🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
شترسواری دولا دولا!
جمهوری اسلامی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به توافقی دست یافتهاند که خدا میداند چیست!
طبق مصوبۀ مجلس، مسئولان کشور اعلام کرده بودند که از پنجم اسفند اجرای پروتکل الحاقی را متوقف میکنند. پیش از فرا رسیدن تاریخ مذکور، رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی راهی تهران شد تا در این باره به مقامهای ایرانی مذاکره کند.
حالا دو طرف از دستیابی به توافق خبر میدهند؛ توافقی که گروسی از آن اعلام رضایت میکند و طرف ایرانی هم میگوید مطابق با مصوبۀ مجلس و در بردارندۀ توقف اجرای پروتکل الحاقی است!
اگر توافق با گروسی به معنای توقف اجرای پروتکل الحاقی است پس رئیس آژانس از چه چیز اظهار رضایت میکند؟ از ابقای بازرسیهای پادمانی؟ مگر قرار بود که این بخش از بازرسیها هم متوقف شود که گروسی پایبندی به آن را موجب رضایت خود اعلام کند؟
به نظرم، طبق معمول بازی دوگانه و غیرشفافی به راه افتاده است که از یک سو، متضمن عقبنشینی از مواضع رسمی به قصد جلوگیری از به مخاطره انداختن برجام و رویارویی با قدرتهای بزرگ است و از سوی دیگر، نشان دادن چهرهای قاطع و مصمم و مقاوم از خود بدون هرگونه انعطاف و سازش و عقبنشینی در برابر فشارهای جهانی!
این رفتارها نوعی کلاه گذاشتن بر سر افکار عمومی است! به هر حال از قدیم گفتهاند شترسواری دولا دولا نمیشود و اگر بشود باعث طعن و بدگمانی و خندۀ خلایق میشود!
#رافائل_گروسی
#پروتکل_الحاقی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
شترسواری دولا دولا!
جمهوری اسلامی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به توافقی دست یافتهاند که خدا میداند چیست!
طبق مصوبۀ مجلس، مسئولان کشور اعلام کرده بودند که از پنجم اسفند اجرای پروتکل الحاقی را متوقف میکنند. پیش از فرا رسیدن تاریخ مذکور، رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی راهی تهران شد تا در این باره به مقامهای ایرانی مذاکره کند.
حالا دو طرف از دستیابی به توافق خبر میدهند؛ توافقی که گروسی از آن اعلام رضایت میکند و طرف ایرانی هم میگوید مطابق با مصوبۀ مجلس و در بردارندۀ توقف اجرای پروتکل الحاقی است!
اگر توافق با گروسی به معنای توقف اجرای پروتکل الحاقی است پس رئیس آژانس از چه چیز اظهار رضایت میکند؟ از ابقای بازرسیهای پادمانی؟ مگر قرار بود که این بخش از بازرسیها هم متوقف شود که گروسی پایبندی به آن را موجب رضایت خود اعلام کند؟
به نظرم، طبق معمول بازی دوگانه و غیرشفافی به راه افتاده است که از یک سو، متضمن عقبنشینی از مواضع رسمی به قصد جلوگیری از به مخاطره انداختن برجام و رویارویی با قدرتهای بزرگ است و از سوی دیگر، نشان دادن چهرهای قاطع و مصمم و مقاوم از خود بدون هرگونه انعطاف و سازش و عقبنشینی در برابر فشارهای جهانی!
این رفتارها نوعی کلاه گذاشتن بر سر افکار عمومی است! به هر حال از قدیم گفتهاند شترسواری دولا دولا نمیشود و اگر بشود باعث طعن و بدگمانی و خندۀ خلایق میشود!
#رافائل_گروسی
#پروتکل_الحاقی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
سرانجامِ مناقشۀ جاریِ ایران و غرب!
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیپلماتی بسیار ماهر و زیرک و پیچیده به نظر میرسد.
به نظرم مهارت دیپلماتیک وی بود که مانع بروز بحران تازهای بین جمهوری اسلامی و متحدان غربی در اجلاس جاری شورای حکام آژانس شد.
گروسی از یک طرف ایران را متقاعد کرد که به منظور پاسخ به ابهامهای بازرسان آژانس در مورد دو سایت هستهای خود، ماه آینده با او وارد مذاکره شود و از طرف دیگر، رضایت آمریکا و سه کشور اروپایی را برای پس گرفتن قطعنامهای علیه جمهوری اسلامی در شورای حکام به دست آورد.
این تحولات، سبب افزایش خوشبینی محافل بینالمللی نسبت به روند منازعۀ هستهای ایران شده است به طوری که دیپلماتهای غربی از دریافت نشانههای دلگرم کننده از طرف ایران خبر داده و در بارۀ مذاکرۀ مقامهای جمهوری اسلامی با متحدان غربی از جمله آمریکا اظهار امیدواری کردهاند.
در واقع آنچه در روزهای اخیر رخ داده است، نه لزوماً به معنی هموار شدن مسیر حل بحران بلکه بازتابِ سرشت پر فراز و نشیب این ماجراست.
معمولاً هنگامی که یک مناقشۀ فرامرزی در دستور کار دیپلماسی بینالمللی قرار میگیرد، روندی پر نوسان پیدا میکند به گونهای که علائم خوشبینانه و بدبینانه به طور متناوب پدید و ناپدید میشوند.
از این رو، روند دیپلماتیک حل مناقشۀ هستهای ایران تا رسیدن به ایستگاه آخر خود، نوسانهای بسیاری را پشت سر خواهد گذاشت و بنا به تعارض منافعِ عمیق بین طرفهای درگیر در مجادله، سرانجام آن هم به طور قطع قابل پیشبینی نیست.
بنا به همین زمینه، به نظرم کسانی که با قطعیت، شکست یا موفقیت تلاشهای دیپلماتیک را در این مرحله از روند بحران پیش بینی میکنند، عملاً تیری در تاریکی رها میکنند! تیری که ممکن است از قضا به هدف بخورد یا نخورد!
سرشت این منازعه اما به احتیاط در پیشبینی فرا میخواند. به عبارت دیگر، موفقیت مذاکرات همانقدر شانس دارد که شکست آن! بنابراین، در انتهای راه، نوعی سازش فراگیر و تاریخی یا گونهای رویارویی تمام عیار در انتظار نشسته است!
از این رو، با نمودِ یک یا دو یا چند نشانۀ مثبت در روند گفتگوها نباید بیش از اندازه خوشبین شد؛ همانطور که با ظهور علائم منفی، نباید به اسارت بدبینی در آمد! این قصه، قصۀ نوسان و فرار و فرود تا روز آخر است!
#رافائل_گروسی
#آژانس_اتمی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
سرانجامِ مناقشۀ جاریِ ایران و غرب!
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیپلماتی بسیار ماهر و زیرک و پیچیده به نظر میرسد.
به نظرم مهارت دیپلماتیک وی بود که مانع بروز بحران تازهای بین جمهوری اسلامی و متحدان غربی در اجلاس جاری شورای حکام آژانس شد.
گروسی از یک طرف ایران را متقاعد کرد که به منظور پاسخ به ابهامهای بازرسان آژانس در مورد دو سایت هستهای خود، ماه آینده با او وارد مذاکره شود و از طرف دیگر، رضایت آمریکا و سه کشور اروپایی را برای پس گرفتن قطعنامهای علیه جمهوری اسلامی در شورای حکام به دست آورد.
این تحولات، سبب افزایش خوشبینی محافل بینالمللی نسبت به روند منازعۀ هستهای ایران شده است به طوری که دیپلماتهای غربی از دریافت نشانههای دلگرم کننده از طرف ایران خبر داده و در بارۀ مذاکرۀ مقامهای جمهوری اسلامی با متحدان غربی از جمله آمریکا اظهار امیدواری کردهاند.
در واقع آنچه در روزهای اخیر رخ داده است، نه لزوماً به معنی هموار شدن مسیر حل بحران بلکه بازتابِ سرشت پر فراز و نشیب این ماجراست.
معمولاً هنگامی که یک مناقشۀ فرامرزی در دستور کار دیپلماسی بینالمللی قرار میگیرد، روندی پر نوسان پیدا میکند به گونهای که علائم خوشبینانه و بدبینانه به طور متناوب پدید و ناپدید میشوند.
از این رو، روند دیپلماتیک حل مناقشۀ هستهای ایران تا رسیدن به ایستگاه آخر خود، نوسانهای بسیاری را پشت سر خواهد گذاشت و بنا به تعارض منافعِ عمیق بین طرفهای درگیر در مجادله، سرانجام آن هم به طور قطع قابل پیشبینی نیست.
بنا به همین زمینه، به نظرم کسانی که با قطعیت، شکست یا موفقیت تلاشهای دیپلماتیک را در این مرحله از روند بحران پیش بینی میکنند، عملاً تیری در تاریکی رها میکنند! تیری که ممکن است از قضا به هدف بخورد یا نخورد!
سرشت این منازعه اما به احتیاط در پیشبینی فرا میخواند. به عبارت دیگر، موفقیت مذاکرات همانقدر شانس دارد که شکست آن! بنابراین، در انتهای راه، نوعی سازش فراگیر و تاریخی یا گونهای رویارویی تمام عیار در انتظار نشسته است!
از این رو، با نمودِ یک یا دو یا چند نشانۀ مثبت در روند گفتگوها نباید بیش از اندازه خوشبین شد؛ همانطور که با ظهور علائم منفی، نباید به اسارت بدبینی در آمد! این قصه، قصۀ نوسان و فرار و فرود تا روز آخر است!
#رافائل_گروسی
#آژانس_اتمی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴بازگشت گروسی با دست خالی
#احمد_زیدآبادی:
رافائل گروسی دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با دست خالی تهران را ترک کرده است.
این اتفاق در آستانۀ آغاز مذاکرات وین، نشانۀ خوبی نیست. در واقع، عدم توافق با آژانس دو تأثیر فوری در پی دارد. نخست، بالا رفتن قیمت ارزهای خارجی و به تبع آن، افزایش بهای انواع کالاها در بازار و دوم، همگرایی فزایندۀ آمریکا و اروپا و چین و روسیه و اجماع نظر آنان برای تشدید فشار علیه جمهوری اسلامی در شورای حکام و بر سر میز مذاکره.
در حقیقت، توافقِ کشوری در موقعیت ایران با آژانس گریزناپذیر است. این توافق اگر پیش از آغاز مذاکرات وین صورت گیرد، فضای حاکم بر مذاکرات را مثبت میکند و اگر به عنوان اهرمی برای امیتازگیری ایران به صورت بخشی از دستور مذاکرات وین در آید، به نظرم بیشتر سبب طولانی شدن مذاکرات و پیچیدگی روزافزون آن خواهد شد.
#رافائل_گروسی
#شورای_حکام
#برجام
#مذاکرات_وین
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
رافائل گروسی دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با دست خالی تهران را ترک کرده است.
این اتفاق در آستانۀ آغاز مذاکرات وین، نشانۀ خوبی نیست. در واقع، عدم توافق با آژانس دو تأثیر فوری در پی دارد. نخست، بالا رفتن قیمت ارزهای خارجی و به تبع آن، افزایش بهای انواع کالاها در بازار و دوم، همگرایی فزایندۀ آمریکا و اروپا و چین و روسیه و اجماع نظر آنان برای تشدید فشار علیه جمهوری اسلامی در شورای حکام و بر سر میز مذاکره.
در حقیقت، توافقِ کشوری در موقعیت ایران با آژانس گریزناپذیر است. این توافق اگر پیش از آغاز مذاکرات وین صورت گیرد، فضای حاکم بر مذاکرات را مثبت میکند و اگر به عنوان اهرمی برای امیتازگیری ایران به صورت بخشی از دستور مذاکرات وین در آید، به نظرم بیشتر سبب طولانی شدن مذاکرات و پیچیدگی روزافزون آن خواهد شد.
#رافائل_گروسی
#شورای_حکام
#برجام
#مذاکرات_وین
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴این توصیفات و توصیهها به چه منظوری است؟
#احمد_زیدآبادی:
محمد جواد لاریجانی در واکنش به رفتار رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستار ایجاد محدودیت برای سفر وی به ایران و بررسی تعلیق عضویت جمهوری اسلامی در ان.پی.تی شده است.
آقای لاریجانی چند روز پیش نیز جریان اصلاحات در ایران را "کژراهه" و اصلاحطلبانی در سطح مهندس میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی را "دچار نفاق قهری" دانسته و وضعیت جاری در کشور را "یک نظام مدنی سیاسی کاملاً جدید" با "مبنای مشروعیتِ ناشی از ولایت" و "از لحاظ مدلِ کاری یکی از روشهای بسیار مدرن یعنی دمکراسی عملیاتی" نامیده بود.
اینکه آقای لاریجانی چه توصیفی از شرایط کشور و چه توصیههایی برای برخورد با رافائل گروسی داشته باشد، به خودی خود مسئلهای نیست و بخشی از حق هر یک از اتباع عادی کشور برای اظهار علنی دیدگاههای خود محسوب میشود.
آنچه اما در این میان برای من جای پرسش دارد، عدم سنخیت این نوع توصیههای بحرانزا و توصیفات خارج از عرفِ آقای لاریجانی با نوع تحصیلات و سطح شناخت او از مناسبات جهانی و فلسفۀ سیاسی است.
به عبارت روشنتر، اگر فردی معمولی و ناآشنا با مباحث فوق، چنین نظرات و پیشنهادهایی را مطرح میکرد، جای تعجب نبود، اما بیان آنها از زبان محمد جواد لاریجانی که دکترای خود را از دانشگاه برکلی آمریکا گرفته و سالیان دراز در پستهای مختلف بخصوص در معاونت وزارت خارجه، تجربه اندوخته است، برای من از هر جهت سؤال برانگیز است!
صادقانه بگویم که باور قلبی آقای لاریجانی به این توصیفات و توصیهها به آسانی قابل پذیرش نیست و کاملاً بعید میدانم که وی از پیامدهای بسیار مخرب توصیهها و توصیفاتش برای کشور بیاطلاع باشد.
قاعدتاً فردی با نوعِ تحصیلات و گذشته و مزاج وی، در این شرایط خطرناک باید در جهت کاهش تنشهای داخلی و خارجی کشور بکوشد اما گویی او علاقۀ وافری به پاشیدن بنزین بر آتش دارد.
علل و دلایل این کار چیست؟ من واقعاً نمیدانم!
#جواد_لاریجانی
#رافائل_گروسی
#ان_پی_تی
#میر_حسین_موسوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
محمد جواد لاریجانی در واکنش به رفتار رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستار ایجاد محدودیت برای سفر وی به ایران و بررسی تعلیق عضویت جمهوری اسلامی در ان.پی.تی شده است.
آقای لاریجانی چند روز پیش نیز جریان اصلاحات در ایران را "کژراهه" و اصلاحطلبانی در سطح مهندس میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی را "دچار نفاق قهری" دانسته و وضعیت جاری در کشور را "یک نظام مدنی سیاسی کاملاً جدید" با "مبنای مشروعیتِ ناشی از ولایت" و "از لحاظ مدلِ کاری یکی از روشهای بسیار مدرن یعنی دمکراسی عملیاتی" نامیده بود.
اینکه آقای لاریجانی چه توصیفی از شرایط کشور و چه توصیههایی برای برخورد با رافائل گروسی داشته باشد، به خودی خود مسئلهای نیست و بخشی از حق هر یک از اتباع عادی کشور برای اظهار علنی دیدگاههای خود محسوب میشود.
آنچه اما در این میان برای من جای پرسش دارد، عدم سنخیت این نوع توصیههای بحرانزا و توصیفات خارج از عرفِ آقای لاریجانی با نوع تحصیلات و سطح شناخت او از مناسبات جهانی و فلسفۀ سیاسی است.
به عبارت روشنتر، اگر فردی معمولی و ناآشنا با مباحث فوق، چنین نظرات و پیشنهادهایی را مطرح میکرد، جای تعجب نبود، اما بیان آنها از زبان محمد جواد لاریجانی که دکترای خود را از دانشگاه برکلی آمریکا گرفته و سالیان دراز در پستهای مختلف بخصوص در معاونت وزارت خارجه، تجربه اندوخته است، برای من از هر جهت سؤال برانگیز است!
صادقانه بگویم که باور قلبی آقای لاریجانی به این توصیفات و توصیهها به آسانی قابل پذیرش نیست و کاملاً بعید میدانم که وی از پیامدهای بسیار مخرب توصیهها و توصیفاتش برای کشور بیاطلاع باشد.
قاعدتاً فردی با نوعِ تحصیلات و گذشته و مزاج وی، در این شرایط خطرناک باید در جهت کاهش تنشهای داخلی و خارجی کشور بکوشد اما گویی او علاقۀ وافری به پاشیدن بنزین بر آتش دارد.
علل و دلایل این کار چیست؟ من واقعاً نمیدانم!
#جواد_لاریجانی
#رافائل_گروسی
#ان_پی_تی
#میر_حسین_موسوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴به خدا از شدت نگرانی مستأصل شدهام!
#احمد_زیدآبادی:
با توجه به روحیۀ واکنشی و مبارزهجویانۀ حاکم بر روند تصمیمگیری سیاسی در ایران، برای من روشن نیست که چرا چهار قدرت غربی در این شرایط بر تصویب قطعنامهای -هر چند ملایم - در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه جمهوری اسلامی اصرار ورزیدند.
آنها آیا امکان چند ماه صبرِ بیشتر در این زمینه را نداشتند و یا اینکه به عمد در صدد تحریک عواطف مبارزهجویانۀ مقامهای جمهوری اسلامی به قصد تخریب روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مذاکرات مربوط به احیای برجام برآمدند؟
از منظر یک ناظر بیطرف، تصویب قطعنامه در این شرایط تحریکآمیز به نظر میرسد و بدبختانه جمهوری اسلامی نیز معمولاً به طرزی آشکار، احساساتی و تحریکپذیر است.
اقتضای هر نوع محاسبۀ عقلانی و بلوغ سیاسی در این وضعیت، این است که جمهوری اسلامی با بیخیالی و بیتفاوتی و متانت و اعتماد به نفس در برابر قطعنامۀ شورای حکام ظاهر شود و همکاری با رافائل گروسی را کاهش ندهد.
هنوز اما جوهر قطعنامۀ نسبتاً بیاهمیت شورای حکام خشک نشده است که مسئولان جمهوری اسلامی خوی مبارزهجویانه و تحریکپذیر خود را به نمایش گذاشتهاند و از تسریع روند غنیسازی اورانیوم و کاهش همکاری با آژانس سخن میگویند.
چنین واکنشهایی بدون تردید مسیر مذاکرات مربوط به احیای برجام را دشوارتر و در نهایت شرایط کشور را به طرز دراماتیکی بحرانی میکند. چنین رخدادی به سود سه نیرو در جهان است. نخست، دولت اسرائیل و حامیان سرسختش در مراکز قدرت جهان، دوم، آن بخش از اپوزیسیون سرنگونطلبی که روابطی با حامیان اسرائیل در آمریکا به هم زده است و سوم، باندهای پیدا و ناپیدایی در داخل یا حاشیۀ حکومت که یا عشق و اشتیاق به منافع کوتاه مدتشان، چشم آنان را به روی واقعیت کور کرده است و یا اینکه خواسته و ناخواسته اسیر نفوذهای تحلیلی و خطرناکِ دو نیروی نخست شدهاند.
واقعیت این است که پیشبینی شرایط ایران پس از شکست قطعی مذاکرات و یا بحران در روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نیاز به قدرت و تواناییهای پیامبرانه ندارد.
به محض شکست مذاکرات، فشارها از هر طرف تشدید و تحریمها از هر سو سختتر میشوند. اثرات عینی و روانی افزایش فشارها و تحریمها، طنابهای سستِ کنترل کنندۀ تورم را یکی پس از دیگری میگسلد و ابرتورمی بهمنوار پدید میآورد. مردم ناراضی و به ستوه آمده از هزینههای سرسام آور زندگی که هم اینک نیز تابآوریشان به شدت کاهش یافته است، بر دامنۀ اعتراضهای خود میافزایند و محیط را از هر جهت برای قوای حاکم دشوارتر میکنند.
خشم و عصبانیت حکومت از فشارهای فزایندۀ خارجی، به احتمال زیاد، تحمل آن را در برابر فشارهای داخلی و فعالیت نیروهای منتقد، از بین میبرد و برای مقابله به آنها، سیاست مشت آهنین در پیش میگیرد.
سیاست مشت آهنین در چنین هنگامهای، وضع را از هر جهت وخیمتر میکند و سطح خشونت و هرج و مرج را به گونهای بیسابقه بالا میبرد. این هم درست همان چیزی است که آن سه ضلع مثلث مذکور در انتظارش نشستهاند تا هر کدام ماهی مراد خود را از این آب گلآلود بگیرند.
این اتفاقات لزوماً به تغییر حکومت منجر نمیشود، اما مؤلفههای اصلی حکمرانی از جمله نظم و ثبات را چنان مخدوش میسازد که تفاوت معناداری با شرایط بیدولتی پیدا نمیکند.
تمام دودِ کورکنندۀ این وضعیت به چشم مردم و سرزمین ایران میرود و به همین جهت نیز من به عنوان یک ایرانی این همه اظهار نگرانی میکنم و نسبت به وقوع فاجعهای که در چند قدمی کشور کمین کرده است، به همۀ نیروهای سیاسی و اطراف قضیه هشدار میدهم. اما بدبختانه گویی بسیاری میپندارند که در پسِ چنین رخدادهایی، حلوایی برای خیرات در انتظارشان است. هیچکدام شان این هشدارها را جدی نمیگیرند.
از شدت نگرانی مستأصل شدهام! یعنی نمیشود بلوغ و عقلانیتی در یک گوشۀ این کشور فوران کند و به حسین امیرعبداللهیان دستور داده شود که همین امشب شمارۀ آنتونی بلینکن را بگیرد و به او بگوید:
"جناب وزیر خارجه! شاید این تماس موجب تعجب شما باشد اما من آدم بالغی هستم و اسیر احساسات خام و واکنشهای دفعی نمیشوم. مشکلاتی هست که به نظرم میتوان آنها را در یک گفتگوی مستقیم و بیحاشیه و با تکیه بر عقل سلیم و استدلال و رعایت منافع متقابل حل کرد. اگر شما هم همین نظر را دارید، من آمادۀ مذاکرهام."
و با این چند جمله، روند رو به بحران را به مسیر حل بحران برگرداند. به خدا قسم، بزرگی و عزت و افتخار به این قبیل کارهاست، نه رجزخوانیهای لجاجتآلود و بحرانآفرین!
#رافائل_گروسی
#آنتونی_بلینکن
#امیر_عبداللهیان
#بحران
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
با توجه به روحیۀ واکنشی و مبارزهجویانۀ حاکم بر روند تصمیمگیری سیاسی در ایران، برای من روشن نیست که چرا چهار قدرت غربی در این شرایط بر تصویب قطعنامهای -هر چند ملایم - در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه جمهوری اسلامی اصرار ورزیدند.
آنها آیا امکان چند ماه صبرِ بیشتر در این زمینه را نداشتند و یا اینکه به عمد در صدد تحریک عواطف مبارزهجویانۀ مقامهای جمهوری اسلامی به قصد تخریب روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مذاکرات مربوط به احیای برجام برآمدند؟
از منظر یک ناظر بیطرف، تصویب قطعنامه در این شرایط تحریکآمیز به نظر میرسد و بدبختانه جمهوری اسلامی نیز معمولاً به طرزی آشکار، احساساتی و تحریکپذیر است.
اقتضای هر نوع محاسبۀ عقلانی و بلوغ سیاسی در این وضعیت، این است که جمهوری اسلامی با بیخیالی و بیتفاوتی و متانت و اعتماد به نفس در برابر قطعنامۀ شورای حکام ظاهر شود و همکاری با رافائل گروسی را کاهش ندهد.
هنوز اما جوهر قطعنامۀ نسبتاً بیاهمیت شورای حکام خشک نشده است که مسئولان جمهوری اسلامی خوی مبارزهجویانه و تحریکپذیر خود را به نمایش گذاشتهاند و از تسریع روند غنیسازی اورانیوم و کاهش همکاری با آژانس سخن میگویند.
چنین واکنشهایی بدون تردید مسیر مذاکرات مربوط به احیای برجام را دشوارتر و در نهایت شرایط کشور را به طرز دراماتیکی بحرانی میکند. چنین رخدادی به سود سه نیرو در جهان است. نخست، دولت اسرائیل و حامیان سرسختش در مراکز قدرت جهان، دوم، آن بخش از اپوزیسیون سرنگونطلبی که روابطی با حامیان اسرائیل در آمریکا به هم زده است و سوم، باندهای پیدا و ناپیدایی در داخل یا حاشیۀ حکومت که یا عشق و اشتیاق به منافع کوتاه مدتشان، چشم آنان را به روی واقعیت کور کرده است و یا اینکه خواسته و ناخواسته اسیر نفوذهای تحلیلی و خطرناکِ دو نیروی نخست شدهاند.
واقعیت این است که پیشبینی شرایط ایران پس از شکست قطعی مذاکرات و یا بحران در روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نیاز به قدرت و تواناییهای پیامبرانه ندارد.
به محض شکست مذاکرات، فشارها از هر طرف تشدید و تحریمها از هر سو سختتر میشوند. اثرات عینی و روانی افزایش فشارها و تحریمها، طنابهای سستِ کنترل کنندۀ تورم را یکی پس از دیگری میگسلد و ابرتورمی بهمنوار پدید میآورد. مردم ناراضی و به ستوه آمده از هزینههای سرسام آور زندگی که هم اینک نیز تابآوریشان به شدت کاهش یافته است، بر دامنۀ اعتراضهای خود میافزایند و محیط را از هر جهت برای قوای حاکم دشوارتر میکنند.
خشم و عصبانیت حکومت از فشارهای فزایندۀ خارجی، به احتمال زیاد، تحمل آن را در برابر فشارهای داخلی و فعالیت نیروهای منتقد، از بین میبرد و برای مقابله به آنها، سیاست مشت آهنین در پیش میگیرد.
سیاست مشت آهنین در چنین هنگامهای، وضع را از هر جهت وخیمتر میکند و سطح خشونت و هرج و مرج را به گونهای بیسابقه بالا میبرد. این هم درست همان چیزی است که آن سه ضلع مثلث مذکور در انتظارش نشستهاند تا هر کدام ماهی مراد خود را از این آب گلآلود بگیرند.
این اتفاقات لزوماً به تغییر حکومت منجر نمیشود، اما مؤلفههای اصلی حکمرانی از جمله نظم و ثبات را چنان مخدوش میسازد که تفاوت معناداری با شرایط بیدولتی پیدا نمیکند.
تمام دودِ کورکنندۀ این وضعیت به چشم مردم و سرزمین ایران میرود و به همین جهت نیز من به عنوان یک ایرانی این همه اظهار نگرانی میکنم و نسبت به وقوع فاجعهای که در چند قدمی کشور کمین کرده است، به همۀ نیروهای سیاسی و اطراف قضیه هشدار میدهم. اما بدبختانه گویی بسیاری میپندارند که در پسِ چنین رخدادهایی، حلوایی برای خیرات در انتظارشان است. هیچکدام شان این هشدارها را جدی نمیگیرند.
از شدت نگرانی مستأصل شدهام! یعنی نمیشود بلوغ و عقلانیتی در یک گوشۀ این کشور فوران کند و به حسین امیرعبداللهیان دستور داده شود که همین امشب شمارۀ آنتونی بلینکن را بگیرد و به او بگوید:
"جناب وزیر خارجه! شاید این تماس موجب تعجب شما باشد اما من آدم بالغی هستم و اسیر احساسات خام و واکنشهای دفعی نمیشوم. مشکلاتی هست که به نظرم میتوان آنها را در یک گفتگوی مستقیم و بیحاشیه و با تکیه بر عقل سلیم و استدلال و رعایت منافع متقابل حل کرد. اگر شما هم همین نظر را دارید، من آمادۀ مذاکرهام."
و با این چند جمله، روند رو به بحران را به مسیر حل بحران برگرداند. به خدا قسم، بزرگی و عزت و افتخار به این قبیل کارهاست، نه رجزخوانیهای لجاجتآلود و بحرانآفرین!
#رافائل_گروسی
#آنتونی_بلینکن
#امیر_عبداللهیان
#بحران
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴ضرورت کاهش فوری تنش با آژانس
#احمد_زیدآبادی؛
فعلاً زمانِ کنترل تنش در روابط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ارائۀ ابتکارات تازه و راهگشا برای احیای سریع برجام است.
از این رو، از تمام مسئولان کشور انتظار میرود که به جای رجزخوانیهای معمول، در پی راهی معقول برای پایان دادن به تنش جاری باشند.
متهم کردن رافائل گروسی به "سیاسیکاری" و "تأثیرپذیری از اسرائیل" مشکلی را حل نمیکند. در واقع، طرفِ ایران در این ماجرا، فقط شخص گروسی نیست، بلکه نهادی بینالمللی است که صدها کارشناس و بازرس حرفهای در آن ایفای نقش و تصمیمگیری میکنند.
یک پروژۀ عظیم هستهای که در ابعاد مختلف و مکانهای متعدد دامن خود را پهن کرده است، برای راستیآزمایی قطعی و نهایی، به طور طبیعی مشکلات دورهای و مخصوص به خود را دارد و حوصله و همکاری دو جانبۀ ممتدی را میطلبد.
گروسی البته دیپلمات پیچیده و بسیار زیرکی به نظر میرسد، اما بعید است که به خلاف وظیفهاش، خواهان تخریب عمدی روابط سازمان تحت مدیریتش با یک کشور عضو ان.پی.تی باشد.
دیدار اخیر او با نخستوزیر اسرائیل برای اطلاع از اسناد مورد ادعای وی نیز گرچه میتواند مورد اعتراض و حساسیت جمهوری اسلامی باشد، اما خارج از وظایف مدیرکل آژانس تعریف نمیشود.
اسرائیلیها مدعی سرقت اسنادی از پروندۀ هستهای ایران شدهاند که گروسی در مقام مدیر کل آژانس، نمیتواند آن را نادیده بگیرد هر چند که اسناد ادعایی از نظر ایران تماماً جعلی و دروغین باشند.
در واقع طبق مقررات سختگیرانۀ آژانس، این بر عهدۀ جمهوری اسلامی است که جعلی بودن اسناد مورد ادعای اسرائیلیها را در معرض داوری کارشناسان و افکار عمومی قرار دهد.
از نظرگاه مقامهای جمهوری اسلامی، موجودیت اسرائیل از اساس نامشروع و جعلی است و به همین جهت نیز ادعاهایش هم نباید محل اعتنا قرار گیرد. در نظام بینالملل اما دیگر کشورها چنین نظری ندارند و قریب به تمام آنها اصل موجودیت اسرائیل را به عنوان عضو سازمان ملل متحد پذیرفتهاند هر چند که به سیاست اشغالگرانۀ آن در کرانۀ باختری نیز اعتراض دارند.
بنابراین، سران کشور در مورد ماهیت نظام بینالملل باید واقعبینی بیشتری از خود نشان دهند و نقش اسرائیل و برخی رفتارهای به نظر من توطئهآمیز آن را دست کم نگیرند و بخصوص از یاد نبرند که بحرانی شدن برنامۀ هستهای ایران تا این اندازه نیز، عمدتاً به دلیل سیاست جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل و تهدید صریح یا تلویحی به نابودی آن است.
خلاصه اینکه مسئولان کشور باید به سهم خود در کنترل اوضاع بکوشند و فکر اینکه میتوان اقتصاد و سیاست کشور را بدون احیای برجام و یا توافقی شبیه آن سر و سامان داد، یک بار و برای همیشه از سر به در کنند.
در این میان اما با وقوع هر حادثۀ تنشآلودی در کشور، برخی از دوستان اصلاحطلب آن را به "یکدست شدن قدرت" در جمهوری اسلامی نسبت میدهند و مدعی میشوند که اگر سکان مدیریت اجرایی در دست یکی از اعتدالگرایان یا اصلاحطلبان بود، این مشکلات پیش نمیآمد.
به نظر من این نوع ادعاها فرار از رویارو شدن با واقعیات است؛ زیرا تصور کنید که الان مثلاً آقای همتی رئیس جمهور کشور بود. آیا واقعاً کاری از او برمیآمد یا اینکه شرایط از هر جهت بخصوص برای اصلاحطلبان و اعتدالگرایان مشکلتر و بغرنجتر بود.
این دوستان در پاسخ، پیشرفت مذاکرات در ماههای آخرِ دولت حسن روحانی را مثال میآورند، اما پاسخ نمیدهند که اگر تصمیمگیری در این باره، در حیطۀ اختیارات قوۀ مجریه بود، چرا توافقنامه در همان زمان آقای روحانی امضا نشد و غائله پایان نگرفت؟
به واقع، ساختار حقیقی و حقوقی قدرت در ایران آرایشی به خود گرفته است که تصمیمات سرنوشتساز فقط از جانب جناح اصولگرا امکانپذیر است. حال این جناح در معرض دو راهی نجات کشور یا بیثبات کردن آن قرار گرفته است. به نظرم لازم است آن را تشویق به تصمیمگیری درست کرد، اما اگر تصمیم درست را هم نگیرد به معنای نجات بخش بودنِ گزینۀ "حاکمیت دوگانه" در شرایط امروزِ کشور نخواهد بود.
#رافائل_گروسی
#اسرائیل
#حاکمیت_یکدست
#حاکمیت_دوگانه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
فعلاً زمانِ کنترل تنش در روابط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ارائۀ ابتکارات تازه و راهگشا برای احیای سریع برجام است.
از این رو، از تمام مسئولان کشور انتظار میرود که به جای رجزخوانیهای معمول، در پی راهی معقول برای پایان دادن به تنش جاری باشند.
متهم کردن رافائل گروسی به "سیاسیکاری" و "تأثیرپذیری از اسرائیل" مشکلی را حل نمیکند. در واقع، طرفِ ایران در این ماجرا، فقط شخص گروسی نیست، بلکه نهادی بینالمللی است که صدها کارشناس و بازرس حرفهای در آن ایفای نقش و تصمیمگیری میکنند.
یک پروژۀ عظیم هستهای که در ابعاد مختلف و مکانهای متعدد دامن خود را پهن کرده است، برای راستیآزمایی قطعی و نهایی، به طور طبیعی مشکلات دورهای و مخصوص به خود را دارد و حوصله و همکاری دو جانبۀ ممتدی را میطلبد.
گروسی البته دیپلمات پیچیده و بسیار زیرکی به نظر میرسد، اما بعید است که به خلاف وظیفهاش، خواهان تخریب عمدی روابط سازمان تحت مدیریتش با یک کشور عضو ان.پی.تی باشد.
دیدار اخیر او با نخستوزیر اسرائیل برای اطلاع از اسناد مورد ادعای وی نیز گرچه میتواند مورد اعتراض و حساسیت جمهوری اسلامی باشد، اما خارج از وظایف مدیرکل آژانس تعریف نمیشود.
اسرائیلیها مدعی سرقت اسنادی از پروندۀ هستهای ایران شدهاند که گروسی در مقام مدیر کل آژانس، نمیتواند آن را نادیده بگیرد هر چند که اسناد ادعایی از نظر ایران تماماً جعلی و دروغین باشند.
در واقع طبق مقررات سختگیرانۀ آژانس، این بر عهدۀ جمهوری اسلامی است که جعلی بودن اسناد مورد ادعای اسرائیلیها را در معرض داوری کارشناسان و افکار عمومی قرار دهد.
از نظرگاه مقامهای جمهوری اسلامی، موجودیت اسرائیل از اساس نامشروع و جعلی است و به همین جهت نیز ادعاهایش هم نباید محل اعتنا قرار گیرد. در نظام بینالملل اما دیگر کشورها چنین نظری ندارند و قریب به تمام آنها اصل موجودیت اسرائیل را به عنوان عضو سازمان ملل متحد پذیرفتهاند هر چند که به سیاست اشغالگرانۀ آن در کرانۀ باختری نیز اعتراض دارند.
بنابراین، سران کشور در مورد ماهیت نظام بینالملل باید واقعبینی بیشتری از خود نشان دهند و نقش اسرائیل و برخی رفتارهای به نظر من توطئهآمیز آن را دست کم نگیرند و بخصوص از یاد نبرند که بحرانی شدن برنامۀ هستهای ایران تا این اندازه نیز، عمدتاً به دلیل سیاست جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل و تهدید صریح یا تلویحی به نابودی آن است.
خلاصه اینکه مسئولان کشور باید به سهم خود در کنترل اوضاع بکوشند و فکر اینکه میتوان اقتصاد و سیاست کشور را بدون احیای برجام و یا توافقی شبیه آن سر و سامان داد، یک بار و برای همیشه از سر به در کنند.
در این میان اما با وقوع هر حادثۀ تنشآلودی در کشور، برخی از دوستان اصلاحطلب آن را به "یکدست شدن قدرت" در جمهوری اسلامی نسبت میدهند و مدعی میشوند که اگر سکان مدیریت اجرایی در دست یکی از اعتدالگرایان یا اصلاحطلبان بود، این مشکلات پیش نمیآمد.
به نظر من این نوع ادعاها فرار از رویارو شدن با واقعیات است؛ زیرا تصور کنید که الان مثلاً آقای همتی رئیس جمهور کشور بود. آیا واقعاً کاری از او برمیآمد یا اینکه شرایط از هر جهت بخصوص برای اصلاحطلبان و اعتدالگرایان مشکلتر و بغرنجتر بود.
این دوستان در پاسخ، پیشرفت مذاکرات در ماههای آخرِ دولت حسن روحانی را مثال میآورند، اما پاسخ نمیدهند که اگر تصمیمگیری در این باره، در حیطۀ اختیارات قوۀ مجریه بود، چرا توافقنامه در همان زمان آقای روحانی امضا نشد و غائله پایان نگرفت؟
به واقع، ساختار حقیقی و حقوقی قدرت در ایران آرایشی به خود گرفته است که تصمیمات سرنوشتساز فقط از جانب جناح اصولگرا امکانپذیر است. حال این جناح در معرض دو راهی نجات کشور یا بیثبات کردن آن قرار گرفته است. به نظرم لازم است آن را تشویق به تصمیمگیری درست کرد، اما اگر تصمیم درست را هم نگیرد به معنای نجات بخش بودنِ گزینۀ "حاکمیت دوگانه" در شرایط امروزِ کشور نخواهد بود.
#رافائل_گروسی
#اسرائیل
#حاکمیت_یکدست
#حاکمیت_دوگانه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat