است که در فصلِ کار، رئیس جمهور و دم و دستگاه آن را فاقد قدرت لازم برای تصمیمگیری بدانید ولی در فصل رأیگیری، توانایی و تأثیرگذاری آن را به عرشِ اعلی برسانید و نهایتاً هم همۀ کاسه - کوزهها را بر سرِ تصمیم بخشی از مردم بشکنید؟
در واقع، این نوع سخنان چه تفاوت معناداری با ادعای برخی از رقبای اصولگرایتان دارد که به قول دکتررنانی "با وقاحت" تمام مشکلات کنونی کشور را به گردن "انتخاب مردم" میاندازند آن هم با آن نوع آرایشی که به انتخابات میدهند؟
#دلواپسان
#مذاکرات_وین
#اسحاق_جهانگیری
#هاشمی_رفسنجانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴آش دهنسوزی نیست!
#احمد_زیدآبادی؛
خیلی از افراد بر این نظرند که رئیس جمهور در نظام سیاسی ایران فاقد قدرت لازم برای پیشبرد اهداف اعلام شدۀ خود و بنابراین مقامی کم و بیش تشریفاتی و در خدمت دستورات دیگر نهادهاست. اما وقتی فصل انتخابات ریاست جمهوری فرار میرسد بیشترِ این افراد برای فرستادن چهرۀ مورد علاقۀ خود به پاستور، چنان به دست و پا میافتند و در مورد به خطر افتادن "جمهوریت" و به "انحراف" رفتن کشور به مدت پنجاه سال در صورت شکست کاندیدای خود در انتخابات هشدار میدهند، کأنّهُ رئیس جمهور ایران نه فقط به اندازۀ رئیس جمهور فرانسه یا آمریکا یا روسیه یا چین قدرت دارد، بلکه گویی نعوذبالله قادر متعال است!
خب، انصافاً این چه بازی مسخره و ریاکارانهای است؟ اگر رئیس جمهور واقعاً از قدرت کافی و لازم برخوردار است، چرا آن را به هنگام استقرار او در پاستور نشان نمیدهند و اگر فاقد چنین قدرتی است دیگراین همه سر و صدا و جار و جنجال و برانگیختن مردم در مورد چگونگی انتخاب او برای چیست؟
میدانم برای این پرسش چند پاسخ وجود دارد. پاسخ نخست این است که این درست است رئیس جمهور فاقد قدرت لازم است اما بیقدرت کامل هم که نیست! عقل سلیم حکم میکند که همان حداقل قدرت را برای جناح خود حفظ کنیم تا دست کم در برخی تصمیمات تأثیرگذار باشیم. پاسخ دوم این است که میزان قدرت رئیس جمهور بستگی به شجاعت شخصی او دارد. اگر رئیس جمهور فردی شجاع و بیباک و نترس و اهل ایستادگی باشد، میتواند نهادهای دیگر را به تسلیم در برابر برنامۀ خود وادار سازد، اما اگر او چهرهای ترسو و بزدل و بیجربزه و اهل عقبنشینی باشد، همان مقدار قدرت اندک را هم از دست میدهد و به صورت آلت دست دیگران در میآید. پاسخ سوم هم این است که رئیس جمهور گرچه قدرتی ندارد اما حداقل میتواند به مثابۀ ترمز یا نیروی اصطکاکی در مقابل قدرت یک دستِ طرف مقابل عمل کند و مانع برخی تصمیمگیری های بسیار خطرناک آنها برای اعلام جنگ با دنیا یا تحمیل الگوی یک رژیم صد در صد توتالیتر مانند کرۀ شمالی بر جامعه شود.
اینها البته پاسخهایی است که معمولاً به صورت علنی و روشن کمتر در مجامع عمومی مورد بحث قرار میگیرد زیرا گمان بر این است که اشاره به این موارد در هنگامۀ انتخابات میتواند سبب بیرغبتی مردم به شرکت در انتخابات و موجب دلسردی آنها شود، پس بهتر است که در چنین هنگامهای رئیس جمهور در قالب همان "قادر لایزال" معرفی شود تا جامعه را به جنبش در آورد!
به نظرم پاسخهای سه گانۀ فوق هر سه بر نادیدهانگاری واقعیات و بخصوص چشم بستن بر نتایجِ اسفناک آنها در پدید آمدن بحرانهای کنونی جامعه استوار است و یکایک آنها را میتوان دربحثی مفصل به راحتی ابطال کرد.
از نگاه من، انتخابات ریاست جمهوری بدون دلیل و منطق روشن، به مهمترین دلمشغولی نیروهای سیاسی ایران تبدیل شده و عملاً توجه جامعه را از مسائل اساسی و بنیادی و زیستی به نوعی تفنن فصلی و بیمایه معطوف کرده است.
گفته خواهد شد: این چه حرفی است؟ یعنی بین دوران هاشمی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی تفاوتی وجود ندارد؟ قاعدتاً نمیتوان گفت که تفاوتی وجود ندارد، اما اگر به روندها و سرنوشت هر یک از این چهار نفر و تبعات عملکرد آنها نگریسته شود، میتوان به راحتی پی برد که وقایع روزگار آنان، بیش از آنکه به جایگاه ریاست جمهوری گره خورده باشد به عواملی خارج از قدرتِ هر چهار نفرِ آنان مانند وضعیت بینالمللی، نوسان بهای نفت، نوع آرایش سیاسی جامعه، میزان تحرک نیروهای اجتماعی و موقعیت خاص ساختار قدرت در آن برهه مربوط بوده است.
شاید پرسیده شود حالا در این وضعیت منظور از این حرفها چیست؟ منظور این است که ریاست جمهوری آش چندان دهن سوزی نیست که لازم باشد بر سرش این همه عجز و لابه سر داده شود!
بعد از این در این باره بیشتر توضیح خواهم داد.
#محمد_خاتمی
#هاشمی_رفسنجانی
#احمدی_نژاد
#انتخابات
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
خیلی از افراد بر این نظرند که رئیس جمهور در نظام سیاسی ایران فاقد قدرت لازم برای پیشبرد اهداف اعلام شدۀ خود و بنابراین مقامی کم و بیش تشریفاتی و در خدمت دستورات دیگر نهادهاست. اما وقتی فصل انتخابات ریاست جمهوری فرار میرسد بیشترِ این افراد برای فرستادن چهرۀ مورد علاقۀ خود به پاستور، چنان به دست و پا میافتند و در مورد به خطر افتادن "جمهوریت" و به "انحراف" رفتن کشور به مدت پنجاه سال در صورت شکست کاندیدای خود در انتخابات هشدار میدهند، کأنّهُ رئیس جمهور ایران نه فقط به اندازۀ رئیس جمهور فرانسه یا آمریکا یا روسیه یا چین قدرت دارد، بلکه گویی نعوذبالله قادر متعال است!
خب، انصافاً این چه بازی مسخره و ریاکارانهای است؟ اگر رئیس جمهور واقعاً از قدرت کافی و لازم برخوردار است، چرا آن را به هنگام استقرار او در پاستور نشان نمیدهند و اگر فاقد چنین قدرتی است دیگراین همه سر و صدا و جار و جنجال و برانگیختن مردم در مورد چگونگی انتخاب او برای چیست؟
میدانم برای این پرسش چند پاسخ وجود دارد. پاسخ نخست این است که این درست است رئیس جمهور فاقد قدرت لازم است اما بیقدرت کامل هم که نیست! عقل سلیم حکم میکند که همان حداقل قدرت را برای جناح خود حفظ کنیم تا دست کم در برخی تصمیمات تأثیرگذار باشیم. پاسخ دوم این است که میزان قدرت رئیس جمهور بستگی به شجاعت شخصی او دارد. اگر رئیس جمهور فردی شجاع و بیباک و نترس و اهل ایستادگی باشد، میتواند نهادهای دیگر را به تسلیم در برابر برنامۀ خود وادار سازد، اما اگر او چهرهای ترسو و بزدل و بیجربزه و اهل عقبنشینی باشد، همان مقدار قدرت اندک را هم از دست میدهد و به صورت آلت دست دیگران در میآید. پاسخ سوم هم این است که رئیس جمهور گرچه قدرتی ندارد اما حداقل میتواند به مثابۀ ترمز یا نیروی اصطکاکی در مقابل قدرت یک دستِ طرف مقابل عمل کند و مانع برخی تصمیمگیری های بسیار خطرناک آنها برای اعلام جنگ با دنیا یا تحمیل الگوی یک رژیم صد در صد توتالیتر مانند کرۀ شمالی بر جامعه شود.
اینها البته پاسخهایی است که معمولاً به صورت علنی و روشن کمتر در مجامع عمومی مورد بحث قرار میگیرد زیرا گمان بر این است که اشاره به این موارد در هنگامۀ انتخابات میتواند سبب بیرغبتی مردم به شرکت در انتخابات و موجب دلسردی آنها شود، پس بهتر است که در چنین هنگامهای رئیس جمهور در قالب همان "قادر لایزال" معرفی شود تا جامعه را به جنبش در آورد!
به نظرم پاسخهای سه گانۀ فوق هر سه بر نادیدهانگاری واقعیات و بخصوص چشم بستن بر نتایجِ اسفناک آنها در پدید آمدن بحرانهای کنونی جامعه استوار است و یکایک آنها را میتوان دربحثی مفصل به راحتی ابطال کرد.
از نگاه من، انتخابات ریاست جمهوری بدون دلیل و منطق روشن، به مهمترین دلمشغولی نیروهای سیاسی ایران تبدیل شده و عملاً توجه جامعه را از مسائل اساسی و بنیادی و زیستی به نوعی تفنن فصلی و بیمایه معطوف کرده است.
گفته خواهد شد: این چه حرفی است؟ یعنی بین دوران هاشمی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی تفاوتی وجود ندارد؟ قاعدتاً نمیتوان گفت که تفاوتی وجود ندارد، اما اگر به روندها و سرنوشت هر یک از این چهار نفر و تبعات عملکرد آنها نگریسته شود، میتوان به راحتی پی برد که وقایع روزگار آنان، بیش از آنکه به جایگاه ریاست جمهوری گره خورده باشد به عواملی خارج از قدرتِ هر چهار نفرِ آنان مانند وضعیت بینالمللی، نوسان بهای نفت، نوع آرایش سیاسی جامعه، میزان تحرک نیروهای اجتماعی و موقعیت خاص ساختار قدرت در آن برهه مربوط بوده است.
شاید پرسیده شود حالا در این وضعیت منظور از این حرفها چیست؟ منظور این است که ریاست جمهوری آش چندان دهن سوزی نیست که لازم باشد بر سرش این همه عجز و لابه سر داده شود!
بعد از این در این باره بیشتر توضیح خواهم داد.
#محمد_خاتمی
#هاشمی_رفسنجانی
#احمدی_نژاد
#انتخابات
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✅رفسنجانی: در خبرگان بحث بود كه دوره رهبري را ده ساله تصويب كنيم گفتیم لازم نیست بازی دموکراسی را در اینجا دربیاوریم!!!
✍️ #اکبر_اعلمی(نماینده اصلاح طلب وتحولخواه اسبق مجلس)؛
#هاشمی_رفسنجانی: « من این ثبات را در رهبری میبینم. من ثبات جوهر نظام اسلامی را در رهبری میبینم. در اجلاس خبرگان هم بحث بود که دوره رهبری را #ده_ساله تصویب کنیم. گفتیم لازم نیست بازی #دموکراسی را در اینجا دربیاوریم. به هر حال خبرگان عوض میشوند و اگر آنها نخواستند، تغییری میدهند. ولی ما زمان نگذاریم. در قانون های اساسی بنا این است که رهبری سیاستهای کلّی را تعیین کنند و اینکه شما میپرسید، سیاست کلی است. بالاخره سیستم مناسب را طراحی کردیم. دست رهبری هم برای این مسایل باز است. اگر ایشان دیدند که برنامهها و سیاستهایشان در حال شکستن است، میتوانند وارد عمل شوند و نگذارند. چون بیشر از رئیسجمهور قدرت دارند».
#مخدوش_کردن_تاریخ_ممنوع
🔸منبع: مصاحبه با کیهان در ساختمان قدس- یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲- مرکز اسناد هاشمی رفسنجانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️ #اکبر_اعلمی(نماینده اصلاح طلب وتحولخواه اسبق مجلس)؛
#هاشمی_رفسنجانی: « من این ثبات را در رهبری میبینم. من ثبات جوهر نظام اسلامی را در رهبری میبینم. در اجلاس خبرگان هم بحث بود که دوره رهبری را #ده_ساله تصویب کنیم. گفتیم لازم نیست بازی #دموکراسی را در اینجا دربیاوریم. به هر حال خبرگان عوض میشوند و اگر آنها نخواستند، تغییری میدهند. ولی ما زمان نگذاریم. در قانون های اساسی بنا این است که رهبری سیاستهای کلّی را تعیین کنند و اینکه شما میپرسید، سیاست کلی است. بالاخره سیستم مناسب را طراحی کردیم. دست رهبری هم برای این مسایل باز است. اگر ایشان دیدند که برنامهها و سیاستهایشان در حال شکستن است، میتوانند وارد عمل شوند و نگذارند. چون بیشر از رئیسجمهور قدرت دارند».
#مخدوش_کردن_تاریخ_ممنوع
🔸منبع: مصاحبه با کیهان در ساختمان قدس- یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲- مرکز اسناد هاشمی رفسنجانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✅دستاورد سفر #هاشمی_رفسنجانی به #شوروی چه بود؟
🔷بهروز عزیزی:ناصر حیرانی نوبری سفیر وقت ایران در شوروی: «در جلسه خصوصی بین گورباچف و هاشمی، گورباچف گفت امروز صبح جلسه پولیتبورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست) بود، آنجا تصویب کردم آنچه شما بخواهید از تسلیحات نظامی در اختیار شما بگذاریم.
🔷ورقه سفیدی را نشان داد که پائین آن امضای تمام ۱۳ عضو بود؛ گفت از همه امضا گرفتم، شما فقط بنویسید چه چیزی میخواهید.»
🔷بزرگترین قرارداد نظامی تاریخ ایران با رقمی بالغ بر ۱۰میلیارد دلار در این سفر امضا شد و ایران توانست سوخوی ۲۴، میگ ۲۹ و [برای اولین بار] زیردریایی هم بگیرد.»
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔷بهروز عزیزی:ناصر حیرانی نوبری سفیر وقت ایران در شوروی: «در جلسه خصوصی بین گورباچف و هاشمی، گورباچف گفت امروز صبح جلسه پولیتبورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست) بود، آنجا تصویب کردم آنچه شما بخواهید از تسلیحات نظامی در اختیار شما بگذاریم.
🔷ورقه سفیدی را نشان داد که پائین آن امضای تمام ۱۳ عضو بود؛ گفت از همه امضا گرفتم، شما فقط بنویسید چه چیزی میخواهید.»
🔷بزرگترین قرارداد نظامی تاریخ ایران با رقمی بالغ بر ۱۰میلیارد دلار در این سفر امضا شد و ایران توانست سوخوی ۲۴، میگ ۲۹ و [برای اولین بار] زیردریایی هم بگیرد.»
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴مرحوم هاشمی و نکتهاش در بارۀ فلسطین
#احمد_زیدآبادی؛
در ابتدای ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی، روزنامۀ اطلاعات مصاحبهای اختصاصی با وی انجام داد.
پرسشهای مصاحبه را سرویسهای مختلف روزنامه در اختیار سید محمود دعایی، سرپرست روزنامه قرار دادند تا وی شخصاً با مرحوم هاشمی در میان بگذارد.
در آن دوران، من در سرویس خارجی روزنامۀ اطلاعات مشغول به کار بودم و بدون پردهپوشی از سیاست جمهوری اسلامی در برابر موضوع فلسطین به شدت انتقاد میکردم. از این رو، آقای دعایی خواستار دریافت پرسشهای من برای گرفتن پاسخ آنها از سوی هاشمی نیز شد.
پرسش من از مرحوم هاشمی این بود که با توجه به موضع ایران در برابر مسئلۀ فلسطین، استراتژی و برنامۀ عملی جمهوری اسلامی برای تحقق این موضع چیست؟ آن مرحوم هم با صداقت پاسخ داده بود که جمهوری اسلامی در این مورد برنامۀ عملی خاصی ندارد!
در واقع هدف من از طرح آن پرسش، اذعان رئیس جمهور وقت ایران به نداشتن جایگزینی برای مذاکرات صلحِ مادرید در عینِ مخالفت سرسختانه با آن بود.
بعد از گذشت بیش از 30 سال از آن تاریخ، با آنکه حجم عظیمی از قدرت تبلیغاتی و تحرکات خارجی جمهوری اسلامی به موضوع فلسطین و ادعای پیشتازی ایران در جهت دفاع از حقوق فلسطینیها اختصاص یافته است؛ اما دریغ از یک جملۀ شفاف و منسجم در این باره. در تمام این مدت، اسرائیل گام به گام جایگاه خود را در نقاط استراتژیک سرزمینهای اشغالی کرانۀ باختری و بیتالمقدس شرقی و بلندهای جولان مستحکم کرده و راه عادیسازی روابط با کشورهای عرب را نیز گشوده است. با این حال، در کشور ما چنین تبلیغ میشود که اسرائیل به لبۀ پرتگاه رسیده و به زودی اثری از آن باقی نخواهد ماند.
در این میان اگر کسی یک کلمه به روشنی خلاف ادعاهای تبلیغاتی مرسوم سخن بگوید؛ به راحتی به "توجیه موجودیت رژیم صهیونیستی و تلاش برای به رسیمت شناختن آن" متهم و تهدید به برخورد و مجازات خواهد شد!
با این سطح از "واقعبینی" و "تحمل" حتماً هم اسرائیل به زودی از صحنۀ روزگار محو خواهد شد!
#مسئله_فلسطین
#هاشمی_رفسنجانی
#محمود_دعایی
#کرانه_باختری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
در ابتدای ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی، روزنامۀ اطلاعات مصاحبهای اختصاصی با وی انجام داد.
پرسشهای مصاحبه را سرویسهای مختلف روزنامه در اختیار سید محمود دعایی، سرپرست روزنامه قرار دادند تا وی شخصاً با مرحوم هاشمی در میان بگذارد.
در آن دوران، من در سرویس خارجی روزنامۀ اطلاعات مشغول به کار بودم و بدون پردهپوشی از سیاست جمهوری اسلامی در برابر موضوع فلسطین به شدت انتقاد میکردم. از این رو، آقای دعایی خواستار دریافت پرسشهای من برای گرفتن پاسخ آنها از سوی هاشمی نیز شد.
پرسش من از مرحوم هاشمی این بود که با توجه به موضع ایران در برابر مسئلۀ فلسطین، استراتژی و برنامۀ عملی جمهوری اسلامی برای تحقق این موضع چیست؟ آن مرحوم هم با صداقت پاسخ داده بود که جمهوری اسلامی در این مورد برنامۀ عملی خاصی ندارد!
در واقع هدف من از طرح آن پرسش، اذعان رئیس جمهور وقت ایران به نداشتن جایگزینی برای مذاکرات صلحِ مادرید در عینِ مخالفت سرسختانه با آن بود.
بعد از گذشت بیش از 30 سال از آن تاریخ، با آنکه حجم عظیمی از قدرت تبلیغاتی و تحرکات خارجی جمهوری اسلامی به موضوع فلسطین و ادعای پیشتازی ایران در جهت دفاع از حقوق فلسطینیها اختصاص یافته است؛ اما دریغ از یک جملۀ شفاف و منسجم در این باره. در تمام این مدت، اسرائیل گام به گام جایگاه خود را در نقاط استراتژیک سرزمینهای اشغالی کرانۀ باختری و بیتالمقدس شرقی و بلندهای جولان مستحکم کرده و راه عادیسازی روابط با کشورهای عرب را نیز گشوده است. با این حال، در کشور ما چنین تبلیغ میشود که اسرائیل به لبۀ پرتگاه رسیده و به زودی اثری از آن باقی نخواهد ماند.
در این میان اگر کسی یک کلمه به روشنی خلاف ادعاهای تبلیغاتی مرسوم سخن بگوید؛ به راحتی به "توجیه موجودیت رژیم صهیونیستی و تلاش برای به رسیمت شناختن آن" متهم و تهدید به برخورد و مجازات خواهد شد!
با این سطح از "واقعبینی" و "تحمل" حتماً هم اسرائیل به زودی از صحنۀ روزگار محو خواهد شد!
#مسئله_فلسطین
#هاشمی_رفسنجانی
#محمود_دعایی
#کرانه_باختری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴اصلاح ساختار؛ از هاشمی تا رئیسی
#احمد_زیدآبادی:
وقتی که مرحوم هاشمی رفسنجانی زمام ریاست جمهوری را در سال 68 به دست گرفت؛ نصف بودجۀ سالانۀ کشور کسری داشت.
مرحوم هاشمی برای مقابله با کسری بودجه، سیاست اصلاح ساختار اقتصادی کشور یعنی آزادسازی قیمتها را در پیش گرفت.
در آن زمان برخی چهرههای منتقد سیاسی با اصل این سیاست مخالفتی نداشتند اما به مرحوم هاشمی گوشزد کردند که اجرای سیاست اصلاح ساختار در همۀ کشورها امری به شدت نامحبوب است و به احتمال زیاد اعتراضهای اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
موفقیت سیاست اصلاح ساختار در گروی محیطی آرام و بدون تشنج است و برای این منظور ابتدا باید تمهیدات سیاسی و اجتماعی گستردهای به اجرا گذاشت؛ در غیر این صورت، یا باید آن سیاستها را به زور سرنیزه پیش برد و یا از اجرای آنها عقبنشینی کرد.
یکی از مهمترین تمهیداتِ اجرای سیاست اصلاح ساختار اقتصادی، به اجماع رسیدن بخش بزرگی از کارشناسانِ مشهور و حمایت اکثریت گروههای سیاسی و صنفی از اجرای برنامه است و این نیز صرفاً از راه مشارکت دادن آنان در روند تصمیمگیری و جلب اعتمادشان نسبت به مقاصد و نیات حکومت امکانپذیر است. فقط در این صورت است که آنها برای متقاعد کردنِ مردم به تحملِ سختیها به منظور دست یافتن به هدفی والاتر، از اعبتار و آبروی خود هزینه خواهند کرد.
مرحوم هاشمی اما ظاهراً چنین میپنداشت که آنچه نزد او عقلایی و به سود منافع بلندمدت کشور است، برای عموم نیروهای سیاسی و تودۀ مردم هم همینطور است! از این رو او تلاش سازماندهیشدهای در جهت جلب مشارکت و حمایت سایر نیروها بخصوص رقبای خود در جناح چپ آن روز به عمل نیاورد و حتی به حذف آنان از صحنۀ سیاست رسمی کشور نیز کمک کرد.
برنامۀ هاشمی اما به گران شدن برخی از اقلام خوراکی، افزایش تورم و کاهش قدرت خرید ریال منجر شد و شورشهایی را در محلههای محرومتر شهرهای بزرگ ازجمله در اسلامشهر تهران و محلۀ طلاب مشهد پدید آورد. اینکه شورشها با چه ابزاری سرکوب و با چه میزان تلفات همراه شد، هنوز محل ابهام است چرا که در آن دوران، انحصار اطلاعرسانی در دست حکومت بود و بخصوص وزیر اطلاعات وقت نیز در مقابله با هر سطح از اعتراض، با چیزی به اسم رحم و شفقت و تحمل و مدارا، کمترین میانهای نداشت!
شورشها، بنیادگرایانِ برآمده از راست سنتیِ متحد دولت هاشمی در داخل حکومت را علیه او برانگیخت و از آن سو، نیروهای منتقد هم دلیلی برای حمایت از برنامۀ اصلاح ساختار او ندیدند. در آن وسط مرحوم هاشمی عملاً تنها ماند و تحت فشارهای همهجانبه راهی جز عدول از سیاست اصلاح ساختار و به بازگشت به سازوکارهای کنترلی و تعزیراتی پیش روی خود ندید؛ حرکتی که دست وزیر اطلاعات وقت را هم برای دخالت در بازار باز گذاشت و بسیاری از صاحبان کسب و کارهایی مانند صرافی، گذارشان به ناکجاآباد افتاد!
با گذشت زمان اما اصلاح ساختار اقتصادی کشور به امری گریزناپذیر تبدیل شده است. هر دولتی که اکنون بر سر کار باشد، راهی جز این ندارد زیرا در غیر این صورت، با وضعیت کنونی در چند سال آینده، کل اقتصاد کشور به نقطۀ انهدام خواهد رسید و آشوب و قحطی ناشی از آن دامن کشور را خواهد گرفت.
اینک دولت آقای رئیسی خود را برای انجام این مقصود مصمم نشان میدهد؛ اما آن هم مانند دولت هاشمی تمهیدات لازم را برای موفقیت این اقدام نیاندیشیده است.
صرفنظر از آنکه آقای رئیسی خود شخصاً چگونه به قدرت رسیده است، نیات واقعی دولت او از اجرای سیاست اصلاح ساختار مورد بدگمانی نیروهای ذینفوذ اجتماعی است و افزون بر آن، اعضای کابینهاش نیر از داخلِ چنان دایرۀ تنگِ سیاسی و ایدئولوژیکی انتخاب شدهاند که نه توانایی و صلاحیت و لیاقت اکثر آنان مورد تأیید جامعۀ کارشناسان کشور است و نه اقشار وسیعی از جامعه را نمایندگی میکنند.
در کنار این معضل، دولت به رغم ارسال برخی نشانههای پراکنده، هنوز درگیر تشنج در روابط خارجی است و با بلاتکلیف ماندن مذاکرات احیای برجام، تحریمهای گسترده نیز همچنان بر بندۀ اقتصاد کشور به شدت فشار وارد میکند.
با چنین وضعی بسیار بعید است که برنامۀ اصلاح ساختار اقتصادی دولت رئیسی، سرنوشتی بهتر از برنامۀ هاشمی پیدا کند. این در حالی است که در دوران مرحوم هاشمی امکان به تأخیر انداختن اصلاح ساختار وجود داشت، اکنون اما چشمانداز هرگونه تأخیری فاجعهآمیز است.
واقعیت این است که اگر آقای رئیسی خواهان موفقیت این برنامه است، باید دو اقدام فوری انجام دهد. نخست احیای برجام و دوم تغییر شاکلۀ کابینه از صورت "هیئتی از اجزاء اصولگرایی" به ترکیبی از چهرههای سرآمد و مورد اعتماد.
جز این، یا او مجبور به عدول از اجرای اصلاح ساختار میشود و یا باید آن را به زور سرنیزه بر مردم تحمیل کند. هر دوی این راهها نیز به فاجعه ختم میشود.
#هاشمی_رفسنجانی
#ابراهیم_رئیسی
#اصلاح_ساختار
#شورش_اجتماعی
@sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
وقتی که مرحوم هاشمی رفسنجانی زمام ریاست جمهوری را در سال 68 به دست گرفت؛ نصف بودجۀ سالانۀ کشور کسری داشت.
مرحوم هاشمی برای مقابله با کسری بودجه، سیاست اصلاح ساختار اقتصادی کشور یعنی آزادسازی قیمتها را در پیش گرفت.
در آن زمان برخی چهرههای منتقد سیاسی با اصل این سیاست مخالفتی نداشتند اما به مرحوم هاشمی گوشزد کردند که اجرای سیاست اصلاح ساختار در همۀ کشورها امری به شدت نامحبوب است و به احتمال زیاد اعتراضهای اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
موفقیت سیاست اصلاح ساختار در گروی محیطی آرام و بدون تشنج است و برای این منظور ابتدا باید تمهیدات سیاسی و اجتماعی گستردهای به اجرا گذاشت؛ در غیر این صورت، یا باید آن سیاستها را به زور سرنیزه پیش برد و یا از اجرای آنها عقبنشینی کرد.
یکی از مهمترین تمهیداتِ اجرای سیاست اصلاح ساختار اقتصادی، به اجماع رسیدن بخش بزرگی از کارشناسانِ مشهور و حمایت اکثریت گروههای سیاسی و صنفی از اجرای برنامه است و این نیز صرفاً از راه مشارکت دادن آنان در روند تصمیمگیری و جلب اعتمادشان نسبت به مقاصد و نیات حکومت امکانپذیر است. فقط در این صورت است که آنها برای متقاعد کردنِ مردم به تحملِ سختیها به منظور دست یافتن به هدفی والاتر، از اعبتار و آبروی خود هزینه خواهند کرد.
مرحوم هاشمی اما ظاهراً چنین میپنداشت که آنچه نزد او عقلایی و به سود منافع بلندمدت کشور است، برای عموم نیروهای سیاسی و تودۀ مردم هم همینطور است! از این رو او تلاش سازماندهیشدهای در جهت جلب مشارکت و حمایت سایر نیروها بخصوص رقبای خود در جناح چپ آن روز به عمل نیاورد و حتی به حذف آنان از صحنۀ سیاست رسمی کشور نیز کمک کرد.
برنامۀ هاشمی اما به گران شدن برخی از اقلام خوراکی، افزایش تورم و کاهش قدرت خرید ریال منجر شد و شورشهایی را در محلههای محرومتر شهرهای بزرگ ازجمله در اسلامشهر تهران و محلۀ طلاب مشهد پدید آورد. اینکه شورشها با چه ابزاری سرکوب و با چه میزان تلفات همراه شد، هنوز محل ابهام است چرا که در آن دوران، انحصار اطلاعرسانی در دست حکومت بود و بخصوص وزیر اطلاعات وقت نیز در مقابله با هر سطح از اعتراض، با چیزی به اسم رحم و شفقت و تحمل و مدارا، کمترین میانهای نداشت!
شورشها، بنیادگرایانِ برآمده از راست سنتیِ متحد دولت هاشمی در داخل حکومت را علیه او برانگیخت و از آن سو، نیروهای منتقد هم دلیلی برای حمایت از برنامۀ اصلاح ساختار او ندیدند. در آن وسط مرحوم هاشمی عملاً تنها ماند و تحت فشارهای همهجانبه راهی جز عدول از سیاست اصلاح ساختار و به بازگشت به سازوکارهای کنترلی و تعزیراتی پیش روی خود ندید؛ حرکتی که دست وزیر اطلاعات وقت را هم برای دخالت در بازار باز گذاشت و بسیاری از صاحبان کسب و کارهایی مانند صرافی، گذارشان به ناکجاآباد افتاد!
با گذشت زمان اما اصلاح ساختار اقتصادی کشور به امری گریزناپذیر تبدیل شده است. هر دولتی که اکنون بر سر کار باشد، راهی جز این ندارد زیرا در غیر این صورت، با وضعیت کنونی در چند سال آینده، کل اقتصاد کشور به نقطۀ انهدام خواهد رسید و آشوب و قحطی ناشی از آن دامن کشور را خواهد گرفت.
اینک دولت آقای رئیسی خود را برای انجام این مقصود مصمم نشان میدهد؛ اما آن هم مانند دولت هاشمی تمهیدات لازم را برای موفقیت این اقدام نیاندیشیده است.
صرفنظر از آنکه آقای رئیسی خود شخصاً چگونه به قدرت رسیده است، نیات واقعی دولت او از اجرای سیاست اصلاح ساختار مورد بدگمانی نیروهای ذینفوذ اجتماعی است و افزون بر آن، اعضای کابینهاش نیر از داخلِ چنان دایرۀ تنگِ سیاسی و ایدئولوژیکی انتخاب شدهاند که نه توانایی و صلاحیت و لیاقت اکثر آنان مورد تأیید جامعۀ کارشناسان کشور است و نه اقشار وسیعی از جامعه را نمایندگی میکنند.
در کنار این معضل، دولت به رغم ارسال برخی نشانههای پراکنده، هنوز درگیر تشنج در روابط خارجی است و با بلاتکلیف ماندن مذاکرات احیای برجام، تحریمهای گسترده نیز همچنان بر بندۀ اقتصاد کشور به شدت فشار وارد میکند.
با چنین وضعی بسیار بعید است که برنامۀ اصلاح ساختار اقتصادی دولت رئیسی، سرنوشتی بهتر از برنامۀ هاشمی پیدا کند. این در حالی است که در دوران مرحوم هاشمی امکان به تأخیر انداختن اصلاح ساختار وجود داشت، اکنون اما چشمانداز هرگونه تأخیری فاجعهآمیز است.
واقعیت این است که اگر آقای رئیسی خواهان موفقیت این برنامه است، باید دو اقدام فوری انجام دهد. نخست احیای برجام و دوم تغییر شاکلۀ کابینه از صورت "هیئتی از اجزاء اصولگرایی" به ترکیبی از چهرههای سرآمد و مورد اعتماد.
جز این، یا او مجبور به عدول از اجرای اصلاح ساختار میشود و یا باید آن را به زور سرنیزه بر مردم تحمیل کند. هر دوی این راهها نیز به فاجعه ختم میشود.
#هاشمی_رفسنجانی
#ابراهیم_رئیسی
#اصلاح_ساختار
#شورش_اجتماعی
@sedayeslahat
📝📝اصرار نشانۀ تردید!
✍ #احمد_زیدآبادی
♈️در عالم سیاست هنگامی که مسئولان یک کشور بر روی موضوعی به افراط تأکید میکنند، در بسیاری موارد، نشانۀ آن است که در بارۀ آن موضوع تردید و تزلزلی در ذهنشان رخنه کرده و امیدی به حفظ موضع قبلی خود ندارند!
♈️یادم میآید که در ماه پایانی جنگ ایران و عراق، مرحوم هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه با غیظ و غضب خطاب به آمریکاییها گفت: اگر مجبور شویم از دریای خون عبور کنیم، رژیم بعث عراق را ساقط خواهیم کرد.
♈️در آن هنگام بسیاری از ناظران با شنیدن این سخن امیدشان را به پایان جنگ هشت ساله از دست دادند، اما آنها نمیدانستند که مرحوم هاشمی در همان حال که این حرف را میزد، مشغول رایزنی محرمانه و ایجاد تمهیدات لازم برای پذیرش قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل از سوی جمهوری اسلامی بود و کمتر از یک ماه بعد، پایان جنگ رسماً اعلام شد.
♈️خلاصه اینکه مواضع رسمی کشورها مهمترین عنصرِ تحلیل سیاسی است اما لزوماً نه همیشه و در همه جا، بخصوص هنگامی که بر آن مواضع به طرز بیرویه و غیرلازم و مفرطی اصرار شود!
داستان همان آدمی است که به طرفش گفت؛ یک بار که گفتی، باور کردم، اما وقتی اصرار کردی، شک کردم، قسم که خوردی، دیگر مطمئن شدم که راست نمیگویی!
#جنگ_هشت_ساله
#هاشمی_رفسنجانی
#قطعنامه_598
#تحلیل_سیاسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍ #احمد_زیدآبادی
♈️در عالم سیاست هنگامی که مسئولان یک کشور بر روی موضوعی به افراط تأکید میکنند، در بسیاری موارد، نشانۀ آن است که در بارۀ آن موضوع تردید و تزلزلی در ذهنشان رخنه کرده و امیدی به حفظ موضع قبلی خود ندارند!
♈️یادم میآید که در ماه پایانی جنگ ایران و عراق، مرحوم هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه با غیظ و غضب خطاب به آمریکاییها گفت: اگر مجبور شویم از دریای خون عبور کنیم، رژیم بعث عراق را ساقط خواهیم کرد.
♈️در آن هنگام بسیاری از ناظران با شنیدن این سخن امیدشان را به پایان جنگ هشت ساله از دست دادند، اما آنها نمیدانستند که مرحوم هاشمی در همان حال که این حرف را میزد، مشغول رایزنی محرمانه و ایجاد تمهیدات لازم برای پذیرش قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل از سوی جمهوری اسلامی بود و کمتر از یک ماه بعد، پایان جنگ رسماً اعلام شد.
♈️خلاصه اینکه مواضع رسمی کشورها مهمترین عنصرِ تحلیل سیاسی است اما لزوماً نه همیشه و در همه جا، بخصوص هنگامی که بر آن مواضع به طرز بیرویه و غیرلازم و مفرطی اصرار شود!
داستان همان آدمی است که به طرفش گفت؛ یک بار که گفتی، باور کردم، اما وقتی اصرار کردی، شک کردم، قسم که خوردی، دیگر مطمئن شدم که راست نمیگویی!
#جنگ_هشت_ساله
#هاشمی_رفسنجانی
#قطعنامه_598
#تحلیل_سیاسی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴 بامداد لاجوردی: اگر یاران اصلاحطلب در #انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ بلند پروازی را کنار گذاشته بودند یا ستاد مرحوم #هاشمی_رفسنجانی هیجانی رفتار نمیکرد، صاحبان تصاویر زیر در بهترین حالت معلم پرورشی بودند، اما الان ادعای وزارت و صدارت دارند
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴 قرار است برای «انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴» چه کنند؟ و چه کسی را در برابر #رییسی بنشانند؟/مصطفی فقیهی
🔸در انتخابات ۱۴۰۴، با روندی که دیگر از سوی #خالصسازان به راهبردی غیرقابل عدول بدل شده، تردیدی نیست که نه دیگر کسی چون همتی تاییدصلاحیت خواهد شد و نه حتی چهرههایی چون پزشکیان، یا اصولگرایانی مثل باهنر یا مطهری و …
🔸درواقع، به زعم من، کسی که یکدرصد هم ناخالصی داشته باشد و از دیگرسو، فقط نیمدرصد شانس پیروزی؛ نمیتواند در مدار قرار گیرد و به گردونهی انتخابات ۱۴۰۴، وارد شود؛ پس یقین است که تأییدصلاحیت نخواهد شد.
🔸با این احوالات پیچیده، حقیقتاً ماههاست برایم سوال است که برای تمدید ریاستجمهوری رییسی چه خواهند کرد؟
🔸روشن است که هدف، استمرار ریاستجمهوریِ رییسی در پسا ۱۴۰۴ است و قطعیست که خالصسازان هم، به استراتژیهای مشابهِ سالهای ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ و حتی ۱۴۰۰، به هیچوجه منالوجوه تن نخواهند داد.
🔸چندان که یکبار با رد #هاشمی_رفسنجانی در ۹۲ و خطای تحلیلی مبتنی بر بیخطر بودنِ حسن #روحانی، به تایید صلاحیت او تن داده و ناخواسته، ۸ سال او را تحمل کردند و برنامههای مهم و حیاتی خود را به تعویق انداختند. پس قرار نیست آن خطا، هیچوقت از یوی خالصبازان تکرار شود.
🔸با این حال، سوأل همچنان مطرح است که حضرات، چه خواهند کرد؟ و در کنار رییسی، چه فرد یا افرادی را تایید خواهند کرد؟
🔸آنهم در شرایطی که با کاهش اقبال رأیدهندگان به رییسی و احتمال کاهش مشارکت در ۱۴۰۴ نسبت به ۱۴۰۰، و به فرض ردصلاحیت عمومی و تن دادن اضطراری به چهرهای تندرو (مثلا زاکانی)، اساساً امید، یقین و چارچوبی بدون ریسک برای پیروزی رییسی قابل تصور است؟
🔸پس چه خواهد شد؟ وقتی از #ناطق تا #لاریجانی، از #خاتمی تا #پزشکیان، از #همتی تا #محسن_هاشمی، از #احمدینژاد تا #لاریجانی و از #ضرغامی تا حتی یکی جون #بادامچیان هم رد شوند، پس چه کسی میماند؟ من اما حتی از ردصلاحیت یکی چون #قالیباف در ۱۴۰۴، تعجب نخواهم کرد.
🔸مثلاً فکرش را بکنید که در ۴۷ امین سال انقلاب و در جدال انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، رقیب رییسی، #زاکانی باشد، یا #بذرپاش و یا #قاضیزاده_هاشمی!
🔸آنوقت از یک طرف، شکل و ماهیت انتخابات، همین مفهوم فعلیاش را هم از دست میدهد و از سوی دیگر، میشود یقین داشت رییسی پیروز میشود؟ ۳۰ درصد هم نمیشود احتمال داد زاکانی پیروز میشود؟ اگر یکی چون بذرپاش پیروز شد، تکلیف چیست؟ زحمت این همه تلاشِ خالصسازان برای یک مقصود خاص، هدر نمیرود؟ اصلاً اگر همین رقبای احتمالی هم تا ۱۴۰۴ به لیستِ سیاهِ «مطرودانِ ردصلاحیتشده» پیوستند، تکلیفِ خالصسازانِ مظلوم و بیچارهی این دیار، چه خواهد بود؟
🔸پس چه باید کرد؟ اینها هم که هیچ، نمیشود! البته که راهکار هست؛ اما خب «نشدنی» است. اما خالصسازان، ثابت کردهاند که برای آنها، «نشدن» مفهوم و معنایی ندارد. چراکه حضرات، چند صباحیست که از استراتژیِ مظلومانه و پساشکستِ «ما مکلفیم به تکلیف و نه نتیجه» عبور کرده و اینک، به این راهبردی مُسلّم و تعبیر استثنایی رسیدهاند که:
🔸«ما مکلفیم به تکلیف، و مجبوریم به کسب نتیجهی مطلوب؛ مگر آنکه خلافش ثابت شود. اما از آنجا خلافی ندارد که ثابت شود، «نتیجه» هم «مجبور» به «تایید مطلوب» است»
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔸در انتخابات ۱۴۰۴، با روندی که دیگر از سوی #خالصسازان به راهبردی غیرقابل عدول بدل شده، تردیدی نیست که نه دیگر کسی چون همتی تاییدصلاحیت خواهد شد و نه حتی چهرههایی چون پزشکیان، یا اصولگرایانی مثل باهنر یا مطهری و …
🔸درواقع، به زعم من، کسی که یکدرصد هم ناخالصی داشته باشد و از دیگرسو، فقط نیمدرصد شانس پیروزی؛ نمیتواند در مدار قرار گیرد و به گردونهی انتخابات ۱۴۰۴، وارد شود؛ پس یقین است که تأییدصلاحیت نخواهد شد.
🔸با این احوالات پیچیده، حقیقتاً ماههاست برایم سوال است که برای تمدید ریاستجمهوری رییسی چه خواهند کرد؟
🔸روشن است که هدف، استمرار ریاستجمهوریِ رییسی در پسا ۱۴۰۴ است و قطعیست که خالصسازان هم، به استراتژیهای مشابهِ سالهای ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ و حتی ۱۴۰۰، به هیچوجه منالوجوه تن نخواهند داد.
🔸چندان که یکبار با رد #هاشمی_رفسنجانی در ۹۲ و خطای تحلیلی مبتنی بر بیخطر بودنِ حسن #روحانی، به تایید صلاحیت او تن داده و ناخواسته، ۸ سال او را تحمل کردند و برنامههای مهم و حیاتی خود را به تعویق انداختند. پس قرار نیست آن خطا، هیچوقت از یوی خالصبازان تکرار شود.
🔸با این حال، سوأل همچنان مطرح است که حضرات، چه خواهند کرد؟ و در کنار رییسی، چه فرد یا افرادی را تایید خواهند کرد؟
🔸آنهم در شرایطی که با کاهش اقبال رأیدهندگان به رییسی و احتمال کاهش مشارکت در ۱۴۰۴ نسبت به ۱۴۰۰، و به فرض ردصلاحیت عمومی و تن دادن اضطراری به چهرهای تندرو (مثلا زاکانی)، اساساً امید، یقین و چارچوبی بدون ریسک برای پیروزی رییسی قابل تصور است؟
🔸پس چه خواهد شد؟ وقتی از #ناطق تا #لاریجانی، از #خاتمی تا #پزشکیان، از #همتی تا #محسن_هاشمی، از #احمدینژاد تا #لاریجانی و از #ضرغامی تا حتی یکی جون #بادامچیان هم رد شوند، پس چه کسی میماند؟ من اما حتی از ردصلاحیت یکی چون #قالیباف در ۱۴۰۴، تعجب نخواهم کرد.
🔸مثلاً فکرش را بکنید که در ۴۷ امین سال انقلاب و در جدال انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، رقیب رییسی، #زاکانی باشد، یا #بذرپاش و یا #قاضیزاده_هاشمی!
🔸آنوقت از یک طرف، شکل و ماهیت انتخابات، همین مفهوم فعلیاش را هم از دست میدهد و از سوی دیگر، میشود یقین داشت رییسی پیروز میشود؟ ۳۰ درصد هم نمیشود احتمال داد زاکانی پیروز میشود؟ اگر یکی چون بذرپاش پیروز شد، تکلیف چیست؟ زحمت این همه تلاشِ خالصسازان برای یک مقصود خاص، هدر نمیرود؟ اصلاً اگر همین رقبای احتمالی هم تا ۱۴۰۴ به لیستِ سیاهِ «مطرودانِ ردصلاحیتشده» پیوستند، تکلیفِ خالصسازانِ مظلوم و بیچارهی این دیار، چه خواهد بود؟
🔸پس چه باید کرد؟ اینها هم که هیچ، نمیشود! البته که راهکار هست؛ اما خب «نشدنی» است. اما خالصسازان، ثابت کردهاند که برای آنها، «نشدن» مفهوم و معنایی ندارد. چراکه حضرات، چند صباحیست که از استراتژیِ مظلومانه و پساشکستِ «ما مکلفیم به تکلیف و نه نتیجه» عبور کرده و اینک، به این راهبردی مُسلّم و تعبیر استثنایی رسیدهاند که:
🔸«ما مکلفیم به تکلیف، و مجبوریم به کسب نتیجهی مطلوب؛ مگر آنکه خلافش ثابت شود. اما از آنجا خلافی ندارد که ثابت شود، «نتیجه» هم «مجبور» به «تایید مطلوب» است»
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat